فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۰۱ تا ۶٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۸۴-۶۷
حوزههای تخصصی:
امروزه در سطح برنامه ریزی های اقتصادی- اجتماعی و توسعه روستایی، میزان مشارکت زنان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام می برند. در حال حاضر نقش حیاتی زنان در بسیاری از امور مربوط به توسعه مانند تأمین امنیت غذایی، پایداری محیط زیست، ریشه کنی فقر، کنترل جمعیت و توسعه اجتماعی برای جامعه جهانی روشن گردیده است، در حالی که خود زنان آن را باور داشته و به حساب آورده اند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و با توزیع پرسشنامه در بین افراد روستاهای بخش لوندویل آستارا، به بررسی مؤلفه های اثرگذار بر میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی پرداخته است. جهت تعیین نمونه آماری از فرمول کوکرن 374 نفر با توجه به حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و با روش نمونه گیری خوشه ای برگزیده شدند. نتایج نشان داد فعالیت زنان در بخش اجتماعی نسبت به فعالیت زنان در بخشهای کشاورزی، صنایع روستایی و خدمات از تاثیر بیشتری در توسعه یافتگی روستایی بخش لوندویل آستارا برخوردار است.
رابطه فرهنگ دانش با رفتار شهروندی سازمانی؛ مورد مطالعه: مراکز آموزشی درمانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۳۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر جوامع زندگی اجتماعی شهروندان با مراکزآموزشی درمانی عجین شده است. مراکز مذکور حوزه مهمی از اصالت شهروندی و انسانی هر جامعه ای محسوب می شوند. لذا توجه به ابعاد و آموزه های فرهنگی و ملاحظات شهروندی مناسب جهت ارائه خدمات با کیفیت ضروری و منطقی می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مطالعه وضعیت فرهنگ دانش و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین سنجش رابطه میان آنها در مرکز آموزشی درمانی مورد مطالعه در شهر تهران انجام شد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به روش همبستگی انجام گردید. جامعه آماری کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان مذکور بوده است که مطابق آمارهای ارائه شده تعداد آنها 205 نفر بوده اند. از جامعه آماری 153 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز، از دو پرسشنامه استفاده گردید که به ترتیب دارای ضریب پایائی89/0 و 93/0 بوده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روشهای آماری توصیفی از آزمونهای استنباطی از جمله؛ آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس یک طرفه (F) و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که فرهنگ دانش و رفتار شهروندی سازمانی همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد که مقدار آن 67/0= Rxy می باشد. بعلاوه وضعیت فرهنگ دانش و رفتار شهروندی سازمانی در مجموع مناسب ارزیابی گردید.
درآمدی بر مفهوم هویت محیط انسان ساخت بوسیله مولفه های مکان، فضا و کالبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۶۰-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هویت، صرف نظر از موضوعی عام و کلی در اغلب حوزه&zwnjهای معرفت بشری، مقوله ای کیفی است که به واسطه نیازهای انسان بر ساختار محیط تأثیر می گذارد، در واقع هویّت به مقوله کیفی مابین انسان و محیط می پردازد. کیفیتی که کمبود یا نبود آن سبب عدم ارتباط انسان با محیط و ایجاد محیطی فاقد خوانایی و معنا می گردد. بنابراین ایجاد خوانایی و پاسخگویی به نیازهای اساسی انسان براساس کیفیتهای فضایی او، مهمترین عامل مداخله انسان در محیط است. بدین ترتیب، که لازمه شناخت محیط به عنوان رهیافتی در جهت درک هویت محیط مصنوع، شناخت معنای هویت، هویت فضایی، مکانی و کالبدی و تاثیرات آن بر انسان و رفتار او می باشد. از این رو در این پژوهش، با هدف شناخت هویت جمعی و شهری بوسیله الگوهای عینی و ذهنی مکان، فضا و کالبد و با توجه به محیط انسان ساخت به تببین مفهوم هویت محیطی بوسیله مولفه های مکان، فضا، کالبد و تاثیرات آن پرداخته می شود. بدین منظور براساس روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای معیارهای مشترک هویت محیطی با هویت فضایی، مکان و کالبد شناسایی می شوند تا اطلاعاتی در رده ذهنیت با در نظر گرفتن اشتراکات معنایی، خوانایی و تصورات ذهنی (غیرمادی) مابین هویت مکان و محیط حاصل گردد. علاوه بر این، اطلاعاتی نیز در رده عینیت همچون اشتراکات فرم و عملکرد (مادی) مابین هویت مکان و فضا حاصل می شود، که می توان آنها را طبق سه مولفه اصلی و مشترک مابین هویت محیط، هویت مکان، هویت فضا و هویت کالبدی و مطابق با عوامل کارکردی، ادراکی و کالبدی شناسایی و دسته بندی نمود.
بررسی روابط متقابل شهروندان و سازمان پایانه ها و پارک سوارها و عوامل تأثیرگذار برآن (مطالعه موردی: پایانه های غرب وجنوب شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد روز افزون آن در شهرها مشکلات بسیاری را برای شهروندان به همراه داشته است آلودگی های زیست محیطی و صوتی از مهمترین این مشکلات است.یکی از راهکار های موثر در کاهش این مشکلات استفاده از حمل و نقل عمومی است. سازمان پایانه ها وپارک سوارها به عنوان سازمان مسئول در ساخت وبهره برداری ومدیریت پایانه ها در استفاده شهروندان، ازاین خدمات می تواند نقش مهمی ایفا نماید.رعایت حقوق شهروندان وبالا بردن کیفیت خدمات رسانی توسط این سازمان باعث تشویق شهروندان به استفاده از خدمات این سازمان خواهد شد.مقاله حاضر به بررسی روابط حقوقی متقابل شهروندان وسازمانپایانه هاوپارک سوارها در شهر تهران می پردازد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها ازآزمون های رگرسیون وT تست در نرم افزارspssاستفاده شده است. منطقه مورد مطالعه پایانه های جنوب وغرب شهر تهران می باشند،یافته های تحقیق نشان می دهد که شهروندان حقوق سازمان رارعایت می کنند اما سازمان در انجام وظایف خود، حقوق شهروندان رارعایت نکرده است و در مجموعسطح آگاهی های عمومی شهروندان از حقوق وتکالیف شهروندی در قبال سازمان پایانه ها و پارک سوارها در سطح نرمال قرار داردوبین میزان آگاهی شهروندان با متغیر وابسته تحصیلات رابطه معنا دار و مثبتی وجود دارد هر چه میزان تحصیلات بالاتر می رود میزان آگاهی نیز به همان نسبت بالا می رودبین سن و آگاهی رابطه وجود ندارد.درنهایت برای افزایش آگاهی های عمومی شهروندان از قوانین ومقررات وحقوق و تکالیف خود در قبال سازمان پایانه ها وپارک سوارها مواردی پیشنهاد گردید.
ارزیابی عملکرد مدیریت ناحیه محوری بر کار آمدی حکمروایی مطلوب شهری مطالعه موردی منطقه 4 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهری تهران با آگاهی از نقش موثر برنامه ریزی های محلی در توسعه حکمروایی شهری واستفاده از ظرفیت مشارکت و همکاری شهروندان و توجه به الویت ها و نیازهای محلی رابا توجه به جایگاه ویژه محلات در سازماندهی و شکل دهی امور شهری در قالب اجرای-طرح مدیریت محله از جمله اهداف طرح ناحیه محوری عملیاتی کرده است..با عنایت به اهمیت این موضوع،مقاله حاضر به بررسی وضعیت مدیریت ناحیه محوری منطقه 4 شهرداری تهران از لحاظ شاخص های پنج گانه حکمروایی مطلوب شهری می پردازد و در پی پاسخگویی به این سوالات است که کدام یک از شاخص های مورد مطالعه بر کارآمدی حکمروایی مطلوب شهری در محدوده مورد مطالعه بیشترین تاثیر را دارد. روش پژوهشاز نوع پیمایشی بوده که اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر مصاحبه گردآوری شده و با استفاده از فرمول کوکران در کل 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و در نهایت اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح فرمولهای آمار توصیفی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که طرح ناحیه محوری نقش بسزایی در حکمروایی شهری دارد.بدین ترتیب توجه به مدیریت ناحیه محوری موجود در محلات موجب افزایش میزان مشارکت شهروندان در برنامه های شهری خواهد شد.نتایج حاصل از آزمون آماری نشان می دهد که شاخص های اثر بخشی و پاسخگویی از کارکرد بیشتری در شکل گیری الگوی مطلوب مدیریت محلات نقش داشته اند.آزمون فرضیه ها نشان می دهد که رابطه معنا داری میان مشارکت شورایاری و ابعاد مشارکت شهروندان در اداره شهری و حل مشکلات شهری وجود دارد.در تحلیل مدل رگرسیونی چند متغیره نیز مشخص شد که متغیرهای وارده بر مدل،52 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. یافته ها نشان می دهد که بین متغیر مدیریت محله محوری و بعد مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.نتایج آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان دهنده رابطه دو متغیر و تاثیر مدیریت محله محوری در مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود داشته و این رابطه در سطح آلفای کمتر از 01/0 معنی دار استاین رابطه بین مولفه های عمرانی، رفاه اجتماعی و نظارتی با مدیریت محله در سطح آلفای کمتر از 01/0 معنی دار است.بنابراین ضرورت دارد که این نهاد در راستای تقویت رویکرد اجتماعی خود،با انجام اقدامات گوناگون با تکیه بر نتایج این مطالعه در جلب و ارتقائ مشارکت شهروندان تلاش نماید.
مدل سازی روابط بین شاخص های شناسایی بافت های فرسوده شهری و شاخص های توسعه پایدار در اطراف حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری به عنوان مانعی بر سر راه تحقق روش های مدرن مدیریت شهری، همواره شاخص های توسعه پایدار شهری را تحت تأثیر قرار داده که با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هر چه بیشتر در برنامه ریزی توسعه شهرها مورد توجه است. در این مطالعه، محدودة اطراف حرم مطهر رضوی با وجود اهمیتی که در رابطه با ورود سالانه بیش از 15 میلیون زائر به شهر داشته است، دارای حجم زیادی بافت فرسوده و قدیمی است که پاسخگوی نیاز زائران و حتی ساکنان شهر مشهد نبوده است. هدف اصلی این پژوهش، توسعه مدل مفهومی جهت تعیین تغییرات واریانسی موجود در شاخص های توسعه پایدار شهری و تعیین روابط بین نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری و شاخص های توسعه پایدار در منطقه ثامن مشهد است که با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، جمع آوری داده های تحقیق در بین ساکنان بافت فرسوده اطراف حرم رضوی به تعداد 170 نفر مطابق با روش نمونه گیری مطبق متناسب انجام و از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که، شاخص های شناسایی بافت فرسوده در تبیین واریانس های پایداری شهری از نظر آماری معنی دار هستند؛ شاخص شناسایی نفوذناپذیری بافت فرسوده به اندازة 31/0-، ناپایداری به اندازة 24/0- و ریزدانگی به اندازه 09/0- از واریانس های موجود در شاخص های توسعه پایدار را تبیین کرده اند. نتایج تفسیری از مدل سازی ساختارهای کوواریانسی دال بر وجود اثرگذاری معنادار شاخص های شناسایی بافت فرسوده در منطقه ثامن مشهد روی شاخص های توسعه پایدار شهری دارد. مطابق با نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نهایی پذیرفته شده به اندازة 51/0- از تغییرات پایداری شهری را تبیین کرده است. بنابراین، نتایج به دست آمده نشان می دهد: اولاً با بالا رفتن سطح شاخص های شناسایی بافت فرسوده به ترتیب از نظر نفوذناپذیری، ناپایداری و ریزدانگی، روند توسعه پایدار در بافت فرسوده اطراف حرم با مشکلات جدی مواجه شده است؛ ثانیاً مدیریت شهری با برطرف کردن شاخص های شناسایی بافت فرسوده بدون توجه به ماهیت درونی بافت از نظر اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی، مسیر ناپایداری در شاخص های توسعه پایدار شهری را تداوم بخشیده است.
بررسی و تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و تخلفات ساختمانی (مطالعه موردی: شهروندان شهر بابلسر)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی با توجه به ماهیت و محتوای خود تقریباً با تمامی موضوعات و مسائل مطرح در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ازجمله مسائل مربوط به برنامه ریزی شهری و شهرسازی و به خصوص تخلفات ساختمانی ارتباط پیدا می کند. چنانچه میزان تخلف از مقررات و قوانین در جامعه ای از حد خود بالاتر رود، این امر می تواند جامعه را تهدید کرده و به آن آسیب جدی برساند. این پدیده، متأثر از عوامل بی شماری است؛ در این میان سرمایه اجتماعی به سبب ایجاد پتانسیل و ظرفیت های وجودی مثبتی که در فرد ایجاد می کند، می تواند از این امر جلوگیری نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و تخلفات ساختمانی است. اطلاعات این پژوهش با روش پیمایش، از نمونه ای با حجم 370 نفر از سرپرستان خانوار شهر بابلسر در سال 1393 و نیز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد که اعتبار آن از طریق اعتبار محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است و سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داده است که سرمایه اجتماعی با تخلفات ساختمانی رابطه منفی دارد؛ هم چنین ابعاد سرمایه اجتماعی رابطه منفی معنی داری را نشان می دهد. رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام نشان داد که سه متغیر آگاهی به قوانین، اعتماد به مجریان قانون و هنجارهای اجتماعی به ترتیب درمجموع 8/23 درصد از واریانس متغیر وابسته (تخلفات ساختمانی) را تبیین می کنند که افزایش آن ها منجر به کاهش میزان تخلفات ساختمانی می گردد
سنجش نگرش زنان تحصیل کرده به فضاهای بی دفاع شهری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای شهری جزو مسائل مهم زندگی شهری بوده و در صورتی که فضای شهری احساس ترس و ناامنی را در شهروندان القاء کند، تبدیل به فضای بیدفاع می شود. بعضی از فضاهای شهری برای تمام شهروندان میتواند القاء کننده ترس و ناامنی باشد. در این میان احساس ترس در فضاهای شهری برای زنان بیشتر از مردان است. نگرش زنان به فضاهای شهری، متفاوت از نگرش مردان بوده و فضاهای ناامن برای زنان تعریف شده و ویژگیهای خاصی را دارد. مقاله حاضر قصد دارد نگرش دانشجویان دختر دانشگاه تبریز را نسبت به فضاهای ناامن و بیدفاع شهر مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که دادههای آن از طریق پرسش نامه به دست آمده. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه تبریز بوده و تعداد نمونه مورد مطالعه 100 نفر از دانشجویان دختر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تحلیل آماری یافتههای حاصل از پرسش نامه در محیط نرم افزار SPSS و با کمک تحلیل آنوا، آزمون تی تک متغیره، آزمون همبستگی کندال و اسپیرمن صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که فضاهای شهری کم نور، تاریک، دورافتاده، باریک، فضاهای نیمه کاره و خلوت القاءکننده ترس در زنان هستند و از طرفی بین احساس ترس و سطح تحصیلات رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی افزایش تحصیلات سبب کاهش القای ترس در بین زنان میشود.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه در راستای تحقق امنیت پایدار در مناطق مرزی (مورد مطالعه: شهرستان های مرزی کلان منطقه آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دست یابی به توسعه پایدار، یکی از مباحث عمده کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است. وقتی تفاوت مکانی توسعه زیاد باشد و ساکنان مناطق مرزی نسبت به این تفاوتها آگاهی یابند، این مسئله سبب ایجاد بحران در این مناطق می شود؛ بنابراین کشورها به منظور جبران عقب ماندگی ها، رهایی از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره و برای رسیدن به توسعهای معتدل و همه جانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم منجر شود، به شناخت صحیح قابلیت ها، توان ها و محدودیت ها در تمامی زمینه ها و مناطق خود نیاز دارند. این پژوهش با هدف تحلیل شاخص های توسعه در راستای تحقق امنیت پایدار در مناطق مرزی کلان منطقه آذربایجان انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل 16 شهرستان مرزی کلان منطقه آذربایجان بر پایه آمارگیری سال 1390 است. برای ارزیابی از4 مؤلفه آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی- درمانی در قالب 40 شاخص استفاده شده است. برای بیان اهمیت نسبی هریک از شاخص ها از مدل ANP استفاده شده است. مدل به کار برده شده برای تجزیه وتحلیل داده ها، مدل تصمیم گیری چند معیاره پرومته است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که شهرستانهای ماکو، نمین و جلفا با Phi (469/0)، Phi(425/0) و Phi(413/0) در رتبه اول تا سوم و شهرستان پلدشت و سردشت با (-301/0) Phi و Phi(-390/0) در رتبه آخر قرار دارد. در کل از بین 16شهرستان منطقه آذربایجان 3 شهرستان کاملاً برخوردار، 2 شهرستان برخوردار، 3 شهرستان نیمهبرخوردار، 6 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار از شاخصهای توسعه هستند.
بررسی رویکرد سنتی تهیه ی طرح های توسعه ی شهری در ایران با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم تلاش های بسیار در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری در ایران، این طرح ها موفق نبوده و نتوانسته اند به اهداف تعیین شده به ویژه تحقق مراکز خدماتی و ارتقای سطوح و سرانه های کاربری های عمومی دست یابند. با توجه به این که این طرح ها از جایگاه بالایی در نظام برنامه ریزی شهری ایران برخوردارند، عدم تحقق و موفقیت آن ها اثرات نامطلوب زیاد و بعضاً جبران پذیری در شهرها ایجاد کرده است. این مسایل باعث شده است بی توجه به مزایای تهیه ی این طرح ها، مطالعات و بررسی های انتقادی زیادی در این زمینه انجام شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل کابردی (SWOT) امکانات و محدودیت های دو حوزه ""تهیه ی طرح"" و ""اجرای طرح"" بررسی و در نهایت به ارائه ی راهبردهایی برای افزایش اثربخشی طرح های توسعه ی شهری مبادرت شود. در این مدل که یک ابزار استراتژیک محسوب می شود، ابتدا عوامل مؤثر در موضوع برنامه ریزی به عوامل محیط درونی شامل نقاط قوّت و نقاط ضعف، و عوامل بیرونی شامل فرصت ها و تهدیدها تقسیم می شود و سپس بر اساس بررسی های اولیه راهبردهای تهاجمی، تنوع، بازنگری و تدافعی تعیین و ارائه می شود. نتایج ناشی از این تحقیق نشان می دهد که باید در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها تغییرات اساسی ایجاد نمود. سر فصل این تغییرات اهمیت دادن به مردم و نهادهای محلی در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری است.
ارزیابی شاخص های اجتماعی فضاهای سبز شهری از دیدگاه شهروندان نمونه موردی: ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهرها بدون وجود فضای سبز مؤثر در اشکال مختلف آن قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه ی شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی ناشی از آن موجودیت محیط سبز و گسترش آن را اجتناب ناپذیر کرده است. فضای سبز که بخشی از سیمای شهر را شکل می دهد، به عنوان یکی از پدیده های واقعی از نخستین مسائلی است که انسان همواره با آن در تماس بوده و خواهد بود.بنابراین پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی ؛ فضای سبز شهری را در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانی و امنیتی و با روش توصیفی- تحلیلی و کمّی، با استفاده از اطلاعات و داده های اسنادی- کتابخانه ای و میدانی مورد مطالعه قرار داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای سبز ایرانشهر علاوه بر آثار مثبتی مثل تجمعات دوستانه، برقراری ارتباطات اجتماعی شهروندان ایرانشهری، قابلیت های فرهنگی پارک ها، کاهش افسردگی و استرس و نشاط آور بودن آنها، دارای تبعات منفی مثل افزایش جرم و جنایت، فروش مواد مخدر، تجمع معتادین و افراد بزهکار و کاهش ورود زنان و دختران نیز می شوند. این آثار منفی بیشتر در پارک های ناحیه ای و محله ای مشاهده می شود.
ارزیابی کاربری اراضی شهری با رویکرد توسعة پایدار (مورد مطالعه: پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع زمین و چگونگی به کارگیری آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامه ریزی شهری بوده است و ارزیابی و ساماندهی فضایی- مکانی کاربری ها و عملکرد های شهری، از مهم ترین و تأثیرگذارترین محورهای توسعة پایدار شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی کمی و کیفی کاربری اراضی شهری با رویکرد توسعة پایدار در شهر پیرانشهر است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور سه شاخص ظرفیت، سازگاری و عدالت اجتماعی در راستای توسعة پایدار به کار گرفته شده است. در مرحلة اول ارزیابی کمی کاربری های موجود و تحلیل شاخص ظرفیت، در مرحله دوم، ارزیابی کیفی کاربری ها از لحاظ سازگاری با به کارگیری ماتریس سازگاری و تحلیل شاخص عدالت اجتماعی با مدل نزدیکترین همسایه و مدل SWOT انجام گرفت. نتایج تحلیل کمی و کیفی، نشان می دهد اغلب کاربری ها با کمبود مواجهند. این کمبود معادل 5/175 هکتار است. همچنین، بیشترین میزان ناسازگاری در کاربری کارگاهی و بعد از آن، اداری، مسکونی و آموزشی است. این وضعیت بیان کنندة بی تعادلی و ناهماهنگی بین کاربری هاست که از عدم دقت نظر کافی برنامه ریزان شهری ناشی می شود.
پیش بینی الگوی رشد شهری با به کارگیری مدل رگرسیون لجستیک در منطقة گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی الگوی رشد شهری فنی مهم برای درک فرایندهای پیچیدة رشد شهری است. در این مطالعه، مدل رگرسیون لجستیک جهت پیش بینی الگوی رشد شهری در آینده به کار گرفته شد. به این منظور، تصاویر ماهواره ای سال های 1988، 1998 و 2007 جهت تهیة نقشه های کاربری زمین به کار گرفته شد. سپس، تغییرات ایجادشده در گسترة شهری در فاصلة زمانی 1988-2007 شناسایی و مدل سازی تغییرات مناطق شهری و پیش بینی الگوی رشد شهری در آینده با به کارگیری مدل رگرسیون لجستیک انجام گرفت. نتایج اجرای مدل نشان داد گسترة مناطق شهری در دورة زمانی مورد مطالعه روند افزایشی داشته است. اعتبارسنجی نتایج مدل با محاسبة معیارهای Pseudo- R2 و ROC انجام گرفت. مقدار این معیارها به ترتیب، بیش از 27/0 و 83/0 به دست آمد که مقادیری مطلوب اند. در مرحلة بعد، الگوی رشد شهری برای سال های 2016 و 2025 پیش بینی شد. مطابق با نتایج، اقدامات مناسب برای کنترل تغییرات کاربری زمین به ویژه رشد شهرها به منظور حفظ محیط زیست و تعادل اکولوژیکی منطقه نیاز است. نتایج مطالعه می تواند به مدیران و تصمیم گیران جهت نظارت و جلوگیری از رشد بدون برنامه ریزی مناطق شهری کمک کند و نقشه های خروجی مدل را برای مدیریت و کنترل الگوی رشد مناطق شهری در آینده به کار گرفت.
سنجش پایداری مسکن در سیاست های مسکن اجتماعی ایران (مطالعه موردی: مسکن استیجاری هزار دستگاه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، ارزیابی سیاست ساخت مسکن اجاره به شرط تملیک (نمونه: هزار دستگاه شهر خرم آباد) با توجه به شاخص های پایداری مسکن است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها از دو روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و متعاقباً از مدل هایی همچون آزمون T، رگرسیون خطی و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میزان پایداری (66/2) و میزان کارایی مسکن در نمونه تحت مطالعه، کمتر از میانگین بوده است. در میان شاخص های سطح چهارم، شاخص تعلق به مکان دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون T بیانگر آن است که بیشترین میزان میانگین متعلق به دو شاخص دسترسی (00/3) و ابعاد کمی (2/3) بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که شاخص روابط اجتماعی (67/0) در سطح چهارم مدل، شاخص ابعاد فرهنگی (47/0) و شاخص ابعاد کمی (31/0) در سطح دوم مدل و شاخص ابعاد اجتماعی- فرهنگی در سطح دوم مدل بیشترین نقش را در کارایی مسکن داشته اند. همین طور نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که احساس تعلق به مکان با ضریب همبستگی 57/0 و ابعاد اجتماعی با ضریب 50/0 بیشترین همبستگی را با کارایی مسکن داشته اند. ضمناً میزان همبستگی دو شاخص پایداری و کارایی مسکن 534/0 محاسبه شده که بیانگر همبستگی قوی میان این دو متغیر است.
مقایسه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونیهای تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونیهای تولیدی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان پارسآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های تولید روستایی در واقع سازمان های مردمی هستند که قادرند ناهنجاری های ناشی از وجود قطعات کوچک، پراکنده و نامتجانس زمین و هم چنین نارسایی های وسایل تولید را بر طرف ساخته و کشاورزان خرده پا را از خطر ورشکستگی و سقوط برهاند و روحیه کمک متقابل را بین آنان تقویت نماید. هدف این مقاله بررسی مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی های تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونی در مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات تحلیلی-توصیفی است. ابزار تحقیق پرسش نامه است. جامعه آماری این تحقیق در برگیرنده روستاییان عضو شرکت های تعاونی تولید و روستاییان غیر عضو ساکن در روستاهای تحت پوشش تعاونی های تولید در شهرستان پارس آباد می باشد گفتنی است که پارس آباد یکی از شهرهای استان اردبیل در شمال غربی ایران است. این شهر بزرگ ترین شهر منطقه مغان و نیز، مرکز شهرستان پارس آباد می باشد.بر اساس سرشماری جمعیت سال 1390 جمعیت این شهر 88924 نفر ذکر شده است که از این جمعیت 46 درصد ساکن شهرها و بقیه در مناطق روستایی ساکن بوده اند. جلگه پارس آباد مستعدترین خاک و مطلوب ترین شرایط آب و هوایی را برای زراعت، دامپروری و باغداری داراست. شرکت بزرگ کشت و صنعت و دامپروری مغان بزرگ ترین شرکت در نوع خود در کشور و در خاورمیانه با حجم عملیات زراعی، دامی و صنعتی در همین شهرستان دایر است هم چنین وجود کارخانه قند، کمپوت سازی، مرباسازی، پنبه پاک کنی و کارگاه تولید لبنیات رونق خاصی به این شهرستان داده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه مناسب برای این تحقیق 145بدست آمد، و برای بالاتر بردن میزان دقت و اعتبار یافته ها، حجم اعضای به 150 افزایش یافت. هم چنین 150 نفر از کشاورزان غیر عضو تعاونی های تولیدی انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه های سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته این تحقیق عضویت در تعاونی های تولید می باشد. افزون بر این در تحقیق حاضر جهت تعیین روایی پرسش نامه تهیه شده، از نظرات تنی چند از هم کاران دانشگاهی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی در حیطه موضوع مورد مطالعه استفاده شده است. هم چنین برای تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS، استفاده شده است و در این تحقیق مقدار آلفای مذکور بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 70/0 الی 81/0 محاسبه شد. نتایج عمده این مطالعات نشان داد به جز یک مولفه بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با شکل گیری تعاونی های تولید در مناطق روستایی شهرستان پارس آباد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
ارزیابی حکمروایی خوب در پایداری محله های شهریِ پیرانشهر
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، سعی بر آن است به این سؤال که آیا حکمروایی شهری توانسته است در شکل گیری، توسعه و پایداری محله های مسکونی تأثیر داشته باشد؟ پاسخی از دیدِ برنامه ریزی شهری با توجه به رویکرد پایداری محلات شهری داده شود. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی عملکرد حکمروایی شهری در ارتباط با شکل گیری محله های مسکونی پایدار شهری و علل ناکارآمدی برخی از آن ها در زمینه مدیریت یکپارچه شهری و توانمند آن است. روش پژوهش، بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی بوده و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی (با استفاده از تکنیک پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر پیرانشهر می باشند (70222 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، جامعه نمونه به تعداد 382 نفر تعیین شد و داده ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید که جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS و مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه شاخص های به کار رفته در پژوهش، تأثیر معناداری بر پایداری محیطی محلات شهری دارد، اعتقاد شهروندان نیز به اینکه آنها بر تصمیم گیری ها مؤثر بوده و مدیریت شهری خواهان مشارکت شان در حکمروایی شهری است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار محلات دارد، به گونه ای که ""عدم حضور مردم در مدیریت شهری بر پایداری محلات شهر تأثیرگذار بوده"" و ""شاخص های پایداری از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده اند"". همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس بیانگر آن است که از لحاظ پایداری محله ای، محله ""فرهنگیان"" با میزان 18/255 در رتبه اول قرار دارد.
تحلیل توزیع فضایی کتابخانه های عمومی سطح شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتابخانه یک مرکز مهم اطلاع رسانی است و نقشی اساسی در ارتقای سطح سواد و آگاهی افراد جامعه ایفا می کند. این که کتابخانه ای مورد استقبال و یا بی مهری مراجعان قرار می گیرد، متأثر از عوامل بیرونی یا درونی است. یکی از مهم رین جنبه های بیرونی موثر بر افزایش میزان مراجعه و استفاده از کتابخانه های عمومی، نحوه استقرار و توزیع جغرافیایی آن ها در بافت شهرهاست. مقاله حاضر به تحلیل توزیع فضایی کتابخانه های عمومی سطح شهر یزد، با استفاده از نرم فزارهای IS، Excel و Spss و در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به سنجش درجه توزیع متعادل با استفاده از ضرایب آنتروپی و جینی و نیز تعیین الگوی پراکنش کتابخانه های عمومی با استفاده از ضرایب موران و گری و نحوه تمرکز آن ها از ضریب G عمومی بر اساس تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی پرداخته است. جهت تعیین نوع پراکندگی کتابخانه های عمومی از روش ""تحلیل نزدیک ترین همسایگی""و برای بررسی میزان برخورداری نواحی مختلف شهر یزد از این خدمت، از روش تاکسونومی عددی استفاده شده است. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد که داده ها شامل نقشه کتابخانه ها و نواحی هشت گانه شهر یزد و اطلاعات مربوط به آن هاست. نتایج نشان داد: مقداری نابرابری و ناهماهنگی در توزیع کتابخانه ها در سطح شهر یزد وجود دارد و الگوی توزیع و تمرکز آن ها از نوع تصادفی به سمت پراکنده با تمرکز پایین (نقطه سرد) است که بیان گر این واقعیت است که فضاهای با دسترسی پایین در مجاور یکدیگر متمرکز شده اند. هم چنین نواحی مختلف شهر یزد از لحاظ برخورداری از امکانات کتابخانه های عمومی با هم یکسان نیستند و ناحیه 2-3 برخوردارترین و ناحیه 3-1 محروم ترین نواحی شهر را از این نظر تشکیل می دهند.
بررسی تطبیقی الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی (مطالعه موردی شهر جدید سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی (متعارف) شهر جدید سهند می پردازد. این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع مقطعی و نمونه گیری آن به روش تصادفی بود. برای گردآوری اطلاعات علاوه بر مشاهده، از پرسشنامه و مصاحبه حضوری در قالب سری منظم از سوالات بسته (مقیاس لیکرت) استفاده شد. 124 نفر از ساکنان خانوارهای واجد شرایط، حجم نمونه را تشکیل می دادند. سپس با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPSS: 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های به دست آمده به وسیله روش های آماری توصیفی، آزمون های تفاوت میانگین و آزمون همبستگی مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین متغیر شغل (003/0p=)، مدت اقامت (000/0p=)، ابعاد مسکن (003/0p=) و رضایت از واحد مسکونی (038/0p=) با امتیاز مربوط به الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی اختلاف معنی داری وجود داشت (024/0=p و 5/1406=Mann-Whitney U). اختلاف امتیاز کل کیفیت الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی از نظر آماری معنی دار بود و میانگین امتیاز مساکن آپارتمانی نسبت به ساکنان مساکن ویلائی (516/87±804/15 به 216/90±604) بیش تر بود. گرچه بین امتیاز مربوط به بیانیه های هدف اول یعنی سازمان کالبدی و فضائی در هر دو الگوی مساکن ویلائی و آپارتمانی تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد، اما بین امتیاز مربوط به پاسخ بیانیه های هدف دوم (تأسیسات و تجهیزات) و سوم (ترافیک و دسترسی) دو گروه تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (049/0=P) (03/0=P). بنابراین، اگر خواسته ها و علایق ساکنان مورد توجه قرار گیرد، در آن صورت الگوی توسعه آپارتمان ها بایستی دراولویت قرار گیرد. در عین حال در توسعه مساکن ویلائی، علاوه بر مدیریت و کنترل، بایستی مقوله تأسیسات و تجهیزات و دسترسی نیز مورد توجه قرار گیرد.
بررسی نقش منطقه ی ویژه اقتصادی در توسعه نواحی روستایی (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان- استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق ویژه اقتصادی امروزه نقش و جایگاه ویژه ای در توسعه اقتصادی منطقه ای دارند. به طوری که با توجه به آمارها و ارقام در داخل و خارج از کشور این مناطق در توسعه اقتصادی و در قالب شاخص های مختلفی چون درآمد افراد، اشتغال، تثبیت و ماندگاری افراد در محل سکونت خود و جلوگیری از مهاجرت به شهر، ایجاد زیرساخت های ارتباطی و خدمات زندگی و.... تأثیر به سزایی دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش منطقه ویژه اقتصادی سلفچگانِ استان قم در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ای به اجرا درآمد. روش تحقیق در پیمایشی می باشد. جامعه آماری کلیه روستاییان شهرستان سلفچگان در سال 1393 می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 110 نفر برآورد شد و از طریق روش نمونه گیری چند مرحله ای شناسایی و پرسشنامه های تحقیق تکمیل شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا برای مقیاس های مختلف مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. از آزمون کای اسکوئر به منظور بررسی اختلاف نسبت افراد موافق یا مخالف در زمینه مؤلفه های پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که پاسخ دهندگان به جز گویه تثبیت جمعیت در مؤلفه تثبیت جمعیت، با سطح اطمینان 99 درصد اثرات مثبت همه مؤلفه ها و گویه ها را تأیید نمودند. نتایج آزمون t نیز با سطح اطمینان 99 درصد نشان داد که منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان سبب بهبود مؤلفه های اشتغال، درآمد، تثبیت جمعیت، خدمات رسانی و توسعه زیرساخت های حمل و نقل شده است.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در قطعه قطعه شدن اراضی زراعی در شهرستان خمین (نمونه موردی: روستای میشیجان علیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قطعه قطعه شدن اراضی زراعی یکی از مسائلی است که در دهه های اخیر در نظام های مکانی فضایی سکونتگاه های روستایی بروز عینی یافته است. برنامه ریزان و کارشناسان توسعه روستایی نیز هر یک با رویکردی متفاوت به دنبال رفع این مسأله و گاهاً ارائه یک رویکرد برای تمامی این نظام ها بوده اند. این مقاله بدنبال شناخت و تحلیل علل قطعه قطعه شدن اراضی زراعی با ویژگی های ساختاری کارکردی خاص روستای میشیجان علیا است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزارهایی نظیر پرسشنامه و نقشه استفاده گردید. همچنین از آزمون T تک نمونه ای برای سنجش اینکه کدام یک از عوامل قطعه قطعه شدن دارای تأثیر بیشتری می باشند استفاده شده است. جامعه آماری مورد بررسی، بهره برداران روستای میشیجان علیا می باشد که در سال 1392 بنابر اطلاعات محلی جمع آوری شده 170 بهره بردار بوده است.حجم نمونه 80 بهره بهره بردار می باشد. شاخص هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته شامل: ساختار مالکیت، ساختار جمعیت، اصلاحات ارضی، ساختار کالبدی، قوانین ارث، نظام اجاره داری، سطح زیرکشت می باشد. نتایج نشان می دهد که عوامل و روندهایی چون قوانین ارث (5/46 درصد اراضی چند سهمی هستند)، ساختار مالکیت (افزایش مالکین از 6 به 170مالک)، نظام اجاره داری (5/21 درصد اراضی به صورت اجاره اداره می شوند) از جمله نیروهای درونی و اطلاحات ارضی (افزایش تعداد قطعات) به صورت یک نیروی بیرونی در نظام فضایی روستای میشیجان علیا تأثیر گذار بوده اند. در بین این عوامل تأثیرگذار نیز در روستا، قوانین ارث، ساختار مالکیت و اصلاحات ارضی از عوامل تعیین کننده در قطعه قطعه شدن اراضی