فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۴۱ تا ۷٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
: کشور چین با دو دیدگاه اقتصادی و امنیتی تعاملات خود با افغانستان را ادامه می دهد و در بعد اقتصادی سرمایه گذاری در بخش معادن و انرژی است و در بعد امنیتی یکی از عمده نگرانی های چین خطر توسعه گروههای تکفیری و افراطی از افغانستان به چین است و تلاش می نماید با هماهنگی و توافق با گروههای افراطی محلی تامین طرح های اقتصادی خود را تامین و همچنین به دنبال واسطه گری جهت انجام مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان می باشد . نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که حضور چین در افغانستان و طرح های این کشور برای ج .ا .ا در وحله اول فرصت است و در صورت غفلت ، فضای مانور ج .ا. ا در افغانستان محدود خواهد شد ، و لذا لازم است ایران در دو بعد اقتصادی و امنیتی در صحنه افغانستان با چین همکاری نماید .علاوه بر موارد فوق لازم است با اقدامات اعتماد ساز نسبت به تغییر نگرش نه چندان مثبت سیاسیون افغانستان نسبت به ایران تلاش گردد . در مجموع می توان گفت که مکمل این اقدامات بنابر نظر مثبت تعداد 86 درصد از پرسش شوندگان ، انعقاد پیمان راهبردی بین ایران و افغانستان است .
شناخت والویت بندی الگوهای صحیح مسکن روستایی درتوسعه پایدار معماری روستا با استفاده از تکنیک های MADM شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۹۶-۳۸۱
حوزههای تخصصی:
ساختارهای معماری محیطهای روستایی برآیندهای با اهمیت فعالیت انسان بشمار می آیند که در طول قرنها مطابق با منطقهای قوی اجتماع- فرهنگی و محیطی شکل و تحول پیدا کرده اند. این بدان معنی است که مورفولوژی و الگوهای فضایی معماری روستا بتدریج در راستای برآورد نیازهای اجتماعی- فرهنگی جمعیتهای ساکن (پاسخگویی به نیاز سکونت، تأمین امنیت حریم خانوار و نظام تولیدی) و در تعامل با محیط فیزیکی اطراف توسعه پیدا کرده اند. سکونتگاههای روستایی پدیده های فضایی- مکانی می باشند که حاصل روابط متقابل انسانها با یکدیگر و با محیط هستند که علاوه برکنش بین اجزای درونی (طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، فضایی) در حال تقابل با سایر نظام ها و نیروهای بیرونی قرار دارند؛ لذا این سکونتگاه ها نمایانگر نقش های انسانی هستندکه به مرور زمان و با توجه به شرایط مذکور شکل گرفته و سازمان یافته اند. بر این اساس فضای سکونتگاه های روستایی با توجه به ویژگیهای ذکر شده دارای ساختار و استعدادهای بالقوه و بالفعل معینی می باشند که در مکانهای معینی تحت تاثیر نیروهای بیرونی و درونی به هر دلیل در تقابل با یکدیگر قرار دارند به گونه ای که اگر نظام و عملکرد این سازمان فضایی دچار اختلال گردد، سکونتگاه های روستایی ناپایدار می گردد. هدف این پژوهش شناخت الگوهای بهینه مسکن و نقش آن در توسعه پایدار معماری روستا می باشد و جامعه آماری مساکن روستایی شهرستان ماسال با 8351 سکونتگاه می باشد که با استفاده از نمونه گیری کوکران 368 نمونه انتخاب شد. در ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی الگوهای صحیح معماری و ساخت مسکن روستایی شناسایی گردید و در 5 گروه تقسیم بندی شد و در نهایت با استفاده از روشهای آماری و تکنیکهای MADM نظیر AHP وTOPSIS این عوامل الویت بندی شدند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که بین عوامل پنجگانه موثر بر سا خت مسکن عامل اقتصادی بیشترین تاثیر را دارد این عامل با Ci=./987 بیشترین نقش را داشته است.
Evaluating role of class in neighborhood management based on good urban governance indicators (Case study: the neighborhoods of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Everyone acknowledges the fact that good management is one of the necessary and sufficient conditions for urban development programs. The theoretical pattern of urban governance that is in Endeavour to configure the best ways of urban management refers to a process that decisions and power enforcement take shape in it and is a place that the government, citizens and the private organizations interact with each other. Since the city of Tehran has different classes (affluent and poor), so it is expected that urban governance indicators be executed by the same way in the management of neighborhoods. In this respect, this paper examines the state of neighborhood management in three neighborhoods such as affluent (Velenjak), medium (Alestom), poor (Ismail Abad) neighborhoods in Tehran, to be good indicators of eight urban governance. The type of this research is descriptive- analytical and assessment and questioning tools from the group of experts. The sample size is equal to 60 questionnaires (three groups of 20 people in affluent, average and poor neighborhoods).the method of Sampling was also simple random sampling. The derived data were analyzed in SPSS software using MANOVA statistical tests, One-way ANOVA analysis within groups, post hoc LSD test and single-sample T-test. The results show that the factor of class is not affecting the good urban governance and we haven&rsquot found any significant difference among different classes of neighborhoods. The results also show that Alestom neighborhood in respect of good governance indicators is in rather medium condition, in the Velenjak neighborhood, participation, fairness and transparency indicators are low and the other indicators has been reported as moderate and, ultimately, in Ismail Abad neighborhood, all indicators except indicator of consensus (consensus) are low.
ارزیابی میزان رضایت شهروندی از کیفیت های سکونتی در مجتمع های مسکونی؛ موردپژوهی: مجتمع های مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۸۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از تعریف مفاهیم و مولفه های کیفیت سکونتی شهر این است که یک نظریه کلی و عمومی در مورد یک مجتمع زیستی مطلوب ارائه شود؛ نظریه ای که با هرگونه محیط انسانی سازگار شود، به آن پاسخگو باشد و بتواند ارزش های عمومی را به عملیات خاص و مشخصی پیوند ده د و به ارتباط بین ارزش های انس انی و شهر کالبدی فضایی محدود شود. با بررسی و مرور ادبیات مربوط به میزان رضایت از محیط سکونتی مشخص شده است که درک میزان رضایت از سوی شهروندان از کیفیت سکونتی تاثیر فراگیر در میزان رضایتمندی اجتماعی و ایجاد محیطی مطلوب و پاسخده برای زندگی دارد. در این میان ارزیابی ساکنان از محیط های سکونتی شان می تواند به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای سنجش دستیابی به اهداف و ارزیابی میزان موفقیت هر طرح شهری مطرح شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه می باشد. داده ها با استفاده از آزمون T و روش های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون L.S.D و Scheffe تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، میزان رضایت ساکنین در رابطه با کیفیت محیطی در حد متوسط و در برخی ابعاد مطلوب بدست آمد. همچنین نتایج آزمون برای رضایت از کیفیت محیط سکونتی نیز در سه شاخص اندازه و تسهیلات مسکن، و شرایط درونی و بیرونی مجتمع های مسکونی تاحدودی معنی دار بود. در پایان نیز در راستای ارتقاء میزان رضایت ساکنین از کیفیت های سکونتی در مجمتع های مسکونی در حوزه شرایط درونی و بیرونی راهکارهایی راهبردی و اجرایی مورد اشاره قرار گرفت.
ارزیابی عوامل مؤثر بر مشارکت الکترونیکی شهروندان در مدیریت امور شهری
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نقش مهم تشکل های مردمی را در اداره جوامع شهری پر رنگ ساخته است. در حوزه مسائل شهری کوچک شدن اندازه دولت – و به تبع آن شهرداری ها – موجب شده است که همیاری مردم در پیشبرد مسائل شهر و شهرنشینی به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شود. شهروندان می توانند با استفاده از رسانه های دیجیتال مبتنی بر اینترنت ایده ها و نظرات خود را در خصوص مسایل مهم شهری ارایه و بدینوسیله در پیشبرد امور همکاری و مشارکت نمایند. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر مشارکت الکترونیکی شهروندان در مدیریت شهری می باشد که به طور موردی در شهر رشت انجام گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده های اصلی مورد استفاده در آن بصورت میدانی و از طریق پرسشنامه بدست آمده است. با توجه به اینکه بازتاب اصلی این نوع از مشارکت شهروندان بیشتر در بخش های مختلف اداری شهرداری ها قابل مشاهده است، به همین خاطر کارشناسان و کارکنان شهرداری به عنوان کسانی که می توانند به نحو مناسبی عرصه عملی مشارکت فناورانه شهروندان در امور شهری را ارزیابی کنند، جامعه آماری این تحقیق منظور گردید. مهمترین یافته های تحقیق نشان داد که دانش و اطلاعات شهروندان، احساس تعلق و تعهد، تصور ذهنی از پیامدهای مشارکت، زیر ساخت های الکترونیکی شهر و سودآور بودن فعالیت مشارکت بیشترین نقش را از لحاظ درجه اهمیت در بین متغیرهای انتخابی برای مشارکت الکترونیکی شهروندان داشتند. رضایت مندی، اعتماد شهروندان، وضعیت اقتصادی و احساس مالکیت به عنوان عوامل مؤثر دیگر با درجه پایین تری از اهمیت در مقایسه با دیگر عوامل شناسایی شدند.
ارزیابی شایستگی های کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روستایی امروزه بیش از گذشته با پدیدة کارآفرینی سروکار دارد. نهادهای مروج توسعة روستایی، کارآفرینی را مداخله ای راهبردی می دانند که می تواند فرایند توسعة روستایی را تسریع بخشد. در محیط رقابتی کسب وکار امروز، کارآفرینان برای آنکه بتوانند در فرایند پیچیدة کسب وکار موفق عمل کنند، نیازمند کسب شایستگی در جنبه های مختلف نگرشی، عقلانی، رفتاری و مدیریتی هستند. ازاین رو، نقش کارآفرین در ماندگاری و موفقیت کسب وکارها حیاتی است و از طریق رهیافت شایستگی ها می توان آن را بررسی کرد. اینکه چه افرادی و با چه شایستگی هایی وارد حوزة کارآفرینی روستایی شده اند از مسائل مهمی است که در مطالعات کارآفرینی کمتر به آن پرداخته شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی شایستگی های کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است، به طوری که مشخص شود کارآفرینان روستایی در کدام شایستگی ها قوت و ضعف دارند و چگونه می توان در بهبود این شایستگی ها گام برداشت. جامعة آماری مورد مطالعه شامل 110 نفر از کارآفرینان روستایی بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 86 نفر تعیین شد و برای دستیابی دقیق به افراد مورد مطالعه، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامة استاندارد من (2001) استفاده شد. نتایج نشان دادند که میزان شایستگی کارآفرینی اکثریت مردان در حد متوسط و میزان شایستگی کارآفرینی اغلب زنان در حد پایین تر از متوسط و کم قرار داشت. برپایة نتایج، مردان و زنان کارآفرین در شایستگی های سازماندهی و رهبری و راهبردی ضعف دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت، سطح تحصیلات، تجربة کارآفرینی، گذراندن دورة کارآفرینی، و سن بر شایستگی های کارآفرینان روستایی مؤثرند.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تمایل به مشارکت اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل شوراهای اجتماعی محلات مشهد، یکی از راهکارهای مشارکت شهروندان برای همکاری و تعامل با مدیریت شهری است. بدون شک از مهم ترین عوامل مؤثر بر عملکرد شوراها، سطح اعتماد اعضا در قالب شاخص های سرمایه اجتماعی اعضای شورا است. در این پژوهش ارتباط بین اعتماد به شهرداری، اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به توانمندی سایر اعضای شورا به عنوان شاخص های سرمایه اجتماعی و احساس تعلق به محله به عنوان متغیر مؤثر بر سرمایه اجتماعی و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، در بین اعضای شورهای اجتماعی محلات منطقه ۹ شهرداری مشهد بررسی شد. گردآوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت و پرسش نامه در بین اعضای ۱۲ شورای اجتماعی محله در منطقه ۹ شهرداری مشهد توزیع شد. با تحلیل نتایج حاصل از پرسش نام، مشخص شد که بین اعتماد به شهرداری و اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به سایر اعضای شورا و اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به شهرداری و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، اعتماد به اثربخشی شورا و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، احساس تعلق به محله و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله رابطه مثبتی وجود دارد و دو متغیر اعتماد به سایر اعضای شورا و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله با همدیگر همبستگی نداشتند.
فضا و تحقق پذیری حق شهری: شناسایی مؤلفه های فضایی برآمده از حق شهری به منظور تحلیل و ارزیابی پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
5 - 14
حوزههای تخصصی:
"حق شهری" همانگونه که توسط هانری لفور در دهه شصت میلادی رقم خورد، نیاز به تغییرات اجتماعی _فضایی به منظور بهره مندی ساکنان شهر از زندگی شهری و امکانات مربوط به آن را ضروری می داند. با وجود تأثیر بسیار زیاد مفهوم حق شهر در نظریات علوم اجتماعی، جغرافیا و شهرسازی، بررسی مقایسه ای و به کارگیری چارچوب های نظری این مفهوم در نمونه های موردی کمتر به چشم می خورد. این کاستی، اطلاق پذیری ایده های لفور را در بستر های اجتماعی_سیاسی مختلف دچار ابهام نموده است .از آنجایی که فضای شهر نقش چشمگیری در مفهوم حق شهری و برخورداری ساکنان از مزایا و امکانات شهری دارد، ایده های لفور می تواند معیاری برای ارزیابی مداخلات فضایی در شهر ها باشد. هدف کلی پژوهش، شناسایی ارتباط بین معماری، طراحی و برنامه ریزی شهر، به عبارتی هرگونه فعالیت کنترل فضایی با مفهوم حق شهری است. برای دستیابی به این هدف، پس از بررسی اندیشه های لفور به استخراج نمود های فضایی ایده حق شهری به عنوان مدل مفهومی پژوهش، به منظور بررسی دو نمونه موردی (پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس) پرداخته می شود. نمود های فضایی برآمده از مفهوم حق شهری عبارتند از: کنترل فضایی، مرکزیت فضایی، تراکم فضایی، سیالیت فضایی و تداوم فضایی.روش مورد بررسی در این پژوهش ارزیابی و مقایسه ای است. نخست دو پروژه یاد شده به طور مستقل براساس اصول و شاخص های فضایی حق شهری مورد ارزیابی قرار گرفته و مزایا و معایب آنها شناسایی می گردد. سپس با مقایسه آن دو تأثیر هر معیار در تولید کیفیت فضایی مورد نظر تحلیل می شود. یافته های حاصل از پژوهش در قالب دو اصل معرفی می شوند: ۱. حق شهری می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی پروژه های شهری قرار گیرد و ۲. مداخلات کالبدی به دلیل تغییر در شیوه زندگی و حقوق اجتماعی افراد و گروه ها تأثیری مستقیم بر حق شهری دارند.
بازآفرینی شهری خوانایی-محور، رویکردی به تجدید حیات شکلی و محتوایی ساخت اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
29 - 40
حوزههای تخصصی:
خوانایی یکی از ویژگی های اساسی محیط های شهری باکیفیت به شمار می رود، که با کمک به فرد برای درک صحیح و عمیق پیرامون، امکان برقراری ارتباط مطلوب بین فرد و محیط شهری را فراهم می سازد. متأسفانه در اغلب طرح ها و پروژه های شهرسازی، مفهوم خوانایی در عمل به صورت شماری راهکار ساده ی تسهیل مسیریابی و جهت یابی پیاده می شود. در حالی که این مفهوم، مفهومی جامع و پرمحتوا بوده و دارای ابعاد و جنبه های گوناگونی می باشد که توجه به آن ها در کنار یکدیگر، بر خلاف راهکارهای تک بعدی ساده انگارانه، قادر خواهد بود نقش مؤثری در بهبود و غنای تجربه و ادراک فرد از محیط شهری ایفا نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد با کندوکاو در مفهوم خوانایی به درک ابعاد و مؤلفه های گوناگون آن دست یافته، ضمن شناسایی ارتباط معنادار آن با مفهوم ساخت اصلی، به معرفی اصولی کارآمد برای بازآفرینی ساخت اصلی با محوریت خوانایی دست یابد. کاربست اصول مذکور، علاوه بر تضمین خوانایی مقیاس های مختلف محیط شهری، می تواند چارچوبی جامع و کل نگر برای مواجهه با مسائل متعدد و به ظاهر مجزای محیط های شهری فراهم سازد، که برخلاف اقدامات بازآفرینی سطحی و جزءنگر، با در نظر گرفتن ارزش های محتوایی و غیرملموس محیط شهری همگام با جنبه های کالبدی ملموس، به معنای واقعی به تجدیدحیات، ارتقای کیفیت و غنای بافت شهری می انجامد. اصول بازآفرینی خوانایی-محور در راستای سه مؤلفه ی کالبدی، عملکردی و حسی-معنایی خوانایی ارائه شده، و محور اصلی آن ها بر وحدت و هماهنگی کالبدی، حیات و سرزندگی عملکردی، غنای بار حسی-معنایی محیط انسانی و در نهایت، همسویی و سازگاری میان کالبد، عملکرد و محتوای حسی-معنایی محیط شهری می باشد.
مکان یابی ایجاد فضای سبز در شهرستان تبریز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نگرانی ها در زمینه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم، روش ترسیب خاک در نتیجه جنگل کاری در اراضی بایر و تخریب شده و مدیریت بهینه آن، روش مناسبی برای کاهش تراکم دی اکسید کربن اتمسفری است. لذا با توجه به مسأله گرمایش جهانی و گسترش صنایع شهری در آلایندسازی هوا؛ استطاعت اراضی شهرستان تبریز در ایجاد پارک جنگلی با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های پایه در دسترس و تصویر ماهواره ای اسپات 2005 هم چنین مطالعات میدانی جمع آوری شد. نقشه های رقومی شده منطقه با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی به نقشه های معیار (شیب، جهت، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین شناسی، خاک، شهر، شبکه ارتباطی، روستا و آبراهه اصلی) تبدیل و جهت مقایسه دوبه دوی ارزش گذاری گردید. به طوری که ارزش هر یک از معیارها با توجه به استطاعت هر واحد در نظر گرفته شد. مقایسه دوبه دوی معیارهای حاصل از تکنیک های اطاعات مکانی با استفاده از برنامه الحاقی ماریونی تحت محیط GIS انجام پذیرفت و وزن معیارهای مورد بررسی محاسبه شد. سپس نقشه نهایی در فرمت رستر و با استفاده از وزن هر یک از معیارها استخراج و در 5 کلاس از بسیار ضعیف تا بسیار مناسب طبقه بندی و بهترین مکان با مساحتی در حدود 4 درصد از کل شهرستان استخراج گردید.
تحلیل منابع درآمدی دهیاری ها با استفاده از رهیافت ارزیابی مشارکتی (روستای نارجوئیه شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دهیاری ها به عنوان قوه اجرایی نظام برنامه ریزی روستایی در سطح محلی محسوب می شوند که لازم است برای تحقق درون زایی توسعه روستایی؛ از خودکفایی مالی بهره مند باشند. هدف تحقیق حاضر تحلیل منابع درآمدی دهیاری ها با تأکید بر مشارکت مردم و تحقق توسعه درون زا می باشد.
روش: منطقه موردمطالعه روستای نارجوئیه از توابع بخش مرکزی شهرستان جیرفت در استان کرمان می باشد. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و پیمایشی با رهیافت مشارکتی انجام شده است. جامعه آماری؛ روستائیان ساکن روستای نارجوئیه می باشد و 38 نفر از صاحب نظران محلی؛ جامعه نمونه را تشکیل می دهند. به منظور ارزیابی منابع از روش ارزیابی مشارکتی و تعامل اندیشه ای استفاده شد و از جامعه نمونه خواسته شد منابع را در قالب ماتریس زوجی اولویت بندی کنند و از طریق نمودار ون به تحلیل اهمیت و ارتباط با منابع بپردازند.
یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل آمار سازمانی نشان داد مهم ترین منابع درآمدی دهیاری روستای نارجوئیه به ترتیب عبارت اند از: کمک های اعطایی دولتی، درآمدهای ناشی از عوارض ساختمانی و تغییر کاربری، کمک های اهدایی اشخاص و سازمان های خصوصی و بهای خدمات. همچنین نتایج ارزیابی مشارکتی در زمینه اهمیت منابع (تحلیل منابع بالقوه) نشان داد مهم ترین منابع مالی روستای نارجوئیه به ترتیب: عوارض و مالیات، اجرای پروژه های مشارکتی و ایجاد بازارهای محلی هستند. درحالی که تحلیل ارتباط (منابع بالفعل) نشان داد به استثنای عوارض و مالیات؛ رابطه بین اهمیت و ارتباط منابع درآمدی دهیاری نارجوئیه معکوس می باشد و مهم ترین منابع بالقوه درآمدی این روستا هنوز بالفعل نشده اند و در چرخه مالی و درآمدی دهیاری و روستا قرار نگرفته اند.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود دهیاری نارجوئیه برای رهایی از وابستگی به دولت و نیروهای بیرونی؛ به اهمیت و اولویت منابع درون روستا توجه داشته و در راستای بالفعل سازی و ورود آن ها به سیستم مالی دهیاری تلاش کند تا در آینده منابع مالی درون زا و مطمئن در اختیار داشته باشد. ازاین رو برای برنامه ریزی تعاملی در روستای نارجوئیه؛ سرمایه-گذاری فعال توسط سازمان های محلی، سرمایه گذاری اساسی بر روی منابع محلی و مشارکت و نظارت روستاییان بر برنامه-های توسعه روستایی لازم می باشد.
واکاوی اثرات محیط نهادی درون بنگاه های خوشه های صنعتی بر توسعه منطقه ای (مورد پژوهی سنگ منطقه کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به چارچوب تبیینگر اثرات محیط نهادی درون بنگاه های خوشه های صنعتی سنگ منطقه اصفهان (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) بر توسعه منطقه ای است. در این راستا از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) برای جمع آوری داده ها و از فن مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اولاً با توجه به اینکه 28 درصد از واریانس «میزان تاثیر بنگاه های خوشه های منتخب در توسعه اقتصادی منطقه»، 93 درصد از واریانس «میزان تاثیر بنگاه های خوشه های منتخب در توسعه اجتماعی منطقه» و 75 درصد از واریانس «میزان تاثیر بنگاه های خوشه های منتخب در توسعه کالبدی منطقه» توسط عوامل تشکیل دهنده محیط نهادی درون بنگاه های خوشه های صنعتی تبیین شده است، می توان به اهمیت محیط نهادی بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب در نقش آفرینی آن خوشه ها در توسعه منطقه ای به ویژه در زمینه اجتماعی پی برد و بر این نکته تاکید نمود که برنامه ریزی های مرتبط با توسعه خوشه های صنعتی، لازم است تا علاوه بر موارد معمول، برنامه ریزی های موضوعی مرتبط با ارتقای محیط نهادی به ویژه در ارتباط با مدیران بنگاه ها را در جهت نقش آفرینی بهتر این خوشه ها در توسعه منطقه ای در دستور کار قرار دهند؛ و ثانیاً با عنایت به اینکه از متغیرهای تبیین کننده عوامل «ویژگی های مدیران بنگاه ها» و «ویژگی های کارکنان بنگاه ها» این موضوع استنتاج می گردد که آگاهی مدیران و کارکنان در مورد فعالیت بنگاه ها بیشتر از سابقه کاری و حتی تحصیلات آنها در توسعه بنگاه نقش دارد پیشنهاد می گردد برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزشی در خصوص تعیین جهت گیری و استراتژی اصلی بنگاه ها و فعالیت های مرتبط با بنگاه ها (همچون شیوه های مدیریت بنگاه، توسعه بازار، امور مالی و قوانین و مقررات مرتبط با بنگاه ها) در جهت افزایش نقش آفرینی خوشه های منتخب در توسعه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی منطقه اقدام شود.
بررسی تطبیقی نقش بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها سرمایه ای ملی و از منابع آبی مهم کشور در زمینه های کشاورزی، اقتصادی، صنعتی، ترابری، بهداشتی، آشامیدنی و تفریحی هستند و حفاظت از آن ها ضروری است؛ با وجود این، تاکنون پژوهش های اقتصادی و اجتماعی چندانی در این زمینه انجام نشده است. هر نوع دخل و تصرف کمی و کیفی در رودخانه، واکنش های مختلفی را در پی دارد و چنانچه تغییرات ایجادشده در راستای قانونمندی آب و بستر رودخانه نباشند، در گذر زمان مقابله پرخسارت و پرهزینه ای را طلب می کنند. بنابراین، لازم است تمام طرح های شهرسازی و منطقه ای مبتنی بر پایه ای علمی و صحیح مطرح شوند. پژوهش حاضر با روش پیمایشی انجام شد و بهره برداران حاشیه رودخانه های دایمی و فصلی در استان خوزستان، جامعه آماری این طرح را تشکیل دادند. حجم نمونه با فرمول کوکران، 270 نمونه محاسبه و برای بهره برداران حاشیه شش رودخانه در استان خوزستان پرسش نامه تکمیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که میزان انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، گرایش به کشاورزی، دلبستگی به زمین کشاورزی حاشیه رودخانه و عوامل اقتصادی ازجمله عوامل مؤثر بر بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی هستند؛ این عوامل در بهره بردارانی که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های دایمی قرار داشت بیشتر از بهره بردارانی بود که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های فصلی قرار داشت. گرایش های اجتماعی، اختلاف اساسی بین بهره برداران حاشیه رودخانه های فصلی و دایمی بود که حالت جمعی (شامل انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی) داشت و در گرایش های فردی (شامل سطح تحصیلات) اختلاف چندانی بین دو نوع بهره برداری وجود نداشت.
تحلیل شاخص های خلاقیت شهری در نظام سکونتگاهی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور عصر جهانی در قالب شبکه ها و جریان سرمایه، کالا و خدماتو همچنین با تمرکز عصر پساصنعت بر تولید دانش و اطلاعات، نقش شهرها بسیار مهم، مؤثر و حیاتی است و به همین دلیل در عصر فراصنعت برخلاف عصر صنعت که صنایع، محرک اصلی توسعه هستند؛ شهر خود بستر توسعه و ایجاد عصر پساصنعت گردید. در این بین هر شهری که بستر مناسبی را برای تولید دانش، حفظ و ترویج سنت ها، حضور نهادها، هویت محلی و شهری، صنایع خلاق، اقتصاد خلاق و افراد خلاق مهیا سازد، مطمئناً در توسعه همه جانبه گام موفق تری بر می دارد. ظهور ایده «شهر خلاق» از اواخر دهه 1980 که تلاشی برای بازسازی شهر در سطح جهانی بود، بر این متن استوار است که همیشه بیشتر از پتانسیلی که در یک مکان وجود دارد و یا ما فکر می کنیم، می توان از آن استفاده کرد. این تحقیق با هدف ارزیابی وضعیت شهرهای مراکز شهرستان های مازندران بر اساس شاخص های شهر خلاق انجام شده است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی بوده و جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روش کتابخانه ای استفاده شد. در این تحقیق ضمن شناسایی مهمترین شاخص های شهر خلاق، با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای فازی (الگوریتم C-Means) اقدام به خوشه بندی شهرهای استان شد و در ادامه با استفاده از تکنیک ویکور، رتبه بندی این شهرها صورت گرفت تا میزان توسعه یافتگی شهرها بر اساس خلاقیت مورد بررسی قرار بگیرد. نتایج حاصله نشان داد که هرچند قرارگیری شهرها در خوشه های متفاوت، رابطه معنی داری با توزیع و پراکندگی آنها در سطح استان ندارد، اما تمرکز اصلی شهرهای استان به لحاظ توسعه یافتگی از منظر شاخص های شهر خلاق، بر شهرهای مرکزی استان است. همچنین این مطالعات نشان داد که شهر ساری (مرکز استان) و شهر بابل، علاوه بر قرارگیری در یک خوشه (با میزان تعلق 932/0 و 835/0)، به لحاظ توسعه یافتگی نیز در جایگاه نخست و شهرهای گلوگاه، عباس آباد و سورک در رتبه های آخر قرار دارند.
گسترش شهرهای الکترونیکی و نقش آن در ارتقای خدمات شهری از دیدگاه شهروندان مورد شناسی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان معاصر، یکی از مهمترین حوزه های تغییر و به تبع آن توسعه در زندگی اجتماعی افراد، تغییر و تحول در حوزه های اطلاعاتی و ارتباطاتی است. این امر ریشه در نیاز مبرم انسان قرن بیست و یکم به آگاهی دارد تا از این طریق بتواند خود را با شرایط پیچیده و آهنگ سریع تحولات سازگار نماید. در این میان شهرها و به ویژه کلانشهرها، به مثابه هسته های متراکم جمعیتی و به عنوان جذاب ترین مکان ها برای سکونت افراد، به شدت از این تغییر متأثر شده اند. تحقق شهر الکترونیک علاوه بر ایجاد الگویی نوین در سطح شهرها، دسترسی شهروندان و مدیران را به خواسته های یک جامعه شهری توسعه یافته، خلاق، پاک، فرهنگی و دانش محور فراهم می کند. پژوهش حاضر ترکیبی از دو شاخه تخصصی گسترش شهر الکترونیک و ارتقای خدمات شهری در کلانشهر تبریز تدوین یافته است. نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای و رویکرد حاکم بر آن توصیفی-تحلیلی و علّی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی کمک گرفته شده است و براساس آن، اطلاعات در قالب 354 پرسشنامه در مناطق دهگانه شهر تبریز جمع آوری و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و ارزش گذاری متغیرها با بهره گیری از طیف لیکرت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شهر تبریز از نظر شاخص های انتخابی، پس از انجام آزمون t تک نمونه ای، میزان t برابر با 974/14-بوده که بیانگر ناپایداری شاخص ها و روبرو بودن شهر با مشکلات و چالش های متعدد در وضعیت موجود می باشد. برطبق یافته ها، دیدگاه پاسخگویان نشان می دهد که بین سطح سواد اطلاعاتی شهروندان و پذیرش مظاهر مختلف ICT و شهر الکترونیک، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و الکترونیکی شدن شهر می تواند بخشی از این چالش ها را حل نماید. علاوه بر آن، اعتقاد شهروندان بر این است که تحقق شهر الکترونیک بر ارتقای خدمات شهری اثرگذاری بالایی خواهد داشت ومیزان t به دست آمده برابر با 704/19 می باشد. در کل، بالای 79 درصد شهروندان موافق با ضرورت تحقق شهر الکترونیک هستند و گرایش آنها نسبت به استفاده از ICT بالاست؛ بنابراین جامعه شهری تبریز تأثیر فناوری های نوین را به عنوان یک امکان و فرصتی بزرگ بر ارتقای خدمات شهری می پذیرند. با توجه به چالش های پیش روی، به کارگیری فناوری اطلاعات و الکترونیکی شدن شهر به عنوان پیش شرط توسعه می تواند به برنامه ریزان و دیگر متخصصان دخیل در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهری در نهادهای مختلف، جهت رسیدن به اهداف و پاسخگویی به شرایط جدید شهری کمک نماید. البته تحقق شهر الکترونیک نیازمند فراهم ساختن زیرساخت ها، فرهنگ سازی، تربیت شهروندانی الکترونیک و ... است.
تحلیل فضایی مراکز ورزشی و بررسی شعاع خدمات رسانی آن در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، تحلیل پراکنش فضاهای ورزشی شهر زنجان و بررسی میزان دسترسی شهروندان به این مراکز است.
روش: روش تحقیق حاضر، از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات میدانی است. سپس با استفاده از نرم افزار GIS، به تحلیل فضاهای ورزشی و شعاع خدمات رسانی آن پرداخته شده و در نهایت نقشه های خروجی این مدل ارایه شده است.
یافته ها/ نتایج: پس از مطالعة وضع موجود فضاهای ورزشی در سطح محلّه، ناحیه، منطقه و شهر زنجان، سطوح و سرانة اختصاص یافته به فضای ورزشی در شهر زنجان مشخص شد. از مجموع نوزده فضای ورزشی شهر زنجان، 9 فضای ورزشی در مقیاس محلّه، 6 فضای ورزشی در مقیاس ناحیه، 3 فضای ورزشی در مقیاس منطقه و1 فضای ورزشی در مقیاس شهر، خدمات رسانی می کنند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که توزیع فضاهای ورزشی در سطح شهر زنجان مناسب نبوده است. از نظر دسترسی به فضاهای ورزشی، نتایج حاصل از تحلیل شعاع عملکردی، نشان دهندة آن است که فضای ورزشی به ترتبب محلّه، ناحیه، منطقه و شهر، حدود 45، 80/46 و 83 درصد مساحت و 36، 63، 94، 98 درصد جمعیّت شهر زنجان را تحت پوشش عملکردی خود قرار داده است. همچنین، با استفاده از شاخص موران و آمارة عمومی G مشخص شد که پراکنش فضایی کاربری های ورزشی به صورت برنامه ریزی شده نبوده و به صورت تصادفی در سطح شهر توزیع شده است.
مکانیابی بهینه دفن زباله های جامد شهری منطقه هشتگرد به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی دفن زباله یکی از مهم ترین جنبه های مدیریتی مواد زائد جامد شهری است و علم ژئومورفولوژی با توجه به ماهیت خود که به منشاء وتحول اشکال زمین و فرایندهای تشکیل آنها مربوط می شود، در امر مکان یابی بهینه نقش بسزایی دارد. منطقه هشتگرد با وسعت 398 کیلومترمربع در جنوب شهرستان ساوجبلاغ استان البرز واقع شده است. در این منطقه به دلیل قرارگیری بر روی مخروط افکنه رودهای دائمی(کردان) و زمین های با نفوذپذیری فراوان، وجود آب های سطحی و لایه های آب زیرزمینی بعضاً در عمق های کم (کمتر از 50 متر)، نواحی جمعیتی (شهری و روستایی) و زمین های کشاورزی فراوان، مکانیابی بهینه دفن زباله بطوری که به محیط زیست اطراف آسیب وارد ننماید دارای اهمیت و ضرورت فراوانی است. هدف این تحقیق مکان یابی بهینه دفن زباله منطقه هشتگرد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و باتوجه به پارامترهای ژئومورفولوژی می باشد. روش تحقیق به صورت تحلیلی – مقایسه ای است. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی 25000 : 1 و نقشه زمین شناسی 1:100000 و داده های مربوط به آب های زیرزمینی منطقه مورد مطالعه استفاده شد و همچنین نرم افزار ArcGIS برای تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. در مقاله ی حاضر براساس چهار معیار اصلی یعنی زمین شناسی، هیدرولوژی، توپولوژی و کاربری اراضی پنج ناحیه برای مکانیابی به دست آمد که نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نواحی کاملاً مناسب برای دفن زباله در قسمت شرقی و جنوبی منطقه در حوالی روستای محمد آباد افشار و نواحی کاملاً نامناسب برای دفن زباله ناحیه غربی منطقه به دلیل قرارگیری نواحی جمعیتی و کشاورزی و عمق کم آب زیر زمینی (7 تا 32 متر) در این قسمت از منطقه می باشد.
بازآفرینی شهری از طریق تبیین محله های فرهنگی برای حضور درصنایع خلاق
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های جدایی ناپذیر تحول در شهرها، ارزش اقتصادی و نمادینی است که توسط صنایع فرهنگی به ارمغان آورده شده است. شهر و خصوصا بافت مرکزی آن، به عنوان مجموعه ای از منابع فرهنگی عمل می کنندکه عرصه های خلاقانه ای برای تولید و مصرف فرهنگی، زمینه های رقابت با هر یک ازدیگری، افزایش جذابیت شهر در سرمایه گذاری بالقوه و بهبود تعامل با جوامع محلی و ایجاد مکان خاطره را فراهم می کنند. علاوه بر این، توانایی این بخش در رشد شهر می تواند شاخص مهمی درظرفیت های نوآورانه بخش های دیگر شهر و اقتصاد گسترده آن در سطح منطقه ای ملی باشد. شهرها می توانند با تمرکز اصلی خود در توسعه فعالیت های فرهنگی و صنایع خلاق از سرمایه های فرهنگی خود برای تاکید بر کیفیت های رقابتی و تفاوت های ویژه مکانی خود بهره برداری کنند. صنایع خلاق مبتنی بر نوآوری، انعطاف پذیری، ایده پروری و تغییر پذیری متداوم می تواند محرکی برای تحولات گسترده و موثر بر اقتصاد شهر را فراهم کند. از این رو برای حضور شهر در عرصه صنایع خلاق، تبیین محله ای فرهنگی درون بافت های تاریخی به عنوان کلیدی برای توسعه منطقه و تغییر چشم انداز محله و تولید اقتصادی فرهنگی می تواند در نظر گرفته شود. هدف از این مطالعه تبیین محله ای فرهنگی درون بافت های تاریخی به عنوان ابزاری فرهنگی برای حضور در عرصه صنایع خلاق بوده که مستقیم و غیر مستقیم بر شهر تاثیر گذاشته و زمینه رقابت و امکان حضور در سطوح بین المللی را با تاکید بر بن مایه های فرهنگی و تاریخی و راهبردهای خلاقیت مدار در راستای تکوین نظام یکپارچه بازآفرینی شهری و کسب هویتی جدید و ارتقا تصویر شهر به روشی توصیفی و تحلیل کیفی و مبتنی بر مرور اسناد و مدارک از پایگاه های نظری معتبر، منجر به تدوین راهکارها و سیاست شهری خلاق و تولید اقتصاد از مجرای متابع فرهنگی مستتر در بافت های تاریخی می گردد.
تحلیلی بر استفاده از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره و بهینه سازی چندهدفه برای مکانیابی جغرافیایی مدارس، مطالعه موردی منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت، استقرار مراکز خدماتی جدید مختلف از جمله مراکز آموزشی را ضروری میسازد. یکی از گامهای اساسی در استقرار این مراکز، انتخاب مکان بهینه برای آن ها با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونهای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربریها نیز در سطح منطقه تا حد ممکن کاهش یابد. افزایش تعداد معیارها و عوامل مؤثر، منجر به پیچیدهتر شدن مسأله میشود و استفاده از روشهای قوی و کارآمد را ضروری میسازد. در این پژوهش به منظور تعیین مکانهای مناسب جهت استقرار چندین مدرسه ابتدایی دخترانه در بخشی از منطقه 17 تهران و تخصیص آن ها به دانشآموزان، از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی[1]، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره[2] و رویکرد بهینهسازی تکاملی چندهدفه[3] استفاده شده است. برای انجام بهینهسازی، اصل عدالت در دسترسی، تعادل ظرفیت مدارس و نیز تناسب و مطلوبیت مکانهای انتخابی با توجه به موقعیت کاربریهای سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. به دلیل استفاده از یک روش تکاملی چندهدفه، نتایج تحقیق به جای یک پاسخ، شامل چندین پاسخ بهینه است. در این تحقیق پنج پاسخ به طور نمونه انتخاب و بررسی شدند. در حالتی که مکان ها از سازگاری و مطلوبیت بالایی برخوردار بوده اند، تابع تعادل ظرفیت وضعیت مناسبی نداشته است. در بهترین پاسخ مربوط به تابع عدالت در دسترسی، مکان های پیشنهادی از توزیع فضایی مناسبی برخوردار هستند اما مطلوبیت و سازگاری آن ها چندان مناسب نیست. مکان های مربوط به بهترین پاسخ تابع تعادل ظرفیت نیز از نظر مطلوبیت و سازگاری ضعیف هستند. در هر صورت تصمیمگیرندگان میتوانند پاسخهای بهینه را از دیدگاههای مختلف با یکدیگر مقایسه و پاسخ نهایی را با توجه به اهمیت نسبی هر یک از اهداف از بین آن ها برای پیادهسازی انتخاب نمایند.
پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد هنگام وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران جزو ده کشور دارای مخاطرات طبیعی و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است. زلزله به دلایل متعدد از جمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب و رعایت نکردن استانداردهای لازم مسبب بیشترین تلفات انسانی در کشور ماست. شهر مشهد نیز نه تنها از این قاعده مستثنا نیست، بلکه با توجه به تراکم سازه ای، جمعیت متراکم، رعایت نکردن استانداردها، توسعه فیزیکی نامناسب و... با خطر جدی تری روبروست. هدف این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و 10 معیار با استفاده از مدل فازی در GIS انجام گرفته، پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد در هنگام وقوع زلزله احتمالی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 51 درصد از کل سطح شهر، 63 درصد از محدوده بافت فرسوده، 55 درصد از محدوده با تراکم بیش از 120 نفر، 81 درصد از کاربری مسکونی و از دهه 1360 به بعد بیش از دو سوم وسعت شهر مشهد در پهنه آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است. همچنین از سه منطقه پرجمعیت شهر مشهد یعنی مناطق 2، 3 و 9، دو منطقه 9 و 2 در سطح بالای خطر زلزله و فقط منطقه 3 در سطح پایین خطر زلزله قرار دارند. لذا مناطق 9 و 2 شهر مشهد از مناطقی اند که باید خطرات ناشی از زلزله در آنها به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، زیرا این مناطق از یک طرف وسعت و جمعیت فراوان دارند و از طرف دیگر، سطح نسبی خطر زلزله در آنها بالا است.