فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
129 - 142
حوزههای تخصصی:
در فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی بخش عمده ای از فعالیت های روزمره ساکنین شکل می گیرند. از مهم ترین مسائل در جلب رضایت ساکنین، افزایش کیفیت محیط در مجتمع های مسکونی همراه با ایجاد آسایش حرارتی در محیط های سرپوشیده و باز می باشد، در همین راستا ضرورت توجه به مؤلفه های کیفیت محیط موجب گردید تا در پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضاهای باز و سرپوشیده بر آسایش حرارتی مجتمع های مسکونی، تلاش شود تا ضمن بررسی وضعیت موجود، زمینه شناخت و طراحی مطلوب تر را برای برنامه ریزان و طراحان این عرصه فراهم سازد. جامعه نمونه بر اساس شیوه نمونه گیری طبقه ای با در نظرگرفتن انواع ترکیب بندی فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی شهر تهران استخراج و گونه بندی گردید، از گونه پراکندهمجتمعآپادانا، از گونه نواری مجتمعنویسندگان، از گونه متمرکزمجتمعآ. اس. پ. و از گونه حیاط دار مجتمع پیکانشهرانتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، پیمایشی و شبه آزمایشی از نوع شبیه سازی است. داده های مربوط به نمونه های پژوهش با شیوه پیمایشی و سایر داده ها با استفاده از منابع مکتوب و مطالعات اسنادی به دست آمدند و ابزارهای گرد آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر کتاب ها و اسناد، نقشه هایGIS و خروجی های نرم افزار AutoCAD 2018 و برای شبیه سازی و مدل سازی، نرم افزارهای Revit Architectural 2018 وHoneybee 2018 وLadybug 2018 می باشند. در نرم افزارExcel 2013 بررسی و تحلیل تناسبات با کمک خروجی های شبیه سازی شده و نقشه های دو بعدی و سه بعدی انجام گردید و با روش منطق فازی در نرم افزارMatlab 2016 تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج بررسی مؤلفه آسایش حرارتی در چهار گونه بررسی شده، نشان می دهند نوع چیدمان فضاهای باز و سرپوشیده، تناسبات طول به عرض بین بلوک ها، جهت گیری و مصالح بر ارتقای مولفه آسایش حرارتی در فضاهای باز و سرپوشیده تأثیرگذار می باشند.
تحلیلی بر وضعیت پایداری محلات اسکان غیررسمی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ﺷﻬﺮی ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮ اﯾﻦ اﺻﻞ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻀﺎی ﯾﮏ ﺷﻬﺮ درون ﻣﺤﻠﻪ ﺷﮑﻞ می گیرد و بر پایه آن ﺗﺪاوم می یابد؛ ازاین رو، ﺗﻮسعه ﻣﺤﻠﻪ ای اﻗﺪاﻣﯽ ﮐﻠﯿﺪی درﺟﻬﺖ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺗﻮسعه ﭘﺎﯾﺪار ﻗﻠﻤﺪاد می شود. ازجمله مهم ترین بازتاب شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محلات آسیب پذیر (اسکان غیررسمی) در مرکز یا پیرامون شهرهاست که شهر اردبیل نیز در زمره این شهرها قرار می گیرد. در این شهر محلات اسکان غیررسمی را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای در مقایسه با سایر محلات شهری دانست که به لحاظ پایداری بسیارشکننده هستند . بااینکه ناپایداری به عنوان مشکل دیرینه و امر بدیهی در محلات اسکان غیررسمی است؛ اما مدیریت و بهبود وضعیت این محلات در یک برهه زمانی و به صورت هم زمان ممکن نیست؛ بدین منظور شناخت میزان شدت و ضعف ناپایداری به واسطه مقایسه تطبیقی و با تکیه بر مدل های مختلف تصمیم گیری بین مجموع محلات مزبور می تواند به عملکرد و تصمیم گیری بهتر مدیران شهری متناسب با اولویت مداخله در سطح این محلات به منظور توانمندسازی در راستای توسعه پایدار شهری کمک شایانی کند؛ از این رو ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، واکاوی و مقایسه تطبیقی وضعیت ناپایداری در محلات 15گانه اسکان غیررسمی شهر اردبیل با تأکیدبر معیارهای پایداری محله ای و اولویت بندی آن ها درجهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز ازطریق روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق منطبق بر محلات 15گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل است. به منظور سنجش پایداری محلات مورد مطالعه، شاخص های مربوط با استفاده از روش آنتروپی، وزن دهی و محلات هدف با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری، رتبه بندی شدند و برای دست یابی به اولویت بندی نهایی از تکنیک ادغامی کپ لند استفاده شد و درنهایت برای بازنمایی بهتر با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه ها ترسیم شدند. براساس سنجه های به کاررفته و نتایج به دست آمده از پیاده سازی تکنیک های مختلف تصمیم گیری به لحاظ معیارهای پایدار محله ای، محله «سلمان آباد» در رتبه نخست و محله «ایران آباد» با کسب کمترین امتیاز در رتبه آخر قرار گرفتند؛ بنابراین برنامه ریزی های توسعه محور متناسب با نقاط ضعف و قوّت و اولویت هر محله ضروری به نظر می رسد.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
39 - 50
حوزههای تخصصی:
در بیشتر موارد پرداختن به آینده با اتکا به پیش بینی و تحلیل روندها، مشکلات بی شماری در اجرای برنامه ها به وجود آورده است. این مشکلات در برخی موارد ناشی از بی توجهی به تأثیرگذاری نیروهای پیشران و عوامل کلیدی مؤثر بر تسهیل حل مشکلات و چالش های آتی است. با توجه به اهمیت خاص تأمین مسکن برای اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و لزوم برنامه ریزی نوین در جهت شناخت و مدیریت چالش های آینده، آینده پژوهی در این عرصه به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد نوین آینده پژوهی و اصول پارادایم هنجاری به بحث و بررسی در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می پردازد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می باشد. بدین منظور برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد؛ که در نتیجه آن 59 عامل اولیه مؤثر بر وضعیت آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر روند آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع به وسیله نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند. در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 59 عامل اولیه، 13 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. این عوامل به عنوان بازیگران اصلی، نقش کلیدی در بهبود وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز ایفا می کنند.
ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین فرآورده های لبنی مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
424 - 437
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین فرآورده های لبنی مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل سه جامعه کارکنان کارخانه شیر بیستون، فروشندگان محصولات لبنی و گاوداری های شهرستان کرمانشاه به تعداد 638 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. روایی پرسشنامه را 3 نفر از متخصصین گروه توسعه روستایی دانشگاه ایلام تأیید کردند و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 847/0تعیین گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون F یا تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی و رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای جریان اطلاعات و هماهنگی میان اعضای شبکه، بازاریابی و فروش، رضایت مشتری و حمل ونقل از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. با استناد به نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش توأم (همزمان) و آزمون F متغیرهای جریان اطلاعات و هماهنگی، بازاریابی و فروش، رضایت مشتری و حمل ونقل تأثیر معناداری بر عملکرد زنجیره تأمین دارند درحالی که دو متغیر هزینه و انعطاف پذیری از وضعیت مطلوب برخوردار نبودند. بنابراین پیشنهاد می گردد زنجیره تأمین برای بقای بهتر و استفاده گسترده راهبردهای مناسبی اتخاذ کند که دربردارنده فرآیندهای مختلفی مانند هزینه کمتر و انعطاف پذیری بیشتر در فضای کسب وکار باشد که باعث بهبود عملکرد کل زنجیره تأمین شود.
تحلیل تأثیرات مخاطرات محیطی بر پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی (مورد شناسی: روستاهای سروآباد کردستان و درمیان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
161 - 188
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت پایدار مناطق مرزی، لازمه مدیریت و سازگاری با تهدیدهای نوینی است که مختل کننده آن هستند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده، مخاطرات محیطی است که با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی کشور و همچنین، ضعف های متعدد اقتصادی، اجتماعی و نهادی در سطح محلی، می تواند با تبدیل شدن به بحران، موجب آسیب پذیری و برجای گذاردن تأثیرات نامطلوب بسیاری بر عرصه امنیت نواحی روستایی مرزی شود. دراین راستاپژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، به بررسی وضعیت آسیب پذیری پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی شهرستان سروآباد استان کردستان و درمیان استان خراسان جنوبی به واسطه تداوم مخاطرات محیطی و تبدیل شدن آن ها به بحران هایی پرداخته که معضلات بسیاری بر کیفیت زندگی، به عنوان هسته اصلی پایداری امنیت این نواحی برجای گذاشته اند. در این پژوهش آمیخته که در بخش کِیفی، با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند با مدیران، صاحب نظران و آگاهان محلی عرصه توسعه و امنیت نواحی روستایی مورد مطالعه و تجزیه وتحلیل آن ها با تکنیک تئوری بنیادی، داده هایی گردآوری و سپس، در بخش کمّی نیز به دنبال توزیع 100 پرسشنامه در میان این افراد و تجزیه وتحلیل آن ها با روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، به تأیید آن ها پرداخته شده است. مهم ترین یافته های به دست آمده نشان دادند که تداوم بحران های حاصل از مخاطرات محیطی در نواحی روستایی دو شهرستان مذکور، موجب ایجاد ناپایداری در ابعاد مختلف امنیتی مناطق موردمطالعه شده اند که این تأثیرات در 53 شاخص در قالب 3 عامل آینده ناپایدار امنیتی و معضلات سیاسی-نظامی، ناپایداری امنیت غذایی و محیطی-کالبدی و ناپایداری امنیت اقتصادی و اجتماعی و در سه عرصه اصلی ناپایداری امنیت ملی، ناپایداری امنیت انسانی و ناپایداری آینده امنیتی منطقه، جای گرفتند. در این میان ناپایداری امنیت در عرصه های اقتصادی و اجتماعی به واسطه تداوم بحران های محیطی موجود، بیشترین تأثیر را (بار کلی برابر با 0.492) بر ایجاد ناپایداری امنیتی مناطق روستایی مرزی موردمطالعه (وضع موجود و آینده) دارا بود.
ارائه مدل ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
189 - 212
حوزههای تخصصی:
مدیریت محیط زیست شهری با مسائلی روبه روست که حل بنیادین آن ها، نیازمند ارائه یک مدل جامع عملکرد مدیریت است. در حوزه عملکرد، معیارهای متعددی درجهت ارزیابی عملکرد مدیریت وجود دارد، اما این معیارها مدوّن نشده تا بتوان بر مبنای آن درباره عملکرد مدیریت محیط زیست شهری قضاوت کرد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و معیارهای ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست شهر تهران با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری(ISM) ، به مرحله اجرا درآمده است. این روش جزء روش های تجزیه و تحلیل سیستم هاست که به بررسی تعاملات میان عناصر سیستم می پردازد. به منظور خوشه بندی معیارها نیز از روش MICMAC استفاده شده است. تحقیق از حیث هدف، کاربردی و گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. از آنجایی که این روش مبتنی بر نظر خبرگان است، 10 نفر متخصص در زمینه مدیریت محیط زیست شهری، به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب و براساس نظر آن ها 8 معیار اصلی و 27 زیرمعیار شناسایی شده است. نتایج این مدل، معیارها را در سه سطح «ظرفیت سازهای رشد و توسعه»، «فرایندهای کلیدی» و «خروجی عملکرد» گزارش کرد که معیار «ظرفیت سازها» با بیشترین قدرت نفوذ و تأثیرگذاری، جزء اولویت های توجه و معیارهای محرک در ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست شهری تهران به شمار می روند. مدل ارائه شده قابلیت تعمیم به سایر نقاط شهری، با توجه به پتانسیل های موجود آن شهر را داراست.
The Analysis of the Ecosystem Capacity of Semirom County in the direction of Return Migration Planning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Return migration acts as a driving force of development and a key incentive of prosperity in rural areas by fulfilling their potentials. Rapid population displacement in developing countries including Iran, reveals the necessity of return migration planning. Semirom is a county in Isfahan province with the highest rate of emigration based on the 2011 Census enjoying sufficient potentials to change this trend. The overall purpose of this study is to analyze the ecosystem capacity of Semirom in order to develop a return migration planning. Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical. As such, this study can be categorized as an applied research. The environmental, social, economic, and managerial aspects are hereby considered. The questionnaire of Semirom situation assessment was analyzed using inferential statistics (t-test) by SPSS. Content analysis was conducted by interviewing officials using Atlas.ti software. Internal and external factors evaluation matrix and SOAR model were used to offer strategies. In the end, adaptive strategic alternatives are prioritized using the QSPM planning approach and policies for the realization of the return migration. Statistical population consists of the residents and authorities of Semirom county. Findings- The findings indicate that the most important factors affecting return migration are reinforcement of gardening, related industries and tourism attractions, improving the quality of welfare services, fostering the sense of belonging, and the availability of fertile soil and sufficient irrigation water. Accordingly, the strategy of "appropriate management of tourism and environmental spaces for proper utilization of natural resources" should be given priority. It is also suggested that proper utilization of natural resources and tourism along with the potential of eco-tourism can offer a great opportunity for sustainable employment. This requires efficient management of new approaches and providing a secure environment for investment and entrepreneurship. In other words, considering the potentials of tourism will improve the quality of amenities, infrastructure services and employment, which in turn can boost their quality of local life, and their willingness to stay permanently in their rural residence, which ultimately encourages immigrants to return to their homeland.
تبیین راهبردهای تاب آوری در بافتهای فرسوده شهری(نمونه موردی: بافت فرسوده شهرکرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
33 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش دست یابی به راهبردهای بازآفرینی پایدار بر اساس ابعاد تاب آوری در شهر کرج می باشد. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که جمع آوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای- اسنادی، بررسی های پیمایشی و مصاحبه با مدیران و مسئولین شهری صورت گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک SWOTET، مدل ویکور فازی و تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که وجود اراضی مستعد کشاورزی درون محدوده کالبدی شهر و پیرامون، موقعیت مناسب نسبت به بزرگراه تهران_ قزوین و در حال انجام بودن مطالعات طرح های بازآفرینی از جمله فرصت های موجود در بافت فرسوده شهر کرج می باشد. از سوی دیگر نبود امکانات مناسب اجرایی نمودن شورایاری در سطح کل محلات، علنی و شفاف نبودن مراحل اجرایی طرح های تهیه شده برای شهروندان و پایین بودن سطح بهداشت و کمبود امکانات خدماتی سه عامل تهدیدزای مهم برای بافت فرسوده شهر کرج به شمار می روند که بر اساس آن چشم انداز بازآفرینی بافت فرسوده شهر کرج بر اساس ابعاد تاب آوری بدین شرح تدوین شده است. باید بافت فرسوده شهر کرج بافتی با ساختار منسجم و ایمن که دارای زیرساخت، تأسیسات و تجهیزات شهری پایدار و تاب آور که دارای اجتماعات محلی پایدار و تاب آور با کارکردها و عملکردهای اقتصادی پویا به منظور مقابله و مواجهه با هرگونه بحران و مخاطره باشد. از جمله راهبردهای بر اساس مطالعات صورت گرفته شده نیز می توان به اصلاح ساختار دسترسی ها در محلات بر اساس رعایت سلسله مراتب راه ها به منظور ارائه خدمات رسانی در زمان بحران و مخاطره، ایمنی تأسیسات و تجهیزات شهری، مقاوم سازی تأسیسات و تجهیزات شهری، امکان سنجی دقیق نحوه مشارکت ساکنین در راستای اجرای برنامه های بازآفرینی و مدیریت بحران، مشخص کردن مسئولیت های مدیران شهری بر اساس برنامه های جامع مدیریت سوانح طبیعی، ایجاد بستر قانونی مناسب جهت مشارکت مردم در طرح ها و برنامه های بازآفرینی در جهت ارتقا تاب آوری اشاره نمود.
ارزیابی ظرفیت تاب آوری شهری در برابر خطر زمین لرزه با تأکید بر ابعاد اجتماعی و نهادی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
51 - 62
حوزههای تخصصی:
در دهه های آتی محرک اصلی خسارات و تلفات فزاینده ناشی از بلایای طبیعی، رشد جمعیت شهری و مایملک شهروندان در مناطق بلاخیز است. بزرگ ترین کانون ثقل جمعیتی ایران شهر تهران در قالب 22 منطقه شهرداری است که از طرف شمال و جنوب با تراکم بالایی از گسل های فعال احاطه شده است. از طرفی برای مقابله با مخاطرات طبیعی به ویژه زمین لرزه رویکردهای متعددی وجود دارد که رویکرد تاب آوری در ابعاد چهارگانه یکی از مهم ترین آن هاست. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ظرفیت تاب آوری شهری منطقه 12 تهران در برابر زمین لزره از لحاظ ابعاد اجتماعی و نهادی است، که براساس حد بهینه درسطح جهانی ارزیابی شده است. به منظور تعریف حد بهینه در این پژوهش، چنین فرض شد که مقدار عددی هر شاخص در مناطقی در سطح جهان را که تاکنون درآن بحران های متعددی اتفاق افتاده که در برابر آن تاب آور بوده اند (نظیر ژاپن و کالیفرنیا) می توان حد بهینه تاب آور بودن درنظر گرفت.روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. نتایج یافته ها حاکی از این است که در بین شاخص های اجتماعی، وضعیت شاخص ساختارسنی جمعیت، ساختار جنسی جمعیت بالاتر از حد بهینه محاسبه شده است. در مقابل، وضعیت پوشش سلامتی، فاصله ای زیاد با مقدار بهینه محاسبه شده دارد. در بین شاخص های مربوط به تاب آوری نهادی، همه شاخص ها فاصله محسوسی با مقدار بهینه دارند. در این بین، شاخص روابط نهادی با 46 درصد فاصله از مقدار بهینه وضعیت نامناسب تری دارد. بعد از آن، شاخص عملکرد نهادی با 41 درصد و بستر نهادی با 32 درصد فاصله از مقدار بهینه در رده های بعدی قرار دارند.
واکاوی شکل گیری سایبرپارک ها به عنوان فضاهای باز عمومی هوشمند شهری (مطالعه موردی: پروژه های پیشگام سایبرپارک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
855 - 877
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری محرک هوشمندسازی در حوزه های مختلف است که به ظهور الگوها و روابط نوینی میان مکان ها، انسان ها و افزارها منجر شده است. فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی با وجود چالش ها، فرصت های فراوانی را با ارائه خدمات گوناگون دیجیتالی در اختیار کاربران قرار می دهند. در این میان، سایبرپارک ها نوعی از فضاهای باز عمومی شهری هوشمند هستند که با هم آفرینی و برهم کنش های دیجیتالی، به منظور جمع آوری اطلاعات، انتقال دانش و به اشتراک گذاری تجارب شکل می گیرند. از آنجا که سایبرپارک فضای واقعی و مجازی را با هم ادغام می کند، می تواند تعادلی میان زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار کند؛ بنابراین با توجه به معضلات فعلی شهرها و رهیافت های نوین شهری، مطالعه نیازها، اولویت ها، الزامات و ملاحظات پیرامون پروژه های سایبرپارک ضروری است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی، مقایسه و تحلیل پروژه های پیشگام سایبرپارک به منظور استخراج مدل ها، اجزا و فرایندهای شکل گیری آن هاست تا بتوان به ُسوی توسعه و تکامل این فضا گام برداشت. با توجه به اینکه سایبرپارک مفهومی جدید و پیچیده و پروژه های آن نیز نوظهور است، در این پژوهش، با استفاده از ویژگی های تحلیل محتوایی و راهبرد پژوهشی مطالعات موردی، بررسی موشکافانه و نظام مند پژوهش ها، اسناد و مدارک مرتبط با این پروژه ها، اهداف و روش های اجرای سایبرپارک بیان شده است. در روند پژوهش، سه نمونه اصلی پروژه پیشگام سایبرپارک و زیرمجموعه ها و اجزای آن ها بررسی و تحلیل شده اند. همچنین نقش و جایگاه فضاهای باز عمومی، ذی اثران و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی به همراه روش های اجرا و اهداف شکل گیری سایبرپارک ها در نمونه های مطالعاتی بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد مهم ترین دستاورد سایبرپارک ها، تشویق مردم برای مشارکت، تعامل و هم افزایی در امور گوناگون جامعه، به منظور آفرینش محیط زیست شهری باکیفیت و درنتیجه ارتقای کیفیت زندگی در شهر است.
سنجش پراکنده رویی شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه پیش رو سنجش پراکنده رویی است، با این وجود از مواردی همچون افشاء هویت و ارائه کلیتی از تمام وجوه ادبیات این پدیده، عرضه معیارهای تمیز پراکنده رویی غربی از نمونه ایرانی آن و دست آخر پیشنهاد تعریف رویکردهای ابتکاری- غیرتنظیمی در کنار ابزارهای دستوری- نظارتی جهت مهار این مسأله می توان به عنوان اهداف فرعی آن نام برد. ترسیم تصویری درخور از میزان این پدیده با دو روش اسنادی جهت استخراج- تعدیل متغیرهای کمی و سنجش بر پایه تکنیک تحلیل عاملی همزمان با اعمال خصیصه های منحصر به فرد کیفی هر ناحیه آماری میسر شد که این تصویر نه تنها میزان بالای فشردگی را در نواحی مرکزی شهر نشان می دهد بلکه انطباق آن با نقشه هایی چون ادوار تاریخی گسترش فیزیکی کلانشهر و گونه های بافت شهری نیز به تبیین تک تک اشکال پراکنده رویی به اصطلاح ایرانی در شهر هدف و عوامل شکل دهنده هریک از آنان می پردازد.
تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی مورد: دهستان گلمکان شهرستان چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین استراتژی های ارائه شده در چارچوب توسعه پایدار روستایی، رعایت اصل تنوع در منابع درآمدی خانوارهای روستایی است. بر این اساس هر خانوار مجموعه ای متنوع از منابع درآمدی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی را برای بقا و بهبود استانداردهای زندگی خود تعریف می نماید. از این رو تحقیق حاضر به تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل خانوارهای روستایی است. حجم نمونه 258 خانوار در 15 روستا در دهستان گلمکان شهرستان چناران بوده است. متغیر مستقل «تنوع منابع درآمدی» است که به تفکیک بخش های کشاورزی و غیرکشاورزی به کمک 14 شاخص و متغیر وابسته «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی» است که در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی-کالبدی به کمک 48 شاخص کمی گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی 65.72% و پایایی آن با 83/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد تنوع منابع درآمدی موجب بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی گردیده است. به طوری که میانگین کیفیت زندگی در خانوارهای دارای منابع درآمدی غیرمتنوع با 2.94، در خانوارهای دارای منابع درآمدی نیمه متنوع با 3.18 و در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع با 3.45 بوده است (sig<0.05) . همچنین بررسی ها نشان می دهد تنوع فعالیت های کشاورزی به طور معناداری در بهبود کیفیت زندگی خانوارها موثر بوده است اما از آنجا که تنوع منابع درآمدی غیرکشاورزی با توجه به اینکه عمدتا مربوط به کارگری با سطح دستمزد پائین بوده است، نتوانسته بر بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی موثر واقع گردد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر ایجاد فضاهای چندعملکردی اجتماع پذیر در حوزه های شهری با رویکرد محلی- جهانی (مورد پژوهی: منطقه 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقای کیفیت فضای شهری، یکی از نیازهای اساسی جامعه شهری است. پدیده ی جهانی سازی، اتفاقی است که بر فضاهای شهری- محلی تأثیر خود را گذاشته و ضمن چند عملکردی بودن باید قابلیت جذب جمعیت و اجتماع پذیر شدن این حوزه را داشته باشند. هدف ارزیابی و تحلیل تاثیرات و نقش مؤلفه های فضاهای اجتماع پذیر و فضاهای چند عملکردی و ارتباط آن ها با رویکرد جهانی- محلی، منطقه 22 شهرداری تهران است. این پژوهش کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین برای ارزیابی منطقه 22 از تکنیک تصمیم گیری مدل AHP، با استفاده از نرم افزار Expert choice استفاده گردید. که حجم نمونه 225 نفر برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ که مؤلفه تحرکات استفاده کنندگان دارای بیشترین و شاخص های اخطلاط کاربری، دسترسی سواره از پیاده، دارای بیشترین اهمیت از نظر مفاهیم پژوهش را دارا بوده است. این روند نشان دهند هم راستا بودن نتایج در روند مؤلفه های هر دو مفهوم می باشد. Evaluation of the Effective Components on the Creation of Multi-Functional Communities in Urban Areas wit es in District 22, the AHP model decision making technique was used by Expert selection software. Conclusion: To estimate the sample size, Cochran formula and cluster sampling method were used to determine the appropriate components and indicators for creation of community spaces. The sample size was estimated to be 225 people. The analysis of the results of the research shows that according to the dimensions studied, the user's motivation component has the highest and user-defined indicators, pedestrian access is the most important for the concepts of research. This trend shows that the results are consistent in the process of the components of both concepts.
بررسی و تحلیل ویژگی های ساختاری دولت ایالتی کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کردهای عراق پس از هفت دهه مبارزه برای رسیدن به حقوق خود که آن را در قالب های مختلف از جمله استقلال، خودمختاری و فدرالیسم تعریف می کردند، بالاخره در اوایل دهه 90 میلادی و پس از شکست ارتش عراق از نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا و پایان دنیای دو قطبی حاکم بر جهان پس از جنگ جهانی دوم، موفق به تأسیس یک حکومت خودمختار در سه استان اربیل، سلیمانیه و دهوک شدند. این حکومت که در فرایند یک انتخابات آزاد در شمال عراق تشکیل شده بود ، تا سال 1994 توانست به شیوه متحد و یکپارچه اداره منطقه آزادشده را در دست داشته باشد. ولی با آغاز جنگ های داخلی سه ساله بین دو حزب پیروز در انتخابات سال 1992 این حکومت تجزیه گردید و هر کدام از دو حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی به مدت نزدیک به ده سال بر بخش هایی از سرزمین کردستان عراق حکم رانی نمودند. تا این که پس از حمله امریکا و انگلیس به عراق در مارس 2003 و تحولات فراوانی که هم در سطح منطقه و هم در سطح داخلی کشور عراق پدیدار گردید، دو حزب حاکم تصمیم به ایجاد یک حکومت متحد و یکپارچه در سرزمین های واقع در بالای مدار 36 درجه گرفتند. این مقاله درصدد است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و بر پایه قانون اساسی آن به بیان ویژگی های ساختاری دولت ایالتی کردستان عراق پس از سقوط صدام و نحوه توزیع قدرت در چارچوب فضای داخلی تحت قلمرو خود بپردازد.
تحلیل جغرافیایی ژئواکونومی جمهوری اسلامی ایران در معادلات جدید منطقه جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقاضای بیش از پیش انرژی از سوی کشورهای صنعتی و تلاش برای دسترسی به انرژی در رقابت های اقتصادی بین الملل، باعث توجه ویژه به مناطق انرژی خیز و تغییر دیدگاه های ژئوپلیتیکی نسبت به این مناطق شده است. هدف از این پژوهش، تحلیل و بررسی ژئواکونومی ج.ا.ایران در معادلات جنوب غرب آسیا است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده که با مراجعه به منابع کتابخانه ای و سایت های معتبر نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام گردیده است. کشور ج.ا.ایران به لحاظ قرار گرفتن بین دو حوزه مهم دریای کاسپین و خلیج فارس و دارا بودن منابع سرشار انرژی نفت و گاز و سایر ذخایر زیر زمینی و قابلیت های اقتصادی دیگر، در قلمروهای ژئواکونومی جدید، دارای نقش بی بدیل به ویژه در منطقه جنوب غرب آسیا و خلیج فارس است اما از رهبری ژئوپلیتیکی منطقه و قدرت تأثیرگذاری بر سیاست های انتقال انرژی برخوردار نیست.
کاربرد قاعده لاضرر در حفاظت از محیط زیست و معماری در راستای ارائه مدلی برای شهرسازی اسلامی و ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست و شهرسازی دو مقوله هم پیوند و دارای تأثیر و تأثر متقابل بوده که در ایران وضعیت استاندارد و مطلوبی نداشته و نیازمند برنامه ریزی بومی است. بی شک در کنار سازوکارهای موجود و تجربیات بعضا مطلوب داخلی و بین المللی در زمینه حفاظت از محیط زیست و معماری و شهرسازی پایدار بایستی از قواعد فقهی و اسلامی برای سامان بخشیدن به این حوزه و طرح اندازی استفاده کرد؛ اما مهم ترین نکته در بحث حفاظت از محیط زیست و معماری و شهرسازی جلوگیری از آسیب رساندن به محیط زیست و انسان ها است که در فقه اسلامی نیز این مسئله در قالب قاعده کلان فقهی لاضرر بیان شده است. هدف اصلی این مقاله بررسی چگونگی کاربرد قاعده لاضرر در حفاظت از محیط زیست و معماری در راستای ارائه مدلی برای شهرسازی اسلامی و ایرانی است. سؤال اصلی مقاله این است که آیا از قاعده لاضرر و لاضرار می توان برای حفاظت از محیط زیست و شهرسازی استاندارد و اصولی استفاده کرد؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سؤال اصلی در صدد تحلیل و بررسی آن هستیم این است که تخریب محیط زیست و شهرسازی افسارگسیخته و متراکم و ناقض حریم انسان ها و محیط زیست همگی معلول مدل های توسعه و شهرسازی غربی و غیربومی هستند و راه حل غلبه بر آن ها نیز در رجعت دوباره به همان مدل های توسعه غربی نیست. در فرهنگ اسلامی برای غلبه بر این دو مشکل بزرگ مهم ترین و اساسی ترین قاعده قاعده لاضرر است زیرا هم ظرفیت اخلاق و دین و هم فقه و قانون را در برابر ناقضان محیط زیست و شهرسازی غیر استاندارد و متناقض با حقوق انسان های و محیط زیست فعال و کارآمدتر می کند. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی – تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش برداری و مراجعه به منابع کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی و پژوهشی است.
مدیریت و برنامه ریزی سیستمی گردشگری پایدار در کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی گردشگری پایدار شهری در دنیای امروزین ضرورتی غیر قابل انکار و غیر قابل جایگزین یافته است. در این چارچوب با توجه به این گردشگری پدیده ای است که میان بخشی و به نوعی مخرج مشترک کل سیستم اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی یک کشور است در نتیجه تلاش برای شکوفایی آن نیز نیازمند مدیریت و برنامه ریزی سیستمی است. هدف این مقاله بررسی ضرورت مدیریت و برنامه ریزی سیستمی گردشگری پایدار در کلان شهرهای ایران است. سؤال اصلی مقاله این است که مدیریت و برنامه ریزی سیستمی گردشگری پایدار در کلان شهرهای ایران بایستی داری چه مدل و مشخصاتی باشد؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخگویی به سؤال اصلی در صدد تجزیه و تحلیل آن هستیم این است که برنامه ریزی سیستمی گردشگری پایدار در کلان شهرهای ایران بایستی همه نهادهای حاکمیتی کشور به ویژه نهادهای حوزه امنیت را در چرخه ای کارآمد و پویا با خود همراه سازد. روش انجام این مقاله ترکیبی است از روش توصیفی- تحلی و نیز روش سوات که عمدتا از این روش اخر برای تحلیل نتیجه گیری و دستاوردهای علمی پژوهشی مقاله استفاده می شود. نتایج مقاله نشان می دهد که مدیریت و برنامه ریزی سیستمی گردشگری پایدار در کلان شهرهای ایران پدیده ای پیچیده و پرچالش است که نیازمند مدیریت و برنامه ریزی دولت در سطوح قانون گذاری و دستگاه های اجرایی و نظارتی است.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و GIS
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
20-33
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به نقش روزافزون فعالیت های خدماتی در نظام شهرنشینی، مسأله چگونگی پراکنش مراکز خدماتی و نحوه دسترسی به خدمات این گونه مراکز از اهمیت فرآینده ای برخوردار است. از جمله خدمات شهری که امروزه کمبود و توزیع ناعادلانه آن در شهرهای کشور ما احساس می شود فضای سبز شهری است. در شهر جهرم اولویت های مکانی برای فضای سبز با مدل های تصمیم گیری و ارزیابی بهترین روش انجام نشده است. این پژوهش به بررسی مکان های بهینه فضای سبز شهری جهرم می پردازد. مکان یابی فضای سبز به عواملی همچون معیارهای فضای سبز موجود، تراکم جمعیت، شبکه ارتباطی، دسترسی به زمین های بدون استفاده و سایر کاربری ها وابسته است. برای این منظور در این تحقیق با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، وزن ها در لایه های مربوطه اعمال و مدل استخراج گردید. برای پهنه بندی زمین های خالی، پهنه ها به سه طبقه مطلوبیت کم، متوسط و بالا تقسیم شد. مطلوبیت متوسط با 45/45 درصد از مساحت زمین ها، در رده اول و مطلوبیت بالا و کم به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند. در روش ANP معیارها در چهار خوشه مطلوبیت، آسایش، جمعیتی و همجواری سازماندهی شدند. در این روش شاخص های نزدیکی به مراکز مسکونی و فاصله از پارک های موجود به ترتیب با ضرایب 319/0 و 193/0 بیشترین میزان اهمیت و شاخص های ابعاد زمین و دسترسی به ترتیب با ضرایب 006/0 و 017/0 کمترین میزان اهمیت را در فرآیند تصمیم گیری برای شناسایی پهنه های مناسب فضای سبز شهر جهرم اختصاص داده شد. بر اساس نتایج بدست آمده بهترین مکان ها برای پارک های آتی، اراضی بایر جنوبی و شرقی واقع در ناحیه دو و اراضی بایر جنوب غربی و شمال شرقی ناحیه سه از منطقه موردمطالعه می باشد. حدود 38 درصد زمین های بایر در شهر از درجه مطلوبیت متوسط و 65/31 درصد زمین ها از مطلوبیت بالایی برخوردارند.
ارزیابی قابلیت پیاده مداری معابر بافت تاریخی شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول دهه های گذشته، به واسطه اتکا بیش ازحد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از ساماندهی فضاهای پیاده، فرآیند روبه زوال مراکز شهرها شدت گرفته است، امری که برخلاف توسعه پایداری شهر است. ازدیاد گرایش به توسعه پایدار شهری باعث شده که شهرسازان تئوری نوشهرگرایی برای نجات مراکزی شهری مطرح کنند و مسئولان امور شهری طرح هایی را در راستای توجه به پیاده مداری که خود به نوعی از بطن نوشهر گرایی برمی خیزد را در دستور کار خود قرار دهند. مقاله حاضر نیز به دنبال بررسی قابلیت پیاده مداری معابر موجود در بافت تاریخی است؛ که در این راستا ابتدا نظر عابران پیاده در محدوده مورد مطالعه، در قالب توزیع 400 پرسشنامه در رابطه باکیفیت هفت شاخص اصلی قابلیت پیاده مداری، دسترسی، ایمنی، امنیت، مبلمان، جذابیت، حمل ونقل و فعالیت های اجتماعی موردسنجش قرار داده است و بر همین اساس معابر موجود در بافت تاریخی را با استفاده از تکنیک پرومته نوع دوم اولویت بندی کرده است که به ترتیب معابر بهشتی، خواجه نصیر جنوبی، اوحدی، امام خمینی و دانشسرا و... دارای بالاترین میزان قابلیت پیاده مداری هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنها 20% معابر موجود در محدوده ی بافت تاریخی دارای ویژگی های پیاده مداری می باشد.
مدل سازی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و برآورد آب قابل بارش، موردمطالعه: شهرهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش های رعد و برقی نوعی از رگبارهای غیر پایدار هستند که با یک حالت غیرعادی فوق العاده قوی، از جابه جایی اتمسفر ایجاد می شوند و از پدیده های مهم آب و هوایی در شمال غرب کشور محسوب می شوند. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی استان اردبیل با استفاده از تصاویر ماهواره ی و برآورد آب قابل بارش است. در این تحقیق از داده های ایستگاه های سینوپتیک، تصاویر ماهواره ای و هم چنین برای برآورد آب قابل بارش از باندهای 17 و 18 سنجیده مودیس استفاده شد.ه است تصاویر بارش های رعد و برقی روزهای 10/5/2010 و 18/6/2012 در نرم افزار ENVI4.4 پردازش و سپس در محیط ArcGIS درون یابی گردید. هم چنین نتایج درون یابی داده های زمینی نیز نشان داد که بیش ترین بارش های رعد و برقی در ایستگاه خلخال، کم ترین آن در ایستگاه مشکین شهر رخ می دهد و بارش های رعد و برقی استان در فصل بهار و اوایل تابستان اتفاق می افتد. نتایج حاصل از تحلیل داده های زمینی و تصاویر ماهواره حاکی از این واقعیت است که بارش های رعد و برقی مستخرج از تصاویر ماهواره ای به مراتب دقیق تر از داده های حاصل از طریق برداشت های زمینی است و نیز می توان نقشه های بارش های رعد و برقی را با سرعت و دقت، استخراج و درروند پیش بینی های مخاطرات جوی و برنامه ریزی بهینه منابع آب در استان اردبیل به کار گرفت.