فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن اصول و ابعاد زمینه گرایی در فضای محله ها، منجر به کاهش میزان دلبستگی به مکان شده و به تبع آن مسائل و مشکلات متعددی به وجود آمده است؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارتقاء دلبستگی به مکان محله های تاریخی (سرخاب و دوه چی) شهر تبریز ازطریق ابعاد زمینه گرایی به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسش نامه و انجام آزمون های Spss به روش نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان محله های سرخاب و دوه چی با تعداد 300 نمونه آماری (150 نفر از هر محله) است. برای بررسی «زمینه گرایی»، ابعاد کالبدی، تاریخی، اجتماعی-فرهنگی و طبیعی و برای بررسی «دلبستگی به مکان»، مؤلفه های کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد زمینه گرایی (به جز زمینه طبیعی) و دلبستگی به مکان، ارتباط خطی در محله ها برقرار است که بیشترین مقدار مربوط به بُعد کالبدی (به ویژه خوانایی) است. ازلحاظ میزان تأثیرگذاری نیز بُعد تاریخی زمینه گرایی بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان دارد؛ بنابراین برای ارتقاء دلبستگی به مکان در محله های تاریخی شهر تبریز لازم است برنامه ریزان و طراحان معماری و شهرسازی به ابعاد کالبدی و تاریخی توجه و تأکید بیشتری داشته باشند.
بررسی راهبردهای کاهش فقر در روستاهای مناطق عشایری (مطالعه موردی: شهرستان باروق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر از دیرباز از بزرگترین مشکلات جوامع بشری بوده و واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که و در حال حاضر نیز جامعه، علی رغم تحولات بسیار عظیمی که در زمینه های مختلف علوم روی داده، با آن روبرو می باشد و از اصلی ترین دغدغه های برنامه ریزان در مناطق روستایی در جهت نیل به توسعه پایدار به شمار می رود. هدف پژوهش: مهمترین هدف این پژوهش بررسی راهبردها کاهش فقر در روستاهای مناطق عشایری شهرستان باروق می باشد. روش شناسی تحقیق: از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در این پژوهش با انجام 19 مصاحبه نیمه ساختار یافته مهمترین قوت ها، ضعف ها، تهدید ها و فرصت های شهرستان باورق شناسایی و سپس برای وزن دهی و رتبه بندی به هر کدام از عوامل داخلی و خارجی در ماتریس SWOT از نظرات 12 نفر و برای اولویت بندی نهایی راهبردها از نظرات 17 نفر از جامعه آماری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از تحلیل SWOT و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) استفاده گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهرستان باروق از توابع استان آذربایجان غربی است. یافته ها و بحث: در شهرستان باروق راهبردهای سرمایه گذاری و توسعه صنایع پایین دست معدن و پتروشمی و برندسازی صنایع دستی با میزان جذابیت 71/2 درصد، ایجاد و توسعه کسب و کارهای کوچک روستایی در بخش های اقتصادی (خدماتی، کشاورزی، صنعتی) با میزان 21/2، توسعه گردشگری باروق با تأکید بر بوم گردی با استفاده از تسهیلات دولتی و مشارکت بخش خصوصی با میزان 11/2 و تکمیل پروژه میانگذر میاندوآب به سرچم و در جهت توسعه گردشگری و دسترسی فضایی با میزان 05/2 درصد به عنوان مهمترین راهبردها شناخته شدند. نتایج: نتایج نشان داد، توسعه صنایع پایین دست معدن و پتروشمی و برندسازی صنایع دستی، ایجاد و توسعه کسب و کارهای کوچک، توسعه گردشگری با تأکید بر توسعه خانه های بوم گردی و ایجاد و توسعه کارگاه های فرآوری محصولات دامی (لبنیاتی) و توسعه دامپروری مهمترین راهبردهای کاهش فقر در مناطق روستایی و عشایری شهرستان باروق به شمار می روند.
ارزیابی تاب آوری اقلیمی در بعد کالبدی (مطالعه موردی: محله نقش جهان، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
55-66
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی و بحران های ناشی از آن در شهرها، تاب آوری شهری است. تاب آوری به توانایی هر سیستم شهری در تحمل و بازیابی سریع در اثر ضربه و فشارهای متعدد و تداوم ارائه خدمات اشاره دارد. شهر تاب آور شهری است که ضمن حفظ عملکردهای اساسی، ساختارها و هویت خود و همچنین سازگاری و پیشرفت در برابر تغییرات مداوم، آماده بازسازی آسیب های ناشی از هرگونه بحران مانند تغییر اقلیم است. این موضوع در تحقیقات مختلف و اسناد بین المللی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است و از آن جا که ایران در معرض چالش های اقلیمی بسیاری است، ضرورت چنین تحقیقاتی بیش از پیش احساس می شود. در این پژوهش، سوال اصلی این است که چگونه تاب آوری اقلیمی در بستر شهر شکل می گیرد و چگونه ابعاد آن به ویژه تاب آوری کالبدی باید ارزیابی شود. با توجه به این که اصفهان در معرض تغییرات اقلیمی است و بر اساس سناریوهای مختلف، تغییرات گسترده ای در دما و بارندگی این شهر برای دهه های آینده پیش بینی می گردد؛ پژوهش حاضر برای ارزیابی تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر تغییرات اقلیمی در نمونه پژوهی محله نقش جهان در شهر اصفهان طراحی و انجام شده است. اولین گام در راستای این امر بررسی چارچوب نظری تاب آوری شهری و استخراج شاخص های تاب آوری کالبدی بود. سپس جمع آوری داده ها از روش هایی مانند مطالعات اسنادی، مصاحبه و مشاهده انجام و داده های به دست آمده توسط نرم افزارهای تحلیل گردید. در انتها سطح تاب آوری اقلیمی در پنج دسته از معیار های محیطی-کالبدی، ساختار شهری، مقاومت SPSS و GIS و سازگاری، تراکم و دسترسی به خدمات ارزیابی و تحلیل شد. در بافت نقش جهان، امتیاز نهایی نشان می دهد که تاب آوری کالبدی در برابر تغییرات اقلیمی در سطح متوسط است. بنابراین در راستای بهبود آن راهبردهایی نیز ارائه شد.
بررسی نقش مشارکت اجتماعی در زیست پذیری شهرها (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
54 - 71
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، کالبدی، روانی و ارتقاء کیفیت زندگی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود. از طرفی موضوع مشارکت شهروندان در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها که از چند دهه قبل در بررسی ها و برنامه ریزی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین جامعه ای زیست پذیر خواهد بود که به نیازهای افراد آن جامعه اعتنا دارد و به خواسته های آن ها احترام می گذارد و از مشارکت شهروندان در امور شهر غافل نمی ماند. هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی با زیست پذیری شهری می باشد. برای نیل به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار Spss ، Gis ، super decision بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل شهروندان مناطق پنج گانه زاهدان می باشد که 384 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری طبقه بندی شده توام با تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده همبستگی بالا بین مولفه های مشارکت اجتماعی و ابعاد زیست پذیری اجتماعی در مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشدکه این امر بیانگر این مطلب است که هر چقدر مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر زاهدان بیشتر باشد این شهر از نظر زیست پذیری اجتماعی در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین رتبه بندی مناطق شهر زاهدان بر اساس شاخص های زیست پذیری با مدل Copras و آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی و امکانات تفریحی و رفاهی، مشارکت و همبستگی بالای شهروندان، دسترسی مناسب به خدمات آموزشی و مراقبت های پزشکی، امنیت فردی و اجتماعی نسبتا خوب به عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 با بافت اسکان غیررسمی و آشفته، کمبود امکانات تفریحی، بهداشتی و پزشکی، امنیت پایین و نبود مشارکت بین شهروندان این منطقه محروم ترین و نامطلوب ترین منطقه به لحاظ زیست پذیری اجتماعی می باشد.
تاثیر خرد اقلیم های شهری بر آسایش محیطی در فضای باز عمومی( نمونه موردی: میدان شهدا شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
59 - 72
حوزههای تخصصی:
کیفیت طراحی فضاهای باز عمومی به عنوان یک قرارگاه رفتاری برای اوقات فراغت نقش مهمی در میزان رضایتمندی افراد دارد. احساس لذت و رضایتمندی زمانی اتفاق خواهد افتاد که فرد به حد نسبی از آسایش جسمی و روحی (آسایش محیطی) رسیده و فاقد از امور مقید کننده باشد. همچنین یکی دیگر از عوامل رضایتمندی، آسایش محیطی ناشی از سلسله مراتب اقلیمی است. به همین دلیل توجه به اقلیم در طراحی ها از اولویت های مهم در توسعه پایدار و طراحی پایدار است. با این حال، خرد اقلیم شهری از عواملی است که برای طراحی فضاهای شهری و فضاهای باز عمومی در راستای رسیدن به آسایش و رضایت محیطی ضروری است. در این راستا میدان شهدای شهر مشهد نیز به عنوان فضای باز عمومی و محصور توسط بناهای اداری و تجاری و ساختار کالبدی فضایی ویژه و همچنین درگیری با مسائل خرد اقلیم شهری، احتمالاً دچار ضعف آسایش محیطی برای شهروندان شده است. بنابراین با هدف بررسی میدان شهدا در راستای ایجاد آسایش محیطی به کمک خرد اقلیم شهری، پرسشنامه ای با سئوالات بسته (در قالب طیف لیکرت) بر روی حجم نمونه 112 نفرآزمایش شد. در این راستا روش شناسی تحقیق مبتنی بر روش تحلیلی به کمک آمار استنباطی (آزمون تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل با نرم افزار اسکچاپ و در نهایت تحلیل راینو(پلاگین umi)، برای یافتن عوامل خرد اقلیمی مؤثر بر آسایش محیطی در میدان است. با توجه به تفکیک معیارهای متأثر از خرد اقلیم و تحلیل آنها و بررسی تأثیرشان بر آسایش محیطی، نتایج حاکی از آن است که عوامل محیطی و فرمی مانند شکل میدان و بناهای اطراف آن و جایگاه قرارگیری میدان، فضاهای عملکردی و فعالیتی موجود نظیر ساختمان های تجاری و اداری حاشیه میدان به عنوان اماکن پر مخاطب شهروندان و در نهایت آسایش حرارتی و کیفیت هوای درون میدان به عنوان مهم ترین زیرمعیارهای خرد اقلیمی تأثیرگذار بر آسایش محیطی از نظر شهروندان واقع در میدان شهدا محسوب شده است.
Challenges of Physical Planning in Iranian Villages with Emphasis on Rural Guidance [Hadi] Plans(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
103 - 119
حوزههای تخصصی:
Purpose- Basically, one of the physical planning patterns in Iran is the rural guidance [Hadi] plan that has been considered in the path of rural development planning since the victory of the Islamic Revolution of Iran. Preparing and implementing rural guidance [Hadi] plans with more than three decades of experience is one of the most fundamental proceedings is executed to enhance the physical development of Iranian villages. The implementation history of these plans over many periods indicates many challenges in the process of preparing, approving and implementing guidance [Hadi] plans. Design/methodology/approach- The main purpose of the present study was to analyze the challenges in the process of preparation, approval and implementation. For this purpose, we interviewed 12 individuals who had a background in conducting the guidance [Hadi] plan. Therefore, in this study, the research method was based on qualitative method and was used to analyze the data collected by MAXQDA software. Finding- The results show that the challenges in the process of preparing the conductor plans are Service description (29.73%), Partnership (33.78%), Organizational and systems (29.73%) and Consultants Characteristics (6.76%). In challenges existing in implementing Guidance [Hadi] plans, 2 main axes are also addressed by the interviewees, including participation and the rules. In the partnership axis, the limited participation of villagers in the implementation of plans with the weight of 100 was more important than other sub-axes. Since the villagers have minimal participation in the two processes of plan preparation and approval, it is, therefore, foreseeable to have limited participation in the process of implementation. Originality/value - This is significant because for the first time, a study is being conducted at this level on the challenges of preparing and implementing a Rural Guidance [Hadi] Plans. The paper should be of interest to readers in the areas of Middle East & world.
تبیین مدیریت یکپارچه شهری درامنیت ورفاه محلات شهری (مطالعه موردی:شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان دومین انقلاب بعد از کشاورزی زندگی بشر را تحت شعاع قرار داده به عنوان مرکز تولید قدرت و ثروت یاد شده اند، ولی همزمان با چالش های روبرو هستند که با وجود سابقه صدها سال شهری بودن هنوز با مشکلاتی در مدیریت شهری روبرو هستند، بدین جهت تحقیق حاضر سعی بر تبیین مدیریت یکپارچه شهری به عنوان رویکرد جدید در امنیت و رفاه اجتماعی در افق 1410 کلانشهر تبریز داشته است. برای این منظور 43 شاخص در سه بعد( مدیریت یکپارچه، امنیت و رفاه) استخراج شده اند که جهت سنجش ضریب همبستگی بین مولفه ها از نرم افزار spss استفاده شده و برای سنجش نوع رابطه بین متغییرها از نرم افزار Micmac و برای تبیین سناریوهای محتمل در افق 1410 از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که بین مولفه های مدیریت بر امنیت و رفاه اجتماعی رابطه معنی داری sig=0.000 وجود داشته است به طوری که ضریب همبستگی مدیریت بر امنیت r=0.80 و رفاه r=0.58 بوده است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل شاخص ها در محیط نرم افزارهای آینده نگاری بیانگر 10 عامل کلیدی حاصل از نرم افزار میک مک بوده است، همچنین وضعیت های محتمل مدیریت یکپارچه بر امنیت و رفاه بیانگر 3 سنارو قوی، 132 سناریو ضعیف و 21 سناریو محتمل بوده است. در میان سناریوهای محتمل، وضعیت های مطلوب با 80 حالت فراوانی برابر با ضریب 38 درصد، محتمل ترین سناریو پیش روی کلانشهر تبریز بوده است.
بررسی نقش سیستم های غیر فعال خورشیدی در ساختمانهای صفر انرژی شهری، جهت آسایش و کاهش مصرف انرژی (مطالعه موردی: ولیعصر شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر حدود 40% انرژی جهان توسط ساختمانها مصرف می شود که این منجر به افزایش انتشار دی اسید کربن شده و محیط زیست را با خطر مواجه می سازد. بنابراین در دهه های اخیر تلاش های قابل توجهی در مورد ساختمانهای تقریباً صفر انرژی انجام داده است. استفاده حداکثر از نور طبیعی روزانه می تواند منجر به کاهش مصرف انرژی سرمایشی و گرمایشی در فضا می شود. در این راستا استفاده از سیستم های غیرفعال در پوسته ساختمان های شهری به عنوان عنصری معمارانه تأثیر بالایی در جهت افزایش آسایش کاربران و همچنین کاهش مصرف انرژی خواهد داشت. بنابراین هدف از مقاله حاضر بررسی تاثیرات اجرای انواع سیستم های غیر فعال (جذب مستقیم، دیوار ترومب، گلخانه) در ساختمانهای شهری صفر انرژی، جهت بهبود شرایط آسایش کاربران (توزیع یکنواخت نور روز) و پایین آوردن میزان مصرف انرژی می باشد. روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. بررسی ها در ولیعصر شهر تبریز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، محاسبات ریاضی برای دست یابی به میزان تابش خورشیدی بر سطح زمین در سایت مورد نظر و همچنین شبیه سازی در نرم افزار Design Builder و مطالعات میدانی انجام شده است. با توجه به نتایج به دست آمده برای فاکتور نور روز، توزیع شدت روشنایی در میان مدل های (در جذب مستقیم) C، (در دیوار ترومب) G، (در گلخانه ای) L نسبت به سایر سناریوها به صورت مناسب تری بوده است. همچنین میزان مصرف انرژی در این سه مدل نهایی به ترتیب توانسته است تا 10، 40 و 20 درصد کاهش یابد.
میزان اثربخشی مؤلفه های کیفیت محیط فضای درمانی بر رضایتمندی کاربران، با رویکرد طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی کیفیت محیط فضای درمانی ابعاد وسیعی دارد و از چشم انداز ها و پارادایم های مختلفی می توان به این موضوع پرداخت ؛ اما این پژوهش بیشتر به بررسی مؤلفه های کیفیت محیط در فضای عمومی بیمارستانی، که با طبیعت شفابخش مرتبط بوده، می پردازد. استفاده از طبیعت در مراکز درمانی، به عنوان روشی جهت کاهش تنش های محیطی و بهبود کیفیت محیط هست. استفاده از فضای سبز و ایجاد امکان دسترسی کاربران مراکز درمانی به طبیعت، می تواند محیطی آرامش بخش مهیا سازد و همچنین درروند بهبودی بیماران، ارتقای سلامت و رضایت کارکنان اداری نیز مؤثر واقع شود. انتخاب نمونه های پژوهش (بیمارستان شریعتی و مجتمع بیمارستانی امام خمینی)، نیز به لحاظ برخورداری از محوطه سبز در کنار ساختمان درمانی مدنظر نگارنده بوده است. کیفیت محیط این فضاهای درمانی، به واسطه عوامل و غیر کالبدی در فضای عمومی داخلی و محوطه سبز، در راستا با اثرات شفابخش طبیعت، مطابق با مدل پژوهش، موردبررسی قرار گرفت. این تحقیق باهدف، بررسی اثربخشی مولفه های کیفیت محیط فضاهای عمومی درمانی، بر رضایت کاربران است. این تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی و همبستگی است. پرسشنامه مبتنی بر مدل پژوهش صورت گرفت تعیین مؤلفه های اثربخش کیفیت محیط، از رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شد و ارزیابی رضایتمندی کاربران، پیرامون 27 گویه، پاسخ ها بر طبق طیف لیکرت و از طریق آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل گردید. انتخاب جامعه ی آماری از روش نمونه گیری کوکران با ضریب خطای 1/0 حدود 350 نفر به دست آمد؛ و نیز از نرم افزار تحلیلی آماری spss برای تجزیه و تحلیل پاسخ ها استفاده گردید. نتایج تحلیل نمودارها بر وجود همبستگی بین متغیر کیفیت و رضایت دلالت داشته است. همچنین بحث رضایت از مؤلفه های کیفیت محیطی، در بیمارستان شریعتی بیشتر از بیمارستان امام خمینی بوده است.
تحلیل محتوای جرایم مکان محور شهر تهران در بازه زمانی 1390-1398 خورشیدی، مطالعه موردی: محله های نارمک، نازی آباد و پونک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم و ناامنی، یکی از پایدارترین چالش های زندگی شهری و مقوله ای اولویت دار در کیفیت زندگی در فضاهای شهری است. شهر بزرگ تهران دارای بیشترین سهم نسبت جمعیت به جمعیت شهری کل کشور و جرم خیزترین شهر ایران است. قرائت های نوین از مکان و تجزیه و تحلیل های خُردمحور مکان مبنا، یکی از راهکارهای نوین عملیاتی پیشگیری وضعی جرم است که تاکنون به صورت نظری و عملیاتی مورد توجه متولیان و اندیشمندان حوزه امنیت شهری قرار نگرفته است. این مطالعه، مختصات آماری و مکان های نهایی جرایم در بین سه محله از شهر تهران را بررسی نموده است. رویکرد مطالعه، کمّی و ابزارهای پژوهش، تحلیل محتوای کمّی به کمک گزاره های استنتاجی و شاخص های تحلیلی مرکب خُرد مقیاس و میانی مقیاس جرم شناختی است. جامعه آماری تحقیق، شامل وقایع خبری روزانه ثبت شده هفت روزنامه سراسری ایران، کیهان، اعتماد، شرق، جام جم، دنیای اقتصاد و رسالت در پایگاه داده های تمام متن وب سایت «مگ ایران» از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1398 خورشیدی، 1100 پرونده و 290 مورد مکان خالص جرم خیز است. قلمرو مکانی تحقیق، شامل سه محله نارمک، محله نازی آباد و محله پونک در شهر تهران است. جرایم سرقت، زورگیری و قتل به ترتیب بالاترین سطح فراوانی مشترک جرایم را در بین محلات هدف داشته اند. سرقت در محله نارمک و زورگیری و قتل در محله نازی آباد فراوانی بیشتری داشته است. محله نازی آباد در شاخص های تطبیقی آماری- موضعی مطالعه به نسبت دو محله دیگر از معضلات ناامنی شهری بیشتری برخوردار است. مکانِ خانه مسکونی در جرم سرقت و شبکه معابر در جرایم زورگیری و قتل اصلی ترین مکان های جرم محلات بوده اند. حریم شخصی شهروندان و نیز فضای مشاع حرکتی همانند خیابان ها و میادین در این سه فضای جغرافیایی از ضریب ناامنی بسیار بالاتری به نسبت مکان های مالکیتی برخوردار بوده اند. در پایان، تجزیه و تحلیل های مکان مبنایی به تفکیک مختصات آماری و موضعی جرایم ارائه شده و پیشنهاداتی نیز برای هر محله و مطالعات آتی ارائه گردیده است.
ارزیابی تأثیرات رنگ فضای معماری اتاق های بستری بر حالات عاطفی بیمار در مراکز پیشگیری از خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، با افزایش جمعیت، گسترش صنعت و زندگی ماشینی و همچنین شیوع انواع مختلف بیماری های روحی و روانی میزان خودکشی در جوامع افزایش محسوسی داشته است. یکی از راه های کاهش خودکشی، تأسیس مراکز پیشگیری از خودکشی است. در این مراکز افراد آسیب دیده به صورت درازمدت برای بهبود اختلالات؛ تحت خدمات بالینی، توان بخشی و برنامه های حمایتی قرار می گیرند این خدمات در جهت پیشگیری از عود مجدد اختلال و بهبود کامل آنان صورت می گیرد. علاوه بر این، ایجاد محیطی مناسب بر اساس معماری درمانگر اهمیت بسزایی می تواند در بهبودی بیماران بستری در این مراکز داشته باشد برای این منظور رنگ به عنوان عنصر بصری معمارانه می تواند بر حالت های روحی و روانی افراد، مؤثر باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات رنگ بر حالات عاطفی بیماران متمایل به خودکشی بستری در این مراکز است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با مدل سازی فضا در واقعیت مجازی است. همچنین ابزار گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای است. از بین رنگ های مختلف 5 رنگ سفید، قرمز روشن، آبی فیروزه ای، صورتی و قرمز – نارنجی در دو حالت خوشایندی و برانگیختگی رابطه ی معناداری را با تمایل افراد به خودکشی نشان دادند. نتایجی که از این پژوهش به دست آمده است نشان می دهد که افراد با تمایل به خودکشی از بین رنگ های مختلف؛ اتاق هایی با رنگ آبی فیروزه ای و قرمز روشن را به عنوان رنگ خوشایند تلقی می کردند.
دستیابی به معماری سبز از طریق بکارگیری BIM (نمونه مورد مطالعه: دانشکده معماری- شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۱۵-۱۳۲
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در کشورهای پیشرفته رواج فراوانی یافته، در حالی که در کشور ایران کاربرد نرم افزارهای بر پایه BIM، به دلایلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مهم در حالی است که با افزایش جمعیت (حاصل از گسترش روزافزون شهرها) و عدم وجود نشریه ی بومی (مدل سازی اطلاعات ساختمان) شاهد ساخت وسازهایی مغایر با استانداردهای جهانی (معماری و انرژی) بوده که این مهم منجر به استفاده بیش از حد سوخت های فسیلی, تولید بیشتر دی اکسید کربن و در نهایت گرم شدن کره زمین خواهد شد. مجموعه عوامل بالا موجب افزایش سطح آسیب رسانی بر محیط زیست می شود که کشورهای جهان را بیش از پیش با مشکل کمبود انرژی روبه رو سا خته و حیات بشر را تهدید می کند. با توجه به مسائل مطروحه و اهداف تحقیق، از جمله خروجی های مهم تحقیق حاضر می توان به شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در شهر تهران اشاره کرد. در پژوهش حاضر در وحله ی اول به مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های مرتبط با اهداف پژوهش پرداخته شده، سپس شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در ایران از طریق روش دلفی با ضریب همبستگی Kendall's Wa در نرم افزار SPSS بصورت جدول Test Statistics تبیین گردید، در نهایت پس از مدل سازی ساختمان دانشکده معماری-شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران در نرم افزار Autodesk Revit 2021؛ با بهره گیری از نرم افزار DesignBuilder آنالیز میزان تولید دی اکسید کربن شبیه سازی گشت. نتایج و تحلیل های حاصل از پژوهش نشان می دهد، میزان تولید دی اکسید کربن در ساختمان منتخب در طی یکسال برابر با 4/136179695 کیلوگرم خواهد بود که از این میزان 4/48475871 کیلوگرم در فضاهایی با طراحی بهینه و میزان قابل توجهی از آن برابر با 97/87703823 کیلوگرم در فضاهایی بدون بهینه سازی مصرف انرژی حاصل شده است. بنابراین باید گفت، در زمینه مدل سازی اطلاعات ساختمان سبز در ایران؛ به علت عدم تدوین راهنمای بومی (بر حسب مصرف انرژی) توسط متولیان مربوطه، منجر به خطر افتادن اکوسیستم محیطی که یک سرمایه جهانی است می شود؛ در انتها جهت حفظ اکوسیستم راهکار بهره گیری از سیستم «مدیریت پروژه سبز» (GPM) با استفاده از متدولوژی PRISM که یک رویکرد مدیریت پروژه با محوریت توسعه پایدار است، پیشنهاد می گردد، تا بدین شکل اثرات منفی ساختمان سازی بر محیط زیست کاهش یابد.
عوامل متمایزکننده الگوهای انتخاب محل اقامت گردشگران داخلی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل تشخیصی درصدد شناسایی الگوهای تمایز بخش انتخاب محل اقامت گردشگران در شهر مشهد است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری تحقیق، گردشگران و زائران بومی شهر مشهد در فصل زمستان سال 1396 است. یافته های تحقیق نشان داد که انتخاب محل اقامت گردشگران مشهدی به شیوه غیرنهادی (68 درصد) و بر اساس تصمیم جمعی (88 درصد) صورت می گیرد. بررسی عوامل تمایزگذار در انتخاب محل اقامت نیز نشان داد که اگرچه پایگاه اجتماعی گردشگران در انتخاب محل اقامت نقش دارد، اما تنها عامل تعیین کننده نیست؛ بلکه ارزش های اقامتی گردشگران و نظام ترجیحات آنان در سفر و انگیزه سفر نیز در انتخاب محل اقامت گردشگران در شهر مشهد تاثیرگذار است.
تبیین تأثیر ارتفاع و فرم گونه های مسکونی مبتنی بر ایجاد آسایش حرارتی فضاهای باز جمعی (نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در محیط زیست یک عامل حیاتی است که بر سلامت و رفاه ساکنین تأثیر گزار است. آسایش حرارتی به میزان زیادی تحت تأثیر اثرات ترکیبی پارامترهای مختلف است و فرم بلوک های شهری تأثیر قابل توجهی بر مقدار تابش و الگوهای جریان و سرعت باد می گذارند. در این پژوهش به سنجش تأثیر فرم و ارتفاع بلوک های مسکونی بر آسایش حرارتی فضاهایی باز پرداخته است. روش تحقیق پژوهش به شیوه کمی، و از روش توصیفی و استنباطی از نوع پیمایشی، و روش نمونه گیری تصادفی و به منظور انتخاب حجم نمونه از نمونه گیری احتمالی کنترل شده استفاده شده است. چهار بلوک مسکونی با الگوهای متداول در شهر شیراز در سه حالت کوتاه مرتبه، میان مرتبه و بلند مرتبه انتخاب و شبیه سازی گردید. و به بررسی نتایج منتج از شبیه سازی به تحلیل داده ها و سنجش آنها با استفاده از نرم افزار ENVI-met در سال 1399 پرداخته شده است؛ سپس با استفاده از داده های اقلیمی در نرم افزار RayMan، دمای معادل فیزیولوژیکی به دست آمد و در پنج نقطه مدل های شبیه سازی شده، نسبت فرم و ارتفاع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس نتایج با توجه به نرم افزار SPSS22 آماره ها در دو سطح توصیفی و استنباطی بیان شده است، و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی نقاط بحرانی براساس فرم ها بر حسب سه ارتفاع مطرح شده مشخص گردید و میزان معناداری و ارتباط بین انواع فرم های (ترکیبی، مجموعه، خطی، محیطی) برحسب انواع ارتفاع (بلندمرتبه، میان مرتبه و کوتاه مرتبه) با استفاده از آزمون کروکسکال والیس مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بین انواع فرم و ارتفاع تفاوت معناداری وجود دارد و این ارتباط در ساختمان های میان مرتبه در فرم مجموعه ای و محیطی نتیجه مطلوب تری را داشته است. نهایتا هر دو فاکتور فرم و ارتفاع ارتباط مهمی با پارامترهای موثر در آسایش حرارتی فضای باز مجتمع های مسکونی دارند و نقش به سزایی در تعدیل دما محیط و امکان بهره روی متفاوتی را برای ساکنین بوجود می آورند.
تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء سلامت محیط زیست (مطالعه موردی: محلات منطقه یک کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: استفاده از رویکردهای مشارکتی در قالب اجتماعات محلی جهت ارتقاء سلامت محیط زیستی، پاسخی ریشه ای به حل مشکلات محیط زیستی کلان شهرها است. شهروندی بوم شناختی به عنوان جدیدترین رهیافت مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست شهری نقش مهمی در دستیابی به سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات کلان شهرها بازی می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء شاخص های سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات منطقه یک کلان شهر تهران است. روش: روش پژوهش این مقاله کمی- پیمایشی بوده که داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری شامل 26 محله منطقه یک کلان شهر تهران بوده و نمونه آماری که از طریق فرمول کوکران محاسبه شد، تعداد 383 بود و به شیوه سهمیه ای به نسبت جمعیت بالای 18 سال در هر محله توزیع گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات منطقه یک از نظر دو متغیر شهروندی بوم شناختی و ارتقاء سلامت محیط زیست شهری از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که شاخص های دو متغیر دارای همبستگی مثبت هستند. در نهایت مدل رگرسیونی نشان می دهد که شاخص های متغیر شهروندی بوم شناختی تبیین کننده متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری است. مشارکت بوم شناختی با 0/616 ، باور بوم شناختی با 0/303 و آگاهی بوم شناختی با 0/133 بیشترین مقدار در تبیین متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری را به خود اختصاص داده اند. نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد جهت ارتقاء سلامت محیط زیست محلات شهری باید به این شاخص ها توجه ویژه ای شود.
تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 83
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند شهری است نوآوربا توسعه پایدار اقتصادی، زندگی باکیفیت و مجهز به زیرساخت های مدرن که در آن فرآیندهای خدماتی، اقتصادی، اجتماعی و حاکمیتی، به صورت دقیق، سریع و آسان انجام خواهند شد. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری در شهر زاهدان است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی است. از آنجا که تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند یک مسأله تصمیم گیری چندمعیاره است، به همین منظور، در تحقیق حاضر از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور (Vikor) و همچنین، وزن دهی زوجی با مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان همگی پایین تر از میانگین مطلوب (3) قرار دارند و در وضعیت نامطلوب می باشند. شاخص پویایی هوشمند با میانگین 2/832، شاخص مردم هوشمند با میانگین 2/809، شاخص زندگی هوشمند با میانگین 2/755، شاخص محیط هوشمند با میانگین 2/769 و شاخص حکمروایی هوشمند با میانگین 2/887 همگی در وضعیت نامطلوب می باشند. نتایج مدل ویکور نشان داد منطقه 1 با مقدار وزن 0/087 در اولویت اول قرار دارد. به عبارتی، این منطقه از نظر شاخص های شهر هوشمند در بهترین حالت قرار دارد. منطقه 2 با مقدار وزن 0/165 در اولویت دوم، منطقه 5 با مقدار وزن 0/324 در اولویت سوم، منطقه با مقدار وزن 0/787 در اولویت چهارم و منطقه 4 با مقدار وزن 0/857 در اولویت آخر قرار دارند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مناطق شهر زاهدان از نظر شاخص های شهر هوشمند در یک شرایط نامتعادل قرار گرفتند و از این حیث مناطق پنج گانه شهر با هم اختلاف زیادی دارند.
تحلیل اکتشافی عوامل مؤثر بر احساس ناامنی در فضاهای سبز شهری (نمونه موردی: پارک های ناحیه ای شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1191 - 1208
حوزههای تخصصی:
امروزه ، مقول ه امنیت شهری ب ه ویژه در فضاهای عمومی مانند پارک ها و فضاهای سبز ، که همواره مأمنی برای آرامش و تفریح شهروندان است، حائز اهمیت بسیاری است. زیرا شهروند در مقصد مورد نظر اگر احساس امنیت ن کند، گذران اوقات فراغتش را در خانه ، به رفتن به فضاهای سبز ، ترجیح خواهد داد. در پژوهش حاضر ، نظر به اهمیت موضوع فوق ، به بررسی عوامل مؤثر بر احساس ناامنی در پارک های ناحیه ای شهر یزد پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش تحقیق رویکردی اکتشافی و توصیفی- تحلیلی دارد. جامع ه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در شهر یزد (529673 نفر) تشکیل می دهند که از میان آن ها 384 شهروند به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی ساده در سطح پارک های ناحیه ای شهر یزد در دو مرحله (مصاحب ه نیمه ساختاریافته با شهروندان در مرحل ه اول در جهت شناسایی نماگرهای اثرگذاری بر احساس ناامنی و تکمیل پرسش نامه در جهت عامل بندی نماگرها و بررسی میزان اثر هر عامل در مرحل ه دوم) انتخاب ش ده اند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از یافته های کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا) و کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده ش د. بر اساس نتایج پژوهش ، 27 نماگر در قالب 5 عامل مؤثر بر احساس ناامنی در پارک های ناحیه ای توسط جامع ه میزبان شناسایی و وزن دهی ش د. از میان عامل های مورد بررسی، عدم مطلوبیت زیرساخت های نظامی- انتظامی با مقدار ویژ ه 179 / 10 و درصد واریانس 699 / 42 مهم ترین عامل مؤثر بر احساس ناامنی شهروندان و عامل محدودکنند ه فردی- اجتماعی با مقدار ویژ ه 449 / 1 و درصد واریانس 367 / 5 کم اهمیت ترین عامل بوده است.
تخمین تقاضای گردشگر درمانی خارجی در 4 منطقه آمایش سرزمین دارای مزیت در پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 105
حوزههای تخصصی:
سهم ایران از بازار گردشگری سلامت باوجود ظرفیت های بالای پزشکی و بهداشتی درمانی ناچیز است. لذا کشور ایران به عنوآن یکی از مناطق و قطب های گردشگری پزشکی (درمانی) جهان دارای ظرفیت های بالقوه درمانی و پزشکی است. برای رفع مشکل در این تحقیق حساسیت تقاضای گردشگر درمانی خارجی به انواع عوامل و در کل انواع مخارج گردشگری به تفکیک 4 منطقه آمایش سرزمین که دارای مزیت اولویت خدمات پزشکی و درمانی می باشند، بررسی می شود. در این مقاله 4 منطقه آمایش سرزمین که شامل منطقه 2 (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و کردستان)، منطقه 4 (اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان)، منطقه 6 (تهران، قم و البرز)، و منطقه 9 (خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی) می باشد. که برآورد معادلات در سیستم معادلات تقریباً ایده ال، با استفاده از داده های سری زمانی است. بر اساس گزارش اقدامات آمایش سرزمین (1397)، لذا در 4 منطقه گردشگری به ترتیب: منطقه 6، منطقه 2، منطقه 9 و منطقه 4، که به لحاظ پزشکی دارای مزیت نسبی و اولویت بالاترین تقاضای خارجی گردشگری پزشکی می باشد، که تقاضای گردشگری درمانی (پزشکی) با روش تقاضای تقریباً ایده آل تخمین زده شد. بر اساس نظر 183 گردشگر پزشکی خارجی در 4 منطقه آمایش سرزمین، حساسیت تقاضای گردشگری پزشکی، نسبت به عوامل مؤثر و انواع مخارج گردشگر درمانی سنجیده می شود. نتایج در هر 4 منطقه گردشگری پزشکی حاکی از حساسیت گردشگران خارجی به عوامل مختلف کلان از قبیل تورم و نرخ ارز می باشد. علاوه بر آن متغیرهای خدمات و مدت ویزا، مقررات و تسهیلات ورود و خروج، شرایط سیاسی و ارتباطی با ایران، هزینه اقامت، هزینه درمان، زمان انتظار دریافت خدمت و شهرت پزشک و تخصص خاص همه بر تقاضای گردشگر مؤثر است، همچنین گردشگر خارجی نسبت به هزینه ها و مخارج درمان در ایران حساسیت بالا و نسبت به سایر هزینه ها از قبیل اقامت و سایر مخارج حساسیت کمتری دارند.
عوامل و پهنه های زوال کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زوال را می توان فرایند پالایش جمعیتی و اقتصادی و کاهش تدریجی طبقات یا اقشار متوسط به بالا و افت بخش مرکزی شهرها تعریف کرد. شهر مشهد 2292 هکتار بافت فرسوده دارد که حدود 600 هزار نفر در آن بافت ها سکونت دارند. بر اساس مطالعات اکتشافی به عمل آمده، تحولات این بافت ها در چند دهه اخیر با ماهیت زوال مطابقت دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و انطباق و یا عدم انطباق زوال محلات بخش مرکزی شهر مشهد با بافت فرسوده و قدیمی آن است. برای انجام این پژوهش، 12 متغیر مرتبط به پدیده زوال در سرشماری نفوس و مسکن محلات این شهر انتخاب و بر اساس نمره Z استانداردسازی، مقایسه و بر اساس مجموع امتیاز به نقشه تبدیل شدند. آزمون فرضیات با بررسی جامعه آماری سال های 1365 تا 1390 و بلوک های سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران انجام شده است. تحلیل داده ها از طریق استانداردسازی متغیرها بر اساس نمره Z و آزمون میزان پراکندگی و تجمع پدیده زوال توسط شاخص G (خودهمبستگی فضایی موران) انجام شده است. محلات دارای زوال بر اساس مجموع امتیاز هر یک از محلات در نقشه مشخص شد. پردازش آماری و کارتوگرافی نقشه ها به کمک نرم افزارهای Excel و Arc GIS صورت پذیرفته است. نتایج محاسبات نشان می دهد که میانگین نمرات استاندارد متغیرها در سطح شهر، نزدیک به صفر بوده و دارای اختلاف و تفاضل اندکی در مقایسه با یکدیگر هستند. ازاین رو، از مقایسه تفاضل میانگین امتیازات استانداردشده پهنه های در حال زوال و فاقد زوال شهر مشهد استفاده شد. رتبه بندی متغیرها نشان می دهد که سطح تحصیلات و تبعات شغلی و درآمدی آن و میزان سرمایه گذاری در ابنیه جدید به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل در زوال بخش درونی شهر مشهد هستند. همچنین، قدمت و منسوخ شدگی بافت، عامل اصلی نابسامانی محلات بخش مرکزی شهر مشهد نیست، بلکه میزان برخورداری اقتصادی و منزلت اجتماعی موجب زوال این محلات شده اند.
تبیین حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری، مطالعه موردی: بندرلنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 99
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد، سطح امنیت و مشارکت شهروندان و در مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری و کاهش استرس و افسردگی یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است که در دهه های اخیر تاکنون، موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه قرارگرفته است. در اکثر فضاهای شهری کنونی ایران، تقابل شدیدی میان بافت های تاریخی و جدید شکل گرفته است که در صورت برنامه ریزی یکپارچه و منسجم، می توان از تقابل موجود به عنوان فرصتی برای تعامل و هم افزایی در راستای توسعه کالبدی فضایی و اجتماعی اقتصادی دو بافت مذکور بهره برد. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش کمی انجام گرفته است، بررسی تطبیقی حس تعلق به مکان در بافت تاریخی و جدید شهرهای بندری ایران است که به صورت مطالعه موردی، در بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی و جدید شهر بندرلنگه تشکیل می دهد که از میان آن ها 399 نفر (190 نفر در بافت تاریخی و 209 نفر در بافت جدید) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای حس تعلق به مکان در بافت تاریخی با مقدار 022/4 به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (عدد 3 به عنوان مبنای آزمون) بوده است و میانگین محاسبه شده حس تعلق مکانی برای بافت جدید با مقدار 68/2، در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته است. نتایج نشان داد در بافت تاریخی بیشترین و کمترین میانگین حس تعلق به مکان به مؤلفه های عناصر طبیعی و آسایش محیطی و مبلمان و تجهیزات به ترتیب با میانگین 42/4 و 47/3 اختصاص یافته است و در بافت جدید مؤلفه های مبلمان و تجهیزات و عناصر طبیعی و آسایش محیطی به ترتیب با میانگین 13/4 و 12/ 2 دارای بیشترین و کمترین میانگین بوده اند. نتایج آزمون لون با سطح معناداری کوچک تر از 05/0، نشان دهنده عدم برابری واریانس حس تعلق به مکان در بافت تاریخی وجدید بود و نتایج آزمون t مستقل با مقدار 95/24 نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندرلنگه نسبت به بافت جدید آن در سطح بالاتری قرار دارد. بنابراین در راستای تقویت حس تعلق به مکان در بافت های جدید شهری، باید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی را به عنوان الگوهای معماری بومی سنتی، موردتوجه ویژه قرارداد.