فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد رو افزون جمعیت، وسایط نقلیه و کاربری های صنعتی در اطراف شهر تهران آلودگی هوا نیز بشدت افزایش یافته و نتایج نامطلوبی به همراه داشته است. هدف از این پژوهش تشخیص روند الگوی تغییر آلاینده ها و ماه های پر خطر و شناسایی شاخص آلاینده تأثیر گذار در طی دوره زمانی 1390 تا 1395 در هوای شهر تهران است. بدین صورت که میزان روزانه آلاینده ها در طی سال های مورد مطالعه از طریق روش رگرسیون خطی بررسی و ارقام ارائه شده به صورت میانگین و نمودار سالانه بیان می گردد. نتایج حاصل از آن راه حل هایی برای کاهش آلودگی هوای تهران ارائه می کند. روش تحقیق از نوع آماری و تحلیلی است و از نظر هدف در گروه تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت آلودگی هوای تهران در طی سال های 1390 تا 1395 بر اساس شاخص کیفیت هوای AQI در تمامی آلاینده ها به جز ذرات معلق روندی کاهشی داشته است. کیفیت هوا به طور تقریبی درفصل گرم سال به دلیل وقوع پدیده گرد و غبار و استفاده از سیستم های سرمایشی و عدم جا به جایی هوا که عوامل افزایش روزهای فراتر از حد مجاز بوده نامطلوب دیده شده است. با شروع سرما نیز بر تعداد روزهای نامطلوب آلودگی افزوده شده در اواخر آذر تا اوایل دی شرایط نامطلوب در تعداد روزها به شکل متوالی اتفاق افتاده که این توالی طولانی، خود وخامت شرایط کیفیت هوا را حادتر کرده است. استقرار جو پایدار و وقوع پدیده وارونگی و استفاده از سیستم های گرمایشی عمده ترین عامل افزایش تعداد روزهای فراتر از حد مجاز در روزهای سرد سال بوده که همه متأثر از افزایش آلاینده ذرات معلق بوده است. بنابر نتایج تجزیه آماری و از آنجایی که این روند متوالی در طی سال 1396 و بعد نیز ادامه خواهد داشت، گسترش حمل و نقل عمومی، خروج خودروهای فرسوده، افزایش مصرف گاز طبیعی و اجرای سخت گیرانه قوانین ترافیکی و صنعتی در ماه های خرداد، تیر، دی و روزهای ابتدایی هفته را مهم ترین عامل در جهت کاهش آلاینده ذرات معلق در کیفیت هوای روزهای بسیار آلوده یا خطرناک شهر تهران مؤثر شناخته است.
ارزیابی و مقایسه الگوریتم های بهینه سازی فرا ابتکاری در مکانیابی تسهیلات مطالعه موردی: بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله مکانیابی بانک ها به فاکتورهای زیادی نیاز داشته و جزء مسایل NP - HARD طبقه بندی می شود. استفاده از روش های فراابتکاری برای حل مسایل NP - HARD علیرغم تقریبی بودن، مناسب ترین راه حل به نظر می رسد. در این تحقیق از روش های بهینه سازی گرگ خاکستری، علف های هرز، ژنتیک، اجتماع ذرات و الگوریتم فرهنگی در حل مسأله مکانیابی بانک ها استفاده شده است. برای این کار هدف به صورت جذب مشتری بیشتر و محدودیت در تعداد نفرات جذب شده به بانک جدیدالتأسیس تعریف شد. روش ها به طوری آماده شدند که قابلیت پیدا نمودن مکان بانک جدید با وجود بانک های دیگر در منطقه را دارند و مکان بانک جدید باید از بانک های هم نوع خودش تا حد ممکن دورتر شده (هدف بازاریابی) و همچنین در مجموع کل مشتریان این نوع بانک نبایستی از یک حدی کمتر شده و میزان جذب مشتری شعبه جدیدالتأسیس بانک از یک تعدادی کمتر نشود (محدودیت ها). بدین منظور قسمتی از کلان شهر تبریز جهت پیاده سازی انتخاب شد. به منظور ارزیابی کیفیت و دقت الگوریتم ها از تست تکرارپذیری و مقایسه اعداد همگرایی برای نتایج حاصل از اجرای هر الگوریتم روی داده ها اجرا شد. همچنین نتایج الگوریتم ها با آزمون آماری ویلکاکسون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمون ها عملکرد دقیق تر، الگوریتم علف های هرز نسبت به روش های بهینه سازی مذکور در مکانیابی بانک ها را نشان می دهد.
تحلیل رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اهداف عمده برنامه ریزی شهرهای جدید، دستیابی به بیشترین مطلوبیت و رضایتمندی ساکنان در ابعاد گوناگون در این شهرها است. چرا که شهرهای جدید از امکانات و عوامل رشد مساوی در طول زمان برخوردار نبوده و نیستند و همین امر سبب به وجودآمدن تفاوت های آشکاری در کیفیت محیط زندگی آنها و مادرشهرها شده است. هدف از تحقیق حاضر سنجش شاخص های ذهنی و رضایتمندی از کیفیت محیط در شهر جدید پرند، به عنوان یکی از چهار شهر جدید پیرامون کلان شهر تهران و ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقای شرایط کیفی سکونت در این شهر جدید است که تا به امروز کمترین میزان موفقیت را در جذب جمعیت کلان شهر تهران داشته است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، یک پیمایش میدانی از 370 نفر از ساکنان شهر جدید پرند انجام گرفت. شاخص های تحقیق با نگاه ذهنی به ابعاد کیفیت زندگی در 5 بعد محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، کیفیت مسکن، ارائه خدمات شهری و کیفیت دسترسی و حمل ونقل طبقه بندی و با استفاده از آزمون T-test تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب هم بستگی اسپیرمن (Spearman) و ضریب هم بستگی وی کرامر (Cramer’s V) در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت محیط سکونت از دیدگاه ساکنان شهر جدید پرند در همه شاخص ها در سطح پایینی قرار دارد. فقط شاخص دسترسی و حمل ونقل را نزدیک به متوسط ارزیابی کرده اند و از دیگر شاخص ها به طور کلی اظهار نارضایتی کرده اند. کمترین میانگین به ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شهر پرند تعلق دارد. در سطح دوم مدل، شاخص کیفیت دسترسی و حمل ونقل تأثیر بیشتری بر شاخص سطح بالاتر خود، یعنی رضایت ساکنان از کیفیت محیط و سکونت در شهر جدید پرند دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که ویژگی های اقتصادی و اجتماعی افراد نقش مؤثری در نحوه نگرش و ادراک آنها نسبت به مقوله کیفیت زندگی دارد. در این میان شاخص های اجتماعی و اقتصادی کیفیت زندگی بیشترین تأثیرپذیری را از ویژگی های فردی داشته است. شناخت ارتباط میان کیفیت محیط شهر جدید پرند و تأثیر آن بر سطوح مختلف رفتاری، احساسی و ادراکی ساکنان اهمیت خاصی دارد. بی تردید، جذب جمعیت در پرند هر چند بر مبنای اصولی ترین قواعد علمی پیاده شود، اگر بر مبنای درک محیطی نباشد، رضایت چندانی را کسب نخواهد کرد.
اندیشه های نو در جغرافیای جدید
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل جاذبه ها و پتانسیل های اکوتوریسمی شهرستان ارومیه با استفاده از مدل استراتژیک SWOT*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول شصت سال گذشته جهان شاهد تغییرات چشم گیری در زمینه شیوه مسافرت از یک مکان به مکان دیگر بوده است. در این مدت نه تنها شیوه های مسافرت بلکه مقاصد گردشگری، انگیزه و تعدد این مسافرت ها نیز تغییر نموده است. یکی از این تغییرات پیدایش شکل خاصی از گردشگری به نام اکوتوریسم است که در سال های اخیر رشد بسیار سریعی داشته و به یکی از پدیده های مهم صنعت گردشگری تبدیل شده است. این شکل گردشگری احترام عمیقی نسبت به مردم، مکان های گردشگری و اشیایی که مورد بازدید قرار می گیرند دارد و در آن تأکید خاصی روی حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگی، درگیر کردن مردم محلی در فرآیندهای برنامه ریزی و ایجاد رفاه برای این مردم دیده می شود. شهرستان ارومیه واقع در شمال غرب ایران با تنوع منابع اکولوژیکی و فرهنگی، فرصت ها و نقاط قوت بسیار زیادی برای سرمایه گذاری در زمینه توسعه اکوتوریسم دارد. پژوهش حاضر با بررسی این فرصت ها و قوت ها و تعیین نقاط ضعف و تهدیدها، به ارائه استراتژی های مناسب برای توسعه اکوتوریسم این منطقه می پردازد. این پژوهش با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحلیلی، توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق پس از تهیه کلیات و چهارچوب نظری، جهت کسب اطلاع از مناطق مورد مطالعه و بررسی جایگاه و چگونگی گردشگری در آن منطقه، اقدام به انجام عملیات میدانی گردید. به طور کلی سه پرسشنامه (گردشگران، مردم بومی، مسئولین) طراحی و پس از تکمیل این پرسشنامه ها، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و مدل SWO استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان ارومیه با مجموع 40 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیتها و با امتیاز وزنی 13/3 و 82/2 به ترتیب برای نقاط قوت و فرصت، پتانسیل ها و توانمندی های فراوانی برای توسعه اکوتوریسم دارد ولی در عین حال 19 نقطه ضعف و تهدید فراروی اکوتوریسم منطقه به عنوان محدودیت ها و تنگناها و با امتیاز وزنی 78/3 و 22/3 به ترتیب برای ضعف ها و تهدیدها نشان می دهد که اکوتوریسم این منطقه با چالش ها و مشکلات جدی و اساسی مواجه می باشد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که توسعه اکوتوریسم در توسعه اقتصادی منطقه تأثیر بسیار زیادی دارد و در صورت برنامه ریزی درست و استفاده بهینه و منطقی از جاذبه های اکوتوریسمی و رفع مشکلات و نقاط ضعف و استفاده از فرصت های موجود، می توان شاهد توسعه اقتصادی در زمینه های ایجاد درآمد، اشتغال، تنوع فعالیت های اقتصادی و به طور کلی افزایش سطح رفاه برای مردم شهرستان بود.
تحلیل نقش توانمندسازی ساکنان در بهسازی کالبدی- محیطی سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: محدوده شرق کال عیدگاه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی یکی از مهمترین چالشهای شهری امروز ایران محسوب میشود؛ به طوری که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای میانی و کوچکنیز چنین پدیدهای وجود دارد. شهر سبزوار از جمله شهرهای میانی است که با مسأله اجتماعات غیررسمی و خودساخته روبروست؛ به طوری که نزدیک به 30 هزار نفر از جمعیت آن (نزدیک به یک هشتم) در سکونتگاههای غیررسمی که دور تا دور شهر را فرا گرفته است زندگی میکنند. در این میان محدوده شرق کال عیـدگاه بزرگترین کانون اسکان غیررسـمی این شهر هم از نظر جمعیت و هم وسعت محسوب میشود، که نیازمند برخوردی جامع و چند بعدی است. با درک این موضوع، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که آیا با توانمندسازی اجتماعات محلی شرق کال عیدگاه ـ به عنوان مهمترین هسته اسکان غیررسمی این شهرـ بهسازی کالبدیـفضایی این محدوده امکانپذیر است یا خیر؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شیوه گردآوری دادهها ترکیبی از روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی بوده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. روش نمونهگیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 150 خانوار است که از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به تحلیل آن اقدام شده است. در این تحقیق هر کدام از حوضههای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و نهادی به عنوان متغیرهای مستقل با مولفههای معنیداری، خودتعیینی، شایستگی، تأثیر و اعتماد و متغیر تمایل به مشارکت در بهسازی کالبدی نیز به عنوان متغیر وابسته مورد توجه قرار گرفته است. نتایج یافتهها نشان میدهد که بین سطح توانمندی ساکنان و میزان تمایل آنها برای مشارکت در بهسازی کالبدی ـ محیطی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب تعیین برای توانمندیهای اجتماعی 4 درصد، اقتصادی 9/2 درصد و نهادی 4/4 درصد به دست آمد. اما تأثیر هریک از ابعاد توانمندی به یک اندازه نیست بلکه در درجه اول توانمندسازی نهادی، سپس توانمندسازی اجتماعی و در درجه بعدی توانمندسازی اقتصادی میتواند در افزایش مشارکت ساکنان در برنامههای بهسازی کالبدی ـ محیطی موثر باشد.
سنجش کیفیت زندگی در محلات شهری در راستای ارتقاء کیفیت زندگی (مطالعه موردی محله قلعه شهر بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشر، نقش بنیادی در ایجاد زندگی خوب برای شهروندان دارد. در عین حال، تأکید بر ابعاد کمی رشد شهرها منجر به دو قطبی شدن آنها شده و برای حل مشکلات شهرنشینان و ارتقاء زندگی آنها مفهوم «کیفیت زندگی» مورد تحقیق قرار گرفت. تحولات شهرسازی و رشد شهر بافق، موجب برهم خوردن ساختار محله ای آن گردیده است. محله قلعه از محلات با سطح کیفیت پایین شهر بافق است . عوامل متعددی منجمله کیفیت نامناسب معابر و مصالح ابنیه، کمبود خدمات، عدم جمع آوری زباله ها و تجمع آنها در اراضی بایر و خرابه ها باعث کاهش سطح کیفیت زندگی محله شده و تهدید جدی در جهت تخلیه تدریجی آن محسوب می شود. هدف پژوهش، سنجش کیفیت زندگی در محله قلعه شهر بافق و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت ارتقای آن است. لذا، پس از مرور شاخص های کیفیت زندگی و از طریق معیارهای برگزیده و تعریف گویه های مرتبط، میزان کیفیت زندگی در محله مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش از لحاظ شیوه انجام، توصیفی – تحلیلی است و از تکنیک SWOT ، QSPM و نرم افزار SPSS برای توصیف، طبقه بندی و تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه به روش کوکران، 223 مورد تعیین گردید. بنابر یافته های تحقیق: کیفیت زندگی در محله قلعه، با نمره 4.8 کمتر ازحد متوسط (5) است، مولفه کالبدی با امتیاز 3.8 پایین ترین سطح و مولفه اجتماعی با امتیاز 6.66، بالاترین سطح را از لحاظ کیفی دارا هست. پس، مولفه کالبدی بیشترین تاثیر را در کاهش سطح کیفیت زندگی محله دارد. در پایان، راهبردهای برتر در راستای بهبود کیفیت زندگی محله ارائه شد. از مجموع راهبردها در ابعاد مختلف، تقویت و بهبود منظر محله، بازنگری بافت موجود و طراحی مجدد آن،ایجاد فضاهای پاتوق و فعالیت های جمعی، تقویت بخش کشاورزی بمنظور اشتغال زایی، تعریف و اصلاح سلسله مراتب معابر درونی، بهبود وضعیت بهداشت و ساماندهی زباله ها و ضایعات بعنوان راهبردهای برتر، بیشترین نمره را کسب کردند.
منطقه بندی توسعه کشاورزی شهرستان های استان همدان با استفاده از مدل TODIM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در برنامه ریزی کشاورزی، بررسی آمایشی نظام های تولید جهت شکل گیری و تبیین مسائل سیاست گذاری توسعه پایدار منطقه ای است. در این شرایط، یکی از راهکارهای اساسی در شناخت مسائل کشاورزی، منطقه بندی کشاورزی است. این روش الگویی مناسب و بااهمیت برای ارزیابی منابع اراضی، برنامه ریزی و مدیریت بهتر منابع مورداستفاده در کشاورزی است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی باهدف منطقه بندی شهرستان های استان همدان بر اساس شاخص های کشاورزی تدوین شده است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه مبنی بر مطالعه آمار و اسناد و تحقیقات پیشین استفاده شده است. محدوده موردمطالعه شامل 9 شهرستان استان همدان است. برای تحلیل داده ها از روش تصمیم گیری چند معیاره TODIM استفاده شده است. سپس خروجی داده ها با استفاده از نرم افزار GIS، تحلیل و نمایش داده شده است. نتایج مطالعات کمی تحقیق نشان داد، شهرستان های استان همدان ازنظر شاخص های کشاورزی در شرایط یکسانی قرار ندارد و هر شهرستان بسته به شرایط و فرایندهای مؤثر در این زمینه، در برخی شاخص ها توسعه یافته و در برخی ضعیف است. به طوری که در شاخص انسانی طبیعی، شهرستان های کبودرآهنگ (1=T)، ملایر (0.949=T)، در شاخص زیرساختی، شهرستان های کبودرآهنگ (1=T)، بهار (0.956=T)، در شاخص زراعت، شهرستان های رزن (1=T)، کبودرآهنگ (979=T)، در شاخص باغبانی، شهرستان های همدان (0.677=T)، ملایر (1=T)، در شاخص دام پروری شهرستان های نهاوند (1=T)، همدان (0.874=T) و در شاخص کل نیز شهرستان های ملایر (1=T)، کبودرآهنگ (0.995=T)، توسعه یافته هستند. درنهایت شهرستان فامنین توسعه نیافته، شهرستان تویسرکان کمتر توسعه یافته، شهرستان های بهار و اسدآباد نسبتاً توسعه یافته و شهرستان های ملایر، همدان، کبودرآهنگ، رزن و نهاوند توسعه یافته هستند.جهت توسعه کشاورزی متعادل و متوازن در استان، توجه به تفاوت ها و ظرفیت ها، بهبود و نوسازی زیرساخت های کشاورزی و برنامه ریزی و سیاست گذاری در حوزه کشاورزی با رویکرد توسعه متعادل منطقه ای ضروری است.
تحلیل میزان ریسک پذیری سکونتگاه های شهری استان لرستان از خطر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه از جمله مخاطرات طبیعی است که وقوع آن اغلب خسارات و تلفات زیادی به دنبال داشته است. پراکنش جغرافیایی زلزله ها در کشور ما نشانگر آن است که 66 درصد از سرزمین ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار دارد و 90 درصد از جمعیت کشور در این مناطق زندگی می کنند. این در حالی است که شهرهای کشور ما در برابر زمین لرزه 5/5 و 6 ریشتری به طور جدی آسیب پذیرند. استان لرستان بخشی از رشته کوه زاگرس را تشکیل داده است و 83/50 درصد از کل زلزله های ایران در این رشته کوه اتفاق افتاده است. به همین دلیل این استان شاهد وقوع زلزله های مخرب با تلفات زیاد بوده است. این ناحیه جزو مناطقی از ایران طبقه بندی شده که از توان زلزله خیزی شدیدی برخوردار است. همچنین به ثبت رسیدن تعداد زیادی کانون زلزله طی صد سال اخیر و وقوع زلزله های مخرب در این استان، نشانگر فعال بودن گسلهای آن می باشد. این استان با تراکم جمعیتی62 نفر در هر کیلومتر مربع، حدود 65/2 درصد جمعیت کشور را در خود جای داده و جزو نواحی پر جمعیت نیز محسوب میشود. اهداف پژوهش حاضر شامل بررسی چگونگی پراکنش فضایی جمعیت و الگوی پراکنش شهرهای استان لرستان و بررسی پراکنش فضایی شهرها و جمعیت شهری استان لرستان در ارتباط با خطر زلزله میباشد. در این مقاله جهت بررسی الگوی پراکنش شهرهای مهم استان مدل« جاذبه یا تعیین نقطه جدایی» مورد استفاده قرار گرفته و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مراکز شهری مهم استان تقریباً به صورت ارگانیک پراکنده شدهاند. از طرفی فراوانی منابع آب در حاشیه گسلها عامل اصلی مکان گزینی شهرها و روستاها در این استان بوده است. بنابراین بسیاری از مناطق مسکونی در حریم گسلها استقرار یافته، در معرض خطر و آسیب پذیری بالایی قرار دارند. نتایج حاصل از نقشه پهنه بندی تهیه شده نشان میدهد حدود 6 درصد جمعیت استان در پهنه خطر بسیار بالا، 23 درصد جمعیت در پهنه پر خطر و 56 درصد در پهنه متوسط قرار دارند.
اثربخشی اعتبارات خرد در بهسازی مسکن روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته ارایه خدمات مالی خرد به عنوان یک راه حل مؤثر جهت افزایش توانمندی روستاییان شناخته شده است و با درجات مختلفی از کارایی توسط کشورها مورد استفاده قرار گرفته است. (مافی، 20:1384) موفقیت هایی که توسط اجرای این برنامه به دست آمده است سبب تخصصی شدن نظام اعتبارات خرد شده است، بطوریکه سازمانهای مردم نهاد، اتحادیه های اعتباری، واسطه های مالی غیر بانکی و بانک های تجاری از جمله مؤسسات تامین کننده منابع مالی خرد و سرویس های متنوع ارایه اعتبارات شناخته شده اند. یکی از ابعاد کالبدی تاثیرگذاری اعتبارت، مسکن روستایی می باشد که اقدامات مربوط به آن از سال 1384 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به انجام رسیده است. در این چارچوب بنیاد مسکن از سال 1384 در راستای نو سازی و بهسازی مساکن روستایی با استفاده از اعتبارات و منابع داخلی بانک ها و با شرایط قرض الحسنه، اقدام به احداث 200 هزار واحد مسکونی در سطح روستاهای کشور نموده است که علاوه بر تاثیرات کالبدی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی نیز مجموعه ای از تاثیرات را به همراه داشته است. بر طبق آمار موجود، در استان کردستان 21312 متقاضی موفق به عقد قرارداد و از این تعداد 18 هزار شروع به ساخت نموده اند. در حال حاضر نیز مجموعاً 1823 واحد مسکونی روستایی در شهرستان سقز در دست ساخت می باشند که از این تعداد 1400 واحد پایان کار دریافت نموده-اند و مابقی نیز در دستور کار قرار دارند. لذا این پژوهش در چارچوب تئوری کارکردگرایی ضمن بیان دیدگاه های مربوط به اعتبارات به صورت کلی و اعتبارات خرد روستایی به طور اخص، از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای ، روند واگذاری این اعتبارات را مورد بررسی قرار داده است و در کنار این مسئله جواب قانع کننده ای به این سؤال که آیا واگذاری اعتبارات خرد در بهسازی مساکن روستایی مؤثر بوده است؟ ارایه گردیده است. نتایج پژوهش در ارتباط با ناحیه مطالعاتی گویای اثربخشی اعتبارات واگذار شده در خصوص بهسازی مساکن روستایی ناحیه مطالعاتی می باشد.
مدیریت مسیرهای راهپیمایی با رویکرد پدافند غیرعامل، مطالعة موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، برنامه ریزی و مدیریت بحران شهری جایگاه ویژه ای در حوزة مسائل شهری پیدا کرده است. وقوع بحران های انسانی متعدد در شهرها و کلان شهرهای دنیا و نیاز به برنامه ریزی و مدیریت این گونه بحران ها سبب شده است تا مدیران و برنامه ریزان شهری نیاز به تحقیق و پژوهش بیشتر در این زمینه را به خوبی احساس کنند. گاهی، وقوع بحران های انسانی از قبیل شورش ها و آشوب های شهری در شهرها و کلان شهرها و حوادث ثانویة ناشی از آن ها (خسارت به اموال عمومی، وندالیسم و سرقت) در برهه ای، باعث نبود امنیت در شهرها شده است و مدیریت آن ها راهکارهایی اساسی را طلب می کند. مسیرهای هشت گانة راهپیمایی شهر اصفهان که هر ساله در روزهای خاصی از سال جمعیت انبوهی را در خود می پذیرد، ممکن است در معرض هر گونه بحران احتمالی قرار بگیرد. وقوع بحران در این مسیرها نه تنها خسارت ها و تلفات مالی و جانی فراوانی به بار می آورد؛ بلکه تجمع جمعیت در این مسیرها نیز ممکن است باعث کاهش کارایی سازمان های متولی بحران در این مسیرها شود. فرضیة تحقیق این است که مسیرهای راهپیمایی شهر اصفهان با توجه به تراکم کاربری ها در معرض آسیب پذیری قرار دارند. مطالعات میدانی، پراکندگی فضایی کاربری ها در نقشه های ترسیمی با GIS و محاسبات پژوهشگران حاکی از آسیب پذیری بالای مسیرهای پنج، هشت و شش است. در ضمن، هنگام وقوع بحران کارایی سازمان های متولی بحران نیز کاهش می یابد و این کاهش در مسیر اول و سوم بسیار بارزتر است. بنابراین به جای مسیرهای با آسیب پذیری بالا مسیرهای جدید پیشنهاد شده و برای سایر مسیرها نیز در جهت کاهش خسارت ها و تلفات، راهبردهای مدیریتی معرفی شده است.
تحلیل تاثیر پراکنده رویی بر تغییر کاربری زمین در منطقه شهری ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی به اراضی ساخته شده از دهه 1340 رو به افزایش بوده و منجر به عدم تعادل میان کاربری اراضی شهری و طبیعی در مناطق شهری ایران شده است. منتج از روند مذکور، الگوی کاربری اراضی در شهر- منطقه مرکزی مازندران از جمله منطقه شهری ساری نیز تحت تأثیر روند شهرنشینی، گسترش جمعیت و افزایش مهاجرت، به سمت و سویی جدید رفته و تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی در اراضی پیرامون شهر را سبب شده است. تداوم این فرایند منجر به الگوی توسعه ناپیوسته و غیرمتمرکز شده و در نهایت پراکنده رویی را پدید آورده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر پراکنده رویی بر تغییر کاربری اراضی مناطق شهری، و پیش بینی روند تحولات توسعه اراضی و کاربری اراضی تا سال 1410 اختصاص دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و تلاش شده تا ابتدا با استفاده از روش GEOMOD اراضی ساخته شده پیش بینی شود و سپس بر پایه مدل زنجیره مارکوف روند تغییرات کاربری اراضی احتمالی منطقه شهری ساری تخمین زده شود. در مرحله نهایی با استفاده از GIS با تلفیق مدل های مذکور، بر هم کنش اراضی ساخته شده و کاربری اراضی تحلیل شد تا پراکنش و توزیع فضایی کاربری زمین در چشم انداز تحقیق مشخص گردد. نتایج یافته ها نشان می دهد تغییر کاربری اراضی کشاورزی، باغی و مراتع در سال 1410 با نرخ رشد 43/1- درصدی کاهش خواهد یافت و هم راستا با این روند، اراضی ساخته شده با نرخ رشد 85/4 درصدی افزایش می یابد. توزیع فضایی اراضی ساخته شده در شمال منطقه شهری مطالعاتی تمرکز داشته، اما در نواحی شرق و غرب این منطقه نیز افزایش یافته است. دلیل این توزیع فضایی را می توان در گرایش های فضایی افراد به سکونت با الگوی تک خانواری در اراضی پیرامون شهر که قیمت کمی دارند، سراغ گرفت. چنین روندی مبتنی بر شدت یافتن پراکنده رویی در منطقه شهری ساری بوده و نیازمند جهت دهی مناسب در برنامه ریزی های آتی توسعه شهری و منطقه ای است.
جدایی گزینی اجتماعی شهر کامیاران؛ تحلیلی بر شاخص های ناهمسانی و انزواگرایی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش الگوها و روندهای جدایی گزینی شهری، اغلب با استناد به شاخص هایی صورت می پذیرد که الگویابی فضایی توزیع افراد ساکن در یک شهر را به خوبی نشان نمی دهد. در این مقاله رویکرد جدید سنجش میزان جدایی گزینی فضایی بین چندین گروه ارائه شده است. این رویکرد این امکان را برای محققان فراهم می سازد تا جدایی گزینی در هر مقیاسی را محاسبه نمایند. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای جمع آوری شده است. در این مقاله جدایی گزینی اجتماعی شهرکامیاران در قالب سه متغیر درآمد، زبان و مذهب با استفاده از شاخص های معرفی شده محاسبه شده است. نتایج شاخص ها با استفاده از آزمون P-Value نشان دهنده سطح اطمینان بالای سنجش جدایی گزینی در این مطالعه است. بر اساس نتایج نمونه موردی، با افزایش در مقیاس مطالعه، میزان شاخص های جدایی گزینی کاهش می یابد. شدت جدایی گزینی در سه محدوده شاخص (شمال شرقی، شمال غربی و جنوب شهر) در هر سه متغیر مورد مطالعه بیشتر از سایر نقاط شهر است. همچنین، میزان ناهمسانی متغیر مذهب در مقیاس محلی بیشتر از سایر متغیرها است و سه گروه درآمدی متوسط، گروه زبانی سوران و گروه مذهبی اهل سنت بیشترین میزان انزواگرایی فضایی را دارا هستند.
سطح بندی توسعه روستایی به روش تصمیم گیری چند معیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همانگونه که روابط سازمانی حاکم در فضای جغرافیایی سکونتگاه های انسانی بر کیفیت توسعه و زیر ساخت های آن موثر واقع می شوند. خود نیز متأثر از روندهای مکانی- فضایی و رویکردهای توسعه به گو نه ای متفاوت تعریف، تنظیم و در گستره ی مکانی خود تأثیر گذار می گردند. بر این مبنا در این مقاله سعی شده است تا به کمک برخی از شاخص های اجتماعی- اقتصادی، ضمن تعیین میزان توسعه یافتگی نقاط روستایی مستقر در قلمرو تحقیق (بخش سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری)، ارتباط بین توسعه ی روستایی و سازمان فضایی حاکم مورد ارزیابی قرار گیرد. روش چند معیاره ی فازی از سویی و نتایج طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی از سوی دیگر به ترتیب مبنای سنجش سطوح توسعه در 23 نقطه ی روستایی و تبیین سازمان فضایی حاکم بر پهنه ی پژوهش و در نتیجه نیل به اهداف پاسخ به پرسش-ها بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نقاط روستایی موجود علی رغم داشتن شرایط محیطی تقریبا همگن، با توجه به جایگاه و عملکرد متفاوت مکانی- فضایی از لحاظ میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی نیز تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند. همچنین سطح برخورداری دهستان ها در هر یک از ابعاد اجتماعی- اقتصادی با یکدیگر برابر نیست. این تفاوت ها لزوم بازنگری و اجرای دقیق و کامل طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی را برای نیل به یک توسعه یکپارچه و متوازن اجتناب ناپذیر می نماید.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در نوسازی بافت های فرسوده شهری مورد شناسی: شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی شهری به عنوان یکی از راهکارهای تدبیری در مواجه با فرسودگی پهنه بافتهای فرسوده میباشد که در پی نگاه صرفاً کالبدی نتایج کمابیش مشابه با سایر طرحهای توسعه شهری را حاصل مینماید. بر این اساس سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزشهایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهههای اخیر اهمیتی ویژه یافته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با الگوی مداخلات کالبدی و انگیزه تداوم سکونت از یک سو و نوع و میزان رابطه میان سرمایه اجتماعی با افزایش مشارکت و سرعت در اجرای طرحهای نوسازی شهری میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر مبنای راهبرد پیمایشی میباشد. اطلاعات حاصله از طریق پرسشنامه در بین 143 خانوار ساکن در کردمحله شهر جویبار گردآوری و با آزمونهای آماری کای اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون و کای دو (دو طرفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که مداخلات کالبدی در محیطهای زندگی عاملی در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی ساکنان است که با مقدار کای اسکوئر 056/63 در سطح معناداری 99 درصد رابطه مورد تأیید قرار گرفته و همچنین انگیزه تداوم سکونت نیز موجب افزایش سرمایه اجتماعی در بافت خواهد گردید که این رابطه با مقدار کای اسکوئر 083/67 در سطح معناداری 99 درصد به اثبات رسیده است. در این راستا پیشنهاد میگردد که متناسب با پتانسیلها و نیازهای محله، الگوهای مداخلات کالبدی اولیه و تقویت انگیزه تداوم سکونت صورت گیرد و در پی آن ارتقاء سرمایه اجتماعی که منجر به افزایش مشارکت و سرعت عمل در طرحهای نوسازی شهری میگردد، استفاده نمود.
Analysis of Production Relations and Linkages of Agricultural Producers Using Social Network Analysis Method (Case Study: Pistachio Producers in Damghan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: In this research, we aimed to identify the pattern of cooperative relations among the Pistachio producers in Damankuh rural district in Damghan. The social capital among the producers was also evaluated.
Design/methodology/approach: In this paper, the cooperative relations and the social capital among the Pistachio producers in Mehmandoost, Zarrinabad and Hoseinabad Doolab, which are located in Damankooh in Damghan, were studied by applying social network analysis method. Thus, 66 people from Mehmandoost, 70 producers from Zarrinabad, and 74 farmers from Hosseinabad Dulab were studied. The relations which were studied included cooperation in exchanging farming tools, irrigation of Pistachio orchards, marketing and pest control. For analyzing these relations, we used network- level indicators of social network analysis including density, centralization, reciprocity, transitivity and Geodesic distance. These indicators were analyzed in the UCINET software.
Finding: Results showed that the network macro-level indicators including density, centralization, reciprocity, transitivity and geodesic distance in studied villages were very low. This has caused problems for producers to cooperate with each other and threatens the stability of producers’ network and indicates cooperation among pistachio producers requires tremendous investment of both time and cost.
Research limitations/implications: Problems like accessing farmers, distributing questionnaires among them and the long time needed in order to interview them were among the challenges faced in this research.
Practical implications¬: In order to increase cooperation among the producers and social capital in their network it is suggested that farmers be instructed and informed by holding cooperative workshops, handling their problems in irrigation and pest control, running local cooperatives for supporting the farmers in the crop prices and paying attention to their demands.
Originality/value: Given the importance of the studied area in the production of Pistachio, paying attention to cooperation and social capital among producers, can be a big step in using the fertility (potentiality) of this region to develop and improve the Pistachio production.
آسیب شناسی شهرهای جدید در ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل آثار تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، مسکن روستایی از تغییرات و دگرگونی های وسیعی برخوردار بوده است و در این مقاله تلاش شده است تا تأثیر تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی بررسی شود.
روش: روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 232 خانوار نمونة منطقه جمع آوری شده است.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون، یافته های مطالعه نشان می دهد ارتباط معنا دار و نسبتاً قوی با ضریب 427/0 بین عوامل تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن روستایی وجود دارد؛ به طوری که شاخص های تغییرات اجتماعی حدود 4/35% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. رواج فرهنگ مصرف گرایی، به تنهایی 7/42% بر تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه می کند و بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخص های کیفیت مسکن و پلان معماری با ضرایب 45/0 و 42/0 برجای گذاشته است. در توزیع فضایی، بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در شش روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد.
محدودیت ها: دست یابی به اطلاعات الگوی مسکن روستایی از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل توجه به تعاملات و همبستگی اجتماعی روستاییان در ساخت مساکن جدید، تکیه بر هویت فرهنگ بومی و قومی منطقه، کاهش وابستگی به شهرها در ساخت مساکن روستایی و غیره پیشنهاد شده است.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر از این نظر حائز اهمیت است که می توان با شناسایی آثار تغییرات ناشی از نفوذ و هجوم تکنولوژی، فرهنگ و سیمای شهری بر الگوی مسکن روستایی، نسبت به کنترل این فرایند و حفظ الگوی معماری سنتی متناسب با نیازهای زندگی امروزی اقدام نمود.
بررسی آسیب پذیری شهر از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مستمر کشورهای همسایه و غیرهمسایه، متأسفانه پروژه ها و تأسیسات اقتصادی و زیر بنایی بدون ملاحظات دفاعی و امنیتی در شهرها به صورت یک هدف تهدیدی قابل دسترس دشمن و هر تهاجمی استقرار یافته اند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری شهرها از منظر پدافند غیرعامل با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. در چارچوب مباحث پدافند غیر عامل داده های 18 شاخص در قالب 5 مؤلفه شریان های حیاتی، مراکز مدیریت بحران، مراکز نظامی و انتظامی، تجهیزات شهری و مراکز پشتیبانی با سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی تهیه شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی هانشان می دهد، در سطح اردبیل شش پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آن ها خروجی شمال شرقی اردبیل (میدان جهاد منتهی به دروازه آستارا)، جهت جنوبغربی اردبیل (از ایستگاه سرعین منتهی به میدان بسیج و به طرف روستای شاماسبی) ودر نهایت بخش هایی از شمال و شمال غربی اردبیل (میدان وحدت) با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های سطح شهر بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده که علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و تمرکز نهادهای مدیریتی، سازمانی، نظامی و استانی در این مناطق از شهر اردبیل می باشد.