فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1121 - 1142
حوزههای تخصصی:
مناطق مرزی جزو مناطق حساس و شکننده هر کشوری محسوب می شو ن د که به دلیل شرایط منحصربه فردی همچون دوری از مرکز و انزواگرایی با معضلاتی از جمله بیکاری و عدم اشتغال و عدم دسترسی به تأمین نیازهای اولیه روبه رو هستند. معضلات مرتبط با اقتصاد سبب شده است تا در مناطق غربی کشور ، به ویژه در روستاهای مرزی پاوه ، وضعیتی پدید آید که بخش زیادی از مردم در این منطقه برای برطرف کردن نیازهای اصلی زندگی خود به شغل کولبری روی آورند. هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر استمرار کولبری در روستاهای مرزی پاوه است که با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از روش سناریونویسی به این موضوع پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از نرم افزار سناریو ویزارد نشان می دهد که از این 45 وضعیت احتمالی، 26.6 درصد وضعیت بحرانی، 17.8 درصد در آستانه بحران، 26.6 درصد وضعیت ایستا، 13.4 درصد وضعیت نیمه مطلوب ، و 15.6 درصد نیز وضعیت مطلوب دارند. درمجموع ، 29 درصد وضعیت مطلوب و 44.4 درصد نیز وضعیت نامطلوب داشته اند. از 14 سناریوی محتمل، سناریوهای 1 و 2 دارای وضعیت مطلوب و سناریوهای 5، 6، 7، 12، 13، و 14 دارای وضعیت نامطلوب بوده اند. سناریوهای 11، 10، 9، 8، 4، و 3 نیز دارای وضعیت بینابینی بوده اند و از ترکیب حالت های مختلف به وجود آمده اند. در نهایت ، می توان بیان کر د که شرایط برای استمرار کولبری در منطقه بحرانی محسوب می شود و این امر نیازمند تدوین سیاست های مناسب با موقعیت منطقه برای بهبود شرایط مع ی شتی و زندگی ساکنان نواحی مرزی است.
ارائه الگوی مداخله و نظام سیاست گذاری فضایی در پیاده راه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
287 - 311
حوزههای تخصصی:
پیاده روی اصلی ترین الگوی جابه جایی در کانون های زیستی به شمار می رود که به دلیل هزینه کم، دردسترس بودن و وابسته نبودن به عنصری خاص، احیای فضاهای شهری و زندگی اقتصادی و اجتماعی را به همراه داشته است. خیابان فردوسی شاهین شهر به دلیل نبود فضای شهری مناسب برای حضور شهروندان از یک سو و غلبه فضاهای سواره بر پیاده از سوی دیگر، عرصه را برای حضور شهروندان تنگ و حیات اجتماعی شهروندان را مختل کرده است. مقاله حاضر با بازخوانی معیارهای طراحی پیاده راه و تلفیق آن با کیفیت حضورپذیری، ابتدا چارچوب مفهومی پیاده راه حضورپذیر را تبیین می کند و درنهایت یک نظام سیاست گذاری فضایی و الگوی مداخله در پیاده راه های حضورپذیر شهری ارائه می دهد. این پژوهش کاربردی و روش آن ترکیبی است. در بخش کیفی با مطالعه متون معتبر جهانی در زمینه طراحی پیاده راه و کیفیت حضورپذیری، چارچوب تحقیق استخراج شد. در بخش کمی، با روش تحلیل عاملی اکتشافی، مؤلفه های سیاست گذاری فضایی پیاده راه حضورپذیر در محور مربوطه مشخص و با استفاده از تحلیل رگرسیونی، الگوی مداخله در محور مذکور ارائه شد. نتایج تحلیل عاملی و رگرسیونی، چهارده عامل را به عنوان مؤلفه های اصلی مؤثر بر سیاست گذاری فضایی در پیاده راه حضورپذیر فردوسی شاهین شهر بیان می کند. نفوذپذیری و حس تعلق، بیشترین تأثیر و دسترسی به خدمات شهری و کارایی، کمترین تأثیر را بر حضورپذیری محور فردوسی داشته اند. عوامل شفافیت، امنیت و انعطاف پذیری نیز بر حضورپذیری محور بدون تأثیر هستند.
ارائه الگوی تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد دانش و فناوری(مطالعه موردی: منطقه14 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط کنونی که کشور بدلیل تحریم، در برخی بخش ها با مشکلات و مسائل اقتصادی فراوانی روبه رو است گام برداشتن به سوی اقتصاد مقاومتی در حوزه شهری می تواند بستر مناسبی برای هزینه کرد صحیح و کاهش هزینه های شهری، پی بردن به ظرفیت های بالقوه شهر، استفاده بهینه و بموقع از فرصتهای موجود، استراتژیهای مدیریت شهری و استفاده از خلاقیت و نوآوری باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین الگوی تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد اقتصاد درون زا می باشد. پژوهش حاضر از دید هدف، کاربردی است و از دیدگاه روش انجام پژوهش، توصیفی – تحلیلی محسوب می شود. در این پژوهش از طریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی و نظر خبرگان، الگویی ارائه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. الگوی ارائه شده دربرگیرنده ی یک بعد دانش و فناوری شامل 3 مولفه و 46 شاخص بود. سپس به منظور تحلیل آماری داده ها از روشهای تحلیل عاملی استفاده گردید و آزمون مدل تحقیق با روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که الگوی به دست آمده نقش اساسی در تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری از طریق نخبه گرایی، مدیریت دانش بنیان و آموزش بعنوان مولفه های بعد دانش و فناوری خواهد داشت.
گونه شناسی مناطق مسکونی تهران براساس شاخص های نور روز در ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در شهر تهران به دلیل تراکم، فشردگی بناها و نیز وجود ذرات معلق و آلاینده هوا دسترسی به نور روز مناسب کاهش یافته است. بنابراین طراحی بر مبنای نور روز به عنوان یکی از مزیت های مثبت برای معماران به شمار رفته است. در این تحقیق هدف، تعیین مناطق متداول شهر تهران دارای ساختمان های مسکونی براساس فراوانی شاخص-های طراحی نور روز است تا به این سوال پاسخ داده شود که کدام گونه ها فراوانی بیشتری از لحاظ شاخص های طراحی نور روز در مناطق 22 گانه داشته و اینکه بهترین گونه ها از لحاظ این شاخص ها کدام است. تا بدین وسیله گونه ها با شرایط مطلوب از لحاظ معیارهای طراحی نور روز در خارج از بنا را یافته و با فراهم آوردن معیارهای نور روز در داخل در مرحله طراحی ساختمان، محیطی مطلوب از لحاظ دسترسی به نور روز ایجاد کرد. به همین منظور در این تحقیق با شناسایی معیارهای طراحی نور روز در شهر تهران، به تبیین محدوده شاخص های ترکیبی گونه شناسی پرداخته و از طریق گونه شناسی توصیفی و با الگوی گونه شناسی داده بنیاد، به طبقه بندی مناطق شهر تهران پرداخته شد. در نهایت طبق معیارهای طراحی نور روزدر خارج از ساختمان؛ بافت، تراکم و الگوی معابر نشان داده شد که در شهر تهران منطقه4، ناحیه 5، محله تهران پارس غربی دارای فراوانی بیشتر و منطقه 15، ناحیه 5، محله افسریه وضعیت بهتری نسبت به مناطق دیگر دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاها دارای قابلیت های اقتصادی فراوان بوده و بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند. استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است؛ از کارآفرینی به عنوان روش تحریک کننده رشد و توسعه اقتصادی محلی نام برده می شود. بررسی عوامل مؤثر بر راه اندازی کسب و کار روستاییان می تواند الگویی جهت توسعه ی اشتغال در دیگر نواحی روستایی باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر سطح کارآفرینی روستایی در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز است. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و به لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن از طریق مصاحبه با صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه پیشاهنگ صورت پذیرفت (آلفای کرونباخ 688/0 تا 959/0). داده ها بصورت تصادفی از 177 سرپرست خانوار روستایی ساکن در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز گردآوری شد. نتایج نشان داد روستاییان منطقه مورد مطالعه در سه گروه قابل دسته بندی بوده و وضعیت اقتصادی، سطح دانش، وضعیت اجتماعی، وضعیت محیطی، حس مکان، نوآوری و عملگرایی، سن پاسخگو و سطح سواد از مهم ترین عوامل اثرگذار بر سطح کارآفرینی روستاییان منطقه مورد مطالعه محسوب می شود
معیارهای بلندمرتبه سازی از دیدگاه زیباشناسی و منظر شهری در راستای آمایش سرزمین و جغرافیای شهری: نمونه موردی: منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معیارهای ساختمان های بلندمرتبه در منظر شهری دارای ابعاد و شاخص های متنوعی است. شناخت این ابعاد می تواند طراحان شهری و معماران را در جهت تقویت ارائه منظر شهری زیبا و مقبول و همچنین حذف نقاط منفی در طراحی کمک رساند. برهمین اساس، تحقیق حاضر به بررسی دیدگاه های زیباشناسی در مقوله منظر شهری و تأثیر آن بر ساختمان های بلندمرتبه می پردازد. در این ضمن فراخوانی معیارهای بلندمرتبه سازی از دیدگاه نظریه پردازان، متخصصین معمار و شهرساز و همچنین ساکنین و غیرساکنین، بهره برداری شود و از نظر زیبایی -شناسی باتوجه به گسترش بناهای بلندمرتبه مسکونی از نوع منفرد و خوشه ای مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های، روش های کیفی و کمی به صورت توامان به کار برده شده است، بدین صورت که برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیلی کیو، و جهت آنالیز داده های میدانی، از نرم افزار تحلیل آماری SPSS استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در تأثیر زیباشناسی بناهای بلند منفرد و خوشه ای باید تفاوت قائل شد؛ زیرا ابعاد تأثیرگذار این بناها در منظر شهری متفاوت است. برج های منفرد دارای فرم شاخص و بناهای بلند خوشه ای به دلیل تکرار می توانند به راحتی با تناسبات محیطی هماهنگ شوند و از این طریق خط آسمان هماهنگی در جغرافیای شهرها خلق کنند.
راهبردهای توسعه گردشگری تاریخی فرهنگی بر پایه برنامه ریزی راهبردی مشارکتی (مورد: شهرهای قبله، لاهیج، خینالیج در کشور آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه م ی راث تاریخی(فرهنگی) وگ ردش گ ری ب رای م ردم ب ه م وض وعی آشنا تبدیل شده و برهمین اساس، مناطق تاریخی و بافتهای کهن به دلیل فضاهای ارزشمند می توانند به-عنوان اماکن مناسب برای جذب گردشگران بویژه خارجی باشند که در جست وجوی مکانهای منحصر به فرد، جذب این مناطق شده و زمینه ساز رونق گردشگری و منافع ناشی از آن می شوند. در همین راستا پژوهش پیش رو، با هدف شناسایی پتانسیلها وتنگناهای گردشگری تاریخی-فرهنگی در مناطق باستانی قبله،لاهیج و خینالیق کشور آذربایجان و ارائه راهبردهایی براساس نتایج پژوهش به نگارش درآمده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها براساس روش کتابخانه ای و پیمایشی بوده و از جامعه آماری یعنی خبرگان و مدیران جمع آوری شده است. جهت شناسایی عوامل کلیدی داخلی و خارجی توسعه گردشگری و راهبردهای توسعه آن، از الگوی تحلیلی سوات براساس دیدگاه جامعه نمونه استفاده شده است. همچنین، جهت اولویت بندی و مشخص کردن درجه تاثیر عوامل چهارگانه سوات و زیرعوامل و راهبردهای تدوین شده، از فرایند تحلیل شبکه ونرم افزار Super Decision استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که S8(ارزش منطقه به لحاظ تاریخی،فرهنگی،معماری و قوم نگاری) و S6(ورود تعداد بالایی از گردشگران به منطقه) با امتیازهای989/0 و972/0 بیشترین تاثیر را در بین زیرمعیارها داشته اند و همچنین، راهبرد برنامه ریزی برای حمایت از مناطق حفاظت شده جهت پایداری تقاضای گردشگری منطقه (بویژه تاریخی-فرهنگی) (SO2) با 3651/0 به عنوان راهبرد اصلی و ایجاد مراکز خدماتی و تسهیلاتی اقامتی گردشگران در محدوده حفاظتی و مرمت شده تاریخی و ارتقاء استانداردهای آن برای ارائه خدمات بهتر درمنطقه تاریخی موردنظر(SO1) با 3455/0 به عنوان راهبرد جایگزین شناخته شده اند.
بررسی نقش سیستم های غیر فعال خورشیدی در ساختمانهای صفر انرژی شهری، جهت آسایش و کاهش مصرف انرژی (مطالعه موردی: ولیعصر شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر حدود 40% انرژی جهان توسط ساختمانها مصرف می شود که این منجر به افزایش انتشار دی اسید کربن شده و محیط زیست را با خطر مواجه می سازد. بنابراین در دهه های اخیر تلاش های قابل توجهی در مورد ساختمانهای تقریباً صفر انرژی انجام داده است. استفاده حداکثر از نور طبیعی روزانه می تواند منجر به کاهش مصرف انرژی سرمایشی و گرمایشی در فضا می شود. در این راستا استفاده از سیستم های غیرفعال در پوسته ساختمان های شهری به عنوان عنصری معمارانه تأثیر بالایی در جهت افزایش آسایش کاربران و همچنین کاهش مصرف انرژی خواهد داشت. بنابراین هدف از مقاله حاضر بررسی تاثیرات اجرای انواع سیستم های غیر فعال (جذب مستقیم، دیوار ترومب، گلخانه) در ساختمانهای شهری صفر انرژی، جهت بهبود شرایط آسایش کاربران (توزیع یکنواخت نور روز) و پایین آوردن میزان مصرف انرژی می باشد. روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. بررسی ها در ولیعصر شهر تبریز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، محاسبات ریاضی برای دست یابی به میزان تابش خورشیدی بر سطح زمین در سایت مورد نظر و همچنین شبیه سازی در نرم افزار Design Builder و مطالعات میدانی انجام شده است. با توجه به نتایج به دست آمده برای فاکتور نور روز، توزیع شدت روشنایی در میان مدل های (در جذب مستقیم) C، (در دیوار ترومب) G، (در گلخانه ای) L نسبت به سایر سناریوها به صورت مناسب تری بوده است. همچنین میزان مصرف انرژی در این سه مدل نهایی به ترتیب توانسته است تا 10، 40 و 20 درصد کاهش یابد.
تبیین مدل مفهومی نقش آفرینی فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
43 - 58
حوزههای تخصصی:
فضای شهری در یک بستر تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف خود که در سایر محیط های شهری نیز عهده دار است، باید نقش خود را در ترازی بالاتر و چند وجهی منطبق با ویژگی های یک بافت تاریخیِ هویت مند ایفا نماید. بر این مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر،کشف چگونگی ارتباط و نحوه برهمکنش مؤلفه های فضای شهری با اجزا و ارکان متشکله جریان زندگی در بافت تاریخی است؛ به نحوی که بتوان با مدیریت و استفاده شایسته از ظرفیت های فضای شهری در بستر بافت تاریخی، کیفیت زندگی ساکنان و کاربران آن را ارتقا بخشید. این مهم به نوبه خود حفظ ساکنین بومی در محدوده بافت تاریخی، بازگشت مهاجران از محدوده و پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را موجب خواهد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر "توصیفی_ تحلیلی"، "استدلال منطقی" و در نهایت "دلفی سازی و نظرسنجی از خبرگان" است. بدین ترتیب که ابتدا به مؤلفه های فضای شهری و کیفیات ناظر بر آن پرداخته شده، سپس ابعاد و سنجه های کیفیت زندگی شهری بررسی و شاخص هایی از آن که به فضای شهری و کیفیت محیطی اشاره دارد و موضوع کار طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری است، بر اساس دیدگاه های نظری و تحقیقات انجام شده گذشته مشخص شده است. در گام بعدی شاخص های استحصال شده با ویژگی های خاص بافت تاریخی مورد پایش و بازبینی قرار گرفته است. شاخص های به دست آمده از دلفی (با تعداد 91 شاخص) با اظهارنظر حدود 40 نفر از خبرگان رشته و حرفه به 64 شاخص تقلیل یافتند. در نهایت نتایج آن در قالب مدل مفهومی نقش فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی شهری ارائه شده است. این مدل مفهومی از شش مؤلفه تشکیل شده؛ شامل مؤلفه زیست محیطی با معیارهای «کیفیت زیست خرد فضاها»، «پایداری زیست محیطی»، مؤلفه تجربی_زیبایی شناختی با معیارهای «هم پیوندی بافت جدید و قدیم»، «کیفیت منظر شهری و ارتباط فضایی»، مؤلفه عملکردی با معیارهای «تنوع استفاده از محیط»، «سرزندگی وکیفیت محیطی»، «ایمنی و امنیت» و «حمل ونقل و دسترسی»، مؤلفه اجتماعی_فرهنگی با معیارهای «سرزندگی و انسجام اجتماعی»، «حفظ تعادل جمعیت»، مؤلفه ی اقتصادی با معیارهای «سرزندگی و ثبات اقتصادی»، «انعطاف پذیری برنامه های توسعه» و مؤلفه ی زمان با معیارهای «مدیریت زمان در فضاهای همگانی»، «تداوم مکان» که شاخص ها را تعریف کرده اند.
دستیابی به معماری سبز از طریق بکارگیری BIM (نمونه مورد مطالعه: دانشکده معماری- شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۱۵-۱۳۲
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در کشورهای پیشرفته رواج فراوانی یافته، در حالی که در کشور ایران کاربرد نرم افزارهای بر پایه BIM، به دلایلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مهم در حالی است که با افزایش جمعیت (حاصل از گسترش روزافزون شهرها) و عدم وجود نشریه ی بومی (مدل سازی اطلاعات ساختمان) شاهد ساخت وسازهایی مغایر با استانداردهای جهانی (معماری و انرژی) بوده که این مهم منجر به استفاده بیش از حد سوخت های فسیلی, تولید بیشتر دی اکسید کربن و در نهایت گرم شدن کره زمین خواهد شد. مجموعه عوامل بالا موجب افزایش سطح آسیب رسانی بر محیط زیست می شود که کشورهای جهان را بیش از پیش با مشکل کمبود انرژی روبه رو سا خته و حیات بشر را تهدید می کند. با توجه به مسائل مطروحه و اهداف تحقیق، از جمله خروجی های مهم تحقیق حاضر می توان به شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در شهر تهران اشاره کرد. در پژوهش حاضر در وحله ی اول به مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های مرتبط با اهداف پژوهش پرداخته شده، سپس شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در ایران از طریق روش دلفی با ضریب همبستگی Kendall's Wa در نرم افزار SPSS بصورت جدول Test Statistics تبیین گردید، در نهایت پس از مدل سازی ساختمان دانشکده معماری-شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران در نرم افزار Autodesk Revit 2021؛ با بهره گیری از نرم افزار DesignBuilder آنالیز میزان تولید دی اکسید کربن شبیه سازی گشت. نتایج و تحلیل های حاصل از پژوهش نشان می دهد، میزان تولید دی اکسید کربن در ساختمان منتخب در طی یکسال برابر با 4/136179695 کیلوگرم خواهد بود که از این میزان 4/48475871 کیلوگرم در فضاهایی با طراحی بهینه و میزان قابل توجهی از آن برابر با 97/87703823 کیلوگرم در فضاهایی بدون بهینه سازی مصرف انرژی حاصل شده است. بنابراین باید گفت، در زمینه مدل سازی اطلاعات ساختمان سبز در ایران؛ به علت عدم تدوین راهنمای بومی (بر حسب مصرف انرژی) توسط متولیان مربوطه، منجر به خطر افتادن اکوسیستم محیطی که یک سرمایه جهانی است می شود؛ در انتها جهت حفظ اکوسیستم راهکار بهره گیری از سیستم «مدیریت پروژه سبز» (GPM) با استفاده از متدولوژی PRISM که یک رویکرد مدیریت پروژه با محوریت توسعه پایدار است، پیشنهاد می گردد، تا بدین شکل اثرات منفی ساختمان سازی بر محیط زیست کاهش یابد.
رویکرد مناسب در استفاده از نرده های شهری(جداکننده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
67 - 74
حوزههای تخصصی:
مساله بحران کیفیت در منظر شهر و به تبع آن مبلمان شهری در شرایط کنونی یکی از چالش های عمده شهر ها و یکی از دغدغه-های اساسی تصمیم سازان، تصمیم گیران، مجریان و کاربران محیط های شهری است. معماران و شهر سازان بر این باورند که محیط های شهری امروز اگرچ ه با مبلمان شهری تجهیز شده است و تلاش شده است تا نقش مهمی در پاسخگویی و خدمت رسانی به شهروندان ایجاد نمایند ام ا رویکرد مناسبی برای پاسخ گویی به این مهم را دارا نمی باشند. ن گاه ب ه ای ن مس ئله ب ا دی دگاه معماری منظ ر اهمی ت بازنگ ری در رون د استفاده و ض رورت توجه توأمان به هر دو وجه عینی و ذهنی این مبلمان را ب رای توجه بیشتر به مخاطب و هدایت او به مسیر امن روشن می نماید. هدف از مطالعه پیش رو ارائه چهارچوب نظری منسجم برای تبیین رویکرد مناسب در برابر این مبلمان شهری و مولفه های سازنده آن با استفاده از بررسی و مطالعه مشکلات و معضلات در فضای خیابان های شهر تهران است. در این تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات ابعاد و شاخص های فرآیند محوری شناسایی و در گام بعد، با استفاه از مطالعه در نمونه ها و تجربیات جهانی به مفاهیم مهم در دستیابی به رویکرد مناسب در استفاده از جدا کننده ها در خیابان های شهر پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد لازم است جدا کننده ها بر اساس هویت و منظر هر خیابان و در هماهنگی با سایر اجزای خیابان به عنوان نشانه شهری حضور داشته و باعث افزایش خوانایی در مخاطب شوند.
رتبه بندی چندشاخصه راهکارهای تقویت مشارکت عمومی در حفاظت از آثار تاریخی و میراث فرهنگی بر اساس الگوواره توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
75 - 82
حوزههای تخصصی:
حفاظت از میراث تاریخی، منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی دارد که به عنوان عاملی مؤثر نقش خود را در ایجاد و برقراری توسعه پایدار ایفا می کند. کشور ما طی سال های اخیر و با برنامه چشم انداز توسعه به دنبال گسترش صنایع مختلف غیر نفتی از جمله میراث فرهنگی می باشد که از یک سو در توسعه پایدار کشور ما نقش مهمی دارند و از سوی دیگر وابستگی کشور را به درامد های نفتی کاهش می دهد. با توجه به این که حفاظت از آثار تاریخی و میراث تمدنی کشور وظیفه ای عمومی تلقی می شود لذا گسترش حضور مردم در این فرآیند می تواند در حفاظت و رونق پایدار بهره برداری از میراث یاد شده راه گشا باشد. با توجه به چندمنظوره بودن الگوواره ی توسعه پایدار، نیاز به رویکرد تصمیم گیری چند شاخصه احساس می شود. تحقیق حاضر، مدلی تلفیقی شامل تحلیل سلسله مراتبی و شباهت به گزینه ایده آل را به ترتیب برای تعیین وزن شاخص های توسعه پایدار و گزینه های تقویت مشارکت عمومی به کار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این امر بود که حفاظت از منابع طبیعی مهمترین شاخص و استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی مطلوب ترین گزینه می باشد. با توجه به ثبات نسبی رتبه بندی پس از اعمال تحلیل حساسیت، می توان نتیجه گرفت که فرآیند تصمیم گیری به خوبی انجام گرفته است و این رویکرد برای مسائل مدیریتی و حفاظتی دیگر در شاخه های مختلف عمران و معماری توصیه می گردد.
تحلیل سیاست های کالبدی و اقتصادی بازآفرینی شهری مسکن مبنا، مورد مطالعه محله جفره ماهینی شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر در فرآیند طبیعی رشد خود به دلیل ماهیت اجتماعی که دارد به مرور، کارایی خود را در ارتباط با شرایط جدید از دست می دهد. بافت ناکارآمد، معضلی است که اکثر شهرها، به خصوص شهرهای تاریخی و با قدمت با آن مواجه هستند. یکی از مشکلات اصلی که بافت ناکارآمد برای شهر ایجاد می کند، مشکلات مربوط به مسکن است. بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی کارا در مقابله با فرسودگی شهری، می تواند راه حلی مناسب برای تغییر و بهبود وضعیت شهر و زندگی ساکنان آن باشد. هدف این تحقیق تحلیل سیاست های کالبدی و اقتصادی بازآفرینی شهری مسکن مبنا در بافت های فرسوده شهری محله جفره ماهینی شهر بوشهر است. داده های آماری مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده و جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در محله جفره ماهینی شهر بوشهر و حجم نمونه 340 نفر می باشد. برای تحلیل در این پژوهش از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش، شاخص های مسکن در ابعاد کلی سیاست بازآفرینی شهری یعنی اقتصادی و کالبدی شامل کمی اقتصادی، کیفی اقتصادی، مالی اقتصادی، کمی کالبدی، کیفی کالبدی و مالی کالبدی تحلیل می شوند. بارهای عاملی بدست آمده برای تمامی شاخص ها در هر دو سیاست در حالت تخمین بالاتر از استاندارد بود که به معنای قابل قبولی است و همچنین در شرایط تخمین معناداری نیز وضعیت قابل قبول بود. پس از اجرای آزمون های مرتبط مشخص شد، در مدل بازآفرینی شهری مسکن مبنا در محله جفره ماهینی، وضعیت کلی هر دو سیاست و همچنین وضعیت کلی مدل، در شرایط نامطلوب قرار دارد.
تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء سلامت محیط زیست (مطالعه موردی: محلات منطقه یک کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: استفاده از رویکردهای مشارکتی در قالب اجتماعات محلی جهت ارتقاء سلامت محیط زیستی، پاسخی ریشه ای به حل مشکلات محیط زیستی کلان شهرها است. شهروندی بوم شناختی به عنوان جدیدترین رهیافت مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست شهری نقش مهمی در دستیابی به سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات کلان شهرها بازی می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء شاخص های سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات منطقه یک کلان شهر تهران است. روش: روش پژوهش این مقاله کمی- پیمایشی بوده که داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری شامل 26 محله منطقه یک کلان شهر تهران بوده و نمونه آماری که از طریق فرمول کوکران محاسبه شد، تعداد 383 بود و به شیوه سهمیه ای به نسبت جمعیت بالای 18 سال در هر محله توزیع گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات منطقه یک از نظر دو متغیر شهروندی بوم شناختی و ارتقاء سلامت محیط زیست شهری از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که شاخص های دو متغیر دارای همبستگی مثبت هستند. در نهایت مدل رگرسیونی نشان می دهد که شاخص های متغیر شهروندی بوم شناختی تبیین کننده متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری است. مشارکت بوم شناختی با 0/616 ، باور بوم شناختی با 0/303 و آگاهی بوم شناختی با 0/133 بیشترین مقدار در تبیین متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری را به خود اختصاص داده اند. نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد جهت ارتقاء سلامت محیط زیست محلات شهری باید به این شاخص ها توجه ویژه ای شود.
تحلیل مؤلفه های سرمایه اجتماعی مؤثر بر مهاجرت روستاییان با نقش میانجی دلبستگی مکانی (موردمطالعه: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
370 - 387
حوزههای تخصصی:
مهاجرت مهم ترین پدیده ای است که می تواند موجودیت و بقای جوامع روستایی را به خطر بیندازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی بر مهاجرت افراد در روستاهای شهرستان جیرفت است. جامعه آماری شامل جمعیت فعال روستایی بود و حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب 382 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که برای تعیین روایی آن از پانل متخصصان استفاده شد. همچنین، به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار آن برای سنجه های مختلف پرسشنامه بین 71/0 تا 83/0 محاسبه گردید. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد هرچقدر فاصله محل سکونت روستاییان تا شهر بیشتر شود میزان مهاجرت آن ها هم به شهرها افزایش می یابد، از سوی دیگر هرچقدر سرمایه اجتماعی در میان روستاییان کاهش یابد مهاجرت به میزان زیادی افزایش می یابد. واکاوی حاصل از آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد تمام مؤلفه های سرمایه اجتماعی اثرات مستقیم و معنی داری بر مهاجرت دارند و در این بین مشارکت اجتماعی بیشترین اثر مستقیم معنی دار را بر مهاجرت روستاییان دارد. ضمن اینکه دلبستگی مکانی نیز دارای اثر منفی مستقیم معنی دار بر مهاجرت است. همچنین تمامی مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر دلبستگی مکانی دارای اثر مستقیم مثبت معنی دار هستند، به این معنا که هر چه افراد در جوامع روستایی از سطح بالایی از مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و روابط اجتماعی برخوردار باشند احتمال دلبستگی مکانی در آن ها بیشتر می شود و در نتیجه احتمال مهاجرت در میان آن ها کاهش می یابد.
عوامل و پهنه های زوال کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زوال را می توان فرایند پالایش جمعیتی و اقتصادی و کاهش تدریجی طبقات یا اقشار متوسط به بالا و افت بخش مرکزی شهرها تعریف کرد. شهر مشهد 2292 هکتار بافت فرسوده دارد که حدود 600 هزار نفر در آن بافت ها سکونت دارند. بر اساس مطالعات اکتشافی به عمل آمده، تحولات این بافت ها در چند دهه اخیر با ماهیت زوال مطابقت دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و انطباق و یا عدم انطباق زوال محلات بخش مرکزی شهر مشهد با بافت فرسوده و قدیمی آن است. برای انجام این پژوهش، 12 متغیر مرتبط به پدیده زوال در سرشماری نفوس و مسکن محلات این شهر انتخاب و بر اساس نمره Z استانداردسازی، مقایسه و بر اساس مجموع امتیاز به نقشه تبدیل شدند. آزمون فرضیات با بررسی جامعه آماری سال های 1365 تا 1390 و بلوک های سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران انجام شده است. تحلیل داده ها از طریق استانداردسازی متغیرها بر اساس نمره Z و آزمون میزان پراکندگی و تجمع پدیده زوال توسط شاخص G (خودهمبستگی فضایی موران) انجام شده است. محلات دارای زوال بر اساس مجموع امتیاز هر یک از محلات در نقشه مشخص شد. پردازش آماری و کارتوگرافی نقشه ها به کمک نرم افزارهای Excel و Arc GIS صورت پذیرفته است. نتایج محاسبات نشان می دهد که میانگین نمرات استاندارد متغیرها در سطح شهر، نزدیک به صفر بوده و دارای اختلاف و تفاضل اندکی در مقایسه با یکدیگر هستند. ازاین رو، از مقایسه تفاضل میانگین امتیازات استانداردشده پهنه های در حال زوال و فاقد زوال شهر مشهد استفاده شد. رتبه بندی متغیرها نشان می دهد که سطح تحصیلات و تبعات شغلی و درآمدی آن و میزان سرمایه گذاری در ابنیه جدید به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل در زوال بخش درونی شهر مشهد هستند. همچنین، قدمت و منسوخ شدگی بافت، عامل اصلی نابسامانی محلات بخش مرکزی شهر مشهد نیست، بلکه میزان برخورداری اقتصادی و منزلت اجتماعی موجب زوال این محلات شده اند.
کاربست سیاست های کاربری زمین در راستای ارتقای تاب آوری شهری، مطالعه موردی: شهر رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 54
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین قابلیت بالایی در بهبود شرایط سکونتگاه های انسانی و افزایش تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات دارد. با توجه به ابعاد ساختار مکانی- فضایی و تأثیرگذاری ابزارهای تحلیلی و سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین بر شدت و نوع توسعه، ابزاری مهم برای کاهش خطرات محسوب می شوند. درواقع هدف از این پژوهش، کاربرد سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین در راستای بهینه سازی و استفاده از توانایی ها و تاب آور کردن شهر در برابر مخاطرات طبیعی است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ماهیتی توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و برداشت های میدانی از طریق ابزارهایی همانند مشاهده و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان ساکن در شهر رودبار بوده که تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ 915/0 محاسبه شد. از رگرسیون چندگانه که یک پیش شرط لازم برای موردبررسی قرار دادن رابطه معناداری است استفاده شد. متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین به میزان 68 درصد توانایی برآورد ارتقاء شاخص نهادی، 61 درصد اقتصادی، 57 درصد کالبدی و 55 درصد بعد اجتماعی تاب آوری شهری را دارد. و همچنین ضریب بتای متغیرها نیز از بیشترین به کمترین بدین شرح است؛ 826/0 نهادی، 761/0 کالبدی و 742/0 اجتماعی. این ضرایب مثبت بیان گر آن است که اگر یک انحراف معیار از متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین در شهرستان رودبار افزایش یابد به این میزان که اگر سیاست کالبدی حفظ تناسب میان توسعه عمودی و افقی اجرا شود به همان میزان نیز تنوع مسکن به لحاظ تاب آوری در شهر افزایش می یابد. با مقایسه برخی از شاخص های تاب آوری شهری با ابعاد سیاست های کاربری زمین مشخص شد که اگر سیاست های کاربری زمین در شهر رودبار طبق برنامه ها و طرح های تهیه شده اجرا شود شاخص های تاب آوری شهری رودبار نیز قابل ارتقاء است.
تحلیلی بر توان های توسعه شهرستان های استان کردستان با تاکید بر همگرایی ملی
حوزههای تخصصی:
استان کردستان در غرب ایران با دارابودن مرز مشترک با کشور عراق، پتانسیل های قوی و بالقوه ایی جهت توسعه بازرگانی، به خصوص در شهرهای مرزی را دارا است. در این راستا توسعه و و جود منابع و امکانات در شهرستان های استان کردستان به عنوان شهرهای مرزی می تواند نقش مهم و حیاتی در برقراری ارتباط با کشورهای همسایه ی خود داشته باشد و هم می تواند آهنگ همگرایی ملی را تسریع کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیلی بر توان های توسعه شهرستان های استان کردستان با تاکید بر همگرایی ملی بود. . و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر توسعه استان کردستان با تاکید بر شاخص های همگرایی ملی، با استفاده از نظرات 45 نفر از کارشناسان از طریق روش دلفی شناسایی شده است برای آزمون فرضیه از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین تحقق توسعه یافتگی و اثر گذاری آن بر روی همگرایی ملی با ضریب مسیر 0.48 رابطه مؤثری وجود دارد بدین معنی مؤلفه ها و معیارهای توسعه یافتگی 0.48 درصد موفقیت استراتژی توسعه یافتگی را تبیین می کند. از طرف دیگر بین (شاخص های توسعه انسانی با ضریب مسیر 0.91) با تحقق توسعه یافتگی رابطه علی قوی وجود دارد یعنی دسترسی به شاخص های توسعه انسانی تعیین کننده توسعه یافتگی می باشد، ولی بین عوامل دسترسی توسعه سیاسی (با ضریب مسیر 0.021- ) با موفقیت توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان رابطه علی وجود ندارد و این بدین معنی است که عوامل دسترسی توسعه سیاسی به واسطه تأثیری که بر تحقق توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان می گذارد می تواند عاملی تعیین کننده در موفقیت توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان تلقی گردد. در مجموع چنین می توان گفت که توسعه یافتگی شهرستان ها بر معیارهای همگرایی ملی اثرگذار است.
سنجش و ارزیابی راهبردی کیفیت بافت های تاریخی با تاکید بر رویکرد بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: محدوده بازار کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای اخیر در زمینه مرمت بافت های تاریخی، رویکرد بازآفرینی پایدار شهری که نسبت به رویکردهای پیشین دید جامع تر به بافت تاریخی و حفاظت آن دارد. در این رویکرد به منظور مرمت بافت تاریخی از تمامی ابعاد توسعه پایدار شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و زیست محیطی استفاده شده است. این پژوهش با هدف سنجش و ارزیابی راهبردی کیفیت بافت محدوده بازار کرمان با رویکرد بازآفرینی سعی بر آن دارد که با روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا (کمی و کیفی) و با بررسی اسناد و بیانیه های مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. از این رو روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و دارای ماهیت پیمایشی است و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و ساکنین محدوده) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار Excel وارد و تحلیل و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی QSPM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار GIS درقالب شاخص های موثر بازآفرینی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک راهبردی QSPM راهبرد و راهکارهای موثر بازآفرینی محدوده استخراج گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بافت تاریخی از کیفیت لازم جهت باز آفرینی برخوردار نبوده و نیازمند اقدامات متعدد در خصوص زنده سازی بافت همچون احیا و مرمت ابنیه تاریخی در محدوده بافت تاریخی دارد. در این رابطه، نتایج حاصل از تکنیک سوات نیز نشان دهنده این امر است که استراتژی آن از نوعWO بوده و قابلیت حفاظت و تغییر را در صورت استفاده از نقاط قوت جهت برطرف کردن ضعف ها دارا می باشد.
تحلیل و بررسی میزان تأثیر زمینه گرایی بر دلبستگی به مکان در محله های تاریخی (موردشناسی: محله های سرخاب و دوه چی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن اصول و ابعاد زمینه گرایی در فضای محله ها، منجر به کاهش میزان دلبستگی به مکان شده و به تبع آن مسائل و مشکلات متعددی به وجود آمده است؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارتقاء دلبستگی به مکان محله های تاریخی (سرخاب و دوه چی) شهر تبریز ازطریق ابعاد زمینه گرایی به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسش نامه و انجام آزمون های Spss به روش نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان محله های سرخاب و دوه چی با تعداد 300 نمونه آماری (150 نفر از هر محله) است. برای بررسی «زمینه گرایی»، ابعاد کالبدی، تاریخی، اجتماعی-فرهنگی و طبیعی و برای بررسی «دلبستگی به مکان»، مؤلفه های کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد زمینه گرایی (به جز زمینه طبیعی) و دلبستگی به مکان، ارتباط خطی در محله ها برقرار است که بیشترین مقدار مربوط به بُعد کالبدی (به ویژه خوانایی) است. ازلحاظ میزان تأثیرگذاری نیز بُعد تاریخی زمینه گرایی بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان دارد؛ بنابراین برای ارتقاء دلبستگی به مکان در محله های تاریخی شهر تبریز لازم است برنامه ریزان و طراحان معماری و شهرسازی به ابعاد کالبدی و تاریخی توجه و تأکید بیشتری داشته باشند.