فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۶۶۱ تا ۱۷٬۶۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
سرزمین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
89 - 101
حوزههای تخصصی:
ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻃﺒﯿﻌﺖ تحت تأثیر فعالیتهای اﻧﺴان اﻓﺰاﯾﺶ یافته اﺳﺖ که از ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻋﻤﺪه آن می توان به ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺳﯿﻤﺎی ﺳﺮزﻣﯿﻦ اشاره کرد. اﯾﻦ تحقیق با هدف تعیین بهترین سناریو حفاظتی و احیا تغییرات کاربری اراضی آینده با تاکید بر اتصال لکه های پوشش گیاهی طبیعی در حوزه تجن انجام شد. پیش بینی اﺛﺮات اکولوژیکی ﻫﺮ ﯾﮏ از سناریوهای ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻘﺎدﯾﺮ سنجه ها تعیین و سپس بهترین سناریو بر اساس راه حل عکس ایده آل (TOPSIS) اﻧﺘﺨﺎب گردید. ﻧﺘﺎﯾﺞ سنجه های سیمای سرزمین نشان داد اجرای بهترین سناریوی حفاظتی و احیا در آﺑﺨﯿﺰ تجن ﺑﺎﻋﺚ کاهش ﺗﻌﺪاد ﻟﮑﻪ از 9900 لکه به 4657 لکه در ﭘﻮﺷﺶ ﮔﯿﺎﻫﯽ طبیعی گردیده است که نشانه ای از کاهش تجزیه و تکه تکه شدن سیمای سرزمین است. روﯾﮑﺮد ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻣﮑﺎن ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﺘﺎﯾﺞ اﮐﻮﻟﻮژﯾﮏ تغییرات کاربری اراضی جهت دستیابی به اﻫﺪاف ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ مناسب تر در آﺑﺨﯿﺰ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ.
کاربرد روش چند هدفه ی تخصیص زمین با رویکرد آمایش سرزمین مطالعه موردی: شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین در شهرستان همدان با روش چند هدفه تخصیص زمین است. روش چندهدفه تخصیص زمین، انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایشی بر اساس مفهوم سطوح ایده ال می باشد که در منطقه مورد مطالعه با سه بعد اکولوژیکی، اقتصادی اجتماعی و راهبردی انجام شد. کاربری های مورد بررسی تحقیق شامل کاربری کشاورزی (آبی- دیم)، کاربری مرتع داری و کاربری شهری است که مساحت کاربری های مدنظر بر اساس بیشترین وزن متغیرهای مستقل تخصیص داده شد. در ادامه نقشه ی تناسب اراضی حاصل از عملیات MCE به ازای هر کاربری تهیه شد و مساحت تناسب کاربری های به دست آمده از این نقشه ها محاسبه گردید که نتیجه اش بدین صورت بدست آمد: کاربری کشاورزی آبی در منطقه176/601 هکتار،کشاورزی دیم معادل 961/193، تناسب شهری 762/984و تناسب کاربری مرتع داری معادل 960/552هکتار به دست آمد که معیار مهمی برای تعیین مساحت جهت اجرای MOLA می باشد. در مرحله ی بعد نوبت به اجرای ماژول MOLA برای حل تعارض میان کاربری ها رسید. نتایج MOLA نشان داد که به طور متوسط در سه بعد مورد بررسی، بیشترین مساحت مختص به کشاورزی دیم به میزان 364/4هکتار می باشد که معادل 32درصد از مساحت کاربریهای مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه است و بیشترین وزن به طور متوسط به کاربری کشاورزی آبی به میزان 0/4اختصاص دارد. این نتایج بر اساس پنج فاکتور (مساحت فعلی هر کاربری، مساحت مطلوب از هر کاربری مطابق روش MCE ، وابستگی شغلی افراد مختلف به هر کاربری، اولویت دهی به ابعاد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی هر کاربری) بدست آمد. نهایتا نتایج پزوهش نشان داد که انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین با روش چند هدفه تخصیص زمین به درستی به وسیله ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی انجام شده است.
تبیین مدل انگیزه گردشگران با استفاده از مدل سازی ساختاری در شهر طرقبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، صنعتی رو به رشد و پردرآمد است که توجه بسیاری از برنامه ریزان را به خود معطوف کرده است. یکی از عوامل رشد و توسعه این صنعت، شناسایی نیاز گردشگران براساس انگیزه های آنان است؛ از این رو شناسایی انگیزه های گردشگران نقش مهمی در برنامه ریزی های توسعه گردشگری خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، شناسایی انگیزه گردشگران برای ارائه پیشنهادهای منطبق بر آن است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و جامعه آماری آن، گردشگران واردشده به منطقه گردشگری طرقبه است. حجم جامعه آماری با فرمول کوکران 200 نفر انتخاب شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون های T تک نمونه ای، فریدمن و خی دو به کار رفته است. نتایج نشان می دهد برای برنامه ریزی به منظور توسعه گردشگری و شناسایی انگیزه گردشگران از بین هفت شاخص بررسی شده، ماجراجویی (889/0) و استراحت (824/0) مهم تر هستند و شاخص های اجبار، سلامت، اجتماعی- فرهنگی و تعلق در رتبه های بعدی انگیزه گردشگران قرار دارند. درواقع شاخص های ضعیف تر ازنظر گردشگران اهمیت بیشتری در توسعه گردشگری دارند؛ بنابراین تأکید و برنامه ریزی برای افزایش رتبه شاخص های ضعیف تر نقش چشمگیری در افزایش تعداد گردشگر خواهد داشت؛ همچنین تأکید بر جنبه های اجتماعی مانند ایجاد و بهبود جاذبه هایی مانند صنایع دستی و تشویق جوامع محلی، نقش چشمگیری در جذب گردشگر بیشتر خواهد داشت. حلیل شاخص ها با استفاده از مدل ساختاری، نوآوری این مقاله محسوب می شود.
سنجش مطلوبیت پیاده مداری بر اساس مؤلفه های کیفی پیاده روی (مطالعه موردی: مرکز تجاری شهرکرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۷
197-221
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها نقش مهمی در حیات مدنی جامعه دارند و می توانند سرزندگی به مناطق مرکزی شهر آورده و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در شهر کند. با ورود اتومبیل به شهرها نقش پیاده در شکل گیری فضاهای شهری کمتر شده و از اهمیت آن کاسته شده است. با توجه به این امر، هدف پژوهش حاضر، سنجش مطلوبیت پیاده مداری در مرکز تجاری شهر کرمان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شیوه میدانی(پرسش نامه) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد پیاده رو و ساکن مرکز تجاری شهر کرمان می باشد که به صورت تصادفی، 284 نفر از افراد پیاده رو و ساکن در طول یک هفته و 30 نفر از متخصصین، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی داده ها بوسیله آزمون کرونباخ 818/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام و تی دو نمونه ای مستقل، همچنین جهت اولویت بندی و ضریب اهمیت معیارها، از تکنیک BWM در قالب نرم افزار LINGO استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که مؤلفه فعالیت اجتماعی با بتای 249/ بیشترین تأثیر و مؤلفه ایمنی و امنیت با ضریب بتای 138/ کمترین تأثیر را بر پیاده روی مرکز تجاری شهرکرمان دارد. نتایج تی دو نمونه مستقل نشان می دهد در سطح معناداری (05/0) درصد بین میانگین سنجش وضعیت پیاده روهای مرکزی تجاری از دید دو جامعه افراد پیاده(28/2) و متخصصین(29/2) اختلاف معناداری وجود ندارد و هر دو جامعه وضعیت پیاده مداری مرکز تجاری شهر کرمان را بر اساس مؤلفه های کیفی پیاده روی، در وضعیت نامطلوب سنجیده اند. نتایج مدل BWM نشان می دهد که شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 169/0 در رتبه اول و نفوذ پذیری و دسترسی با مقدار 147/0 در رتبه دوم، ساختار، فرم با مقدار 1426/0در رتبه سوم، جذابیت و سرزندگی با مقدار 1422/0در رتبه چهارم، تسهیلات با 138/0مقدار در رتبه پنجم، کاربری های مختلط با مقدار 135/0در رتبه ششم و نهایتاً معیار فعالیت های اجتماعی یا مقدار 123/0در رتبه هفتم قرار گرفت.
طراحی تقویم زیست اقلیمی کار کارگران پالایشگاه گاز پارسیان شهرستان مهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های رقومی متعددی برای مطالعه زیست هواشناسی و زیست اقلیم شناسی از طرف دانشمندان پیشنهاد شده است که امروزه در مطالعات آب و هواشناسی مورد استفاده قرار می گیرد. از آن میان شاخص های ترکیبی دما – فیزیولوژی که مبتنی بر بیلان انرژی بدن انسان هستند از اعتبار بیشتری برخوردار هستند. در این تحقیق با استفاده از شاخص دما - رطوبت تام (THI) و همچنین شاخص های دمای معادل فیزیولوژی (PET)، متوسط نظرسنجی پیش بینی شده (PMV) و شاخص دمای مؤثر استاندارد (SET) بهترین و مناسب ترین ساعات کاری در طول روزهای سال و با استفاده از داد ه های اقلیمی شامل دمای هوای خشک، فشار سطح زمین، رطوبت نسبی، سرعت باد و میزان ابرناکی آسمان به تفکیک سری های زمانی ساعات 6، 9، 12 و 15 در طول دوره آماری (1389-1373) مربوط به ایستگاه هواشناسی سینوپتیک لامرد برای کارگرانی که در محیط های باز در پالایشگاه گاز پارسیان واقع در شهرستان مهر مشغول به کارند، تعیین شده است. نتیجه حاصل از شاخص تام و همچنین سه شاخص اخیر که از طریق مدل Ray Man انجام گرفته است، نشان می دهد که دوره آسایش اقلیمی در محدوده مورد مطالعه بسیار محدود بوده و عمدتاً منطبق بر ماه های سرد سال است. نتیجه حاصل از این مدل ها و شاخص ها، شرایط اقلیمی منطقه را در طول سال از لحاظ بیوکلیمایی نشان می دهد و رهنمودها و ارزیابی لازم از نظر آسایش یا عدم آسایش انسان و مناسب با ویژگی ها و خصوصیات اقلیمی منطقه ارائه می نماید که می تواند پایه و اساس بسیاری از برنامه ریزی ها قرار گیرد.
ارزیابی نقش منظر شهر در راستای تامین امنیت شهروندان در سطح خرد شهری (مورد مطالعه: محله سرتپوله، سنندج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
316 - 329
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهمترین آسیب های شهری بر پیکر شهرها ناشی از آشفتگی و اغتشاش بصری است. از طرف دیگر، امنیت و منظر شهری، واژه هایی هستند که اگرچه هردو از زیرمجموعه های علم شهرسازی و معماری منظر محسوب می شوند، اما نیاز به بررسی دقیق تر ارتباط بین آنها وجود دارد. این در حالی است که نظریات و تجارب متعدد نشان می دهد بسیاری از معیارها و سنجه های به دست آمده در تحقیقات مختلف که منجر به ایجاد حس امنیت در شهروندان می شود، مستقیم یا غیرمستقیم با اصول به کار رفته در طراحی منظر شهرها ارتباط داشته و می تواند حس مذکور را کاهش یا افزایش دهد. به عبارت دیگر، منظر شهری باید حریم امن زندگی شهروندان باشد. مقاله حاضر بر آن است تا با انتخاب دقیق معیارهای خاص امنیت شهری - که برگرفته از مطالعات قبلی بوده و با منظر و سیمای شهر در ارتباط است - نقش منظر در تأمین حس امنیت شهروندان را براساس مدل و ضرایب اهمیت معیارها ارزیابی کرده و در انتها، راهکارهای برنامه ریزی و نکاتی کلی برگرفته از مدل پژوهش برای تقویت نقش منظر شهری در تأمین امنیت شهروندان ارائه دهد. بدین ترتیب از آزمون های رگرسیون چند متغیره و آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای خاطره انگیزی، هویت مکان و حس مکان به ترتیب با ارزش عددی «425.، 408. و 398.» بیشترین تاثیر را بر احساس امنیت در محله داشته اند.
بررسی وضعیت نابرابری درآمدی در خانوارهای روستایی شهرستان نیشابور با تأکید بر نقش درآمدهای غیرکشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
89 - 111
حوزههای تخصصی:
امروزه، درآمدهای غیرکشاورزی به بخشی مهم از منابع تأمین معاش در خانوارهای روستایی تبدیل شده است و نقشی مهم در کاهش فقر و نابرابری درآمدی دراین خانوارها دارد. از این رو، در مطالعه حاضر، نقش درآمدهای غیرکشاورزی در نابرابری درآمدی در خانوارهای روستایی شهرستان نیشابور با بهره گیری از شاخص تجزیه ضریب جینی بررسی شد. داده های مورد نیاز از 380 خانوار روستایی این شهرستان به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای طی دوره زمانی شهریور تا بهمن 1396 از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه به دست آمد. نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان داد که در سال های 1395 و 1396، میانگین درآمد یک خانوار روستایی شهرستان نیشابور حدود 19/21 میلیون تومان بود که از آن میان، درآمدهای غیرکشاورزی (خوداشتغالی، مزدبگیری غیرکشاورزی، مستمری، اجاره و سود و یارانه) 8/48 درصد و درآمدهای کشاورزی (زراعت، باغ و دام) 1/51 درصد از کل درآمد خانوار را تشکیل می داد. بر پایه نتایج تجزیه ضریب جینی، در حالی که درآمدهای غیرکشاورزی نابرابری درآمدی را کاهش داده، درآمد از بخش کشاورزی (باغ و دام) موجب افزایش نابرابری درآمدی در خانوارهای روستایی شده است. همچنین، بیشترین سهم در نابرابری درآمدی خانوارهای روستایی مربوط به بخش دام با 34 درصد و کمترین سهم مربوط به یارانه ها با دو درصد بود. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد سیاستی مطالعه حاضر فراهم سازی زمینه رشد فعالیت های غیرکشاورزی به ویژه فعالیت های مزدبگیری و خوداشتغالی غیرکشاورزی در مناطق روستایی به منظور کاهش نابرابری درآمدی است.
پدیدارشناسی تجربه زیسته سازندگان شهر تهران در نظام مدیریت ساخت و ساز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
31 - 46
حوزههای تخصصی:
«ساخت وساز شهری»، عمل ایجاد فضای کالبدی برای پیش برد عملکردهای شهری است؛ و سازمان فضایی شهر در همبستگی با استمرار آن شکل می گیرد. در این راستا مدیریت توسعه فضایی_کالبدی شهر، یکی از مأموریت های مدیریت شهری است؛ که با رد گسست میان محتوا و فرم، می توان تجربه زیسته افراد از مواجهه با این سازمان عمومی را به عنوان یکی از ابعاد واقعیت برای «توضیح و تأویل پیرامون چگونگی نظام مدیریت ساخت وساز شهری تهران» تلقی کرد. از این رو هدف این پژوهش ارائه «تبیینی تفسیری از وضع موجود نظام مدیریت ساخت وساز شهری تهران در تجربه زیسته سازندگان شهر تهران» است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش متشکل از سازندگان شهر تهران است که به صورت هدفمند نمونه گیری شدند. در نهایت با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی ذیل روش کیفی و پارادایم تفسیری، هشت مصاحبه عمیق با ایشان ترتیب داده شد. در این راستا پژوهشگر ضمن رعایت اصول اپوخه(امتناع) در تمام مراحل پژوهش، به خوشه بندی و در نهایت ترکیب تجربیات زیسته، برای رسیدن به توصیفی غنی اقدام کرد. یافته های این پژوهش نشان داد، در تجربه زیسته سازندگان، چهار دسته مضمون فراگیر، شامل «مفروضات اساسی ساخت وساز شهری تهران»، «عوامل توانمندساز سازندگان»، «ناکارآمدی های تحمیلی از سوی نظام مدیریت ساخت وساز» و در نهایت «نقش ذی نفعان مختلف در ساخت وساز شهری تهران و پیامد آن» قابل شناسایی است. نتیجه این پژوهش را می توان به صورت خلاصه چنین بیان کرد که نظام مدیریت ساخت وساز شهری تهران، در پی «تثبیت جایگاه و اعمال قدرت» و برای «انجام آن دسته از مأموریت هایی است که تبعات تخطی از آنها، هزینه و پیگرد قانونی دارد» به پیگیری «تحقق درآمد های مورد نیاز خود» از ساخت وساز مشغول بوده؛ و این مسیر را با اتکا به «عوامل توانمندساز سازندگان(مهارت ها، امکانات، انگیزه ها و نوآوری ها)»، به وسیله «فرآیندها و محتواهای ناکارآمد خود» و به قیمت «کالایی شدن فضای شهری» طی می کند.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال وبختیاری(مطالعه موردی امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از رایج ترین اشکال گردشگری در جهان است و صاحب نظران صنعت گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیاری در کشور دارد؛ در ایران امکان مذهبی مقدس فراوانی وجود دارد که تعدادی در زمره آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی نیز قرار دارند و علاوه بر داشتن جاذبه زیارتى، دارای جاذبه های فرهنگی تاریخی نیز هستند؛ استان چهارمحال بختیاری با دارا بودن موقعیت استراتژیک، پیوند دهنده ناحیه گردشگری مرکز کشور به غرب و جنوب غربی و همچنین دارا بودن منابع و جاذبه های گردشگری، می تواند نقش قابل توجهی را در توسعه گردشگری مرکز و جنوب غربی کشور داشته باشد هدف از این تحقیق شناسایی اثرات مکان های مذهبی بر توسعه گردشگری است و امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن به عنوان یک نمونه موردی مطالعه قرار گرفته و سعی شده با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف و فرصت ها و تهدیدهایی که این مکان مقدسه را تحت تاثیر قرار می دهد را بررسی کرده و سپس با ارائه راهکارهای مناسب به بهبود وضعیت فعلی کمک نماییم روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی و میدانی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد منطقه مورد مطالعه با 29 نقطه قوت و امتیاز وزنی833/3و 10 فرصت و امتیاز وزنی 359/3در مقابل 16 نقطه ضعف و امتیاز وزنی 2622/3و 14 تهدید و امتیاز وزنی 974/2توانمندی های نسبتا بالایی را برای توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال و بختیاری برخوردار می باشد و در صورت برنامه ریزی دقیق برای این توانمندی های و مهم تر از همه اجرای دقیق این برنامه ها، می توان زمینه های توسعه گردشگری را در این استان فراهم سازد.
ارزیابی رضایتمندی مسکن مهربراساس شاخص ها و اصول مسکن اجتماعی (موردپژوهی: شهرجدیدپرند،شهرجدیدپردیس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
72 - 94
حوزههای تخصصی:
مسکن گروه های کم درآمدجامعه یکی ازمسائلی است که بیش ازسایرابعاد مسکن موردتوجه نظام های اجتماعی ودولت های مرکزی قرارگرفته است.سیاست های مسکن اجتماعی درتمام کشورها ازسابقه طولانی برخورداراست وبرنامه های مبتنی براین سیاست هادرطول دهه های گذشته تغییرات زیادی نموده اند.درایران ازابتدای برنامه دوم توسعه،دولت به تامین مسکن اقشارکم درآمدوفاقد مسکن توجه ویژه داشته است.دربرنامه چهارم نیزسیاست های تامین مسکن درقالب قانون ساماندهی تولیدوعرضه مسکن ودستورالعمل اجرای آن تعیین شده است. یکی ازبندهای قانون مذکور، واگذاری حق بهره برداری اززمین (اجاره 99 ساله اراضی) است که به عنوان طرح مسکن مهرشناخته می شود. باتصویب این قانون،عملاً احداث یک میلیون واحد مسکونی مهردرسراسرکشورآغازگردیدازاین رقم حدود250 هزارواحدبایستی درشهرهای جدید ساخته شوندکه تابه امروزعلیرغم سرمایه گذاری انجام شده توفیق چندانی درپذیرش جمعیت برخوردارنبوده اند. شهرجدیدپرندوپردیس درمحدوده شهری تهران نیزدرزمره شهرهایی قراردارندکه بیشتری حجم مساکن مهر(بالغ بر180هزارواحد مسکن)درآنها ایجاد شده است،که ارزیابی رضایت مندی برنامه درآنها درقالب گروه مداخله (پرند)وگروه کنترل (پردیس)صورت گرفته است. با توجه به اجرا و تکمیل برخی از فازهای آنها، ضروری است با روش های مختلف،میزان موفقیت آنها مورد بررسی قرار گیرد. ازاین رودراین مقاله با استفاده ازروش توصیفی وتحلیلی وتکنیک ارزیابی اثرروسی ومدل آزمون t دو نمونه ای استفاده شده است،که براساس مبانی نظری وتجربی مرتبط بابرنامه ریزی مسکن اقشارکم درآمدوبرنامه ریزی مسکن اجتماعی و ارزیابی اثر میزان رضایت مندی ساکنان دوشهرجدید مورد ارزیابی اثر قرارگرفت، یافته های پژوهش حاکی ازآن است که شاخص های اقتصادی واجتماعی درپرندمعنا داربوده ودرواقع تحت تأثیرنبودبرنامه وشکل درمقابل شاخص های کالبدی درشهرجدیدپردیس وبرنامه معنادارشده است، درواقع به عنوان اثرات خالص برنامه می توان آنهارامطرح نمود. سپس چارچوب توسعه مسکن اجتماعی برای بهبود عملکرد مسکن مهرایجاد شده مطرح شده است. درانتها ضمن مشخص نمودن چارچوب راهبردی به ارائه راهکارهای زمینه مرتبط پرداخته شد. کلید واژگان: رضایتمندی مسکن،مسکن مهر، مسکن اجتماعی، ارزیابی اثرات برنامه،مسکن مهر پرند،مسکن مهر پردیس
برآورد و پهنه بندی فرسایش خاک با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای وGIS (مطالعه موردی: حوضه قلعه چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در گسترش فرسایش خاک و پهنه بندی آن یکی از عوامل اساسی، جهت مدیریت و کنترل این پدیده و تعیین راهکارهای مناسب در مقابله با گسترش آن است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی فرسایش خاک در حوضه قلعه چای، در غرب استان آذربایجان شرقی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور با بررسی منابع و نظر کارشناسان، عوامل مؤثر بر فرسایش خاک از قبیل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، بارندگی سالانه و خاک مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS و ضرایب استخراج شده در فرآیند تحلیل شبکه، نقشه پهنه بندی فرسایش خاک تهیه و در پنج کلاس، فرسایشی خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم، باز طبقه بندی شد. نتایج این تحقیق نشان داد کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد، در مجموع 12/37 درصد از مساحت منطقه که 56/118 کیلومترمربع را شامل می شود، در بر می گیرد. همچنین در بخش های جنوبی و مرکزی حوضه، مقدار فرسایش خاک زیاد است، این مناطق شرایط بحرانی و حادی را از نظر فرسایش نشان می دهند و با توجه به احداث و آبگیری سد قلعه چای، می بایست در اولویت اجرای برنامه های حفاظت خاک و آبخیزداری قرار گیرند.
طیف بندی و بهینه سازی پراکنش تاب آوری شهری با استفاده از شبیه سازی عددی نمونه موردی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در شرایط بحرانی ناشی از زلزله اهمیت دوچندانی دارد؛ به عبارتی تاب آوری شهری یکی از مهم ترین موضوعات برای رسیدن به پایداری است. به منزله راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن ها مطرح می شود. بر اساس ضرورت موضوع در شهر زلزله خیر ایلام تحقیق حاضر از نظر ماهیت دارای رویکرد توصیفی – تحلیلی و از نظر روش نیز توسعه ای - کاربردی می باشد. و هدف کلی تحقیق برنامه ریزی فضایی مدیریت بحران شهری از منظر تاب آوری شهری ایلام می باشد. از نظر آماره فضایی VIKOR و شبیه سازی بوت استرپ استفاده گردیده و جهت تکمیل تحقیق از نرم افزارهای Visio، Grafer، SPSS، MINITAB و GIS استفاده شده است. نتایج یافته ها براساس شبیه سازی بوت استرپ و براساس 196 سلول مورد مطالعه که بین 14 ناحیه شهری توزیع گردیده است؛ حداقل سلول تاب آوری در شهر ایلام حدود 07/0 درصد را نشان داده است. لذا پراکندگی و وضعیت موجود متغیرهای شهر ایلام نمی تواند در سطح اطمینان 95 درصد به تاب آوری شهری تائید نمایند. بر اساس مدل VIKOR ناحیه چهار-2 کمترین تاب آوری و ناحیه دو-1 بیشترین تاب آوری شهر ایلام را دارا می باشد. همچنین محاسبات مدل رگرسیون نشان داده است مدل به کار رفته، پیش بینی کننده خوبی برای متغیر تاب آوری شهری می باشد. چراکه میزان معناداری در تحقیق حاضر کمتر از میزان 0.05 را نشان داده است.
ارزیابی قابلیت ها و توانمندی های محیطی شهرستان طارم برای تولید و کشت زیتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی اراضی برای افزایش تولید و بهره وری محصول، امروزه به عنوان یکی از رویکردهای بدیل در توسعه کشاورزی مورد توجه قرار گرفته و لزوم پرداختن به این امر به ویژه در نواحی روستایی که درآمد آنان وابستگی بسیار زیادی به بخش کشاورزی دارد، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. توسعه کشاورزی از اولویت های برنامه ریزی کشاورزی بوده و لازمه چنین توسعه ای، شناخت عوامل موثر و حاکم بر آن می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی و سنجش قابلیت های محیطی شهرستان طارم برای کشت زیتون و تحلیل موقعیت مکانی نواحی روستایی تولیدکننده آن بود. از این رو ، از 3 پارامتر ارتفاع، جهت شیب و وضعیت شیب به عنوان پارامترهای زمینی و 3 پارامتر اقلیمی بارش، دما و رطوبت نسبی که داده های آن از 11 ایستگاه هواشناسی، سینوپتیک و باران سنجی با طول دوره آماری مناسب(1395- 1375) و پایه زمانی مشترک جهت پهنه بندی اقلیمی استفاده شد. نتایج نشان داد، شهرستان طارم به لحاظ قابلیت کشت زیتون در شرایط مناسبی قرار دارد، از سطح کل منطقه مورد مطالعه 21/2 درصد برای کشت زیتون مناسب بوده که عمده آن ها در مناطق میانی شهرستان واقع است همچنین بیشتر نواحی روستایی تولیدکننده زیتون به لحاظ موقعیت مکانی در اراضی مناسب برای کشت زیتون استقرار یافته اند و این نواحی به دلیل قابلیت مناسب کشت زیتون، 74/8درصد از زیتون را در شهرستان طارم تولید می کنند.
تحلیل فضایی اثرات گسترش فیزیکی کلانشهرها بر روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
39 - 52
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های انسانی همواره در معرض تحولات اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و کالبدی قرار دارند. در این میان گسترش فیزیکی شهرها و روستاها به سوی یکدیگر سبب الحاق و ادغام سکونتگاه کوچک تر (روستا) در سکونتگاه بزرگتر (شهر) می شود. ادغام روستا در شهر پیامدهای زیادی در روستای ادغامی و شهر بر جای می گذارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی اثرات گسترش فیزیکی کلانشهر کرمانشاه بر روستاهای پیرامون می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و میدانی به انجام رسیده است. داده های پژوهش شامل داده های اولیه (فرم مصاحبه از گروه نخبگان و متخصصان) و متغیرهای تحقیق به صورت اسنادی و میدانی گردآوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک های DEMATEL و VIKOR استفاده گردید. در این پژوهش سه بعد (اجتماعی، اقتصادی و کالبدی) در 9 شاخص مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مدل DEMATEL نشان داد از میان ابعاد مورد بررسی بعد کالبدی و از میان شاخص های مورد مطالعه شاخص (8C)، (دسترسی به خدمات و امکانات عمومی)، در اولویت قرار دارند. نتایج تحلیل و اولویت بندی روستاهای پیرامون کلانشهر کرمانشاه با توجه به اثرات گسترش فیزیکی با استفاده از مدل مدل VICOR نشان داد روستای نوکان با امتیاز (0.893)، بیشترین تاثیر را پذیرفته است و نسبت به سایر روستاها ارجعیت دارد.
پیامدهای اجاره داری نقدی در ماهیدشت کرمانشاه: تقابل دیدگاه های مارشالین و چئونگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
384 - 395
حوزههای تخصصی:
اجاره داری نقدی در کشور، به ویژه در مناطق مستعد و حاصلخیز با روند رو به رشدی در حال افزایش است. استان کرمانشاه به عنوان یکی از قطب های کشاورزی در کشور از این قاعده مستثنا نبوده است. به گونه ای که در سال های اخیر کشاورزان منطقه ماهیدشت شهرستان کرمانشاه اقدام به اجاره دادن اراضی خود نموده اند. از این رو در پژوهش کیفی حاضر سعی شد به بررسی پیامدهای گسترش این رویداد در منطقه ماهیدشت پرداخته شود .برای این منظور از تکنیک تحلیل رویداد (ETA) استفاده شد. داده های موردنیاز از طریق مصاحبه عمیق انفرادی غیر ساختا رمند، گروه های متمرکز، بحث گروهی با 32 نفر از موجران و مشاهدات مستقیم جمع آوری شد. نتایج نشان داد گسترش پدیده اجاره داری دارای دو دسته پیامد زیست محیطی و فرهنگی اجتماعی در منطقه موردمطالعه است. در حیطه مسائل زیست محیطی مشکلاتی که ایجاد می گردد عبارت از: تغییر ساختار و بافت خاک، تغییر در کمیت و کیفیت منابع آب و بروز آفات و بیماری های گیاهی و در بخش فرهنگی- اجتماعی شامل مواردی از قبیل: افزایش روند مهاجرت از روستا، ایجاد معضلات اجتماعی در سطح روستا و افزایش درگیری های حقوقی بین مالک و مستأجر است. از این رو می توان نتیجه گرفت که طبق نظریه مارشالین نظام اجاره داری و گسترش آن می تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد.
بررسی تفکرات اجتماعی موثر بر تغییرات بافت کالبدی- فضایی شهرها با تاکید بر معماری دهه قبل و بعد از انقلاب 1357 از منظر تالیفات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش، پردازش عوامل اجتماعی تاریخ بعد از انقلاب ایران و اثرات آن بر تفکرات معماری معاصر است. عوامل اجتماعی موثری که به نوعی دخیل در تغییر و تحول معماری هر دوره تاریخی بشمار میروند. معماری بعنوان یک جریان میان رشته ای همواره از عواملی چون جامعه تاثیر گرفته است. سوال این است که ارتباط معماری با زمینه های اجتماعی چگونه بوده و این ارتباط در حوزه معماری برای 3 دهه انقلاب 1357 چگونه است؟ فرض پژوهش براین است که مطالعه در تاریخِ معماری معاصر ایران میتواند پژوهشگر را به بینشی عمومی در حال و هوای جامعه سالهای مورد نظر و بالعکس هدایت نماید. تشریح ارکان اجتماعی در تالیفات معماری محرز است و بینش حاصل، با ارجاع به وقایع تاریخی- اجتماعی قابل تبیین خواهد بود. پژوهش پس از مطالعه کتابخانه ای در دو حوزه اجتماعی و معماری در تلاش است تا برداشتی از جامعه آن روزها و تبعیت معماری از آن بدست آورد، در این میان محتوای آثار تالیفی که متاثر از عوامل اجتماعی هستند را شناسائی و معرفی کند. پژوهش کیفی است با راهبرد تفسیری، که با روش تاریخی و بکارگیری استدلالی منطقی پس زمینه متغیری مداخله گر همچون جامعه در معماری را تبیین میکند. نتیجه این بررسیها نشان میدهد که معیارهای تشخیص جوانب اجتماعیِ معماری در 3 دوره تاریخی قبل از انقلاب، انقلاب 1357 و دهه بعد از انقلاب، بیانگر نوعی گذر از جامعه ای فوق مدرن و لوکس به جامعه ای سنتی- مذهبی و مجدداً بازگشت به جامعه مدرن معتدل می باشد.
بهینه سازی جهت سازه های ساختمانی بر اساس تابش انرژی خورشید در همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
5 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتباط اقلیم معماری در طراحی جهت سازه های ساختمانی و تابش انرژی خورشید کاملاً مشهود است. لذا بهینه سازی جهت این سازه ها در دوره ی گرم و سرد سال سبب کاهش مصرف انرژی و افزایش بهره وری می گردد. در این راستا، پژوهش حاضر سعی دارد ضمن واکاوی شرایط تابشی در همدان، جهت بهینه ساختمان در مواقع گرم با کمترین دریافت انرژی و در مواقع سرد با بیشترین انرژی خورشیدی شناسایی شود. برای نیل به این هدف و محاسبه ی شدت تابش خورشیدی بر سطوح قائم ساختما ن ها در همدان از برنامه نویسی در نرم افزار Excel و روش محاسباتی کسینوس استیونسون محاسبه و برای تفکیک دوره های سرد و گرم از نمودار محاسب دمای مؤثراستفاده شد. نتایج نشان داد که موقعیت ویژه جغرافیایی همدان شامل قرارگیری آن در نیمه ی غربی کشور، سردسیر بودن و همجواری آن با رشته کوه زاگرس- الوند سبب شده است که در اغلب ماه های سال(مگر در تابستان و میانه ی روز)، نیاز به انرژی خورشیدی بالا باشد. همچنین نتایج حاکی از این است که مناسب ترین جهت برای نمای ساختمان های یک طرفه جهت جنوب با انحراف 15 درجه ای به سمت شرق و غرب است. برای ساختمان های دوطرفه جهت شمال- جنوب ایده آلترین جهت است زیرا 6/18درصد انرژی تابیده شده خورشید مربوط به دوره ی گرم سال و 4/81 درصد انرژی مربوط به دوره سرد سال است. در ساختمان های چهارطرفه به ویژه مجتمع های طبقاتی و آپارتمانی نیز امتداد 75+، 105- ، 165+ و15- بهترین جهات است. در این جهات، 5/29 درصد از انرژی خورشیدی مربوط به دوره ی گرم سال و 5/70 درصد انرژی به دوره سرد سال تعلق دارد.
تعیین پهنه های مناسب مکان گزینی دوربین های CCTVs در راستای تحقق شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
607 - 628
حوزههای تخصصی:
دوربین های نظارت تصویری یکی از سیستم های هوشمند در سطح شهرها و بخش کلیدی سامانه های مدیریت شهری به شمار می روند که توانایی ایجاد اطلاعات تصویری و استخراج اطلاعات مورد نیاز از تصاویر را به منظور تصمیم گیری آگاهانه فراهم می کنند. با توجه به اهمیت زیاد سامانه نظارت تصویری و دوربین های مداربسته در تحقق شهر هوشمند، مقوله مکان یابی سامانه های هوشمند به دلیل تأثیر مستقیم آن در بازدهی و کارایی سامانه، اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی دوربین های نظارت تصویری در سطح شهر زنجان است. به منظور شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی، دوربین های مداربسته شهری از چهار معیار اصلی شامل کاربری، کالبدی، جمعیتی و طبیعی و 25 زیرمعیار انتخاب شده اند. از روش مقایسه زوجی مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به منظور تعیین ضریب اهمیت معیارها و از روش فازی برای استانداردسازی لایه ها استفاده شده است. درنهایت، لایه های استاندارد موزون، با استفاده از تابع Raster Calculator با یکدیگر تلفیق شده و نتیجه نهایی به دست آمده است. بررسی نتایج حاصل از به کارگیری مدل فازی و تلفیق معیارها نشان می دهد پهنه های مرکزی و میانی، برای استقرار دوربین های مداربسته مناسب، و استفاده از دوربین های بیشتر در این پهنه ها ضروری است.
بررسی معماری سبز در خانه های مسکونی در راستای همزیستی انسان با اکولوژی (مطالعه موردی: روستای ورکانه)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت و عدم توجه به طبیعت منجر به مصرف بیش از حد سوخت های فسیلی و درنتیجه خسارت های جبران ناپذیری به محیط زیست می شود. این موضوع به قدری اهمیت داشته که در معماری رویکردهای نوینی همچون معماری سبز ایجاد شده است. تلاش در جهت طراحی خانه های سبز با بهره گیری از انرژی های پاک و فضاهای طبیعی در آن، از راهکارهای این رویکرد است که موجب کاهش معضلات زیست محیطی می شود. از سوی دیگر بستر محیط زیست دارای الگوهایی است که گذشتگان در معماری سنتی ایران ازجمله روستاها به صورت ارتباط هماهنگ و تنگاتنگ بین بافت روستا و سایر ساختار طبیعت به کار بسته اند. از این میان می توان به روستای ورکانه واقع در اطراف شهرستان همدان اشاره کرد که وجود کمبود امکانات مدرن در استفاده از انرژی های فسیلی منجر به شکل گیری معماری خاص همراه با ویژگی های منحصربه فرد روستا شده، که در این زمینه، نمونه جالب توجه است. این مقاله در پی درک اصول و ارزش های حاکم بر معماری خانه های روستای ورکانه به عنوان یک معماری سبز است و استخراج ویژگی های قابل تکرار آن در راستای دستیابی به اهداف معماری سبز، از اهداف آن به شمار می رود. روش مورداستفاده در این نوشتار، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون معماری سبز، خانه سبز، یادآوری اهداف طراحی خانه سبز و اصول بنیادین آن، به مطالعه ویژگی های خانه های روستای ورکانه و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری آن از لحاظ ارتباط خانه های روستا با طبیعت پیرامون، تأثیر باد و تابش آفتاب بر نحوه چیدمان فضایی، پلان و درنتیجه فرم بناها ، تأثیر مصالح بومی در حفظ انرژی فضاهای داخلی می پردازد و ارزش های معماری سبز در آن ها موردبررسی قرار می گیرد. این بررسی با در نظر گرفتن شش جنبه معماری سبز انجام می پذیرد. در انتهای مقاله راهکارها و اصول بومی اتخاذشده در این روستا که قابلیت تعمیم به معماری معاصر امروز را دارد و می تواند باعث کاهش مصرف انرژی در این اقلیم شود همچون توجه به نحوه قرارگیری فضاها، در قالب جدولی بیان می گردد.
شناسایی و رتبه بندی شاخصهای مؤثر بر جلوگیری از تولید ضایعات در ساختمان های مسکونی در راستای توسعه پایدار منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برغم وجود نیروهای انسانی و اجرایی بالقوه در ایران، متاسفانه صنعتی سازی و استفاده از فناوری و مصالح نوین در ساختمان های مسکونی و جلوگیری از هدر رفت مصالح، با روند بسیار کندی طی مسیر نموده و با توجه به مهم بودن بخش ساختمان در فعالیتهای اقتصادی ایران لازم است که اقدامات موثرتری در این زمینه انجام پذیرد. به همین منظور این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های موثر بر هدر رفت مصالح در ساختمانهای مسکونی در شهر تهران با توجه مبانی نظری موجود انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیق توسعه ای و از لحاظ روش انجام کار، توصیفی و از نوع پیمایشی و اسنادی میباشد.جهت شناسایی عوامل موثر ، نمونه ای را از میان جامعه خبرگان وکارشناسان این صنعت با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب نموده و داده های مورد نظر با توزیع پرسشنامه جمع آوری شده و با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق نشان داد که طراحی مناسب با درصدی معادل% 73/74 بیشترین تأثیر را بر میزان افزایش ضایعات ساختمانی دارد. پس از آن، صنعت ساخت با درصدی معادل% 65/71 در رتبه دوم ، آموزش با درصد تأثیری معادل %62/70 در رتبه سوم ، منابع مالی و توجیه اقتصادی با درصدی معادل% 83/64 در رتبه چهارم و در نهایت ذخیره و انبار با درصد %33/63 دارای کمترین تأثیربرافزایش ضایعات می باشند.