فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
مقاصد گردشگری و جوامع آنها درصدد یافتن راه های جدیدی برای رقابت در بازار گردشگری هستند و گردشگری شبانه به عنوان یکی از این راه ها در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. شهر شیراز به عنوان یکی از کانون های اصلی گردشگری در کشور، پتانسیل های قابل توجهی در این زمینه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مطلوبیت گردشگری شبانه از دیدگاه گردشگران شهر شیراز می باشد. جامعه ی آماری تحقیق، گردشگران وارد شده به شهر شیراز در فروردین 1396 بوده که حداقل به مدت سه شبانه روز در این شهر اقامت داشته اند. حجم نمونه معادل 400 نفر بوده و گردآوری داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه صورت پذیرفته است. پرسشنامه دارای سه بخش شامل مشخصات عمومی گردشگران، ارزیابی گردشگران از میزان مطلوبیت عوامل محیطی و جاذبه های گردشگری شهر شیراز در ساعات شبانه و نظر گردشگران در خصوص میزان اهمیت عوامل محیطی و جاذبه های مختلف در توسعه-ی گردشگری شبانه بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های رتبه های علامت دار ویلکاکسون، فریدمن، من-ویتنی، کروسکال والیس، رگرسیون ساده و چندگانه صورت گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، در میان متغیرهای محیط شبانه ی شهر شیراز، متغیرهای «آب و هوا» و «زیبایی منظر شبانه» از دیدگاه گردشگران مطلوبیت بیشتری داشته اند. در میان جاذبه های مختلف، مطلوبیت شبانه ی بناها و آثار تاریخی در رتبه ی نخست و مطلوبیت شبانه ی جاذبه های فرهنگی، باغ ها و پارک ها، فضاهای تفریحی و جاذبه های مذهبی به طور مشترک در مرتبه ی بعدی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون نشان می دهد که 30.9 درصد از واریانس «رضایتمندی گردشگری» به وسیله ی واریانس متغیرهای «مطلوبیت محیطی» و «جاذبه های گردشگری شبانه» تبیین می شود. همچنین، 54.4 درصد از واریانس «وفاداری گردشگری» به وسیله ی «رضایتمندی گردشگری شبانه» تبیین می شود.
تبیین فرایند همکاری های قلمرویی در بهره برداری از قنات (مورد مطالعه: قنات حسن آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
382 - 395
حوزههای تخصصی:
ویژگی برجسته قنات حسن آباد به نقش آن در ایجاد همکاری های بین قلمرویی برمی گردد که میان سه حوزه مهریز، ده نو و حسن آباد در طول 40 کیلومتر پدید آمده و استمرار یافته است. مراقبت از قنات حسن آباد تا آخرین چاه که در قلمروی مهریز واقع است صورت می گیرد و دو قلمروی پایین دست در آن مشارکت دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با روش نظریه زمینه ای به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه جریان آبی مانند قنات حسن آباد توانسته است به همگرایی اجتماعی و همکاری میان سه قلمروی ذینفع منجر گردد؟ به این منظور مصاحبه شوندگان از مناطق پایین دست و بالادست با روش گلوله برفی انتخاب شدند و پرسش ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سپس در مورد داده های میدانی، کدگذاری باز و محوری انجام شد و نهایتاً کدگذاری انتخابی صورت گرفت. روابط میان مفاهیم در مدل مفهومی نشان داده شد و به صورت یافته های پژوهش شرح داده شدند. در منطقه نفوذ قنات حسن آباد، مدلی حاکم است که آن را مدل «سود مشترک» نامیده ایم. در این مدل، مجموعه ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی به گونه ای ساختارمند منافع بالادست و پایین دست را به یکدیگر گره می زنند. یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در این مدل، گستردگی فضایی قنات است که به قنات، نوعی ویژگی قلمرو گریزی می دهد. درنتیجه، دینامیک قنات به کمرنگ شدن قلمرو و به تبع آن کاهش هویت قلمرویی منجر می گردد و همین امر، امکان همکاری در دو سوی مرزهای قلمرو را آسان تر می کند.
ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرداری تهران به تهیه و اجرای طرح هایی در ابعاد محله و ناحیه پرداخته است تا امکانات شهری راحت تر در اختیار شهروندان قرار بگیرد. یکی از مهم ترین این طرح ها، طرح مدیریت ناحیه محوری شهرداری تهران است. زمانی که این طرح اجرا شد (1387)، استقرار شهرداری الکترونیک از اهداف آن بود. درواقع ناحیه محوری مهم ترین طرح مدیریت پایین به بالا، تمرکززدا و مشارکتی است که برای رفع نابسامانی ها و مشکلات توسعه اجتماعی و فضایی شهر تهران طرح ریزی شد. هدف مقاله کاربردی حاضر ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور است. در تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به منظور شناسایی شاخص های مهم از روش دلفی فازی و نظر خبرگان استفاده شد. سپس بررسی شاخص های پژوهش از نظر اهمیت و تأثیر، به کمک تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری صورت گرفت و مدل مفهومی این مقاله ارائه شد. با استفاده از مدل ویکور، نواحی شهرداری مناطق 6 و 15 از نظر شاخص های پژوهش رتبه بندی و مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای آماری SPSS، SPLS و ترسیم نقشه ها در نرم افزار ArcMap صورت گرفت. نتایج تحلیل براساس مدل ویکور نشان می دهد وضعیت نواحی منطقه 6 از منطقه 15 بهتر است و بالاترین رتبه ها برای نواحی 1 و 5 شهرداری منطقه 6 با امتیاز Q 957/0 و 1000 است. همچنین با استفاده از SPLS در این پژوهش، برازش مناسب مدل های اندازه گیری در سطح نمونه مورد مطالعه تأیید شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقای یکسان همه ابعاد (منابع انسانی، اقتصادی، جغرافیایی و...) مدیریت همه جانبه شهرداری ناحیه عملی شود که تحقق این مهم مستلزم تعاملات دائمی، کارآمد و مستمر با نهادهای بالادستی و پایین دستی است.
تحلیل شاخص های قدرت نظامی واحدهای سیاسی- جغرافیایی در عرصه نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بحث در خصوص شاخص های قدرت نظامی و چگونگی انتخاب آن ها که بر نحوه ارزیابی ما از قدرت نظامی خود و دیگران اثر می گذارند، می پردازد. قدرت نظامی یکی از عناصر بنیادین در سیاست بین الملل است که موضوع و ابعاد آن همواره مورد توجه دولت مردان بوده است. سؤال الی مقاله این است که شاخص های اصلی سنجش قدرت نظامی کشورها کدامند و این که آیا استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها می افزاید؟ برای پاسخگویی به سؤال فوق فرضیه ای را که در صدد تحلیل و بررسی آن هستیم این است که مهم ترین شاخص های سنجش قدرت نظامی کشورها، اندازه نیروهای مسلح و تولید ناخالص داخلی آن ها است. استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها می افزاید. روش انجام این پژوهش بررسی اسناد و مدارک علمی با رویکرد زمینه ای، تحلیل محتوی با هر دو رویکرد ژرفانگر و پهنانگر و روش تحقیق نیمه تجربی کمپل است. برای انجام تحقیق، 84 نفر از دانشجویان دوره نوزدهم دافوس آجا به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده و آزمایشات در طول ترم پائیزه سال تحصیلی 88- 1387 طی شش مرحله تکمیل گردید. در این آزمایش ها، نمونه آماری به عنوان پیش آزمون و پس آزمون عمل می کرد. نتایج مقاله نشان می دهد که مهم ترین شاخص های سنجش قدرت نظامی کشورها، نیروی انسانی و بودجه دفاعی آن ها است (پذیرش فرض اول تحقیق) لیکن برخلاف باور اغلب تحلیلگران، استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها نیافزوده و تنها اطمینان تحلیلگران نسبت به یافته های خود را افزایش می دهد (رد فرض دوم تحقیق).
ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده در مقابل مخاطرات طبیعی مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
در پی تغییرات سریع شهرها بخشی از بافت های شهری به علت فرسودگی نتوانسته اند با محیط خود و خدمات دهی به ساکنین ارتباط برقرار کنند. امروز آسیب پذیری بافت های فرسوده در برابر سوانح طبیعی به عنوان مسئله ای جهانی پیش روی مدیران شهری قرارگرفته است. با توجه به شرایط و موقعیت بافت فرسوده شهر سمنان و توجه نکردن و رسیدگی نامناسب شرایط تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی در وضعیت نابسامانی قرار دارد. این پژوهش به ارزیابی میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در برابر حوادث طبیعی با توجه به کاستی هایی که در زمینه های کالبدی، نهادی، زیست محیطی، اقتصادی و... می پردازد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نظر روش بررسی توصیفی-تحلیلی است. برای ارزیابی ابعاد مختلف تاب آوری محدوده موردنظر از روش دیمتل فازی برای میزان ارتباط معیارها و از روش ANP فازی برای اولویت بندی نقاط ضعف موجود در بافت فرسوده شهر سمنان در مبحث تاب آوری بهره گرفته شده است و پس از سنجش ابعاد تاب آوری در هفت معیار و زیر معیارها نتایج نشان داد که معیار اقتصادی با وزن (213/0) رتبه اول را کسب کرده و معیار جمعیتی و کالبدی نیز به ترتیب با اوزان (209/0) و (172/0) رتبه های دوم و سوم را کسب کرده اند. بنابراین مشخص شد اهمیت این مؤلفه ها در بین مؤلفه های دیگر بیشتر است. همچنین با توجه به یافته ها و مشاهدات پژوهش مشخص شد تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در وضعیت مطلوبی نیست و نیاز به توجه ویژه مدیران شهری دارد.
تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز، مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر همگام با رشد سریع شهرنشینی، کیفیت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا هدف از تدوین این مقاله تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهرداری تهران است. روش کار در این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و مشاهدات میدانی است. ابتدا با استفاده از داده های جرائم سرقت به کمک نرم افزار ArcGIS از طریق اکستنشن تخمین تراکم کرنل، کانون های جرم خیز مشخص گردید، سپس از بین جامعه آماری 400 پرسشنامه به شیوه تصادفی در کانون های جرم خیز تکمیل گردید. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار spss و روش های آماری t تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که متوسط میانگین رضایتمندی ساکنین در ابعاد اجتماعی- فرهنگی 63/2، اقتصادی 98/1، امنیت 56/2، دسترسی به مراکز خرید روزانه 86/2، دسترسی به مراکز تفریحی 65/2، دسترسی به مراکز آموزشی 43/2، زیست محیطی 33/2، زیرساخت های شهری 83/2، مسکن 37/2، حمل ونقل و ترافیک 58/2 و حکمروایی شهری 24/2 در سطح پایینی قرار دارد. هم چنین برای بررسی ضرایب همبستگی ابعاد کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری از همبستگی پیرسون استفاد شد. این آزمون نشان داد که ابعاد یازده گانه کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری رابطه ی مستقیم و معناداری دارد، یعنی با افزایش هر یک از ابعاد کیفیت زندگی بر میزان کل کیفیت زندگی شهری نیز افزوده می شود. در نهایت نتایج نشان داد که مطلوبیت کیفیت زندگی شهری در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهر تهران با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفه ها خیلی ضعیف بوده است، بنابراین این بخش از شهر تهران از کیفیت زندگی پایینی برخوردار است.
شناسایی و تحلیل الگوی فضایی سکونت گزینی مهاجران خارجی در فضای روستایی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
728 - 739
حوزههای تخصصی:
برای ایران که در طی چهل سال اخیر تغییرات مهم جمعیتی را تجربه کرده، مهاجرپذیری از موضوعات مهم جمعیتی و سیاسی آن به شمار می آید. گر چه در طی سال های پس از انقلاب، ایران شرایط ثبات دایمی را تجربه نکرده و به طور مستمر با مسایلی مانند جنگ و تهدید و تحریم رو به رو بوده است، اما تاکنون مأمن پناهندگان کشورهای همجوار و غیرهم جوار بوده است. این مهاجران پناهندگانی هستند که نتیجه جنگ و ناآرامی داخلی و بین المللی و یا حوادث طبیعی در کشورهای افغانستان، عراق و پاکستان هستند. به جز این سه گروه عمده، مهاجرانی از سایر کشورها نیز در نواحی شهری و روستایی حضور دارند. در این پژوهش برای شناسایی الگوی فضایی سکونت گزینی مهاجران از آماره موران I استفاده شده و برای نمایش محلی نقاط داغ ترکیب جمعیتی مهاجران، از آماره *Getis-Ord Gi استفاده شده است. نتایج پژوهش به ما نشان داد که الگوی سکونت گزینی هم در نواحی روستایی و هم در نواحی شهری، از تمرکز به سمت پخش در حال حرکت است. همچنین در بررسی محلی شاخص ترکیب جمعیت اتباع به ایرانی برای نواحی روستایی 27 شهرستان با امتیاز 3 و برای امتیازهای 2 و 1 هر کدام سه شهرستان شناسایی شده و 34 شهرستان با امتیاز 3 ،10 شهرستان با امتیاز 2 و 10 شهرستان با امتیاز یک در نقاط داغ شاخص قرار گرفته اند.
تحلیلی بر جمعیت پذیری و توسعه شهری با تأکید بر پایداری منابع آب (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، در مرحله اول به ارزیابی پایداری منابع آب شهر یزد براساس مدل های توسعه شهری پایدار پرداخته شد و سپس جمعیت بهینه یزد براساس تأمین آب مورد نیاز در سال 1395 تعیین شد. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی (اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای اطلاعات کمی) استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، فرم های پایدار شهری بررسی و در ادامه، مدل های پایداری منابع آب شناسایی شد. وضعیت منابع آبی استان، دشت یزد-اردکان و شهر یزد با استفاده از اسناد مرتبط تعیین و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه تولید و مصرف آب محاسبه شد. نتایج پژوهش، نشان می دهد دشت یزد-اردکان فقط 2 درصد از منابع آب زیرزمینی استان را دارد؛ در حالی که 58/82 درصد جمعیت شهری استان، در شهر یزد ساکن اند و 80 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می شود که متعلق به آب انتقالی از زاینده رود در فاصله 330 کیلومتری است؛ بنابراین برای تعیین اندازه بهینه جمعیت و پایداری شهر بر اساس مدل های ویلیامز و هال، شهر یزد در ارتباط با منابع آبی، شهر پایداری نیست و براساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ، ادامه حیات در آن ممکن نیست و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (آب انتقالی از زاینده رود) 59000 نفر جمعیت مازاد دارد. از این رو، باید در جهت کنترل جمعیت از یک سو و مصرف بهینه آب از سوی دیگر، تدابیر لازم اندیشیده شود.
مدل سازی معادلات ساختاری موانع و چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی مطالعه موردی: آرامگاه شمس تبریزی در خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
گردشگری عامل مهم اشتغال زایی و ایجاد درآمد است و می تواند به عنوان راهکاری برای توسعه اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی جوامع باشد. گام نخست در توسعه گردشگری، شناسایی موانع و چالش های آن است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد تا شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در منطقه موردمطالعه گردد. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. نمونه آماری پژوهش ۳۸۳ نفر از ساکنان محلی شهر خوی در سال ۱۳۹۶ بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی بهره گرفته شد. برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تائید فرضیه اصلی و فرضیات فرعی تحقیق می باشد. نتایج بیانگر آن است که اثر و تأثیر عوامل و شاخص های امکانات زیرساختی و زیر بنائی دولتی، بهداشت و کیفیت محیط، جاذبه های گردشگری و مدیریت شهری بر توسعه گردشگری معنادار و مثبت بوده و نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که عوامل مذکور جزء چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی شهر خوی می باشند و اقدامات کالبدی انجام شده در راستای توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی به ویژه از طریق شمس تبریزی مناسب و کافی نبوده است.
تحلیل ساختار فضایی شهر با تأکید بر خصلت همپیوندی و اتصال فضایی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
25 - 40
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی حاکم بر شهرها به روابط متقابل و عوامل مختلفی بستگی دارد و این روابط در مقیاس شهری بزرگ، دارای پیچیدگی و درهم تنیدگی خاصی است. لذا اهمیت نگرش به ساختار فضایی شهر، دارای اهمیتی زیادی است. کلان شهر تبریز همچون سایر کلان شهرهای ایران با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگی های کالبدی و فضایی و در نتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن شده است؛ هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت ساختار فضایی کلان شهر تبریز با روش چیدمان یا پیکره بندی فضایی است. روش پژوهش به صورت کمی و از نوع توصیفی-تحلیلی است. محدوده مورد مطالعه کلان شهر تبریز و واحد تحلیل محورهای اصلی و شریان های درجه یک و درجه دو شهر بوده است. داده های مورد استفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. روش تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک تحلیل چیدمان فضا و تحلیل اصول هم پیوندی، اتصال و انتخاب بوده است. همچنین بعد دیگر روش تحلیل توجه به ابعاد عملکردی فضا در قالب پراکندگی کاربری های تجاری و خدماتی و همچنین نظریه حرکت طبیعی بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هم پیوندی مسیرهای منتهی به مرکز شهر و بخصوص بازار مرکزی شهر به میزان 85/0، بیشتر از سایر بخش های شهر است و این هم پیوندی در محور امام خمینی (ره) و محورهای منتهی به آن از میزان بیشتری برخوردار بوده است. از نظر اصل اتصال و انتخاب نیز دو محور امام خمینی (ره) و 22 بهمن با مقدار 21 و 2/1 از میزان بالاتری برخوردار است. در نتیجه انتقال عملکرد و تمرکز حرکت از مرکز شهر به طرف غرب در امتداد مسیرهای اصلی و امکان شکل گیری هسته های عملکردی در طول این محورها پیش بینی می شود.
نوزایی شهری رویکردی نوین جهت احیا و ارتقا کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: محدوده میدان امام علی (ع) شهر اصفهان و بافت پیرامون آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
141 - 154
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر رشد بی رویه و ناهماهنگ محیط شهری به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری، بافت های تاریخی و ارزشمند و انسان تأثیرگذار بوده است.÷ وسعت زیاد بافت های قدیمی و فرسوده و معضلات پیچیده آن ها و تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی شهری، مسئولان شهری را وادار به اتخاذ رویکردهای جدید در جهت مقابله با این معضلات کرده است. رویکردهای مرمت و بهسازی درگذر زمان تکامل یافته اند که از جدیدترین رویکردها می توان به نوزایی شهری اشاره نمود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کیفیت زندگی شهری در محدوده پیرامونی بافت تاریخی میدان امام علی (ع) اصفهان بر اساس سه معیار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با رویکرد نوزایی شهری می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری ساکنین محدوده موردمطالعه و متخصصین شهری می باشند که 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه ها بین آن ها توزیع شده است. از طریق روش سوات به تحلیل وضعیت موجود پرداخته و زیرمعیارهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و همچنین گزینه های نوزایی شهری از طریق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) اولویت بندی گردیده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین معیار در جهت ارتقا کیفیت زندگی، معیار اقتصادی با وزن 41/0 و در رده بعد معیار کالبدی با وزن 31/0 و درنهایت معیار اجتماعی با وزن 25/0 می باشد. در زیر معیار اجتماعی میزان رضایت از محله، در زیر معیار اقتصادی بازار مسکن و زمین، در زیر معیار کالبدی نظارت بر ساخت وساز جدید و در گزینه های نوزایی شهری برنامه های توسعه مناسب و انعطاف پذیر از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه شناخته شده اند. بر این مبنا راهکارهایی همچون برقراری تعادل بین عملکردهای بافت از طریق تزریق فعالیت های تجاری و گردشگری، تدوین ضوابط شهرسازی با در نظر گرفتن اقتصاد زمین، نظارت بر نظام انسانی در ساخت وسازهای جدید برای جلوگیری از کم ارزش شدن بناهای باارزش جهت احیا مجدد این محدوده می تواند ارائه گردد.
مدل سازی مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
229 - 247
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست شهری معیار سنجش و اندازه گیری درجه مناسب بودن محیط زیست انسان است. درواقع میزان توان محیط برای شکل گیری نیازهای افراد جامعه و پاسخگویی به آن محسوب می ِشود و از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد. با توجه به تغییرات شاخص های محیطی در مناطق شهری، هدف اصلی این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری است. به منظور مدل سازی هریک از شاخص ها از داده های میدانی مکان مبنا و تصاویر ماهواره ای استفاده شد. شاخص ها شامل دو بعد طبیعی و انسان ساخت است. برای تلفیق شاخص ها و مدل سازی کیفیت محیط زیست شهری با توجه به ماهیت مباحث کیفی و محیطی که با عدم قطعیت همراه است، از منطق فازی استفاده شد. در شهر تهران به دلیل تراکم بالای جمعیت و فعالیت، محیط زیست شهری اهمیت زیادی دارد. بدین منظور مناطق 3، 6 و 11 شهر تهران انتخاب شدند. این مناطق در امتداد شمالی-جنوبی شهر تهران قرار دارند. نتایج نشان می دهد تغییرات کیفیت محیط زیست شهری در منطقه موردمطالعه روندی شمالی-جنوبی دارد. کیفیت محیط زیست شهری نیز از شمال به جنوب کاهش می یابد. از نظر تغییرات زمانی در دو فصل بهار و تابستان در مقایسه با دو فصل پاییز و زمستان کیفیت محیط زیست شهری وضعیت بهتری دارد؛ بنابراین تابعی از زمان و مکان محسوب می شود. نتایج تحلیل حساسیت نشان می دهد تأثیر تغییر ورودی ها بر نتیجه مدل در همه متغیرها بین 2 تا 17 درصد است. نتایج مدل سازی نیز از یک یا چند متغیر خاص تأثیر نمی پذیرد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت نتایج مدل سازی قابل اعتماد است.
The Role of Creative Tourism in Sustainable Development of Rural Areas (Case Study: Historic-Cultural Villages in North-West of Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Ineffectiveness and unsustainability of classic approaches to respond to socioeconomic challenges in rural areas is one of the biggest barriers to sustainable development and achieving its goals. Hence, modern tourism as a new strategy has been able to be effective in the evolution of sustainable development in rural areas. Such that today emergence of postmodern tourism has made the tourists be more willing to use cultural attractions and unique experiences in tourism destinations, and the big entertaining places are not attractive to them anymore. On the other hand, rural areas have constantly faced difficulties in attracting tourists because of poverty and economic problems; therefore, creative tourism has been presented as an appropriate approach in developing rural tourism, since it does not need huge investments and uses the existing cultural and natural aspects. Therefore, the present study aims at investigating the role of creative tourism in rural sustainable development and ranking the sample villages according creative tourism components. Design/methodology/approach- The present study is an applied study with regard to function and is a descriptive-analytic study with regard to its nature. We used field and library methods based on observation and questionnaire for data collection. Validity of the questionnaire items was confirmed by experts and using Cronbach alpha formula (0.856). The statistic population includes the households of six historic-cultural villages in northwest of Iran; 313 household heads were randomly selected using the Cochran formula. Statistical tests such as one sample t-test, multi-variate linear regression, and Kruskal–Wallis test were used for data analysis. Findings- The results indicated that the mean values are higher than 3 for all the components of creative tourism except risk taking which is 2.99; the components are also significant at 0.01 level indicating desirable conditions of the target villages with regard to creative tourism. Investigation of regression fitness model indicated that 0.83 of the positive effect of tourism on rural sustainable development is due to creativity in tourism. Also, according to beta values, among the five components of creative tourism, participation (0.286) and and risk taking (0.181) were the most and least effective factors in rural sustainable development through tourism, respectively. The results of Kruskal–Wallis test indicated that Kandovan (65.257) was at the first rank and Varkaneh (41.71) was at the sixth rank with regard to creative tourism and the consequent sustainable development.
تبیین مدل تفسیری-ساختاری عوامل موثر بر بازآفرینی محله ها، با تاکید بر فضاهای عمومی هم پیوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی هم پیوند، شبکه ای ساختاریافته از فضاهای عمومی است که در طراحی فرم بافت، احیا عملکرد و هویت بخشی محله های ناکارآمد و کهن کارایی دارد. تبیین عوامل اثرگذار بر بازآفرینی این محله ها از طریق فضاهای عمومی هم پیوند، چگونگی تعامل میان آنها، هدف این پژوهش است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی بوده و برای دستیابی به آن بدنبال ارایه مدلی منتج از تعامل عوامل در سطوح مختلف و تعیین درجات متغیرهای نفوذ تا وابسته است. روش استخراج عوامل دلفی، و مدلسازی، تفسیری-ساختاری است. گردآوری اطلاعات اسنادی، مصاحبه های تخصصی و ماتریس های ساختار یافته است. دستاورد اصلی پژوهش طراحی مدلی سه سطحی است که در این مدل سطح اول به عوامل بنیادین ، سطح دوم به ویژگی های ساختاری و سطح سوم به دستاوردهای فضاهای عمومی هم پیوند در فرآیند بازآفرینی اختصاص دارد. ایجاد شبکه ای از گره ها و جریانها (مخصوصا شبکه پیاده روها)، سرمایه گذاری فضاها یا ساختمانهای تاریخی، اتصال فضاها و دسترسی پذیر نمودن آنها از طریق مسیرهای پیاده یا معابر حاکی از عوامل بنیادین (متغیرهای نفوذ) فرآیند بازآفرینی محله ها است، که با مدلسازی اتصالات و معابر و توسعه و تکمیل عملکردها پیوند یافته و دستاورد آن ایجاد آگاهی از فضا و هویت بخشی (متغیرهای وابسته) است.
بررسی پایداری محیطِ کالبدی در محله های فقیرنشین با تأکید بر سرمایه اجتماعی (نمونه موردی: محله زمزم شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
13 - 24
حوزههای تخصصی:
امروزه در رویکردهای گوناگون توسعه شهری، سرمایه اجتماعی بعنوان عامل اصلی و شرط لازم جهت توسعه محله ای و کاهش فقر مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو بررسی سرمایه اجتماعی بخصوص در محله های فقیرنشین ضروری است. هدف این پژوهش تحلیل وضعیت و رابطه سرمایه اجتماعی با پایداری محیط کالبدی در محله فقیرنشین زمزم از منطقه 17 شهر تهران به منظور کسب شناخت لازم و ارائه راهبردهای مناسب می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه خانوار گردآوری شد. حجم نمونه به روش کوکران و برابر با ۲۵۰ خانوار تعیین شد و نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. اندازه گیری شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محیط کالبدی با استفاده از مدل SAW انجام شد. وزن شاخص ها نیز با روش AHP گروهی و با پرسش از ۱۵ خبره دانشگاهی در رشته های مرتبط بدست آمد. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد مقدار شاخص کلی سرمایه اجتماعی محله زمزم برابر با عدد 32/2 و در حد متوسط به بالا می باشد. مقدار شاخص کلی کیفیت محیط کالبدی نیز برابر با ۷۱/۱ و بیانگر وضعیت پایین و نامناسبی می باشد. ضریب همبستگی بین پایداری محیط کالبدی و سرمایه اجتماعی 48/0 و در سطح 05/0 معنادار است. ضریب تبیین نیز نشان داد که بیش از 80 درصد از میزان پایداری کالبدی ناشی از شاخص های اعتماد اجتماعی، مشارکت، همبستگی و شبکه اجتماعی است.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
اُلگوی «نقد و تحلیلِ فرآیند مبنا» در آثار مسکونیِ معاصر بر پایه مؤلفه های: «مأموریت بنا، اهداف، ضروریات عملکردی و کانسپت ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ شخصیت یک طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به مؤلفه ها و متغیرهای ویژه ای از جمله: مشاهده و جستار نمونه ها، نحوه یِ تحلیل و برخورد با نمونه ها، درگیری مستقیم و آغشته شدن با دغدغه مسئله طراحی و ... می باشد. نقد معماری و تحلیل آثار گذشتگان و نمونه های موفق و ناموفق، همواره نقش کلیدی در آموزش معماری بر عهده می گیرند. این که چگونه می توان از اطلاعات عددی و مفهومی، به اطلاعات بصری دست یافت یا به عبارت دقیق تر، «راز اثر هنری» را کشف کرد؛ تحلیل و نقدِ دانش بنیانِ «پروژه های موجود از لحاظِ نوعِ برخورد طراح با طرح و مسائل طراحی(از قبیل: عملکرد، سازماندهی، زمینه و ...)» و «نحوه یِ برقراری رابطه بین پروژه و بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی شهر» می باشد، این که طراح چه «اهداف، ضروریات و کانسپت هایی» را برای طرح خود برگزیده است و چگونه آنها در پروژه نهایی به نمایش گذاشته است.
تحلیل ساختاری موانع توانمندسازی اجتماع محور در مناطق اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله بان برز شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
22 - 32
حوزههای تخصصی:
پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می کنند. از این رو مقاله حاضر نیز با روش توصیفی-تحلیلی، عوامل و موانع اصلی در توانمندسازی ساختاری اسکان غیررسمی در محله بان برز شهر ایلام را مورد بررسی قرار می دهد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 38 شاخص در چهار حوزه آموزش، مشارکت، ظرفت سازی و هم افزایی نهادی برای تحلیل موانع ساختاری توانمندسازی محله بان برز استخراج گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون نیکوئی برازش، تحلیل عاملی و مدل تحلیلی اثرات متقابل/ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Mic Mac استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت محله بان برز از یک سیستم پایدار تبعیت می کند. از طرفی 41 درصد از توانمندسازی محله بان برز از طریق مؤلفه های ظرفیت سازی، هم افزایی نهادی، آموزش و مشارکت، قابل تبیین است. در این میان، مؤلفه «ظرفیت سازی» با مقدار ویژه 289/2 بالاترین واریانس (893/22) و بیشترین سهم را در تبیین توانمندسازی محله بان برز داشته است. بر اساس روش تحلیل اث رات متقابل/ساختاری، مولفه های امنیت(4064843)، اعتماد (4809443)، طولانی بودن فرآیند اداری تهیه و اجرای طرح ها (4957464)، و آموزش جوانان(4814855) مهم ترین موانع توانمندسازی اسکان غیررسمی هستند. در نتیجه، جهت توانمندسازی محلات اسکان غیررسمی، توسعه امنیت، آموزش ساکنین و تسریع در اجرای پروژه های عمرانی و اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام ضروری است.
بررسی تطبیقی الگوهای مکان - رفتار در مساکن قبل و بعد از زلزله روستای زلزله زده سرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
34 - 49
حوزههای تخصصی:
روستای سرند از توابع شهرستان هریس در زلزله آذربایجان شرقی 1391 دچار تخریب صد در صد گردید. هدف از پژوهش حاضر، شناخت و بررسی روند بازسازی و الگوی مسکن ارائه شده برای آسیب دیدگان و مقایسه آن با الگوهای پیشین و نیز ارزیابی تطبیقی الگوهای مکان-رفتاری در دو وضعیت قبل و بعد از زلزله و روشن شدن نواقص و مشکلات به وجود آمده جهت رفع آن در حوادث بعدی است. در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر، علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک موجود، از پیمایش محیطی نیز استفاده شده است، بدین منظور از روش اکتشافی توصیفی در کل پژوهش بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوهای مکان- رفتار بعد از زلزله مساکن روستای سرند تفاوت اساسی با الگوهای قبل از زلزله داشته و به دلیل شتاب زده بودن بازسازی توجهی به الگوهای سنتی و بومی و مشارکت اهالی روستا، همچنین معیشت روستائیان نشده است. علاوه بر این نتایج نشان می دهد زبان الگوی خانه های جدید (بعد از زلزله) در مقابل زبان الگوی خانه های سنتی، قرار دارد. همچنین در مورد الگوهای انسانی می توان نتیجه گرفت که الگوهای مکان-رفتار خانه های سنتی به الگوهای کالبد-عملکرد در خانه های جدید تقلیل یافته اند. لذا می توان گفت با همکاری و مشارکت دادن روستائیان در بازسازی و استفاده از تجربه و اندیشه آنان و به کارگیری اصول سنتی و بومی تا حد لزوم می توان تا حدودی زیادی از شدت مشکلات احتمالی در آینده کاست.
نقشه برداری ذهنی از فضای اول-مادی شهر، مطالعه ای تطبیقی از ساکنان سکونتگاه های رسمی و غیررسمی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای اول شهر، همان فضای مادی (فیزیکی) شهر یا در مطالعات نقشه های ذهنی، فضای ادراکی شهر است. این فضا نخستین بعد در مطالعات نقشه های ذهنی به شمار می آید که از دهه 1960 نظر پژوهشگران شهری را به خود جلب کرده است. تحلیل فضای ادراکی ساکنان شهر رویکردی مهم در مطالعات فضامندی نقشه های ذهنی است. در مطالعه حاضر شهر رشت از نظر دو طبقه اجتماعی شهری شامل ساکنان رسمی منطقه 1 و ساکنان غیررسمی منطقه 4 شهری تحلیل شده است. در این پژوهش، حجم نمونه 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های رسمی منطقه 1 و 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های غیررسمی منطقه 4 شهر رشت را شامل شده است. نمونه گیری به روش نظری و برداشت داده ها با استفاده از «مصاحبه و مشاهده» صورت گرفت. داده ها شامل نقشه برداری کروکی، یادداشت برداری و عکس برداری بود و تجزیه و تحلیل آن ها به روش ژئو تجسم تراکم سطوح در جی آی اس کیفی (QGIS) انجام شد. براساس نتایج پژوهش، در تحلیل فضای اول-مادی شهر رشت در نقشه ذهنی دوطبقه اجتماعی مورد مطالعه، فضا پاسخگوی نیازهای شهروندان طبقه متوسط شهری است. همچنین شکل گیری فضاهای جدید فیزیکی، تجاری، تفریحی، فرهنگی و... از الزامات شرایط زندگی مدرن این طبقه محسوب می شود. در این میان، ساکنان کم درآمد شهر در شکل گیری، تداوم و افول این فضاها نقشی ندارند.