فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایران و پاکستان دارای اشتراکات فرهنگی فراوانی اند. روابط ایران و پاکستان ریشه در تاریخ کهن دو کشور دارد. وجود عوامل متعدد نظیر تاریخ، شباهات فرهنگی و رسوم مشترک، جغرافیای سرزمینی و ... گویای علائق و روابط فرهنگی مستحکم دو کشور است. یکی از مهمترین بخش های ارتباط فرهنگی دو کشور حول محور دین و مذهب شکل گرفته است. روشن است که اسلام گرایی جنبه مشترکی است که توانسته زمینه تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی را فراهم آورد و هم اکنون نیروی الزام آور و اصلی بین دو کشور اسلام است. اشتراک مذهبی در درجه اول ناشی از اسلام و در درجه بعد، تشیع اصلی ترین امری است که زمینه ساز ارتباط دو جامعه ایران و پاکستان بوده است. تشیع و وجود برخی گرایش های خاص در میان اهل تسنن به ویژه آن دسته از گرایش های سنی گرایانه که تعلق خاطر بیشتری به اهل بیت (ع) دارند توانسته است زمینه اشتراک و تأثیرپذیری بیشتری را ایجاد کند. لذا به توجه به اهمیت موضوع، نگارنده گان در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، با طرح سؤال "مذهب شیعه چه تأثیری بر روابط ژئوکالچری ایران و پاکستان دارد؟" درصدد تحلیل روابط ژئوکالچری ایران و پاکستان با تأکید بر مذهب شیعه بر آمده است. Abstract Islamic State of Iraq and Syria is the most important geopolitical crisis in the Middle East and even the world at the present time.The group has shown both political thought and political thought that it seeks to change the current political, cultural and social order of the Middle East and beyond in the whole world.The purpose of this article is to explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and action on the establishment of an ideological and ideological government in the Middle East.The main question of the article is that what has been the geopolitical impact of ISIL's political thought and action in establishing the country and the ideological government in the Middle East? The hypothesis we are testing is to answer this question that is the geopolitics of the Middle East have already reverted to their Westphalian era as a result of ISIL's actions. And geopolitical controversies between the geopolitical unit of the upper region and we see a kind of paradox between geopolitical interests and geopolitical conflicts in the Middle East's regional and trans-regional relations. The results of this paper also show that, given the geopolitical sensitivity of the Middle East region ISIL's political thought and action have deepened distrust and divergence in the Middle East and prioritized political, territorial, and geographical security over the economic, social, cultural and political dynamics of the region. According to this introduction, this paper attempts to analyze and explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and activities on the establishment of the country and the ideological regime in the Middle East using library resources and the use of tables, maps and charts.
استخراج سازوکار ادراکی قرارگاههای رفتاری در فضاهای شهری با استفاده از پایش مکانی مطالعه موردی: میدان آرامگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
97 - 108
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به عرصه های عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر می سازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمت آمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته می شود. توسعه های شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدان ها را تنها به گره هایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصه های شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بی استفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصه های شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گره های ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن می سازد. بررسی رابطه میان استفاده کنندگان و ویژگی های محیطی به دلیل یافتن راه حل های طراحی از الگوهای قرارگاه های رفتاری و کاربست آن در راستای طراحی های هوشمندانه آتی در پروژه های شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشت های میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفاده کنندگان به دست آمد، به وسیله نرم افزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفاده کنندگان صحنه ها و قرارگاه های رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیت های متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح می دهند.
تحلیل فضایی ارزش کیفیت محیطی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی: دهستان فضل، شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبنای سنجش کیفیت محیط روستاهای گردشگری، معیار رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط از دیدگاه روستاییان و کارشناسان است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های کیفی نشان می دهند که در مجموع از میان 7 شاخص، مقدار 6 شاخص(بصری و جاذبه های گردشگری، زیست محیطی، بافت و شبکه های ارتباطی، محیط اجتماعی و پویایی محیط) بالاتر از اندازه میانگین بوده است و معادل کیفیت نسبتا مطلوب ارزیابی می شود و شاخص (عملکردی - ساختاری،) از اندازه میانگین کمتر بوده و وضعیت مناسبی ندارد. همچنین اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری دهستان فضل با استفاده از تکنیک ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS)نشان می دهد محیط گردشگری بوژان و سمرقند در تمام ارزیابی ها وضعیت مناسبی را به خود اختصاص داده اند و در آخرین مرتبه روستای غار و روی قرار دارند. بنابراین، توسعه نماگر های عملکردی – ساختاری مانند امکانات و تسهیلات اقامتی، پذیرایی، خدمات مالی، خدمات فروشگاهی و... می تواند نقش مهمی در بالابردن مطلوبت کیفیت محیط و امکان رقابت با دیگر مکان های گردشگری و جذب گردشگران داشته باشند و زمینه توسعه پایدار منطقه را فراهم کنند.
راهکارهای مدیریت پایدار آب کشاورزی (مورد مطالعه استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
64 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای مدیریت پایدار آب کشاورزی و بررسی تأثیر هر یک بر متغیر وابسته تحقیق است که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه آماری این مطالعه را کارشناسان و متخصصان حوزه آب در سطح استان همدان به تعداد 130 نفر تشکیل می دادند که در مرحله کیفی تعداد 35 نمونه به شیوه هدفمند و در مرحله کمی تعداد 100 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای بررسی و تحلیل روابط بین متغیرهای مستقل (راهکارها) و وابسته (مدیریت پایدار آب کشاورزی) از مدل یابی معادلات ساختاری بر اساس الگوریتم PLS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که 55 درصد از واریانس متغیر وابسته (مدیریت پایدار آب کشاورزی) توسط متغیرهای مستقل موردبررسی (13 راهکار شناسایی شده) تبیین می شود که از بین این راهکارها، «برنامه ریزی آبیاری» (به عنوان راهکار اصلی) با ضریب تأثیر 275/0 بیشترین اهمیت و تأثیر را دارد. آموزش های کاربردی و مستمر با ضریب تأثیر 269/0، بازچرخانی آب در فرآیند تولید با ضریب تأثیر 247/0، افزایش راندمان انتقال آب با ضریب تأثیر 209/0، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی با ضریب تأثیر 197/0 و در نهایت کاهش ضایعات کشاورزی با ضریب تأثیر 172/0 به ترتیب رتبه های دوم تا ششم را به خود اختصاص دادند.
عوامل مؤثر بر مکان یابی صنایع غذایی استان آذربایجان شرقی (مقایسه اولویت مناطق شهری و روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز مکانی صنایع در برخی مناطق شهری، از یک سو معضلات زیست محیطی فراوانی برای این مناطق ایجاد نموده و از سوی دیگر موجب محرومیت ساکنان مناطق روستایی از فرصت های شغلی و درآمدی متنوع شده و در نتیجه زمینه مهاجرت انبوه جوانان روستایی به شهرها را فراهم می نماید. به طوری که علیرغم توجه به مسئله توسعه روستایی در برنامه های توسعه کشور، به دلیل عدم توجه به سرمایه گذاری صنعتی در این مناطق، دستاورد کافی حاصل نشده و جمعیت روستایی کشور به حدود سی درصد کاهش یافته است. این امر معضلاتی همچون، رشد بی رویه حاشیه نشینی در شهرها و افزایش میانگین سنی نیروی انسانی در بخش کشاورزی و در نتیجه کاهش تولید در این بخش را به دنبال دارد، با توجه به اهمیت جمعیت روستایی و بخش کشاورزی در پیشبرد اهداف اقتصادی، هدایت صنایع به ویژه صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی از جمله صنایع مواد غذایی به سمت این مناطق می تواند در حل معضلات مورد اشاره مفید باشد. این مهم نیازمند شناخت دقیق از رفتار سرمایه گذاران در انتخاب محل استقرار بنگاه صنعتی است. این مطالعه با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتی ( AHP ) به بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم مکان گزینی در میان صنایع مواد غذایی استان آذربایجان شرقی و شناسایی دلایل ترجیح بین مناطق مجاور شهر و روستا پرداخته است. نتایج نشان می دهد که اندازه بازار، فراهم بودن زیرساخت ها از جمله آب، برق و گاز و همچنین امکانت حمل و نقل و هزینه حمل و نقل از مهم ترین عوامل مؤثر در محل استقرار صنایع مواد غذایی استان در مناطق شهری است، در حالی که پایین بودن هزینه زمین و زندگی و سهل بودن قوانین مالیاتی و تجاری، انگیزه برای احداث در مناطق روستایی را افزایش می دهد.
The Effect of Good Governance on Increasing the Quality of the Physical Environment of Rural Settlements (Case Study: Central District of Neyshabur County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - In a good governance pattern with a broad participation of people, increasing self-reliance, pluralism, cooperation between actors, and the transfer of power to local levels can be key to solving the problem of rural development, increasing the quality of settlements and the quality of life of villagers; hence creating sustainable villages. Accordingly, the main purpose of this paper was to investigate the effect of good governance on the increase of the physical quality of rural settlements. Design/methodology/approach- The present study is descriptive-analytic. Questionnaires were used to collect data. After applying the Cochran formula, 192 questionnaires were prepared. The population of this study is 13 villages with local managers in Neyshbur. In order to measure the purpose and analyze data, one-sample T-test, Pearson correlation and structural equation modeling using smart PLS software were used. Finding- The results of the research showed that, based on the T-test, there was not a favorable situation in both good rural governance and physical quality of rural settlements. Based on Pearson's test, it was found that in the seven villages of Khanlogh, Sarachah, Bashnij, Mobarakeh, Bahrodi, Hoseinabad and Mirabad the relationship between good governance and physical quality of rural settlements was significant. The results of the PLS model also indicated that a good rural governance of 62% affects the improvement of the physical quality of rural settlements. Practical implications- Proposals that can be effective in improving good governance practice in order to improve the physical quality of rural settlements include: informing and educating people about the principle of construction in villages, effort-making of local managers to attract the cooperation of relevant organizations to improve the physical quality of rural settlements, creating a suitable field for attracting people's conscious participation in improving their physical condition, creating coordination and interaction between local managers to solve physical problems in the village. Originality/value - This study was innovative because it focused on the impact of good rural governance on the increase of the physical quality of rural settlements. In fact, in this research for each of these two variables, separate indices have been considered and the relationship between them has been evaluated.
Evaluating the Effectiveness of Resettlement Patterns in Improving Quality of Life Indicators in the Earthquake-Stricken Villages (Case Study: Varzeghan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Nowadays due to the variety of hazards and inappropriate location of some villages, the necessity of their displacement and resettlement is sometimes unavoidable. In order to resettle the villages, they should consider a wide range of social, economic, environmental and political issues so that resettled villages can survive. The present study was conducted to investigate the effect of resettlement on the quality of life of the earthquake-stricken villages and explain the factors affecting it in the resettled villages of Varzaghan County. Design/methodology/approach - The research methodology is descriptive and analytical and the required data were collected using the questionnaire instrument. The study population was 7975 people living in 11 resettled villages in Varzeghan County. The sample size was 382 people who were randomly selected. The validity of questionnaire was confirmed by experts and its reliability was also obtained 0.921 using Cronbach Formula. Finding- Results indicate that the quality of life of villages in Likert six-point scale was equal to 3.47, and the highest and lowest levels of satisfaction are related to the areas of infrastructure, employment and income. In addition, the results of the factorial analysis were identified in four dimensions for quality of life. In this regard, the four factors of physical, economy, psychology, and housing clearly explain the 90.95% of the variance of quality of life. The results of T, Tukey, and Scheffe tests also showed a significant difference between the resettlement patterns and the quadruple dimensions of quality of life. Practical implications- With respect to the importance of quality of life in the development and welfare of human societies in resettlement projects, it is necessary to considerate the effects and consequences concerning the quality of life in addition to selecting the optimal rural site in order to improve the residents’ wellbeing while identifying the strengths and weaknesses of these projects.
پیامدهای اقتصادی اجرای طرح هادی در روستاهای دهستان انجیراب شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هادی با هدف هدایت روستاها در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در صدد آن است که رفاه نسبی را برای روستاییان فراهم آورد. این در حالی است که در خصوص تأثیر مثبت این طرح تردید وجود دارد و در بعضی از مناطق روستایی اثرات معکوس گذاشته و نارضایتی روستاییان را به همراه داشته است. در این تحقیق تلاش شده تا به سنجش رضایت مندی روستاییان از اثرات اقتصادی طرح هادی روستایی در دهستان انجیراب از توابع شهرستان گرگان پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه سرپرستان خانوار های ساکن در دهستان انجیراب (به تعداد 6881 خانوار) بوده که با استفاده از فرمول کوکران 308 نفر سرپرست خانوار به عنوان نمونه، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد سنجش قرار گرفته اند. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان ذیربط تأیید و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (74/0) بوده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی در قالب چهار مؤلفه نشان می دهد که میزان تغییرات ارزش زمین داخل بافت روستاها (با واریانس 25/20 درصد از مقدار ویژه) به عنوان مهم ترین عامل و افزایش درآمد حاصل از اجرای طرح (با واریانس 63/19 درصد از مقدار ویژه)، بهبود شرایط اشتغال (با واریانس 68/14 درصد از مقدار ویژه) و میزان سرمایه گذاری اقتصادی (با واریانس 93/13 درصد از مقدار ویژه) از مهمترین پیامدهای اقتصادی اجرای طرح هادی در روستاهای مورد مطالعه می باشد. همچنین نتایج حاصل از چرخش عامل ها به روش واریماکس نشان می دهد که از 20 متغیر وارد شده در تحلیل عاملی اکتشافی، تنها 15 متغیر که دارای بار عاملی بالای نیم درصد بوده ، باقی مانده است.
واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
214 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی بود. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرست خانوارهای روستایی کشاورزان کوچک مقیاس در روستاهای شهرستان دیواندره بود (N=10099). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 184 نفر به دست آمد که برای افزایش اعتبار یافته ها، تعداد 200 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع گردید که درنهایت 195 پرسشنامه تکمیل و عودت داده شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای (بخش های مختلف به عنوان طبقه در نظر گرفته شد) با انتساب متناسب بود. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (α>0.7). تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin18 و Lisrel8.54 انجام شد. نتایج نشان داد که خانوارهای موردمطالعه ازنظر وضعیت سرمایه اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما ازنظر وضعیت تاب آوری در وضعیت مناسبی نیستند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت و اقدام جمعی، انسجام اجتماعی و عضویت در گروه ها) خانوارهای موردمطالعه و تاب آوری آنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 81 درصد ( 90/γ=0 , 81/t=17) اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری خانوارهای موردبررسی دارد.
Categorization of North Khorasan Villages in Terms of Indicators of Entrepreneurial Ecotourism Developments (Case Study: Bojnord - Golestan Road)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Development of rural areas is one of the challenges of Iran. This has led experts to provide strategic solutions for the development of ecotourism and entrepreneurship, addressing the economic, social and environmental challenges of rural areas. Therefore, the present study aims to categorize9 selected villages in North Khorasan Province located along Bojnord-Golestan Road in terms of indicators of entrepreneurial ecotourism. Design/methodology/approach - To explore the subject and its results, we recruited descriptive-analytical methods in the form of library research and field studies. For analyzing and collecting data from the literature, entrepreneurial ecotourism indices were classified in four groups of agricultural and livestock potentials, invaluable natural and historical heritage, cultural and social attitudes, and construction and residential infrastructure. The process of categorizing the capabilities, environmental potentials and ecotourism strengths of the 9 villages with respect to these four indicators was performed by SPSS & R software using Fuzzy Hierarchy Process Analysis (FAHP) model. Findings - Based on the ecotourism indices and the rank of villages specified by the FAHP method, two villages of Dasht and Darkash with average scores of 4.37 and 3.87 had the highest ecotourism ranks and two villages of Shirabad and Keshanak with mean scores of 2.00 and 0.94 had the lowest ranks, respectively. On the other hand, examining the status of indicators of ecotourism development suggested that cultural and social attitude index with a mean of 2.4 hd the highest rank and the index of construction and residential infrastructure with a mean of 2.94 had the lowest rank among 9 villages under study. Practical implications - Strategic planning for the development of ecotourism in North Khorasan was conducted based on the categorization of villages selected in this research. Originality/value : Categorization of villages is of paramount importance in the entrepreneurial ecotourism development as it simultaneously focuses on economic, social and natural potentials in rural areas and helps allocate limited financial resources appropriately.
تحلیل عوامل جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی باعث پیدایش آشوب های شهری و چالش میان گروه های اقلیت می شود. نظریه «حق به شهر» هنجاری جهت کاهش گسست های شهری است. هدف پژوهش حاضر تبیین میزان و شدت جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان است. این پژوهش از روش کمی کمک گرفته است و با استفاده از فرمول دونکن و نرم افزار جی.آی.اس و با شاخص های شغل، مهاجرت و سواد، به شناسایی میزان جدایی گزینی اجتماعی-فضایی و محل های بروز آن در شهر پرداخته است. جدایی گزینی متغیری وابسته به طرد اجتماعی است و سنجش آن از طریق طرد اجتماعی انجام می شود. برای این سنجش از شاخص های اقتصادی (شغل)، فرهنگی (زبان) و سیاسی (تمایلات سیاسی) و نیز شاخص های جایگزین استفاده می شود. در پژوهش حاضر این سنجش با استفاده از آمار سرشماری سال 85 و 90 مرکز آمار و در مقیاس حوزه بلوک در محدوده رسمی شهر اصفهان انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که پارامترهایی چون بی سوادی، بیکاری و مهاجرت از عوامل جدایی گزینی در برخی محلات (همچون طوقچی، خیابان لاله، زینبیه و عاشق اصفهانی) است و همچنین ساکنان ده ساله و بیشتر در مرکز شهر و محلات ثروتمندتر مستقر هستند. در گام بعدی از روش قیاس استفاده شده است و نتایج به دست آمده از فرمول دونکن با مطالعه مشابه در پاریس مقایسه شده است. نتایج حاکی است که شهر اصفهان ساختار فضایی نسبتا منسجمی دارد و در نسبت با پاریس کمتر دچار گسست اجتماعی-فضایی است. گام سوم پیشنهاد استراتژی های طراحی شهری است که با توجه به وضعیت گسست اجتماعی-فضایی اصفهان ماهیتی پیش گیرانه دارند و در راستای کاهش جدایی گزینی در شهر عمل می کنند.
تحلیل شکل گیری تعاملات اجتماعی در مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب با استفاده از روش چیدمان فضا در مسکن جلگه ای گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدیاد جمعیت، کثرت تنوعات اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه کنار گذاشته شدن الگو های بومی در طراحی مسکن، ضرورت انجام پژوهش در زمینه رابطه تعاملات اجتماعی و نوع طراحی مسکن را دو چندان کرده است. معماری حاشیه خزر، از نمونه های بسیار کارآمد معماری بومی در اقلیم معتدل و مرطوب ایران است که در تعامل و رابطه تنگاتنگ با عوامل محیطی طبیعی و انسانی مانند جغرافیا، اقلیم، اقتصاد، فرهنگ و شرایط اجتماعی به خوبی پاسخگوی کلیه نیازهای اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی ساکنین بومی بوده است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب در فضای جلگه ای گیلان چگونه بر شکل گیری تعاملات اجتماعی منطقه تاثیرگذار بوده است؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در پی آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد معماری بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران به دلیل آن که در تعامل متقابل با عوامل محیط طبیعی و انسانی شکل گرفته است نوع خاصی از تعاملات اجتماعی را نیز شکل داده است. روش پژوهش مورد استفاده در مقاله، توصیفی- تحلیلی و برای تبیین یافته های مقاله نیز از نرم افزارهای تخصصی و تکنیک چیدمان فضا استفاده شده است. نمونه های مورد مطالعه به صورت غیر تصادفی انتخ اب گردیده و با استفاده از تکنیک چیدمان فضا نمودار توجیهی برای هر نمونه ترسیم و سپس به وسیله روشهای نرم افزاری، مؤلفه های تعاملات اجتماعی در سه مقیاس خرد، میانی و کلان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که الگوی مسکن روستایی جلگه ای گیلان، دارای ساختار یک لایه و از عمق کمی برخوردار است. ایوان و تالار در معماری خانه های روستایی اقلیم معتدل و مرطوب، فضاهایی اجتماع پذیر بوده بیشترین ارتباط بین خانه و فضای بیرون از طریق ایوان و دسترسی به سایر فضاها نیز از طریق ایوان و سپس تالار انجام می شود. ایوان کم عمق و هم پیوند ترین عنصر فضایی است که وظیفه ارتباطی بین فضای بیرونی و سایر فضاها را داشته و تالار در مرتبه بعدی قرار می گیرد. تالار با قرار گیری در عمق میانه و ارتباط کمتر با دیگر فضاها، فضایی نیمه خصوصی و مناسب جهت مناسبات و تعاملات اجتماعی را فراهم می آورد. Abstract Population growth, plurality of social and cultural diversity and as a result, abandoning canvas patterns in the design of housing, has done the need for research on the relationship between social interactions and the type of housing design is twofold. The Caspian margin architecture is one of the most effective examples of native architecture in the moderate and humid climate of Iran which interacts and closely interacts with natural and human environmental factors like geography, climate, economics, culture, and social conditions, it has responded well to all the climatic, cultural and social needs of indigenous inhabitants. The main question of the present article is that rural housing in a moderate and humid climate in the plain space of Gilan how has the region affected the formation of social interactions? The hypothesis we are testing to answer the main question of the article is that the architecture of the moderate and humid climate of Iran seems to be due to its interaction with natural and human factors, a particular type of interactions Social has also shaped. The research method used in the article is descriptive-analytical and for the explanation of the findings of the article, specialized software and space layout techniques have been used. The samples were randomly selected and using space layout technique, a graph of justification was drawn for each sample, and then by software methods, the components of social interaction in three macro, middle and macro scales were investigated. The results show that the rural housing model of Gilan plain has a single-layer structure with a small depth. Porch and Hall in the architecture of rural houses in a moderate and humid climate, Spaces are social the greatest connection between the home and the outside through the porch and access to other spaces is also done through the porch and then the hall. The porch is the diminutive and interconnected element of space which has a duty to communicate between outer space and other spaces and the hall is next. The hall is located in the middle depth and less connected with other spaces, provides a semi-private space suitable for social relationships and interactions.
تحلیلی بر شاخص های مؤثر بر احساس عدم امنیت در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امنیت یکی از ارکان اساسی دست یابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار می باشد. از جمله تبعات فضاهای فرسوده در شهرها، کاهش امنیت و مهم تر از آن کاهش احساس امنیت در بین شهروندان می باشد، بررسی این فضاها و ارزیابی اثرات آنان بر احساس امنیت شهروندان ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد احساس امنیت در بافت محلات فرسوده شهر دوگنبدان می باشد. روش: نوع تحقیق، کاربردی و توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی پیمایشی است. حجم نمونه شهروندان بر اساس جدول کرجشس و مورگان 389 نفر بدست آمده است و برای جامعه کارمندان ادارات 120 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز به شیوه پیمایشی بااستفاده از پرسش نامه جمع آوری و با روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تی) با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از داده های بدست آمده از جامعه آماری کارمندان حاکی از نقش برجسته عامل مدیریت شهری که بالاترین میزان میانگین 4.54 را به خود اختصاص داده و کمترین میزان میانگین 4 و 4.20 که به ترتیب متعلق به ضعف عدالت اجتماعی و قوانین موجود در جامعه می باشند. همچنین اطلاعات بدست آمده از شهروندان در این منطقه حاکی از نقش مؤثر عامل ضعف عدالت اجتماعی دارای بالاترین میزان میانگین 4.14 و در رتبه بعدی نقاط کور و غیرقابل تردد با امتیاز 4.07 و کمترین میزان میانگین 3.45 که متعلق به قوانین موحود در جامعه می باشند. نتایج: مقایسه بین پژوهش های گذشته و پژوهش حاضر نشان می دهد که، از بین پژوهش های صورت گرفته درباره موضوع امنیت اجتماعی در فضاهای شهری، نتایج پژوهش کیانی و همکاران (1392) که تحلیل و اولویت بندی راهبردهای امنیت محیطی فضاهای شهر زابل می باشد هم راستا می باشد. بیشترین و بالاترین اولویت جهت توجه به مسائل امنیت محیطی فضاهای شهر زابل مربوط به کارکرد فرهنگی اجتماعی (با امتیاز نرمال شده 0.539 در خوشه عملکردی / کارکردی مؤثر بر امنیت فضاهای شهری) فشردگی بافت با امتیاز نرمال شده 0.353 در هر خوشه می باشد.
ارزیابی شرایط همدیدی وقوع بارش های منجر به سیلاب در شهرستان خلخال، با رویکرد محیطی به گردشی در دوره زمانی 1366 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل شرایط سینوپتیکی وقوع بارش های منجر به سیلاب شهرستان خلخال در استان اردبیل، داده های آماری بارش 30 ساله مربوط به 1366 تا 1395 را مورد بررسی قرار می دهد. بیش ترین بارش در تاریخ 18/09/1370 رخ داده است. نقشه های جوی سینوپتکی این بازه زمانی در تراز 500 میلی بار شامل نقشه فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، سرعت و جهت باد، رطوبت، دما، آب قابل بارش در سطح زمین و بلوکینک (امگا)، با استفاده از تصاویر ماهواره ای از پایگاه داده هایNCEP/NCA وابسته به سازمان ملی اقیانوس شناسی ایالات متحده، تهیه شده است. روش تحقیق رویکرد محیطی به گردشی انجام شده است. نتایج نشان داد که علاوه بر شرایط جوی و زمینی مؤثر در ایجاد بارش سنگین در تاریخ مذکور، وضعیت داخلی همراه با الگوی خارجی مثل دریاهای اطراف و مجاور ایران مثل دریای سیاه و مدیترانه تأثیر داشته است. مقدار بارش ماهیانه ایستگاه خلخال به عنوان منطقه ای که در جنوب استان اردبیل و جنوب غربی دریای خزر، در سه ماه فصل بهار دارای بارش بیش تر می باشد. در ماه های اسفند (8/1321)، فروردین (7/1716) و اردیبهشت (5/1448) میلی متر بود. بیش ترین مخاطرات طبیعی جوی متأثر از بارش های سنگین و سیلاب در خلخال خسارات داخل شهری، روستای، حاشیه رودخانه ها و کشاورزی، در ماه های مذکور صورت گرفته است. The present study with aims of analyzing the synoptic conditions of rainfall occurring in the Khalkhal cit
بررسی عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری درکلانشهر تبریز با استفاده از مدل های سنجش توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین فرم شهر و میزان پایداری رابطه معناداری وجود دارد و شناخت مورفولوژی و تبیین الگوی رشد آن، قدمی مهم در تحقّق پایداری شهر به شمار می رود. بر همین اساس، سیاست ها و راهبردهای برنامه ریزی و طرّاحی باید به گونه ای باشند که به شکل گیری فرم مطلوب منجر شود. از میان الگوهای پایداری که از اواخر قرن بیستم میلادی مطرح گردیده است، اجماع بیشتری بر فرم شهر متراکم (فشرده) وجود دارد. به طوری که این الگو توانسته است طرفداران زیادی را به خود اختصاص دهد و در صدر مباحث مربوط به فرم پایدار شهری قرار بگیرد. لذا این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز و ارائه مدل مناسب جهت کنترل آن به عنوان نظریه پایه ای و هدایت گر تحقیق انتخاب شده است. با توجه به گستردگی موضوع رشد هوشمند شهری، تصمیم بر این شد تا از میان ابعاد مختلفی که می توان این الگو را مورد بحث و تحلیل قرارداد، شاخص های تراکمی انتخاب و به عنوان مسیر مشخص گردید. جهت تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز از مدل ها و رو ش های متناسب در این زمینه استفاده گردید که طبق بررسی های انجام شده مشخص شد، در ابتدا رشد اولیه شهر به دلیل موقعیت ارتباطی و افزایش طبیعی جمعیت بوده است و این رشد و گسترش از ویژگی های طبیعی و اقلیمی تبعیت می نموده است. با گذشت زمان، گسترش شهر تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل اقتصادی، سیاست ها، طر ح ها و برنامه ها و عاملین و گروه های مختلف قرار گرفته است. موارد ذکر شده در نهایت موجب پراکنده رویی (اسپرال) در شهر تبریز شده اند و از مهم ترین دلایل آن می توان به افزایش قیمت زمین و مسکن در محدوده مرکزی شهر، رانت خواری، بورس بازی و معاملات زمین، عدم توسعه محدوده قانونی شهر در طرح جامع، وارد کردن کلیه سطوح با حداقل ده درصد ساخت و ساز به محدوده قانونی در طرح تفضیلی )ازجمله روستاهای گوجوار، اوغلی، الوار علیا، کندرود،خلجان، آناخاتون) و تقاضا برای افزایش فضای زندگی بیشتر اشاره نمود.
تحلیل اثربخشی تسهیلات بر اقتصاد خانوار اعضای تعاونی های دام داران روستاهای شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، تحلیل اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش ارائه شده به اعضای تعاونی های دام داران روستاهای شهرستان اهواز توسط بانک کشاورزی بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 201 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شد روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای، بود. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن با کسب نظرات صاحب نظران به دست آمد. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون مقدماتی با 30 نفر انجام گرفت که ضریب آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. با توجه به نتایج حاصل در خصوص اثر تسهیلات سرمایه در گردش اخذ شده از بانک کشاورزی بر سه بعد تولید(32/4 M= ، 785/0 SD= )، درآمد(25/4 M= ، 794/0 SD= )، و اشتغال(08/4 M= ، 892/0 SD= )، میانگین نمره اثر بخشی در سطح بسیار بالا بود. همچنین در بعد بهبود سطح زندگی و رفاه دام دار (74/3 M= ، 050/1 SD= )، بیانگر اثربخشی در سطح بالا بود. بین متغیرهای مشارکت اجتماعی، منزلت اجتماعی، سطح تحصیلات دام دار، میزان تجربه در امر دام داری، نظارت کارشناسان بانک، درآمد حاصل از فعالیت دام داری، میزان پس انداز و حجم تسهیلات اخذ شده از سوی دام دار، با متغیر وابسته اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش رابطه مثبت و معنی داری به دست آمد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که چهار عامل مؤثر بر اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش ارائه شده به اعضای تعاونی های دام داران شهرستان اهواز شامل: ویژگی اقتصادی و دانش مدیریتی دامدار، ویژگی های وام، ویژگی های شخصی دام دار و تنوع دام و محصول بوده و این عوامل در مجموع 524/68 درصد از واریانس کل عوامل مؤثر بر اثربخشی اعتبارات سرمایه در گردش را به خود اختصاص می دهند.
تبیین فضایی پدیده پراکنده رویی شهری (مطالعه موردی: شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پراکنده رویی برآیندی از رشد سریع جمعیت و گسترش لجام گسیخته در نواحی پیرامونی شهر و تأثیر مستقیمی بر توسعه فضایی شهرها دارد که در سال های اخیر به یکی از چالش های اصلی سراسر جهان تبدیل شده است. در همین راستا، این تحقیق با هدف تبیین فضایی پراکنده رویی شهری و اثرات محیط زیستی آن در قائم شهر می پردازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است به روش توصیفی تحلیلی به تبیین اثرات فضایی پراکنده رویی قائم شهر بر نواحی پیرامون شهری با استفاده از تصاویر ماهواره چند زمانه لندست بپردازد. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی از محدوده مورد مطالعه گردآوری شد و برای تهیه کاربری اراضی از طبقه بندی نظارت شده فازی مبتنی برشدت انطباق و برای سنجش فرم های پراکنده رویی از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل هلدرن استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل هلدرن نشان می دهد که عامل جمعیت بیشترین تأثیر را در ۲۲ سال بر رشد پراکنده شهر با الگوهای متفاوت گذاشته و براثر این رشد کاربری باغات با ۴۳ درصد بیشترین تغییرات را دارد پیش بینی های صورت گرفته براساس مدل سلول های خودکار مساحت اراضی ساخته شده تا سال ۱۴۰۲ به ۸۸۳۳ هکتار خواهد رسید. نتایج حاصل از سیستم اطلاعات جغرافیایی نشان می دهد که در این بازه زمانی فرم های فضایی پراکنده رویی از قبیل الگوی خطی رشد، الگوی مجزا و منفرد، الگوی رشد انبساطی، الگوی خوشه ای تشدید می شوند که پیامدهای زیست محیطی مخربی را به همراه دارد. نتایج: بنابراین آنچه از این تحقیق بر می آید رشد فضایی پراکنده شهری اثرات مخربی بر محیط زیست و زمین های مرغوب ارضی کشاورزی پیرامون و فرم فضایی قائم شهر گذاشته که در راستای دستیابی فرم پایدار شهری الگوی رشد فشرده شهری به عنوان توسعه آتی قائم شهر پیشنهاد می شود.
بررسی مطلوبیت فضای سبز مجتمع های مسکونی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
265 - 283
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده منظر شهرهاست. در این میان یکی از فضاهایی که عرصه ای برای ایجاد فضاهای سبز در شهرها به شمار می رود، فضای موجود در مجتمع های مسکونی است. این فضاها با توجه به اینکه مساحت نسبتاً زیادی را در شهر به خود اختصاص می دهند، نقش مهمی در تأمین سرانه مورد نیاز ساکنان داشته و می توانند فرصتی مهم برای ایجاد فضای سبز در شهرها به شمار آیند. این مجتمع ها با توجه به ویژگی های خود، مانند موقعیت قرارگیری، مساحت و...، قابلیت یکسانی برای تأمین فضای سبز ندارند و از این نظر برخی وضعیت مطلوب و برخی دیگر نامطلوب دارند. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، رتبه بندی مجتمع های مسکونی شهر رشت از نظر فضای سبز است. به منظور جمع آوری اطلاعات ابتدا مطالعات اسنادی-کتابخانه ای صورت گرفت و پس از جمع آوری داده های اولیه، فرایند بازدید میدانی آغاز شد و اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش، پرسشنامه و مصاحبه برای رسیدن به هدف به دست آمد. رتبه بندی مجتمع های مسکونی از نظر مطلوبیت فضای سبز با روش AHP صورت گرفت و برای بررسی فرضیه پژوهش با به کارگیری نرم افزار SPSS، از آزمون اسپیرمن استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد مجتمع های مسکونی گاز و باهور با وزن 54/0 بیشترین امتیاز را دارند و از نظر مطلوبیت فضای سبز در رتبه اول هستند. مجتمع های مسکونی اطلس، پاسارگاد، شقایق، باهنر و سفیدرود کمترین امتیاز و آخرین رتبه را دارند. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان دهنده وجود رابطه معناداری میان مساحت و رتبه مجتمع های مسکونی از نظر فضای سبز است؛ یعنی با افزایش مساحت مجتمع های مسکونی رتبه فضای سبز آن ها نیز افزایش می یابد.
تفاوت های حافظه و هویت مکانی آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدید، در حوزه ژئومرفولوژی، طرح مفهوم هویت و حافظه مکانی است. این مقوله که با طرح دیدگاه پدیدارشناسی در جغرافیا آغاز شده، با مبانی پوزیویتسم منطقیمتفاوت است. ژئومورفولوژی پدیدارشناسانه با نظامی از الفاظ جدید چون «نگار»[1] و «نگاره سرزمینی»[2]آغاز و مفاهیمی چون منطق چیدمان در فضا، حافظه و هویت مکانی از آن زاده می شود؛ به همین دلیل علی رغم وجود منابع ارزشمند یخچال شناسی در آلمان، جای تحلیل های پدیدارشناسانه در این مطالعات خالی است. اکنون از دیدگاه پدیدارشناختی، مسأله ژئومورفولوژی آلمان را می توان بدین گونه مطرح کرد که این کشور با چند نگاره سرزمینی روبه روست و این نگاره ها، حافظه مکانی کدام فرایند و دوره را در شکل گیری هویت مکانی و سکونتگاه های این سرزمین مشارکت داده اند؟ نتایج به دست آمده از تحقیقات مشترک دانشگاه اصفهان و ورتسبورگ که متکی به تحلیل داده های پایگاه Litho lex است، نشان می دهد که: آلمان حاصل سه نگاره از «دوره یخچالی»[3] در حافظه فضایی خود است. «خط تعادل آب ویخ قاره ای»[4] و کوهستانی، این سه نگاره را از یکدیگر تفکیک می کند. هویت مکانی سکونتگاه های شهری در این کشور، از قانون همگرایی بردارهای یخی[5] و مئاندرینگ رودخانه ای[6] پیروی می کنند و سکونت روستایی، حاصل تکوین سازمندی اجتماعی جنگل نشینی است. [1] .Land -text [2]. Land -context [3] .Last Glacial Maximum [4]. Equilibrium Ice -Water Line (I.W.E) [5] .Convergence [6] .River Meandering
ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پروژه های متفاوت، پیامدهای متفاوتی بر زندگی مردم دارند که این پیامدها باید بررسی و مشخص شوند. مطالعات تأثیرات فرهنگی پروژه ها، به منظور تحلیل پیامدهای یک طرح توسعه ای جهت تعدیل و تخفیف پیامدهای منفی و افزایش پیامدهای مثبت صورت می پذیرد و در عین حال چارچوبی برای مدیریت تغییرات فرهنگی و ابزاری برای تصمیم سازی درباره این عوامل است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها، ابعاد و مؤلفه ها، برای ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان می باشد. در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی، و روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی در بخش کمی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، ابعاد پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان، ذیل هشت موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی (تنوع قومی و گروهی، و تعاملات اجتماعی)، خلاقیت (زیرساخت های شهری نوآورانه)، آینده نگری (شهر آینده، و شهر هوشمند)، هویت (هویت ایرانی، هویت اسلامی، هویت انقلابی و مزیت رقابتی شهر اصفهان «گردشگری»)، امنیت (امنیت فیزیکی، و امنیت ذهنی)، عدالت، جذابیت (عناصر طبیعی و عناصر غیر طبیعی) و نمادها و نشانه ها (تأثیر عناصر عینی، و الهام پذیری از فرهنگ غالب). مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همه متغیرها بزرگ تر از 7/0 بود و همچنین مقدار روایی همگرا نیز برای همه متغیرها بزرگ تر از 5/0 محاسبه شد، و در نهایت بر اساس شاخص های برازش، الگوی نهایی تأیید شد. با توجه به اهمیت مفهوم پیوست فرهنگی در زمینه آکادمیک و همچنین به کارگیری آن در زمینه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، نتایج پژوهش حاضر، بستری نظری و شناختی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه مطالعاتی فراهم می آورد.