فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازار زمین یکی از اصلی ترین مکانیسم های تأثیرگذار بر چگونگی تخصیص زمین بین کاربردها و کاربران مختلف است. مطالعات بسیاری مبتنی بر نقش بازار در ارتقاء کیفیت تخصیص زمین صورت گرفته است. پیش شرط بازار زمین را چون سایر کالاهای معمول در نظر می گیرد، ولی با بررسی ماهیت زمین می توان به ویژگی هایی اشاره کرد که بر عملکرد بازار در حوزه زمین تأثیرگذار است. از سوی دیگر در تحلیل عملکرد بازار زمین باید ویژگی ها و شرایط خاص اقتصادی منطقه را نیز مورد توجه قرار داد. از این رو مقاله حاضر در صدد تحلیل اثرات فضایی بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی است. داده های حاصل از پرسش نامه گویایی این واقعیت است که منبع سرمایه موجود در بازار زمین منطقه در سطح ملی ناشی از درآمدهای نفتی تزریق شده به واسطه دولت و در سطح محلی مربوط به مبادلات مرزی است. این ویژگی اصلی ترین تفاوت اقتصاد منابع محور منطقه با یک اقتصاد سرمایه داری پیشرفته است، همچنین از طریق تصاویر ماهواره ای به روزترین ورژن ArcBruTile.07 و مشاهدات دقیق میدانی نسبت به پهنه بندی معاملات صورت گرفته با در نظر گرفتن سه متغیر تقطیع زمین، تغییر کاربری کشاورزی و احداث خانه های دوم غیرقانونی در یک دوره 15 ساله 1380-1395 اقدام شده است. نتایج حاصل از این مقاله حاکی از آن است که بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی مؤثر بوده است.
تصویر ذهنی کودکان از منظر خیابان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
27 - 40
حوزههای تخصصی:
خیابان به لحاظ ساختاری و محتوایی بخش مهمی از انتظام فضایی شهر را تشکیل می دهد. منظر خیابان همچون منظر شهری واجد ابعاد عینی و ذهنی است. از سویی کودکان که موضوع مهمی در مطالعات محیطی در چند دهه ی گذشته بوده اند، به سبب مقیاس ذهنی و جسمی متفاوتی که با بزرگ سالان دارند، تصویر ذهنی متفاوتی از خیابان خواهند داشت که موضوع پرداخته شده ای نیست. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل کالبدی (عناصر و اجزاء) و غیر کالبدی (رفتارها، رویدادها و خاطره ها) مؤثر در تصویر ذهنی کودکان 5 تا 7 سال از منظر خیابان های شهری شیراز است که این کار از نظر موضوع پژوهش (خیابان) و توجه به کودکان ایرانی در تحقیق نوآورانه است. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر راهبردهای همبستگی و کیفی است. تصاویر ذهنی با تکنیک «نقشه های کروکی وار» (ترسیم کودکان) که از دسته روش های طراحی- ترسیمی (زایشی) هستند استخراج شده است. مزیت این روش همانا فراهم آوردن زمینه ای برای بیان های غیر کلامی است که کودکان را فعال و خلاق می نماید. در مجموع 118 نقاشی با این روش گردآمده که ضمن تحلیل توصیفی آماری به روش تحلیل عاملی اکتشافی نیز با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد واکاوی قرار گرفتند. ترسیم ها که با راهنمایی مربیان خوانش شدند، در بیشتر موارد خیابانی مستقیم را نشان می دهند. گونه شناسی عناصر کالبدی ساختار خیابان اولویت ترسیم خودرو، خط کشی خیابان و چراغ راهنما را نشان می دهد. از میان عناصر و عوامل طبیعی، خورشید و ابر بیشترین فراوانی را داشتند. ترسیم انسان بیش از انواع موجودات زنده بوده است. اغلب ساختمان های ترسیم شده نیز از گونه بلند مرتبه بودند. درکل میزان گوناگونی رنگ ها و جزئیات، اندک ارزیابی گردید و بیشترین اغراق در ترسیم به ترتیب از آنِ خودرو، چراغ راهنمایی و انسان بود. تحلیل عاملی سنجه ها در کل 6 عامل را در تشکیل تصویر ذهنی کودکان شناسایی نمودند که به ترتیب عبارتند از: «طبیعت و بازی»، «مقررات خیابان»، «طبیعت آسمان»، «ساختار خیابان»، «منظر شهر» و «ساختار تقاطع». در کل عواملی که به هندسه، ساختار و نظم حاکم بر خیابان مربوط بودند، بیشترین فراوانی را در تصویر ذهنی کودکان دارند. فقدان فعالیت های انتخابی و اجتماعی در ترسیم ها بیانگر ضعف خیابان های شهرهای کشور در تحقق رویدادها است که کاهش سرزندگی را در پی داشته است.
ارزیابی میزان اعتماد شهروندان به مدیریت شهری (نمونه موردی شهر ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوانین و مقررات شهری را می توان به عنوان یکی از مهم ترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود.به تعبیر بهتر شهروندان به عنوان بازیگران و عنصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری می توانند ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضا در اداره امورشهر نیز مشارکت کنند و مفهوم شهروندی را محقق سازند. بیش از یک دهه نیست که مدیریت شهری به عنوان رشته ای نوین، مورد توجه جوامع علمی قرار گرفته است. این رویکرد جدید به مسایل شهروندان و فضاهای شهری، اشتراکات گسترده ای با سایر علوم همانند مدیریت دولتی، جامعه شناسی، شهرسازی و ... دارد. متغیر اعتماد به دلیل ماهیت چند سطحی و چند رشته ای خود از جمله نقاط اشتراک بین علوم اجتماعی است. اعتماد به صورت متغیرهای وابسته، مداخله گر و مستقل در مدل های مدیریتی نقش مهمی ایفا میکند. هدف از این پژوهش نیز سنجش میزان اعتماد شهروندان به مدیریت شهری میباشد. در این تحقیق روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی(پرسشنامه ای)، و نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه اسنادی- تحلیلی و پیمایشی بوده است . پس از طراحی پرسشنامه ، ازطریق تحلیل نتایج پرسشنامه های توزیع شده توسط نرم افزار SPSS میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بررسی می شود و توسط روش ضریب همبستگی میزان همبستگی بین فرضیه های تحقیق و درستی آنها بررسی می شود و مطالعات انجام شده نشان می دهد که شهروندان در اطلاع رسانی مشکلات شهری به مدیران مشارکت کمتری را از خود نشان دادند که در نهایت پیشنهاداتی جهت کمک به بهبود این روابط ارائه میگردد
بررسی توزیع فضایی کاربری های عمومی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی؛ شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع نامتوازن و نامتعادل کاربری های عمومی یکی از تبعات رشد افسار گسیخته و شتابان شهری در دهه های اخیر است که یکی از تبعات آن برخورداری نابرابر شهروندان از خدمات شهری می باشد. شهر اردبیل با توجه به تحولات اداری-سیاسی و جمعیتی که طی دهه های اخیر پشت سر گذاشته به رشد گسترده فیزیکی دست زده، به طوری که این توسعه فیزیکی افسار گسیخته منجر به عدم تعادل و نابرابری در توزیع کاربری های عمومی گشته و موجبات شکل گیری شهر دوقطبی برخوردار و غیربرخوردار را فراهم آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نحوه توزیع فضایی کاربری های عمومی مناطق مختلف شهر اردبیل جهت ارزیابی کجایی و چگونگی توزیع و پراکنش کاربری های عمومی انجام گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی بوده و بر اساس ماهیت نیز جنبه کاربردی دارد. در پژوهش پیش رو به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده گردیده است. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق دو فرضیه طراحی گردید که جهت آزمون آن ها از روش های گرافیک مبنا استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر مبین این است که توزیع انواع کاربری های عمومی در سطح شهر اردبیل به صورت نامتعادل و متفاوت از یکدیگر شکل گرفته، ضمن تفاوت در الگوی توزیع در بین کاربری ها، منجر به ش کل گیری مناطقی متفاوت از نظر ن وع برخورداری گشته است که لزوم بازنگری در خط مشی ها را در امر مکان یابی و جانمایی آن ها، آشکار می سازد. در نهایت می توان گفت که منطقه دو شهرداری اردبیل در بالاترین سطح برخورداری قرار گرفته و با سایر مناطق شکاف قابل ملاحظه ای را نشان می دهد.
ارزیابی قلمروهای همگانی براساس مشاهده و تحلیل الگوهای فعالیتی-رفتاری مورد مطالعه: پیاده راه احمدی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
روش مشاهده رفتاری، رویکردی نوین در طراحی محیطی و تحلیل قلمروهای همگانی و روشی برای فهم روابط متقابل افراد و فضاست. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و تحلیل الگوهای فعالیتی و رفتاری پیاده راه احمدی شیراز با استفاده از روش مشاهده رفتاری است. در این راستا دریافت مؤلفه یا مؤلفه های اصلی طراحی محیطی در ارتقای کالبدی و رفتاری قلمروهای همگانی شهر شیراز مطرح می شود. سئوال اصلی پژوهش حاضر آن است که روش مشاهده رفتاری، چگونه می تواند به برنامه ریزی و طراحی قلمروهای همگانی در شهرها کمک نماید؟ بدین منظور کاربست این روش در نمونه پیاده راه احمدی شیراز که زمانی نقطه آغازین یکی از محورهای اصلی بافت تاریخی این شهر بوده و به مرور دچار تغییر و دگردیسی شده، صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش مطالعه پیمایشی انجام شده و در طی آن، تجزیه و تحلیل کیفیت های کالبدی_محیطی،الگوهای فعالیتی و مؤلفه های رفتاری از طریق برداشت کالبدی و مشاهده طبیعی و مشارکتی انجام شده است. ابزارهای این روش، ثبت مکان فعالیت ایستگاهی در ایجاد مراکز فعالیتی، شمارش فعالیت برای حضور متوازن گروه های مختلف جمعیتی، ثبت مکان توقف افراد برای یافتن انگیزه مانایی و توزیع متوازن فعالیت ها می باشد و از تکنیک ردگیری برای بهبود کیفیت آن بخش هایی از قلمروهای همگانی که کیفیت محیطی پایینی داشته اند، استفاده شده است. برای اعتبارسنجی یافته های این پژوهش، از راهبرد پیمایشی به منظور تطبیق یافته ها با نقطه نظرات 50 نفر از استفاده کنندگان فضا استفاده شده است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد، پیاده راه احمدی شیراز در ساعات میانی روز (14 تا 17) با شکستگی حجم فعالیت ایستگاهی و کاهش الگوهای رفتاری روبه رو است و بیشترین حجم تردد (76 درصد) و نقاط مکث (78 درصد) در بخش های سایه دار پیاده راه ثبت شده است. از طرف دیگر، با برهم نهاد نقشه های سایه اندازی، حجم تردد و فعالیت های ایستگاهی بر روی یکدیگر، به نظر می رسد آسایش اقلیمی از مؤلفه های اصلی استفاده از قلمروهای همگانی در شهر شیراز است. از این رو می توان ادعا نمود، روش مشاهده رفتاری، الگویی کارآمد برای سنجش و تحلیل قلمروهای همگانی است که می توان از آن در توسعه و باززنده سازی آتی قلمروهای همگانی بهره جست.
تحلیلی بر قضاوت ذهنی شهروندان در مورد عدالت فضایی و توزیع عادلانه کارکردهای شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده کرمانشاه)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
۱۱۲-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ازنظر روش توصیفی- تحلیلی بوده و برای انجام آن ابتدا مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و بازدید مقدماتی صورت گرفته و مطالعه میدانی با استفاده از ابزارهای تحقیق صورت گرفت. در این مقاله ابتدا هدف تبیین توزیع سرانه کاربری های از منظر عدالت اجتماعی در بافت فرسوده شهر کرمانشاه بوده است ابتدا با استفاده از روش تاپسیس و با توجه به میزان سرانه کاربری ها در محلات، امتیاز هر یک از محلات به دست آمد. بعدازاین مرحله، با توجه به اینکه هدف اصلی مقاله سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از امکانات موجود در محدوده موردمطالعه بود بر اساس نتایج پرسشنامه رضایتمندی از نحوه عملکرد مدیریت شهری سنجیده شد و سپس با استفاده از روش های آمار فضایی مانند رگرسیون وزنی جغرافیایی همبستگی فضایی بین نتایج حاصل از توسعه فضایی و میزان کیفیت زندگی با رویکرد ذهنی مشخص گردید. نتایج حاصل از رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان داد که در محلات گمرک، فیض آباد، سید جمال شمالی، حاج محمدتقی و سرچشمه ارتباط فضایی مثبت بوده است؛ بدین معنی که توسعه فضایی این مناطق برافزایش کیفیت زندگی و رضایتمندی آن تأثیر مثبتی دارد، هر چه در این محلات عدالت فضایی بیشتر شود باعث افزایش رضایتمندی خواهد شد.
سنجش رضایت مندی از تسهیلات گردشگری مکان های مذهبی برون شهری، مطالعه موردی: منطقه چک چک اردکان (استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای توسعه ی صنعت گردشگری، وجود جاذبه ها به تنهایی کافی نبوده و ایجاد تسهیلات مطلوب گردشگری امری ضروری است. با توجّه به اهمیت تسهیلات گردشگری، به خصوص در مکان های برون شهری، این پژوهش به سنجش میزان رضایت مندی گردشگران از تسهیلات گردشگری در منطقه چک چک شهرستان اردکان در قالب سه سوال پژوهشی و با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد. بدین منظور، تعداد 106 گردشگر در نوروز 1392 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری و از طریق روش هایT تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و روش های همبستگی پیرسون و Eta تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که رضایت گردشگران از وضعیت تسهیلات، پایین تر از متوسط می باشد. هم چنین بین رضایت مندی گردشگران واقع در گروه های سنی، جنسی و شغلی مختلف تفاوتی وجود ندارد و تنها بین رضایتمندی گردشگران از نظر گروه بندی مذهبی تفاوت وجود داشت. مطابق نتایج، بین سن، مذهب و پایگاه شغلی گردشگران و میزان رضایت آنان رابطه معناداری وجود دارد. در مجموع، پایین بودن رضایت مندی از انواع تسهیلات از ابعاد مختلف دسترسی، کمیت و کیفیت؛ بیانگر نادیده انگاشته شدن این گونه مکان ها و ضرورت توجه جدی است.
مقایسه تطبیقی اثرات قاچاق کالا بر توسعه نواحی روستایی (موردپژوهی: مناطق تجاری ده شیخ (فارس) و گچین (هرمزگان))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین چالش فراروی امنیت در مناطق مرزی کشور، بیکاری و نارضایتی از فعالیت های اقتصادی است. این مسئله باعث می شود مردم برای تأمین معاش و گذران زندگی خود به انواع شغل های کاذب و غیررسمی که در این شرایط پا به عرصه وجود می گذارند، روی آورند. یکی از فعالیت های غیررسمی، رشد مبادلات مرزی غیررسمی (قاچاق) است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجادشده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب متفاوت آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ در استان فارس و گچین در استان هرمزگان است. نوع تحقیق کاربردی، روش استفاده شده توصیفی تحلیلی و همبستگی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه) استفاده شده است. طبق آخرین سرشماری، جمعیت روستاهای ده شیخ و سیگار به همراه روستاهای چاه شیخ، جری و کره موچی در مجموع 4467 نفر در قالب 1124 خانوار و روستاهای گچین، مغ آباد بالا و پایین در مجموع 1295خانوار گزارش شده است. حجم نمونه مطالعه شده منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار منطقه ده شیخ و 160 خانوار از منطقه گچین است که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (آزمون t و فریدمن و من ویتنی) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که طبق آزمون فریدمن، میانگین عددی هر سه متغیر در روستای ده شیخ تقریباً یکسان است و توزیع تقریباً یکسانی دارند؛ اما این میانگین در شاخص های روستای گچین اختلاف فاحشی دارند، به گونه ای که شاخص اقتصادی با میانگین 14/50 بیشترین و شاخص های اجتماعی و کالبدی به ترتیب با میانگین 46/35 و 99/33 کمترین تأثیرپذیری را داشته اند.
تحلیل روش های فازی در مکان یابی توسعه بهینه شهرها (مطالعه موردی: شهر دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش یک شهر، بیش از هر چیز تابع شرایط و موقعیت جغرافیایی آن است به طوری که هر اندازه شهرها توسعه یابند، برخورد آنها با واحد های گوناگون توپوگرافی و ژئومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنها زیادتر می شود و اثرات این دگرگونی ها که به صورت تغییر شکل کالبدی و توسعه فضایی شهرها نمود پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف گذاری کاربردی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با نظر 10 کارشناس صاحب نظر به انجام رسیده است که برای رسیدن این مهم از مقایسه دو روش منطق فازی و سلسله مراتب فازی در محیط نرم افزار ArcGIS و از نقشه پایه به مقیاس 250000: 1 استان لرستان استفاده شده است. در این پژوهش بدنبال مقایسه روش های کمی ریاضی و بررسی نحوه عملکرد آنها در فرایند مکانی یابی توسعه بهینه شهر دورود می باشد. برای این منظور، روش های منطق فازی و فرایند تحلیلی سلسله مراتب فازی مورد بررسی و مقایسه قرا گرفتند. با توجه به منابع و داده های در دسترس از 10 شاخص کاربری زمین، شکل زمین، بزرگراه ها، راه آهن، گسل فرعی و اصلی، رودخانه های دائمی، نقشه خاک، نقشه معادن فعال، نقشه خطوط نفت و گاز، و همچنین نقشه روستاهای اطراف شهر و در قالب محیط نرم افزاری ArcGISبهره برده شده است. نتایج نشان داد، که با توجه به بررسی های میدانی صورت گرفته مدل مبتنی بر روش سلسله مراتب فازی، بهترین مسیر توسعه را جنوب شرقی نشان می دهد که زمین های این مسیر برای توسعه تقریبا مناسب جهت کشاورزی می باشند. این مسیر به تپه جنوب شهر و زمین های مرغوب از سمت دیگر محدود می شود. مدل گاما بهترین مسیر توسعه را به شکل خطی و در امتداد خطوط حمل و نقل (جاده متصل به شهر از سمت شمال غرب) نشان می دهد و در این بین نتایج حاصل از عملگر گامای فازی بسیار دقیق و با جزییات بیشتری با توجه به وضعیت متغیرهای منتخب در محدوده مورد مطالعه، این مسئله را نشان داده است.
تحلیل فازی استقرار بهینه مکانی فضای سبز شهری در شهر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس ظهور رویکردهای جدید نظریه ای در ساخت، طراحی و برنامه ریزی شهری مانند شهرهای سبز، شهرهای سالم و شهرهای اکولوژیک توجه به محیط زیست شهری و توجه بیش از پیش به برنامه ریزی کاربری فضاهای سبز در ساخت و طراحی شهرهای پرتراکم از لحاظ کالبدی و جمعیتی می باشد. بنابراین وجود چنین کاربری در شهرهای امروزی حیاتی و ضروری است. از این رو در مطالعه حاضر با روش شناسی «توصیفی– تحلیلی» هدف پژوهش ارزیابی و تحلیل مکان های بهینه برای استقرار فضاهای سبز شهری در شهر ماهشهر می باشد. در این راستا با توجه به داده های در دسترس شاخص های تعیین کننده در دستیابی به هدف موضوع پژوهش، 11 کاربری عمده شهری در شهر ماهشهر تحت عنوان کاربری های تجاری، فرهنگی، درمانی، آموزشی، فضای سبز، صنعتی، مذهبی، اداری، راه های ارتباطی، ورزشی و مکان های توریستی- تاریخی می باشند که برای تحلیل استقرار بهینه مکانی فضای سبز از آنها استفاده شده است. برای تحلیل داده ها ابتدا با استفاده از توابع فازی درمحیط نرم افزار Arc GIS 10 شاخص های پژوهش (کاربری های 11 گانه طبقه بندی شده) به عضویت فازی در آمده و سپس با استفاده از عملگر گامای فازی (Fuzzy Gama) مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد آزمایش حد آستانه های 7/0، 8/0 و 9/0 در عملگر گامای فازی با توجه به شرایط موجود کاربری ها، گامای فازی با حد آستانه 9/0 بهتر از بقیه حد آستانه های مورد آزمایش با لحاظ اهمیت و تعادل در گرایش های کاهشی و افزایشی کاربری ها به تحلیل استقرار مکانی فضای سبز شهری در شهر ماهشهر پرداخته است. همچنین مطابق با نتایج این عملگر قسمت های مرکزی شهر در دو بخش غربی و شرقی آن مناسب ترین مکان ها برای استقرار و مکان گزینی برای کاربری فضای سبز شهری می باشد.
بازشناسی عوامل کالبدی_فضایی مؤثر بر پیاده روی شهروندان در محله های شهری مطالعه موردی: نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
89 - 97
حوزههای تخصصی:
مبحث پیاده روی و تأمین محیط های مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیاده روی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیاده روی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی ها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهش های مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که اهداف شهروندان از پیاده روی با یکدیگر متفاوت می باشد و در حالی که وجوه مختلف محیط در ترغیب شهروندان به پیاده روی در عرصه های شهری اثرگذاری متفاوتی دارند، پژوهش حاضر در جست وجوی تبیین چگونگی اثرگذاری ویژگی های کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر میزان پیاده روی شهروندان بوده و در پی پاسخ به این سئوالات است که ابعاد کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر چه جنبه هایی از پیاده روی افراد تأثیر بیشتری دارند؟ و در این صورت کدام یک از عوامل کالبدی_فضایی محیط ساخته شده بیشترین تأثیر را بر میزان پیاده روی دارند؟ در این پژوهش پس از مطالعات نظری پیرامون شاخص های کالبدی_فضایی شهر و پیاده روی شهروندان و تدوین مدل مفهومی تحقیق، میزان پیاده روی ساکنان سه محله واقع در شهر نوشهر استان مازندران (مطالعه موردی تحقیق) بر حسب دو نوع پیاده روی کاری و تفریحی از طریق پرسشنامه مورد پرسش و ارزیابی قرار گرفت. سپس همپیوندی آنها با فاکتورهای کالبدی فضایی منتج از مطالعات نظری (از حیث شدت تأثیرپذیری) از طریق رگرسیون خطی چند متغیره سنجیده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای کالبدی_فضایی شکل شهر تنها بر میزان پیاده روی تفریحی به صورت معناداری تأثیرگذارند (فرضیه نخست). دلیل این امر می تواند این باشد که پیاده روی کاری جزو فعالیت های ضروری افراد است و فرد در هر شرایطی ناگزیر به انجام آن است؛ بنابراین محیط تأثیر کمتری بر میزان پیاده روی کاری دارد. در صورتی که پیاده روی تفریحی جنبه حیاتی نداشته و در شرایطی انجام می گیرد که زمینه مطلوب برای آنها فراهم باشد؛ در نتیجه شرایط محیط و شکل شهر می تواند تأثیر زیادی بر انجام آن بگذارد. همچنین آنالیز واریانس یافته ها نشان داد که عوامل کاربری، تراکم و دسترسی(در بین عوامل کالبدی_فضایی شهر) بیشترین همپیوندی را با میزان پیاده روی شهروندان دارند(فرضیه دوم).
تحلیل جایگاه ایران در حوزه ژئواستراتژیک اقیانوس هند «با تاکید بر ارائه یک مدل راهبردی در سیاست خارجی و برنامه ریزی اقتصادی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمانیکه قوانین و مقررات دریایی رفتار محیط طبیعی دریایی را که به طور مداوم در حال دگرگون شدن است را مورد مطالعه قرار می دهد بالا آمدن سطح آب دریاها که یکی از عواقب غم انگیز تغییرات آب وهوایی است و پیامد آن اصلاح پیکربندی ها و عوامل جغرافیایی سواحل، جزایر و دریاهاست که تاثیرش بر رژیم حقوقی دریاها اجتناب ناپذیر است. در ضمن بیشتر عواقب جدی که برای منافع و مصالح کشورها به همراه دارد این است که قوانین و مقررات مصوب و پذیرفته شده را غیره مصوب می کند و پیامد مهم این کار رقابت کشورها برای کسب منافع بیشتر در برابر یکدیگر را بدنبال دارد.ژئوپولتیک علم مطالعه روابط قدرتهاست .هیدروپولیتیک ،طول ساحل و کیفیت دسترسی در خلیج فارس باعث دگرگونی هایی در ژئوپولیتیک و رویکردهای بازیگران منطقه ای شده است .هدف این پژوهش این است که با یک چشم انداز از طبیعت و احتمالا فشارهای تغییرات آب و هوایی بر خطوط ساحلی و جزایر و توجه به قوانین موجود دریایی در جهان که احتمالا به وسیله همان تغییرات تحت تاثیر قرار می گیرند به این سوال پاسخ دهد که کدام یک از بخشهای جهان در نتیجه بالا آمدن سطح آب دریاها با بیشترین چالش های حقوقی دریاها مواجهند،که منطقه خلیج فارس و کشور عراق با توجه به منابع عظیم نفتی و نیاز فراوان به صادرات ان و طول ساحل کمی که عراق در اختیار دارد از مناطق حساس و بحران زای جهان میباشد که هم در گذشته و حال و هم در آینده با توجه به احتمال بالا آمدن سطح اب دریاها و تغییر اندازه و مساحت و نوع این سواحل پتانسیل و قابلیت پیدا کردن بحران و تنش و احتمال درگیری در آینده را خواهد داشت .در آخر هم، بحث را با بیان نظراتی در زمینه اینکه چطور تغییرات آب و هوایی و مناقشات و چالش ها با هم در ارتباطتند به پایان می رسانیم.
بررسی میزان رضایت مندی جوامع روستایی از مکان یابی کاربری ها در طرح هادی روستایی مطالعه موردی: روستاهای نمونه دهستان خانمیرزا، شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هادی روستایی در راستای فراهم نمودن زمینه های توسعه و عمران نقاط روستایی تهیه و اجرا می شود. وظیفه ی اصلی طرح هادی روستایی سامان دادن به بافت روستا و نظم دادن به همه ی فعالیّت هایی است که در سطح روستا انجام می شود. مکان یابی کاربری های طرح های هادی روستایی باید به گونه ای صورت گیرد که با گذشت زمان از مطلوبیت آن کاسته نشود و یا تغییرات به صورت جزئی رخ دهد و پایداری فرایند توسعه ی روستایی را تضمین نماید . بر این اساس همه ی فعالیّت های منسجم و منظمی که به منظور ساماندهی و بهسازی محیط کالبدی سکونتگاه های روستایی انجام گرفته، مورد توجه برنامه ریزان واقع شده است . هدف تحقیق ارزیابی میزان رضایت مندی جوامع روستایی از مکان یابی کاربری های پبشنهادی طرح هادی روستایی در روستاهای نمونه دهستان خانمیرزا است. تحقیق حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیّت، توصیفی - تحلیلی است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه با حجم نمونه 316 نفر در پنج سکونتگاه روستایی که از اجرای طرح هادی آنها پنج سال می گذرد، صورت گرفته است. پایایی ظاهری پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ (854/0) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مکان یابی کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی از نظر تناسب با نیازهای جوامع روستایی بیشترین هم خوانی را دارد، در مقابل نیز مقدار آماره t برای ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب برابر با 1/3 و 7/2 می باشد که نشان دهنده ی عدم توجه مناسب به شاخص های اجتماعی و اقتصادی در تهیه و اجرای طرح های هادی می باشد.
پارامترهای کلیدی در ساخت و مدیریت برند در روستاهای ژئوتوریسمی استان اصفهان (مطالعه موردی: روستاهای مصر و گرمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری در نواحی روستایی، توجه به ساخت و مدیریت برند و پتانسیل های این مقاصد، می تواند در جذب هرچه بیشتر گردشگر، ارائه خدمات تخصصی و مطلوب تر و افزایش اعتماد مشتری تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر سه هدف را دنبال می کند: ۱) شناسایی پارامترهای مهم در ساخت و مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقاصد ژئوتوریسمی ایران، ۲) شناسایی چالش ها و مشکلات عدم موفقیت یک برند گردشگری روستایی و ۳) پیشنهاد یک برند ژئوتوریسمی روستایی برای روستاهای مقصد بیابان گردی و ژئوتوریسمی در استان اصفهان.
روش: در این پژوهش محققان با استفاده از روش دلفی به شناسایی مؤلفه های کلیدی پرداخته اند. جامعه آماری این پژوهش را پانزده نفر از نخبگان و کارشناسان این حوزه تشکیل داده اند. جمع آوری نمونه به روش گلوله برفی و توسط سه پرسش نامه (یک فرم مصاحبه و دو پرسش نامه بسته) انجام گرفته است. داده های فرم مصاحبه به روش کیفی (روش کدگذاری) و داده های پرسش نامه های بسته با روش کمّی و با استفاده از نرم افزار۲۰ SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهدکه نه پارامتر در ساخت و ده پارامتر در مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقصد ژئوتوریسمی نقش دارند. همچنین، بازاریابی نامناسب، عدم مدیریت صحیح، عدم حمایت جامعه محلی و بخش دولتی، عدم آموزش درست مردم محلی، عدم استفاده از نمادهای ویژه آن منطقه، عدم توجه به عوامل فرهنگی، متناسب نبودن برند با گونه گردشگری منطقه، عدم اجرای برند و برنامه های آن به صورت صحیح، عدم وجود خلاقیت در ساخت برند، عدم توجه به جامعه میزبان، عدم شناسایی درست منابع موجود، عدم شناسایی فرصت های سرمایه گذاری، پیچیدگی برندسازی، نبود نگاه اقتصادی و فوایدی که یک برند گردشگری می تواند برای منطقه داشته باشد، ایجاد تجربه ای متفاوت برای گردشگران، عدم استفاده از کارشناسان و متخصصان گردشگری، عدم استانداردسازی خدمات و زیرساخت ها، عدم رقابت پذیربودن، عدم به کارگیری و سرمایه گذاری بخش خصوصی در توسعه گردشگری، نامحسوس بودن محصولات گردشگری و عدم تمرکز در بخش های مختلف از جمله چالش های پیش روی برند می باشد. در واقع، به طور کلی می توان گفت ژئوتوریسم می تواند ابزاری برای برندسازی روستاهای مصر و گرمه باشد.
ارزیابی پایداری اجتماعی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین ابعاد توسعه پایدار، بعد اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیش تر با ابعاد کیفیت زندگی همگام است و بر مفاهیمی مانند آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمندسازی و ... تأکید دارد. هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در مناطق سیزده گانه شهر مشهد است. بدین منظور از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه برای رتبه بندی و سطح بندی مناطق سیزده گانه کلان شهر مشهد با توجه به شاخص های پایداری اجتماعی استفاده شده است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، مناطق سیزده گانه شهر مشهد و جمعیت ساکن در این مناطق به تعداد 2766258 نفر می باشند، که از میان آن ها بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه، 390 نفر تعیین گردید، که به روش تصادفی ساده از بین مناطق مختلف انتخاب شده است. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های «پایداری اجتماعی» در چارچوب مدل ویکور نشان می دهد که مناطق 1 و 9، بالاترین و مطلوب ترین شرایط را از نظر پایداری اجتماعی دارا می باشند و مناطق سه و یازده نامطلوب ترین شرایط را از نظر این شاخص ها دارا می باشند. نتایج حاصل از پژوهش، همبستگی بالایی (74/0) با مطالعات پیشین که در رابطه با وضعیت کلی پایداری در کلان شهر مشهد انجام شده است، دارد.
تحلیل پارک های شهری از منظر جرم شناسی با استفاده از تکنیک چیدمان فضا مطالعه موردی: پارک لاله تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
15 - 26
حوزههای تخصصی:
کیفیت کارکردی فضاهای تجمعی در طراحی محیطی و شهری دارای جایگاه ویژه ای می باشد و در راستای ارتقای عملکرد مطلوب این دست از فضاهای شهری، لحاظ نمودن مؤلفه های امنیتی، اهمیتی خاص دارد . این مؤلفه ها شامل شاخص های عینی و ذهنی می شوند که عدم تعبیه آنها در فضاهایی با تعداد کاربران نا محدود، عملکرد کلی فضا را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی برخی از مؤلفه های عینی یا به عبارتی کالبدی در یکی از این فضاهای جمعی یعنی پارک هاست. به منظور تدقیق یافته های حاصل و بررسی ترجیحات کاربران، به ارزیابی مؤلفه های ذهنی (ادراک کاربران از فضا) نیز پرداخته خواهد شد. در تحقیق حاضر کیفیت عینی فضا با توجه به ویژگی های نظریه نحوفضا که به بررسی شاخص های کالبدی فضا می پردازد، به وسیله شاخص های نحوی ارزیابی می شود. ابزار دیگر پژوهش، روش تحقیق میدانی (برداشت های میدانی و محیطی) و پرسشنامه ، مصاحبه و مشاهدات عینی پژوهشگران خواهد بود. بنابراین ویژگی های ذهنی و ادراکی کاربران از منظر "امنیت" بدین وسیله مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش با طرح مسئله و معرفی روش چیدمان فضا در تحلیل محیط مورد نظر خود، سعی بر آن دارد که موضوع جرم خیزی (امنیت و یا عدم امنیت) یک محیط را فارغ از مسائل تأثیرگذار بر ادراک استفاده کنندگان مورد تحلیل قرار دهد (البته در گام نخست). با این حال پس از بررسی موضوع با این روش، برای اعتبارسنجی یافته های به دست آمده، از راهبرد پیمایشی نیز به منظور تطبیق یافته ها با نقطه نظرات استفاده کنندگان از فضا نیز بهره برده است (در گام دوم). بر این اساس و به منظور دستیابی به هدف پژوهش، پس از معرفی ابزارهای مورد نظر تحقیق، ابتدا کل محوطه پارک به وسیله مؤلفه های نحوی مورد سنجش قرار خواهد گرفت و در کنار آن از فرایند پرسشنامه باز، مشاهدات میدانی و نقشه های شناختی نیز استفاده خواهد شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که جامعه آماری مورد نظر تحقیق، به دلایل ذهنی مختلف از حضور در برخی از نقاط پارک پرهیز می کنند. در برخی مواقع کیفیت محیط و در مواردی دیگر ویژگی های ذهنی محیط بر ایجاد حس ناامنی فضا دامن می زند و به نظر می رسد که نهایتاً فاکتورهای ذهنی بر شاخص های محیطی در انتخاب فضا در اولویت قرار دارد.
عرصه های درون افزای شهری و کارآمدی سیاست رشد درون افزای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست توسعة درون افزا، فرایند تولید فضای شهری جدید و توسعة جدید شهری از طریق بهینه سازی استفاده از زمین درون نواحی شهری است. این سیاست در مقایسه با سایر سیاست های رشد در بیرون و پیرامون، با چارچوب پایداری سازگارتر و به اهداف پایداری نزدیک تر است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی در تهران، عرصه های درون افزایی مطالعه و کارآمدی سیاست رشد درون افزا تحلیل می شود. براساس یافته ها، تهران شهری ظرفیت دار و درنتیجه مستعد برای سیاست رشد درون افزاست. در 30 درصد مساحت شهر بیش از 18 هزار هکتار اراضی و عرصه های درون افزا با 52 درصد اراضی ذخیرة توسعه و نوسازی و فضاهای خالی و بزرگ مقیاس، با اهداف توسعه ای و قابلیت دستیابی بالا وجود دارد. این عرصه ها، الگوی توزیع با آهنگ افزایشی از شرق به غرب و شمال به جنوب و همین طور نظام استقرار بهینه در پهنه های چهارگانه (سکونت، فعالیت، مختلط و حفاظت) شهر دارد و برنامه ریزی رشد شهری را با توسل به سیاست رشد درون افزا امکان پذیر می سازد. وابستگی شهرداری به رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی درون شهر، سوداگری زمین و مسکن درون شهر، آستانة تراکمی پایین و ظرفیت اشباع نشدة تراکم شهری، تمرکزگرایی چرخة شهرنشینی ملی، تغییرات اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی و اصل حفاظت از اراضی پیرامون شهر، دلایل اصلی کاربرد و کارآمدی سیاست رشد درون افزای تهران است.
ذهنیّت سنجی ساکنان محله های جدید و برنامه ریزی شده در ارتباط با مؤلفه های کیفیت زندگی (نمونه موردی: محله جاهدشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه صرف به رشد شهرها و بازماندن از رویکردهای توسعه ای نسبت به شهرها موجب به وجود آمدن پدیده ماکروسفالی در آنها شده است و این موضوع تأثیر مستقیم در سطح کیفیت زندگی در شهرها دارد. نکته قابل توجه در مواجهه با کیفیت زندگی، در نظر گرفتن آن در همه ابعاد (ذهنی و عینی) است تا بتواند به صورت جامع مورد ارزیابی قرار گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی کیفیت زندگی (دو بُعد عینی و ذهنی) در محله های برنامه ریزی شده شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی در این دست از محله ها از طریق افزایش مؤلفه های محیطی است. محله مورد مطالعه، محله جاهدشهر واقع در منطقه 12 شهر مشهد است. معیارها و شاخص های کیفیت عینی و ذهنی زندگی در 4 سطح به صورت سلسله مراتبی تدوین شده اند. روش مورد استفاده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 372 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و روش توزیع پرسشنامه تصادفی ساده است. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSSو AMOS استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان کیفیت ذهنی زندگی در محله جاهدشهر از نظر ساکنان درحد متوسط رو به ضعیف (فقط در بخش حمل و نقل خوب) و میزان کیفیت عینی زندگی در حد متوسط رو به بالا (فقط در مؤلفه های امنیت اجتماعی و اوقات فراغت متوسط روبه ضعیف) ارزیابی شده است.
تحلیل روند تغییرات دوره ای فضای سبز شهری زنجان از 1385 تا 1390 و ارائه الگوی مکانیابی بهینه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل تغییرات دوره ای فضای سبز شهری زنجان و مکان یابی بهینه آن در منطقه 2 شهرداری زنجان است. روش تحقیق؛ توصیفی- تحلیلی بوده و از لحاظ نوع پژوهش، کاربردی می باشد. روند تغییرات کمّی وکیفی براساس مدل LCM و مقایسه دودوئی محاسبه گردید . جهت وزن دهی به معیارهای مکان یابی فضای سبز شهری از مدل تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرم افزاری سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که سرانه فضای سبز در سال 1385 از 64/34 متر مربع به 46/12 متر مربع در سال 1390 کاهش یافته است. همچنین در سال1385 بیش ترین میزان تغییرات کمّی و کیفی به نفع مناطق فاقد فضای سبز 91/69 درصد بوده که این میزان در سال1390 به 69/80 درصد افزایش یافته است. طی سال های1390- 1385 بیش ترین میزان مساحت افزایشی در مناطق فاقد فضای سبز با حدود تقریبی250 هکتار و بیش ترین مساحت کاهشی از مناطق با فضای سبز کم با حدود تقریبی250 هکتار بوده است. طی این باز ه زمانی افزایش ساخت و ساز ها و سرریز جمعیتی به این منطقه از عوامل مؤثر در کاهش فضای سبز است. از کل مساحت 2250 هکتاری منطقه، 356 هکتار معادل 15 درصد از کل مساحت منطقه، وضعیتی کاملا سازگار برای گسترش فضای سبز دارد. در یک بررسی کلی می توان گفت که طی این سال ها میزان فضای سبز به نفع سایر کاربری های خدماتی افزایش داشته و این میزان در سال1390 شدت گرفته که نیازمند اتخاذ تمهیدات و انجام اقدامات پیش گیرانه از کاهش بی رویه کاربری فضای سبز است.
بررسی عامل تفاوت فضا و ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران با استفاده از روش چیدمان فضا
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه نظریه پردازانی چون راپاپورت، در هر دوره تاریخی مسائل فرهنگی-اجتماعی روز هر جامعه بر کالبد معماری فضاهای ساخته شده در آن جامعه تأثیرگذار است. گهگاه این موضوع به قدری پررنگ است که وجود بسیاری از کاربری ها در فضا را تحت الشعاع خود قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان ارزش فضایی در فضاهای مختلف خانه است که درنهایت منجر به کشف منطق فرهنگی-اجتماعی حاکم بر فضاهای موردنظر است. به منظور به آزمون گذاشتن فرضیه های موردنظر پژوهش، چهارخانه سنتی به عنوان نمونه های موردی انتخاب گردید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از دو راهبرد کمی و کیفی به توصیف احتمالات وجود منطق فرهنگ-اجتماعی فضا پرداخته شد. در روش کمی از رابطه ریاضی نحو فضا استفاده گردید و در روش کیفی، از بررسی دو شاخص "عمق"و"حلقه" استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که روابط فرهنگی-اجتماعی تأثیرات عمیقی بر ساختار کالبدی و پیکره بندی فضایی خانه های سنتی ایران داشته است. با استفاده از اطلاعات کالبدی معماری مانند پلان و ترسیم نمودار توجیهی آن و اطلاعات مستخرج از آن، می توان احتمالات مربوط به ارزش فضا را اثبات نمود و به میزان تفکیک فضایی و یا یکپارچگی آن با استفاده از روابط مربوطه پی برد.