فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
114 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل جامعه شناختی پدیده خشکسالی از منظر کشاورزان استان اصفهان بر اساس رویکردی تفسیری - برساختی پرداخته است. روش پژوهش از نوع کیفی است. داده ها از طریق انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته جمع آوری شد. حجم نمونه 35 نفر از کشاورزان بخش مرکزی و غربی استان اصفهان بود که بر مبنای نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثرِ تنوع انتخاب شدند. مبنای اتمام مصاحبه ها اشباع نظری بوده است. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که خشکسالی از دیدگاه کشاورزان یک پدیده چند لایه ای است که دارای عللی چندگانه است. به طور کلی، کشاورزان 4 عامل اصلی را به عنوان علل پدیده خشکسالی بیان نموده اند: «حکمرانی ناکارآمد آب»، «کشاورزی خودمدار»، «تغییرات اقلیمی»، «علل تقدیرگرایانه». این عوامل در تعامل با یکدیگر، پدیده خشکسالی را شکل می دهند. یافته های پژوهش حاضر می تواند در زمینه سیاست گذاری های مرتبط با کشاورزی و توسعه حکمرانی خوب در این زمینه مؤثر باشد.
موانع و محدودیت های موفقیت طرح های خودکفایی و کارآفرینی کمیته امداد امام خمینی(ره) مورد: زنان سرپرست خانوار دهستان هرسم، شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر یکی از مهمترین مشکلات نواحی روستایی است که بیشتر ناشی از بیکاری است . در این راستا نهاد های مختلفی در کشور در جهت رفع فقر گام برداشته اند. هدف از این مطالعه سنجش عملکرد و عوامل مؤثر بر موفقیت طرح های خودکفایی و اشتغال زایی کمیته امداد امام خمینی(ره) بوده است. در این مطالعه 103 نفر از زنان سرپرست خانواری که در سال های 96-1393 وام خودکفایی دریافت کرده اند، با استفاده از روش تحقیق کیفی (مطالعه موردی) بررسی شده است که طی 16مصاحبه عمیق و 3 بحث گروهی با تعداد متوسط 5 نفر، محقق به اشباع داده در تحقیق رسیده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری بنیانی بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که موانع ومحدودیت های موفقیت طرح های اشتغال زایی روستاییان در چهار دسته عوامل آموزشی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و حمایت های کمیته امداد قرار می گیرد، در هر مؤلفه عواملی وجود دارد که موجبات عدم موفقیت طرح های خودکفایی می شود، که به تبع آن بهبود زیادی در زندگی این افراد پس از دریافت وام های خودکفایی ایجاد نشده است.
ارزیابی ظرفیت مدیریتی سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، گردشگری ساحلی رشد چشمگیری داشته و مزایای اقتصادی فراوانی را برای جوامع میزبان به همراه آورده است. مدیریت سازمان های متولی گردشگری ساحلی نقش مهمی در فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع انسانی و مادی در برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل به منظور دستیابی به اهداف سازمانی در فرایند توسعه مقاصد گردشگری ساحلی دارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ظرفیت مدیریتی سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی است. برای این منظور، از پرسشنامه ای در شش بعد طراحی و استفاده شد. تحلیل بهکمک آزمون t تک نمونه ای صورت گرفته است. حجم نمونه پژوهش نیز 22 نفر، شامل مدیران و کارشناسان سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی مورد مطالعه است. براساس نتایج، در میان ابعاد مدیریت سازمان، بالاترین میانگین به مدیریت مالی (06/1) و پایین ترین میانگین به مدیریت اجتماعی (1/0) اختصاص دارد. میانگین کل مدیریت نیز 53/0 است. بدین ترتیب، این سازمان ها مدیریت ضعیفی دارند که نتیجه آن توسعه پایین مقاصد ساحلی است.
تحلیل عوامل کلیدی موثر بر شکل دهی الگوی آمایش فضاهای روستایی با رویکرد آینده نگاری (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
92 - 113
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه و عمران روستایی بر اساس الگو های مختلف در استان لرستان، توفیق مورد انتظار را در رونق اقتصادی و بهبود زندگی روستاییان نداشته و به لحاظ اجتماعی در نهادینه کردن مشارکت روستاییان و توانمندسازی آنان موفقیت چندانی کسب ننموده است. برای از بین بردن این آثار منفی از فضاهای روستایی استان، ضروری است که عوامل کلیدی مؤثر برای ارائه الگوی آمایش فضاهای روستایی با رویکرد آینده نگاری به عنوان هدف اصلی این تحقیق شناسایی و تحلیل گردد. بدین روی در این تحقیق با استفاده از روش های دلفی ، پنل متخصصان و تحلیل تأثیرات متقابل با کمک نرم افزار MicMac عوامل کلیدی مؤثر در طراحی الگوی آمایش فضاهای روستایی شناسایی و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از 40 مسئله و مشکل اصلی برنامه های روستایی ، 13 عامل چشم انداز روستایی، آینده نگاری، محیط زیست، ساختار اقتصاد روستایی، حکمروایی روستایی، سناریوهای جایگزین، ویژگی های مناطق، آمایش سرزمین، مشارکت روستاییان، اصول توسعه فضایی روستایی، ظرفیت محلی و سرمایه اجتماعی، مدیریت روستایی و همگرایی- واگرایی بخش ها مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر طراحی الگوی آمایش فضاهای روستایی لرستان محسوب می شود.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در رقابت پذیری شهری بر پایه روش سناریونویسی (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانایی شهرها برای حفظ موقعیت رقابتی شان در منطقه ای خاص با هدف بهبود کیفیت زندگی، از مسائل عمده آن ها برای توسعه است. هدف از رقابت پذیری شهری، ایجاد شرایط و چارچوبی است که در آن، هم بنگاه ها و هم جامعه بتوانند در یک زمان رقابت پذیر بوده و به تبع آن در جامعه رونق و کامیابی ایجاد کنند. تحقیق حاضر تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در رقابت پذیری شهر تبریز پرداخته و جایگاه هر یک از مؤلفه ها و شاخص های رقابت پذیری شهری را مشخص کند؛ بنابراین دو سطح از محیط شهری شاملِ عوامل محیط خارجی و محیط داخلی مؤثر بر رقابت پذیری شهر تبریز شناسایی شد. به منظور شناسایی عوامل خارجی با استفاده از تحلیل PESTLE، فرصت هاو تهدیدها در شش حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیکی، قانونی و محیطی و برای شناسایی عوامل داخلی نیز با مطالعه نظرات محققان مختلف در چهار دسته عوامل انسانی، سازمانی، فیزیکی و اقتصادی گروه بندی شدند؛ سپس با به کارگیری تکنیک دلفی و اخذ آرای 15 نفر خبره، زیرمؤلفه های عوامل خارجی و داخلی شناسایی شدند. پس از تبیین مؤلفه ها، به رتبه بندی و استخراج ماتریس تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر با استفاده از نرم افزار میک مک پرداخته شد و حالت های باورکردنی در رقابت پذیری شهر تبریز با رویکرد آینده نگاری تدوین شد. برای شناسایی حالت های محتمل از میان آینده های باورکردنی، از مشارکت 40 نفر از دانش آموختگان و مدیران اجرایی از طریق امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت استفاده شد و 28 حالت محتمل به دست آمد. نتایج نشان می دهد، از بین چهار سناریوی وضعیت های «مطلوب»، «بهبود»، «هشدار» و «بحران»، سناریوی وضعیت «بهبود» با امتیاز 62.8 با شرایط رقابت پذیری شهر تبریز تناسب بیشتری دارد. در این سناریو توجه به تحقیق و توسعه و پیوند آن با بخش های اقتصادی، وجود امنیت نسبتاً پایدار برای افزایش جذب کارگران ماهر، ایجاد تغییرات در اقتصاد منطقه به واسطه فعالیت صنعتی و فعال شدن چند شهرک صنعتی در ناحیه شهری، تشویق، حمایت و تسهیل بسترهای کارآفرینی توسط دولت و افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی با تمرکز بر شهر از موارد مدنظر است.
سنجش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی (موردمطالعه: دهستان های شهرستان های کاشمر و بردسکن و خلیل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
200 - 213
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی ابزاری است برای بحث تعهداتی که یک شرکت باید نسبت به جامعه خود داشته باشد. در این راستا پژوهش حاضر سنجش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت هایی که در زمینه کشاورزی کارآفرین محسوب می شوند در 6 بعد اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی، زیست محیطی، قانونی و بشردوستانه را مدنظر قرار داده است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی از 10 شرکت کارآفرینی روستایی که در زمینه کشاورزی، در شهرستان های کاشمر و بردسکن و خلیل آباد فعالیت دارند اطلاعات گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، Expert Choice و مدل ویکور فازی مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین اکثر شاخص های مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های موردمطالعه همبستگی زیادی وجود دارد و همچنین در بین شرکت های کارآفرینی موردنظر، دو شرکت فخر ترشیز با Q به دست آمده 256/0 و شرکت کشت و صنعت پیشرو صالح کاشمر با Q به دست آمده 078/0 با تمهیدات خاصی که در بحث اشتغال زایی، استاندارد و کیفیت محصول، بسته بندی مناسب، بازاریابی دقیق، نگاه زیست محیطی، انجام داده اند بالاترین رتبه ها و شرکت تعاونی خشکبار ارمغان بردسکن با Q به دست آمده 1، شرکت فرآورده های غذایی نگین یاقوت توس با Q به دست آمده 700/0 پایین ترین رتبه ها خود اختصاص داده اند.
رفتار مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ذاتاً موجودی ژئوپلیتیکی است و دغدغه اصلی همه انسان ها در شکل فردی و جمعی تعیین حریم و قلمروسازی است، در طول تاریخ همواره یکی از شاخصه های اصلی اقتدار بین المللی کشورها بهره مندی از روابط مستحکم فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با سایر ملل جهان بوده و در این راستا گسترش روابط فرهنگی بر اساس توانایی ها و فرصت های ناشی از ژئوپلیتیک فرهنگی از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. هدف این مقاله تحلیل رفتار مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان است. سوال اصلی مقاله این است که چرا مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان به دنبال کسب جایگاه هستند؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سوال اصلی فوق در صدد تحلیل آن هستیم این است که ایران و آذربایجان دارای قلمرو ژئوپلیتیک فرهنگی هم پوشانی هستند که به دلیل وجود فرهنگ مشترک به سرعت معنای سیاسی یافته و مداخله گران از آن به عنوان ابزار اعمال قدرت و فشار بر رقبای خود استفاده می نمایند. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بیان موقعیت ژئوپلیتیک کشورهای ایران و آذربایجان و معرفی بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای فعال در آن اختصاص یافته است سپس مؤلفه های جغرافیای فرهنگی که بار سیاسی یافته و به لحاظ برداشت بازیگران از منافع و کدهای ژئوپلیتیکی آن ها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر روابط فی مابین و حوزه ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان تأثیرگذار بوده اند بیان می گردد.
تدوین مدل برنامه ریزی شهر خلاق صنایع دستی اصفهان با استفاده از مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان به دلیل داشتن سرمایه های فراوان ملموس و غیرملموس فرهنگی که شاخص ترین و ارزشمندترین آن ها در محور فرهنگی- تاریخی شهر قرارگرفته اند و همچنین به دلیل پیوستن به شبکه شهرهای خلاق یونسکو در شاخه صنایع دستی و هنرهای سنتی، ظرفیت های فراوانی برای توسعه دارد. این امر مستلزم طراحی مدلی بومی برای برنامه ریزی شهر اصفهان است. پژوهش حاضر درصدد است مدل برنامه ریزی شهر خلاق صنایع دستی شهر اصفهان(محور تاریخی- فرهنگی) را تدوین کند. این پژوهش، نوعی پژوهش بنیادی، عمل گرا و آمیخته (کمّی-کیفی) است. تحلیل ها در سه بخش فراترکیب، تحلیل ضریب تغییرات (CV) و تحلیل عاملی اکتشافی ارائه شده اند. در تحلیل عاملی، با برآورد درجه اهمیت شاخص ها مدل کلی تحقیق با ۸ عامل معرفی شده است. درنهایت، با بررسی وضعیت فعلی محور در ارتباط با هرکدام از شاخص های مدل و ترکیب این نتایج با نتایج تحلیل عاملی (درجه اهمیت شاخص ها)، مدل بومی برنامه ریزی شهر خلاق صنایع دستی محور تاریخی- فرهنگی اصفهان تدوین شده است.
ارزیابی شهر پایدار از منظر شهر دوستدار خانواده و بانوان باردار مطالعه موردی: منطقه 19 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع ارتقای امنیت، سلامت و آرامش مردم در فضاهای شهری، به ضرورتی در برنامه های توسعه پایدار شهری تبدیل شده است و همواره انتظار می رود که این فضاها بتوانند سرزندگی اجتماعی و حضور و فعالیت گروه های مختلف را ممکن و تسهیل کنند. این پژوهش با تأکید بر موضوع و ضرورت حضور، فعالیت و رعایت حقوق زنان، به ویژه زنان باردار، شاخص های شهر پایدار دوستدار خانواده، میزان آسایش و مطلوبیت فضاهای شهری برای حضور زنان باردار بررسی کرده است. این مطالعه اکتشافی باهدف ارزیابی تناسب فضاهای شهری با نیازهای جسمی و روانی بانوان باردار انجام شده و روش تحقیق آن، توصیفی – تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرایط کالبدی و خدماتی منطقه، جوابگوی نیازهای جسمی و روانی (حقوق ویژه) زنان باردار نیست و آن ها از شرایط تردد و خدمات شهری برای حضور و فعالیت در محیط بیرون خانه، ناراضی هستند. همچنین کالبد و مجموعه شرایط محله از لحاظ بهداشت جسمی و روانی بسیار ضعیف تا متوسط و نامناسب برای زندگی خانواده ها ارزیابی شده است. مدیریت شهری منطقه نوزده، در تأمین نیازهای اولیه خانواده ها به ویژه زنان باردار در فضاهای عمومی عملکرد مؤثری ندارد؛ درحالی که با تأمین و تدارک حداقل شاخص های زیست سالم انسانی می تواند سهم چشمگیری در افزایش کیفیت زندگی آن ها داشته باشد.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی گردشگری شهری با استفاده از مدل کانو مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 151
حوزههای تخصصی:
شهرها به دلیل داشتن جاذبه های متنوع و بزرگی از قبیل موزه ها، بناهای یادبود، تئاترها، استادیوم های ورزشی، پارک ها، شهربازی ها، مراکز خرید، و مناطقی که واجد معماری تاریخی می باشند، همچنین به دلیل پایین بودن هزینه و زمان جابه جایی برای دستیابی به مقاصد گردشگری، گردشگران بسیاری را جذب می کنند، اما رضایت گردشگر، زمانی به دست می آید که فرایندهای مناسب به گونه ای طراحی شوند که خدمات ارائه شده و انتظارات گردشگر را برآورده نمایند. بسیاری از شهرهای ایران ازجمله شیراز شرایط بسیاری در جذب گردشگر دارند که متأسفانه جایگاه مناسب خود را نیافته است. ازاین رو یکی از روش های سنجش کارایی خدمات و تسهیلات موجود در یک ناحیه، ارزیابی نظر بهره برداران و استفاده کنندگان از این خدمات است. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی از زیرساخت ها و کارکردهای گردشگری شهر شیراز است. روش تحقیق مورداستفاده این پژوهش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی است که با بهره گیری از مدل کانو داده ها از طریق پرسشنامه جانسن- وبرگ طراحی شده، و تعداد 384 نفر از گردشگران که در نوروز 1396 به این شهر سفرکرده بودند به روش تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه نزد آن ها توزیع و تکمیل شد. نتایج حاصل آزمون کانو نشان داد که ایمنی گردشگران با ضریب 660/0، تمیزی رستوران و تدارک غذا با ضریب 510/0 به ترتیب از مهم ترین الزامات اساسی گردشگران بوده، همچنین زیبایی و جذابیت شهر با ضریب رضایت 669/0، معماری و طراحی شهر با ضریب رضایت 591/0، سیستم های ارتباطی با ضریب رضایت 588/0 به ترتیب مهم ترین الزام عملکردی بوده اند، و غذای محلی با ضریب رضایت 986/0 مهم ترین الزام انگیزشی گردشگران بوده است.
عوامل کالبدی مؤثر بر بهینه سازی فضای کاری برای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی فضاهای کاری مناسب زنان، موضوع مهمی است که باید در مطالعه زندگی زنان مورد توجه قرار گیرد. فضاهای کاری بدلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی شان یکی از مهم ترین مسایل، در جهت تقویت جامعه به شمار می آیند. حضور زنان در جامعه و در فضاهای کاری و مشارکت آن ها در امور اجتماعی متضمن ایجاد جامعه ای توسعه یافته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش عوامل فضایی کالبدی و دستیابی به راهکارهای طراحی معماری در راستای بهینه سازی فضای کاری برای زنان بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه است. جامعه مورد مطالعه شامل 265 نفر از زنان شاغل در ادارات دولتی استان گلستان در شمال ایران بوده است. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که عواملی از قبیل وجود حریم شخصی و قلمرو، امنیت و آراستگی، زیبایی و نظم فضا از مهم ترین عوامل موثر کالبدی و فضایی در بهینه سازی فضای کاری زنان می باشند.
مدل معادلات ساختاری اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر زیست پذیری کانون های کوچک شهری استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
715 - 730
حوزههای تخصصی:
تداوم و افزایش رشد شهرنشینی زیست پذیری شهرها را کاهش داده و بی توجهی به نقش بارز سرمایه اجتماعی سبب شده است که در سال های اخیر ساختار فضایی و کالبدی کانون های شهری گسترش یابد و زیست پذیری شهری در این گونه فضاها دچار ازهم گسیختگی ساختاری شود. هدف اصلی پژوهش توصیفی و تحلیلی حاضر بررسی ارتباط اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر زیست پذیری کانون های کوچک شهری استان البرز است. اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای و میدانی به کمک پرسشنامه به دست آمده است. همچنین از مدل تحلیلی عاملی اکتشافی به منظور برآورد هریک از متغیرهای ثابت و وابسته متغیر استفاده شده است. داده های جمع آوری شده به کمک روش های آماری پارامتری و ناپارامتری تحلیل شدند. برای تعیین و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر زیست پذیری از نرم افزار SPSS و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و زیست پذیری شهرها ارتباط مستقیم و معنا داری وجود دارد، اما شدت وضعیت این رابطه درباره همه کانون های کوچک شهری یکسان نیست. نتایج معادلات ساختاری نیز ارتباط میان سرمایه اجتماعی و زیست پذیری را تأیید کرده است؛ به طوری که براساس ضرایب استاندارد 83/12 = ²Rو 18/1 = T است؛ بنابراین اگر سرمایه اجتماعی (متغیر مستقل) تقویت شود، میزان زیست پذیری (متغیر وابسته) 23/3 درصد افزایش خواهد یافت. آمارهای خروجی مدل رگرسیون نشان دهنده تأثیرات متفاوت شاخص هاست؛ به طوری که شاخص هنجار جمعی در شهر اشتهارد 1/2- هشتگرد 06/2- و گرم دره 03/2 است. شهرهایی که جمعیت کمتری دارند، شاخص های مذکور در آن ها تأثیرگذارتر بوده است. برعکس در شهرهایی که تعداد جمعیت آن ها بیشتر است (چهارباغ 2/3، هشتگرد 1/3 و اشتهارد) شاخص های مشترک و تعامل پذیری بیشترین شاخص مثبت را نشان می دهد.
نقش مرزبندی محله ها در انسجام و امتزاج اجتماعی آن (مطالعه موردی: مرز محله های مظفری و الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
603 - 624
حوزههای تخصصی:
فصل مشترک یکی از مضامین مهم در مرزبندی محله هاست که اهمیت بسیاری در مباحث مربوط به انسجام دارد. مرز محله ها در گذشته به دلیل ساختاری هم پیوند با بافت پیرامون خود، از عوامل اصلی انسجام بوده است. مسئله پیش روی پژوهش حاضر، توسعه غیرمنسجم محله هاست که سبب جداسازی صرف از یکدیگر و پیدایش سلول های منفک شهری شده است. ضرورت این پژوهش به این دلیل است که روند موجود، نتیجه ای جز شکل گیری محله های بدون هم پیوندی با هم نخواهد داشت. هدف نیز بررسی مؤلفه های مرزبندی محله ها با رویکرد انسجام و تدوین معیارهایی در این زمینه است که با سنجش یکی از موارد انسجام، یعنی انسجام اجتماعی محله ها، به مقایسه کیفیت مذکور در مرز محله های الغدیر و مظفری، واقع در بافت جدید و تاریخی شهر کرمان پرداخته شده است. پژوهش حاضر کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای متون انجام شده و داده ها به کمک پیمایش میدانی و تهیه پرسشنامه گردآوری شده است (150n=). یافته ها نشان می دهد عوامل وضعیت دسترسی پذیری به مرز، کیفیت دسترسی پذیری به فضاهای تجمعی در مرز، کیفیت تعاملات اجتماعی، وضعیت پویایی و سرزندگی و قابلیت پیاده روی مرز، به ترتیب بیشترین سهم را در تعریف انسجام در مرز محله های مسکونی دارند. درنهایت اینکه محله تاریخی مظفری به دلیل داشتن حداکثر شاخص های امتزاج و هم پیوندی، بیشترین میزان انسجام را دارد.
ارزیابی پایداری گردشگری مذهبی (مطالعه موردی: امام زاده حمزه علی استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
675 - 691
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان پایداری مقاصد گردشگری نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه این مراکز دارد. براین اساس در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، امام زاده حمزه علی واقع در استان چهارمحال و بختیاری به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 4 هزار گردشگر و زائر این امام زاده در ماه های گردشگرپذیر هستند. حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران 350 مورد است. به منظور ارزیابی پایداری امام زاده حمزه علی و تعیین جایگاه آن در چرخه حیات گردشگری از مدل تلفیقی آلن–باتلر استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، بیشترین میزان پایداری در امام زاده حمزه علی به پایداری اجتماعی و فرهنگی مربوط است و با توجه به ارزش 13/5 این بعد از توسعه پایدار در شرایط پایداری متوسط قرار دارد. پس از آن پایداری کالبدی و فیزیکی با ارزش 97/4 (پایداری متوسط) در رتبه بعدی قرار دارد. کمترین میزان پایداری مربوط به بعد زیست محیطی با ارزش 71/3 (شرایط تقریباً ناپایدار) و پس از آن بعد اقتصادی با ارزش 56/4 (پایداری متوسط) است. درمجموع، از ترکیب همه ابعاد توسعه پایدار در زمینه رفاه سیستم انسانی (امتیاز 85/4) و رفاه اکوسیستم (امتیاز 34/4)، این امام زاده در وضعیت پایداری متوسط قرار دارد. همچنین امتیاز امام زاده در چرخه حیات گردشگری 159/0 است که در مرحله مداخله و درگیرشدن قرار گرفته است.
تأثیر بازاریابی گردشگری (آمیخته محل و مردم) بر توسعه کارآفرینی روستایی منطقه ریجاب استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
582 - 595
حوزههای تخصصی:
گردشگری حاوی ظرفیت های پویا برای اشتغال و کارآفرینی روستایی است. با پیوند گردشگری و جاذبه های روستایی به واسطه شناسایی عوامل آمیخته های بازاریابی می توان گردشگران بالقوه را شناسایی و جذب مقصد موردنظر کرد. هدف از انجام این پژوهش تأثیر بازاریابی گردشگری (محل و مردم) بر توسعه کارآفرینی روستایی در منطقه پرجاذبه ریجاب استان کرمانشاه است. این تحقیق از اولین پژوهش ها در این حیطه است که فضای یکی از مناطق نمونه گردشگری روستایی را به عنوان مقصد گردشگران خارجی برگزیده است. با بررسی پیشینه و مبانی نظری، متغیرهای تحقیق مورد شناسایی قرار گرفتند و سپس مدل تحلیلی تحقیق با توجه به مصاحبه های به عمل آمده با مسئولین و همچنین شاخص ها و نتایج پژوهشگران (اکثراً سال های 1394 تا 1396) طراحی شد. داده ها پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته در جامعه آماری که به صورت هدفمند و جمعیت شمار و با توجه به سه شاخص : مسئول بودن، دولتی و اجرایی بودن و کارآفرین صنعت گردشگری انتخاب و جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS برای استفاده شد. برازش مدل ها با ریشه میانگین مجذور باقیمانده های استانداردشده (SRMR)، آزمون برازش دقیق مدل (EMFT)، شاخص برازش هنجار (NFI) و ریشه میانگین مجذور ماتریس کوواریانس باقیمانده ها (RMS_Theta) انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که بعد مکان با 51 درصد و بعد مردم با 52 درصد بر توسعه کارآفرینی روستایی منطقه ریجاب استان کرمانشاه مؤثر بوده اند.
آسیب شناسی شکل گیری حکمروایی محلی در ایران با روش نظریه-پردازی داده بنیاد ساخت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی به دنبال آسیب شناسی شکل گیری حکمروایی محلی در ایران است. حکمروایی محلی نوعی فرایند است، که متضمن یک نظام پیوسته بوده و حکومت و اجتماع را در برمی گیرد. شکل گیری این فرایند در ایران علی رغم نیاز مبرم با موانعی روبه رو بوده است که لازم است تا بررسی های گسترده ای در مورد آن صورت گیرد. در پژوهش حاضر از روش نظریه پردازی داده بنیاد ساخت گرا جهت بررسی این موضوع بهره گرفته شده است. به این منظور ابتدا 4 پرسش با موضوع شناخت پتانسیل ها، محدودیت ها، عوامل زمینه ای و راهبردهای شکل گیری حکمروایی محلی متناسب با اهداف پژوهش مطرح گردید و جهت پاسخ به آن ها 21 مصاحبه عمیق با صاحب نظران انجام شد. تحلیل داده ها منجر به احصاء 749 نکته کلیدی حاصل از کدگذاری اولیه، 297 مفهوم حاصل از کدگذاری متمرکز، 30 مقوله فرعی جدید حاصل از کدگذاری محوری و 8 مقوله اصلی حاصل از کدگذاری نظری شد و درانتهای این کدگذاری الگوی نظری پژوهش نیز شکل گرفت. تحلیل داده ها مبین آن است که با وجود تنها دو پتاسیل نهادی و اجتماعی موجود، محدودیت های نهادی و اجتماعی متعددی در راه شکل گیری حکمروایی محلی وجود دارد. علاوه براین یک سری عوامل زمینه ای هم در ایجاد محدودیت ها تأثیرگذار هستند. درنهایت راهبردهایی برای حل محدودیت های پیش روی شکل گیری حکمروایی محلی پیشنهاد شده است.
سنجش پراکنده رویی شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه پیش رو سنجش پراکنده رویی است، با این وجود از مواردی همچون افشاء هویت و ارائه کلیتی از تمام وجوه ادبیات این پدیده، عرضه معیارهای تمیز پراکنده رویی غربی از نمونه ایرانی آن و دست آخر پیشنهاد تعریف رویکردهای ابتکاری- غیرتنظیمی در کنار ابزارهای دستوری- نظارتی جهت مهار این مسأله می توان به عنوان اهداف فرعی آن نام برد. ترسیم تصویری درخور از میزان این پدیده با دو روش اسنادی جهت استخراج- تعدیل متغیرهای کمی و سنجش بر پایه تکنیک تحلیل عاملی همزمان با اعمال خصیصه های منحصر به فرد کیفی هر ناحیه آماری میسر شد که این تصویر نه تنها میزان بالای فشردگی را در نواحی مرکزی شهر نشان می دهد بلکه انطباق آن با نقشه هایی چون ادوار تاریخی گسترش فیزیکی کلانشهر و گونه های بافت شهری نیز به تبیین تک تک اشکال پراکنده رویی به اصطلاح ایرانی در شهر هدف و عوامل شکل دهنده هریک از آنان می پردازد.
The Analysis of the Ecosystem Capacity of Semirom County in the direction of Return Migration Planning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Return migration acts as a driving force of development and a key incentive of prosperity in rural areas by fulfilling their potentials. Rapid population displacement in developing countries including Iran, reveals the necessity of return migration planning. Semirom is a county in Isfahan province with the highest rate of emigration based on the 2011 Census enjoying sufficient potentials to change this trend. The overall purpose of this study is to analyze the ecosystem capacity of Semirom in order to develop a return migration planning. Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical. As such, this study can be categorized as an applied research. The environmental, social, economic, and managerial aspects are hereby considered. The questionnaire of Semirom situation assessment was analyzed using inferential statistics (t-test) by SPSS. Content analysis was conducted by interviewing officials using Atlas.ti software. Internal and external factors evaluation matrix and SOAR model were used to offer strategies. In the end, adaptive strategic alternatives are prioritized using the QSPM planning approach and policies for the realization of the return migration. Statistical population consists of the residents and authorities of Semirom county. Findings- The findings indicate that the most important factors affecting return migration are reinforcement of gardening, related industries and tourism attractions, improving the quality of welfare services, fostering the sense of belonging, and the availability of fertile soil and sufficient irrigation water. Accordingly, the strategy of "appropriate management of tourism and environmental spaces for proper utilization of natural resources" should be given priority. It is also suggested that proper utilization of natural resources and tourism along with the potential of eco-tourism can offer a great opportunity for sustainable employment. This requires efficient management of new approaches and providing a secure environment for investment and entrepreneurship. In other words, considering the potentials of tourism will improve the quality of amenities, infrastructure services and employment, which in turn can boost their quality of local life, and their willingness to stay permanently in their rural residence, which ultimately encourages immigrants to return to their homeland.
ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرایم شهری مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
محیط جرم همیشه از ماهیت ثابت و فضای کالبدی خاص با محدودیت های فیزیکی برخوردار است. انسان همواره در حال تولید تنوع محیطی است و از این رو جرائم شهری با کثرت ملاک های ارتباطات اجتماعی افزایش می یابد. در تقابل با این زیستگاه جرائم، همه تمهیدات لازم برای پیشگیری از تعامل دو عنصر الحاقی و القایی با عنصر محیطی بایستی به کار گرفته شود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع و روش، توصیفی _ تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 268 نفر از بزهکاران شهر میاندوآب که در کلانتری ها و واحدهاى اجرایى ناجا طى بازه زمانی اول فروردین ماه تا شهریور سال1395 تحت بازداشت موقت و یا روانه زندان شده اند، بوده که به عنوان نمونه، تعداد 122 نفر از این افراد براساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. بنابراین به منظور ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرائم شهری میاندوآب، با استفاده از نظریه های روان شناختی، جامعه شناسی جنایی و جغرافیای جرائم شهری به تبیین ادبیات نظری موضوع و در تحلیل میدانی نیز براساس اطلاعات دریافتی از جامعه آماری، به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته شده است. با بررسی الگوی جغرافیایی جرائم شهری با استفاده از مدل تخمین تراکم کرنل، یافته های این پژوهش نشان می دهد که کوی قره ورن، کوی ولی آباد، خیابان جانبازان و کوی وکیل کندی در میاندوآب، با میزان بسیار بالای بزهکاری مواجه است. کیف قاپی، تخریب اموال عمومی، ولگردی و تکدی گری، نزاع، درگیری خیابانی و زورگیری از مهم ترین جرائم ارتکابى این شهر بوده است. در بررسی تأثیر زیستگاه بر انواع بزهکاری مشخص شد که عناصر محیطی بر وقوع جرائمی مانند سرقت و اعتیاد به مواد مخدر، بیشترین تأثیر را داشته اند. در بررسی ویژگی های اماکن وقوع جرم نیز مشخص شد که تراکم خانه های قدیمی با قیمت نازل در بروز بزهکاری بیشترین نقش را داشته است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که عدم طراحى مناسب ساختمان ها و وجود کوچه های باریک از مهم ترین ویژگی های کالبدى در بروز بزهکاری بوده اند. آزمون آماری همبستگی پیرسون نشان داد که بین زیستگاه و بزهکاری افراد رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین «مشخصات کالبدی و اجتماعی کانون های جرم خیز، خصوصیات اماکن مناطق، محیط فیزیکی و عناصر اقلیمی»، حدود 32 درصد متغیر ملاک تحقیق بزهکاری را تبیین نمودند که مؤلفه «مشخصات کالبدی کانون های جرم خیز»، بیشترین سهم را در تبیین متغیر ملاک داشته است.
بازتاب نقش نشانه شناسی در فرآیند گذر از فضا به مکان در مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
47 - 64
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر لزوم پرداختن به مسئله معنا و کشف لایه های عمیق معنایی در حوزه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و معماری به امری اجتناب ناپذیر بدل شده است. بحث کمرنگ شدن این مهم در ارتباط با فضاهای شهری و معماری، الزام کاربرد روش های فکری و فلسفی منوط به معنا توأم با نگرشی نقادانه و عمیق را بیش از پیش مطرح کرده است. از مهم ترین این روش ها می توان به رویکرد نشانه شناسی با گستره ای وسیع در بررسی پدیده های مختلف اشاره کرد. بدین ترتیب در راستای پژوهش با به کار بردن روش نشانه شناسی در یافتن عناصر مکان ساز در مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین، پیوندی میان نقش نشانه شناسی و چیستی مکان برقرار شده است. این مجموعه که به عنوان کاروانسرا در عصر قاجار کاربرد داشته، در چند سال اخیر به دنبال بازسازی های صورت گرفته در قالبی بدیع و به عنوان فضای شهری پویا به حیات خود ادامه داده است که به واسطه استمرار حضور شهروندان و در پی داشتن احساسی از تعلق به مکان، از ویژگی های خاص فضایی خود سخن به میان می آورد و بدین ترتیب جست وجوی مفاهیم فضایی پیرامون آن را به موضوعی درخور تأمل تبدیل می کند. در این راستا فرض بر آن است که استفاده از دانش نشانه شناسی می تواند به عنوان نقش مکمل، منجر به خوانش دقیق تر مکان و ارتقای کیفیت فضایی آن گردد. به عبارتی عناصر مکان ساز که به واسطه تجربه و ادراکات حسی مخاطب ایجاد می شوند، در گذار از نشانه شناسی به طور مشخص در ارتباط با بنا و متن قرارگیری آن مطالعه می شوند. با نظر به فرضیه مطرح شده، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مرتبط با مفهوم مکان با نگرشی نشانه شناسانه و به روش توصیفی_تحلیلی است که در نهایت تطبیق مؤلفه ها با مجموعه سعدالسلطنه قزوین به واسطه مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و نقشه های شناختی از طریق ترسیم کروکی و تحلیل های آماری نرم افزارSPSS 20 در قالب ارائه فراوانی و میانگین داده ها و آزمون همبستگی اسپیرمن بررسی می شوند. نتیجه پژوهش ابتدا بیانگر اهمیت نقش نشانه شناسی در یافتن مؤلفه های ارتقا دهنده فضا به مکان (همچون توجه به زمینه و انطباق با محیط، معنامندی، ارزش های فرهنگی و اجتماعی، هویت و ماندگاری فضا، خاطره انگیزی) و سپس بررسی و تحقق این موارد در روابط و نسبت های مختلف میان فرد و مکان از منظر توجه به نشانه شناسی ادراکات، حافظه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و ذهنیت مخاطب است.