فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- sustainable rural housing can be considered as an important index in rural development. Hence, preparing plans in the area of sustainable rural housing requires different aspects and components of sustainable housing to be identified and analyzed. Designing and employing sustainable housing indices is especially important in rural planning as an essential instrument to express physical, socioeconomic, and environmental aspects of sustainable housing. The present study aims at identifying and explaining appropriate indices and criteria to evaluate housing sustainability and to operate the indices in the country villages. This is done by emphasizing Ghouchan Atigh rural district and presenting a modern methodological framework through a survey among the scientific elites by Delphi method. The present study is seeking to find out which indices are more valid and valuable for evaluating housing sustainability in Ghouchan Atigh rural district; and how is the process of designing appropriate indices and criteria to evaluate sustainable housing in rural areas. Design/methodology/approach- the methodology of the present study is based on descriptive-analytic methods as well as quantitative-qualitative mixed method. Findings- the findings of the study indicate that among 128 designed indices, 70 key indices were appropriate to rural housing structure especially in Ghouchan Atigh rural district. They include 28 indices to evaluate physical-infrastructural sustainability, 23 indices to evaluate social sustainability, 15 indices to evaluate economic sustainability, and 4 indices to evaluate environmental sustainability. The results also indicate that regarding analysis of the selected indices, physical-infrastructural indices are mostly valid in sustainability analysis with the score of 8.02. Environmental indices with the score of 7.89, social indices with the score of 7.65, and economic indices with the score of 7.49 are at the next ranks.
Measuring the Level of Social Capital of Rural Settlements (Case Study: Hasanabad Dehestan of Islamabad-e-Gharb County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose was to measure the social capital of rural settlements in Hassan Abad rural district of Islamabad-e Gharb as well as ranking and leveling the villages under study was based on social capital. Design/methodology/approach- The study was applied, quantitative, and survey, where documentary study and field research were used for data collection. The documentary method was used in problem statement, theoretical foundations, and the literature. The data were collected from the villages using field research and the questionnaire tool. SPSS software was used in statistical analyses. It is worth mentioning that the field operations were done by direct questioning. Findings- The villages examined were categorized into three levels of high, medium, and poor in terms of social capital. Out of 22 villages examined, 9 villages (40.90%) were considered to have high social capital, 5 villages (22.73%) medium, and 8 villages (36.37%) poor social capital. Moreover, Siah Khor Village with 128.44 was in the highest rank whereas Kamar Zard Village with the score of 114.09 was in the lowest rank. Research limitations/implications- In the present study, there were some problems including, scarcity, sometimes the lack of comprehensive information resources, limited access to the resources, scattered villages, the lack of appropriate access routes, low cooperation, and sometimes the lack of cooperation between some organizations and institutions. Practical implications- In sum, one can state that some significant ways to strengthen social capital. They were the presence of local authorities in the villages, holding forum meetings with villagers and presenting performance report to the people, using education and increasing the awareness of villagers about the importance of participation and its role in society, strengthening the norms and values and promoting them. Originality/value- Local planners and institutions associated with the village can use the results.
تحلیل توسعه فضایی شهر اردبیل در دوره زمانی (1390- 1335)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
120-136
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، شهرها توسعه فضایی شتابانی را تجربه کرده اند. توسعه فضایی شتابان شهرها از مهم ترین موضوعات پیش روی محققین مسائل شهری است. شهر اردبیل نیز از شهرهایی است که در دهه های اخیر توسعه فضایی بالایی داشته است. ازاین رو، هدف تحقیق حاضر تحلیل توسعه فضایی شهر اردبیل در دوره زمانی (1390- 1335) با روش های کمی مانند آنتروپی شانون، هلدرن و سرانه زمین شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی – توسعه ای است. نتایج حاصل نشانگر آن است که شهر تا سال 1359 توسعه فضایی موزونی داشته و توسعه فضایی بالای آن بعد از سال 1359 شروع می شود. نتایج حاصل از مدل هلدرن طی دوره 1370 تا 1390 نشان می دهد که در این دوره 71 درصد از توسعه فضایی شهر ناشی از رشد جمعیت و 28 درصد آن مربوط به توسعه ناموزون شهر می باشد. همچنین مقدار آنتروپی شانون در سال 1390 برابر 37/1 بوده درحالی که حداکثر ارزش آنتروپی برای این سال 38/1 است؛ نزدیک بودن مقدار آنتروپی به مقدار حداکثر نشانگر توسعه فضایی ناموزون شهر اردبیل است. بررسی سرانه زمین شهری بین سال های 1335 تا 1390 نشان می دهد که سرانه ناخالص شهری از 40/108 مترمربع در سال 1335 برای هر نفر به 2/119 مترمربع در سال 1390 افزایش یافته است. نتایج روش های کمی بکار گرفته شده نشانگر توسعه فضایی ناموزون شهر اردبیل در دهه های اخیر می باشد ازاین رو، برای جلوگیری از توسعه فضایی ناموزون شهر در سال های آتی، استفاده از فضاهای خالی درون شهر و توسعه عمودی شهر را می توان پیشنهاد نمود.
بررسی اثرات طرح های عملیاتی (طرح های موضوعی و موضعی) بر روی کیفیت زندگی شهروندان در بافت قدیم (مطالعه موردی: شهر ساری)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۳-۵۷
حوزههای تخصصی:
با توجه به مسائل و مشکلات روش شناسی در طرح های جامع، توجه و شیوه تهیه و تصویب طرح های جامع و روش های مطالعاتی آنها که معمولاً به صورت خطی انجام می شود و پیوستگی لازم میان اهداف و پیشنهادات وجود ندارد و فرآیند تهیه طرح جدا از فرآیند اجرا و شرایط تحقیق پیشنهادات انجام می پذیرد، تهیه «طرح هاى ساختارى- راهبردى شهر» به جاى طرح هاى جامع شهرى به صورت سنتى و تهیه طرح هاى «موضعى» و «موضوعى» به جاى طرح هاى تفصیلى ارائه گردید. در طرح جامع شهر ساری مصوب 1394 طرح های موضوعی و موضعی تعریف شده است که مؤلفه هایی چون رفاه، ارتقا کیفیت زندگی، ایمنی، سرزندگی و آرامش را در بر می گیرد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال است که امروز پس از گذشت چند سال از تصویب طرح آیا طرح های موضوعی و موضعی پیشنهاد شده بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری بخصوص در بافت قدیم شهر تأثیرگذار بوده است؟. بر این اساس پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بافت قدیم شهر ساری به تعداد 12245بوده که بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 76 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری را شامل می شود. داده های گردآوری شده به محیط نرم افزار SPSS انتقال و سپس با استفاده از آزمون های یومن ویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد، که تفاوت معناداری بین دیدگاه شهروندان و کارشناسان در زمینه تأثیرگذاری طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری وجود نداشت و معتقد بودند که طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان بافت قدیم ساری نقش بسزایی دارد.
تحلیل آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده بر روی شهرها (مطالعه موردی: روستای قجلو در شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی در نواحی شهری بر مشاغل، بازارها، معیشت و محیط زیست روستاها، به ویژه روستاهای پیرامون تأثیرات مثبت یا منفی می گذارد. براین اساس، پراکنده رویی شهری و ادغام روستاها در محدوده شهرها، پیامدهای مختلفی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای شهرها دارد. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده در شهر و عوامل مؤثر در پراکنده رویی شهر میاندوآب است. جمع آوری اطلاعات با کمک منابع اسنادی و میدانی (مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) صورت گرفت. قلمرو مکانی پژوهش، روستای ادغام شده قجلو در شهر میاندوآب است که براساس سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران جمعیت آن 3834 نفر است و 884 خانوار دارد. جامعه آماری شامل 30 نفر از اساتید دانشگاه و کارمند ارگان های دولتی گوناگون و 187 سرپرست خانوار از روستای قجلو براساس فرمول کوکران است. به کمک روش کمی (تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره) و روش کیفی (فنون مشارکتی و نمودار اثر) داده ها و اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته ها، مهم ترین آثار ادغام روستای قجلو در شهر میاندوآب، افزایش میزان اشتغال در زمینه های خدماتی و صنعتی، و تغییر شیوه زندگی مردم از روستانشینی به شهرنشینی است. همچنین عوامل اقتصادی-اجتماعی و خدماتی-سرمایه گذاری بیشترین تأثیر، و عوامل سیاسی کمترین نقش را در پراکنده رویی شهر میاندوآب دارد.
ارزیابی شاخص های مسکن بومی در محله های شهر میبد، با تأکید بر عوامل مؤثر بر شکل گیری مسکن بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
197 - 213
حوزههای تخصصی:
مسکن بومی الگوی خاصی از مسکن است که با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان و خصوصیات طبیعی و محیطی مکان مورد نظر تناسب دارد. شهر میبد با سابقه ای درخشان، در محیط گرم وخشک ایران مرکزی قرار گرفته است. ساکنان این شهر با فرهنگی غنی در کنار هم زندگی می کنند. همه این شرایط طبیعی و انسانی، الگوی خاصی از زیست و سکونت را در میبد به وجود آورده است. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، ویژگی های مسکن بومی در شهر میبد بررسی شده و به منظور شناخت وضعیت مسکن بومی در محله های این شهر، از چهار شاخص اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی استفاده شده است. براساس نتایج آزمون کروسکال والیس و آزمون یومن ویتنی، شاخص اجتماعی-فرهنگی و فیزیکی-کالبدی وضعیت بهتری دارند؛ شاخص اقتصادی در حد متوسط و شاخص خدماتی-زیربنایی پایین تر از متوسط است. همچنین میان محله های شهر میبد در شاخص های مسکن بومی، تفاوت معناداری وجود دارد. شاخص های اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی در محله های قدیمی شهر میبد وضعیت بهتری دارند، اما شاخص های فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی در محله های قدیمی ضعیف تر، و در محله های جدید قوی ترند. براساس نتایج به دست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، به منظور دستیابی به مسکن بومی در شهر میبد، 33 مؤلفه از چهار عامل اجتماعی-کالبدی، اقتصادی، خدماتی-زیربنایی و فرهنگی، در طراحی و ساخت مسکن این شهر درنظر گرفته شدند. از این رو انتظار می رود که در برنامه ریزی آتی مسکن در شهر میبد، معیارهای اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی که در گذشته در طراحی و ساخت مسکن رعایت می شد، امروز نیز مورد توجه باشد و برای بهبود وضعیت شاخص های مسکن بومی برنامه ریزی شود.
مطالعه اثرات سیاست بهبود عملکرد سیستم اتوبوس رانی در محدوده مرکزی تهران (مطالعه موردی: منطقه 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
405 - 426
حوزههای تخصصی:
منطقه 12 به عنوان قلب تهران اتکای زیادی به سیستم حمل ونقل عمومی دارد. راه اندازی خطوط حمل ونقل همگانی جدید در حالیرخ داده که سیستم اتوبوس رانی کنونی متناسب با آن تغییر نکرده و ضروری است این سیستم بازنگری شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین اقدامات ممکن برای بازنگری سیستم اتوبوس رانی و بررسی آثار این سیاست در بهبود شاخص های ابعاد حمل ونقل، زیست محیطی-کالبدی، و اجتماعی-فرهنگی در منطقه است. در ابتدا، مهم ترین راهکارهای عملی در راستای این سیاست با تکنیک دلفی معرفی شد. سپس با استفاده از آزمون کای اسکوئر، تأیید ارتباط معنادار میان شاخص های پژوهش صورت گرفت. پس از آن، با به کارگیری آزمون میانگین رتبه ای فریدمن، شاخص های سه بعد حمل ونقل، زیست محیطی-کالبدی و اجتماعی-فرهنگی رتبه بندی شدند. براساس نتایج، ابعاد اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و کالبدی-زیست محیطی به ترتیب بیشترین تأثیر را از سیاست بازنگری سیستم می پذیرند. بررسی معایب و موانع طرح از نظر متخصصان نشان داد لزوم هماهنگی با سیستم اتوبوس رانی سایر مناطق مجاور و افزایش تعداد سفر، مهم ترین معایب این طرح است. درحالی که مهم ترین موانع اجرای طرح شامل تداخل وظایف نهادهای تصمیم گیر، و نبود نیروی متخصص محسوب می شود. در ادامه، پتانسیل اجرایی هرکدام از اقدامات سه گانه طرح از نظر متخصصان آزموده شد. براین اساس، مکان یابی هاب های انتقال مسافر در مرزهای منطقه، بالاترین پتانسیل اجرایی را دارد.
سنجش اثرگذاری عوامل اجتماعی- فرهنگی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری (مورد شناسی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برند مقصد در مرکز راهبردهای بازاریابی سازمان های مدیریت مقصد قرار گرفته است، زیرا تعهد مصرف کننده به توصیه دیگران نسبت به سفر به آن مقصد یا بازگشت مجدد گردشگر به مقصد است. عوامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان یکی از نهادهای مهم و تأثیر گذار در مدل رفتار مصرف کننده معرفی شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزانِ اثرگذاری چهار عامل فرهنگ، خانواده، گروه های مرجع و طبقه اجتماعی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری است. جامعه آماری مورد بررسی شامل گردشگران ورودی به شهر اصفهان و حجم نمونه در این پژوهش 242 نفر بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS، آزمون t مستقل و معادلات ساختاری، میزان اثرگذاری هفت متغیّر مستقل (شامل خانواده، گروه های مرجع، طبقه اجتماعی و چهار بُعد فرهنگی «هافستد» شاملِ مردسالاری در مقابل زن سالاری، جمع گرایی در مقابل فردگرایی، شاخص اجتناب از عدم اطمینان در مقابل ریسک پذیری و قدرت) بر متغیّر وابسته وفاداری به برند مقصد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهند، فقط چهار متغیّر از هفت متغیّر مستقل بر وفاداری به برند مقصد تأثیرگذارند. در این میان، گروه مرجع با ضریب تأثیر 74 دارای رتبه اول، طبقه اجتماعی با ضریب تأثیر 35 دارای رتبه دوم، فرهنگ مردسالاری در مقابل زن سالاری با ضریب تأثیر 33 در رتبه سوم و خانواده با ضریب تأثیر 26 در رتبه چهارم است. همچنین نتایج نشان می دهد، طبقات بالا و بالای متوسط نسبت به طبقات پایین و پایین متوسط به برند مقصد وفادارتر هستند.
تحقق مفهوم قرآنی و روایی عدل در طراحی مسکن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
201 - 216
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، عدل را از مهم ترین موضوع های جامعه بشری قرار داده است. عدالت و تعادل را می توان یکی از ویژگی های جوامعی دانست که به تولید تمدن و فرهنگ روی آورده اند. یکی از ویژگی های معماری مسلمانان، بهره گیری از تعادل در کلّ بنا و اجزای آن و همچنین یافتن روش های دستیابی به عدالت در معماری است. برای ایجاد تعامل میان فقه و زبان طرّاحی نیازمند به واکاوی و بازشناسی مفاهیم اسلامی هستیم، که به طراحی الگویی راهبردی دست یابیم. در این مقاله با رجوع به قرآن و احادیث، شاخص های ایجاد تعادل در بنا، بر پایه عدل در معماری مسکونی، بررسی شده است. هدف اصلی مقاله تبیین شاخصه های مؤثر در ایجاد تعادل در مسکن با تأکید بر مفهوم عدل براساس آیات و روایات است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش تفسیری- تاریخی است و تحلیل های مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمع آوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانه ای استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی اصل عدالت در معماری ایرانی- اسلامی، دو مورد از خانه های سنّتی به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. نتایج حاصل بیان کننده این موضوع است که این اصل به عنوان یکی از مهم ترین اصول، در تمامی ابعاد معماری خانه های ایرانی- اسلامی تأثیر گذاشته است. این تأثیرات برگرفته از مفهوم عدل است که شامل تعادل و توازن در پلان و نما، هماهنگی واحد مسکونی با دیگر واحدها، مسأله حریم خصوصی و عمومی و محرمیّت در معماری بناها در نظر گرفته شده است. بر پایه عدل، شاخص های مؤثّر در شکل گیری تعادل در معماری مسلمانان را می توان مؤلّفه هایی مانند تقارن، تناسب و مقیاس، سلسله مراتب، ریتم، مصالح همگن و سازه، فن ایستایی و تزیینهای طبیعی دانست.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهری در برابر مخاطرات محیطی ( نمونه موردی : بافت فرسوده کلان شهر کرج )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
111 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه معضلات و مشکلات بافت های فرسوده شهری یکی از مسائلی است که در حوزه شهرسازی شهروندان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است و همچنین یکی از مهم ترین چالش های شهری با توجه به نبود زیرساخت های مناسب شهری و افت عملکرد این بافت ها از نظر ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در مواجه با مخاطرات می باشد. در این پژوهش به سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهر کرج در برابر مخاطرات محیطی پرداخته شده است. این پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج و ارائه چارچوبی به منظور سنجش ابعاد تاب آوری در بافت های فرسوده شهری انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری مشتمل بر 100 نفر از نخبگان دانشگاهی، افراد خبره و تصمیم گیر در حوزه مرتبط با تحقیق است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای، آزمون F و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج از نظر بعد کالبدی_ محیطی، بعد اجتماعی، بعد سازمانی_نهادی و بعد اقتصادی به ترتیب دارای میانگینی معادل 3.49، 3.23، 3.01 و 3.42 و کمتر از میانگین مفروض (4) می باشند؛ از این رو بافت فرسوده شهر کرج از نظر ابعاد تاب آوری آسیب پذیر است. همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد بعد کالبدی به صورت مستقیم 0.523 درصد در تاب آوری بافت فرسوده شهر کرج تأثیرگذار است.
شناسایی مهم ترین اثرات مهاجرت انفرادی مردان سرپرست خانوار بر زنان روستایی (موردمطالعه: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
58 - 71
حوزههای تخصصی:
در ایران همانند سایر کشورهای در حال توسعه ، علاوه بر مهاجرت خانوارهای روستایی به شهر، مهاجرت انفرادی مردان به صورت قطعی یا فصلی نیز وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به شناسایی مهم ترین اثرات مثبت و منفی جنسیتی مهاجرت مردان سرپرست خانوار نواحی روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه-ای است. حجم نمونه 289 زن در 22 روستای دارای نسبت جنسی پائین در شهرستان مشهد بوده است. اثرات مهاجرت انفرادی مردان بر زنان روستایی به کمک 30 متغیر به تفکیک مثبت و منفی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی موردبررسی قرار گرفت. مهم ترین اثرات مثبت جنسیتی مهاجرت مردان در قالب 5 عامل با 68/38 درصد واریانس به ترتیب شامل افزایش قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده با 21/21، افزایش استقلال مالی زنان با 16/2، افزایش توانمندی روان شناختی با 13/4، تمایل به انجام فعالیت های اقتصادی درآمدزا با 9 و افزایش مشارکت در حوزه های اقتصادی و اجتماعی با 8/5 درصد واریانس تبیین شد. همچنین مهم ترین اثرات منفی مهاجرت مردان ذیل 5 عامل با 63/17 درصد واریانس به ترتیب شامل برهم خوردن تقسیم کار جنسیتی در خانواده با 19/2، افزایش وابستگی زنان به سایرین با 13، کاهش شانس ازدواج و باروری با 12/5، اشکال در مدیریت امور خانواده با 10 و ورود خردسالان و کهن سالان به فعالیت های اقتصادی با 8/5 درصد واریانس تبیین شده است.
تحلیل موانع توسعه فناوری انرژی های تجدیدپذیر از دیدگاه کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
308 - 323
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت فناوری انرژی های تجدیدپذیر در کاهش اثرات تغییر اقلیم جهانی و نیز کاهش انتشار دی اکسید کربن در بخش کشاورزی، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل موانع توسعه فناوری انرژی های تجدیدپذیر از دیدگاه کشاورزان بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را 2501 نفر از کشاورزان شهرستان لارستان تشکیل دادند. روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بود و حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 331 نفر برآورد شد. یافته ها نشان داد که اصلی ترین مانع توسعه فناوری انرژی های تجدیدپذیر مانع اقتصادی است که شامل هزینه های بالای سرمایه گذاری اولیه در رتبه اول و سپس عدم دسترسی به منابع مالی جهت توسعه انرژی های تجدیدپذیر (وام ها و ...) و سرمایه ناکافی کشاورزان برای اجرای پروژه ها در رتبه دوم و سوم قرار داشتند. پس از بعد اقتصادی به ترتیب ابعاد نهادی- قانونی، اجتماعی- آگاهی و زیرساختی- تکنولوژیکی قرار دارند و همه این موانع در قالب مدل تأییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل (LISREL8/72) مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به اینکه در بخش کشاورزی کشور افزایش تقاضای انرژی وجود داشته و کنترل آلودگی محیط زیست از مباحث مهم روز بوده است، لذا برنامه ریزی جامع برای شناسایی موانع توسعه فناوری انرژی های تجدید پذیر از دیدگاه کشاورزان و اقدام برای رفع آن ها بسیار ضروری است. که در این مقاله به این مهم پرداخته شده و در انتها پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی و تحلیل پایداری نواحی روستایی: کاربرد تکنیک های دلفی فازی و شبکه عصبی مصنوعی (مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
496 - 511
حوزههای تخصصی:
امروزه، توجه به مقوله پایداری به خصوص در نواحی روستایی از رکن های اساسی در سیاست ها و برنامه ریزی های کشورهای جهان تبدیل شده است. شناسایی وضعیت نواحی روستایی به لحاظ پایداری می تواند کمک شایانی به این مقوله داشته باشد. در همین راستا، هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی پایداری نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی بود. پژوهش حاضر از منظر روش شناسی توصیفی تحلیل و ابزار جمع آوری اطاعات از طریق پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش شامل روستائیان ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی بودند. در این پژوهش از تلفیق روش های فازی و شبکه عصبی مصنوعی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش دلفی فازی شاخص های پایداری بومی سازی و سپس با بهره گیری از روش شبکه عصبی مصنوعی نواحی روستایی به دو خوشه تقسیم شدند. نتایج نشان داد، پایداری مناسب و متوازنی در سطح نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه وجود دارد (062/CV= 0). همچنین نتایج تی تک نمونه حاکی از آن بود که در تمامی شاخص ها به غیر از شاخص همدلی و نسبت جنسیتی تفاوت معنی داری با حد معیار وجود دارد. از دیگر یافته ها می توان به یافته های مربوط به ابعاد پایداری اشاره کرد، در هر سه بعد حمایتی، انسانی و طبیعی نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی از توازن و برابری مناسبی برخوردار بودند. در نهایت، یافته نشان داد که روستاهای بورخیل و ایوک رتبه های اول و دوم و روستاهای حاجیکلا و بازیرکلا رتبه های 14 و 15 را به خود اختصاص دادند.
ارزیابی مناطق یازده گانه شهر شیراز به لحاظ شاخص شکوفایی شهری با استفاده از مدل FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
شکوفایی مفهومی گسترده است که در سال 2012 توسط سازمان ملل در ارتباط با توسعه ی متعادل و هماهنگ در محیط همراه با انصاف و عدالت مطرح شده است. نوعی ساخت و ساز اجتماعی که به فعالیت های انسانی، کالبد می بخشد. این مفهوم توسط سازمان ملل در شش بعد با زیرمعیارهای متناظر با خود معرفی گردید که عبارت اند از 1-بهره وری یا رشد اقتصادی بر پایه ی تولید، ایجاد سرمایه و اشتغال 2- کیفیت زندگی 3- حکمرانی و قانون گذاری شهری 4- پایداری زیست محیطی 5- عدالت و مشارکت اجتماعی و 6- توسعه زیرساخت. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی – توصیفی به سنجش و مقایسه مناطق 11گانه شهرداری شیراز بر اساس شاخص های شکوفایی شهری پرداخته شده است. در این راستا با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای، شاخص های شکوفایی شهری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است تا سنجه های متناظر با آن در وضع موجود شهر شیراز شناسایی گردد. در ادامه جهت کمی سازی و گردآوری داده های مورد نیاز هر شاخص، از نظر کارشناسان، استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسش نامه تخصصی استفاده شد. لازم به ذکر است که تعداد نمونه های آماری در ابتدا 60 نفر از متخصصین و کارشناسان تعیین گردید که نهایتا 30 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و سنجش عدد نهایی شکوفایی شهری در مناطق از مدل AHP-FUZZY و برای وزن دهی شاخص ها در این مدل، از متخصصین، مدیران شهری و پژوهشگران نظرسنجی صورت گرفته است. نتایج رتبه بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب است که به ترتیب مناطق 1، 6، و 10 دارای بیشترین شکوفایی و منطقه 7 دارای کمترین میزان شکوفایی شهری بوده است. همچنین در میان شاخص های بررسی شده، شاخص بهره وری با امتیاز(308/0) و کیفیت زندگی با امتیاز (214/0)، بیشترین تأثیر را در شکوفایی شهری مناطق بررسی شده داشته اند.شکوفایی مفهومی گسترده است که در سال 2012 توسط سازمان ملل در ارتباط با توسعه متعادل و هماهنگ در محیط همراه با انصاف و عدالت مطرح شده است . نوعی ساخت و ساز اجتماعی که به فعالیت های انسانی، کالبد می بخشد. این مفهوم توسط سازمان ملل در شش بعد 1-بهره وری یا رشد اقتصادی بر پایه تولید، ایجاد سرمایه و اشتغال 2- کیفیت زندگی 3- حکمرانی و قانون گذاری شهری4- پایداری زیست محیطی 5- عدالت و مشارکت اجتماعی و 6- توسعه زیرساخت، با زیرمعیارهای متناظر با خود معرفی گردید. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی – توصیفی به سنجش و مقایسه مناطق 11گانه شهرداری شیراز بر اساس شاخصهای شکوفایی شهری پرداخته شده است. در این راستا با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای، شاخص های شکوفایی شهری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است تا سنجه های متناظر با آن در وضع موجود شهر شیراز شناسایی گردد. در ادامه جهت کمی سازی و گردآوری داده های مورد نیاز هر شاخص، از نظر کارشناسان، استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسش نامه تخصصی استفاده شد. لازم به ذکر است که تعداد نمونه های آماری در ابتدا 60 نفر از متخصصین و کارشناسان تعیین گردید که نهایتا 30 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و سنجش عدد نهایی شکوفایی شهری در مناطق از مدل AHP-FUZZY و برای وزن دهی شاخص ها در این مدل، از متخصصین، مدیران شهری و پژوهشگران نظر سنجی صورت گرفته است. نتایج رتبه بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب می باشد که به ترتیب مناطق 1، 6، و 10 دارای بیشترین شکوفایی و منطقه 7 دارای کمترین میزان شکوفایی شهری بوده است. همچنین در میان شاخصهای بررسی شده شاخص بهره وری با امتیاز(0.308) و کیفیت زندگی با امتیاز (0.214)، بیشترین تاثیر را در شکوفایی شهری مناطق بررسی شده داشته اند.
تحلیل موانع توسعه کسب وکارهای خرد در نواحی روستایی شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مشاغل یا کسب و کارهای کوچک روستایی به علت برخورداری از ماهیت و مزایایی خاص، با استقبال متخصصان توسعه روستایی روبه رو شده، به گونه ای که برخی متخصصان آن را مهم ترین راهکار توسعه روستایی در کشورهای جهان سوم در نظر می گیرند. هدف این پژوهش، بررسی زمینه های ایجاد کسب وکارهایکوچک جدید و موانع راه اندازی آنها در سکونتگاه های روستایی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و بنیان آن مبتنی بر پراگماتیسم و روش تحقیق آمیخته است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت مطالعات میدانی و اسنادی انجام گرفت و قلمرو مکانی تحقیق بخش مرحمت آباد شهرستان میاندوآب بود. از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با مدیران روستایی و مالکان واحدهای کسب وکار برای شناسایی زمینه های ایجاد کسب وکارها استفاده شد. با انجام 33 مصاحبه به اشباع نظری رسید و با شیوه تئوری زمینه ای تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زمینه های متعددی در بخش کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات وجود دارد ولی فقط بخش کشاورزی زمینه ها و توان زیادی برای ایجاد واحدهای کسب و کار جدید دارد. روستاهای قپچاق و فیروزآباد با داشتن زمینه ایجاد 34 و 30 نوع از این کسب وکارهای مساعدترین روستاها به شمار می روند. جهت شناسایی موانع ایجاد کسب وکارهای جدید، فرایند روش Q طی شد. جامعه گفتمان از طریق نمونه گیری هدفمند معین شد و مجموعه کیو 41 گویه ای را 20 نفر از کارآفرینان و مدیران واحدهای کسب وکارهای کوچک مرتب کردند. آزمون تحلیل عاملی استفنسون بر مبنای فرد نشان داد ایجاد کسب وکار جدید در محدوده مورد موانع سه گانه ای دارد که عبارتند از: «موانع اقتصادی- اجتماعی»، «موانع زیرساختی» و «ضعف سرمایه اجتماعی و ترجیح سپرده گذاری به سرمایه گذاری». موانع «اقتصادی و اجتماعی» مهمترین عامل عدم ایجاد کسب وکار جدید بوده و با مقدار ویژه 10.10 بیش از 50 درصد واریانس را تبیین کرده است.
تأثیر فضای محیطی منظر در مجتمع های مسکونی بر افسردگی زنان (مطالعه موردی مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وضعیت زیست محیطی کنونی شهرها و نیز عنایت به آینده شهر و شتاب روند شهرنشینی در ایران تجدید نظر در شیوه های طراحی مجتمع های مسکونی بسیار ضروری به نظر می رسد. در شهرهای مملو از جمعیت آینده زندگی آپارتمان نشینی رواج بیشتری خواهد یافت و تعداد کسانی که ساعات آزاد خود رادر حیاط، کنار حوض و باغچه مورد علاقه خود می گذارنند، به سرعت رو به کاهش خواهد نهاد. از طرفی رشد فزاینده بیماری های روانی در جوامع شهری و مدرن، لذا با استفاده از فضاهای سبز در طراحی مناطق و مجتمع های مسکونی، می توان افسردگی را کنترل نمود. تحقیق حاضر با هدف تأثیر فضای باز محیطی بر افسردگی ساکنان بر روی 669 نفر از ساکنان دو مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت افسردگی در میان ساکنان دو مجتمع تفاوت معنی داری را نشان می دهد. یافته های نشان می دهد مجموع فضای باز محیطی بر نمره افسردگی ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان اثرگذار بوده است. متغیرهای فضای باز محیطی شامل کیفیت فضای سبز، تنوع فضایی، وجود فضاهای اجتماعی، چشم انداز به محوطه، تنوع کفسازی، کیفیت رنگ و نور و تناسبات فضایی اثر مثبت معناداری بر کاهش نمره افسردگی در میان ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان دارد.
تحلیلی بر قابلیت های توسعه گردشگری ساحلی در بندر دیلم با استفاده از مدل های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری ساحلی، طیف کاملی از گردشگری، فراغت و فعالیتهای تفریحی را که در نواحی ساحلی و آبهای نزدیک سواحل را در بر می گیرد. و به دلیل برخورداری از ویژگیهای خاص، از سایر عوارض مشابه متمایز می باشد. سواحل جنوبی کشور در امتداد خلیج فارس، به عنوان نمادی از اقتدار ملی در روابط بین المللی و تعامل کشور با جهان محسوب می گردد. این پژوهش با هدف ارزیابی پتانسیل ها و محدودیت های توسعه گردشگری ساحلی در بندر دیلم انجام شده و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است، حجم نمونه 20 و جامعه آماری نخبگان شهرستان دیلم می باشد و از روش کتابخانه ای و اسنادی برای جمع آوری منابع استفاده شده است و جهت تحلیل داده ها از تکنیک SWOT و ANP استفاده شده است. استراتژی ایجاد زمینه مشارکت مردم محلی و تقویت نقش مدیریتی در برنامه های آتی گردشگری با 754/ بالاترین اولویت و استراتژی ایجاد بوم گردهای محلی آموزش دیده برای خدمات دهی به گردشگران داخلی وخارجی با امتیاز 052/ پایین ترین اولویت را در مدل ANP به خود اختصاص داده است. از بین عوامل چهارگانه مدل SWOT کمبود نیروی متخصص وکارامد در ارائه خدمات و توسعه فعالیت های گردشگری با وزن نهایی 88/ و ارتقای انگیزه ومیل به گردشگری درشهروندان همسایگان خارجی کشور با وزن 68/ بالاترین ضریب وزنی را به خود اختصاص داده است. به طور کلی استراتژی های انتخابی باید از نوع کمینه بیشینه باشد تا از فرصت هایی که متوجه استان است بتوان در راستای از بین بردن ضعف های توسعه گردشگری ساحلی بندردیلم استفاده کرد.
بررسی پدافند غیرعامل در منطقه 4شهرداری، شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل مجموعه اقداماتی است که انجام می شود تا در صورت بروز جنگ، خسارات احتمالی به حداقل میزان خود برسد به بیان دیگر هر اقدام غیر مسلحانه ای که موجب کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی، ساختمان ها، تاسیسات، تجهیزات، اسناد و شریان های کشور در مقابل عملیات خصمانه و مخرب دشمن گردد، پدافند غیرعامل گفته می شود. این تحقیق با هدف تحلیل و ارزیابی مراکز مهم ،حیاتی و حساس منطقه 4 شهر تهران از منظر پدافند غیرعامل انجام شده است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. متغیرهای مورد بررسی شامل شناسایی مکان های حیاتی، حساس و مهم منطقه 4 شهر تهران، به منظور کاهش خسارت های ناشی از حملات دشمن، بالا بردن قدرت دفاعی ، آستانه مقاومت ملی، بازدارندگی و شهرسازی دفاعی است. روش جمع آوری اطلاعات عمدتاً کتابخانه ای بوده و با توجه به نوع تحقیق از مطالعات میدانی(مصاحبه) نیز استفاده شده است. در تحلیل و تهیه نقشه های مربوطه، از نرم افزار ARC_GIS و EXCEL استفاده شده است. در این مقاله از تکنیک ماتریسی برای بررسی انطباق نظام شهری منطقه 4شهر تهران با اصول پدافند غیرعامل استفاده شده است که به شناسایی مراکز مهم، حیاتی و حساس منطقه پرداخته شده است. نتایج پژوهش بیانگر عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل در این منطقه است. بدین طریق می توان قبل از وقوع جنگ برای کاهش خسارات جانی و مالی نقاط استراتژیک شهر، جایی که ادامه حیات شهر و مقاومت آن وابسته به این مراکز است اقدام نمود.<br clear="all" />* نویسنده مسئول[1] - Passive Defense
ارزیابی مراکز شهری مبتنی بر رویکرد پاسخ دهی محیطی مطالعه موردی: منطقه مرکزی شهر گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
3 - 16
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهر به عنوان یکی از اجزای اصلی شهر، همواره در طول تاریخ حائز اهمیت بوده است. اقشار مختلف مردم با اهداف مختلف، نیاز به حضور و تردد در مراکز شهرها را دارند. این درحالی است که فضاهای شهری برای شکل گیری بسیاری از خاطرات اجتماعی و برقراری تعاملات نیز می توانند کمک کننده باشند. طراحی محیط شهری به عنوان بستر مناسب برای حضور گسترده شهروندان، می تواند بسیاری از نیازهای آنها را به نحو مطلوبی پاسخ دهد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی معیارهای تأثیرگذار بر ارتقای مفهوم پاسخ دهی به کاربران و ایجاد رضایت در آنهاست. در این پژوهش بافت تاریخی بخش مرکزی شهر گنبدکاووس به عنوان یکی از فضاهای عمومی مهم انتخاب شده و به دنبال پاسخ بدین سئوال است که مؤلفه های پاسخ ده در بخش مرکزی شهر گنبدکاووس برای ارزیابی و راهکارهای بهبود آن کدام ها هستند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش تحقیق کیفی و راهبرد پیمایشی غیرمستقیم مبتنی بر نظر خبرگان برای تدوین مؤلفه ها استفاده شده است. خبرگان از میان اساتید دانشگاه در رشته معماری و مدیران شهری و دانشجویان رشته معماری، پیرامون موضوع تحقیق تعیین شده اند. شناخت متغیرهای پژوهش به واسطه تحلیل ادبیات موضوع، از طریق استدلال منطقی در راستای دستیابی به راهکارهای اجرایی بهینه در حوزه پاسخ دهی محیطی مراکز شهری انجام شده است. با مطالعه ادبیات موضوع معیارهایی همچون دسترسی، تنوع استفاده از زمین، خوانایی، نفوذپذیری، غنا (توانگری)، تمرکز و تراکم استفاده از فضای زمین، تناسبات بصری، انعطاف پذیری، خصوصی سازی و ساختار سازمان دهی استخراج به وسیله خبرگان اولویت بندی شده اند. مجموعه ای از استراتژی ها به منظور تقویت و بهبود وضعیت موجود همچون ایجاد تنوع استفاده از زمین، تقویت تناسبات بصری، حفظ و تقویت هویت و حس مکان، ایجاد یک ساختار سازمان دهی، ایجاد و تقویت انعطاف پذیری و تقویت نفوذپذیری نیز مبتنی بر تکنیک تاپسیس فازی به وسیله خبرگان ارزیابی و درنهایت برای اجرا اولویت بندی خواهند شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که از میان مؤلفه های مورد بررسی، اهمیت دسترسی به مجموعه با توجه به تسهیل در امکان رفت و آمد و حضور راحت به مجموعه در بالاترین اولویت قرار گرفته است. سپس تنوع در کاربری های موجود برای پاسخگویی به نیازهای متفاوت کاربران و تنوع در ایجاد فرم ها، به ایجاد جذابیت بیشتر مجموعه کمک شایانی خواهد کرد. مؤلفه های خوانایی و نفوذپذیری نیز در یافتن هرچه بهتر مجموعه و فضاهای آن بسیار حائز اهمیت است.
بررسی و تحلیل جایگاه سواد رسانه ای در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری (مطالعه موردی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک گردشگری یکی از پدیده های هم سنخ عصر ارتباطات و اطلاعات به شمار می رود. در این عصر برای مدیریت و برنامه ریزی گردشگری ابزارها و راهکارهای مؤثری وجود دارد که از جمله مهم ترین آن ها استفاده از رسانه ها است. رسانه های دیداری و نوشتاری منابع عمده آفرینش و پویایی فرهنگ ها به شمار می روند و به دلیل کارکرد و نقش های فعالی که در دنیای امروز دارند ، بر بسیاری از جنبه های گوناگون زندگی سایه افکنده و اثرات غیرقابل تردیدی بر جای گذارده اند تا جایی که دانشمندانی نظیر مک لوهان ، دیوید رایزمن و تونیس ، تحولات تاریخی و دوره های متعاقب آن را به واسطه ظهور وسایل ارتباط جمعی و فن آوری وابسته آن دانسته و نقش آن ها را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ستوده اند. البته لازمه آنلاین بودن در فضای رسانه ای داشتن امکانات سخت افزاری و مهم تر از آن متغیری به نام سواد رسانه ای است در غیر این صورت برچسب آفلاین ها نمی تواند دستاوردی به ارمغان آورد. به طور کلی هدف این مقاله بررسی و تحلیل جایگاه سواد رسانه ای در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری با تأکید بر استان مازندران است. سؤال اصلی مقاله این است که آیا در عصر اطلاعات و ارتباطات سواد رسانه ای جایگاهی در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری استان مازندران دارد؟ فرضیه مقاله این است که بین سواد رسانه ای و مدیریت و برنامه ریزی گردشگری در استان مازندران رابطه وجود دارد. روش این مقاله پیمایشی – توصیفی است. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای ادبیات نظری سواد رسانه ای ب ا اس تفاده از روش اسنادی و برای بخش میدانی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه ی آماری این مقاله فعالین گردشگری استان مازندران هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 365 نفر از فعالین گردشگری استان مازندران تعیین شد و پاسخگویان به طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سواد رسانه ای در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری استان مازندران تنها در حد انتشار عکس ها و تصاویر جاذبه های گردشگری و ارائه برخی خدمات گردشگری نقش دارد.