فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از مهم ترین، پرسودترین و امیدبخش ترین فعالیت های انسان معاصر است، به گونه ای که از آن به عنوان گذرگاه رشد و توسعه یاد می کنند. در بسیاری از کشورهای دنیا امروزه صنعت گردشگری نیروی اصلی پیشبرد و توسعه اقتصادی به شمار می رود و به اندازه ای در رشد اقتصادی- اجتماعی کشورها اهمیت دارد که بسیاری از برنامه ریزان و اقتصاددانان آن را صادرات نامرئی نامیده اند. پس باید به ظرفیت فضاهای گردشگری به ویژه زیرساخت ها و خدمات مورد نیاز گردشگران توجه ویژه و وافری داشت. سطح بندی و رتبه بندی زیرساخت های گردشگری در نواحی گردشگری و توزیع متعادل زیرساخت ها، یکی از اقدامات اساسی توسعه گردشگری و معیاری برای تعیین مرکزیت و همچنین تعیین امکانات مورد نیاز و تعدیل نابرابری بین نواحی مختلف یک استان است. هدف پژوهش حاضر، سطح بندی شهرستان های استان گلستان بر اساس توزیع فضایی زیرساخت های گردشگری با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری VIKOR ، SAW وTOPSIS است. جهت تعیین اهمیت هر یک از شاخص ها از روش آنتروپی شانون و برای تجزیه و تحلیل داده ها از صفحه گسترده Excel استفاده گردید. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی و دقیقتر در نتایج از تکنیک ادغام کپ لند بهره گرفته شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و رویکرد حاکم بر فضای تحقیق، کاربردی است. نتایج حاصل از تکنیک کپلند نشان می دهد که شهرستان های گرگان با ضریب امتیاز (13) و گنبد کاووس با ضریب امتیاز (11) با کسب رتبه اول از نظر برخورداری از شاخص های گردشگری از وضعیت مطلوبی برخوردارند و شهرستان های گمیشان با ضریب امتیاز (11-) و مراوه تپه با ضریب امتیاز (13-) در وضعیت محروم و 10 شهرستان دیگر استان در وضعیت نیمه برخوردار قرار دارند.
بررسی توسعه فیزیکی – کالبدی شهر فنوج بر اساس راهبرد رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه شهرها باعث استفاده نابجا از زمین شهری و توسعه پراکنده شهرها گردیده است. این مسأله باعث شکل گیری رویکردی با عنوان رشد هوشمند شهری شده است که هدف آن نظم دادن به توسعه شهرها است. بر این اساس در پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توسعه فیزیکی-کالبدی شهر فنوج پرداخته می شود. در واقع هدف اصلی پژوهش، تعیین راهکارهای جلوگیری از رشد «پراکنده» شهر فنوج و در نتیجه کاهش هزینه های اقتصادی ناشی از آن است. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در این راستا اطلاعات و داده های مورد نیاز در مورد توسعه شهر، نحوه توزیع کاربری ها و میزان افزایش هزینه های اقتصادی توسعه پراکنده شهری، از اسناد معتبر و بخشی از طریق پرسشنامه تهیه گردیده و به وسیله نرم افزارهایArc GIS و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. نتایج حاصل از بررسی رابطه رشد هوشمند و کاهش هزینه های توسعه بر اساس آزمون T نشان داد که مقدار معناداری (000/0Sig) با سطح کم تر از 01/0 می باشد، بنابراین می توان با اطمینان 99/0 اذعان داشت که راهبرد رشد هوشمند بر کاهش هزینه های توسعه شهر فنوج، مؤثر خواهد بود. در صورت اجرای راهکارهای رشد هوشمند در شهر فنوج، میزان هزینه های اقتصادی و تخریب محیط زیست کاهش می یابد و باعث افزایش کیفیت محیط زندگی شهر و رضایت مندی شهروندان از محیط زندگی خود خواهد شد.
تحلیل فضایی عدالت اجتماعی در بهره مندی از خدمات عمومی شهری، مطالعه موردی: حوزه های 16 گانه شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری یکی از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر بوده که زمینه ساز نابرابری شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. چنانچه مهم ترین رسالت برنامه ریزان و مدیران شهری در این زمینه، تلاش برای دستیابی به آرمان «برابری فرصت ها» در دسترس ی گروه های مختلف جامعه شهری به خدمات عمومی و از بین بردن تضاد در تأمین فرصت ها می باشد. در این راستا یکی از اساسی ترین عناصر شهری جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی مردم شهر، وجود خدمات ش هری است. هدف از مطالعه حاضر تحلیل فضایی عدالت اجتماعی در بهره مندی از خدمات عمومی شهری در 16 حوزه شهر اردبیل می باشد که از نظر روش توصیفی– تحلیلی می باشد. در این پژوهش میزان دس تیابی ساکنین به خدمات عمومی شهری ابتدا با استفاده از مدل ANP وزن دهی و سپس با استفاده از مدل تاپسیس و ساو سطح بندی شدند. با توجه به رتبه متفاوت حوزه های شهری اردبیل در مدل های مختلف، در نهایت نتایج مدل ها با استفاده از مدل کاندرست ادغام گردید. نتایج به دست آمده از مطالعه نشان داد که حوزه های 12 و 11 با کسب رتبه اول از لحاظ میزان برخورداری از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردارند، حوزه های 14، 15، 13و 16، با کسب رتبه دوم در طبقه برخوردار، حوزه های 6 و 10، در طبقه نیمه برخوردار و حوزه های 2،5 ،7 و 9، با کسب رتبه چهارم در طبقه نابرخوردار از خدمات عمومی قرار دارند و حوزه های 3، 4 و 8، در رتبه آخر قرار گرفته اند. یعنی از نظر برخورداری از خدمات عمومی شهری وضعیت بسیار نامطلوب دارند.
پهنه بندی اراضی شهرستان گناباد برای دفن پسماند روستایی به روش تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست ازجمله ضرورت های توسعه پایدار، به ویژه توسعه پایدار روستایی، محسوب می شود. یکی از مسائلی که محیط زیست روستاها را تهدید می کند عدم توجه به نحوه جمع آوری و دفن زباله ها در محیط روستایی است. برای اطمینان از رعایت ضوابط محیط زیست و رعایت اهداف توسعه پایدار و نیز جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، پهنه بندی اراضی برای دفن بهداشتی زباله و دستیابی به اهداف توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. این تحقیق سعی دارد اراضی شهرستان گناباد را برای دفن پسماند نقاط روستایی مورد بررسی قرار دهد. ازاین رو برای انجام این پژوهش مهم ترین شاخص های بکار گرفته شده جهت پهنه بندی عبارت اند از: فاصله از منابع آب، پوشش گیاهی، بافت خاک، ارتفاع، شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از نقاط جمعیتی. لایه ها و داده ها براساس فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) وزن دهی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) محل های مناسب دفن پسماند سکونتگاه های روستایی مشخص گردید. روش تحقیق بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هدف کاربردی و تحقیقاتی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی- پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین 8 محل موجود دفن پسماند روستایی تنها 3 محل با معیارهای محیطی منطبق بوده و در پهنه کاملاً مناسب قرار دارد و 1 محل در پهنه مناسب، 3 محل در پهنه نسبتاً مناسب و 1 محل در پهنه نامناسب قرار دارد.
تحلیل رابطه میان فرم شهر و مصرف انرژی در بخش مسکن (مورد مطالعه بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت و نقش انرژی در زندگی، توسعه و پیشرفت جوامع، آشکارتر از همیشه است و در عین حال منابع و انواع انرژی های مورد استفاده بشر در معرض دگرگونی های بسیار جدی است. فرم شهری از طریق تأثیر در مصرف زمین، پراکندگی محل سکونت، کیفیت محیط مسکونی، میزان مصرف انرژی و میزان سفرهای روزانه بر روی محل سکونت انسان و اکوسیستم محیط تاثیر گذار است. هدف این مطالعه تحلیل رابطه میان فرم ساختمان و شهر با مصرف انرژی است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی_تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش واحد های مسکونی شهر بابلسر می باشد. تعداد نمونه های مورد نظر، جهت بررسی میزان مصرف انرژی، 375 واحد مسکونی موجود در محلات مختلف شهر می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش از نرم افزارSPSS و GIS بهره گرفته شده است. به منظور طبقه بندی فرم محلات با توجه به ابعاد شش گانه ی تراکم، اتصال، ترکیب کاربری ها، تمرکز، دسترسی به زیرساخت ها و میزان مالکیت اتومبیل، از روش مجموع ساده وزنی (SAW) استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی رابطه بین مصرف انرژی در ساختمان ها و فرم شهری نشان داد که رابطه معناداری بین مصرف انرژی و فرم ساختمان وجود دارد و یافته ها نشان داد که اگر در فرم فشرده، بافت فرسوده غالب نباشد میزان مصرف انرژی بسیار کمتر از سایر فرم هاست.
تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به مثابه فضای عمومی مطالعه موردی: مرکز خرید پالادیوم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
37 - 56
حوزههای تخصصی:
عمومی شدن فضاهای تجاری، یکی از روندهای وابسته به خصوصی سازی فضای عمومی است که در طی آن، فضاهای تجاری مدرن مانند مراکز خرید و مال ها، با ایجاد کارکردهای چندمنظوره، امکان دسترس پذیری بیشتری برای عموم فراهم می کنند و بیش ازپیش در جایگاه فضای عمومی قرار می گیرند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به عنوان نوعی از فضای عمومی است که بامطالعه موردی مرکز خرید پالادیوم در منطقه 1 تهران انجام شده است. روش تحقیق، از نوع کیفی بر مبنای مطالعه کتابخانه ای، مصاحبه و گفتگو با 32 نفر از کاربران مجتمع پالادیوم بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. معیار توقف نمونه گیری، اشباع نظری و تکراری شدن پاسخ ها بود. سنجه های تحقیق نیز در قالب یک پرسشنامه کیفی نیمه ساختاریافته با 7 مؤلفه اصلی و 34 سؤال پیاده سازی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و کدگذاری مرحله ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مجتمع پالادیوم علیرغم ناکارآمدی در برخی مؤلفه های فضای عمومی، ویژگی هایی دارد که کاربران، آن را به سایر مراکز خرید در تهران ترجیح می دهند. چند کارکردی بودن، آسایش اقلیمی، کیفیت محیطی و امنیت بالا، مهم ترین دلایل استقبال از پالادیوم بود. همچنین استفاده جوانان و زنان از این فضا، به مثابه نوعی منزلت یابی و تمایز زدایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مال ها علیرغم ترویج فرهنگ مصرف و محدودیت هایی که بر کاربران خود اعمال می کنند، به دلیل «سبک زندگی طبقه متوسط» و «وجود محدودیت های ساختاری حاکم بر فضاهای عمومی کشور»، به عنوان نوعی از «فضاهای عمومی جایگزین» عمل می کنند.
اثرات بهسازی مسکن در تحولات کارکرد اقتصادی مساکن روستایی مورد: دهستان شمشیر در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده بدمسکنی ناشی از فقدان استحکام مناسب، فرسودگی بنا، آلودگی های بهداشتی ناشی از تداخل دام و محیط زیست، تداخل فضای معیشتی و زیستی از مهم ترین چالش های مساکن روستایی در کشور است که از ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه روستایی کشور نشأت می گیرد. هدف این پژوهش، بررسی نقش بهسازی مسکن روستایی در بهبود ویژگی های کیفی آن و تأثیر این فرآیند در تحولات کارکردهای اقتصادی مساکن روستایی است. نوع پژوهش کاربردی است که برای تبیین موضوع و نتایج آن از روش های توصیفی– تحلیلی مبتنی بر مطالعه میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی پژوهش دهستان شمشیر در شهرستان پاوه در غرب استان کرمانشاه است و براساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390) دارای 2593 خانوارهای ساکن بوده که با استفاده از فرمول کوکران 287 مورد به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج مطالعه نشان داد بهسازی مساکن روستایی نقش مهمی در ایجاد تغییرات در اجزای مسکن روستایی برجا گذاشته است. به طوری که، این تغییرات را می توان در طرح و نقشه ظاهری و الگوبرداری گسترده از مساکن شهری، حذف برخی از اجزای اساسی مسکن قدیم و نیز بهبود دسترسی به امکانات و خدمات زیرساختی مشاهده نمود. همچنین به دلیل قرارگیری بیشتر روستاهای مورد مطالعه در مسیر ارتباطی روانسر- پاوه، بیشترین تغییرات صورت گرفته در کارکرد اقتصادی مسکن روستایی در بین مؤلفه های بررسی شده است که در دو دوره قبل و بعد از بهسازی بخشی از مسکن به ارایه خدماتی از قبیل مکانیکی، کارواش، پنچرگیری و خدمات مسافری و اشتغال به فعالیت های غیرکشاورزی در بین مردان اختصاص دارد. کمترین تفاوت معناداری در دوره قبل و بعد نیز به ترتیب در مؤلفه های وجود مکانی برای تأمین نیازهای خانوار و انجام فعالیت های اقتصادی در مسکن توسط زنان گزارش شده است. بنابراین می توان گفت، کارکرد اقتصادی مساکن روستایی در روستاهای نمونه، عمدتا از شکل سنتی اقتصاد روستایی به اشکال متنوع و جدید و عمدتا خدماتی در حال گذر است.
بررسی نقش مکان های سوم بر ارتقای زندگی اجتماعی شهر زنجان در بازه زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: محدوده سبزه میدان شهر زنجان-ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
معرفی کتاب «پایگاه جغرافیای شهری در ایران»
حوزههای تخصصی:
توسعه ی یک مدل توصیفی دسترسی فضایی به خدمات درمان عمومی با استفاده از روش حوزه ی نفوذ شناور دومرحلهای (مطالعه ی موردی: منطقه ی 10 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی فضایی از مفاهیم اصلی در ادبیّات برنامه ریزی حمل ونقل و جغرافیا، به ویژه در ابعاد اجتماعی، ازجمله عدالت است. در مقاله ی پیش رو، مفهوم دسترسی مورد بررسی قرار گرفته و یک مدل توصیفی با استفاده از روش حوزه ی نفوذ شناور دو مرحله ای، برای تحلیل دسترسی فضایی به خدمات درمان عمومی در منطقه ی 10 شهرداری اصفهان ارائه می شود. هدف این مقاله، تحلیل کمّی برابری (یا نابرابری) فضایی حوزه های آماری مختلف، از نظر دسترسی به خدمات درمان عمومی با استفاده از مدل های ریاضی است. روش پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی و داده های این تحلیل شامل اطلاعات جغرافیایی مکان و فراوانی نیروهای مراکز خدماتی در منطقه، داده های جمعیّتی حوزه ها و شبکه ی معابر در منطقه است که به واسطه ی رویکرد تحلیل توزیع فضایی، از ابزار تحلیل گر شبکه ی نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که این منطقه از نظر استاندارد تعداد نیرو از وضعیّت به نسبت مناسبی برخوردار است. با این وجود، توزیع فضایی نامناسب این نیروها در سطح منطقه، به ایجاد نابرابری بین حوزه ها در دسترسی به این خدمات منجر شده است. مقادیر به دست آمده برای میانگین و انحراف معیار دسترسی (00461/0 و 000655/0)، حاکی از اختلاف قابل توجّه دسترسی فضایی به خدمات بین حوزه هاست، به گونه ای که دسترسی حدود 68 درصد از حوزه ها، پایین تر از میانگین منطقه است که گویای عدم وجود فرصت برابر برای شهروندان است. حوزه های آماری واقع در شرق منطقه، نسبت به حوزه های غربی، دسترسی ضعیف تری به خدمات دارند. نتیجه ی دیگر اینکه وضعیّت دسترسی در حوزه های غربی، همگن تر از حوزه های شرقی است. از روش مورد استفاده در این مقاله، می توان برای بررسی دسترسی فضایی به انواع مختلف خدمات و چگونگی توزیع جغرافیایی آن، به شکل ریاضی و کمّی برای شناخت وضع موجود و برنامه ریزی برای رفع کاستی های احتمالی بهره برد.
تحلیل نقش دفاتر خدمات الکترونیکی در کاهش سفرهای درون شهری (مطالعه موردی منطقه 5 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر فناوری اطلاعات و ارتباطات به صورت نیرویی فراگیر بر ابعاد مختلف زندگی انسان ها تأثیر گذاشته است و یکی از جلوه های اصلی فناوری نوین طراحی و استقرار دولت الکترونیکی به شمار می آید، دولت الکترونیک نیز از نظر ساختاری و ماهیتی، پدیده ای مدرن محسوب می شود و براساس تعامل متقابل میان دولت با شهروندان برپا شده است. این پژوهش در دو بخش توصیفی و تحلیلی انجام شده که در بخش توصیفی، داده های تحقیق با روش های اسنادی و کتابخانه ای و برداشت های میدانی با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. در بخش تحلیلی نیز ابتدا جامعة هدف، یعنی شهروندان منطقة 5 تهران و دفاتر خدمات الکترونیک تعیین شده اند سپس حجم نمونه برطبق آزمون کوکران تعیین و داده های استخراج شده براساس فنون آماری تجزیه وتحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد براساس آزمون t تک نمونه ای، مقدار آمارة t با 82/3 برابر است که در سطح (000/0 sig) 95 درصد اطمینان معنا دار تأیید شده است، همچنین از ضریب همبستگی پیرسون، 464/0- در سطح (000/0 sig) 99 درصد (01/0>P) رابطه ای منفی و معنا دار بین دو متغیر مشاهده می شود؛ یعنی با ارائة خدمات دولت الکترونیک و افزایش آن، ترددهای شهری به طور معنا داری کاهش پیدا کرده است که برطبق نتایج، نقش دفاتر خدمات الکترونیک را در کاهش سفرهای درون شهری تبیین می کند، همچنین با توجه به مقدار t که برابر با 89/17 در سطح معنا داری 000/0 sig به دست آمده، می توان گفت این دفاتر نقش مؤثری در رفع مشکلات و ارائة خدمات رسانی بهتر و آسان تر در محدودة مورد مطالعه دارند.
عوامل تعیین کننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب (مورد مطالعه: شهرستان کمیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت منابع آب به عنوان یک عنصر کلیدی در تمام زیربخش های اقتصادی به ویژه کشاورزی و درعین حال، محدودیت و کمبود شدید این منابع، حرکت به سوی مدیریت پایدار منابع آب امری اجتناب ناپذیر به شمار می آید. در این زمینه، بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که عوامل ذهنی و روان شناختی به ویژه نگرش از عوامل اصلی سوق دادن افراد به سوی به کارگیری اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب می باشند. با در نظر گرفتن اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تعیین کننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب بود. جامعه آماری این پژوهش، تمام سرپرستان خانوار در شهرستان کمیجان بودند (5100=N) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 300 نفر از آنان به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن با روش پانلی از کارشناسان تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (در دامنه بین 628/0 تا 812/0) بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که نزدیک به نیمی از کشاورزان دارای نگرش خاصی نسبت به مدیریت پایدار منابع آب نبودند. با توجه به نتایج کسب شده، متغیرهای ادراک کشاورزان نسبت به مشکلات مدیریت پایدار منابع آب، میزان شرکت در برنامه ها و فعالیت های ترویجی و حجم استخر ذخیره آب، اصلی ترین عوامل تعیین کننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب در شهرستان کمیجان بودند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که بین نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب بر حسب نوع مالکیت منبع آب آنها، تفاوت معنی دار وجود داشت، به نحوی که کشاورزان با مالکیت شخصی در مقایسه با کشاورزان دارای مالکیت مشاع، از نگرش مطلوب تری برخوردار بودند.
بخش دوم: زندگی ماقبل تاریخ در خبیص
حوزههای تخصصی:
مکان یابی دهکده های گردشگری در شهرهای ساحلی (مورد مطالعه: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101 - 119
حوزههای تخصصی:
دردهه هایاخیررشدوگسترشسریعشهرنشینیواستفادهازوسایلحمل ونقل،سببافزایشچشم گیربازدیدازمناطق طبیعیشدهاست. دراینپژوهش جهت مکان یابی دهکده گردشگری 12 معیار تأثیرگذار در مکان یابی، جهت ایجاد دهکده گردشگری تعیین شد و از طریق فرایند تحلیل شبکه ای که یکیازجدیدترینروش هایتصمیم گیریدراینحوزهبه حسابمی آید ارتباط بین معیارها و میزان اهمیت آن ها در مکان یابی مشخص شد. سپس در GIS برای هر معیار نقشه موردنظر تهیه و با ترکیب نقشه ها با استفاده از شاخص همپوشانی و روش منطق فازی با عملگرهای AND و GAMMA، نقشه نهایی مکان های بهینه جهت ایجاد دهکده گردشگری مشخص شد. روشتحقیقدراینپژوهشترکیبیازروش های تحلیلی،توصیفی،اسنادیومیدانیاست. برایتکمیلداده هاواطلاعاتازمطالعاتمیدانیوتکمیلپرسشنامهجهت تجزیه وتحلیلاستفاده شدهاست. نتایج نشان دادند که استفاده از عملگر AND و GAMMA مناطق مساعدتر و بهینه تری نسبت به شاخص همپوشانی مشخص می کنند درنهایت با استفاده از پرسش گری شرطی در GIS مکان موردنظر در ضلع شمالی جزیره قشم در کنار چشم انداز ساحلی و جنگل های حرا می باشد که علاوه بر داشتن قابلیت به منظور ساختن تأسیسات و تجهیزات رفاهی و گردشگری، می تواند در زمینه توسعه جاذبه های طبیعت گردی، ورزشی و تفریحی مکمل نیز کارآمد باشند. به طورکلی، می توان بیان داشت که تسهیلات موردنیاز گردشگران با استقرار در نواحی شمالی کارایی بیشتری خواهند داشت. همچنین نتایج مباحث آماری در نرم افزار SPSS نشان داد کهسطحمعنی داری آنبرابربا صفر است،بنابراین می تواننتیجهگرفتکه توانمندی ها و پتانسیل های جزیره قشم، توانایی و پتانسیل ایجاد دهکده گردشگری را دارا می باشد.
پویش جمعیتی و الگوهای پوشش زمین در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری و تمرکز فزاینده آن در منطقه کلان شهری تهران، بارزترین تحول جمعیتی ایران معاصر محسوب می شود. تمرکز جمعیت و پویش فضایی - زمانی آن، آثار معناداری بر الگوهای پوشش زمین در منطقه کلان شهری تهران گذاشته است. این مقاله تحولات فضایی - زمانی جمعیت شهری و الگوهای پوشش زمین ناشی از آن را در چند دهه اخیر در منطقه کلان شهری تهران بررسی می کند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از داده های حاصل از سرشماری و تصاویر ماهواره لندست استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری در منطقه کلان شهری تهران دربرگیرنده مراحل اصلی تمرکز جمعیت در شهر تهران، برگشت تمرکز و تمرکززدایی جمعیت در پیرامون کلان شهر تهران و شکل گیری منطقه کلان شهری تهران است. متناسب با پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری و تغییرات پوشش زمین، الگوهای فضایی متفاوت شامل الگوی متمرکز و تک هسته ای، الگوی نیمه متمرکز و الگوی منظومه ای، مهم ترین الگوهای رشد شهری ناشی از تحولات جمعیتی در منطقه کلان شهری تهران اند.
نقدی بر کتاب «نشانه هائی از گذشته دور گیلان و مازندران»
حوزههای تخصصی:
راهبردهای کاهش آسیب پذیری بافت مسکونی در برابر خطر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
265 - 288
حوزههای تخصصی:
مدیریت مخاطرات در برنامه ریزی شهری اهمیت و جایگاه ویژه ای در کاهش حجم آسیب های طبیعی و تلفات انسانی دارد. ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر این مخاطرات به عنوان عوامل تعیین کننده میزان خطر می تواند از ابعاد مختلف، به کاهش خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع چنین حوادثی منجر شود. مطالعه حاضر با هدف ارائه راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری بافت مسکونی منطقه 6 تهران در برابر زلزله، در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول، بافت مسکونی از ابعاد آسیب پذیری (بنا، سکونتگاه، فیزیکی، اجتماعی و انسانی) بررسی شد. جامعه آماری این مرحله، سرپرستان خانوارهای منطقه 6 هستند که درمجموع 331 خانوار به نسبت ساختمان های مسکونی، با روش نمونه گیری طبقه بندی از محله های منطقه یادشده انتخاب و بررسی شدند. ابزار اندازه گیری در این مطالعه پرسشنامه است که روایی آن به کمک استادان و کارشناسان تأیید شد. پایایی مقیاس های آن 682/0 و 792/0 به دست آمد و محاسبه و تأیید شد. ارزیابی آسیب پذیری با تکنیک های فازی، و ارزیابی فضایی با تحلیل های فضایی میان یابی (کریجینگ) صورت گرفت. درنهایت، با استفاده از روش FUZZY AHP، میزان اهمیت عوامل به کاررفته تعیین، و میزان کل آسیب پذیری منطقه در پنج بعد آسیب پذیری مشخص شد. براساس نتایج پهنه بندی آسیب پذیری کل، محله های امیرآباد، نصرت، قزل قلعه، دانشگاه تهران و پارک لاله آسیب پذیری کم (6/0-73/0) و محله های شریعتی، آرژانتین-ساعی، بهجت آباد و گاندی آسیب پذیری متوسطی دارند (4/0- 6/0). یافته های پژوهش در مرحله دوم نشان دهنده قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهاست. 22 کارشناس و استاد صاحب نظر، پرسشنامه این مرحله را مدنظر قرار دادند. درنهایت، با استفاده از مدل SWOT راهکارهای کاهش آسیب پذیری در منطقه ارائه شد. براساس نتایج پژوهش نیز راهبردهای تهاجمی مهم ترین راهبردهای شناسایی شده هستند.
تحلیلی بر تجاری شدن کشت توت فرنگی و عوامل مؤثّر بر آن در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
vهدف: مطالعه حاضر در پی شناسایی ابعاد و مؤلّفه هایی برای ارزیابیِ و سنجش میزان تجاری شدن کشت و پرورش توت فرنگی به عنوان اصلی ترین و تخصّصی ترین محصول کشاورزی در شهرستان مریوان و بررسی و معرّفی عوامل و متغیّرهای مؤثّر بر آن بوده است.
روش: جامعه آماری تحقیق را بهره برداران توت فرنگی کار شهرستان تشکیل داده و از آن میان، تعداد ۱۹۱ بهره بردار به عنوان نمونه آماری تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، انتخاب شدند. هم چنین، با انجام عملیات میدانی، داده های مورد نیاز گردآوری شد. سازه «تجاری شدن کشت و تولید توت فرنگی» به عنوان متغیّر وابسته، با هفت مؤلّفه سطح زیرکشت، تخصّصی بودن کشت، افزودن به سطح زیرکشت محصول، میزان فروش سالانه محصول تولیدشده، عملکرد محصول، تعداد چین (برداشت) و بسته بندی محصول تولیدشده، عملیاتی شد.
یافته ها: وضعیت اقتصادی و معیشتیِ خانوار، عوامل فنّی (شامل مکانیزاسیون، آبیاری و ساختارِ غیرخانوادگیِ نیروی کار)، کیفیت و مدیریت اراضی، بیمه محصول، آموزش های غیررسمی و حرفه ای ، رضایت مندی و امید به آینده شغلی و حمایت های نهادی- دولتی، متغیّرهایِ دارای تأثیر معنی دار با قدرت تبیینِ ۶۴ درصد از واریانس تجاری شدن کشت توت فرنگی در شهرستان مریوان بوده اند.
محدودیت ها: کاستی آمارها و پایگاه های داده منطقه ای و برخی مشکلات میدانی، محدویت هایِ عمده برای دسترسی به داده های مورد نیاز مطالعه بوده اند.
راه کارهای عملی: شیوه های نوین پرورش محصول، استفاده از ارقام پربازده و مرغوب، استفاده و ارتقای روش ها و تجهیزات بسته بندی و بازاررسانی، آموزش، تشکّل های تعاونی، صنایع تبدیلی و تکمیلیِ مناسب مقیاس، قیمت تضمینی و گسترش چتر بیمه ای محصول توت فرنگی، الزامات رانش نظام بهره برداری و تولید توت فرنگیِ منطقه به سمت شیوه های تجاری و موفّقیت آن به شمار می روند.
اصالت و ارزش: «تخصّصی شدن» الگوی کشت محصولات با توجّه به اقتضائات متفاوت مناطق مختلف جغرافیایی، راهبردی برای «تجاری سازیِ نظام های بهره برداریِ خرد زراعی» است که تأکید و وابستگی چندانی به عامل زمین و به ویژه بزرگیِ مقیاس آن ندارد.
تحلیل روش های تامین منابع مالی شهرداری تبریز با تاکید بر درآمدهای پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به الگوی پایدار مالی برای تأمین هزینه های جاری و عمرانی شهر، از مهم ترین عوامل پایداری شهری است که امکان سرمایه گذاری در نظام زیر ساخت توسعه شهر را فراهم می کند. در این تحقیق با بررسی ارقام درآمدی شهرداری تبریز از سال 1392 تا 1396روند تحولات 5 ساله درآمدی این کلانشهر و مسیر حرکتی آن به سوی پایداری و یا ناپایداری مورد کنکاش قرار گرفته و جایگاه درآمدهای پایدار در سیستم مالیه شهرداری کلانشهر تبریز به منظور تدوین الگوی مناسب مدیریت درآمدی شهری مشخص گردیده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی– تحلیلی می باشد. روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای کمی و ترکیبی از روش های اسنادی- کتابخانه ای می باشد. نتایج نشان داد که بیشترین مبلغ درآمدی پایدار برای سال 1394 و کمترین رقم برای سال 1392 ثبت شده و از سال 1394به بعد منابع درآمدی پایدار شهرداری کلانشهر تبریز سیر نزولی داشته است. علی الرغم کاهش منابع درآمدی ناپایدار کلانشهر تبریز در سال 1396 به نسبت سال 1392 در کل بودجه، میزان درآمد کلی این کلانشهر در بالاترین سال خود ( 1394) نسبت به سال 1396 افت داشته است. بخش قابل توجی از کاهش میزان درآمد ناپایدار کلانشهر تبریز به نسبت درآمد پایدار آن در نتیجه کاهش درآمد کلی شهر بوده و ارتباطی با مدیریت درآمدی پایدار آن ندارد. از 48 عامل مؤثر بر توسعه پایدار درآمدی شهرداری تبریز10عامل مورد اشاره در ادامه با بالاترین امتیاز تاثیر گذاری مستقیم شناسایی گردید: A3،A10،A7،A4،A5،A8،A6،A2،A1،A13.