فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۰۱ تا ۹٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه روشهای بهینهسازی در ابعاد مختلف آمایش سرزمین نظیر مکانیابی و بهینهسازی فضای کالبدی، کاربرد فراوانی دارد. در این مقاله به بررسی روشهای مختلف بهینهسازی چند معیاره در مکانیابی و بهینهسازی در فضای کالبدی میپردازیم و در هر یک از دو زمینه با ارایه مثال، چگونگی کاربرد آنها را خواهیم دید.
شناسایی نقاط با ارزش شهری در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ ارزش های شهری و چگونگی تبدیل آنها به هویت شهر، دغدغه بسیاری از متخصصان شهرشناسی در عصر اطلاعات، ارتباطات و جهانی شدن است. زیرا هنوز اندیشه نفی گذشته، در مضامین بسیاری از طرح های توسعه شهری وجود دارد و ارزش را در ساخت های کالبدی دارای استحکام سازه ای، نه در چیز دیگری، جستجو می کنند. هدف این پژوهش در مرحله اول بیان مفهوم، سلسله مراتب و اهمیت ارزش ها در هویت سازی شهری با ارایه شواهدی از عناصر کالبدی شهری جهان است. در مرحله دوم با توجه به اهمیت ارزش ها و هویت های شهری در تقویت فرهنگ محلی و ملی در عصر جهانی شدن، ارزش های شهری در مشهد، که شدیدا در معرض نابودی در نتیجه اقدامات گسترده نوسازی است، با تکمیل 412 پرسشنامه از سه گروه زایران (104 تن)، کسبه (199 تن) و شهروندان (109 تن) در 12 منطقه شهرداری مشهد، اطلاعات مربوط به ارزش های شهری جمع آوری و نتایج با استفاده از الگوهای آماری از جمله تکنیک تحلیل اوریانس، تحلیل گردید. نتایج نشان از شناسایی 53 نقطه با ارزش شهری در سه نوع الگوی پراکنش محوری (12محور)، محوطه ای (19 مجموعه) و بنا (22 بنا) می باشد. همچنین در این مطالعه نقاط باارزش به لحاظ ماهیت موضوع به هشت موضوع تقسیم بندی شدند، که نقاط با ارزش به لحاظ مذهبی، گردشگری، تجاری - بازرگانی و تاریخی در اولویت اول تا چهارم این نقاط قرار گرفتند. شامل عناصر با ارزشی مانند حرم مطهر حضرت رضا (ع) در مرحله اول، به لحاظ مذهبی، طرقبه به لحاظ گردشگری، بازار امام رضا (ع) به لحاظ تجاری و توس به لحاظ تاریخی شد. تفاوت معنی داری بین کسبه، شهروندان و زایران در خصوص موضوع های با ارزش (هشت موضوع) مشاهده شده است. ارزش های گردشگری و مذهبی بین گروههای پاسخ گو تفاوت معنی داری نداشته و دارای اعتبار یکسانی بودند. بنابراین می توانند در اولویت قرار گیرند. نقاط با ارزش شهری دیگری مانند حمام و مسجد شاه، سرای عزیزاله اف، مصلی پایین خیابان و غیره وجود دارد، که از چشم پاسخ گویان پنهان مانده است و نیازمند توجه می باشد.
برنامهریزی راهبردی توسعه اقتصادی با رویکرد مشارکتی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مشارکتی، رویکرد مورد تأکید برنامهریزان در مسیر برنامهریزی «با مردم و برای مردم» است. «برنامهریزی راهبردی» نیز از مناسبترین شیوهها برای دستیابی به اهداف و چشماندازهای ترسیمشده در دیدگاههای آیندهنگر بهشمار میآید. در نوشتار حاضر با توجه به هدفگذاریهای صورتگرفته برای ارتقای سطح اقتصادی اجتماع محلی در بخش مرکزی شهرستان لنگه در افق 10ساله، رویکرد توسعة محلی و مشارکتی در چارچوب برنامهریزی راهبردی با تکیه بر مدل تجزیه و تحلیل SWOT ، مبنا قرار گرفته است. بر این اساس، با تشکیل هستههای مشارکتی (FGD) در چهار دهستان طی مدت 10 ماه، تلاش شد تا از تمامی امکانات و قابلیتهای منطقه در زمینههای مختلف سازمانی و نهادی، فردی و اجتماعی برمبنای برنامهریزی راهبردی بهنحوی مطلوب استفاده شود. درمجموع یافتههای پژوهش حاضر، ضمن ارائه راهبردهای مناسب برای تحقق چشمانداز توسعه در محدوده مورد مطالعه، نشان میدهد که اهداف موردنظر از طریق تعریف پروژههای تولیدی دستیافتنی و تحققپذیر خواهد بود.
پرونده: یادگارهای یونانی
نقدی بر شاخص های تعیین نخست شهری و ارائه شاخصی جدید ( با نگاهی تحلیلی بر شاخص های نخست شهری در ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله تشریح و تبیین نقاط قوت و ضعف شاخصهای نخست شهری عرضه شده و همچنین ارائه شاخص جدیدی برای تعیین نخست شهری است. مطالعه حاضر مشکلات و نارسایی های شاخص های نخست شهری را با نگاهی تحلیلی به تبیین وضعیت نخست شهری نظام شهری ایران طی سالهای 1385-1335 مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش ""توصیفی- تحلیلی"" است. برابر بررسی های صورت گرفته تاکنون 6 روش برای تعیین میزان نخست شهری ارائه شده است. از اشکالات اساسی این روش ها بی توجهی به تمامی شهرهای نظام شهری مبتنی بر رتبه آنها است و دیگر این که اکثر این شاخصها به مبنای واحدی ختم نمی شوند. این ایرادات وارده سبب شده است که شاخصهای عرضه شده مفهوم و پایه نخست شهری را مورد تردید قرار دهند. بنابراین برای حل مشکل نگارندگان به ارائه شاخص جدیدی مبادرت نموده اند که منطبق بر الگوی رتبه – اندازه بوده و قادر است ضعف شاخصهای ارائه شده را رفع نمایند. سپس وضعیت شاخص نخست شهری در نظام شهری ایران به مرحله آزمایش گذاشته شد که طبق شاخص جدید، وضعیت نخست شهری در ایران از سال 1335 تا 1365 روند صعودی داشته است و از سال 1365 تا 1375 روند نزولی و در سال 1385 به دلیل افزایش تعداد شهرها و تبدیل روستاهای بزرگ به شهر روند صعودی به خود گرفته است. در حالی که در شاخصهای قبلی از سال 1335 تا 1355 روند صعودی و از سال 1365 تا 1385 روند نزولی داشته است. وضعیت نظام شهری ایران بر مبنای الگوی رتبه – اندازه نیز نتایج شاخص پیشنهادی را تایید می نماید.
بررسی نظام سکونتگاهی استان یزد - نظام شهرنشینی
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل عوامل اصلی جابجایی پایتختها با تاکید بر انتخاب آنکارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایتخت به عنوان مرکز اقتدار سیاسی و تکیه گاه دولت، معمولاً در برگیرنده کلیه عوامل سیاسی، فرهنگی، قومی، تاریخی، اقتصادی، اداری، فنی و ارتباطی است. یک پایتخت با توجه به کارکردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن، در واقع به عنوان سمبل کارایی و ظرفیت کلیه پتانسیل های وجودی دولت مربوطه عمل می کند. در جغرافیای سیاسی، اگر به عوامل سرزمین، دولت و ملت به عنوان سه رکن بنیادین کشور نگریسته می شود، بدون تردید، پایتخت نیز به عنوان مرکز هدایت دولت و گرانیگاه نیروی محرکه آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، زمانی که دولتی پایتخت خود را فاقد کارایی لازم در سیستم جغرافیای سیاسی کشور ببیند، سعی خواهد کرد تا با انتقال پایتخت به یک مکان جدید، این مشکل جغرافیای سیاسی کشور را برطرف سازد. انتخاب آنکارا به عنوان پایتخت جمهوری ترکیه نیز به خاطر این بود که استانبول فاقد کارایی لازم برای بقا و تامین سیستم مدیریتی ترکیه جدید در داخل جغرافیای سیاسی کشور و نظام ژئوپلیتیک جهانی بود. با این حال، در تغییر مکان پایتخت ها عوامل مختلفی می-توانند تاثیرگذار باشند. درهمین راستا، ضمن بررسی انتقال پایتخت ترکیه از استانبول به آنکارا، هدف اصلی این مقاله بررسی و شناسایی عوامل اصلی تاثیرگذار در فرایند مکان گزینی پایتخت ها است.
ارزیابی نقش ICT در توانمندسازی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان یکی از گروه های تاثیرگذار، نقش مهمی در جامعه روستایی بر عهده دارند. از اینرو افزایش مهارت های زنان روستایی می تواند نقش مهمی در ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده روستایی و در نتیجه زندگی روستایی داشته باشد. در این مطالعه رابطه میان توانمندی زنان روستایی و میزان استفاده از ICT با شیوه تحلیلی توصیفی بررسی شده است. نتایج این مطالعه که به صورت میدانی در روستای قرن آباد انجام شده است، نشان می دهد که زنان در سطوح بالای استفاده از فناوری، درجات بالاتری از توانمندی را حائز هستند. در ابعاد توانمندی (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی) نیز تاثیرات ICT بر روی ابعاد فردی و روانی مشهودتر است. از طرفی استفاده از فناوری رابطه معناداری را با تغییر نگرش زنان نسبت به نقش زن در جامعه روستایی نشان می دهد.
تفکیک، افراز و مقررات و قوانین آن در برنامهریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سازوکارهای مناسب برای نظمدهی فضایی، جلوگیری از رشد بیرویه شهری و مقابله با از بین رفتن اراضی مناسب برای هر کاربری خصوصاً کاربری مسکونی؛ اعمال قوانین افراز و تفکیک در اراضی شهری است که باید بر اساس طرح جامع و تفصیلی و هادی صورت گیرد. ادارات ثبت در درجه اول و دادگاهها در درجه دوم در این امر دخالت دارند، البته دخالت این سازمانها باید بر مبنای نقشه جامع شهر و نقشه¬های اجرایی و ضوابط شهرسازی شهرداریها صورت گیرد. قوانین موجود در ایران به¬تنهایی نمی¬توانند از به وجود آمدن این پدیده نامناسب (تفکیکهای غیرقانونی) جلوگیری کنند. در چنین وضعیتی تنها با فرهنگسازی صحیح و مدیریت و نظارت دقیق بر اجرای وظایف دستگاههای دولتی و ملزم ساختن عموم به رعایت قوانین و مقررات طرحهای جامع و تفصیلی و هادی، می¬توان به بهبود وضعیت موجود در ایران کمک کرد. در این مقاله سعی شده است تا تفکیک، افراز و روند قانونگذاری در اراضی شهری (افراز و تفکیک) با مواد قانونی بیان شود.
تحلیل سیاست های آمایش سرزمینی ایران و ترکیه در مناطق مرزی همجوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا یا سیاست های آمایش سرزمینی، از موضوعات مطرح در حوزه مطالعات جغرافیای سیاسی به شمار می آید. نمود عینی سیاست های آمایش سرزمینی حکومت های مرکزی را در مناطق مرزی با اعمال راهبردهای هدفمند، به منظور هدایت متوازن دو الگوی امنیت و توسعه، می توان مشاهده کرد. در نوشتار حاضر، آزمون فرضیه وجود رابطه بین سیاست های آمایش سرزمینی ایران و ترکیه در مناطق مرزی همجوار، با شرایط و مناسبات حاکم بر سیاست داخلی و خارجی هر یک از این دو کشور، از طریق تحلیل یافته های نویسندگان و داده های آماری قابل استناد دو کشور، موردنظر بوده است. تحلیل یافته ها ما را بدین نتیجه رهنمون ساخت که در بیشتر مواقع، تنظیم سیاست گذاری های مناطق مرزی بدون توجه به مقتضیات داخلی و با توجه به شرایط کشور مقابل، پیگیری و اجرا شده است. این امر، تداعی گر حاکمیت الگوی ایدئولوژی محور بر الگوی عدالت محور در اجرای سیاست های آمایشی دو کشور در مناطق مرزی همجوار بوده است؛ که نتایج چندان امیدوارکننده ای را برای بهبود شرایط حاکم در مناطق مرزی، آشکار نمی سازد.
تعیین مولفه های زمینه توسعه حرفهای مربیان مراکز آموزش وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف اساسی تعیین مولفه های زمینه توسعه حرفهای برای مربیان مراکز آموزش وزارت جهاد کشاورزی کشور انجام شده است، تا بتوان ویژگیهای زمینه توسعه حرفهای آنها را شناسایی و بر این اساس برنامهریزی نمود. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بوده که توسط پرسشنامه محقق ساخته پس از سنجش روایی (دیدگاه متخصصان) و پایایی (ضریب آلفای کرنباخ=97/90%) به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق مربیان مراکز آموزش وزارت جهاد کشاورزی میباشند، که تعداد آنها بر اساس آمار موجود 490 نفر است، که از بین آنها نمونهگیری طبقهای تصادفی (مراکز از جنبه کیفیت تدریس مربیان توسط موسسه آموزش عالی علمی کاربردی به سه دسته درجه 1، 2، 3 تقسیم شده اند) صورت گرفته و حجم نمونه 107 نفر برآورد گردید. نتایج حاصله حاکی از آن است که بر اساس میانگین محاسبه شده، تمامی مولفه های زمینه توسعه حرفهای در سطوح مطلوبی قرار داشته اند. تحلیل عاملی نیز شش عامل (نگرش به توسعه حرفهای به عنوان بخشی از نظام آموزشی و یک فرایند مادامالعمر، تخصیص مناسب منابع و نهادهها و بیان خروجی توسعه حرفه ای، مهیا بودن نهاده ها و فرصت های آموزشی، مدیریت مشارکتی و بهره گیری از توان کارکنان، مدیریت انعطاف پذیر و توسعه حرفه ای نظام مند در ساختار مراکز) را با حدود 22/57% تبیین واریانس نشان داد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها (کروسکال والیس) بر اساس رتبه مراکز نشان داد که از جنبه عوامل مدیریت مشارکتی و بهرهگیری از توان کارکنان تفاوت معنی داری در سطح 5% و از جنبه مقیاس مهیا بودن نهاده ها و فرصتهای آموزشی تفاوت در سطح 1% معنی دار است.
بررسی تاثیر مطابقت میان سبکهای تدریس و یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان(مطالعه موردی: دانشکدههای کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف شناسایی سبکهای تدریس و یادگیری مدرسان و دانشجویان دانشکده کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان و بررسی تاثیر مطابقت/عدم مطابقت سبکهای تدریس و یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان، از یک طرح شبهآزمایشی پسآزمون استفاده گردید. ابزار استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه سبکهای تدریس و یادگیری Kolb بود. دادههای گردآوری شده از طریق نرمافزار SPSS و با به کارگیری شاخصهای آمار توصیفی، آزمونT استیودنت، و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصله نشان داد که در میان دانشجویان دختر، سبک غالب یادگیری سبک "جذب کننده" و در میان دانشجویان پسر سبک غالب یادگیری سبک "انطباق یابنده" است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که سبک غالب تدریس در میان مدرسان دانشکدههای مذکور، سبک تدریس "جذب کننده" میباشد که عمدتاً با سبکهای یادگیری دانشجویان دختر مطابقت دارد تا با سبکهای یادگیری دانشجویان پسر. نتایج آزمونT نشان داد که مطابقت میان سبکهای تدریس- سبکهای یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان تاثیر مثبت و معنیداری دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اگر مدرسان دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی بتوانند سبکهای تدریس خود را با سبکهای یادگیری دانشجویان متناسب سازند، دانشجویان آنان از عملکرد درسی مطلوبتری برخوردار خواهند شد. از نتایج این تحقیق میتوان جهت بهبود فرایند تدریس و یادگیری در دانشکده کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان استفاده کرد.
ارزیابی آثار محیط زیستی منطقة ویژه اقتصادی انرژی پارس بر خط ساحلی خلیج فارس در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی مخاطرات طرح کاربری اراضی از روش رویهم گذاری، برای ارزیابی آثار محیط زیستی از روش فهرست و برای تعیین رابطة آثار و اولویت بندی نسبی اقدامات اصلاحی از روش ماتریس استفاده شده است. فرایند طی شده شامل شناخت ویژگیهای فنی پروژة پیشنهادی، شناخت محیط زیست تحت اثر، شناسایی و پیش بینی آثار ناشی از طرح، تجزیه و تحلیل آثار، ارائة راهکارهای تقلیل آثار سوء و ارائه برنامه پایش و مدیریت محیط زیست است. نتیجة حاصل از ارزیابی توان اکولوژیکی به کمک روش رویهم گذاری لایه های اطلاعاتی در نرم افزار GIS، پهنه بندی از نظر آسیب پذیری را نشان میدهد. همچنین از مقایسة نقشة توان اکولوژیکی محدوده با نقشة توسعة منطقة ویژه مشخص میشود که حدود 56 درصد توسعه در پهنة نیمه مناسب و 44 درصد در پهنه نامناسب انجام شده است. بررسی نتایج حاصل از چک لیست نیز نتایج ارزیابی توان را از نظر آسیب پذیری تأیید میکند. نتایج روش ماتریس برای دو سطح کلان و خرد نشان میدهد که بیش از 50 درصد ارزش های داده شده از 1/3- کوچکتر بوده و بنابراین اجرای هرگونه طرح توسعه در منطقه رد میشود. نتایج بررسیهای انجام شده در این تحقیق نشان میدهد که احداث طرح پارس جنوبی از دیدگاه محیط زیست در ساحل خلیج فارس به هیچ وجه قابل تأیید نبوده و آثار مخرب و غیرقابل جبران در منطقه ایجاد میکند. از آنجا که توقف طرح به علت اهمیت آن از نظر توسعه اقتصادی و صنعتی امکان پذیر نیست، بنابراین به منظور کاهش آثار مخرب محیط زیستی و حفظ ساختار اکولوژیک منطقه، در ادامة تحقیق طرح های بهسازی و گزینه های اصلاحی ارائه شده است. در بخش پایانی از نتایج ارزیابی برای تدوین برنامه پایش و مدیریت آلاینده ها استفاده شده است.
بررسی و تحلیل نقش جمعیت در وزن ژئوپلیتیکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اینکه موضوع جمعیت از مباحث جغرافیای انسانی، جغرافیای جمعیت و جامعه شناسی به شمار می¬رود، اما اثربخشی سیاسی آن باید در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت انسان به عنوان یکی از دو عنصر اصلی ژئوپلیتیک (جغرافیا و انسان)، ماهیت پویا و دیالکتیک ژئوپولیتیک است. بر این اساس، همیشه از پدیده¬هایی می باشد که در مبحث قدرت و سیاست مورد بررسی است. متغیر جمعیت به عنوان یک عامل مؤثر در توسعه ملی، قدرت و دفاع ملی کشور، از دو بعد کمّی و کیفی ویژگیهای مختلفی دارد که هر کدام از این ویژگیها می¬توانند به عنوان عواملی مثبت و یا منفی در تکوین و تثبیت وزن ژئوپلیتیکی کشور عمل کنند. جمعیت ایران در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در چند دهه گذشته شاهد آن بوده است، علی¬رغم وضعیت کمّی مناسب، به لحاظ ویژگیهای کیفی رضایت¬بخش نیست. در این میان، چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می¬کند، آن است که تغییرات عمده در بعد کیفی جمعیت ایران با مؤلفه¬های قومیتی، زبانی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایرانی ارتباط تنگاتنگی داشته است؛ به طورکلی این مقاله علی¬رغم مباحث نظری آن، ضمن مطالعه کمّی و کیفی جمعیت ایران با مبنا قراردادن آمار مربوط به سرشماری 1385 و مقایسه آن با آمار چند دوره قبل، پاسخگوی این سؤال اصلی است که نقش جمعیت ایران در شکلدهی وزن ژئوپلیتیکی آن چیست؟
بررسی ابعادی از تحولات جغرافیای فرهنگی شهر (مطالعه موردی: مناطق 1 و 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیدانان فرهنگی با تأکید بر مبانی و اصول علم جغرافیا و با اعتقاد به فضای شهری بهعنوان چشمانداز فرهنگی (انسانی)، به بررسی تحولات فرهنگی و نقش آن در شکلدهی به فضاهای جغرافیایی میپردازند. در این نوشتار، منظور از تحولات جغرافیای فرهنگی شهر، بررسی تحولات فرهنگی برپایة پنج مفهوم محوری یعنی «ناحیه فرهنگی»، «پخش فرهنگی»، «بومشناسی فرهنگی»، «درهمتنیدگی فرهنگی» و «چشمانداز فرهنگی» در فضای شهری است. مراد از تحولات فرهنگی، تغییر اندیشه، دیدگاه و رفتار ساکنان شهر است که بر سیمای شهر تأثیری سرنوشتساز میگذارد. شهرها بهعنوان مراکز اداری ـ سیاسی، اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی در کانون بیشترین تحولات، بهویژه تغییرات فرهنگی هر کشور قرار دارند. در این پژوهش مناطق 1 و 12 شهر تهران ـ بهدلیل ویژگیهایشان ـ انتخاب شدند و بهمنظور شناخت ویژگیها و آزمون فرضیات مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که ریختشناسی فضایی و فرهنگی شهر تهران بهطور اعم، و مناطق موردنظر بهطور اخص، مظهر تأثیرگذاری ساخت ارتباطات و فناوریهای جدید ارتباطی (نوگرایی) و تغییرات سطح رفاه زندگی و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی آنهاست.
توسعه و امنیت در آمایش مناطق مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی کشور، نظامی است چند سطحی، که مهم تر از تعدد سطوح آن، ارتباطاتی است که این سطوح با یکدیگر برقرار می نمایند.بر اساس این ارتباطات، تعامل میان مسوولین و برنامه ریزان که در سطوح مختلف کار میکنند تنظیم می شود. به این ترتیب، هر چه یک نظام برنامه ریزی منظم تر و از یکپارچگی بیشتری برخوردار باشد، کارایی آن بیشتر می شود.در رابطه با کشوری مانند ایران که حدود 60 سال سابقه برنامه ریزی توسعه را تجربه کرده است، ولی هنوز با مشکلات اساسی مواجه است، شناخت نظام مند (سیستماتیک) ارتباط بین اجزا نظام برنامه ریزی و جایگاه هر جزء در کل نظام، اهمیت ویژه ای دارد. آمایش مناطق مرزی در ایران، به دلیل وجود مرزهای طولانی و قرارگیری بیش از نیمی از استان های کشور در مرزهای بین المللی با کشورهای همجوار، از جایگاه ویژه ای در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است. بنابراین، هدف این مقاله، ضمن تبیین جایگاه آمایش مناطق مرزی در نظام برنامه ریزی کشور؛ شناخت عناصر و مولفه آن، چگونگی ارتباط این عناصر با دیگر عناصر نظام برنامه-ریزی کشور و شناخت اهمیت و ضرورت پرداختن به آمایش مناطق مرزی است.همچنین، علاوه بر شناخت پایه های نظری و نظریه های مربوطه، تجربه های کشورهای مختلف جهان و نیز تجربه های ایران در آمایش مناطق مرزی؛ راهبردها، سیاست ها و نیز راه کارهای برخورد با مشکلات مناطق مرزی و نتایج به دست آمده در اعمال سیاست های نوین، مورد توجه قرار می گیرد.نتیجه گیری مطالعات این مقاله نشان می دهد؛ توسعه و امنیت در مناطق مرزی لازم و ملزوم یکدیگر است. همچنین، شدت عدم تعادل منطقه ای میان مناطق مرزی و مناطق داخلی در ایران بر توسعه ملی تاثیرگذار است. به عبارت دیگر، اگر چه توسعه نیافتگی در مناطق مرزی که منجر به ناامنی می شود، اثرات خود را بر توسعه نیافتگی و ناامنی در کل کشور می گذارد. اما موانع ذهنی و عینی زیادی تاکنون باعث شده است این گونه تاثیرات منفی ادامه داشته باشد. آمایش مناطق مرزی سعی دارد این موانع را بردارد، و با ارایه یک نوع برنامه ریزی فضایی - راهبردی، توسعه یکپارچه و پایدار ملی را تحقق بخشد.
اهمیت نظامی شبکه های ارتباطی مرزی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول جنگ در اکثر ارتش های دنیا، مانور است. تحرک و مانور نیروهای عملیاتی و پشتیبانی جبهه های جنگ در بستر عوامل طبیعی و فرهنگ جغرافیا، یعنی محورهای مواصلاتی و شبکه های ارتباطی مرزی صورت می پذیرد. به همین علت، مطالعه و تجزیه و تحلیل این عوامل جغرافیایی در آموزشی با نام محورشناسی در سطوح تاکتیک و عملیات، از سوی فرماندهان و افسران اطلاعاتی و عملیاتی صورت می گیرد. استان آذربایجان شرقی یکی از 16 استان مرزی کشور است که همواره به عنوان استانی مهم مورد توجه بوده است. گسترش شرقی ـ غربی و موازی بودن ارتفاعات این استان موجب شده است که ارتباط شهرهای مهم و مرکزی آن با مناطق پیرامونی و مرزی از طریق محورهای محدود و خاصی برقرار شود. هر محور وصولی بدون جاده ارتباطی مناسب در بستر آن، فاقد ارزش خاص در فعالیت ها و حرکات نظامی است. به همین دلیل، مطالعه دقیق شبکه های ارتباطی مرزی این استان، به منظور تجزیه و تحلیل نظامی، برای برنامه ریزان و فرماندهان نظامی دارای اهمیت است. نوشتار حاضر برای تجزیه و تحلیل های مختلف نظامی با تولید لایه های اطلاعاتی رقومی در محیط نرم افزار ARC GIS9.2 و تشکیل لایه ارتفاعی، راه های مهم مرزی شناسایی شده و ابعاد مختلف تاکتیکی آنها مانند نقاط کنترلی، مواضع پدافندی، دیده بانی، اختفا، استتار، ظرفیت تناژ روزانه و موقعیت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته است. نقشه های متعددی نیز از مناطق دیده بانی، دید مستقیم و غیرمستقیم، نیمرخ های طولی، مسیرهای جایگزین و بهینه جاده های مرزی تهیه شده است. سرانجام با تجزیه و تحلیل نظامی بر روی نقشه های تولید شده، به پرسش های موردنظر پاسخ داده شده است و فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار می گیرد.
تاثیرگذاری شهرهای جدید پیوسته در ساماندهی مادر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت کشور و در پی آن گسترش چشمگیر توسعه شهری، باعث افزایش تراکم جمعیت، آلودگی محیط زیست، توسعه بی رویه کالبدی شهرها و عدم توسعه متوازن گردیده است. همچنین افزایش آگاهی های شهروندان برحجم مطالبات و خواسته¬های آنان در زمینه خدمات شهری افزوده است. از میان خواسته های جمعیت شهرنشین، حل معضل مسکن جایگاه ویژه ای دارد. پاسخ اصولی به این نیاز شالوده توسعه موزون را پی ریزی می نماید. قانون گذاری، برنامه ریزی، تهیه طرح و اجرای شهرهای جدید در ادوار زمانی به شکل های مختلف در کشور یکی از راهکارهایی است که در پاسخ به این موضوع طراحی و اجرا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی نقش و ساختار شهری خانه اصفهان و ملک شهر از نمونه شهرهای جدید پیوسته به شهر اصفهان، در خصوص ساماندهی و هدایت توسعه کالبدی شهر اصفهان می باشد. روش پژوهش، توصیفی- موردی و پیمایشی است، محقق از طریق اسناد و مدارک موجود و با استفاده از روش میدانی بسیاری از اطلاعات حاصله را کارشناسی نموده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. از یافته های این تحقیق می توان به موفقیت نسبی در دستیابی به اهداف اولیه شهرهای جدید پیوسته خانه اصفهان و ملک شهر اشاره کرد. این موفقیت در برنامه ریزی، طراحی، اقبال عمومی و رسیدن به جمعیت افق طرح و در کنار اینها تخریب اراضی مستعد حومه شمالی شهر اصفهان و همین طور استقرار صنایع آلاینده و اثر شدید آلودگی آنها بر این دو نو شهر می باشد. همچنین نقد و بررسی مقایسه ای طرح شهرهای جدید پیوسته با شهرهای جدید اقماری در زمینه اندازه شهر، فاصله از شهرمادر، هزینه ها، جذب جمعیت، تحقق پذیری و دستیابی به اهداف از یافته های این تحقیق است.
شناخت الگوی رشد کالبدی - فضایی شهر با استفاده از مدل های کمی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد و توسعه کالبدی یا شکل شهر به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان در برهه خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دسته اصلی گسترش افقی یا پراکندگی شهری(sprawl) و الگوی شهر فشرده (Compact city) تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعه پایدار شهری امری اساسی است. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق کلانشهر تهران و روش مورد استفاده روش توصیفی – تحلیلی است. این تحقیق که با هدف شناخت و اندازه گیری الگوی رشد کالبدی ـ فضایی تهران در دوره های مختلف تهیه شده است، از روشهای پیشنهادی تسای، یعنی چهار روش درجه تجمع، درجه توزیع متعادل، تراکم و اندازه متروپل برای رسیدن به این منظور استفاده نموده است.نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که شهر تهران از نظر رشد و گسترش فضایی در گذشته از رشد آرام و فشردگی نسبی برخوردار بوده است، اما با شروع شهرنشینی سریع و مهاجرتهای بی رویه روستاشهری، رشد مساحت آن بسیار سریع می شود، چنانکه می توان الگوی رشد پراکنده یا گسترش افقی بی رویه (urban sprawl) را برای این شهر متصور شد. البته، در سالهای اخیر گرایش به تمرکز و فشردگی در آن مشاهده می گردد. در مجموع، با توجه به پیامدهای نامطلوب این الگو، در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری و پایدارتر کردن رشد شهر باید از سیاستهایی برای کنترل و تغییر این نوع رشد استفاده گردد.
آشنایی با سیستم تعیین موقعیت جهانی
حوزههای تخصصی: