فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری (طبیعی و انسانی) برخوردار می باشد. بااین وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی است. روش پژوهش به صورت اکتشافی و توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، برای نخستین بار، به منظور اولویت بندی و پهنه بندی منطقه موردمطالعه (استان کرمان) ازنظر توان توریسم، از پیاده سازی مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور (Vikor) در محیط GIS استفاده شده است. کارایی بسیار بالای مدل ویکور نسبت به مدل های پیشین (تاپسیس، و ...) در کسب نتایج با کمترین خطا و درنهایت قابلیت به کارگیری این نتایج در تصمیم گیری های نهایی توسط مدیران باعث انتخاب مدل مزبور گردیده است. نتایج حاصله از بررسی خروجی نهایی مدل ویکور حاصل از تلفیق و تحلیل لایه های مختلف اطلاعاتی نشان می دهد که شهرستان های کرمان، بم، جیرفت، سیرجان و رفسنجان به دلیل داشتن جاذبه های انسانی- فرهنگی و طبیعی گوناگون از توان بالاتری نسبت به سایر مناطق استان برخوردار هستند. همچنین، مناطق محروم تر و کمتر توسعه یافته استان مانند: فهرج، ریگان، رودبار جنوب، قلعه گنج، منوجان، کهنوج و ...، که با محدودیت های طبیعی و همچنین چالش های انسانی مواجه هستند؛ با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و جاذبه های انسانی- فرهنگی مناطق مستعدی جهت توسعه انواع توریسم (طبیعت گردی، فرهنگی، قومی، روستایی، ورزشی، سلامت، رویداد، برای دیدار بستگان، کشاورزی، نیاشناسی، فروشگاه کتاب، و ...) می باشند.
بررسی تأثیر رؤیت پذیری بر الگوهای مکث در میدان های شهری (مطالعه موردی: میدان نبوت نارمک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده فراگیر افراد از فضا به منظور فعالیت های اختیاری و اجتماعی بیانگر میزان موفقیت فضاهای شهری است. الگوهای استفاده از فضا شامل الگوهای مکث و حرکت استفاده کنندگان، عوامل تعیین کننده کارآمدی این فضاها محسوب می شود. بررسی رابطه پیکربندی فضایی و الگوهای رفتاری استفاده کنندگان نشان می دهد این عوامل از ساختار فضایی بستر پیرامونی فضا و میدان های دید ناشی از پیکربندی فضا متأثر هستند. در این میان، کارآمدی فضاهای شهری از دو عامل جذابیت فضا برای حضور و مکث و پشتیبانی ویژگی های بصری از فعالیت های افراد تأثیر می پذیرد. این نوشتار بر یافتن ارتباط ویژگی های بصری پیکربندی فضایی و کیفیت حضور انتخابی و ایستای افراد در میدان ها متمرکز است. این رابطه به کمک داده های حاصل از جریان طبیعی حرکت افراد، میزان دسترس پذیری و وضوح فضا در محدوده نارمک شهر تهران سنجش می شود. در این راستا، پس از مقایسه تطبیقی میدان های شهری شناخته شده محدوده و انتخاب میدان نبوت به عنوان نمونه مطالعه، با تقسیم فضای میدان به ریزفضاهای کوچک تر، رابطه میان ویژگی های پیکربندی فضایی شامل شاخص های ارتباط پذیری، هم پیوندی بصری، آنتروپی بصری، کنترل و کنترل پذیری بصری و کیفیت حضور انتخابی و ایستای افراد در فضا مطالعه شده است. به منظور دستیابی به این هدف، این نوشتار بر هم زمانی مشاهدات و مطابقت نتایج حاصل تأکید دارد و از تکنیک های مشاهده، ثبت الگوهای رفتاری و تحلیل بصری در روش نحو فضا با استفاده از نرم افزار Depthmap بهره می گیرد. نتایج این پژوهش بیان کننده رابطه شاخص های کنترل و کنترل پذیری بصری و الگوهای حضور ایستا در بخش میانی میدان نبوت است.
تحلیل تروریسم در منطقه خاورمیانه از منظر حقوق اسلام و حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم مفهومی غامض، پیچیده و چند بعدی، زمینه و زمانه پرورده بوده که بسته به منافع سیاسی، اقتصادی و حتی ایدئولوژیک، تفاسیر مختلفی از آن صورت گرفته است. در این راستا یکی از چالش های جدی امنیتی کشورمان این است که کشورهای استعمارگر غربی و حامیان تروریسم در منطقه خاورمیانه، اولاً تمدن اسلامی را با تروریسم مرتبط دانسته و عقبه رویدادهای تروریستی معاصر منطقه خاورمیانه را تفکرات و اندیشه های اسلامی اعلام نموده اند و ثانیا جمهوری اسلامی ایران را حامی گروه های تروریستی دانسته و از تحریم ها به عنوان ابزاری برای مقابله با ادعای خود در مورد ایران استفاده می کنند. با توجه به این وضعیت سؤالی مهمی که در این مقاله مطرح می شود این است که وضعیت جغرافیایی موجود فعالیت گروه های تروریستی در منطقه خاورمیانه چگونه است و حقوق اسلام و حقوق بین الملل تروریسم را چگونه نگریسته اند؟ روش انجام این مقاله توصیفی - تحلیلی است که در آن سعی خواهد شد با استفاده از منابع فقهی و حقوقی و نیز مقالات معتبر علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین موضوع پرداخته شود. این پژوهش پس از تعریف تروریسم از منظر حقوق بین الملل و حقوق اسلام و توصیف جغرافیای کنونی فعالیت گروه های تروریستی در منطقه خاورمیانه، رویکرد نظام حقوقی اسلام در مبارزه با تروریسم را به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نموده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که نظام حقوقی اسلام خشونت را ناروا دانسته و تحت عناوین گوناگون مجازات نموده است. جرم بودن بغی، ممنوعیت فتک، منع غیله و اغتیال، جرم بودن محاربه از یک سوی و صلح طلبی و سفارش بر حفظ امنیت و دستور به وفای به عهد در معاهدات بین المللی، حکم به جهاد تدافعی و ممنوعیت اقدامات ضد حقوق بشری در جهاد اسلامی از جمله مصادیق مبارزه اسلام با تروریسم و جرائم مشابه با این پدیده است و دلیل قاطعی مبنی بر عدم تأیید این پدیده شوم در دین اسلام است.
تحلیل فضایی زیرساخت های سبز با استفاده از اصول آمایش سرزمین (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از چالش هایی که بسیاری از شهر ها در نتیجه افزایش جمعیت و مصرف زمین، با آن مواجه اند، از بین رفتن سیستم پشتیبان حیات یا شبکه ی زیرساخت سبز است. حضور زیرساخت های سبز به اندازه زیرساخت های مصنوع برای جوامع مدرن ضروری است و از دست رفتن آن ها هزینه های پنهانی برای جامعه به دنبال دارد. از آنجا که زیرساخت ها سبز ارائه دهنده خدمات اکولوژیک متعددی برای سکونتگاه ها هستند، امروزه اهمیت بسیاری دارند. روش: در روش شناسی این پژوهش ابتدا به مطالعه و بررسی اسناد و مدارک علمی مرتبط با بنیان نظری و همچنین اسناد فرادست و همتراز و موضوعی منطقه مذکور پرداخته و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای از محصولات سری ماهواره ای Cartosat-1/IRS-P5 در بازه زمانی 2008 تا 2015 به مطالعه زیرساخت سبز پرداخته شده است. یافته ها: اصول و مراحل صحت تطبیقی مطالعات در حوزه طبقه بندی اراضی و ... جهت تأیید مراحل بکار رفته است، بعد از آن آشکار سازی تغییرات با مدل، انجام شده است. در گام بعدی نیز مولفه های آمایش سرزمین که شامل پراکنش فضایی، گسترش، همجواری و کفایت بوده اند، با استفاده از تکنیک های آمار فضایی درمحیط ArcMap مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج: نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات و گسترش زیرساخت های سبز در بازه زمانی و مکانی مورد نظر از اصول آمایش سرزمین تبعیت نمی کند، و پراکنش فضایی نامتعادل، گسترش ناهمسو، سازگاری متوسط و کفایت نامطلوب را در زیرساخت های سبز نشان می دهد.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر گردشگری در کلانشهر شیراز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
55 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت، به مثابه پدیده پویای جهانی و اجتماعی است که شناخت و تحلیل علمی آن می تواند چهارچوب مطمئنی برای برنامه ریزی صنعت گردشگری در حال و آینده فراهم آورد. شرایط موجود کشور ایران با پشتوانه تاریخی آن، نشان می دهد که گردشگری می تواند بستر مناسبی برای دستیابی به توسعه پایدار باشد و به عنوان یکی از پیش شرط های برنامه ریزی پایدار می تواند مطرح باشد. هنگامی که به شهرهای اصیل ایرانی اندیشیده شود می توان دریافت که ساختار هر یک از این شهرهای تاریخی واجد مؤلفه هایی هستند که ارزش آنها را دوچندان می نماید. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری شهر شیراز و بررسی چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه در مرحله اول 40 نفر از خبرگان حوزه گردشگری شهر شیراز بوده و در مرحله دوم 15 نفر به صورت هدفمند، انتخاب گردیده است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که در مجموع 8 عامل کلیدی در وضعیت گردشگری شهر شیراز تأثیرگذارند؛ بدین صورت که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده توسعه گردشگری شیراز دارند و شامل پیشران های منابع آب، تبلیغات، مدیریت محلی، آثار تاریخی، امنیت غذایی، امنیت، سیاست های کلان ملی در حوزه گردشگری و مشارکت شهروندان می باشند و از میان این عوامل، مدیریت به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر سایر عوامل کلیدی شناسایی شده است.
تحلیل تأثیر تغییرات کالبدی بر ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر ارومیه به روش Space Syntax و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخلات شهرسازانه در دوره اخیر دگرگونی های عمده ای در ساختار فضایی شهرهای ایران به وجود آورده است. در روند این توسعه کالبدی در بسیاری از ش96هرهای تاریخی، مشکلاتی مانند ناتوانی در سازگاری با تغییرات کالبدی و نبود پیوند مناسب با ساختار شبکه ای موجود، هسته های تاریخی را دچار مشکل کرده است. پژوهش توصیفی تحلیلی و کمی-مقایسه ای حاضر، با هدف بررسی تأثیر طرح های توسعه شهری بر ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر ارومیه، به تحلیل ساختار شهر در 4 دوره (1312-1355-1373-1395) به روش چیدمان فضا پرداخته است. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است که پس از پرداختن به مبانی نظری، شاخص هایی که بخش اصلی و تغییرناپذیر استخوان بندی شهر را تشکیل می دهد برای تحلیل ساختار فضای شهر معرفی می شود. پس از تحلیل پارامترها و نقشه ها، تغییرات ارزش هم پیوندی به عنوان مهم ترین مفهوم در این روش مدنظر قرار گرفته است. همچنین به منظور بررسی انسجام ساختار محدوده تاریخی، ارزیابی اهمیت راسته های تاریخی و عناصر اصلی آن و نحوه توزیع فعالیت ها تحلیل شده است. با توجه به نتایج پژوهش، عملکرد و انسجام محدوده تاریخی و ارتباط آن با ساختار کل شهر با تأثیرپذیری از تغییرات کالبدی، به مرورزمان کمتر شده و ساختار درونی این محدوده با ساختار کلی شهر پیوند نخورده است. همچنین بخش عظیمی از ارزش های هویتی بافت، با تأثیرپذیری از تغییرات از بین رفته و پیوستگی فضایی عناصر اصلی محدوده و اهمیت عملکردی راسته های تاریخی تضعیف شده است؛ از این رو تغییرات سریع کالبدی در دوره های اخیر بر ساختار فضایی محدوده تاریخی تأثیرات منفی داشته است.
واکاوی چارچوب ها و ویژگی های شناختی رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی پسااثبات گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه علم، به ویژه در علوم انسانی، شناخت مفاهیم و موضوعات ممکن است مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت، تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، از اصول اولیه مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی، شناخت رابطه سیاست با فضای جغرافیایی، یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف از جمله در روش شناسی پسااثبات گرا متفاوت است. این پژوهش، ناظر به تحلیل علل سیاسی ظهور تغییرات فضایی و چگونگی شناخت این تغییرات در چارچوب روش شناسی پسااثبات گراست. با توجه به ماهیت بنیادین موضوع، در این پژوهش با مراجعه به مستندات معتبر نظری، کارکردهای شناختی روش شناسی پسااثبات گرا درباره شناخت رابطه سیاست و فضا ارائه می شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به کیفی بودن عامل قدرت، شناخت رابطه سیاست با ابعاد مختلف فضای جغرافیایی و برجسته شدن هرچه بیشتر این رابطه، تنها در چارچوب رویکرد پوزیتیویستی و کمی امکان پذیر نیست. از آنجا که تحولات پدیده ها و فرایندها در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از روابط و الگوهای قدرت سیاسی حاکم بر فضای جغرافیایی تأثیر می پذیرد، دارای ویژگی های اختصاصی است و قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر این مبنا، روابط سیاست و فضا الزاماً ابعاد فرامکانی و فرازمانی ندارد و در جهت شناخت آثار قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی، الزاماً نمی توان از روش های اثبات گرا که یکی از ویژگی های مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده کرد.
بررسی عملکرد کمیسیون ماده 100 شهرداری یزد و آثار آن بر شهرنشینی و شهرسازی با استفاده از برنامه ریزی سناریو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلفات در ساخت وسازها در تعارض با طرح های توسعه شهری بوده، تأثیرات منفی بر ابعاد مختلف شهر داشته است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل تأثیرگذار بر عملکرد کمیسیون ماده 100 و تدوین راهبردهایی به منظور تأثیرات مثبت عملکردی کمیسیون مزبور بر روند شهرنشینی و شهرسازی شهر یزد است. جامعه آماری تعداد پرونده های ساختمانی ارجاع شده به کمیسیون ماده 100 شهرداری یزد است. برابر آمار و ارقام، تنها در یکی از مناطق سه گانه شهر یزد در سال 1390، تعداد 721 پرونده تخلف به کمیسیون ماده 100 ارجاع و متعاقب آن، رأی قانونی صادر شده است. در میان آرای کمیسیون بدوی، آرای مربوط به حکم «تخریب-جریمه و موکول به بازسازی» بیشترین مورد را به خود اختصاص داده است که متأسفانه 100 درصد اجرای این آرا، به پرداخت جریمه ختم شده است که این عملکرد کمیسیون ماده 100 در بعد اجتماعی، کاهش نظارت اجتماعی؛ در بعد شهرسازی، ناهمگونی در خط آسمان؛ در بعد محیط زیستی، ناسازگاری ناشی از همجواری نامناسب کاربری ها؛ و در بعد امنیتی و ایمنی، کاهش ایمنی و امنیت ناشی از بی توجهی به مقررات ملی ساختمان را برای شهر یزد رقم زده است. نتایج برنامه ریزی سناریو نشان می دهد که متغیرهای مرتبط با قوانین شهری و ناهماهنگی بین سازمان های مرتبط با ماده 100، تأثیرگذاری زیادی بر عملکرد ماده 100 داشته اند و همچنین، کمبود قوانین و مقررات ساخت وسازها و ابهام در آنها، بیشترین تأثیر را بر عملکرد ماده 100 داشته است.
تحلیلی بر ادراک «کیفیت معنای مکان» با تأکید بر مکان های عمومی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت معنای مکان های عمومی شهری متأثر از شاخص هایی است؛ تعدادی از شاخص ها سهم بیشتر و تعدادی سهم کمتری در شکل گیری کیفیت معنای مکان دارند. پرسش اصلی مقاله این است که شاخص های اصلی دخیل در کیفیت معنای مکان های عمومی شهر یزد و اولویت بندی آنها از منظر شهروندان کدام است؟ این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته است. با مطالعات اسنادی در تدوین مبانی نظری، شاخص های کیفیت معنای مکان توصیف شده و سپس میزان تأثیر هر شاخص در ادراک کیفیت میدان های منتخب (به مثابه معرف مکان های عمومی شهر یزد) بررسی شده است. واحد تحلیل پژوهش، هریک از شهروندان شهر یزد است. نمونه آماری 384 نفر بوده و پرسشنامه ها سؤالاتی دارای جواب های مبتنی بر طیف لیکرت 5 امتیازی داشتند. با استفاده از نرم افزار SPSS، بر روی داده های حاصل از پرسشنامه، آزمون T تک نمونه ای برای پی بردن به صحت شاخص های به کاررفته در پژوهش و آزمون فریدمن برای رتبه بندی شاخص های منتخب به کارگیری شده است. یافته ها نشان داد که از میان شاخص های 22گانه، 3 شاخص محیطی برای همه، دسترسی و کارایی بیشترین سهم در ادراک کیفیت معنای مکان را داشته اند. از این یافته ها این گونه می توان نتیجه گرفت که از منظر شهروندان، برنامه ریزی و طراحی مکان با کیفیت نیازمند طراحی محیط برای همه و تمرکز بر دسترسی (سهولت دسترسی به میدان و فضاهای آن بر اثر فرم ادراک شود) و کارایی (متناسب با اهداف فعالیتی کارایی میدان ادراک شود) است و اگر مکانی همچون میدان امیر چخماق یا بعثت، دارای ویژگی های تاریخی باشد (به لحاظ معنایی، رمزگشایی از آموخته های قبلی کند و با معانی فرهنگی و تاریخی موجود در ذهن ارتباط برقرار کند)، شاخص توجه به ارزش های تاریخی و فرهنگی بودن در آن، در اولویت بیشتری نسبت به محیطی برای همه، دسترسی و کارایی قرار دارد؛ یعنی می توان به سطوح معنا و سطوح شاخص های سنجش آن قائل بود. برخی شاخص ها با جنبه های فرمی و مبتنی بر ویژگی های مکان، قضاوت از کیفیت را رقم می زنند. برخی دیگر با تکیه بر جنبه های فرهنگی و تاریخی و جهان بینی و ایدئولوژی شهروندان، کیفیت مکان را رقم می زنند. شاخص های فرمی بالاترین رتبه را به خود اختصاص دادند و شاید بیشترین قابلیت را برای کیفی سازی مکان های عمومی داشته باشند؛ یعنی برنامه ریزان و طراحان با تکیه بر جنبه های عمومی بودن مکان، دسترسی و کارایی بتوانند، سطح کیفی آن را در ادراک شهروندان به طور چشمگیری افزایش دهند.
سنجش پتانسیل ظرفیت های بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله فهادان یزد با هدف توسعه گردشگری در محله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
59 - 74
حوزههای تخصصی:
ارتباط تنگاتنگ فرهنگ با اقلیم، محیط زندگی و شیوه زندگی ساکنان، می تواند زمینه ای قوی، جاذب و متنوع یعنی استفاده حداکثری از سرمایه فرهنگی که با تلقی کردن فعالیت ها و رویدادهای فرهنگی به مثال عامل تسهیل گر و نیروی محرکه بازآفرینی شهری منجر به بازآفرینی فرهنگ مبنا می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در موفقیت گردشگری شهری در محله فهادان یزد است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی و خارجی در شهر یزد و محله فهادان می باشند که نمونه آماری آن برابر با 268 نفر می باشد. نتایج تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که در میان چهار مؤلفه بازآفرینی فرهنگ مبنا یعنی کیفیت های زیست محیطی، صوری، عملکردی و معنایی، مؤلفه معنایی بیشترین ظرفیت را در محله به منظور ایجاد بازآفرینی فرهنگ مبنا و توسعه گردشگری داراست و در مقابل مؤلفه عملکردی نیاز به تقویت و برنامه ریزی بیشتری متناسب با اهداف بازآفرینی و توسعه گردشگری دارد. این ترتیب اولویت ها نشان از این است که محله فهادان با توجه به قدمت و پیشینه تاریخی خود از "بعد معنایی" و تصویر ذهنی بالایی برای بازدیدکنندگان محله برخوردار است به طوری که انتقال معنا به خوبی در محله صورت گرفته است. عناصری که توانسته است در تصویر ذهنی استفاده کنندگان جای خود را باز کند، بقعه شیخ فهادان، مسجد قدمگاه، مسجد فهادان، مدرسه ضیائیه (زندان اسکندر) می باشند. سازمان فضایی موجود محله تا حد زیادی با تصویر ذهنی گردشگران تطابق دارد. همچنین وجود تعاملات اجتماعی در یک فضای عمومی محلی باعث شده است تا استفاده کنندگان این فضاها را دوست داشته باشند و به صورت داوطلبانه بخواهند که در آن فضا حضور پیدا کنند.
سنجش سرزندگی و حیات شبانه میدان نقش جهان اصفهان با تأکید بر امنیت پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
87 - 106
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری یکی از مکان های مهم حضور اجتماعی شهروندان بوده که برای ادامه حیات به سرزندگی و آسایش مخاطبین خود نیازمند است. فعالیت شبانه در این گونه فضاها موجب جذاب تر شدن این مناطق برای بازدیدکنندگان می شود. امروزه میدان نقش جهان با مشکلاتی زیادی در زمینه تخریب دیوارها، ستون ها و... مواجه می باشد که می تواند بر کاهش جذب جمعیت، سرزندگی و حیات شبانه آن تأثیر بگذارد. هدف پژوهش حاضر، سنجش سرزندگی و حیات شبانه میدان نقش جهان اصفهان با تأکید بر امنیت پایدار شهری می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل عابران پیاده و شهروندان حاضر در میدان نقش جهان و متخصصین می باشند که 100 نفر از عابران پیاده در طول یک هفته، همچنین با استفاده از تکنیک دلفی دومرحله ای، به طور تصادفی 25 نفر از متخصصین به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی پرسش نامه محقق ساخته، توسط متخصصان حوزه تخصصی و خبرگان تأییدشده و پایایی داده ها به وسیله آزمون آلفای کرونباخ 794/0 محاسبه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تی تک نمونه ای همچنین جهت اولویت بندی معیارها از تکنیک SWARA و BWM استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای در راستای سنجش سرزندگی و حیات شبانه میدان نقش جهان اصفهان نشان می دهد بین حد مبنا (3) و مقدار (38/3) اختلاف معناداری (000/=sig) وجود دارد. نتایج تکنیک SWARA حاکی از آن است که شاخص اجتماعی با وزن 339/0 در رتبه اول، شاخص سرزندگی با وزن 271/0 در رتبه دوم، شاخص امنیت با وزن 217/0 در رتبه سوم و شاخص کالبدی با وزن 174/0 در رتبه چهارم قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل BWM نشان می دهد شاخص اجتماعی باارزش 251/0 در رتبه اول، شاخص سرزندگی باارزش 250/0 در رتبه دوم، شاخص امنیت باارزش 249/0 در رتبه سوم و شاخص کالبدی باارزش 248/0 در رتبه چهارم قرار دارد.
تحلیل جامعه شناختی - کالبدی فضاهای عمومی شهری مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
101 - 114
حوزههای تخصصی:
روند فزاینده شهرنشینی و گسترش فیزیکی آن موجب نابرابری فضایی در توزیع یکسان خدمات و امکانات شهری در سطح شهرها شده است که این امر دسترسی به فضاهای عمومی را با مشکل مواجه کرده است این در حالی است که دسترسی و استفاده مناسب از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل بسیاری است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر عوامل کالبدی و عوامل جامعه شناختی در استفاده از فضاهای عمومی شهری در بین ساکنین مناطق مختلف شهر تهران می باشد. روش تحقیق ازلحاظ هدف، توصیفی – تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج و نوع تحقیق کاربردی و ازلحاظ روش، روش شناسی کمی از نوع روش همبستگی و شیوه جمع آوری داده ها به صورت پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری افراد بالای 18 سال شهر تهران در سرشماری سال 1395 و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر و روش نمونه گیری احتمالی از نوع نمونه گیری خوشه ای در نظر گرفته شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های T-test و روش ضریب همبستگی و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین عوامل جامعه شناختی و عوامل کالبدی فضاهای عمومی رابطه نسبتاً ضعیفی برقرار است و با توجه به نتایج رگرسیون، عوامل کالبدی بر عوامل جامعه شناختی به میزان اهمیتی برابر با 487/0 تأثیر دارد. نتایج حاصل بیانگر این است که عوامل کالبدی تأثیر بسیار کمی بر تقویت عوامل جامعه شناختی در بین ساکنین شهر تهران دارد. با گسترش دامنه سایر عوامل بستر مناسب تری جهت عوامل و تعاملات اجتماعی فراهم می شود.
بررسی موانع توسعه پایدار اقتصادی سکونتگاه های روستایی با رویکرد کارآفرینی (مطالعه موردی: شهرستان کیار- استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و شناسایی مسائل و موانع موجود در روستاها به منظور تحقق توسعه پایدار اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان کیار با تأکید بر کارآفرینی پرداخته است چرا که یافتن موانع توسعه پایدار روستاها در کنار مزیت سنجی منطقه می تواند راهکار های موثر برای توسعه پایدار روستا را مشخص نماید. روش تحقیق در این مطالعه، اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش افراد ساکن در سکونتگاه های روستایی شهرستان کیار، مسئولان و کارشناسانِ استان چهارمحال و بختیاری می باشند. از افراد ساکن در روستاهای شهرستان کیار براساس فرمول کوکران 380 نفر، از بین کارشناسان 120 نفر و مسئولان صاحب نظر 83 نفر به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی برای حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین 31 مانع توسعه پایدار اقتصادی سکونتگاه های روستایی با نگاه کارآفرینی تأثیر دارد و در پنل تخصصی با صاحب نظران به جمعبندی رسید، از نظر وجود مسئله، شدت مسئله و میزان اعتقاد به شدت، با روش فازی مورد ارزیابی و پس از آن با استفاده از روش بارِ عاملی نظرات هر گروه محاسبه و شدت تلفیقی به روش تحلیل عاملی محاسبه گردید. بر اساس نتایج این مطالعه نبود نوآوری در رابطه با تعامل بین محیط زیست و انسان، ورود سازمان های متعدد مداخله گر در روستا و فقدان مدیریت یکپارچه روستا ها، مهارت پایین مردم در کسب و کار ها، نداشتن اطلاعات از بازار های کسب و کار و نبود نهاد های مشاوره ای مانند کلینیک های کسب و کار از مهمترین موانعی هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و از شدت بالایی برخوردارند. همچنین اولویت بندی 31 مسئله موجود در روستاهای شهرستان کیار مشخص گردید.
تجزیه پذیری و صور نوین کشور تازه تأسیس از منظر واحدهای جغرافیایی- سیاسی در عرصه نظام حقوقی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله تجزیه پذیری کشورها و تشکیل یک دولت استقلال یافته جدید به عنوان موضوعی اساسی در عرصه نظام بین الملل مطرح است. البته کشور جدیدالتاسیس بایستی مشروعیت خود را به دست بیاورد در غیر این صورت سازمان ها و نهادهای بین المللی آن را قبول نخواهند داشت. طبق قواعد آمره حقوق بین الملل و کنواسیون های معتبر بین الملی و منطقه ای و به استناد ساختار منشور ملل متحد به عنوان سند مادر جامعه جهانی در صورت وجود معیارهای تشکیل کشور در حقوق بین الملل از جمله سرزمین، حاکمیت، جمعیت و تایید جامعه بین المللی و اعضای آن مانند حدوث پدیده شناسایی، با حفظ اصل عدل و انصاف و عدم تعارض و تتاقض با قوانین عرفی جاری و اسناد مادر، در صورتی که مانند اشکال مختلف غیر قانونی ادعای حاکمیت و ایجاد حکومت نباشد، از منظر حقوق بین الملل امری دارای وجاهت قانونی و معتبر تلقی و شناسایی می شود. هدف از تدوین این مقاله واکاوی موضوع تجزیه پذیری و صور نوین کشور تازه تاسیس در حقوق بین الملل است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و در قالب فیش برداری بوده است. تجزیه تحلیل اطلاعات بصورت توصیفی – تحلیلی می باشد. به طور کلی در بررسی نظریات علمای حقوق بین الملل، می توان به وجود دو رهیافت در خصوص مشروعیت صور نوین تأسیس کشور جدید بصورت یک جانبه اشاره نمود. در رهیافت اول، جدایی یک جانبه مغایر قواعد حقوق بین الملل از جمله لزوم رعایت تمامیت ارضی دولت ها می باشد و بنابر رهیافت دوم، اصولاً نظام حقوق بین الملل در مورد جدایی یک جانبه ساکت است و بنابر اصول حقوقی، هر آنچه که ممنوع نباشد، مجاز است. با بررسی واکنش دولت ها به اعلامیه استقلال یک جانبه کشور جدید به این نتیجه می رسیم که هیچ کدام از دو رهیافت فوق الذکر نمی تواند به تنهایی موضع کنونی نظام حقوق بین المللی رادر مورد موضوع مقاله بیان نماید. از یک سو برخی دولت ها در بیان مخالفت خود در عدم شناسایی کشور جدید به لزوم رعایت اصولی همچون تمامیت ارضی اشاره کرده اند و از سوی دیگر برخی دولت ها نسبت به صور نوین کشور تازه تاسیس جدید ابراز خرسندی نموده اند. تعداد اندکی از دولت ها نیز برای جلوگیری از انجام پاکسازی قومی، کشور تازه تاسیس را در برخورداری از حق تعیین سرنوشت محق دانسته اند.
ارزیابی و پایش سیاست های تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری از منظر شاخص های پایداری مسکن (مطالعه موردی: مسکن مهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
723 - 741
حوزههای تخصصی:
مقوله مسکن بسیار گسترده است و ابعاد مختلف مکانی، معماری، کالبدی- فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی دارد. برای تأمین این کالا دولت ها سیاست های مختلفی را در پیش گرفته اند؛ به گونه ای که دوره پس از انقلاب سیاست های متنوعی در حوزه تأمین مسکن به منظور حمایت از اقشار و گروه های کم درآمد در کشور مدنظر قرار گرفت. یکی از مهم ترین و پرهزینه ترین سیاست های تأمین مسکن اقشار کم درآمد در کشور ایران، سیاست مسکن مهر است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش طرح مسکن مهر زیتون شهر گرگان از منظر شاخص های پایداری مسکن شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که در قالب چهار شاخص پایداری کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست بوم سنجیده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات به کمک نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن، الگوی ضریب هم بستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفته است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد پایین ترین وضعیت شاخص های پایداری مسکن در میان مؤلفه های بعد کالبدی به نوع مصالح برمی گردد. بیشتر سطح جنبه های اقتصادی مسکن مهر نیز به قیمت تمام شده مسکن مربوط است. در ابعاد اجتماعی- فرهنگی حفظ حریم خصوصی خانوارها، پایین ترین میزان را دارد. از مؤلفه های زیست محیطی کمترین میزان با نبود فضای پارک و فضای سبز مرتبط است. بیشترین میزان هم بستگی میان ابعاد فرهنگی و کالبدی مسکن است که نوع هم بستگی مثبت و ضریب هم بستگی 46/0 است. این عدد نشان می دهد که با افزایش میزان نارضایتی از وضعیت مؤلفه های پایداری کالبدی مسکن، سطح نارضایتی از شاخص های پایداری فرهنگی مسکن مهر نیز بیشتر می شود؛ به طوری که شیوه ساخت و طراحی، نحوه فضاسازی و معماری و ابزار و وسایل استفاده شده با شرایط اقلیمی و بومی مردم سازگار نیست و به فضای خصوصی خانواده توجهی نکرده است.
تحلیل فضایی تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
157 - 178
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی در شهر مشهد به صورت بهینه و مطلوب توزیع و مکان یابی نشده است. این مسأله علاوه بر رعایت نکردن اصل عدالت و برابری در برخورداری یکسان جمعیت دانش آموزی از فضاهای آموزشی مناسب، موجب سفرهای اضافی با هدف تحصیلی به سایر نواحی شهر مشهد می شود. هدف از این پژوهش، کاهش تقاضای سفر ازطریق توزیع مطلوب و متناسب کاربری های آموزشی در سطح کلان شهر مشهد است. برای تعیین میزان تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در هر یک از نواحی و مناطق ترافیکی شهر مشهد از مدل های رگرسیونی چند متغیّره در قالب نرم افزار GIS استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این پژوهش متغیّر وابسته، شاخص تولید و جذب سفر آموزشی است و همچنین متغیّر های مستقل شاملِ تعداد محصل مهد کودک، دبستان، راهنمایی، دبیرستان ساکن در هر ناحیه ترافیکی، تعداد کلاس های مهد کودک، دبستان، راهنمایی و دبیرستان و مالکیت خودرو در هر ناحیه ترافیکی است. در این مقاله سعی شده تا رابطه میان تولید و جذب سفر آموزشی با استفاده از دو روش آمار فضایی و رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گیرد. به منظور پی بردن به دقت روش به کار گرفته شده، خروجی به دست آمده از آن با خروجی به دست آمده از روش کلاسیک به صورت عددی مورد مقایسه قرار گرفته است. حاصل این مقایسه، بیانگر برتری روش آمار فضایی نسبت به روش کلاسیک درتولید و جذب سفر است. نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری نشان می دهد که ناحیه ترافیکی 231 با 6718 سفر بیش ترین و ناحیه 130 و 167 کم ترین پیش بینی تولید سفر آموزشی را داراست. همچنین در زمینه جذب سفر آموزشی، ناحیه 184 با 8068 سفر بیش ترین و نواحی ترافیکی 149، 156 و 190 کم ترین پیش بینی جذب سفر آموزشی را به خود اختصاص داده است؛ بنابراین با برنامه ریزی صحیح و مکان یابی بهینه کاربری های آموزشی ضرورتی برای ورود این گونه سفرها به اغلب نواحی ترافیکی شهر مشهد وجود ندارد. این امر ضرورت توجه مسئولان کلان شهر مشهد با 5876313 سفر سواره در یک شبانه روز و سالانه بیش از 25 میلیون نفر زائر به جانمایی صحیح کاربری های شهری بیش از پیش آشکار می سازد.
موانع مؤثر در مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی (مورد شناسی: دهستان بناجوی شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی با توجه به نقش پذیری و ایفای نقش ساکنان روستایی در برنامه های اقتصادی- اجتماعی به ویژه در طرح های عمرانی برای دستیابی به اهداف جمعی به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این میان، موانعی در ارزیابی مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی وجود دارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مهم ترین موانع مشارکت اجتماعی روستاییان در فعالیت های عمرانی روستایی در دهستان بناجوی شمالی شهرستان بناب است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی بوده است و با فرمول کوکران 320 خانوار در سطح محدوده مورد مطالعه، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. بخشی از داده ها براساس مطالعات میدانی (پرسشنامه) و مشاهده (شاخص های انتخابی و محقق ساخته) و بخشی دیگر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب روایی پرسشنامه نیز برابر با 81/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ANPو نرم افزار Super Decisions،SPSSاستفاده شده است. نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان داد که از بین عوامل مختلف مؤثر مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی، به ترتیب عامل اجتماعی (470/31)، آموزشی- ترویجی (269/29)، نهادهای دولتی (925/26)، اقتصادی (351/20)، نهادهای روستایی (721/18) و درنهایت عامل نهاد حقوقی- قانونی (231/14) به ترتیب در رتبه های یک تا شش قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده با تأکید بیشتر بر عوامل اجتماعی، استراتژی های رفع این موانع و راهکارهای پیاده سازی این استراتژی ها تدوین شده است.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در پراکنده رویی نواحی شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
101 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی شهرها، پراکنش افقی و ناموزون شهری است که تحت تأثیر عوامل متعددی روی می دهد و در شهرهای امروزه به سرعت در حال گسترش است. مجموعه عوامل موجد پراکنده روئی و تسریع روند آن، می تواند از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. پژوهش حاضر شهر یاسوج را به عنوان یک شهر نوپا و با مقیاس متوسط در سطح ملی به عنوان نمونه موردی انتخاب نموده و سعی در تحلیل عوامل مؤثر بر پراکنده رویی انتخاب نموده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی به بررسی ماهیت و چگونگی پراکنده روئی شهر یاسوج پرداخته است که در این ارتباط از شاخص هایی چون تغییرات نرخ جمعیت در یک بازه پنجاه ساله و مقایسه آن با مساحت و تراکم ناخالص شهری طی این سال ها و نیز تحلیل موضوع با استفاده از مدل هلدرن به منظور اثبات وجود پراکنده رویی در شهر بهره برده است. در نهایت با استناد به دیدگاه کارشناسان و خبرگان امور شهری و با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره به تحلیل ضریب تأثیر هر کدام از شاخص های مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که شهر یاسوج طی سال های اخیر دچار پراکنده رویی است که در این ارتباط معیارهایی چون ضعف در اختلاط کاربری ها، قیمت اراضی شهری، اراضی خالی شهر، مهاجرت، ضعف و ناکارآمدی نظام دسترسی، به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در پراکنده روئی شهر یاسوج بوده اند که در این ارتباط ترکیب کاربری ها، استفاده از ظرفیت اراضی خالی درون محدوده شهری، کنترل قیمت اراضی، رفع ضعف های شبکه دسترسی و قاعده مند نمودن در شکل نواحی ساخته شده از جمله راهکارهای پیشنهادی جهت پیشگیری از عارضه پراکده رویی در شهر یاسوج می باشند.
تأثیر مفهوم حکمی عدد 11 در طراحی گنبد شاه نعمت الله ولی با تکیه بر حروف ابجد
حوزههای تخصصی:
اعداد و حکمت آنها به گونه ای رمزآلود و مقدس در معماری گذشته ایران، مؤثر بوده و در شکل گیری بسیاری از بناهای تاریخی نقشی کلیدی داشته است. فرهنگ، باورهای دینی، فلسفی و هنری هر ملتی در دل خود رازها و رمزهایی نهفته دارد که در صورت تجلی می توانند با ایفای نقش در قالب کالبدهایی هدفمند به خلق شگفتی هایی هنرمندانه به نام معماری بیانجامند. با ارزیابی و تحلیل حکمی رابطه بین حروف، اعداد و نقش آنها در باورها و اعتقادات طبقه خاصی از اهل سلوک می توان تأثیر شگرف مبتنی بر حکمت این نگاه خاص عرفانی را در شکل گیری کالبدی و خلق فرم هایی بسیار زیبا و نمادین مشاهده کرد، که اوج آن را در طراحی و اجرای متبحرانه گنبد مقبره شاه نعمت الله ولی واقع در ماهان کرمان به روشنی می توان دید. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و نحوه گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج حاصل از ارزیابی چگونگی شکل گیری گنبد شاه نعمت الله ولی نشان داد فشارهای اجتماعی، سیاسی و همچنین توجه به راز و رازداری در نزد رهروان طریقت در نزد معماران اهل سلوک، منجر به استفاده حکمی و رمزگونه از عدد یازده در معماری گنبد این بنا شده است. این امر از رابطه بین اعداد، حروف و تأثیر آن ها در خلق معماری انسان مدار و مبتنی بر حکمت و معناگرایی پرده برمی دارد.
تحلیل فضایی شرایط محیطی کشاورزی شهری در کلان شهر تهران (مطالعه موردی: منطقه 5)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
111 - 125
حوزههای تخصصی:
کشاورزی شهری یکی از راه حل های کاهش آلودگی هوا و ایجاد شادابی در روحیه مردم کلان شهرهاست. مقصود از کشاورزی در شهر، کاشت و تولید محصولات خرد غذایی با روش های آسان و با حداقل امکانات است. کشاورزی شهری در دو فضای عمودی و افقی مطرح می شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر امکان سنجی کشاورزی شهری به صورت افقی در منطقه 5 شهرداری تهران و ارائه روش پیشنهادی برای کشت محصول در مناطق شهری است. معیارهای شیب، فاصله دسترسی به چاه آب، شناسایی کاربری اراضی ناسازگار با زمین های بایر، ارتفاع و میزان سایه اندازی ساختمان ها، دمای کمینه و بیشینه فصلی و درنهایت ارائه مدلی براساس مساحت، برای تعیین نوع کشاورزی قابل اجرا در زمین های بایر در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تحلیل و ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که معیار شیب با حداکثر 9/21 درصد و 76/168 هکتار، فاصله دسترسی به چاه های آب با شعاع 262 متر، زمین های بایر با حداقل مساحت 92 مترمربع برای کشاورزی شهری مناسب است. به طورکلی در جهت های شرق و غرب ساختمان ها به دلیل میزان سطح سایه اندازی بیشتر باید برای فصول بهار و پاییز به کشت محصولات سایه دوست مانند کاهو، کاسنی، نعناع و کلم برگ اقدام کرد. در جهت جنوب ساختمان ها نیز به دلیل سطح سایه اندازی کمتر برای فصول بهار و تابستان کشت محصولات آفتاب دوست مانند گوجه فرنگی، ذرت، خیار، بادمجان و فلفل مناسب است.