فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل، پارکینگ های عمومی هستند که نقش مناسبی در کاهش ترافیک دارند. پارکینگ می تواند بر کارایی ترافیک و کیفیت زندگی شهری تأثیر بگذارد. بعد از گذشت چندین دهه و افزایش اتومبیل، نبود فضای کافی برای پارک و در نهایت هزینه زیاد ساخت پارکینگ، ارزیابی دقیق برای مدیریت و مکان یابی پارکینگ ضروری گشته است. این پژوهش امکان سنجی مکان مناسب پارکینگ در مناطق 2 و 8 شهرداری شیراز، و مکان یابی آن را بررسی می کند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. ابتدا جهت تدوین مبانی نظری از روش کتابخانه ای استفاده شده است. سپس از روش توصیفی برای شناخت محدوده مورد مطالعه و جهت بررسی وضع موجود پارکینگ های موجود از روش میدانی و نقشه های طرح تفصیلی و جامع استفاده گردیده. جهت بررسی پارکینگ عمومی، ابتدا وضع موجود را بررسی، سپس با توجه به وضعیت موجود، میزان کمبودها و نحوه توزیع فضایی پارکینگ ها مشخص شده است. تعیین سرانه پارکینگ عمومی با توجه به استاندارد وزارت راه و شهرسازی انجام شده است. به طور کلی در این بخش از پژوهش با توجه به نوع کاربری مورد مطالعه، از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی از جمله شاخص همپوشانی (Overlay) استفاده شده است. برای تعیین محدوده های مناسب جهت احداث پارکینگ، ابتدا معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی را شناسایی، سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی که برای نرم افزار قابل خواندن باشد تبدیل کرده و برای هر یک از معیارها (لایه ها) فاصله های مورد نیاز (حریم ها) ایجاد شده است. سپس با توجه به میزان تأثیر هر یک از لایه ها و مقایسه زوجی آنها توسط نرم افزار SuperDecisions وزن هریک از لایه ها را محاسبه کرده، سپس با روی هم گذاری لایه های اطلاعاتی، محدوده های مناسب مشخص، و در 5 دسته از خیلی ضعیف تا بسیار خوب تقسیم بندی شده است.
جایگاه جلوخان مساجد دیروز و امروز در شکل گیری و تقویت قرارگاه رفتاری (مقایسه تطبیقی نمونه موردی مسجد وکیل و مسجد الزهرا در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۵۳۴-۵۱۵
حوزههای تخصصی:
اسلام در تمام شئون خود دینی اجتماعی است؛ چنانچه یکی از آشکارترین وجوه هویتی جامعه و شهر اسلامی، مسجد است که به سبب بعد عقلانی و معنوی ویژه خود همواره نقشی بنیادی داشته است. به نظر می رسد امروزه این نقش برجسته مساجد در سازماندهی ساختار کالبدی و اجتماعی شهرهای اسلامی، و در شهرهای معاصر ایرانی- اسلامی در حال کم رنگ شدن است. از این رو، توجه اصلی این مقاله به شناسایی ویژگی های معنایی و کالبدی خاص مساجد کهن در شهرهای ایرانی اسلامی است که می توانند امروزه نیز به عنوان عامل نظام بخش کالبدی و اجتماعی شهر مسلمانان ایفای نقش نمایند. به این منظور و به عنوان نمونه پژوهی مسجد وکیل و مسجدفاطمه الزهرا شیراز انتخاب شده است. ذکر این نکته ضروری است که پژوهش حاضر از روش تطبیقی- تحلیلی و روش تاریخی و مقایسه ای با استفاده از طیف لیکرت و آزمون پایایی آلفای کرونباخ و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بهره گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مسجد وکیل، مسجدی است که نگاهی گذارا به فرآیند شکل گیری و تاثیرگذاری آن در بافت تاریخی شیراز بیانگر تاثیر شگرف آن در تلفیق مطلوب زندگی روزمره شهروندان و عملکردهای سنتی مساجد و مکانی مقدس است که در دوره های مختلف تاریخی تا پیش از قرن حاضر، محل برگزاری رویدادهای مهم اجتماعی و برقراری تعاملات مطلوب اجتماعی میان شهروندان بوده است. در حالیکه مسجد فاطمه الزهرا که در دوران معاصر ساخته شده است و فاقد تاثیرگذاری اثربخش کالبدی و اجتماعی شهری می باشد که می توان یکی از عوامل اثرگذار بر بی اعتباری قرارگاه های رفتاری آن را کمرنگی و تضعیف عنصر جلوخان در ساختار کالبدی آن در حوزه مولفه های سازمان فضایی، انعطاف پذیری، تناسبات بصری، نشانه ، غنای حسی، و خوانایی دانست.
رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای مطالعه موردی: محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
محله را می توان یکی از مهم ترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمی توان شهرهایی توسعه یافته داشت، درحالی که محلات توسعه یافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیق تر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایین تر نظام شهری) می تواند به درک درست برنامه ریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد اجتماعی موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی است،که ارتباطی اساسی با نظام توسعه محله ای دارد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. و حجم نمونه در پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 365 نمونه انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است، که یافته های حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین اعتماد اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 30 درصد واریانس توسعه محله ای را تبیین می کند. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در متغیرهای اعتماد نهادی با ضریب (307/0=β)، اعتماد بین شخصی با ضریب (185/0=β) ، اعتماد تعمیم یافته با ضریب بتای(158/0=β) و اعتماد اعتماد به محیط با ضریب بتای(103/0=β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با افزایش اعتماد اجتماعی، مولفه های توسعه محله نیز افزایش می باید. کلمات کلیدی: اعتماد اجتماعی، توسعه محله ای ، محله فهادان، شهر یزد.
بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی اسکان عشایر بر خانوارهای اسکان یافته در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه گذشته، روند اسکان خودجوش عشایر در استان لرستان نسبت به کل کشور از سرعت بالاتری برخوردار بوده است. از آنجا که موفقیت و پایداری طرح های اسکان در گرو توجه به شاخص های اقتصادی- اجتماعی جامعه عشایری و ارتقای سطح آنهاست، هدف تحقیق حاضر بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی اسکان عشایر در وضعیت خانوارهای اسکان یافته استان لرستان بود. نوع تحقیق، ارزشیابی تأثیر به روش پیمایشی بوده، جامعه آماری آن 2925 خانوار عشایری اسکان یافته (هدایتی و خودجوش) و 14638 خانوار عشایر کوچنده لرستان را دربرمی گرفت. حجم نمونه برای عشایر اسکان یافته و عشایر کوچنده (گروه شاهد) هر کدام 180 خانوار تعیین و نمونه گیری به روش تصادفی طبقه بندی شده منظم در سال 1391 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که اسکان عشایر بر نرخ باسوادی، میزان زمین زراعی، تعداد واحد دامی، نوع شغل، سطح برخورداری از امکانات فرهنگی- اجتماعی، سطح برخورداری از امکانات بهداشتی– درمانی، سطح برخورداری از امکانات رفاهی و خدمات بیمه ای خانوارهای عشایر اسکان یافته تأثیر مثبت و بر وضعیت اشتغال و میزان درآمد آنها تأثیر منفی داشته است.
امکان سنجی آسیب پذیری شهر سنندج در برابر زلزله با استفاده از مدل متوسط وزنی مرتب شده (OWA)
حوزههای تخصصی:
ایران در مرکز کمربند زلزله خیز دنیا واقع شده است. وقوع زلزله های مخرّب چند دهه اخیر نشان داده که هیچ نقطه ای از این کشور از خطر زلزله در امان نیست. این مخاطره برای توسعه جوامع شهری تهدید محسوب می شود. با شناخت متغیّرها و پهنه بندی مناطق می توان میزان آسیب های زلزله را کاهش داد. این پژوهش با هدف پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از این مخاطره در شهر سنندج بر اساس متغیّرهای تأثیرگذار، تدوین شده است. در این راستا، لایه های متغیّرهای طبیعی، کالبدی و انسانی- اجتماعی تهیه و به صورت رستری آماده شدند. مدل خطی وزنی مرتب شده با دو روش ریسک گریز و ریسک پذیر به کار گرفته شدند تا میزان آسیب پذیری شهر با دقت و جزئیات بیشتری آشکار و طبقه بندی شود. نتایج نشان داد که قسمت های شمال و شمال غربی از آسیب پذیری بالایی با منشأ کالبدی و انسانی برخوردارند درحالی که قسمت های جنوبی که در درجه بعدی از آسیب پذیری قرار دارد، منشأ طبیعی دارند. بر این مبنا چنین استنباط شده که می توان با محدود کردن توسعه به سمت جنوب و تغییر کالبدی و ویژگی های اجتماعی در قسمت های شمال و شمال غربی شهر؛ میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله را کاهش داد.
روند، زمینه ها و میزان سرمایه گذاری مورد انتظار در راستای زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه گردشگری روستایی توسّط گروه های مرتبط در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، یافتن زمینه ها و پیش بینی میزان سرمایه گذاری در بخش زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه توریسم روستایی دراستان تهران توسط سه بخش دولت، ساکنان روستایی و بخش خصوصی است.
روش: این پژوهش براساس روش پژوهش اسنادی و پیمایشی، با استفاده از پرسش نامه و هم چنین، مصاحبه چهره به چهره انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه زیر است: گروه مسؤولان که متشکّل از تعداد ۱۱۹ نفر از مسؤولان دولتی ستادی، شهرستانی و محلّی مرتبط با مقوله توسعه روستایی هستند. گروه مردم محلّی یا ساکنان روستایی شامل ۱۲۲ نفر از ساکنان روستایی استان تهران که دارای سکونت دائم و یا موقّت در روستا هستند و گروه دارندگان مشاغل خصوصی متشکّل از ۱۸۳ نفر که در این گروه تعدادی از اعضای سازمان های غیردولتی نیز مشارکت داشته اند.
یافته ها: در مناطق روستایی استان وضعیت زیرساخت هایی هم چون جادّه، برق و گاز مناسب بوده؛ ولی تعداد هتل، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی نامناسب است. به اعتقاد مسؤولان دولتی، دولت باید در زمینه هایی هم چون جادّه سازی، مرمّت آثار تاریخی، خدمات بهداشتی، گاز و برق رسانی و توسعه مراکز بهداشتی سرمایه گذاری کند. ساکنان محلّی معتقدند که آن ها باید در زمینه هایی هم چون مهمان سرا، کمپ، و بازارچه های روستایی سرمایه گذاری کنند و به اعتقاد بخش خصوصی، سرمایه گذاری آن ها باید در زمینه هتل سازی، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی و مراکز خدمات فنّی و نیازهای توریست ها باشد. طی سال های ۱۳۹۳-۱۳۸۴ در استان تهران، میزان سرمایه گذاری در ازای هر توریست، ۷.۷۷ دلار بوده است. براساس سرمایه گذاری های پیش بینی شده به ازای ۵ درصد افزایش سرمایه گذاری سالیانه توسّط این سه گروه، می توان به افزایش اشتغال سالیانه ۱۱۲۱۳ شغل در مناطق روستایی استان دست یافت.
محدودیت ها و راهبردها: ازمهم ترین محدودیت های این تحقیق، نبودن سابقه مطالعاتی در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی در کشورمان و هم چنین، فقدان آمار و اطّلاعات مورد نیاز در این زمینه بوده است.
راه کارهای عملی: برنامه ریزی های کلان در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی، جلب مشارکت سرمایه گذاری مردمی و خصوصی توسّط دولت و حمایت های تسهیلاتی و غیرنقدی دولت از این سرمایه گذاران.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در ارتباط با سوق دادن سرمایه گذاری های روستایی در زمینه توسعه روستایی و نه در جهت عمران روستایی می باشد. هم چنین، چشم انداز مستندی را نسبت به توسعه توریسم روستایی و در نهایت، توسعه روستایی ترسیم می کند.
ارزیابی آسیب پذیری زیرساخت های شهری کوهدشت با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع حوادث طبیعی و انسانی تلفات سنگینی را در شهر ها ایجاد می کند. این مسئله توجه به ابعاد آسیب پذیری شهر ها و دستیابی به استانداردهای آسایش شهری از منظر پدافند غیرعامل را گریزناپذیر می کند. موقعیت ژئواستراتژیک استقرار در پهنة آسیب پذیر زلزله با مخاطرة متوسط، خطرپذیری بالای سیل، همچنین، موقعیت استراتژیک شهر دفاعی در غرب کشور، پرداختن به مسئلة آسیب پذیری در کوهدشت را اجتناب ناپذیر کرده است. این پژوهش از نظر روش توصیفی - تحلیلی و ماهیت آن نظری - کاربردی است. برای دستیابی به اهداف، کاربری های حیاتی و حساس با توجه به منابع موجود دردسترس و مطالعات میدانی از طریق روش دلفی ونظرسنجی از 20 نفر استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد. همچنین، اصول همجواری در بین کاربری ها مورد سنجش قرار گرفت با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از مدل ترکیبیFAHP_GIS برای ارزش گذاری و تهیة مدل مکانی به کار گرفته شد و با نرم افزار Arc GIS ابزار Spatial Analysis و از طریق توابع همپوشانی فازی (Fussy Overlay) رستر نهایی آسیب پذیری زیرساخت های شهری تهیه شد. یافته ها نشان داد 68 درصد از زیرساخت ها با رعایت همجواری 29/0- 55/0 و میزان آسیب پذیری 45/0- 71/0 در پهنة آسیب پذیری زیادی قرار دارند
گونه شناسی ذی نفعان مناطق ساحلی در حمایت از پارادایم توسعه گردشگری پایدار (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت و همکاری ساکنان، تضمین کننده موفقیت اجرای برنامه های گردشگری پایدار است و نبود این مشارکت موجب شکست اجرای آن ها می شود. به همین سبب، سنجش نگرش ساکنان به توسعة گردشگری پایدار، اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد و میزان حمایت ساکنان از توسعة گردشگری پایدار را نیز در شهر بابلسر مطالعه می کند. هدف این پژوهش، بررسی نگرش ذی نفعان گردشگری به فعالیت های پایدار و طبقه بندی آن ها براساس نگرش هایشان به فعالیت های مربوط به توسعة گردشگری پایدار و نیز بررسی ویژگی های جمعیت شناختی هر طبقه است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای شهر بابلسر (درمجموع، 13,486 خانوار) است. بنابر جدول مورگان، از میان آن ها 380 نمونه به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. برای سنجش نگرش ساکنان، از مقیاس SUS-TAS استفاده شد. تحلیل داده ها در سه مرحله انجام گرفت. در مرحله نخست، برای تعیین روایی سازه پرسشنامه، از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel استفاده شد و تأیید روایی پرسشنامه صورت گرفت. در مرحله دوم، برای تقسیم نمونه ها به گروه های متجانس براساس نگرش آن ها به فعالیت های پایدار در توسعة گردشگری، از تحلیل خوشه ای با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد و نمونه ها به سه گروه تقسیم شدند: بدبینان، حامیان متوسط و حامیان سرسخت. در مرحله سوم، برای مشخص کردن تفاوت های جمعیت شناختی خاص هر طبقه، برحسب مقیاس متغیرهای مورد مقایسه، از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و کروسکال- والیس استفاده شد. مطابق نتایج این آزمون، گروه ها از نظر توزیع متغیرهای مدت سکونت در منطقه و وضعیت تأهل همگون اند و از نظر متغیرهای سن، جنس، سطح تحصیلات، میزان درآمد ماهیانه و ارتباط شغل با گردشگری تفاوت معنادار دارند.
Investigating atmospheric instability indices coinciding with hails of moderate to severe size diameters: case study: Synoptic station in Bandar Abbas(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۳۲۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
Hail phenomenon is one of the hazardous weather phenomena that can make the highest amount of damage to farms, gardens, cars, rooftops, etc. in a very short time (a few minutes), depending on the diameter of the particles. One of the best ways to study this devastating climatic phenomenon is the use of atmospheric instability indices. The indices which are calculated with the help of radiosonde data give a fairly comprehensive vision regarding the occurrence of such phenomenon. In this study, the incidence of moderate to severe hail is investigated in the period of 1990-2010. First, the atmospheric codes related to hail phenomena were applied to extract the data, then radiosonde data in intended time were received and applying the RAOB software, the physical status of atmosphere was studied. In the studied period, two hail examples were reported on November 27, 2008 and December 5, 2008. In the first instance of hail that occurred on November 27, 2008, the status of some indicators was calculated and it was found that LCL was at an altitude of 284 meters, CCL at an altitude of 1582 meters, LFC at an altitude of 6230 meters, the ice surface at an altitude of 3278 meters, the LI index was -0.2, the K index was 25.7 ° C, and PWC was 28 mm. In the above mentioned conditions, there was a hail with a diameter of 25.4 mm. In the second instance of hail that occurred on December 5, 2008, the status of some indicators was calculated and the results showed that LCL was at an altitude of 280 meters, CCL at an altitude of 1762 meters, LFC at an altitude of 2271 meters, the ice surface at an altitude of 2771 meters, the LI index was -1.4, the K index was 27.1 ° C, and PWC was 23.6 mm. In the above mentioned conditions, there was a hail with a diameter of 3.6 mm. Given that in many ways, the status of most atmospheric indicators in the two above examples of hail were close to each other, it turns out that in similar circumstances, the greater the distance the ice level gets to the summit of cloud, the greater is the probability of hails larger in diameter. The value of this distance for November 27, 2008 was at approximately 6384 meters and for December 5, 2008, it was at about 5012 meters.
بررسی تاثیر مدیریت گردشگری درتحولات اجتماعی و فرهنگی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۳۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعت در آمدزا و از همه مهمتر وسیله ای ارتباطی بین ملتها و اقوام مختلف در جهان و آشنایی با مردم دنیا با همدیگر مورد توجه همه کشورها بوده است. صنعت گردشگری استراتژی اقتصادی و فرهنگی دوران مدرن و پسامدرن محسوب می شود و تاثیرات زیادی را در حیطه های فرهنگی و اجتماعی جامعه برجای می گذارد و هر جامعه بنا بر موقعیت خودش می تواند بر گردشگران تاثیر بگذارد و یا از آن متاثر بشود. در سالهای اخیر شهر قم بدلیل موقعیت ویژه اش در مرکز ایران و نیز رشد گردشگری ناشی از وجود بارگاه مطهر حضرت معصومه(ع) و مسجد مقدس جمکران، سالیانه 18-20میلیون گردشگر را از نقاط مختلف کشور و دنیا به خود جلب کرده است و تحقیق حاضر، تاثیرات گردشگری بر فرهنگ و اجتماع شهر قم را مورد توجه قرار داده که بصورت پرسشنامه ای و تصادفی بین 200 نفر از گروه های مختلف فرهنگی توزیع و بعد از گردآوری اطلاعات، بر اساس سامانه spss تجزیه وتحلیل شده است و مشخص شده که فرهنگ شهر قم تحت تاثیر روابط، ارتباطات، نوع پوشش، روحیه مهمانوازی، بهداشت و غیره گردشگران قرار گرفته است و رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی تأثیر بازارهای دورهای در هویت بخشی و افزایش حس تعلق ساکنان (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت در شهرها و نیز گسترش بیش ازپیش علم و فناوری و ارتباطات در دهه های اخیر، بیشتر ارتباطات مردم با یکدیگر در دنیای مجازی رخ می دهد و مردم کمتر از گذشته با محیط اطراف خود و ساکنین آن تعامل برقرار می کنند؛ این در صورتی است که در راستای تبیین و تدوین شاخص های معماری و شهرسازی بر بنیاد الگوی اسلامی–ایرانی، ضروری می نماید علاوه بر محاسبه های فنی و مهندسی، ویژگی های اقلیمی، جمعیتی و ملاحظات حقوقی شهروندان نیز مدنظر قرارگرفته و با اتکا بر آموزه های دین محور، رویکردهایی فرهنگی باهدف حفظ منزلت انسانی موردتوجه قرار گیرد و کرامت انسانی و سایر مؤلفه های مترتب بر الگوی اسلامی نیز در فضاهای شهری متجلی گردد. با تأمل در دیرینه تاریخی ایران زمین، به سهولت می توان نمونه هایی از ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضای شهری را در بازارهای دوره ای، به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه اسلامی در محلات/مراکز محله ای، مشاهده کرد. در این پژوهش، بر مبنای روش توصیفی-پیمایشی و مطالعات اسنادی میزان تأثیر بازارهای دوره ای بر تعاملات اجتماعی و رابطه شهروندان با محله و همسایگان در محله سکونتشان بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد. بر همین اساس، ساکنین 3 محله ای که در آن بازارهای دوره ای شنبه بازار، سه شنبه بازار و پنج شنبه بازار دایر می باشد، با 3 محله متناظر که در آن بازار دوره ای برپا نمی شود، مقایسه و موردبررسی قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احیای بازارهای دوره ای و ساماندهی آن ها، چنانچه مبتنی بر مکان یابی هوشمندانه و نیاز محور باشد، در ترغیب و تشویق شهروندان برای حضور بیشتر در محلات خود بسیار راهگشا بوده و ضمن افزایش تعاملات و صمیمیت بین ساکنین، به عنوان یک مولفه معنایی، باعث هویت بخشی محلات/ مراکز محله در شهرهای ایران اسلامی می شود.
فقر آموزشی و عوامل تعیین کننده آن در جامعه روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«آموزش» ابزاری حیاتی برای بهبود آسایش و ریشه کنی فقر کشورها و راهبردی جهانی برای کاهش فقر به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت فقر آموزشی و عوامل تعیین کننده آن در سطح جامعه روستایی کشور است. بدین منظور، از نسبت سرشمار فقر و نسبت شکاف فقر آموزشی در سه سطح آموزشی استفاده شد. آمار و اطلاعات مورد استفاده مربوط به طرح هزینه و درآمد خانوارهای روستایی کشور بوده که از سوی مرکز آمار ایران در سال 1392 جمع آوری شده است. نتایج بر اساس نسبت سرشمار فقر نشان داد که نرخ فقر آموزشی در جامعه روستایی کشور در سطوح تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، به ترتیب، 96/0، 36/17 و 61/9 درصد بوده و در مجموع، حدود یک چهارم خانوارهای روستایی از توانایی لازم برای بهره مندی مناسب از آموزش رسمی برخوردار نیستند. همچنین، نتایج بررسی شکاف فقر آموزشی نشان داد که عمق فقر آموزشی در سطح خانوارهای روستایی به تفکیک سطوح تحصیلی یادشده، به ترتیب، 27/0 ، 61/8 و 65/6 درصد بوده و به طور کلی، شکاف پانزده درصدی فقر آموزشی در خانوارهای روستایی کشور حاکم است. افزون بر آن، نتایج مدل توبیت نشان داد که افزایش بعد خانوار، افزایش خانوارهای با سرپرست زن ، و متأهل بودن سرپرست خانوار در جامعه روستایی موجب افزایش فقر آموزشی، و افزایش سن، درآمد سالانه و باسواد بودن سرپرست خانوار موجب کاهش فقر آموزشی می شود.
بررسی و تبیین تأثیر عملکرد پلیس جامعه محور بر احساس امنیت زنان (مورد مطالعه: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت زنان موضوع و مسئله پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. در میان تجربه های مختلفی که ممکن است به دلیل داشتن نوع فیزیک بدنی و سایر شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی برای زنان به وجود آید تجربه احساس ناامنی به طورکلی و ترس از مورد تجاوز و تهاجم واقع شدن به طورخاص از جدی ترین آنها است. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان احساس امنیت زنان و تعیین چگونگی تأثیر عملکرد پلیس جامعه محور بر آن انجام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایش بوده و جمعیت آماری این پژوهش را زنان 15 تا 64ساله ساکن در خانوارهای معمولی سطح شهر تهران تشکیل می دهد که ازطریق فرمول کوکران حجم نمونها ی به تعداد 350نفر تعیین و بر مبنای روش نمونه گیری خوش های انتخاب شده است. در تحلیل رابطه متغیرها و آزمون فرضیه های پژوهش از آزمونهای همبستگی و همچنین تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش نشان می دهد که میزان احساس امنیت زنان در شهر تهران در سطح متوسط می باشد و براساس آمارهای استنباطی فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر عملکرد پلیس جامعه محور بر احساس امنیت زنان تأیید شد. بر اساس تحلیل همبستگی بین متغیرهای مستقل(عملکرد پلیس جامعه محور با شاخص های عملکرد سامانه نظارت همگانی و پلیس محله) با متغیر وابسته (احساس امنیت زنان) در سطح اطمینان 95/0 رابطهای معنادار و مثبت برقرار است. همبستگی احساس امنیت زنان با ترکیب خطی شرایط علی مذکور نیز معنادار می باشد. پیشنهادهای کاربردی نیز متناسب با نتایج و یافته ها در پایان پژوهش ارایه شده است.
ارزیابی آسیب پذیری بافت فرسوده شهر مرودشت در برابر زلزله با استفاده از (AHP) و (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زیستگاه متراکم انسانی است که به دلیل حضور انسان، نیازمند امنیت و ایمنی در همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... است. موقعیت جغرافیایی شهر مرودشت به گونه ای است که هم از نظر توپوگرافی و هم از نظر زمین شناسی درونی زمین، خطر وقوع زلزله این شهر را تهدید می نماید. وجود گسل های درونی زمین در منطقه مرودشت و اطراف آن، سابقه فعالیت این گسل ها، دوره بازگشت زلزله و پهنه بندی خطر لزره ای در کنار بافت فرسوده، وسعت، نوع و میزان فرسودگی، امکان تخریب پذیری بالا و. .. از مهمترین تهدیدات برای این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی / تحلیلی و بر اساس هدف پژوهش کاربردی است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با ساکنین و استفاده از کتب و مقالات است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط ویژه بافت فرسوده شهر مرودشت و همچنین پس از بررسی و مطالعات تحقیقات پیشین تعداد 9 شاخص از قبیل جنس سازه، قدمت بنا، کیفیت ساختمانها، عرض معابر، تراکم جمعیت، فاصله از آتشنشانی، دسترسی به فضای باز و نزدیکی به مراکز درمانی تعریف شد و برای هریک از شاخص ها، زیر شاخص هایی در نظر گرفته شده است و سپس به تدوین و توزیع 30 پرسشنامه بین کارشناسان و متخصصان شهر پرداخته شد و پس از آن به وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار (Expert choict) پرداخته می شود. و در انتها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، نقشه های آسیب پذیری بافت فرسوده مرودشت تهیه می شود. نتایج تحقیق نشانگر این است که در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص کیفیت ساختمانها با وزن 0.328 دارای بالاترین وزن نهایی و شاخص فاصله از آتش نشانی با وزن 0.017 کمترین وزن نهایی را دارند و با توجه به نقشه نهایی آسیب پذیری مشاهده می گردد که توزیع مناطق با آسیب پذیری بالا حدود 32 درصد از مساحت بافت را در بر گرفته است، 31 درصد از بافت دارای آسیب پذیری متوسط و بقیه مساحت بافت را فضاهای دارای آسیب پذیری کم به خود اختصاص داده است.
ارائه و پیاده سازی یک مدل جدید برای سناریوسازی در برنامه ریزی منطقه ای مورد شناسی: استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای مناسب برنامه ریزی راهبردی در شرایط عدم قطعیت و در شرایطی که دنیای پیش روی ما دنیایی مملو از شگفتی سازهای مختلف می باشد، سناریونگاری است. تمرکز و هدف کلیدی پژوهش حاضر، تدوین و پیاده سازی مدلی برای تهیه سناریوهای توسعه استان مازندران در افق 1410 با رویکرد سیستمی است. روش انجام پژوهش از نوع ترکیبی زنجیره ای است. برای جمع آوری داده ها عمدتاً از روش های اسنادی و دلفی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل عوامل بوسیله نرم افزار MICMACو برای تحلیل سناریوها و تدوین آنها از روش تحلیل مورفولوژیک بوسیله نرم افزار Morphol، استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از رشد تدریجی قابلیت های کلیدی توسعه استان در افق 1410 را دارد. در هر چهار سناریوی اول، فرض کاهش تدریجی سطح تولیدات باغی بواسطه تغییرات کاربری اراضی (به خصوص در نواحی غربی) ظاهر شده است که به نوعی یک تهدید جدی و کلیدی برای استان مازندران و به خصوص نواحی متمایل به غرب استان شمرده می شود. دیگر نتیجه مهم، ظهور فرض ""رشد بالای 30 درصد مبادلات بندر فریدونکنار"" به عنوان یک عامل بسیار تأثیرگذار در توسعه استان که می تواند یک قطب قوی توسعه در نواحی متمایل به مرکز جغرافیایی استان را بوجود آورد. در بخش گردشگری نیز در همه چهار سناریوی اول، فرض خوش بینانه «توسعه همه جانبه زیرساخت های گردشگری در غرب استان و برداشتن گام های اولیه برای برندسازی منطقه ای در مقیاس فراملی» ظاهر شده است و این مورد نیز نشان از امیدواری بهبود وضعیت توسعه در نواحی غربی استان دارد.
ارائه الگوی بهینه فضای سبز شهری با توجه به شاخص های توسعه پایدار شهری مورد شناسی: منطقه 8 شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه پایدار مبتنی بر ایجاد تعادل در محیط است و شهرها به لحاظ مکانی مهم ترین نقطه تلاقی انسان و محیط است. لذا توجه به شیوه زیست شهری و برنامه ریزی در راستای برقراری تعادل زیست محیطی در شهرها از ضروریات توسعه پایدار شهری است. در بین مناطق دهگانه کلانشهر تبریز، محدوده منطقه 8 به جهت تاریخی، فرهنگی، میراثی و گردشگری بودن، یکی از مناطق شهری استراتژیک و مهم به شمار می رود. موقعیت این منطقه به عنوان بافت مرکزی تبریز اهمیت گسترش فضاهای سبز و پارک های شهری را دوچندان کرده است. تحقیق حاضر از نوع تحلیلی-توصیفی است که با ماهیت کاربردی ارائه شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده تلفیقی از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تاپسیس و با توجه به شاخص های توسعه پایدار شهری، الگوی مناسب از چیدمان مکانی-فضایی فضای سبز شهری در محدوده مورد مطالعه ارائه گردد. در این پژوهش پس از انتخاب معیارهای مؤثر و وزن دهی به معیارها، با تلفیق این معیارها با روش تاپسیس که از مدل های جبرانی سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره است، به انتخاب مکان های بهینه برای کاربری فضای سبز در منطقه 8 شهرداری تبریز اقدام شد. با توجه به نقشه خروجی مدل تاپسیس و مقایسه آن با نقشه کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه، مشخص شد که زمین های مناسب برای ایجاد فضای سبز تناسب زیادی با کاربری اراضی دارند. در ادامه با توجه به آلودگی بالای هوا و صوت در محدوده مورد مطالعه به لحاظ موقعیت مرکزی و مهم آن در سطح شهر، اقدام به معرفی گونه های بومی مناسب برای آلودگی هوا و صوت شده است. استفاده از گونه های گیاهی بومی و برنامه ریزی صحیح فضای سبز شهری باعث تنوع و زیبایی و ارتقای اکولوژیکی محیط خواهد شد و درنهایت پایداری زیست محیطی شهرها را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین، برنامه ریزی در جهت ایجاد یک فضای سبز پایدار در این منطقه با هدف رسیدن به محیط زیست شهری پایدار امری ضروری است و این برنامه ریزی باید به سمت و سویی سوق داده شود که پایداری و کاهش هزینه را به دنبال داشته باشد.
ارزیابی ریسک زلزله مبتنی بر مخاطره و آسیب پذیری در نواحی روستایی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل ریسک زلزله در نواحی روستایی در کاهش خسارات و تلفات آنها، عامل تعیین کننده ای است. چرا که در چرخه مدیریت پیش از بحران، برنامه ریزی و شناخت خطرپذیری سکونتگاههای روستایی برای دستیابی به سیاست عدم اتلاف منابع و بهره گیری از حداکثر توان ها ضرورت دارد. به عبارتی بسیاری از خطرپذیری های روستاها در برابر زلزله، با شناخت دقیق و کاهش ریشه های آسیب پذیری، قابل پیشگیری می باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریسک زلزله در سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان مرند با روش شناسی توصیفی- تحلیلی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق شامل 74 روستای بخش مرکزی شهرستان مرند می باشد که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای ارزیابی ریسک زلزله در منطقه ی مورد مطالعه، ابتدا مدل ارزیابی ریسک زلزله در نواحی روستایی مبتنی بر چهارچوب مفهومی و عملیاتی ارائه گردید و سپس با وزندهی به شاخصها با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی و پردازش اطلاعات در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، میزان در معرض خطر بودن (با استفاده از تحلیلهای سیستم اطلاعات جغرافیایی) و آسیب پذیری (با استفاده از تکنیک تاپسیس) محاسبه گردید. در نهایت با استفاده از تحلیل روی هم گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ارزیابی ریسک زلزله در منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. براساس نتایج حاصله، حدود 32 درصد از روستاهای مورد مطالعه در پهنه های دارای ریسک بسیار بالا و بالا قرار گرفته اند که ضرورت برنامه ریزی مبتنی بر اصول مدیریت بحران را مطرح می نماید.
بررسی تأثیر نقش پلیس بر امنیت گردشگران (مطالعة موردی: شهر شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری بالأخص در کشورهای جهان سوم چون ایران اهمیت بسزایی دارد. از پیش نیازهای توسعه این صنعت نیز احساس امنیت گردشگران می باشد. به طوری که نبود امنیت می تواند این صنعت را با مشکلات عدیده ای روبه رو سازد. شهر شاندیز با داشتن جاذبه های متعدد طبیعی و فرهنگی سالانه پذیرای گردشگران بی شماری است و گردشگری در این شهر یکی از مهم ترین منابع اقتصادی به شمار می رود. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پلیس (به عنوان نهاد تأمین کنندة امنیت) بر امنیت گردشگران شهر شاندیز تعیین شد. برای سنجش این عوامل، نظرات ۳۸۴ نفر از گردشگران داخلی وارد شده به این شهر در سال ۱۳۹۴ با استفاده از نمونه گیری در دسترس اخذ گردید. ماهیت پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی- توصیفی بوده و داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری گردیده است. روایی محتوا و صوری پرسش نامه تحقیق از طریق مشخص شدن سؤالات با توجه به مؤلفه های استخراج شده از پژوهش های معتبر گذشته و از طریق قضاوت تعدادی از اساتید و کارشناسان حوزة گردشگری مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. همچنین ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از ۷/۰ برای سازه های مختلف پرسش نامه، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمونتی تک نمونه ای به کمک نرم افزارspss استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر اینست که میان تمامی مؤلفه های نقش پلیس(توانایی، عملکرد، جدیت) و مؤلفه های احساس امنیت گردشگران (مالی، جانی و فضاهای شهری) رابطه ای معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین نقش عملکرد پلیس بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس امنیت گردشگران شهر شاندیز دارد.
سنجش و رتبه بندی شاخص های مؤثر در تقسیمات محله ای (مورد: محله های درکه و قیطریه منطقه یک کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.
تحلیل رفتار مصرفی خانوارها در مناطق شهریِ استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رفتار مصرفی خانوار درون یک جامعه به عنوان واحد مصرف کننده درون جامعه یکی از مباحث پرکاربرد در سیاست گذاری ها است. هدف این مقاله شناخت رفتار تقاضای خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری از طریق الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل در قالب گروه کالاها و خدمات آب، برق و سوخت، درمان و بهداشت، خوراکی و آشامیدنی ها، پوشاک و کفش، حمل و نقل و ارتباطات، لوازم و اثاثیه منزل و سایر کالاها و خدمات و تقسیم بندی آن ها به گروه کالایی بادوام و بی دوام است. نوع پژوهش کاربردی و جامعه آماری در این تحقیق شامل خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری برای دوره زمانی 92-1358 می باشد. روش آماری مورد استفاده جهت برآورد ضرایب مدل، رگرسیون (معادلات) به ظاهر نامرتبط است. نتایج نشان داد گروه های کالایی و خدمات آب، برق و سوخت، خوراک، پوشاک و کفش، لوازم و اثاثیه منزل ضروری و گروه کالاها و خدمات درمان و بهداشت و حمل و نقل و ارتباطات لوکس هستند. همچنین وجود توهم پولی؛ میزان سهم گروه های درمان و بهداشت و خوراکی ها و آشامیدنی را افزایش و سایر گروه ها را کاهش می دهد. بر طبق نتایج، یک درصد افزایش قیمت آب، برق و سوخت مورد استفاده خانوارهای شهری استان، هزینه های لوازم و اثاثیه منزل را 00591/0 افزایش می دهد.