فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
531 - 555
حوزههای تخصصی:
استفاده بیش از حد برنامه ریزان از فضاهای شهری تنها برای تأمین نیازهایی مانند مسکن و نیازهای اولیه، شهرها را به فضایی سرد و بی روح تبدیل کرده است. فضای شهری در این مفهوم سرزندگی لازم را ندارد و ساکنان شهرها را به افرادی افسرده تبدیل کرده است؛ از این رو برنامه ریزان سعی کرده اند سرزندگی را حداقل در بخش هایی از شهر ایجاد کنند. در این مسیر افزون بر جنبه فضایی، به جنبه زمانی ایجاد فضاهای سرزنده شهری نیز نگاهی داشته اند که از جمله آن تأکید بر ایجاد و توسعه فضاهای سرزنده شبانه شهری است. شکل گیری فضاهایی این چنین در شهرها، جنبه ای فرایندی دارد. بخش هایی از شهرها نیز به دلایل گوناگونی در ساعات مختلف و حتی در شب از تکاپوی ویژه ای برخوردارند. شناسایی چنین فضاهایی می تواند در توسعه سرزندگی شبانه شهری اهمیت فراوانی داشته باشد. شهر رشت به عنوان بزرگ ترین شهر شمال کشور و شهری شناخته شده در سطح ملی به منزله قطب گردشگری، به همراه ویژگی های فرهنگی مردم می تواند جایگاه مناسبی در این مسیر داشته باشد. براین اساس، هدف این پژوهش شناسایی فضاهای سرزنده شبانه شهر رشت و مطالعه ویژگی های این فضاهاست. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر سطح تحلیل در مناطق پنج گانه این شهر بررسی شده است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و برای تحلیل پژوهش از روش میانگین، آزمون ANOVA، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهر رشت از نظر فضاهای سرزنده شبانه وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارد. همچنین از نظر شاخص های سرزندگی شبانه شهری، در بعد اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری در مناطق پنج گانه این شهر دیده می شود. از سوی دیگر، فضاهای سرزنده شبانه در این شهر به توزیع خوشه ای نزدیک تر هستند.
بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در مناطق دشتی و کوهستانی (مورد شناسی: روستاهای بخش مرکزی قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به لحاظ وقوع انواع حوادث طبیعی در بین کشورهای نخست دنیا قرار دارد و همه ساله تعداد زیادی از هموطنان بر اثر همین حوادث، خانه و کاشانه خود را از دست می دهند. بر این اساس موضوع ایمن بودن مساکن روستایی و مدیریت درست آن ها در برابر مخاطرات، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها است. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه محقق ساخته) گردآوری شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در روستاهای دشتی و کوهستانی شهرستان قوچان است. جامعه آماری تحقیق حاضر را سرپرستان خانوارهای ساکن در 4 روستای دشتی و 4 روستای کوهستانی تشکیل می دهند. براساس سرشماری سال 1395، ناحیه مورد مطالعه دارای 11712 نفر جمعیت و 3702 خانوار بوده ا ست که با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسش نامه ها به نسبت جمعیت هر یک از روستاها، بین خانوارها به صورت تصادفی ساده سیستماتیک توزیع شد. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با استفاده از آزمون های مختلف در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده و برای تهیه نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون های کای اسکوئر نشان می دهد که بین مؤلفه هایی ازقبیل بهره بالای وام، عدم توان در بازپرداخت آن و... با میزان تاب آوری مساکن روستایی تا سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که نداشتن ضامن معتبر، بهره بالای وام و عدم توان در بازپرداخت آن مهم ترین چالش فراروی تاب آوری مساکن هستند. علاوه برآن نتایج به دست آمده از آزمون مان وایتنی و T مستقل نشان می دهند که بین روستاهای نواحی کوهستانی با دشتی در زمینه های متعدد اختلاف معنی داری تا سطح 99 درصد وجود دارند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که 3 متغیر بررسی شده توانستند 58 درصد از تغییرات متغیر رضایت از امدادرسانی را بررسی کنند و حدوداً 42 درصد باقی مانده مربوط به مؤلفه هایی است که در تحقیق حاضر مورد شناسایی قرار نگرفتند و توسط عوامل دیگری قابل پیش بینی است. بر این اساس دسترسی به مراکز آتش نشانی و کیفیت راه های ارتباطی به خصوص در روستاهای کوهستانی نقش مهمی در امدادرسانیِ به موقع به افراد در صورت وقوع بلایای طبیعی دارد.
تأثیر تغییر اقلیم بر گردشگری در مناطق تحت حفاظت (مورد شناسی: منطقه شکارممنوع الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در مناطق تحت حفاظت، نسبت به تغییرات آب و هوایی بسیار حساس بوده است و هرگونه تغییر سبب کاهش در طول مدت و کیفیت فضاهای گردشگری می شود. در این مطالعه تأثیر پارامترهای اقلیمی، در منطقه الوند به عنوان یک اصل مهم در انتخاب مقصد گردشگری و ارتباط تغییر اقلیم بر گردشگران، مورد بررسی قرار گرفت. ضمن استفاده از شاخص اقلیم گردشگری (TCI)، برای تعیین ایام مناسب حضور گردشگران، به تعیین آستانه خشکسالی از شاخص (SPI)، در بررسی روند تغییر اقلیم بر تعداد گردشگران در طی سال های 1354-1397 پرداخته شد. نتایج حاصل از شاخص TCI، بیانگر وضعیت ایده آل (خرداد و شهریور)، وضعیت عالی (اردیبهشت، تیر، مرداد، مهر)، وضعیت بسیار خوب (فروردین)، وضعیت قابل قبول (آبان، آذر، بهمن، اسفند) و وضعیت حد مرزی (دی) در منطقه است. مقدار آماره t مربوط به تعداد گردشگران، گویای روند مثبت آمار گردشگران به این منطقه است (بهترین ماه ها: خرداد و شهریور). نتایج حاکی از آن است که روند تغییرات بارندگی و شاخص خشکی دارای مقادیری منفی، بیانگر کاهش میزان بارندگی و افزایش خشکسالی در منطقه است. به علاوه روند افزایش معنی دار دمای هوا با مقدار آماره 82/2=t در سطح 05/0، بدان معنا است که دمای هوا روند افزایشی داشته و باعث روند کاهشی در میزان گردشگران در سال های اخیر شده است. بیشترین مقدار آماره t به سرعت باد اختصاص دارد که روند تغییرات سرعت باد مثبت و در سطح اطمینان 95% معنی دار است و به معنای بالابودن نوسانات سرعت باد است. روند فزاینده دما، کمبود پوشش برفی در منطقه و امواج گرما در تابستان، همگی حاکی از این نکته هستند که در آینده با تغییر در شرایط آب و هوایی، باعث تخریب در ساختار طبیعی و درنهایت کاهش شاخص اقلیم را حتی به خصوص در فصول گرم تابستان (تیر و مرداد) برای گردشگران و فعالیت های گردشگری می شود.
اولویت بندی توسعه استان های کشور به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سطح بندی استان های کشور و اولویت بندی توسعه آن ها به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی به نگارش درآمده تا ضمن شناخت نابرابری های بین استان ها، کمبود و اولویت توسعه هرکدام از آن ها مشخص شود. پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از بُعد روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی و با استناد به آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بوده است. جهت رتبه بندی استان ها از تکنیک TOPSIS و آنتروپی شانون و برای سطح بندی آن ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردیده که نتایج در نرم افزار ArcGIS تصویرسازی شده است. نتایج رتبه بندی استان های کشور دال بر وجود نابرابری در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی است، به گونه ای که مازندران از بین 9 شاخص به تنهایی ایده آل مثبت 3 شاخص را به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی توسعه نیز حاکی از آن است که استان ها از مجموع 270 بار، مجموعاً 109 بار (3/40 درصد) در اولویت اول توسعه قرارگرفته اند و این بدین معنی است که استان ها در مجموع با کمبود قابل توجهی در زمینه تأسیسات گردشگری بین راهی مواجه هستند. استان های تهران، خوزستان و فارس با 9 بار (100 درصد) جای گرفتن در اولویت اول توسعه، بیشترین کمبود را در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی دارا بوده اند، درحالی که سمنان با 8 بار (8/88 درصد) قرار گرفتن در اولویت سوم، وضعیت مطلوبی را از این نظر داراست.
رهنمون های طراحی جهت ارتباط با طبیعت در مسکن معاصر با رویکرد پایداری زیست محیطی
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
59-72
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به افزایش جمعیت و کمبود مسکن و برخورد یک جانبه اقتصادی با مقوله چندبعدی مسکن، توجه به در زندگی آدمی از کسی پوشیده نیست اما خانه های « خانه » نکات کیفی در طراحی خانه کمرنگ شده است. با اینکه اهمیت امروزی قوطی های کاملاً بسته ای بدون ارتباط با آسمان و زمین هستند. این امر در حالی رخ می دهد که علاوه بر وابستگی روانی و جسمانی انسان به طبیعت، توازن و پایداری اکولوژیک نیز به فضاهای سبز طبیعی وابسته است. درصورتی که در مسکن امروز نه تنها ارتباط با طبیعت کمرنگ شده بلکه در حال حرکت به سوی تخریب محیط زیست پیرامون خود نیز هست. مسئله مطرح در این پژوهش، چگونگی ارتباط با طبیعت به عنوان یکی از اصول توسعه پایدار زیست محیطی در معماری خانه ها است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که: چگونه می توان مسکنی طراحی نمود که هم راستا با طبیعت و اهداف پایداری زیست محیطی باشد؟ همچنین از طریق مطالعه متون در منابع مختلف کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات و روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه وتحلیل اطلاعات می پردازد و درنهایت رهنمون هایی را ارائه می دهد. این پژوهش نتیجه می گیرد که با انجام اقداماتی در راستای ارتباط بی واسطه با طبیعت همچون درهم تنیدگی فضای باز، نیمه باز و بسته، قرارگیری طبیعت در مسیر زندگی و آمدوشد ساکنان، ارتباط با آسمان و دیگر موارد می توان مسکنی سازگار با طبیعت به منظور بازآفرینی پایداری زیست محیطی طراحی نمود.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر مدیریت ریسک تولید خرما مورد: شهرستان جیرفت و عنبرآباد(استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی کشور، کشاورزان متوسطی هستند که توان مالی محدودی دارند و همه دارایی شان را در هر دوره تولید به کار می گیرند، بنابراین خسارت هر چند اندک، در هر مرحله از فرآیند تولید ضربه های سختی را به زندگی آنان وارد می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده ریسک و مدیریت آن در دو شهرستان جیرفت و عنبرآباد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق روستاهای بالای 50 خانوار بوده و 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. بر اساس فرمول کوکران حجم پرسشنامه های بدست آمده برابر با 350 می باشد. از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی پیمایشی است. از تکنیک همبستگی و آزمون T دو نمونه ای و مدل VIKOR ، نیز جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد بین ویژگی های فردی و مدیریت ریسک رابطه معنادار و مستقیمی وجود و براساس مدل ویکور عوامل ایجاد کننده ریسک تولید خرما در شهرستان جیرفت مهم ترین آن ها، چگونگی وضعیت بازار و عوامل اقتصادی به ترتیب با ضریب 328/0 و 872/0 و در شهرستان عنبرآباد عوامل اجتماعی و وضعیت بازار به ترتیب با ضریب 277/0 و 328/ می باشند. راهبردهای مدیریت و کنترل بازار(ایجاد شرکت های دولتی و حذف واسطه ها، جلوگیری از واردات محصول) مهم ترین راهبرد جهت کاهش عوامل ایجاد کننده ریسک، بیان شده است همچنین راهبردهای دیگری مانند پس انداز و استفاده از اقلام اصلاح شده به ترتیب از استراتژی های مالی و اقتصادی و مدیریت آفات محصول از نظر باغداران مورد توجه قرار گرفته است.
پردازش فلسفی- مفهومی حق به شهر از منظر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1235 - 1255
حوزههای تخصصی:
تحولات انجام گرفته در عرصه های مختلف زمینه ساز شکل دهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه در حوزه شهرها به عنوان پدیده های فضایی- جغرافیایی است. این تحولات ناشی از بی عدالتی، تبعیض جنسیتی، فقر، و توزیع درآمد در روابط قدرت موجود در مناسبات شهری است که در حوزه مطالعات شهری، اجتماعی، و حقوقی می توان به آن پرداخت. بر این مبنا، می توان گفت وجود تبعیض و دسترسی نداشتن به امکانات حق چگونه زیستن را در میان انسان ها به خطر می اندازد و باید پاره ای از امور فراهم باشد تا انسان ها بتوانند به یک زندگی مطلوب دست یابند. این حق در شهر را جمعی از متخصصان این حوزه «حق به شهر» نامیده اند که در آن شهروندان «حق آزادی، حق مشارکت و تملک، حق دسترسی به امکانات شهری، و...» را باید دارا باشند و برای رسیدن به آن می توانند فریاد یا درخواست کنند. پژوهش حاضر مبتنی بر روش تحلیل محتوا در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان مفهوم سازی درست از حق به شهر ارائه داد. فرضیه تحقیق این است: به نظر می رسد مفهوم سازی درستی از حق به شهر در کارهای مورد بررسی انجام نگرفته و فقط به توصیف آن از طریق بیان مثال ها بسنده شده است. نتیجه اینکه اگر ایده حق به شهر از سوی مدیریت شهری تحقق یابد، شاهد آن خواهیم بود که شهرها در آینده به فضاهایی پویا و پایدار تبدیل شوند. بنابراین، حق به شهر عبارت است از شناخت منابع و امکانات موجود و توزیع عادلانه آن در فضای شهر؛ به طوری که مدیریت دموکراتیک شهری براساس شفافیت، مسئولیت پذیری، و پاسخ گویی زمینه مشارکت شهروندان را فراهم آورد تا شهروندان بتوانند آن گونه که شایسته است بر سرنوشت خود نقش داشته باشند و چگونه زیستن را خود طراحی و اجرا کنند؛ زیرا انسان دارای قدرت اختیار و خودآگاهی است و درحقیقت این خودآگاهی و اختیار تشکیل دهنده گوهر انسانی اوست.
Analysis of the Barriers to Equipping Agricultural Lands with the New Irrigation Technologies (Case study: Shahrabaad Rural District of Bardaskan County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
23 - 39
حوزههای تخصصی:
Purpose- Due to its special geographical location in the arid and semi-arid climate belt of the world, Iran suffers from water scarcity and limited usable water resources, notably considering the population growth and increasing demand for water and food. High water consumption in agriculture as one of the main water use sectors is estimated as 90% of total water, thereby necessitating consideration of water conservation methods. However, there are a number of barriers to use the current water conservation practices. Thus, the present study aims to investigate the barriers to equipping agricultural lands with the new irrigation technologies in Shahrabaad rural district, Bardaskan city. Design/methodology/approach- This is an applied study in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method, carried out using the random sampling method. The sample size was 338 households in the research area which was determined using Cochran's formula. Data were collected based on field and library studies. The validity of the questionnaire was confirmed by university professors and experts. The reliability coefficient of the questionnaire was 0.78 using Cronbach's alpha coefficient. Moreover, the TOPSIS fuzzy model was used to rank the villages in terms of the effect of barriers to using the new irrigation technologies, and SPSS software was used for analyzing the research questions. Findings: Results showed that the economic dimension was the most important barriers to using the new irrigation technologies. In addition, low-socioeconomic status of the farmers and small loans are the most prominent barriers to equipping agricultural lands with the new irrigation technologies in the research rural district. Research limitations/implications - unavailability of statistical information when referring to the agricultural jihad and the governor’s office, and completing the questionnaire, depending on the subject at the village level, is one of the main challenges of the present study. Practical implications - Given the specific research findings, it is necessary for agriculture and water policy-makers take serious measures concerning the incentive (low-interest and long-term loans, micro-land integration and the like) and punitive (imposing restrictions on traditional land users and stipulating other supports to change the irrigation method) instruments, because otherwise water restriction and the consequences of water scarcity will be challenging in many areas and even may lead to a serious crisis. Originality / value: This study is prima facie significant in terms of statement of the reasons for the barriers to equipping agricultural lands with the new irrigation technologies from the users' perspective and then, in terms of a more detailed analysis of the research findings to change the implementation of traditional irrigation methods.
انتخاب بهترین مسیر ویژه دوچرخه در حمل و نقل شهری با استفاده از GIS(نمونه موردی :شهر جدید اندیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون شهرها و جمعیت شهری استفاده از وسایل حمل ونقل شخصی را افزایش داده که این عامل باعث بروز مشکلات بسیار زیادی شده است که در چند دهه اخیر با مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار شهری، مدیران شهری باید برنامه های خود را در جهت توسعه پایدار به کار گیرند. با توجه به اینکه مسیرهای دوچرخه سواری به عنوان یک اقدام در جهت توسعه پایدار قرار دارد. این پژوهش بر آن است که مکان گزینی مسیرهای دوچرخه را با معیارهای مشخص بر اساس نظرات کارشناسان و با استفاده از مدل ANP و نقشه های GIS را ارائه نماید. جهت دستیابی به هدف اقدام به وزن دهی معیارها توسط 42 کارشناس از طریق پرسشنامه های مقایسات زوجی و وزن دهی مذکور توسط فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) صورت گرفت. برای حل مسائل، وزنهای بدست آمده در روش ANP به عنوان ورودی و بردار اهمیت نهایی مدل در لایه های نرم افزار GIS وارد می شود. پس از آن با تعریف شعاع تمایل به سفر با دوچرخه در هر کاربری و وزن گیری هر لایه و با ادغام نهایی لایه های انواع کاربری و تراکم جمعیت با یکدیگر پهنه وزنی نهایی به دست آمد که با ترکیب لایه شبکه دسترسی موجود، مسیرهای نهایی با احتراز اولویت تعیین گردید. خروجی مدل ANP نشان داد که به ترتیب زیرمعیارهای کاربری مسکونی با 17 درصد، جمعیت خیلی متراکم با 16 درصد، کاربری بازار ایرانی با 14 در صد و همچنین کاربری تجاری اداری همراه با جمعیت متراکم با 12 درصد، به ترتیبب یشترین اهمیت و تأثیر را در اولویت بندی مسیر ویژه دوچرخه در شهر جدید اندیشه داشتند.
ارزیابی و تحلیل ترجیحات معیارهای سرزندگی شهری در خیابان ولیعصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های مشارکت دادن شهروندان در خلق فضاهای عمومی سرزنده، سنجش ادراکات، سلایق و ترجیحات آن ها از معیارهای مؤثر بر سرزندگی شهری است. در راستای این هدف، سه سکانس از خیابان ولیعصر تهران در پژوهش حاضر موردمطالعه قرار گرفت. بدین منظور، روش تحقیق ترکیبی بر اساس طرح «متوالی تبیینی» بکار گرفته شد و سه گروه از شهروندانِ مرتبط با خیابان ولیعصر شامل «کاربران عبوری»، «شهروندان مطلع» و «مغازه داران» برای نمونه گیری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده میدانی انجام شد و 7 مؤلفه کلیدی سرزندگی با 65 سؤال ارزیابی گردید. بر اساس نتایج، در نگاه کاربران خیابان ولیعصر، مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر سرزندگی این خیابان، اغلب جزو متغیرهای غیر کالبدی هستند که از میان آن ها حضور زنان در فضای خیابان، امکان پرسه زنی، اولویت پیاده بر سواره، تنوع در پوشش و رفتار و وجود امنیت اهمیت بیشتری نسبت به سایر معیارها دارند. در ادامه، برای هر یک از 7 مؤلفه سرزندگی، یک الگوی مفهومی شناسایی شد که این الگوها نشان دهنده برخی از ویژگی های اجتماعی شهر تهران بودند. همچنین تفاوت های فضایی موجود بین بخش های شمالی و جنوبی خیابان، در ارتباط با پایگاه اجتماعی اقتصادی طبقات مختلف قابل تبیین است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که فرایند برنامه ریزی برای فضاهای عمومی با رویکرد سرزندگی در یک شهر چند هویتی و طبقاتی مانند تهران، تنها در صورتی می تواند به نتیجه مطلوب برسد که دو پیش شرط اساسی «توجه به ساختارهای کلان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی» و «توجه به علایق و ترجیحات تمام کنشگران فضای عمومی» را مدنظر قرار دهد.
آینده نگاری تحولات اسکان غیررسمی در پهنه ی جنوبی حریم کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و به تبع آن اسکان غیررسمی نیز امری اجتناب ناپذیر و بخشی از مراحل توسعه یک شهر پویاست و تنها می توان به دنبال راه حل هایی جهت کم کردن آثار منفی و مخرب آن بر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرهای درگیر آن بود. درایران هم از حدود پنجاه سال اخیر، اسکان غیر رسمی همواره یکی از چالش های اصلی در مسیر رشد و توسعه پایدار آن بوده است، باتوجه به اینکه اسکان غیر رسمی خود معلول گسترش شکاف طبقاتی، رشد بی رویه شهرنشینی و مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ است از جهات متعددی موجب شیوع بزهکاری، انحرافات اجتماعی و عوارض ناشی از آن می شود در این راستا می توان با استفاده از رویکرد تحلیل ساختاری در آینده پژوهی مدیریت شهری گامهایی را جهت توسعه و ارتقاء کیفیت زندگی دراین مناطق برداشت. این پژوهش، ابتدا در یک تحلیل نظری با مطالعه منابع کتابخانه ای داخلی و خارجی، تمام عوامل مؤثر در ایجاد و رشد اسکان غیر رسمی در پهنه جنوبی حریم کلانشهر تهران، بررسی قرار گرفت و پس از تهیه لیستی از این عوامل، در جلسات مصاحبه با صاحب نظران، یافته های پژوهش تکمیل شده و مبتنی بر آنها پرسشنامه تدوین شده و فرآیند نظرسنجی آغاز می شود. در نهایت به کمک نرم افزار(MicMac) و با روش تحلیل اثرات متقابل، داده ها تحلیل شدند. براساس یافته های پژوهش، کاربری های ناسازگار و تجدیدنظر در قوانین و مقررات توسعه شهری، مهم ترین علت پیشران و رشد اقتصاد ملی، بیکاری، مدیریت یکپارچه شهری و..، علل سیاستی در اسکان غیر رسمی در پهنه جنوبی کلانشهر تهران بوده اند.
مکان یابی شهرهای جدید با رویکرد اکولوژیک (نمونه موردی: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید، سکونتگاه های نوپا و فاقد هسته اولیه قبلی است که بر اساس برنامه ساختاری از پیش فکر شده ایجاد شده اند. احداث شهرهای جدید حرکتی جدید نیست و سابقه تاریخی طولانی را چه در شرق و چه در غرب پشت سر دارد. اولین تجربه شهرهای جدید در همسایگی ایران یعنی بین النهرین صورت گرفته است. اهداف طراحی و احداث شهرهای جدید ارائ ه مسکن، پالایش و س اماندهی فض ایی م ادر ش هرهای ناحیه ای، جذب سرریزهای جمعیتی، کنترل رشد مادر شهرها، انتق ال مراک ز سیاس ی- اداری، ع دم تخری ب زمین های کشاورزی، توسعه نواحی عقب مانده، اس کان کارگران بخ ش ص نعت، تمرکز زدای ی، توزی ع فض ایی صنعت و جمعیت و... است. شهر ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی و بزرگ ترین شهر استان دهمین شهر پرجمعیت کشور و دومین شهر شمال غرب کشور است جمعیت بالا و به تبع آن مهاجر پذیر بودن شهر در کنار موقعیت استراتژیک و مرزی این شهر و نواحی اطراف لزوم یک بررسی جامع و دقیق در حوزه جمعیت شناسی و اسکان بهینه جمعیت در این شهر را اثبات می کند. مهم ترین هدف این تحقیق مکان یابی شهر جدید در پیرامون مادر شهر ارومیه با در نظر گرفتن مسائل اکولوژیکی و توسعه پایدار است. روش تحقیق بر اساس هدف جز تحقیقات کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. مهمترین ابزار بکار رفته نرم افزار های سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل سلسله مراتبی بوده و مبنای تئوریکی مکان یابی استفاده از روش مک هارگ جهت شناسایی معیارهای موثر در تحقیق است.
Analysis of the Spatial Planning Factors Affecting the Development Pattern of Second Home Tourism in the Forest Villages of Mazandaran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aims to demonstrate the factors affecting the current development pattern of second homes, emphasizing on the role of spatial planning in the forest villages that are considered as the tourism destinations of Mazandaran province.Design/methodology/approach- This is a descriptive-analytical study carried out in nine villages of nine county of Mazandaran as tourism destinations. The statistical population consisted of 18 rural managers and 1980 rural households in the under-study villages.Findings- The ANOVA results showed that the institutional-political factor of social-cultural dimension, with the mean of 3.7133 had the highest effect on the current development pattern of second homes.Research limitations/implications- As the statistical population of the present study consisted of rural managers, it was difficult to have access to the managers since they were involved in agricultural works.Practical implications- Based on the current pattern of second home development, the distribution pattern of the spatial planning of second homes was designed. In order to sustain second home development, the negative points in each step of the input, activity, short-term, and long-term consequences should be reduced or eliminated.Originality/value- Since second home tourism is one of the different types of rural tourism that plays a main role in the development of rural areas, and considering the importance of second home tourism in the development of rural areas and their impact on the villagers' life, it is necessary to clarify the factors affecting second home development. Therefore, this study aims to improve the proper distribution of spatial planning in second homes by providing a spatial planning pattern for second home development.
Framework for Studying Consequence of Rural Tourism Entrepreneurship Development (Case Study: Shit and Shirin Sou areas of Tarom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
105-120
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this study is to present a framework for studying the consequences of rural tourism entrepreneurship development. Design/methodology/approach- The type of study is applied Research and descriptive-exploratory in essence. Data collection tool was a researcher-made questionnaire and the validity of the questionnaire items was confirmed by experts and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha (.876). Based on statistical population of experts, local managers and owners of tourism complexes in the villages of Darram and Chavarzgh counties that were selected through purposive non-probability sampling method, 277 households were selected from the owners of tourism complexes and practitioners related to tourism activity. The field-library data collection and data analysis were performed using SPSS software and Structural Equation Modeling (SEM) using AMOS software. The relevance of the four factors affecting the outcomes of rural tourism entrepreneurship development is discussed. Finding- The results show that the extent of the impact of independent variables of entrepreneurship on tourism development outcomes in the study area, respectively, are the indicators of the opportunities created by the growth and development of entrepreneurship with 0.98 as the first rank and the most influential, socio-economic value creation index of entrepreneurship with 0.87, which is ranked second, innovation and creativity index is ranked third with 0.43 and finally, environmental entrepreneurship index of tourism entrepreneurship is 0.38 and is ranked fourth. Practical implications- The formulation framework for evaluating the implications of tourism entrepreneurship development presented in this study has a meaningful and acceptable explanation in the study area.
تبیین آثار مؤلفه های پیش برنده توسعه کارآفرینی در مقصدهای گردشگری روستایی (موردمطالعه: بخش سامن شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
350 - 365
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین راهکارهای اقتصادی در توسعه منطقه ای توجه به مقصدهای گردشگری روستایی به عنوان بستری برای توسعه کسب وکارهای کوچک است. به عبارتی، الگوی فضای گردشگری در محیط روستا موزاییک وار در کنار سایر فعالیت ها قرار می گیرد و معمولاً تقاضا برای صنایع دستی، هنرهای سنتی و فعالیت هایی که نیاز به نیروی کار انسانی بیشتری دارند را ارتقاء می دهد و به دنبال آن ذهنیت و تفکر کارآفرینی را در میان روستاییان گسترش می دهد. از این رو، مقاله حاضر با هدف شناخت و تبیین آثار مؤلفه های پیش برنده توسعه کارآفرینی در مقصدهای گردشگری روستایی بخش سامن شهرستان ملایر پرداخت؛ روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی بود. صاحبان کسب وکار مبل و منبت، به تعداد 100 نفر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. برای گرد آوری داده ها از روش های میدانی و پرسشنامه ای استفاده شد که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای 6 مؤلفه روحیه کارآفرینی، فرصت های گردشگری، اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی و زیست محیطی بیش از 95 درصد محاسبه شد. یافته ها نشان داد همبستگی قوی بین برخی مؤلفه های پیش برنده با متغیر کارآفرینی گردشگری روستایی وجود دارد. مؤلفه های فرصت های گردشگری، محیط زیستی، کالبدی - فیزیکی و روحیه کارآفرینی افراد درمجموع 98 درصد از تغییرات متغیر توسعه کارآفرینی در مقصدهای گردشگری روستایی را تبیین می کنند. در این میان بیشترین آثار مستقیم مربوط به فرصت های گردشگری بود و بیشترین اثر غیرمستقیم را مؤلفه زیست محیطی تبیین کرد.
تأثیر الگوی توزیع بارش و معادله نفوذ در شبیه سازی سیلاب شهری مطالعه موردی: حوضه عبدالسلام کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
179 - 196
حوزههای تخصصی:
یکی از پرکاربردترین مدل های شبیه سازی هیدرولوژیکی و هیدرولیکی جریان در شبکه دفع آبهای سطحی شهری، مدل SWMM است. این مدل همچون سایر مدل های جامع، در برگیرنده دامنه گسترده ای از داده ها و اطلاعات ورودی است. در چنین شرایطی احتمال دارد به دلیل عدم دسترسی به داده های واقعی یا پایین بودن دقت اندازه گیری آنها، نتایج مدل چندان قابل اطمینان نباشند. میزان این عدم قطعیت بسته به حساسیت مدل به داده های ورودی متفاوت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی حساسیت مدل SWMM به الگوها و زیرمدل های مورد استفاده در آن می باشد. بدین ترتیب که ضمن بررسی تاثیر 5 تیپ توزیع مصنوعی الگوی بارندگی، 4 طول گام زمانی تعریف داده های بارش، 3 مدل نفوذپذیری و نهایتا 2 روش روندیابی هیدرولیکی بر دبی حداکثر سیلاب، حساسیت مدل به این الگوها و زیرمدل ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور تحلیل حساسیت مدل، از دو روش گرافیکی و آنالیز همبستگی استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل به طول گام های زمانی بارندگی تشخیص داده شد که در آن با تغییر گام زمانی از 15 دقیقه به 90 دقیقه، دامنه تغییرات نسبی دبی اوج به 5/26 % و 5/37 % هم رسید. بعد از آن مدل، با ضرایب اسپیرمن حدود 1، نسبت به معادله نفوذ انتخابی، از بیشترین حساسیت برخوردار بود اما میزان حساسیت مدل به تیپ الگوی توزیع بارندگی، بسته به شرایط تعریف شده برای شبیه سازی، متغیر تشخیص داده شد.
تحلیل ادراک ذینفعان از پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
ادراک ذینفعان از آثار گردشگری مهم ترین پارامتر برای حمایت آن ها از توسعه گردشگری به شمار می آید. ازاین رو بررسی و شناخت کامل از نگرش ها و علائق ذینفعان یک الزام ضروری و اجتناب ناپذیر برای برنامه ریزی و مدیریت پایدار در گردشگری است. هدف این پژوهش شناسایی سطح ادراک و معناداری تفاوت میانگین ذینفعان نسبت به پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. پرسشنامه محقق ساخته طراحی و تدوین شد سپس در بین نمونه ها (ساکنان، مدیران، سرمایه گذاران و گردشگران) به تعداد 384 نمونه پخش و گرداوری شد. سپس از نرم افزار SPSS برای تحلیل آن استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیات از آمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است وضعیت توسعه گردشگری در شهر لاهیجان به لحاظ اقتصادی (24/3)، اجتماعی (16/3)، زیست محیطی (07/3) بالاتر از حد متوسط و متمایل به وضعیت خوب و در بعد کالبدی (80/2) پایین تر از حد متوسط و متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارد. ازنظر سطح ادراک ذینفعان نسبت به پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان، سرمایه گذاران با امتیاز 6/3 دارای ادراک بالاتر از متوسط؛ ساکنین محلی، مدیران و گردشگران به ترتیب با امتیازات 88/2، 87/2 و 83/2 در سطح نامطلوب متمایل به متوسط قرار دارند. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین ادراک ذینفعان گردشگری نسبت به پایداری اثرات گردشگری ازنظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی وجود دارد. در مقابل تفاوت معناداری بین ادراک ذینفعان گردشگری نسبت به پایداری اثرات گردشگری ازنظر کالبدی وجود ندارد. بنابراین توجه به اثرات گردشگری در زمینه کالبدی از الزامات توسعه گردشگری پایدار در شهر لاهیجان است. درنهایت پیشنهادهایی برای بهبود توسعه گردشگری در شهر لاهیجان ارائه شده است.
اعتبارسنجی سازه های زیست پذیری اعضای صندوق اعتبارات خرد روستایی مورد: شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی اثرات صندوق اعتبار خرد بر زیست پذیری خانوارهایی روستایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای صندوق های خرد روستایی دهستان چاه داد خدا شهرستان قلعه گنج بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 465 نفر محاسبه شد که برای افزایش اعتبار یافته ها تعداد 470 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع شد که در نهایت تعداد 465 نفر پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند و روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و LISREL 8.8 انجام شد. به منظور بررسی برازش مدل اندازه گیری سازه ابعاد زیست پذیری، داده های گردآوری شده با نرم افزار لیزرل و با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد در بین شاخص های زیست پذیری شاخص های مشارکت و همبستگی و اشتغال و درآمد از وضعیت بهتری نسبت به دیگر شاخص ها برخوردارند و شاخص های وضعیت مسکن و امکانات و خدمات زیرساختی از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. همچنین یافته ها نشان داد شاخص های نیکویی برازش مطلق (91/0 AGFI= و 92/0 GFI= )، تطبیقی (91/0 NNFI= ، 92/0 (CFI= و مقتصد (071/0 = RMSEA و 031/2 = ) برازش عالی و مناسب مدل اندازه گیری ابعاد زیست پذیری را با داده های مشاهده شده؛ تایید نمودند. در پایان با توجه به نتایج، پیشنهادهایی برای فعال کردن مشارکت در صندوق های اعتبارات خرد روستایی با توجه به فرهنگ و شرایط جوامع مورد مطالعه ارائه شده است .
ارائه مدل اقتصادی به روش هدانیک: بوستان قیطریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
61 - 69
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر ارزش گذاری اقتصادی پارک قیطریه با استفاده از روش هدانیک انجام گرفته است. به این منظور، 19 متغیر که قابل تفکیک به سه دسته کلی متغیر های فیزیکی، متغیر های همسایگی و متغیر های محیطی هستند، در نظر گرفته شده و ۴۱ واحد مسکونی در شعاع مؤثر اطراف این بوستان به عنوان نمونه انتخاب شده و با توجه به متغیر های در نظر گرفته شده بررسی شدند. نتایج به دست آمده از این مشاهدات در نرم افزارEviews10 تجزیه و تحلیل شده و یک مدل رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولی یا OLS برآورد شد. از ۱۹ متغیر بررسی شده، ۷ متغیر مساحت زیربنا، عمر بنا، تعداد واحد کل، داشتن پارکینگ، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا بوستان قیطریه از سطح معناداری خوب، یعنی کمتر 05/0 یا ۵ درصد داشتند. در بین متغیر های فیزیکی داشتن پارکینگ و از بین متغیر های همسایگی، فاصله تا پارک قیطریه به ترتیب با مقادیر عددی 66/0 و 26/0 بیشترین ضریب همبستگی را به خود اختصاص دادند. در بین متغیر های معنادار مساحت زیربنا، تعداد واحد کل و داشتن پارکینگ با متغیر وابسته یعنی قیمت واحد مسکونی رابطه مستقیم و عمر بنا، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا پارک با قیمت واحد مسکونی رابطه معکوس داشتند.
تبیین معیارهای کالبدی موثر بر عملکرد حرارتی گونه های مختلف خانه های تاریخی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همدان به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای ایران زمین، از قدمت چند هزار ساله ای برخوردار است. کهن ترین آثار شاخص خانه در شهر همدان مربوط به دوره ی اشکانی است که طی کاوش های باستان شناسی دهه ی هفتاد هجری شمسی، بقایای آن در تپه ی هگمتانه کشف شده است. از دوره ی قاجار و پس از آن، آثار معماری قابل توجهی به جا مانده است که در این میان سهم خانه ها نیز قابل توجه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیت آن یک تحقیق آمیخته است که از روش های کیفی و کمی بهره می گیرد. در ابتدا به بررسی علمی اقلیم شهر همدان بر اساس مشخصات آب وهوایی بلندمدت(1976 تا 2015) می پردازیم و سپس تعداد 33 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند، با تحلیل ساختاری ویژگی های کالبدی مشترک خانه ها بر اساس شاخص های تاثیرگذار بر عملکردحرارتی آن ها گونه بندی می شوند. در مرحله بعدی جهت بررسی عملکرد حرارتی خانه ها منتخب از روش شبیه سازی رایانه ای استفاده می شود و نتایج براساس نگرش مقایسه ای و آزمون همبستگی تحلیل می گردند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می توان خانه های تاریخی موجود در شهر همدان را به سه گونه، بر اساس معیارهای کالبدی موثر بر عملکردحرارتی خانه ها در بازه ی زمانی قاجار تا پهلوی دسته بندی کرد: گونه ی :A خانه های دوره ی قاجار که به صورت درونگرا با حیاط مرکزی و فضای اندرونی و بیرونی بوده است. گونه ی B: خانه های مربوط به دوران اواخر قاجار و پهلوی اول که تلفیقی از گونه ی درونگرا و برونگرا هستند. گونه ی C: خانه هایی که با تأثیرپذیری از فرهنگ معماری غرب پلان ها در آن ها برونگرا شده است. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین شاخص های نسبت سطح کل زیر بنا به حجم (A/V)، نسبت فضای پر به خالی (تراکم)، ضخامت دیوارهای خارجی و جرم حرارتی و میزان مصرف انرژی همبستگی معکوس و با شدت زیاد وجود دارد، درحالی که بین شاخص های نسبت سطح بازشو به سطح جانبی بنا و مساحت حیاط و میزان مصرف انرژی همبستگی مستقیم و با شدت زیاد وجود دارد و بین شاخص های نسبت ارتفاع به عرض حیاط (H/W)، نسبت ارتفاع به طول حیاط (H/L) و نسبت سطح جانبی به حجم (S/V) و میزان مصرف انرژی همبستگی مستقیم و با شدت کم وجود دارد.