فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۵۶۱ تا ۱۶٬۵۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study tries to evaluate rural governance and identify its effective factors in a rural area, around Karaj Metropolis, for the achievement of local governance in central Iran. Design/Methodology/Approach - In terms of goal and nature, it is practical, while with regards to its methodology, it serves as a survey. The statistical populations of this research include 53 rural managers of rural settlements as rural governors (Dehyar), 105 rural councils, and 366 heads of village households, selected based on classification sampling within a multi-stage process. Both techniques of PROMETHEE and Analytic Network Process (ANP) have been employed for analysis, level evaluation, and classification of governance in the studied rural area. Findings- Based on the parametric method, results show that out of 53 studied local government, 53% had good governance; 25%, average governance; and 22%, weak governance. Furthermore, based on ANP Technique, the rural district (Dehestan) of Adran had the highest governance rank, while the rural district of Kamal Abad had the lowest. In general, the findings show that governance level in the studied local governments were quite desirable. Research limitations/Implications- Governance is a multidimensional issue with various definitions and theories thereof the villagers’ attitude towards rural governance and its indicators is restricted. Practical implications- In the study area, rural governance is in a good position, but some of the rural governance components and indicators are in an unsatisfactory and critical situation and require serious attention for improvement. Originality/Value- So far, there has been little attention paid to rural governance in the cities, especially in the peripheral regions of metropolitan areas. Accordingly, the present study is of considerable importance.
تحلیل الگوی فضایی سرمایه گذاری مسکن از منظر اقتصاد سیاسی فضا مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
15 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه کلان شهرها مهم ترین واحدهای فضایی فعالیت های اقتصادی- اجتماعی از یکسو و مظهر بلافصل این مناسبات می باشند که در پیوندهای فضایی نوینی، قلمروهای پیوسته و گسسته گسترده ای به وجود آورده و به محورهای گردش توسعه به دور خود بدل شده اند. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی الگوی سرمایه گذاری مسکن در شهر اهواز از دیدگاه اقتصاد سیاسی فضا می پردازد. مطالعه حاضر ازنظر هدف کاربردی، و ازنظر شیوه اجرا توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش جهت بررسی وضعیت سرمایه گذاری مسکن در شهر اهواز از داده های مکانی و فضایی، داده ها و گزارش های طرح های توسعه شهری اهواز استفاده می شود تا از این طریق الگوی موجود سرمایه گذاری مسکن در شهر اهواز مشخص گردد. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی، مدل موران و لکه های داغ در محیط نرم افزار ARC GIS استفاده شده و درنهایت به منظور نمایش تغییرات سرمایه گذاری مسکن از مدل Change Detection استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر وجود افتراق مکانی و فضایی گسترده در بین محلات شهری اهواز و الگوی موجود ساخت وساز مسکن و سرمایه گذاری آن متناسب با رشد و توسعه شهر اهواز چه در مقیاس فضایی و چه در مقیاس جمعیتی نبوده و نظام سیاسی و مدیریت شهری حاکم بر شهر اهواز درواقع نتوانسته به تقاضای گروه های مختلف جامعه متناسب با توان مالی آن ها پاسخ دهد. الگوی سرمایه گذاری مسکن در کلان شهر اهواز از روند بسیار نامتعادلی پیروی کرده و در بحث سیاست گذاری مسکن، گروه های بیشتری از نظام رسمی برنامه ریزی خارج شده و در شکل گیری این پدیده علاوه بر عوامل کلان اقتصادی، عوامل کالبدی، زیرساختی، زیست محیطی و اجتماعی باعث شکاف در برخورداری از اساسی ترین حق به شهر گروه های متفاوت جامعه در ارتباط با نیاز سکونتی شده اند. بازتاب کالبدی آن به صورت گسترش بافت های حاشیه نشین، اراضی قهوه ای و بافت فرسوده در سطح محلات شهری اهواز می باشد.
تدوین مدل بهینه جهت ارزیابی الزامات گذار به امنیت در گردشگری پایدار (موردمطالعه: استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
161 - 190
حوزههای تخصصی:
امنیت به معنای توان جامعه در حفظ و بهره گیری از فرهنگ و ارزش های جامعه است. برای رسیدن به امنیت در مقوله گردشگری پایدار، پنج محور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، انتظامی و زیست محیطی مطرح هستند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و تبیین شاخص ها و معیارهای مناسب در ارزیابی الزامات امنیتی با رویکرد گردشگری پایدار در استان قزوین و تبیین این الزامات به عنوان حلقه های گم شده در تأمین و هدایت امنیت در جذب گردشگر و ارائه یک چارچوب روش شناسی نوین با نظرسنجی از کارشناسان و نخبگان علمی به روش دلفی با پاسخ به این پرسش می باشد که کدام شاخص امنیتی از اعتبار بیشتری برخورداراست و اینکه فرآیند طراحی شاخص ها و معیارهای مناسب امنیتی چیست؟ روش انجام این پژوهش مبتنی بر روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و استفاده از روش ترکیبی کیفی و کمی است. در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش شاخص های انتخاب شده شاخص های امنیت اجتماعی با (۱۲/۸) امتیاز از اعتبار بیشتری در بین مؤلفه های امنیتی در گردشگری پایدار برخوردار است. شاخص های امنیت فرهنگی، (۹۸/۷) شاخص های زیست محیطی، (۸۷/۷) شاخص های اقتصادی، (۸۴/۷) و در نهایت شاخص انتظامی با (۷۹/۷) درصد از کل امتیازها در رتبه های بعدی قرار دارند.
پتانسیل سنجی ژئوسایت های مستعد استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از روش کامنسکو
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
400 - 412
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم به عنوان شاخه ای از گردشگری در طی سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته شده است و می تواند به عنوان یکی از ارکان مهم در توسعه مناطق، مورد توجه ویژه قرار گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، در تحقیق حاضر به ارزیابی ژئومورفوسایت های استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی-تحلیلی می باشد و در چند مرحله انجام شده است. در مرحله اول به شناسایی ژئوسایت های استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه پرداخته شده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش کامنسکو به ارزیابی ژئوسایت ها پرداخته شده است و در نهایت در مرحله سوم بر مبنای نتایج حاصله، ژئوسایت های مستعد استان چهارمحال و بختیاری شناسایی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که در بین ژئوسایت های استان چهار محال و بختیاری، ژئوسایت تالاب گندمان با مجموع ۸۳ امتیاز، دارای بالاترین امتیاز است. بعد از این ژئوسایت، ژئوسایت چشمه کوهرنگ با ۸۲، تالاب چغاخور با ۸۱ و دشت لاله های واژگون با ۷۸ امتیاز، دارای بالاترین امتیاز هستند. با توجه به موارد مذکور، ژئوسایت های تالاب گندمان، چشمه کوهرنگ، تالاب چغاخور و دشت لاله های واژگون، به عنوان ژئوسایت-های با ارزش استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شده است که نیازمند توجه ویژه ای هستند.
مطالعه تطبیقی مسئولیت آلوده کنندگان جغرافیای انسانی (محیط زیست) نسبت به مرگ های ناشی از آلودگی ایجاد شده توسط آن ها در حقوق ایران و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست، یکی از ارزش های اساسی جوامع انسانی است. محیط زیست شامل همه یا بخشی از عناصر تشکیل دهنده محیط طبیعی اعم از آب، هوا، خاک در سطح زمین یا عمق آن یا محیط انسان است. با توجه به گسترش انواع آلودگی ها و دیگر خسارت های زیست محیطی ناشی از رشد بی رویه اقتصادی و افزایش جمعیت و سایر فعالیت های انسانی که اثراتی بر محیط زیست دارند که بعضاً منفی و مضر هستند. بحثی که در اینجا حائز اهمیت است این است که کسانی که محیط زیست را آلوده می کنند چه مسئولیتی دارند و اینکه قانون گذار چه تدبیری برای مقابله با این افراد اندیشیده است. این تحقیق بر پایه روش توصیفی تحلیلی به نگارش در آمده و از مدل کتابخانه ای و همچنینی روش فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده کرده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که آلوده کنندگان محیط زیست، بر اساس قانون هم مسئولیت مدنی دارند و هم در صورت وجود شرایط مسئولیت کیفری نیز بر آن ها بار می شود.
بازشناسی مؤلفه های شکل دهنده سرزندگی خیابان به مثابه ارتقاء کیفیت زندگی اجتماعی در فضاهای شهری کوچک مطالعه موردی: خیابان شهید چمران شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
41 - 54
حوزههای تخصصی:
سرزندگی یکی از مؤلفه های اصلی تأمین کننده کیفیت مطلوب فضای شهری است. محیط های شهری سرزنده، زمینه ساز ایجاد و افزایش سرمایه های اجتماعی می باشند. ازآنجاکه امروزه شاهد تنزل سرزندگی در عرصه های عمومی و متعاقباً کاهش حضور داوطلبانه مردم در فضاهای شهری هستیم، ضروری به نظر می رسد که در پی ساخت محیط های شهری سرزنده تر باشیم. هدف از انجام پژوهش حاضر بازشناسی مؤلفه های مؤثر بر سرزندگی و تأیید مؤلفه ها در خیابان شهید چمران شهر شیراز می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، توصیفی-تبیینی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، کمی است. روش تحقیق از نوع همبستگی رگرسیون و تحلیل عاملی می باشد. در این تحقیق در ابتدا بامطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهش ابعاد و مؤلفه های مؤثر در سرزندگی خیابان های شهری مورد شناسایی قرارگرفته و در غالب مدل جامع تبیین شد. بر اساس نتایج می توان بیان کرد مؤلفه های بازشناسی شده سرزندگی شهری شامل مؤلفه کالبدی-عملکردی با متغیرهای عملکرد، ایمنی، نظارت جمعی، دسترسی، خوانایی کالبدی و آسایش اقلیمی، مؤلفه زیباشناختی با متغیرهای تنوع، نورپردازی، نفوذپذیری و خوانایی و جذابیت بصری، مؤلفه زیست محیطی با متغیرهای سایه اندازی محیط، پوشش گیاهی و عاری بودن از آلودگی و مؤلفه فرهنگی و اجتماعی و متغیرهای آسایش اجتماعی و روانی، هویت برجسته و منحصربه فرد، ارزش های فرهنگی و تعاملات اجتماعی می باشد. در ادامه این مدل با استفاده از با استفاده از ابزار پرسشنامه و نرم افزار AMOS در خیابان شهید چمران شهر شیراز موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی مؤلفه های بازشناسی شده در خیابان شهید چمران شهر شیراز نشان داد، ارتباط معناداری بین مؤلفه های پژوهش و متغیرهای آن ها و همچنین بین مؤلفه های پژوهش برقرار است. همچنین بیشترین وزن استاندارد مربوط به ارتباط بین مؤلفه های زیباشناختی و کالبدی-عملکردی می باشد که بیان کننده همبستگی بالای این دو مؤلفه است. به طورکلی می توان بیان کرد این مدل دارای برازش خوبی برای خیابان چمران شهر شیراز می باشد.
بازیابی مکان مناره های تخریب شده اصفهان بر اساس تحلیل اسناد توصیفی و تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناره ها به عنوان عناصر شاخص درون شهری و برون شهری تعدادی از آن ها ازدست رفته اند و مکان یابی می تواند ویژگی های مناره ها را اشکار سازد. مکان یابی مناره ها بخشی از تاریخ شهر و عناصر شاخص شهری را آشکار می سازد. پژوهشگران عمدتا در حوزه های تاریخی، استاتیکی و تزییناتی مناره تحقیقاتی را ارائه نموده اند. این پژوهش برای نخستین بار مکان مناره های تاریخی تخریب شده اصفهان می پردازد. این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که روش های هندسی در بررسی اسناد توصیفی وتصویری چگونه می تواند آشکار کننده مکان مناره های تاریخی شهر اصفهان باشد؟ داده های این پژوهش ترکیبی از داده های کتابخانه ای و میدانی است. اسناد توصیفی و تصویری دوره های مختلف تاریخی بررسی شد. با بررسی میدانی وضع موجود، مکان مناره های تخریب شده اصفهان بر روی نقشه سید رضاخان مشخص گردید. همچنین مکان فعلی آن ها بر روی نقشه جدید اصفهان آشکار گردید. این پژوهش بر آن است تا با در نظر گرفتن تعدد مناره های اصفهان به جایابی مکان مناره های موجود و مناره های فراموش شده اصفهان بپردازد. اسناد توصیفی و تصویری در مقایسه با یکدیگر آشکار کننده مکان مناره های ازدست رفته بوده است. یافته های این پژوهش آشکار کرد که بیشتر مناره های ازدست رفته شهر اصفهان در کنار بناهای شاخص بوده اند.
پایش و اولویت بندی مؤلفه های تاب آوری در بافت های اسکان غیررسمی مطالعه موردی: محله سهرابیه کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
77 - 99
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری، مفهوم جدیدی است که بیشتر در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود. لذا آگاهی از وضعیت تاب آوری و تاب آور نمودن جوامع شهری دارای اهمیت خاصی می باشد. محله سهرابیه سکونتگاهی غیررسمی می باشد که ریشه شکل گیری آن به سال 1343 و تحت تأثیر اصلاحات ارضی برمی گردد. آگاهی از وضعیت تاب آوری و میزان آسیب پذیری این گونه بافت ها، امکان مدیریت مناسب و مطلوب را در مواقع بحران امکان پذیر می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و اولویت بندی مؤلفه های تاب آوری در سطح محله اسکان غیررسمی سهرابیه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه به صورت نقطه ای و با موقعیت مشخص انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها و سنجش میزان تاب آوری و اولویت بندی مؤلفه های آن در محله سهرابیه از نرم افزارهای SPSS، Smart PLS و برای تحلیل فضایی نیز از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج گویای آن است که تاب آوری محله سهرابیه با میانگین 27/2 در سطح پایینی قرار دارد و در برابر بحران های طبیعی از آسیب پذیری بالایی برخوردار است. در رابطه با وضعیت هر یک از ابعاد و میزان تأثیر آن ها بر میزان تاب آوری بر اساس نتایج مدل سازی ساختاری بعد اقتصادی بیشترین و بعد کالبدی کمترین تأثیر را بر تاب آوری محله سهرابیه داشته داشته اند. نتایج تحلیل فضایی نیز نشان دهنده تفاوت تاب آوری در ابعاد مختلف بر اساس شرایط آن ها در سطوح مختلف محله است. به طوری که تنها مناطق مرکزی محله از وضعیت نسبتاً بهتری برخوردار هستند؛ اما حاشیه های شمالی، جنوبی و غربی محله تاب آوری پایینی دارند و آسیب پذیرتر هستند. با آگاهی از وضعیت تاب آوری در ابعاد مختلف و همچنین شناخت به دست آمده از وضعیت فضایی تاب آوری در سطح محله سهرابیه، می توان از برنامه ریزی و مدیریت بهتری جهت بیشتر تاب آور شدن محله دارا بود.
ارتباط بین شاخص های توپوگرافی با بارش های فراگیر منطقه کوهستانی البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
51 - 67
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که آگاهی از پراکندگی زمانی و مکانی آنها کمک بسزایی جهت کاهش آسیب های احتمالی می نماید. به این منظور وجود رابطه معنادار بین بارش های فراگیر و شاخص های توپوگرافی منطقه کوهستانی البرز بررسی گردیده است. در این پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردیده و در این مدل، متغیر وابسته بارش روزانه فراگیر منطقه مطالعاتی ( بارش های رخ داده در بیشتر از 70 درصد ایستگاه های سینوپتیکی منطقه) و متغیر مستقل داده های مربوط به شاخص های توپوگرافیکی منطقه مطالعاتی (ارتفاع ایستگاه سینوپتیک، شیب و جهت ایستگاه، طول و عرض جغرافیایی ایستگاه، فاصله از خط مبنای شمالی، فاصله از خط الرأس، ارتفاع متوسط ایستگاه در یک شعاع 2.5 کیلومتری، ارتفاع متوسط هشت بلوک پنجاه کیلومتری در جهات هشتگانه جغرافیایی به مرکزیت ایستگاه سینوپتیک، اختلاف ارتفاع متوسط آن هشت بلوک از ارتفاع متوسط ایستگاه در شعاع 2.5 کیلومتری) می باشد. در ابتدا امر رابطه همبستگی بین بارش های فراگیر(129 روز) و شاخص های توپوگرافی بر اساس ایستگاههای سینوپتیک مشترک در سه فصل زمستان، بهار و پاییز شناسایی و در ادامه ضرایب همبستگی با فاصله اطمینان 95 درصد در سطح معناداری کوچکتر از 0.05 بررسی و از هر فصل یک روز نمونه با بالاترین میزان ضرایب همبستگی در اکثریت شاخص های توپوگرافی با عنوان نماینده از آن فصل انتخاب گردید. منطقه مطالعاتی که رشته کوه گسترده البرز می باشد با توجه به پیچیدگی توپوگرافی و تنوع شرایط اقلیمی آن در هر ناحیه، به مناطقی با شباهت توپوگرافی و اقلیمی تقسیم گردیده است. بالاترین تعداد آماره معناداری از نظر مقیاس زمانی و مکانی بین بارش فراگیر با شاخص های توپوگرافی مربوط به بارش فراگیر فصل بهار با 18 مورد و کمترین مربوط به بارش فراگیر فصل زمستان با 9 مورد می باشد، در فصل پاییز نیز 14 مورد رابطه خطی معنادار قابل شناسایی است. از بین شاخص های توپوگرافی، قوی ترین شاخص مربوط به اختلاف ارتفاع متوسط بلوک های50 کیلومتری از متوسط ارتفاع ایستگاه در شعاع 2.5 کیلومتر در جهات مختلف با توجه به فصول مختلف سال می باشد و گواه بر تاثیر جهت در منطقه مطالعاتی بر بارش های فراگیر می باشد و اینکه منطقه مورد نظر در چه جهتی قرار گرفته باشد تا بارش بیشتری را دریافت نماید، به این معنا که توده هواهای مرطوب ورودی از قسمتهای شمالی کشور از جمله پرفشار سیبری (بابایی فینی،1393) به علت ارتفاع پایین و نزدیکی به سطح زمین تحت تاثیر ناهمواری های سطح زمین قرار می گیرد و توده هواهای مرطوب ورودی از قسمتهای شمال غربی و غربی کشور از جمله پرفشارهای مهاجر غربی ((قشقایی،1375)،(مرادی، 1385)) به علت ارتفاع بالاتر و قدرت بیشتر کمتر تحت تاثیر ناهمواریهای سطحی قرار گرفته و بارش منطقه تحت تاثیر این سیستم های جوی سطح بالاست. از سویی نیز بارش فراگیر در ناحیه البرز غربی شمالی و مرکزی جنوبی بیشترین و ناحیه البرز غربی جنوبی کمترین رابطه خطی معنادار را با مقادیر شاخص های توپوگرافی برقرار نموده است نتایج این تحقیق وجود رابطه خطی معنادار اکثریت شاخص های توپوگرافی مورد بررسی (22 شاخص از 24 شاخص) با بارش فراگیر را اثبات نموده تا بتوان بیشترین شاخص های موثر بر بارش منطقه را در زمینه برآورد و پیش بینی بارش استفاده نمود. دو شاخص توپوگرافی جهت ایستگاه و فاصله از خط الرأس در هیچ روزی و در هیچ ناحیه ای از منطقه مطالعاتی وارد مدل همبستگی نشده و هیچ گونه رابطه خطی معناداری ولو در حد ضعیف با بارش فراگیر منطقه برقرار ننموده اند.
تبیین رهیافت های منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر قفقاز و آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1511 - 1528
حوزههای تخصصی:
یکی از ضروریات دست یابی به سیاست خارجی کارآمد و مبتنی بر منافع ملی، منطقه گرایی است. در کدهای ژئوپلیتیکی قدرت های طراز اول منطقه گرایی یک استراتژی فعال و بستری برای تعامل فزاینده با نظام جهانی تعریف شده است. تاریخ سیاست خارجی ایران نشان می دهد منطقه گرایی و الگوهای آن در دستور کار طراحان و تصمیم سازان دستگاه های سیاسی ایران از پیش تا پس از اسلام قرار نگرفته است؛ به طوری که از نظر تاریخی منطقه گرایی به عنوان یک رهیافت و خط مشی در دولت های مختلف حاکم بر ایران نادیده انگاشته شده است. غفلت از به کارگیری رویکردها و خط مشی های جغرافیایی تا حدی است که حتی دولت های هخامنشی و ساسانی نیز نیازی به تعامل و منطقه گرایی با کشورهای تابعه خود احساس نمی کردند. با وجود این، جمهوری اسلامی ایران برای نیل به اهداف و منافع ژئوپلیتیکی خود ناچار از تدوین و به کارگیری اصول و رهیافت های منطقه گرایی است. در وضعیت فعلی، اصرار و پایبندی جمهوری اسلامی ایران به رویکرد صرف ایدئولوژیک در روابط خارجی خود تا حدی موجب غفلت از واقعیت های پیرامونی و از دست رفتن ظرفیت های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی خود شده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با مبنا قراردادن رهیافت هم تکمیلی به تبیین اصول و رهیافت هایی به منظور فعال کردن رویکرد منطقه گرایی در ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز و آسیای مرکزی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد از میان رهیافت های منطقه گرایی سه رهیافت هم تکمیلی فرهنگی، هم تکمیلی تمدنی و هم تکمیلی ژئواکونومیک از جمله مهم ترین رهیافت های منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز و آسیای مرکزی محسوب می شوند.
بررسی تأثیر پدیده های دور پیوند در جابجایی تاریخ رخداد اولین و آخرین یخبندان پاییزه و بهاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثر نوسانات الگوهای دورپیوند در جابه جایی تاریخ رخداد اولین و آخرین یخبندان پاییزه و بهاره بررسی شد. این محاسبات در 12 ایستگاه سینوپتیک کشور برای مدت 31 سال (۱۹۸۵-2015) انجام شده است. برای بررسی همبستگی شاخص های دورپیوند و دمای کمینه، از دو سناریو (با و بدون تأخیر زمانی) استفاده شد. تأثیرگذارترین الگوی شناسایی شده بر یخبندان دیر رس بهاره در مقیاس ماهانه (بدون تأخیر) شاخص NAO- (ضریب همبستگی 767/0) در ماه فوریه و مربوط به ایستگاه اصفهان است و مؤثرترین شاخص اثر گذار بر یخبندان زود رس پاییزه AMO+ (ضریب همبستگی 732/0) در مقیاس ماهانه (بدون تأخیر) سپتامبر و مربوط به ایستگاه همدان به دست آمد. جابه جایی تاریخ ها در اولین یخبندان پاییزه و آخرین یخبندان بهاره در فاز النینو نسبت به نرمال زودتر و در فاز لانینا نسبت به نرمال دیرتر شروع می شود. همبستگی بین فازهای النینو، لانینا، و نرمال با دمای کمینه نشان داد فاز لانینا تأثیر گذاری بیشتری در دمای کمینه داشته است. به طور کلی، نتایج نشان داد جابه جایی تاریخ های رخداد اولین و آخرین یخبندان پاییزه و بهاره در ایستگاه های موردمطالعه با تعدادی از شاخص های دورپیوند مانند AMO، SOI، NAO، AO، و MEI مرتبط است.
تحلیل فضایی جرائم سرقت در شهر ایلام با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر جرم دارای ظرف مکان و زمان است که آن را از دیگر رفتارها متمایز می سازد و باعث می شود تا رفتار مجرمانه در واحد مکان، توزیع فضایی یکسانی نداشته باشد موضوع این پژوهش تحلیل فضایی سرقت های پنجگانه ( منزل، مغازه، اماکن خصوصی، اتومبیل، وسایل و قطعات و لوازم اتومبیل) در شهر ایلام بوده که به شناسایی الگوی های فضایی و علل شکل گیری کانون های هر کدام از سرقت ها مورد بررسی قرار گرفته است.پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با روش اسنادی تهیه شده است. بدین منظور تعداد 7071مورد جرم سرقت ثبت شده به عنوان جامعه آماری مورد مطالعه قرارگرفته است. با استفاده از آزمون های آماری در محیط ARCGIS، کانون های سرقت ها در شهر ایلام شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل فضایی قرارگرفته است.یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ وﻗﻮع ﺟﺮایﻢ ﺳﺮﻗﺖ در شهر ایلام از اﻟﮕﻮﻫﺎی ﻣکﺎﻧیو زﻣﺎﻧی خاصی ﭘیﺮوی ﻣی کﻨﺪ و ﺑیﺸﺘﺮ ﺟﺮایﻢ در ساعات پایانی شب رخ ﻣی دﻫﺪ و با محیط شهری، مناطق حاشیه نشین و محل اسکان طبقات متوسط و بالای جامعه و وضعیت اقتصادی نامناسب در ایلام ارتباط دارد. ﻣﻬﻢ ترین کﺎﻧﻮن ﻫﺎی ﺟﺮم ﺧیﺰ در شهر در جهت غربی شرقی و دارای کشیدگی می باشدوایﻦ اﻣﺮ وﺿﻌیﺖ ﻧﺎﻣﺴﺎﻋﺪ ایﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ را از ﻧﻈﺮ وقوع ﻧﺸﺎن می دﻫﺪ.
تأثیر بازار گرایی بر بهزیستی: بررسی نقش نوآوری های محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی بهزیستی در افراد و عوامل تأثیرگذار بر آن از دیرباز ازجمله مسائل موردعلاقه محققان حوزه های علوم روانشناسی، علوم رفتاری و اجتماعی و به تازگی محققان مدیریت و نوآوری بوده و تئوری ها، چارچوب ها و مدل های فراوانی در این زمینه ارائه شده است. در این میان استراتژی بازارگرایی و نوآوری محیط زیستی در شرکت از جمله عواملی است که تأثیر آن بر بهزیستی کمتر مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثر بازارگرایی بر بهزیستی در شرکت های دانش بنیان انجام شده است که دراین ارتباط بر نقش میانجی گری نوآوری های محیط زیستی نیز تأکید شده است. جامعه هدف این پژوهش از دو گروه مشتریان و مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران که در حوزه نوآوری های محیط زیستی فعالیت دارند، تشکیل شده است. روش نمونه گیری برای گروه اول، روش در دسترس و برای گروه دوم، روش تصادفی ساده بوده است. برای جمع آوری داده از پرسشنامه استفاده شده و روش تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3.0 بوده است. مطابق نتایج پژوهش، مشتری گرایی و رقیب گرایی از طریق نقش میانجی گری نوآوری محیط زیستی بر بهزیستی تأثیر مثبت دارد و هماهنگی بین وظیفه ای هیچ تأثیری بر نوآوری محیط زیستی و در نتیجه بر بهزیستی ندارد.
بررسی تاثیرگذاری تنوع اقتصادی بر توسعه پایدار اقتصادی در روستاها، با نگاهی به بخش مرکزی شهرستان شاهین شهر و میمه
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه روستایی، جزئی از برنامه های توسعه هر کشور محسوب می شود و کارآفرینی و تنوع بخشی به فعالیت های روستایی از طریق کشف فرصت های مطلوب در روستاها و ترغیب روستاییان به راه اندازی کسب و کارهای نوپا، منجر به رقابتی شدن محیط کسب وکارهای کارآفرینانه روستایی می گردد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی-پیمایشی می باشد. روش گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی است. پرسشنامه این تحقیق مشتمل بر 18 سوال برای توسعه پایداری اقتصادی و 15 سوال برای تنوع اقتصادی بوده است. جامعه آماری شامل 1092 نفر سرپرست خانوار روستاهای بخش مرکزی شهرستان شاهین شهر و میمه بوندند بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 284 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون گیری در نرم افزار spss می باشد. نتایج بیانگر آن است که به طور کلی تنوع اقتصادی بر توسعه پایداری اقتصادی تاثیرگذار بوده و این نشان از آن دارد که عدم اتکا بر یک درآمد ثابت در نقاط روستایی و تنوع بخشی آن و دست یافتن به انواع و اقسام ایجاد منبع اقتصادی در نقاط روستایی توسعه پایداری اقتصادی را در پی دارد. این امر به گونه ای است که بر زیرمتغیرهای پایداری نیز در سطح معناداری 0.000 تاثیرگذار بوده به گونه ای که این تنوع بر اشتغال، درآمد، سرمایه گذاری و تولید نیز اثرگذار بوده است. از طرفی با توجه به میزان معناداری کمتر شاخص تولید نسبت به سایر شاخص ها نشان از آن دارد که افزایش تنوع اقتصادی در سطح روستاها بر شاخص تولید اثرگذاری کمتری داشته است و بیشتر منجر به افزایش درآمد، اشتغال و سرمایه گذاری می گردد.
پیش بینی تغییرات اقلیمی در غرب ایران با استفاده از ریزمقیاس گردانی خروجی مدل HadCM3 تحت سناریوهای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مهم ترین معضل کره زمین در قرن حاضر است بنابراین ارزیابی و پیش بینی این تغییرات در آینده به دلیل اثرات سوء تغییرات اقلیمی بر منابع آبی و محیط طبیعی و همچنین اثرات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . لذا در این پژوهش به پیش بینی پارامترهای دمای حداقل، دمای حداکثر، بارش و تابش به عنوان پارامترهای مهم اقلیمی به صورت روزانه تحت سناریوهای A1B ، A2 و B1 با کاربست مدل گردش عمومی جو HadCM3 در دو دوره زمانی مختلف (2065-2046 و 2099-2080) و مقایسه آن نسبت به دوره پایه (2005-1961) از طریق مدل ریزمقیاس گردانی آماری LARS-WG در 6 ایستگاه های سینوپتیک منتخب در غرب کشور در سطح سه استان کردستان، کرمانشاه و همدان پرداخته شد. در ارزیابی مدل LARS-WG به بررسی میزان خطای داده های مشاهداتی و شبیه سازی با استفاده از معیارهای MAE ، MSE ، RMSE و R 2 پرداخته شد و با توجه به نتایج حاصل، مدل برای منطقه مورد مطالعه مناسب ارزیابی گردید. نتایج کلی حاصل از بررسی برای دوره های آینده حاکی از کاهش 7/7 درصدی بارش، افزایش 4/3 درجه سلسیوس دمای حداقل و 3/3 درجه سلسیوس دمای حداکثر به طور متوسط بلندمدت در سطح منطقه مطالعاتی نسبت به دوره پایه می باشد. همچنین بر اساس نتایج حاصل میزان تابش نیز افزایش خواهد یافت که این افزایش به طور متوسط بلندمدت در سطح منطقه برابر 38/0 میلی ژول بر مترمربع در روز است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند کمک فراوانی به حل چالش های مدیران و برنامه ریزان منابع آب در دوره های آتی نماید.
بازنمایی تاثیر مذاکرات درکاهش منازعات وافزایش همگرایی کشورهای حوزه خزرمطالعه موردی ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تشکیل کشور های مستقل قزاقستان ، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان در حوزه دریای خزر که در سال 1991 میلادی صورت گرفت ، تغییراتی در نقشه های جغرافیای سیاسی جهان بوجود آورد و این حوزه را به خصوص بعد از تخمین میزان قابل توجه انرژی در آن به مهمترین کانون ژئوپلیتیکی جهان بویژه در منطقه تبدیل نمود . همین عامل ژئواکونومیکی منازعاتی را در این حوزه ایجاد کرده است از جمله این منازعات میتوان به مالکیت منافع اشاره کرد تغییر مالکیت خزربعد از فروپاشی اتحاد شوروی از دو کشور ( ایران و شوروی) به پنج کشور ( ایران ، روسیه ، آذربایجان ، ترکمنستان و قزاقستان ) زمینه شکل گیری مذاکراتی را در بین کشور های این حوزه فراهم آورده است محتوای این مذاکرات در ابتدا با انگیزه رفع و یا کاهش منازعات و حرکت به سوی همگرایی از سوی این کشور ها بوده است اما منافع ملی کشور ها مانع از این تصمیم شده است .در جنوب این حوزه کشور های ایران ، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان قرار دارند . به نظر می رسد استراتژی این کشور ها نیز مانند کشور های شمال حوزه خزر ، دست یافتن به منافع بیشتر است .این دیدگاه منازعات و چالش ها را در این حوزه افزایش داده است .اسناد آماری بیانگر آن است که توجه صرف به بهره برداری از انرژی ، سایر توان های حوزه خزررا تحت الشعاع قرار داده است . تحقیق حاضر پس از تجزیه وتحلیل روند مذاکرات ، این نکته را مطرح می کند که تعیین رژیم حقوقی دریای خزر میتواند منازعات دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان را کاهش داده و زمینه همکاریها در سایر بخش ها از جمله گردشگری ، اقتصادی ، زیست محیطی را افزایش خواهد داد .
تعیین شایستگی منابع آب شرب دام با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در منطقة طالقان، استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفادة اصلی از مراتع ایران به صورت چرای دام و دام غالب در مراتع، گوسفند است. چرای گوسفند در شیب های بالای 60 درصد به علت صرف انرژی زیاد برای عمل چرا، ضمن آنکه عملکرد دام را کاهش می دهد، خطر ایجاد فرسایش را نیز بالا می برد. چرای گوسفند در نقاطی که بیش از پنج کیلومتر از منابع آب فاصله دارند، به علت طولانی شدن مسیر راهپیمایی باعث کاهش عملکرد می شود. پراکنش منابع آبی در مرتع، از عوامل مؤثر در تعیین شایستگی مرتع به شمار می رود که بر پراکنش دام نیز تأثیر می گذارد. ازاین رو لازم است در هر منطقه شایستگی منابع آب مرتع برای دام مشخص شود. در پژوهش حاضر، تجزیه و تحلیل داده ها در ساختار رستری و به وسیلة نرم افزار ILWIS انجام شد. منطقة مورد مطالعه در تحقیق با وسعت 37977 هکتار در طالقان (استان البرز) واقع شده است. مدل منابع آب از سه زیرمدل فاصله از منابع آب، کمیت منابع آب و کیفیت منابع آب تشکیل شده است. نتایج نشان دادند که براساس مدل شایستگی منابع آب، 19989 هکتار از مراتع منطقه در طبقة شایستگی خوب (S1) ، 1229 هکتار در طبقة شایستگی متوسط (S2) و 4338 هکتار در طبقة شایستگی غیرقابل استفاده (N) قرار گرفتند و هیچ قسمتی از مرتع در طبقة شایستگی کم (S3) واقع نشد. شیب، مهم ترین عامل محدودکنندة شایستگی مرتع برای چرای گوسفند در منطقة مطالعه شده شناخته شد. پیشنهاد می شود در ارائة راه حل های مدیریتی برای احیا و اصلاح مراتع، به عوامل محدودکننده و کاهش دهندة شایستگی منابع آب مرتع توجه شود و عملیات اصلاحی برای رفع عوامل کاهش دهندة شایستگی مرتع صورت گیرد. کلید واژه ها : مرتع، منابع آب، گوسفند، سامانه های اطلاعات جغرافیایی
بررسی آثار سبک مدیریت روستایی بر پایداری سکونتگاه های روستایی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندی های محیطی، بستر الگوهای استقرار متناسب سکونتگاه های انسانی را در فضاهای جغرافیایی فراهم می کند. در این میان، مهاجرت و جابه جایی نامتناسب مکانی انسان ها موضوعی پایا به ویژه در مهاجرت های بی رویه روستا - شهری در رشته های گوناگون علوم انسانی است که توجه پژوهشگران را به خود معطوف کرده است. این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی و بهره گیری از منابع و اسناد موجود و پرسش نامه به بررسی آثار سبک مدیریت روستایی بر میزان پایداری سکونتگاه های روستایی در شهرستان اصفهان پرداخته است. جامعه آماری، دویست هزار نفر از روستاییان شهرستان اصفهان است که به صورت تصادفی، 400 نفر سرپرست خانوار برای حجم نمونه تعیین شد. باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون، بین شاخص ها و سبک های چندگانه مدیریتی در روستاها ارتباط دیده می شود؛ به طوری که مدیریت اجرایی این روستاها از نظر شاخص انگیزش، سبک آمرانه - خیرخواهانه و بسیار متمایل به سبک مشورتی، از نظر شاخص تعامل - نفوذ، سبک آمرانه - خیرخواهانه متمایل به سبک مشورتی، از نظر شاخص تصمیم گیری، سبک آمرانه - خیرخواهانه و از نظر شاخص اهداف اجرایی و آموزش، سبک آمرانه –خیرخواهانه و اندکی متمایل به سبک مشورتی است. از سویی ارتباطی مستقیم بین نوع سبک مدیریت و پایداری سکونتگاه های روستایی بین روستاهای شهرستان وجود دارد. همچنین سطح معنی داری صفر که کوچک تر از 01/0 است، بیان کننده وجود همبستگی معنی دار بین دو متغیر سبک مدیریت و پایداری سکونتگاه ها است. نتایج نشان می دهند همانند همه اقدامات بالا به پایین، توجه چندانی به مشارکت کردن افراد روستایی نبوده و تنها به صورت اقدامات دستوری - اجرایی انجام شده که این مسئله یکی از اسباب تخلیه و ناپایداری روستاهای شهرستان اصفهان بوده است که اقدامات توسعه ای از سوی مسئولان به پایداری جمعیتی منجر نشده و به تخلیه آن ها نیز کمک کرده است.
شناسایی عوامل مزیت ساز در گردشگری بافت تاریخی شهر یزد با رویکرد تخریب خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
283 - 306
حوزههای تخصصی:
مزیت رقابتی، رویکردی مبتنی بر استراتژی بازاریابی است. دیدگاه شومپیتری در مزیت رقابتی، مبتنی بر خلاقیت و نوآوری می باشد. براین اساس می توان با ایجاد تغییرات خلاقانه و به کارگیری پارادایم تخریب خلاق، ایده های جدید را خلق و مورد بهره برداری قرار داده و آنها را به عنوان مهمترین عناصر در مزیت رقابتی مطرح نمود. با این وجود، پژوهش حاضر در نظر دارد تا با رویکرد تخریب خلاق به شناسایی عوامل مزیت ساز در بافت تاریخی شهر یزد بپردازد. لذا محققان از روش پژوهش کیفی با استراتژی تحلیل مضمونی استقرایی استفاده کرده اند. جامعه مورد مطالعه، افرادی با اطلاعات و تجارب مرتبط در زمینه گردشگری در محدوه مورد مطالعه بوده که با استفاده از روش غیراحتمالی و نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. پس از انجام مصاحبه کیفی انفرادی و رسیدن به نقطه اشباع، 12 نفر از افراد واجد شرایط به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس کدهای استخراجی با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای در مقوله های چهارگانه منابع و جاذبه ها، عوامل و منابع پشتیبان، مدیریت مقصد و عوامل تقویت کننده مورد دستبه بندی قرار گرفتند. براساس ارجاعت صورت گرفته عواملی چون شرایط موجود جهت جذب طبقه خلاق، وجود جاذبه های تاریخی و فرهنگی و حفظ هویت آنها، صنایع خلاق و تعامل و هم آفرینی در خلق ارزش ها، توجه به خلاقیت و نوآوری و توجه به تحقیق و توسعه به عنوان برترین مزایای رقابتی محدوده مورد مطالعه در مقایسه با رقبا تعیین گردید.
کرایوپدیمنت ها و کرایوپلانیشن ها میراث برجای مانده از شرایط جنب یخچالی (مطالعه موردی: بخشی از دامنه های شرقی شیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرایوپدیمنت و کرایوپلانیشن دو لندفرم مرتبط با قلمروهای مورفوژنتیک جنب یخچالی اند که تحت تأثیر فرایندهای یخبندان و ذوب یخ به وجود می آیند. در این پژوهش به نحوه شکل گیری و توسعه این عوارض در حوضه آبریز تنگ چنار (جنوب شهر مهریز) در ایران مرکزی پرداخته شده است. کرایوپلانیشن ها به شکل تراس های پلکانی بر روی برخی دامنه های منطقه مورد مطالعه با عرض 5 تا 100 متر و در ارتفاع بالای 2000 متر با شیب کمتر از 5 درجه قابل مشاهده اند. کرایوپدیمنت، از نظر مورفولوژی، نوعی پدیمنت اما با ژنتیک متفاوت و غیر جریانی است که بر اثر تخریب فیزیکی سنگ های دانه ای، گرانیت، و کنگلومرای حاشیه درّه و توسعه جانبی درّه ایجاد شده است. نتایج نشان می دهد که عوامل فرسایشی جنب یخچالی مانند تخریب سنگ ها به شکل فیزیکی و انتقال آن ها به شکل خزش یخی، پف کردگی سطح زمین بر اثر یخ، حرکات توده ای قشر سطحی ذوب شده، فرسایش ریلی، ایجاد و توسعه آبراهه های کوچک ناشی از ذوب یخ، و در نهایت فراسایی دامنه ها در به وجودآوردن این عارضه ها نقش داشته اند. بر مبنای نقشه هم دمای گذشته، این لندفرم ها در دوره پلیستوسن تحت قلمرو جنب یخچالی ایجاد شده اند و بر اساس نقشه هم دمای حداقل دوره سرد سال در حال حاضر این عارضه ها هنوز در حال توسعه اند.