فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۶۱ تا ۵٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۷۶-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
امروزه تأثیرات محیط های کالبدی بر الگوی رفتاری انسان امری شناخته شده و مسلم می باشد. از آن جا که معماران به عنوان یکی از تأثیرگذارترین عوامل در کیفیت محیط های کالبدی انسان ساخت شناخته می شوند، اهمیت نقش نظام آموزش معماری، به مثابه نظامی برای رشد و پرورش معماران محرز می گردد. غلبه بر مسائل موجود در نظام فعلی آموزش معماری در ایران همواره از دغدغه های محققان و اندیشمندان بوده است و تاکنون راهکارها و رویکردهای آموزشی متفاوتی برای رفع مسائل نظام آموزشی یا اجزائی از آن مطرح گردیده است؛ در بسیاری از موارد این راهکارها ترجمان رویکردهای آموزشی تعریف شده در خارج از کشور بوده که انطباق زیادی با ساختارهای موجود آموزش معماری نداشته یا به صورت بخشی به موضوعات و مسائل نگریسته است. لذا در جهت رفع موضوعات مطرح شده و نظر به ماهیت چند وجهی رویکرد توسعه درون زا و تأکید این رویکرد به توسعه در چهارچوب ساختار ها و پتانسیل های موجود، در مقاله حاضر به بررسی امکان بهره گیری از پتانسیل های این الگوی توسعه در جهت اعتلا و رفع مسائل و مشکلات موجود نظام آموزشی پرداخته شده و با بهره گیری از روش های تحقیق مشابه سازی و استدلال منطقی به تعریف مدلهای مفهومی از موضوعات مورد بحث و نهایتاً تدوین اصول و مؤلفه های این رویکرد آموزشی در آموزش معماری پرداخته شد.
فراتحلیل تبیین نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در معماری و طراحی شهرهای خلّاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۵۰-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
در ادبیات شهرسازی جدید، فضای شهری خلاق به عنوان محل شکل گیری خلاقیت، دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصادی در یک رویکرد ترکیبی درنظرگرفته شده است. اگر بپذیریم که محور تمام موارد فوق حضور سرمایه های انسانی خلاق و نوآورند، بنابراین فضاهای شهری باید از شرایطی برخوردار باشند که بتوانند این سرمایه ها را جذب و حفظ کنند که نشان از اهمیت پرداختن به خلاقیت در طراحی یا شیوه های آموزش خلاق در طراحی معماری دانشگاه ها و مراکز آموزشی برای تربیت معماران و طراحان شهری خلاق دارد. در هنر و معماری نیز، اندیشه و اندیشه ورزی بخشی اساسی از فرآیند آفرینشگری هنری بشمار رفته و می رود؛ چنانکه معماری در طول تاریخ، محملی برای بیان اندیشه و تمنیات ذاتی بشری بوده است که تلاش داشته تا تبلور درونمایه های فکری و فرهنگی خود را به ترسیم و تجسیم مادی قرین کند. بر این اساس خلاقیت و نوآوری از موضوعاتی است که در هنر معماری و شهرسازی جایگاهی خاص داشته است، چنانچه امروزه مفهوم شهر خلاق و معماری شهری خلاق از مضامین بدیع در دانش معماری شهری است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد نظری شهرهای خلاق پرداخته شده است و نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در این رابطه بیان و جمعبندی شده است. در پایان نیز روش شناختی، الگوها، نظریه ها، روشها و تکنیک های خلاقیت در شهرهای خلاق و معماری آن و حتی سیستم طراحی معماری پرداخته می شود.
ارزیابی فرهنگ محیط زیست در توسعه پایدار صنعت هسته ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۹۴-۳۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی فرهنگ محیط زیست در صنعت هسته ای به منظور دستیابی به اهداف توسعه پایدار می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار سنجش، پرسشنامه بوده است. در این تحقیق مؤلفه های فرهنگ محیط زیستی بر اساس مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و مدارک، گزارش های رسمی، منابع ملی و بین المللی و نیز مصاحبه با متخصصان محیط زیست تعیین شده است. 260 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت هسته ای که در حوزه های مرتبط با مباحث و موضوعات محیط زیستی فعالیت داشته اند، جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند. روایی پرسشنامه محقق ساخته، توسط اساتید مربوطه اعتبارسنجی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ، 88/0 محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمره کلی فرهنگ محیط زیستی در صنعت هسته ای مثبت ارزیابی شده و سهم افراد با فرهنگ محیط زیست مثبت، معادل 7/71 درصد و سهم افراد با فرهنگ محیط زیست منفی، معادل 3/28 درصد تعیین شده است. همچنین این تحقیق بیانگر آن است که بین فرهنگ محیط زیستی کارکنان با جنسیت تفاوت معنی داری وجود نداشته، ولیکن میانگین فرهنگ محیط زیستی کارکنان با افزایش سطح تحصیلات، مرتبه شغلی و سابقه کار افزایش می یابد. از طرفی دیگر، نتایج تحقیق با در نظر گرفتن هم زمان 3 پارامتر سطح تحصیلات، مرتبه شغلی و سابقه کار بر فرهنگ محیط زیستی نشان داده است که تأثیر سابقه کار و مرتبه شغلی بالاتر از تأثیر سطح تحصیلات می باشد. این امر به دلیل تعاملات صنعت هسته ای کشور با آژانس بین المللی انرژی اتمی و برگزاری دوره های آموزشی مختلف از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی برای مدیران و کارکنانی با سابقه کاری بالاتر می باشد.
effective spatial features on stress reduction of university student(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
University students are exposed to stress because of their age and their particular situation. Stress can cause serious problems to the health and academic performance of students. One of the factors affecting stress is the environment. Therefore, finding ways to reduce stress in universities is important and needs to be investigated. Unfortunately, one of the fundamental problems of universities is the lack of features and qualities of a space that reduces the stress of students. This means that university spaces are not designed and constructed for reducing the stress of students and enough attention was not paid to this issue. The relative lack of research in this field makes necessary to pay attention to this issue and carry out studies in this regard. The purpose of this study is to provide effective spatial features to reduce the stress of university students and to determine the effectiveness of each of these features. The research is conducted by survey method and Delphi technique was carried out in three rounds. For this purpose, firstly open-ended questionnaires were distributed among the experts. Then the answers were investigated and the lists of features were extracted. In the next step, based on the information obtained, close-ended questionnaires were made and the importance levels of features were put into question among the experts and then data were analyzed using SPSS software. In the final stage, experts expressed their final opinions considering the statistical results of the previous stage. The results of this study showed that effective spatial features on stress reduction of students are classified by influencing level into four categories of environmental conditions, natural factors, environmental comfort and physical aspects. And among the details of these features, adequate and proper light for spaces”, connecting with outdoor and semi-outdoor spaces and desirable sound in spaces, are of utmost importance.
Surveying the Impact of New Information Technologies on Improving Customer Relation Management considering Organizational Innovation as intervening variable (Case study: Bank Mellat of West Azerbaijan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۴۶-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study is to Surveying the Impact of New Information Technologies on Improving Customer Relation Management considering Organizational Innovation as intervening variable (Case study: Bank Mellat of West Azerbaijan). The study is applied and descriptive in nature. All of the employee in Bank Mellat of West Azerbaijan branches were candidiate to participate in the study but using Cochran formula and stratified random sampling method, the sample size was determined as 236. To collect the data standard questionnaire were used. Using Cronbach alpha coefficient, the reliability was calculated as 0.902 which shows the good reliability. For statistical analysis purpose, SPSS and Smart Pls softwares were used. The results indicated that New Information Technologies Effected on Improving Customer Relation Management considering Organizational Innovation as intervening variable.
Investigating the Influence of Emotional-Social Competencies on the Mental Health of the Staff; Case study: Iran’s Dairy Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۶۵-۳۵۹
حوزههای تخصصی:
Background and purpose: Managers’ competencies leave a decisive effect on the mental health of staff. The present research intends to investigate the influence of emotional-social competencies on the mental health of the staff. Method: the current research is practical in its purpose and correlative regarding data gathering. The statistical community included all the staff of Pegah Company in District 3, which were 221 persons selected through simple random sampling. The assessment tools of this study were standard Boyatzis questionnaire for emotional-social competencies of managers from the staff’s point of view and Goldberg general health questionnaire for the mental health of the staff. The validity (content, convergent, divergent) and reliability (load factor, composite reliability, and Cronbach’s alpha coefficient) were employed which indicated that assessment tools have acceptable validity and reliability; and the gathered data were analyzed by SMART-PLS2 and descriptive statistics with SPSS21. Findings: the outcomes of this study indicate that t coefficient ranges between emotional-social competency, emotional competency and social competency with the mental health which were respectively 7.46, 5.21, and 10.46. Also, the values of R2 coefficient of determination were 0.71, 0.67, and 0.54 respectively which are desired results. It shows that emotional-social competency, emotional competency and social competency leave positive and significant impacts on mental health. Conclusion: the results of this study attests to the importance of managers’ emotional-social competency for mental health of staff. Thus, the organizations should employ some strategies for the managers to acquire emotional-social competencies and accordingly improve mental health of staff and attain organizational goals.
تبیین عوامل و شاخص های تاثیرگذار اسلامی ایرانی در توسعه متوازن استان خراسان رضوی با استفاده از نرم افزار MICMAC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۰-۷
حوزههای تخصصی:
توجه اساسی به عدالت اکولوژیکی، اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی در برنامه نویسی و تنظیم آن در چارچوب عدالت اسلامی به ساخت یابی عادلانه جامعه و تعالی و پیشرفت متوازن در همه ابعاد، عرصه ها، قشرها و مناطق مختلف جغرافیایی کشور منجر می شود. هدف مقاله حاضر تبیین و شناسایی عوامل و شاخص های تاثیرگذار اسلامی ایرانی در توسعه متوازن استان خراسان رضوی است. نوع تحقیق کاربردی و توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است جامعه آماری متخصصین جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی و حجم نمونه 120 پرسشنامه است که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی پر شده است. روش جم ع آوری داده ه ا، کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جه ت تجزی ه و تحلی ل داده ه ا از روش تحلیل ساختاری نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج نشان می دهد شاخص پراکنش متعادل جمعیت در سازمان فضایی (از مولفه عدالت اکولوژیکی) با میزان تاثیرگذاری مستقیم (250) و تاثیرگذاری غیرمستقیم (247) و شاخص دسترسی مناسب و برابر ساکنین سکونتگاه های شهری و روستایی به جاده ها، بیمارستانها، مدارس و ... (از مولفه عدالت کالبدی) با میزان تاثیرگذاری مستقیم (241) و غیرمستقیم (239) به عنوان کلیدی ترین عوامل و شاخص های موثر در توسعه متوازن استان خراسان رضوی شناخته شدند. شاخص ارتقاء بخشی فرهنگ بر پایه هویت اصیل اسلامی- ایرانی و نفی پذیرش الگوهای بیگانگان (از مولفه عدالت فرهنگی) با تأثیرپذیری بسیار بالا از دیگر شاخص ها و تأثیر گذاری بسیار پایین بر شاخص های دیگر به عنوان تاثیرپذیرترین شاخص اسلامی ایرانی شناخته شد. نتایج بیانگر آن است که اکثر شاخص های اسلامی ایرانی در توسعه متوازن استان خراسان رضوی تاثیرگذار هستند که اگر در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرند و اجرا شوند می تواند تخصیص منابع را با هدف رفع نابرابری های منطقه ای و ایجاد توسعه متوازنتر تحت تاثیر قرار دهد.
اثرات طرح هدفمندی یارانه ها بر الگوی مصرف خانوارهای روستایی با رویکرد معیشت پایدار در شهرستان های کلات و بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هدفمندی یارانه ها به پشتوانه ماده (3) قانون برنامه چهارم اجرا شده است. نظر به تغییر شیوه پرداخت آن از شکل «کالایی» به صورت «نقدی» و تأثیر مستقیمی که بر الگوی مصرف خانوارها دارد، این تحقیق در چارچوب رویکرد ""معیشت پایدار(LS)"" انجام شده است؛ چرا که رویکرد معیشت پایدار علاوه بر رفع نیازهای روزانه، امرار معاش، تسهیلات رفاهی، افزایش قابلیت ها و توانمندسازی نسل های کنونی، بر ابعاد زیست محیطی و حفظ دارایی ها و منابع طبیعی برای آیندگان تأکید دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی است که با هدف شناسایی اقشار اجتماعی روستایی و اثرات طرح هدفمندی یارانه ها بر الگوی مصرف معیشتی آنان در دو ناحیه متفاوت انجام شده است. جامعه آماری 16140 خانوار ساکن در 88 روستای شهرستان های کلات و بینالود بوده است. برای نمونه گیری از روش های خوشه ای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است، در مجموع 38 روستای نمونه انتخاب و سپس طبق جدول مورگان- کرچی حجم نمونه تعداد 360 خانوار تعیین شده است. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون های""کولموگروف اسمیرنف""،""یومن ویتنی""و""کراسکال والیس"" تجزیه و تحلیل داده ها انجام شده است. در نهایت نتایج نشان داد که تباینات محیطی و توزیع نامتوازن منابع اقتصادی، هم بر شاخص متوسط سرمایه و هم بر متوسط درآمد تأثیر داشته و موجب اختلاف طبقاتی دو ناحیه شده است. از نظر تغییر الگوی مصرف نیز بین مقادیر مصرف طبقات کم درآمد نواحی، تفاوت معنادار و در طبقات مرفه فاقد معناداری آماری بوده است. در مجموع می توان گفت پرداخت یارانه ها در تعدیل شکاف طبقاتی هر دو ناحیه تأثیر داشته است که میزان آن در کلات بیش از بینالود بوده است.
اثرات گردشگری بر توسعه شهر با رویکرد ارتقای کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهر گچساران)
حوزههای تخصصی:
سطح کیفیت زندگی جامعه محلی با مراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری در ارتباط است. در نظریه های متعدد اعتقاد بر این است چرخه حیات گردشگری، که عموماً بر ظرفیت تحمل اجتماعی استوار است، در طول مراحل اولیه توسعه تغییرات مثبتی در سطح کیفیت زندگی ساکنان مقصد ایجاد می شود؛ ولی در ادامه، زمانی که ظرفیت تحمل یا سطح تغییرات قابل قبول جامعه به آستانه خود برسد، تغییرات منفی ناشی از توسعه گردشگری در جامعه نمایان خواهد شد و به تدریج، کیفیت زندگی ساکنان مقصد تنزل خواهد کرد؛ به همین منظور، در این پژوهش سعی شده است پیامدها و اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاصل از توسعه گردشگری بر توسعه شهر با رویکرد ارتقاء کیفیت زندگی در شهر گچساران (دوگنبدان) از دیدگاه کارشناسان امر بررسی شوند و از این طریق، راهکارهایی در جهت توسعه شهر گچساران پیشنهاد شده است. برای رسیدن به هدف تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است. این تحقیق بر اساس موضوع از نوع پژوهش های موردی و برحسب محتوا از نوع تحقیقات کاربردی است؛ که به تعیین و تفسیر متغیرهای مستقل و وابسته خواهد پرداخت. رویکرد تحقیق نیز از نوع اثبات-گرایی بوده و به وسیله آزمون همبستگی پیرسون به اثبات رابطه بین متغیرها می پردازد. در نهایت با تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش بین رونق گردشگری و بهبود کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین، بین گسترش گردشگری و توسعه شهر رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی نظام سکونتگاههای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب شهری در کشورهای جهان سوم، نشانگر نبود تعادل در توزیع جمعیت بین شهرهای آن کشورهاست و این نبود تعادل، در سال های اخیر شدت بیشتری یافته است. در ایران نیز به تبعیت از تحولات شهرنشینی، سلسله مراتب شهری دچار تغییراتی شده است که این تغییرات بیشتر درجهت ازبین رفتن تعادل شبکه شهری در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش، بررسی سلسله مراتب شهری در استان گیلان، طی سال های 1345- 1390 است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر بعضی از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای است. مطابق یافته ها، سلسله مراتب شهری در استان تعادل ندارد و تعادل آن به تدریج کاهش می یابد. در این پژوهش، با تأکید بر مدل های حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی، قانون رتبه و اندازه، شاخص نخست شهری، شاخص دوشهر یا جفرسون، شاخص چهارشهر یا کینزبرگ، شاخص چهارشهر مهتا و شاخص موماو مشخص شد که سلسله مراتب شهری در استان بدون تعادل است. همچنین شبکه شهری استان طی 50 سال گذشته با پدیده نخست شهری مواجه بوده و در سال های اخیر شدت آن افزایش یافته است. برای رسیدن به تعادل در سلسله مراتب شهری استان گیلان، تمرکززدایی از کلان شهر رشت، بهبود وضعیت زیست در سکونتگاه های روستایی استان گیلان، حمایت از اشتغال روستایی از جمله بخش کشاورزی و تشویق سرمایه گذاری در شهرهای کوچک و مناطق روستایی استان گیلان ضروری است.
تجاری شدن کشاورزی در بهره برداری های روستایی و واکاوی عوامل مؤثر بر آن با رویکرد مدل سازی ساختاری و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای عام تجاری شدن کشاورزی، کشت تخصصی، تولید فراتر از نیازهای معیشتی و فروش آن در بازار است. مطالعه حاضر به سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی در شهرستان مریوان و تحلیل علّی عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. 191 نفر از بهره برداران توت فرنگی کار شهرستان با استفاده از روش طبقه ای به عنوان نمونه آماری تعیین شدند و داده های موردنیاز با انجام عملیات میدانی گردآوری شد. روایی ابزار گردآوری، محتوایی و پایایی آن مبتنی بر اجرای مطالعه مقدماتی و آزمون های آماری صورت گرفت. سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی براساس مؤلفه های تخصصی شدن، عمقی شدن، عملکرد، عرضه بازاری و توسعه کشت از محل درآمد محصول، با رویکرد معادلات ساختاری صورت گرفت. تحصیلات، سابقه، وسعت زمین در واحد بهره برداری، شیوه های نوین آبیاری، نیروی کار مزدی، فراگیری آموزش های حرفه ای و امید به آینده شغلی، متغیرهای مستقل بوده اند. روابط درونی بین آن ها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر تجاری شدن کشت با تحلیل مسیر ارزیابی شد. سه گزینه نخست متغیرهای بیرونی و بقیه متغیرهای درونی مدل علّی ساختاری تحلیل بوده اند. استفاده از سیستم های نوین آبیاری، با بیشترین میزان، اثر مستقیم و تحصیلات اثر غیرمستقیمی بر تجاری شدن کشت داشته اند. درمجموع اثرات، وسعت زمین در واحد بهره برداری، رضایت مندی، امید به آینده و استفاده از سیستم های نوین آبیاری بیشترین و استفاده از نیروی کار مزدی، سابقه و تحصیلات، کمترین تأثیر را بر تجاری شدن کشت توت فرنگی داشته اند.
بررسی عوامل موثر در بهبود عملکرد طرح هادی از دیدگاه دهیاران و اعضای شورای روستایی بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هادی در نواحی روستایی با انگیزه های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی اجرا شده است و با توجه به اثرگذاری بالای این طرح بر زندگی روستاییان، ارزیابی تاثیرات آن ضرورت دارد. لذا این مقاله درصدد است تا از نگاه دهیاران و اعضای شورای روستا به بررسی ابعاد طرح هادی بپردازد. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری مشتمل بر دهیاران و اعضای شورای روستا است که دهیاران به روش سرشماری و اعضای شورا روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تعداد نمونه دهیاران 31 و تعداد نمونه اعضای شورای روستایی 103 نفر بوده است(شوراهای سه نفره هر سه نفر و شوراهای 5 نفره سه نفر). نتایج نشان می دهد که طرح هادی بر روی وضعیت کالبدی روستاها اثر مثبتی گذارده است. با این همه از نظر اقتصادی و فرهنگی تاثیر چندانی نگذارده و نقشه های تدوین شده از روستا در طرح هادی نامناسب بوده است. یافته های تحقیق بیان می کنند که در مجموع رضایت پایینی از طرح هادی در بین دهیاران و اعضای شورا وجود داشته است و آنان معتقد بودند که در اجرای طرح هادی باید نظر آنان لحاظ می شد.
تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPAS در مکان یابی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی روستاهای هدف گردشکری استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که شناخت پدیده های دنیای پیرامون، بیان واقعیت های طبیعی– انسانی و سیستم های فضایی برمبنای یک تئوریک قوی استوار هستند استفاده از مدل ها و روش های کمی به عنوان ابزاری قوی برای شناخت بهتر آن ها نیز ضروری است. امروزه در راستای قانون مند شدن علوم انسانی استفاده از ارقام و تکنیک های آماری و ریاضی در تحقیقات این علوم متداول شده است هدف این پژوهش تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPASاست. تکنیک تولید وزنی یک تکنیک بسار دقیق و ماتریس تصمیم گیری آن بر پایه داده های عینی استو برای تصمیم گیری در زمینه مسائل بسیار حساس کاربرد دارد. براین اساس در این پژوهش تأکید بر اولویت بندی روستاهای گردشگری با استفاده از تکنیک WASPASاست، بنابراین شاخص های انتخابی مبتنی بر شاخص های مکانی است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های روستاهای هدف گردشگری از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی گردشگری بهره گرفته شد. بر این اساس، 13 معیار و 48 زیر معیار شناسایی و مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به روستاهای گردشگری شد. جهت به دست آوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیر معیار است از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمره هر معیار با توجه به زیر معیارهای آن محاسبه شد، سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویت بندی روستاهای گردشگری پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که روستاهای درب گنبد، بیشه و ولیعصر به ترتیب قابلیت بیشتری برای توسعه و سرمایه گذاری فعالیت های گردشگری دارند و روستاهای شول آباد، حشمت آباد و ونایی به نسبت قابلیت توسعه کمتری دارند، به گونه ایی که خروجی حاصل از مدل به خوبی با واقعیت های موجود منطبق است.
ماهیت فضایی سرزمین های شهر محور در برنامه ریزی منطقه ای چهار پدیده فضایی با نگاهی بر کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین های شهر محور، برآیندی از روابط عملکردی و کالبدی است. گسترش روز افزون این روابط منجر به پیچیده شدن ادراک هر یک از پدیده های فضایی و برنامه ریزی منطقه ای می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی چهار واژه پر کاربرد در مطالعات منطقه ای (منطقه کلان شهری، شهر- منطقه، منطقه شهری عملکردی و منطقه شهری چند هسته ای) با استفاده از روش تحلیل تطبیقی است تا بر اساس آن به تبین ماهیت هر یک از این پدیده ها، با توجه به دو مؤلفه تعامل عملکردی و کالبدی بپردازد. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تطبیق الگوی فضایی کلانشهر تهران و نواحی پیرامونی اش با چارچوب نظری به دست آمده، از روش های آماری و مدل های برنامه ریزی مانند میزان فعالیت و مدل ضریب مکانی (L.Q) استفاده شده است. در نهایت بر اساس تحلیل های فضایی، الگوی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف برای کلانشهر تهران و نواحی پیرامونش ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد کلانشهر تهران پذیرنده نقش های مرکزیت در مقیاس های تو در تویی از فضای ملی، منطقه و نیز بین آن دو می باشد. پس وجود الگوهای متنوعی از تعاملات عملکردی بین کلانشهر تهران و شهرهای پیرامونش می تواند از هر بعدی ماهیت فضایی تازه ای به این کلانشهر و نواحی پیرامون تزریق نماید. نگاه صرفاً کالبدی به پدیده های فضایی تا کنون موجب گردیده که سرزمین های شهرمحور از نظر مورفولوژیکی به هم نزدیک باشند. پس شایسته است که پدیده های فضایی را به عنوان سیستمی شکل یافته از مؤلفه های مورفولوژیکی، عملکردی، ارتباطی و سیاسی مورد توجه و تفکر قرار داد. بر این مبنا، سه مفهوم منطقه کلانشهری، شهر- منطقه و منطقه شهری عملکردی در مقیاس های گوناگونی از فضا برای نواحی پیرامون کلانشهر تهران، به عنوان مفاهیم قابل قبول، تعریف پذیر و بهینه سازی می شوند.
تحلیل فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری از منظر عدالت اجتماعی با استفاده از روش ترکیبی (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر بناب و ارائة راهکاری برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح نواحی شهر، به منظور بهره مندی همة شهروندان از خدمات شهری مناسب است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است .گردآوری داده ها به شیوة کتابخانه ای انجام شده است. در تحلیل داده ها از مدل های Topsis، Vikor، SARو روش ترکیبی (ادغام)، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح نواحی شهر بناب بهره گرفته شد. برای بررسی میزان تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهر، از ضریب آنتروپی شانون استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل نواحی پنج گانة شهر بناب بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که هشت شاخصِ خدمات شهری ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پراکندگی جمعیت در نواحی شهر متعادل است، اما جمعیت نواحی شهر بناب از خدمات و امکانات شهری متعادل بهره مند نیست. همچنین، حدود 20 درصد از کل جمعیت در شرایط متعادل و تقریباً 80 درصد باقی مانده در شرایط نامتعادل بهره مندی از خدمات شهری به سر می برد. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر، نشانگر نبود رابطة معنادار بین دو متغیر است. بنابراین، افزایش شاخص های خدمات شهری سطح نواحی و رساندن این خدمات به حد متعادل در نواحی شهر بناب ضروری به نظر می رسد.
بررسی و سنجش میزان امنیت در فضاهای شهری (مطالعه موردی: بوستان ملت شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت میزان احساس امنیت شهروندان در بوستان ملت واقع در شهر رشت در زمان های متفاوت با توجه به ویژگی های فردیشان می باشد. روش تحقیق به کاربرده شده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع تصادفی زمانی می باشد به این صورت که روز را به 4 دسته زمانی(12-9، 15-12، 19-15و 21-19) تقسیم و سپس در آن زمان پرسشنامه ها تکمیل گردید. همچنین، برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیات از مدلt-test ، آزمون خیدو و آنالیز واریانس در نرم-افزار spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانداد احساس امنیت درکشده توسط افراد در بوستان ملت از بعد کالبدی کمتر از حد متوسط و از بعد اجتماعی و فرهنگی بیشتر از حد متوسط است. نتایج حاصله در مورد ساعت مراجعه و رابطه آن با احساس امنیت حاکی است افرادی که در ساعت های 12 تا 15 ظهر به بوستان مراجعه می کنند احساس امنیت کمتر و افرادی که در ساعتهای 8 تا 12 صبح به بوستان مراجعه می کنند احساس امنیت بیشتری دارند. در شرایط سنی احساس امنیت درکشده توسط افراد در گروههای سنی مختلف دارای تفاوت معنادار بوده است. به عبارتی، هرچه سن بالاتر میرود امنیت بیشتری احساس می شود. رابطه میزان امنیت با سطح تحصیلات معنادار به دست نیامد و هیچ گونه رابطه ای را نشان نداد اما وضعیت تأهل دارای نتایج متفاوتی است به گونه ای که افراد در گروه های مختلف وضعیت تأهل از لحاظ امنیت تفاوت معنادار دارند. به عبارتی دیگر، افراد مجرد نسبت به گروه های متأهل و همسر فوت شده امنیت کمتری احساس می کنند بنابراین، این تفاوت معنادار است اما در خصوص افراد مجرد و مطلقه میزان امنیت تقریباً یکسان است. به عبارتی، افراد مجرد نسبت به سایر رده ها امنیت کمتری احساس می کنند.
موقعیت مساجد جامع و ارتباط آن ها با سایر فضاهای مهم در شهرهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان و موقعیت استقرار مساجد جامع در شهر و چگونگی ارتباط و همجواری آنها با سایر فضاهای مهم شهری مانند دارالاماره، بازار و آرک و همچنین نحوة قرارگیری کف مسجد نسبت به محوطة پیرامون آن، موضوع این پژوهش است. اهمیت این موضوع در این است که اغلب بهنظر می رسد رابطة مسجد جامع با سایر فضاهای شهری در شهرهای اسلامی همانند و یکسان بوده است؛ درحالی که چنین نیست. هدف از این تحقیق، بررسی موقعیت مسجد جامع در شهر و رابطة آن با سایر فضاهای مهم شهری است. پرسش پژوهش آن است که مسجد جامع در چه نقاطی از شهر و در چه ارتباطی با سایر فضاهای مهم شهری مانند دارالاماره، بازار و آرک ساخته می شد و رابطة آن با بافت همجوار خود چه بود. مبانی نظری تحقیق بر این نکته استوار است که چگونگی استقرار مسجد جامع در نسبت با سایر فضاهای مهم شهری، از عوامل و پدیده هایی مانند ویژگی های محیط طبیعی، کارکرد اصلی شهر و بعضی از ویژگی ها و ساختار نظام دیوانی تأثیر پذیرفته است. روش تحقیق، تاریخی- تفسیری است و جامعة آماری آن، بعضی از شهرهای جهان اسلام را دربرمی گیرد. نتایج نشان می دهد بسیاری از مساجد جامع نخستین، در شهرهای تازه ساز در قرن های نخست هجری قمری در نزدیکی دارالاماره ساخته می شدند. رابطة مسجد جامع با آرک در بعضی از موارد به شکلی بود که جامع در بیرون آرک، اما با فاصله ای گاه اندک از آن قرار داده می شد.
سنجش شاخص چند مرکزیتی عملکردی شبکه شهری(نمونه موردی: شبکه شهری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پانزده سال اخیر توسعه چند مرکزی به یکی از مفاهیم جذاب و پرکاربرد برنامه ریزی فضایی تبدیل شده است. در این مقاله تلاش شده است شاخصی جهت سنجش میزان چندمرکزیتی عملکردی منطقه با در نظر داشتن هم زمان دو بعد کارکردی و مورفولوژیکی شبکه ارائه شود. این شاخص، پتانسیل و ظرفیت دستیابی به یک ساختار متعادل چند مرکزی را در یک سیستم شهری بررسی می کند. از نظر روش شناسی این پژوهش در زمره تحقیق های اثبات گرایانه و از نوع تحقیقات کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق اسنادی و کتابخانه ای استخراج شده است. عملکردهای مورد بررسی در این پژوهش جریانات مردم، کالا، سرمایه و اطلاعات و داده های یادشده از نوع جریانی و به صورت مبدا- مقصد است. در پژوهش حاضر، از روش های رابطه ای و به طور خاص از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شده است. شاخص چند مرکزیتی عملکردی به عنوان شاخصی برای تعیین آستانه زمانی و فاصله در شبکه های شهری برای تحقق نظام چند مرکزیتی عملکردی معرفی شده است. این شاخص با در نظر گرفتن شدت روابط میان شهرهای یک منطقه و فاصله میان شهرها، پتانسیل شکل گیری نظام چند مرکزی را در عمل بررسی می کند، همچنین می توان با محاسبه اندازه این شاخص در یک سری زمانی گرایش نظام فضایی- عملکردی منطقه را در طیفی از ساختارهای تک مرکزی تا چند مرکزی برآورد کرد. در نهایت بزرگی شاخص محاسبه شده نشان می دهد ساختار چند مرکزیتی استان مازندران از شدت عملکردی قابل توجهی بهره می برد و این پتانسیل وجود دارد که بتوان عملکرد شبکه را تا حد ساختاری کاملاً متعادل و با بیشینه راندمان افزایش داد. بیشینه فاصله زمانی ملاک قرارگیری نقطه ای در شبکه شهری استان، ۱۵۰ دقیقه است. این فاصله شرط لازم برای قرارگیری یک نقطه در شبکه شهری است؛ بنابراین شهرهایی که فاصله زمانی آن ها بیشتر از ۱۵۰ دقیقه از یکدیگر است نمی توانند با یکدیگر تعاملات مؤثر بر ساختار شبکه شهری استان را داشته باشند.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی بافت منطقه یک شهر تهران در برابر زلزله احتمالی با استفاده از روش"" IHWP "" و سیستم "" GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهراندرمنطقه ای حادثه خیز قراردارد که احتمال وقوع زلزله و بروز خسارت های گسترده در نتیجة آن، بسیار زیاد است. گسل هایتهرانازمناطقپرتراکمویاازنزدیکیآن هاعبورمی کندودرصورت فعال شدن این گسل ها امکانوقوعخسارت های فراوان بسیار زیاد است. یکی از این مناطق مهم، منطقه یک شهر تهران است که به سبب قرارگیریدر دامنه های جنوبی البرز و گسل «مشا-فشم» و گسل«شمال تهران »، ساخت وساز در ارتفاعات، جمعیت، تمرکز سرمایه، برج های بلند مرتبه در ارتفاعات، معابر کم عرض، ترافیک سنگین جاده ها، رعایت نشدن قوانین ساخت و ساز در اکثر موارد؛ نیازمند برنامه ریزی به منظور پیشگیری از بحران می باشد. با توجه به اینکه بیشتر صدمات ناشی از زلزله به سبب عدم مقاومت فیزیکی بافت، عدم امکان امدادرسانی و عدم توان برگشت پذیری بوده و ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با وضعیت نامطلوب کالبدی دارد، مقاله حاضر می کوشد تا با ارزیابی آسیب پذیری کالبدی و تعیین پهنه های آسیب پذیر، مؤثرترین راهبردهای نیل به ارتقاء کیفیت ایمنی محیط کالبدی دربرابر زلزله احتمالی را ارائه نماید.بدین منظور با استفاده از شاخص های پنج گانه(تراکم جمعیتی،خطر پذیری کاربری اراضی،کیفیت ابنیه،عمرابنیه، دسترسی به مراکزامداد و نجات)لایه های اطلاعاتی هریک از متغیرهای مذکور تولید شد و با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبیIHWP درمحیط Arc GIS اینلایه ها تلفیق گردیده و موقعیت منطقه یک شهر تهران در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بافت کالبدی منطقه یک دربرابرزلزله احتمالی شرایط نسبتاً ایمن دارد. نواحی 9و7 و5 بسیار ایمن،نواحی4 و6و10ایمن ونواحی 2و8 ایمنی متوسط و،نواحی 1و 3 از نواحی با ایمنی پائین و در معرض حادثه ارزیابی شدند. به طور کلی شمال این منطقه، دارای معابر و خیابان های کم عرض و ساختمان های بلند مرتبه، بافت های فرسوده و اماکن مخروبه و... از نقاط نا امن و آسیب پذیر در برابر زلزله است.بنابراین براساس اصول مدیریت شهری درحال حاضر تراکم فروشی غیر اصولی شهرداری تهران در این منطقه و روند رو به رشد جمعیت، اصلی ترین زنگ خطر جدّی برای حیات منطقه تلقی می گردد.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در مکان یابی صنایع سنگین با استفاده ازتکنیک GIS (مورد: بنادر امام خمینی و ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسأله مکان یابی به منظور استقرار صنایع برای پیشگیری از بحران های زیست محیطی محتمل و همچنین استفاده شایسته و پایدار از جمیع امکانات پهنه سرزمین، یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه مسئوولین و به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، مکانیابی صنایع سنگین با توجه به عوامل محیطی، طبیعی و زیربنایی در بندر ماهشهر و بندر امام خمینی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)در محیط GISاست. در این راستا، با توجه به ویژگی های خاص منطقه مورد مطالعه اقدام به مکان یابی صنایع سنگین شد. هر یک از مراحل مدنظر شامل تعیین فاکتورها با توجه به شرایط خاص منطقه، جمع آوری و آماده سازی داده ها، تهیه نقشه های فاکتور مورد نیاز، تلفیق نقشه های فاکتور و نهایتاً انتخاب مکان مناسب می باشد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق بر اساس نقش و تأثیر متفاوت فاکتورهای مختلف در تعیین مکان مناسب برای استقرار صنایع سنگین، دو نوع نقشه تحت عناوین نقشه های محدودیت و نقشه های فاکتور تهیه گردیدند. سپس با توجه به اهمیت موضوع تلفیق اطلاعات، مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب و با بهره گیری از نرم افزار EC2000 پیاده سازی گردید و از محیط نرم افزاری GIS برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق اطلاعات استفاده شد و منطقه مطالعاتی از نظر قابلیت استقرار صنایع سنگین به چهار بخش ضعیف، متوسط، خوب و عالی پهنه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که اراضی کاملاً مناسب برای استقرار صنایع 85/34642 هکتار از اراضی محدوده ی مورد مطالعه را شامل می شود، که این مناطق عمدتاً در قسمت های مرکزی، غربی، شرقی و جنوبی استان خوزستان واقع شده است و علل عمده مطلوبیت این مناطق در ارتباط با استقرار صنایع شامل قرار گیری اراضی بایر، دوری از عوامل مخاطره آمیز منطقه، وجود شیب کاملا مناسب و داشتن دسترسی مناسب به شبکه ارتباطی می باشد.