فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
استقرار هر عنصر شهری در موقعیت فضایی- کالبدی خاصی از سطح شهر، تابع اصول، قواعد و سازوکار خاصی است که در صورت رعایت شدن، به موفقیت و کارایی عملکردی آن عنصر در همان مکان مشخص خواهد انجامید. تعیین مکان مناسب برای ایجاد مراکز ورزشی یکی از مهم ترین وظایف و اهداف مدیران شهری است که باید قبل از اجرا، در یک چارچوب سیستماتیک آماده سازی شود. در کلان شهر تهران، کمبود فضاهای تفریحی- ورزشی و توزیع نامناسب آن با توجه به جمعیت هر منطقه، از مشکلات اساسی شهروندان این شهر بوده است. میزان سرانه فضای ورزشی در شهر تهران، 50 سانتی متر مربع برای هر نفر است. همچنین در منطقه 10 شهرداری تهران، اماکن و فضاهای ورزشی به صورت بهینه و متناسب با جمعیت تخصیص فضایی صورت نگرفته است؛ بنابراین ساماندهی و توسعه فضایی این مراکز، مهم به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر ساماندهی فضایی- مکانی و توسعه کالبدی فضاهای ورزشی در منطقه 10 تهران است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با بررسی و مطالعه ادبیات تحقیق در حوزه های کاربری اراضی و مکان یابی، به تعیین 9 معیارِ مؤثر در ساماندهی مراکز ورزشی ازطریق همپوشانی لایه های اطلاعاتی (Overlay) در محیط نرم افزارArc GIS ، بهترین مکان ها را در تناسب با هدف شناسایی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مراکز ورزشی در منطقه 10 تهران به لحاظ نحوه توزیع، در وضعیت مطلوبی قرار ندارند و توزیع این مراکز به صورت اتفاقی صورت گرفته است. بدین ترتیب پس از بررسی مکان های مناسب برای احداث مراکز ورزشی و تطبیق آن با واقعیات زمینی، چندین مکان برای ایجاد مراکز ورزشی جدید برای این منطقه پیشنهاد شده است. همچنین مشخص می شود، به کارگیری تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره به همراه تحلیل فضایی GIS می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در مکان یابی فضاهای ورزشی مورد استفاده قرار گیرد. قرارگیری فضاهای ورزشی در جوار راه های ارتباطی و فاصله مناسب آن، از کاربری های صنعتی و نظامی به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات می رساند.
الگوی توزیع فضایی مصرف کالاهای ضروری در سبد مصرفی خانوارهای روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی چگونگی توزیع فضایی هزینه کالاهای ضروری و سنجش ضریب حساسیت قیمتی و درآمدی برخی اقلام عمده مصرفی، در سبد مصرفی خانوارهای روستایی کشور می باشد. در این راستا، با استفاده از رویکرد سیستم معادلات دیفرانسیلی تایل مبتنی بر ماتریس برتن، حساسیت قیمتی و درآمدی برای گروه های فقیر، غنی و ثروتمند روستایی محاسبه شده است. یافته های تحقیق مؤید این است که بیشترین هزینه نان در روستاهای ایران مربوط به استان آذربایجان شرقی و اردبیل، بیشترین هزینه قند و شکر در روستاهای ایران مربوط به کرمانشاه و اردبیل، بیشترین هزینه گوشت مربوط به روستاهای اردبیل و خوزستان و بیشترین هزینه برنج مربوط به روستاهای استان فارس و گیلان می باشد. همچنین نتایج تحقیق حاکی است که حساسیت قیمتی کالاهای اساسی برنج، قند و شکر، نان و گوشت برای گروه خانوارهای فقیر روستایی ایران طی دوره 1353-1390 به ترتیب برابر 660/1-، 289/0-، 471/0-و 861/0- بوده است. حساسیت قیمتی کالاهای اساسی برنج، قند و شکر، گوشت و نان برای گروه خانوارهای متوسط روستایی ایران به ترتیب برابر 972/1-، 332/0-، 449/0-و 840/0- و حساسیت قیمتی کالاهای اساسی برنج، قند و شکر، گوشت و نان برای گروه خانوارهای غنی روستایی ایران به ترتیب برابر 381/1-، 486/0-، 448/0-و 884/0- بوده است.
ارزیابی و الویت بندی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیکTopsis و AHP (مطالعه موردی: منطقه سه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی است و انباشت آن از اقتدارگرایی و تفکرات آمرانه، فرصت طلبی، بی اعتمادی، حس بدبینی و... جلوگیری می کند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازده گانه منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در حجم نمونه ۳۸۲ نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل های AHP و Topsis صورت گرفته است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از گام های مختلف مدل تاپسیس نشان می دهد که به جهت سطح بندی سرمایه اجتماعی در نواحی منطقه سه تفاوت وجود دارد و نواحی با طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بالا و رضایت بخش تر همچون ۲، ۱، ۱۱ و ۹ از رتبه به مراتب بهتری نسبت به سایر نواحی همچون ۴، ۶ و ۷ دارا می باشند. نتیجه گیری: در این میان، وجود عوامل سرمایه ساز در سطح نواحی همچون مساجد و حسینیه ها و ... در جهت ارتقای شاخص های سرمایه اجتماعی در منطقه سه و در نهایت شهر، استفاده گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نواحی ۴ (با ضریب ۱۵۰۸/۰) و ۶ (با ضریب ۴۹۲۰/۰) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخص های امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرح های امنیتی و گسترش نظارت بر این منطقه، تبلیغات و فرهنگ سازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی می تواند از جمله این راهکارها باشد.
بررسی و ارزیابی تأثیر الگوهای اسکان مجدد بر تغییرات سرمایه ی اجتماعی در روستاهای زلزله زده مطالعه ی موردی: روستاهای زلزله زده شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله ی تابستان سال 1391 در شهرستان ورزقان منجر به تخریب بسیاری از مناطق روستایی شد. دولت به منظور بازسازی و جلوگیری از تلفات مالی و جانی دوباره، اقدام به اسکان مجدد برخی از روستاها در قالب سه الگوی جابجایی، تجمیع و بازسازی برخی از روستاهای این شهرستان نموده است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات الگوهای سه گانه ی اسکان مجدد روستاهای آسیب دیده از زلزله شهرستان ورزقان بر میزان سرمایه ی اجتماعی ساکنان جوامع روستایی می باشد.بدین منظور سه قلمرو اعتماد اجتماعی،مشارکت اجتماعی،انسجام و همبستگی اجتماعی برای مطالعه ی سرمایه ی اجتماعی در ناحیه ی مورد مطالعه انتخاب شد. جامعه یآماریاینپژوهش،خانوارهایمحلیساکندرروستاهایمحدوده ی مطالعاتیاستکهبااستفادهازفرمولکوکرانتعداد400سرپرستخانواربه عنوانحجمنمونه و به روش تصادفی سادهتعیین شدند. با مطالعه ی راهنما در منطقه ی مشابه جامعه ی آماری با تعداد 50 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و با استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 895/0 الی 912/0 به دست آمد.
تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. جهت مقایسه ی سه الگوی جابجایی، تجمیع و بازسازی از آزمون t نمونه های مستقل استفاده گردید. نتیجه ی این آزمون نشان دهنده ی آن است که بین الگوهای اسکان مجدد تفاوت معنی داری در سطح 000/0 در زمینه ی میزان تغییرات سرمایه ی اجتماعی وجود داشته است. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد که میزان سرمایه ی اجتماعی در الگوی بازسازی با میانگین 87/2 بیشتر از دو الگوی دیگر است. علاوه بر این سطح همبستگی متغیّرهای مشارکت همبستگی و انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب برابر با 795/0، 354/0 و 324/0 بوده است. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادات کاربری در زمینه های آموزشی، حمایتی، رویکردهای مدیریت اصولی و همچنین آینده پژوهشی ارائه شده است.
تحلیل و بررسی نقش قوانین کیفری ایران در حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست سرمایه مشترک بشر برای نسل حاضر و نسل های آینده است. م حیط زی ست دارای ویژگی ها و ابعاد متنوع و گوناگون است و ه مین ام ر س بب ش ده اس ت که با دانش ها و رش ته های علمی مختلف مانند جامعه شناسی ، زیست شناسی، پزشکی، روانشناسی، جغرافی ، شیمی ، اقتصاد و...بستگی و ارتباط پیدا ک ند. در طبقه بندی های به عمل آمده جای عنوان جرائم علیه محیط زیست در کنار سایر ع نوان ها خ الی است. جرائم محیط زیستی از جمله جرائم عمدی محسوب می شود که اگر سوءنیت در آن وجود داشته باشد در قانون مشمول مجازات شدیدی است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از تحلیل و تبیین حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری در قوانین کیفری ایران. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری در قوانین کیفری ایران چگونه نگریسته شده است؟ برای پاسخگویی به این سؤال اصلی فرضیه ای را که در صدد تجزیه و تحلیل آن هستیم این است که حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری نیازمند حمایت قوانین کیفری است. روش انجام این تحقیق با توجه به موضوع و اهداف و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی - تحلیلی و از طریق بررسی متون قانونی و نظریات حقوقدانان و فقهای در خصوص موضوع حاضر است. بر این اساس جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مراجعه به پایگاه های داده و جستجوی اینترنتی مقالات دارای درجه علمی معتبر و به روز رسانی شده خواهد بود. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری و بانک های اطلاعاتی است. روش تجزیه و تحلیل در این مقاله به صورت کیفی و استدلالی خواهد بود. بدین شیوه که متغیرهای موضوع را مورد بررسی قرار داده و ضمن توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده به صورت نظام مند به تبیین ابعاد مختلف موضوع پرداخته و با گذار از آنچه هست به آنچه باید باشد، داده ها مورد استدلال قرار می گیرند.
مشهد (1)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر ایجاد پارکلت بر پیاده مداری شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولی عصر شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
993 - 1010
حوزههای تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین و طبیعی ترین شکل حرکت در شهر است که انسان می تواند به کمک آن با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کند و تعاملات اجتماعی را شکل دهد. نتیجه آن نیز نشاط و سرزندگی اجتماعی در شهرهاست؛ از این رو توجه به راهبردهایی برای ترویج این مقوله امری ضروری به شمار می آید. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی حاضر، بررسی تأثیر راهبرد نوین پارکلت بر پیاده مداری شهروندان است؛ پارک هایی با مقیاس کوچک که در امتداد لبه خیابان ساخته می شوند. داده های مورد نظر با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به منظور کسب نظر شهروندان جمع آوریو برای تحلیل آن ها از نرم افزار آماری SPSS21 استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندانی هستند که به محدوده مورد مطالعه (خیابان ولی عصر) مراجعه کرده اند. حجم نمونه نیز با توجه به مقادیر استاندارد تعریف شده براساس منابع مختلف 225 نفر است. نتایج پژوهش نشان می دهد میان ساخت پارکلت و پیاده مداری شهروندان رابطه ای مستقیم وجود دارد. همچنین تأثیر گسترش ایجاد فضای عمومی در شهر، ترویج هم زیستی در خیابان، ایجاد مکانی برای نشستن و تقویت فرایندهای مشارکتی، بر ترویج پیاده مداری در خیابان ولی عصر (عج) مثبت و معنا دار هستند.
تحلیل فرایند تولید فضای غیررسمی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و گسترش فقر و نابرابری شهری معاصر درپی گسترش سازوکارهای نظام سرمایه داری جهانی و بیشتر در شکل سرمایه داری دولتی [1] در ایران، شکل گیری دوگانه ی رسمی و غیررسمی در ابعاد اقتصاد و کالبد شهرها را درپی داشته است. در تفسیر و تشریح فرآیند غیررسمی شدن به ویژه در ابعاد فضایی شهر مباحث پردامنه ای جاری است. در این نوشتار با تمرکز بر روش تحلیلی انتقادی و باتوجه به نظریه تولید فضای هانری لوفور مبتنی بر سه وجه فضایی فضا شامل بازنمایی فضا، عمل فضایی و فضای زیسته، نظام تولید و بازتولید فضا در زیست غیررسمی [2] شهری به عنوان مکمل فضای رسمی بررسی شده است. پرسش بنیادین نوشتار این است که نتیجه کوشش و منازعه بر تولید فضای غیررسمی از سه وجه فضایی بازنمایی فضا (پنداشته)، عمل فضایی (دریافته) و فضای زیسته چگونه خود را در شهر نشان داده است و چگونه درک شده است؛ در کوشش برای پاسخ به این پرسش، شهر سنندج، مرکز استان کردستان و یکی از شهرهای دارای فضای غیررسمی گسترده، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سه گروه فن سالار دولتی و علمی و مردم از شرایط زیست غیررسمی درک و برداشتی متفاوت دارند. هرگروه برپایه ی دیدگاه های خود؛ تفکرات خود را شایسته تر و ورای دیگر گروه های می دانستند و این در صورتی است که ساکنان این سکونتگاه ها خود را بهره ور از این مناطق دانسته و دیدگاه خود را برای ساماندهی مطلوب تر می دانند. تفاوت نگرش و اقدامات سه گروه فن سالاران دولتی و علمی با تجربه ی زیسته ی ساکنان نشان از شکاف عمیق میان این گروه ها و لزوم در نظر گرفتن راهکارهایی بدیل با دیدی انتقادی و یکتا از فضا نسبت به دهه های پیشین را ایجاد کرده است. [1] . State – Capitalist مفهوم «سرمایه داریِ دولتی» به ندرت می تواند از آزمون تحلیل اقتصادیِ جدّی به سلامت عبور کند. زمانی که دولت به مالک انحصاریِ همه ی ابزارهای تولید بدل می شود، عملکرد یک اقتصاد سرمایه داری ازطریق نابودیِ سازوکاری که خونِ چنین نظامی را در گردش نگه می دارد، ناممکن می شود (Hilferding,2010). [2] . Informality
نقش شهرک های صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهری و منطقه ایی مورد؛ شهر مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: امروزه صنعتی شدن یکی از مهم ترین گام ها برای توسعه همه جانبه و متوازن کشورهای درحال توسعه محسوب می شود و از آنجایی که برای بسیاری از شهرهای ایران رشد شهرنشینی همراه با رشد صنعتی بوده است احداث صنایع در قالب مجتمع ها و شهرک های صنعتی یکی از مهم ترین مؤلفه ها برای توسعه پایدار شهرها به شمار می رود. هدف کلی پژوهش حاضر [1] بررسی میزان تاثیر شهرک صنعتی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی و اجتماعی در شهر مهریز و ارائه راهکارهایی در راستای توسعه شهری می باشد. بدین منظور برای دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده گردید و افراد شاغل در صنایع با کارگران غیرشاغل در صنایع در قالب پرسشنامه مورد مطالعه و سنجش قرار گرفتند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel استفاده شده است. آزمون فرضیه های تحقیق که با استفاده از آماره های کای اسکوئر، مان وایتنی و Tمستقل انجام گرفت نشان می دهد که شهرک صنعتی باعث بهبودی اوضاع اقتصادی و اجتماعی کارگران شهر مهریز شده، به طوری که در بین سرپرستان شاغل و غیر شاغل در شهرک صنعتی در زمینه شاخص های اقتصادی (میزان درآمد، میزان پس انداز، تنوع و فرصت شغلی، میزانهزینه خانوار و افزایش انگیزه سرمایه گذاران) و مولفه های اجتماعی (میزان مهاجرت، میزان ماندگاری جهت سکونت و اشتغال، میزان مشارکت، افزایش سطح سواد و تحصیلات و استفاده از وسایل ارتباط جمعی) تفاوت معناداری وجود دارد.<br clear="all" />
انباشت سرمایه و تشدید مخاطرات محیطی شهر- منطقه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر - منطقه تهران در معرض مخاطرات محیطی مختلفی است. نقش فرآیند انباشت سرمایه در شرایط خاص اجتماعی ، اقتصادی در شکل پذیری فضاهایی قابل بررسی است که می تواند به زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آورد. هدف اصلی مقاله درک روندهای قانون انباشت سرمایه و اثرش بر آن بخش از مدیریت فضای شهر- منطقه تهران است که زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آوده است. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را شهر-ناحیه تهران به عنوان یک ساختار تحلیلی تشکیل می دهد. در جستجوی جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق، پنج فضای مختلف شهری تهران انتخاب شده است. در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ""روش کیو"" استفاده شده است. مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی توسط شاخص KMO مشخص شده است. نتیجه نشان داده که چهار عامل مرتبط به هم شامل ""کارکرد سودا گری مستغلات "" ، ""کالایی سازی زمین و مسکن"" ،""مدیریت و نظارت بر فضای شهر- منطقه"" و ""نظارت و کنترل منابع طبیعی"" سبب شده که اقتصاد مولد تضعیف و ساخت و ساز شهری و پیراشهری را به حرفه ای سود آور و جذاب تبدیل شود در نتیجه سازندگان ساختمان در جستجوی سود با استفاده از کالایی شدن زمین و مسکن و نفوذ پذیری قوانین نظارتی، به روش های شبه قانونی هر نوع کاربری اعم از پارک، فضای سبز، منابع طبیعی، مسیل و کوه را به فضای ساخت و ساز تبدیل کرده و فضا برای بروز و تشدید مخاطرات محیطی آماده شده است
تبیین مدل جذب گردشگر سلامت: با استفاده از استراتژی تئوری داده بنیاد کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از صنایع ممتاز دارای اهمیت بسیار فراوانی است. امروزه سفر برای درمان از اهداف مهم گردشگری است، بنابراین گردشگری سلامت و مراقبت های بهداشتی در دنیا رشد سریعی دارد. مساله اصلی که این پژوهش به دنبال پاسخی علمی و سیستماتیک برای آن می باشد، این است که مدل جذب گردشگر سلامت در ایران چیست؟ چه عوامل و مولفه هایی سبب جذب گردشگر سلامت در کشور ایران می شود؟ و کارکرد این عوامل به چه صورت است؟ مطالعه پیش رو با استفاده از روش پژوهش کیفی و با اتکا بر فلسفه تفسیری نمادین به دنبال استخراج چیستی و چرایی مدل جذب گردشگر سلامت در کشور ایران است. در این راستا از استراتژی تئوری داده بنیاد کلاسیک از طریق کد گذاری باز، انتخابی و نظری به منظور تبیین استقرایی نظریه جذب گردشگر سلامت استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از گردشگران خارجی سلامت کلانشهر مشهد از طریق نمونه گیری نظری و تا رسیدن به نقطه اشباع نظری جمع آوری شده است و بعد از تحلیل باز، انتخابی و نظری، مدل جذب گردشگر سلامت کشور ایران تبیین شده است. مدل جذب گردشگر سلامت در ایران از پنج مقوله اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: کیفیت و ارزش آفرینی درمان، تبلیغات سلامت، ارزش ویژه برند شهری، خدمات درمان اسلامی و زیرساخت و جاذبه های گردشگری است.
تحلیل عوامل موثر بر توسعه صنایع فرهنگی در بازآفرینی بافت تاریخی(نمونه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی با وجود منزلت مکانی و سکونتی پایین، همچنان منبع ارزشمندی هستند که به مثابه دارایی فرهنگی و هویتی شهرها و کشورها به شمار می روند. پس روش های زیادی برای حفظ و احیاء بافت ارزشمند در نظر گرفته شده است، اما بیشتر اقدام های برنامه ریزی شده که برای مرمت و احیای این بافت ها صورت گرفته است، تک بعدی بوده و صرفاً جنبه کالبدی داشته است. تنها در این زمینه بازآفرینی است که توانسته با توجه به ابعاد اقتصادی فرهنگی همچون بکارگیری صنایع فرهنگی، رویکردهای فعالیت محور را در راستای مداخلات کالبدی مورد توجه قرار دهد و نقش موثری را در احیای بافت ایفا نماید. این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحقیق توصیفی- تحلیلی و با بکارگیری رویکردی میان رشته ای و با استفاده از مدل تحلیلی و راهبردی- عملیاتی سعی نمود که شاخص های توسعه صنایع فرهنگی را در زمینه های شهری و امکانات توسعه ای در راستای بازآفرینی منطقه مورد مطالعه را با نیازها و مسائل محدودیت های منطقه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد تا راهبردهای عملیاتی را برای برآورده ساختن نیازها و به حداقل رساندن محدودیت ها و مسائل بافت تاریخی منطقه ارائه دهد. در عین حال نتایج تحقیقات سعی نمود که نشان داد که مجموعه ای از صنایع فرهنگی با استفاده از مزیت های بافت تاریخی می توانند تقویت و غنی گردد و هم اینکه بافت تاریخی نیز می تواند با بهره گیری از ویژگی ها و مزیت های استقرار صنایع فرهنگی بنیان های عملکردی و فضایی خود را بازآفرینی و تقویت نماید.
سطوح توسعه سکونتگاه های روستایی در استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت توسعه در سکونتگاه های روستایی استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با توجه به شاخص های ترکیبی (در3شاخص اصلی مجموعاً با 20 زیر شاخص) تدوین شده است. روش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش های تحلیل چندمعیاره(تکنیک تاپسیس) جهت سطح بندی سطوح توسعه روستایی در استان های مورد مطالعه استفاده شده است، نتایج نشان داد در استان خراسان رضوی، شهرستان های جغتای، گناباد و تخت جلگه (فیروزه) دارای رتبه های برتر از لحاظ برخورداری و شهرستان های بجستان و باخرز در پایین ترین سطح برخورداری قرار دارد، مطالعه شهرستان های استان به تفکیک شاخص ها بیانگر وجود تفاوت بین سطوح توسعه روستایی سکونتگاه های روستایی مورد مطالعه است. در میان شهرستان های استان خراسان شمالی شهرستان فاروج دارای رتبه اول، شهرستان بجنورد در رتبه دوم و شهرستان های شیروان و جاجرم به ترتیب در سطوح پایین تر از لحاظ شاخص های توسعه روستایی اعم از امکانات و خدمات، نهادی – کالبدی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. مقایسه تفاوت در سطوح توسعه در شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد تفاوت رتبه ها در هر یک از شاخص های مورد استفاده در شهرستان ها در مقایسه با خراسان رضوی کمتر است. بررسی سطوح توسعه در استان خراسان جنوبی، نشان می دهد در شاخص های کالبدی و در مجموع شاخص ها، شهرستان فردوس، در شاخص های اجتماعی، شهرستان سرایان و در شاخص های اقتصادی شهرستان سربیشه رتبه اول را به خود اختصاص داده است. همچنین بنا به نتایج همبستگی، بین رتبه کلی توسعه شهرستان ها در استان ها با جایگاه شاخص های کالبدی ارتباط معنی دار وجود دارد.
ارزیابی فضایی توسعه پایدار شهری با رویکرد مدیریت یکپارچه و استفاده از مدلHDI (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
34-48
حوزههای تخصصی:
رسیدن به توسعه پایدار شهری قبل از هر چیز مستلزم سیستم مدیریت شهری یکپارچه در سطوح مختلف سیاست گذاری، برنامه ریزی، تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا بوده است. امروزه کشورهای در حال توسعه به منظور تقویت زیربناهای اقتصادی - اجتماعی خود، رهایی از وابستگی، رفع عدم تعادل های منطقه ای و در نهایت نیل به توسعه منطقه ای پایدار، نیازمند شناسایی امکانات و منابع کشورشان می باشند. بنابراین ابعاد گوناگون و پیچیدگی موضوع ضرورت شناخت میزان توسعه را بیان می کند. در ایران به علت چند جانبه بودن مدیریت شهری ساختار شهری نامناسب، هر روز مسائل پیچیده تری را بر مشکلات شهرها افزوده است. زیرا هر سازمانی با توجه به امکانات و بعدکاری خود به مسائل شهری نگاه نموده است. و دیدی جامع وجود نداشته است. بنابراین یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری، بخصوص کلانشهرها مانند اهواز و غیره چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاست گذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی و هدایت می باشد. بر همین مبنا در پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای – کاربردی به بررسی موضوع در کلانشهر اهواز پرداخته است. تا وضعیت توسعه و عدم آن در مناطق مشخص گردد. همچنین جهت ترسیم و تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل HDI و برنامه SPSS، EXCEL و دیگر برنامه های مورد نیاز استفاده گریده است. نتایج تحقیق نشان داده است مدیریت یکپارچه شهری در مناطق هشتگانه بر اساس میزان برخورداری و محرومیت در مناطق دارای تفاوت زیادی می باشد به طوریکه میانگین شاخص HDI برابر (566/0) درصد بوده است. که مناطق هفت، یک، پنج و شش از نظر میانگین برخورداری و مدیریت شهری نسبت به دیگر مناطق در شاخص مورد مطالعه در سطح بالای میانگین قرار دارند.
ارائه راهکارهای علمی و عملی منابع درآمدی پایدار برای دهیاری های استان گیلان (مطالعه موردی: دهیاری گیلاکجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها به عنوان بازوی اجرایی شورا در روستاها، از مهم ترین نهادهای مردمی و محلی در ایران هستند که در تأمین منابع مالی مورد نیاز فعالیت هایی که به موجب قانون برعهدة آن ها گذاشته شده، همواره با دشواری هایی مواجهند و این دشواری ها توانایی آن ها را در ارائه خدمات به جامعه روستایی به چالش می کشد. پژوهش حاضر، این مسئله را بررسی می کند و راهکارهایی علمی و عملی به منظور تأمین منابع مالی پایدار برای دهیاری های استان گیلان با محوریت دهیاری گیلاکجان ارائه می دهد. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از پرسشنامه مقایسه های زوجی، در میان گروهی از خبرگان روستایی و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق گردآوری شدند. سپس تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام گرفت و منابع درآمدی برحسب درجه اولویت پیشنهاد شد. در این پژوهش، برای تدوین بسته ای اولویت بندی شده از منابع درآمدی جدید، از روش های دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. براین اساس، مدل سازی مسئله تحقیق، با شناسایی منابع درآمدی جدید، مبتنی بر ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و محیطی و توانمندی های موجود در روستای گیلاکجان در قالب روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت که شامل اصلاح طرح هادی (0716/0)، ایجاد اقامتگاه و کمپینگ (0491/0) و پرورش گل و گیاه (0487/0) و به ترتیب، دارای اولویت های اول تا سوم برای کسب درآمد هستند. پرورش ماهی (0351/0)، کشت دوم (0344/0)، ایجاد بازارچه ساحلی (0317/0) و استعلام نقل وانتقال اسناد رسمی از دهیاری (0270/0) نیز به ترتیب در درجه اهمیت چهارم تا هفتم قرار دارند. دریافت عوارض از اراضی بایر (0259/0) دارای اولویت هشتم، دریافت عوارض از واگذاری انشعاب آب و امتیاز برق و تلفن (0230/0) دارای اولویت نهم، دریافت عوارض بیمه اجتماعی و بیمه اراضی و املاک (0201/0) دارای اولویت دهم و احداث سردخانه (0126/0) دارای اولویت یازدهم است.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در پراکنده رویی نواحی شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
101 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی شهرها، پراکنش افقی و ناموزون شهری است که تحت تأثیر عوامل متعددی روی می دهد و در شهرهای امروزه به سرعت در حال گسترش است. مجموعه عوامل موجد پراکنده روئی و تسریع روند آن، می تواند از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. پژوهش حاضر شهر یاسوج را به عنوان یک شهر نوپا و با مقیاس متوسط در سطح ملی به عنوان نمونه موردی انتخاب نموده و سعی در تحلیل عوامل مؤثر بر پراکنده رویی انتخاب نموده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی به بررسی ماهیت و چگونگی پراکنده روئی شهر یاسوج پرداخته است که در این ارتباط از شاخص هایی چون تغییرات نرخ جمعیت در یک بازه پنجاه ساله و مقایسه آن با مساحت و تراکم ناخالص شهری طی این سال ها و نیز تحلیل موضوع با استفاده از مدل هلدرن به منظور اثبات وجود پراکنده رویی در شهر بهره برده است. در نهایت با استناد به دیدگاه کارشناسان و خبرگان امور شهری و با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره به تحلیل ضریب تأثیر هر کدام از شاخص های مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که شهر یاسوج طی سال های اخیر دچار پراکنده رویی است که در این ارتباط معیارهایی چون ضعف در اختلاط کاربری ها، قیمت اراضی شهری، اراضی خالی شهر، مهاجرت، ضعف و ناکارآمدی نظام دسترسی، به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در پراکنده روئی شهر یاسوج بوده اند که در این ارتباط ترکیب کاربری ها، استفاده از ظرفیت اراضی خالی درون محدوده شهری، کنترل قیمت اراضی، رفع ضعف های شبکه دسترسی و قاعده مند نمودن در شکل نواحی ساخته شده از جمله راهکارهای پیشنهادی جهت پیشگیری از عارضه پراکده رویی در شهر یاسوج می باشند.
بررسی عملکرد مدیریت شورایی در پایداری کالبدی و فیزیکی محلات شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهرها به عنوان یک سازمان گسترده به وسیله اجتماعات محلی می تواند به عنوان واسطه ای هم برای کنش های متقابل خرد و هم به عنوان تأثیر ساختار فیزیکی، بر افراد درک شود. برای دستیابی به توسعه پایدار شهری که مبتنی بر مدیریت شورایی در برنامه های توسعه می باشد بایستی ظرفیت سازی نمود. ظرفیت سازی در سطح محله های شهری از طریق شناخت توانایی های شهروندان و مشارکت دادن آنان در برنامه های شهری میسر می شود. هدف پژهش دستیابی به فرضیه اصلی پژوهش که عملکرد مدیریت شورایی در پایداری کالبدی و فیزیکی محلات شهری مؤثر است، می باشد. در این بررسی، با به کارگیری روش پیمایشی و ابزار ""پرسشنامه ساخت یافته"" براساس شاخص های پایداری در سطح داخلی و خارجی به گرداوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. جامعه آماریمورد بررسی 4 ناحیه اصلی شهر پیرانشهر می باشند و با استفاده از مدل کوکران متناسب با جمعیت هر محله 382 نفر حجم نمونه این تحقیق بوده است. آزمون های آماری SPSS به میزان پایداری هر یک از شاخص ها در شهر مورد پرداخته شده است و سپس بر اساس مدل ویکور به میزان رتبه بندی ناحیه های شهری انجام گرفته است که در نهایت نتایج نشان داد که شاخص های موجود در تحقیق تأثیر معناداری در افزایش پایداری ناحیه های شهری دارد. یافته های دیگر تحقیق بیانگر این واقعیت است که اعتقاد شهروندان به اینکه آن ها بر تصمیم گیری مؤثر هستند و مدیریت شورایی شهری خواهان مشارکت مردم است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار دارد. به گونه ای که عدم حضور مردم در مدیریت شورایی شهر بر پایداری محله ای در شهر تأثیرگذار بوده است؛ و در نهایت یافته ها بر اساس مدل ویکور نشان داد که میزان پایداری در ناحیه 2 با میزان 55/0= Q نسبت به ناحیه های دیگر در وضعیت مطلوب تری قرار دارد.
اثرات پراکندگی و خرد شدن اراضی کشاورزی بر اقتصاد روستایی مورد: دهستان کیار شرقی در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موارد قابل توجه در توسعه جوامع روستایی، اقتصاد روستایی است که در بسیاری از روستاهای کشور وابسته به بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی به عنوان رکن اساسی اقتصاد مناطق روستایی، مهم ترین نقش در اشتغال و درآمد روستایی بر عهده داشته است. در سال های اخیر کشاورزی به لحاظ اقتصادی رقابت پذیری خود را از دست داده است. رکود اقتصاد کشاورزی دلایل متعددی می تواند داشته باشد که یکی از مهم ترین دلایل آن، خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی است. در این زمینه دهستان کیار شرقی از توابع استان چهارمحال و بختیاری انتخاب گردید و از بین 962 بهره بردار کشاورز دهستان، 275 نمونه پرسشنامه تکمیل گردید. روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی و آزمون های مورد توجه همبستگی پیرسون، اسپیرمن و تحلیل واریانس است. نتایج نشان دهنده بالا بودن همبستگی مستقیم بین سرانه اراضی کشاورزی و افزایش درآمد و همبستگی معکوس بین خرد و پراکنده بودن اراضی و درآمد بهره برداران است. متوسط سرانه اراضی زراعی بهره برداران 3/2 هکتار و متوسط اراضی باغی 75/0 هکتار است که حاکی از خرد بودن اراضی کشاورزی محدوده مورد مطالعه است. همچنین اراضی زراعی بهره برداران به طور متوسط در چهار نقطه و اراضی باغی در دو نقطه استقرار داشته اند که حاکی از پراکندگی اراضی کشاورزی بهره برداران است. بهره برداران به آینده کشاورزی محدوده مورد مطالعه خوشبینی چندانی ندارند و خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی و در نتیجه راندمان پایین محصولات را به عنوان یکی از مهم ترین دلایل عدم فعالیت جوانان در بخش کشاورزی و مهاجرت آنها از مناطق روستایی قلمداد می کنند. با توجه به این مبحث برنامه ریزی برای یکپارچه سازی اراضی و رقابتی نمودن کشاورزی تا حد قابل توجهی می تواند رونق اقتصادی را به روستاهای محدوده مورد مطالعه بازگرداند.
چالش های بیمه بافندگان فرش دستباف روستایی در شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت فرش دستباف یکی از فعالیت های مهم خارج از مزرعه و منبع معیشت خانوارهای روستایی ایران به شمار می رود. دولت به منظور حمایت از قالی بافان بدون کارفرما و اعضای خانوار آن ها، همچنین تأمین آتیه قالی بافان در قبال فوت، حوادث ناشی از کار، ازکارافتادگی و بازنشستگی، قالی بافان خانگی را بیمه کرده است. با وجود این، بخش قابل توجهی از بافندگان تحت پوشش بیمه قرار نگرفته اند. هدف این مقاله تحلیل چالش ها و مشکلات پیش روی بافندگان در پذیرش بیمه قالی بافی و استفاده از آن است. پژوهش از طریق روش شناسی مطالعه موردی و پیمایش در 23 روستای شهرستان زنجان انجام شد. در مطالعه موردی از فنون کیفی گردآوری داده ها از قبیل تحلیل اسناد، گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و 90 خانوار روستایی بافنده فرش ابریشم و کنشگران بازار فرش ابریشم در آن مشارکت کردند. در پیمایش، از 265 خانوار فرش باف ابریشمی به تصادف مصاحبه ساختارمند شد. نتایج نشان داد که در 23 روستای مورد مطالعه، 3/85 درصد خانوارهای فرش باف ابریشمی بیمه نشده و فقط 7/14 درصد بیمه شده بودند. نسبت بافندگان بیمه شده در بخش های مختلف شهرستان زنجان متفاوت بود و فاصله روستا تا شهر تأثیر منفی بر معرفی و پذیرش بیمه داشت. در مناطق روستایی دورافتاده، وابستگی معیشت خانوارها به بافت فرش بیشتر بود، ولی این دور افتادگی موجب کاهش پوشش بیمه برای این بافندگان شده بود. بافندگان روستایی با سه نوع چالش مهم در بیمه شدن روبه رو بودند: 1)ناتوانی مالی بافندگان، 2)شفافیت نداشتن اتحادیه فرش دستباف روستایی، 3)مشکلات قوانین بیمه.