فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۳۴۱ تا ۱۶٬۳۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصادفات جاده ای همواره خسارات مالی و جانی فراوانی را به جامعه وارد می سازد. برنامه ی مدیریت حوادث جاده ای برای کنترل، رسیدگی و کاهش آثار تصادفات جاده ای تدوین گردیده است. در این برنامه هدف، رسیدگی به موقع و کارا به حوادث رخ داده در کمترین زمان ممکن است. در این برنامه نیروهای مختلفی درگیر هستند که ازجمله آن ها می توان به نیروهای امداد و نجات اشاره کرد. مهم ترین عامل در سیستم امدادرسان زمان رسیدن امدادگران به صحنه ی تصادف است که از فاکتورهای اصلی کاهش زمان رسیدن به بالین مجروحین موقعیت پایگاه های اورژانس می باشد. در کشور ایران توجه چندانی به موضوع مکان یابی ایستگاه های اورژانس نمی شود و پایگاه های فعلی امدادرسان بدون در نظر گرفتن مکان های حادثه خیز و با اعمال روش های غیر کارشناسی انتخاب می شوند؛ که پیامدهای منفی بسیاری ازجمله تأخیرهای ناشی از روش های سنتی امدادرسانی پس از درخواست امداد را به دنبال دارد. این تحقیق به بررسی تأثیر امدادرسانی به موقع به وضعیت مجروحین و مصدومان در تصادفات نقاط حادثه خیز و کاهش شدت خسارات وارده در محورهای پلیس راه همدان-ملایر طی سال های 1395، 1396و1397در دوره سه ساله مورد تحلیل قرار گرفت. روش انجام این پژوهش از نوع تحلیلی-توصیفی است که با استفاده از آمار تصادفات سه ساله، نقاط حادثه خیز قلمرو پژوهش شناسایی شده و سپس پایگاه های اورژانس موجود در منطقه و محدوده های تحت پوشش استاندارد آن ها شناسایی شدند. با مقایسه نقاط حادثه خیز و تصادفات منجر به فوت در مناطق تحت پوشش استاندارد و سایر مناطق این نتیجه حاصل شد که امدادرسانی به موقع به حادثه دیدگان از شدت خسارات تصادف به طور معنی داری کم می کند
تبیین عوامل مؤثر بر سرزندگی فضای عمومی مطالعه موردی: چهارراه ولیعصر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 123
حوزههای تخصصی:
مفاهیمی که میان رشته ای هستند با توجه به اینکه رویکردهای نظری مختلفی بر آن ها حاکم می باشند، در حوزه های گوناگون تلقی های متفاوت از آن ها می شود. سرزندگی جزء این گونه مفاهیم است که در علوم روان شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا، برنامه ریزی و طراحی شهری دیدگاه های نظری و رویه های مختلفی برای آن وجود دارد. این امر لزوم توجه به متغیرهای گوناگون را در فرایندهای ایجاد سرزندگی فضاهای عمومی ایجاب می نماید که در مبانی علمی و رویه های مدیریت شهری، به صورت جامع و با لحاظ نمودن متغیرهای مختلفی که عوامل زیربنایی سرزندگی را تبیین نماید، موردتوجه واقع نشده است. در این راستا سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: چه عواملی به صورت زیربنایی و بنیادی بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند و چارچوب مدل مفهومی-عملیاتی ایجاد سرزندگی در فضاهای عمومی چگونه است؟ هدف پژوهش، ارائه چارچوب مناسب و کارآمد به منظور بهبود و ارتقاء سرزندگی فضاهای عمومی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی-کاربردی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته است. داده های موردنیاز بر مبنای شاخص های مستخرج از ادبیات علمی موضوع و با استفاده از پرسشنامه در محدوده مطالعاتی، که با روش هدف مند انتخاب شده است، گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شدند. پس از محاسبه ماتریس های مختلف تحلیل مذکور، تفسیر و نام گذاری عوامل بنیادی صورت گرفته است. پنج عاملِ 1) کیفیت های محیطیِ کارکردی-فضایی، 2) هنجارهای اجتماعی و زمینه های لازم برای جامعه پذیری (اجتماعی شدن)، 3) درآمد مناسب و رونق فعالیت های اقتصادی، 4) حالت روان، علایق و روحیه فردی، 5) نحوه ادراک و برهم کنش دوستانه شهروندان باهم بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند. سهم این عوامل در تبیین واریانس کل متغیرها مجموعاً 3/70 درصد می باشد. درنهایت بر مبنای واریانس تبیین شده هر یک از عوامل، مدل چارچوب مفهومی-عملیاتی مناسب و کارآمد ارائه شده است.
تحلیلی بر قابلیت های توسعه گردشگری ساحلی در بندر دیلم با استفاده از مدل های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری ساحلی، طیف کاملی از گردشگری، فراغت و فعالیتهای تفریحی را که در نواحی ساحلی و آبهای نزدیک سواحل را در بر می گیرد. و به دلیل برخورداری از ویژگیهای خاص، از سایر عوارض مشابه متمایز می باشد. سواحل جنوبی کشور در امتداد خلیج فارس، به عنوان نمادی از اقتدار ملی در روابط بین المللی و تعامل کشور با جهان محسوب می گردد. این پژوهش با هدف ارزیابی پتانسیل ها و محدودیت های توسعه گردشگری ساحلی در بندر دیلم انجام شده و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است، حجم نمونه 20 و جامعه آماری نخبگان شهرستان دیلم می باشد و از روش کتابخانه ای و اسنادی برای جمع آوری منابع استفاده شده است و جهت تحلیل داده ها از تکنیک SWOT و ANP استفاده شده است. استراتژی ایجاد زمینه مشارکت مردم محلی و تقویت نقش مدیریتی در برنامه های آتی گردشگری با 754/ بالاترین اولویت و استراتژی ایجاد بوم گردهای محلی آموزش دیده برای خدمات دهی به گردشگران داخلی وخارجی با امتیاز 052/ پایین ترین اولویت را در مدل ANP به خود اختصاص داده است. از بین عوامل چهارگانه مدل SWOT کمبود نیروی متخصص وکارامد در ارائه خدمات و توسعه فعالیت های گردشگری با وزن نهایی 88/ و ارتقای انگیزه ومیل به گردشگری درشهروندان همسایگان خارجی کشور با وزن 68/ بالاترین ضریب وزنی را به خود اختصاص داده است. به طور کلی استراتژی های انتخابی باید از نوع کمینه بیشینه باشد تا از فرصت هایی که متوجه استان است بتوان در راستای از بین بردن ضعف های توسعه گردشگری ساحلی بندردیلم استفاده کرد.
کاربرد مدل رگرسیون چندجمله ای برای برآورد بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی زلزله های بزرگ با استفاده از الگوی طبقه بندی پس لرزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷
111 - 131
حوزههای تخصصی:
تحلیل زمانی و مکانی پس لرزه های یک زمین لرزه ، در کانون توجه پژوهشگران علم زلزله شناسی قرار دارد. این موضوع به دلایلمختلف، از جمله ضرورت برآورد بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی در بازه زمانی معین پس از وقوع یک زلزله بزرگ در مدیریت بحران اهمیت دارد. از اهداف این پژوهش، شناسایی ارتباط بین بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی با الگوی رویداد پس لرزه ها در چند ساعت اولیه پس از وقوع یک زلزله بزرگ است. بدین منظور، یک مدل رگرسیون چند جمله ای با 15 پارامتر مختلف که در برگیرنده اطلاعات مربوط به زلزله اصلی و اطلاعات برداشت شده از اولین پس لرزه های رویداده پس از وقوع زلزله اصلی می باشد،پیشنهاد گردید. این 15 پارامتر بر اساس بررسی ضرایب همبستگی پارامترهای مختلف با بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی انتخاب شده اند. ضرایب مدل پیشنهادی با استفاده از 32 رویداد بزرگ ثبت شده مربوط به زلزله های اصلی با بزرگی بیش از 5.6 در 13 سال منتهی به سال 2020 در محدوده کشور ایران و به کمک روش کمترین خطای مربعات برآورد شد. همزمان، آزمون فاکتور واریانس ثانویه برای پذیرش ضرایب و بررسی پایداری مدل به روش شبیه سازی خطای عمدی بر روی ضرایب و آزمون باقیمانده های خطا انجام شده است. برای یافتن بهترین مدل، با طبقه بندی داده ها در دو بازه مختلف، 60 حالت در نظر گرفته شده است. بازه اول بررسی پس لرزه ها در دوره های های زمانی 1، 2، 3، 6، 9، 12، 15، 18، 21 و 24 ساعتو بازه دوم انتخاب بزرگ ترین پس لرزه در دوره 2، 4، 8، 12، 16 و 20 روز، بعد از زلزله اصلیاست. در نتیجه با تحلیل خطای مدل ها در برآورد دو پارامتر بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی، سه مدل برای پیش بینی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پیشنهاد گردید. این مدل ها می توانند، بزرگی و زمان وقوع بزرگ ترین پس لرزه در بازه های 2 روزه، 8 روزه و 20 روزه را با دقت قابل قبول (برای هر سه مدل، دقت متوسط 0.18 در بزرگی به مقیاس ناتلی و دقت متوسط 18.1 ساعت در زمان وقوع) برآورد کنند. دقت مدل های پیشنهادی با استفاده از 9 زلزله رویداده در کشورهای ایران و ترکیه، که از آن ها در تولید مدل استفاده نشده است اما در چشمه های زمین لرزه ای با ساختار مشابه قرار دارند، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مدل بزرگی وقوع پس لرزه اصلی قادر است با خطای نسبی کمتر از 4.5 درصد، بزرگای قوی ترین پس لرزه رویداده در دوره های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را پیش بینی کند. درحالی که مدل زمان وقوع پس لرزه با خطای نسبی متوسط 7.2 درصد، از دقت پایین تری برخوردار است.
تبیین الگو و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری در شهرهای نفت خیز (مطالعه موردی: آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1295 - 1318
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به علت جاماندن توسعه شهر از رشد شهر در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخ گویی به شهروندان است. در این میان شهرهای صنعتی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز فعالیت های صنعتی، مسائل زیست محیطی، و از همه مهم تر دوگانگی فضایی اند. به همین دلیل، توجه به پایداری توسعه شهرهای نفتی به ویژه از لحاظ کالبدی و خدماتی ضروری است. تحقیق حاضر (در سال 1396) با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین الگوی توزیع خدمات شهری در محلات شهر آبادان و بررسی نقش صنعت نفت در این زمینه انجام شده است. بنابراین، این پژوهش با گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی (توزیع پرسش نامه) و به کارگیری شاخص های خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و بهره گیری از مدل های تخمین تراکم کرنل، اندازه گیری توزیع جغرافیایی، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه، موران، OLS، و همچنین آزمون های T.Test دونمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزازهای Arc GIS و SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت، قوی، و معنی دار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است؛ به طوری که وجود محلات برنامه ریزی شده وابسته صنعت نفت، که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقی ترند هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامه ریزی شده ترند و نیز وجود محلات حاشیه ای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیب پذیر ند هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بوده اند به جدایی گزینی و دوگانگی فضایی در شهر آبادان منجر شده است.
اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی مورد: شهرستان نمین استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی پرداخته شده که باروش توصیفی – تحلیلی و بصورت پیمایشی انجام شده است. در روش میدانی جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است؛ به منظور بررسی روایی پرسشنامه ها, از متخصصین نظرخواهی گردید و برای اندازه گیری پایایی آن مقدار آلفای کرونباخ برابر با 826/0 به دست آمده است. جامعه آماری تحقیق, شامل کلیه کارشناسان و فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محدوده تحقیق برابر 100 نفر بوده و حجم نمونه با کمک فرمول کوکران, 79 نفر تعیین گردید. برای انتخاب پاسخگویان از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد فناوری اطلاعات وارتباطات به دلیل تأثیردر افزایش تولید و درآمد روستاییان به میزان 336/0، در بازاریابی برای تولیدات ومحصولات روستاییان به میزان 355/0، درنوآوری فرایند تولید وایجاد فرصت های شغلی جدید به میزان 306/0و درافزایش مهارت های شغلی روستاییان به میزان 502/0؛ برتوسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی درمحدوده موردمطالعه (شهرستان نمین ) تأثیر مثبت و معناداری دارد.
پیاده مداری خیابان های محلی براساس الگوی توسعه محله پایدار؛ مطالعه موردی خیابان محلی امیر خوی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
81-92
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز پیاده مداری، به عنوان یکی از موارد مهم در توسعه پایدار محلات مطرح می شود که از حالت کیفی به سمت حالت کمی در حرکت است. پیاده مداری، یکی از اولین و مهم ترین پیش شرط های افزایش پایداری محلات می باشد. این مقاله با هدف معرفی یک روش کمی قابل سنجش برای میزان پیاده مداری در خیابان های محلی و سنجش یک نمونه داخلی بر اساس این روش انجام گرفته است. فرآیند سنجش پیاده پذیربودن خیابا ن های محلی براساس الگوی LEED.ND، در سه مرحله کلی انجام شده است. مرحله اول که جزو ضروریات فرآیند می باشد، شامل سه متغیر «ورودی های اصلی ساختمان»،« نسبت ارتفاع ساختمان به عرض خیابان» و «پیوستگی پیاده رو» است. مرحله دوم که دارای امتیاز یک تا دوازده می باشد، شامل ده متغیر «فاصله پیاده رو ازبنا»،« فاصله ورود ی ها»، «وضعیت بازشوها»، «جداره های خاموش»، «پارکینگ»، «پیاده روها»، «ارتفاع واحدهای مسکونی»، «نسبت ارتفاع به عرض خیابان»،« سرعت سواره»، «گذرگاه ها». مرحله سوم که دو امتیازی است، شامل دو متغیر «درختکاری» و «سایه درختان» می باشد. با توجه به بررسی های انجام گرفته، خیابان محلی امیر نتوانسته است، امتیازات کافی از این سه مرحله کسب نماید و از نظر پایداری در وضعیت ضعیف و نامطلوب قرار دارد.
مدلسازی معیارهای موثر بر مکانیابی غرفه بازیافت پسماند خشک شهر تهران با استفاده از تلفیق روش های دلفی فازی و FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کلان شهر تهران، مدیریت بازیافت پسماند شهری با تولید روزانه بیش از 6500 تن شامل 42% پسماند خشک، حائز اهمیت می باشد. یکی از مراکز خدمت رسانی جلب مشارکت های مردمی و تبلور عینی اجرای تفکیک پسماند خشک در جهت حفظ محیط زیست و اهداف توسعه پایدار، غرفه بازیافت است. در این پژوهش استفاده از نظرات صاحب نظران با هدف مدلسازی معیارهای موثر مکانیابی غرفه بازیافت شهر تهران با رویکرد اثر بخشی و کارایی آن مورد توجه قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. به دلیل خصیصه فضایی مکانیابی و به خاطر ویژگی عدم قطعیت ذاتی مسائل شهری، جهت مشخص نمودن پارامترهای موثر بر مکان گزینی غرفه بازیافت از روش دلفی فازی و برای تعیین وزن معیارها و زیر معیارها از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 5 معیار اصلی و 16 زیر معیار از شاخص های بارز محسوب می شوند و معیارهای «مرکزیت» ، «کارایی و همپوشانی» ، «عوامل و ویژگی های بومی» ، «سازگاری» و «ناسازگاری» و زیر معیارهای «تراکم جمعیت» ، «قابلیت دسترسی» ، «پتانسیل اقتصادی غرفه» ، «مشارکت مردمی» و «عدم همجواری با مراکز نظامی و امنیتی» به ترتیب در الویت های اول تا پنجم مولفه های موثر در مدل مکانیابی غرفه بازیافت پسماند خشک شهر تهران می باشند.
بررسی رابطه بین شاخص های ذهنی مبتنی بر درک و نگرش جامعه محلی و بهبود کیفیت صنعت گردشگری (مورد مطالعه: استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
91 - 106
حوزههای تخصصی:
از جمله اقداماتی که در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه برای تحقق توسعه پایدار و کاستن از فشارهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت می گیرد، اجرای برنامه های توسعه گردشگری در سطوح محلی، ملی و بین المللی است. گردشگری، یکی از پاک ترین صنایع عصر حاضر به شمار می رود که توجه دولت ها و کشورهای جهان را به خود جلب کرده است.هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر در بهبود وضعیت صنعت گردشگری در استان البرز است. پژوهش حاضر از نظر روش و ماهیت کار، توصیفی-همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. در این پژوهش، از پرسشنامه استانداردشده استفاده شده و برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS به کار گرفته شده است. مطابق نتایج، بین زیرساخت های اقتصادی، پایداری محیطی، پایداری اجتماعی-فرهنگی، شاخص های ذهنی مبتنی بر درک و نگرش جامعه محلی و پایداری سیاسی-امنیتی و بهبود کیفیت گردشگری استان البرز رابطه وجود دارد. براساس آزمون فریدمن، عامل پایداری اجتماعی-فرهنگی (کاهش دشمنی با علم و صنعت، کاهش بزهکاری، مشارکت در حفظ میراث فرهنگی) با نمره میانگین 67/6 در رتبه نخست قرار دارد. پس از آن، عامل های پایداری محیطی، کاهش فقر و توزیع درآمد و پایداری سیاسی-امنیتی با فاصله بسیار کمی در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار دارند. درنهایت، عامل های زیرساخت های اقتصادی (رشد فزاینده زیربناها و منابع گردشگری به عنوان یک ضرورت) و شاخص های ذهنی با فاصله بیشتری نسبت به 4 عامل اول به ترتیب در رتبه های پنجم و ششم قرار گرفته است.
پیش بینی همدید- آماری وقوع ریزش باران در زمان کاشت و برداشت گندم دیم در شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
165 - 181
حوزههای تخصصی:
در شهرستان گنبدکاووس که یکی از قطب های تولید گندم کشور بشمار می رود اصولاً این محصول بصورت دیم کاشته می شود و کشاورزان برای انجام کشت منتظر می مانند تا اولین بارش مناسب، قبل از کاشت نازل شود و ذخیره آبی برای جوانه زنی و مراحل بعد از آن تا بارش بعدی فراهم گردد. بنابراین برای تنظیم تقویم زراعی کشاورزان نیازمند مطلع بودن از تاریخ های احتمالی چنین نزولات خواهند بود. همچنین در هنگام برداشت نیز عدم روزهای بدون باران و یا با باران بسیار کم اهمیت حیاتی دارد چرا که باعث نم کشیدن و زمینه ساز آفات خواهد بود. لذا هدف از این بررسی ارائه جداولی زمانی است که کشاورزان بتوانند، از آن بعنوان تقویم زراعی کاشت و برداشت استفاده نمایند. برای تهیه این جداول آمار بارندگیهای بیش از 5 میلی متر و کمتر از 1 میلی متر به ترتیب برای آغاز دوره های کاشت و برداشت از 9 ایستگاه مستقر در منطقه در طی یک دوره 15 ساله از سازمانهای ذی ربط اخذ گردید. سپس تاریخ روزهای بارانی در هر سال در زمان کاشت و داشت مشخص و به روز ژولیوسی تبدیل گردید. ارقام حاصل با توزیع های مختلف آماری برازش داده شد و بهترین توزیع انتخاب گردید. آنگاه تاریخ احتمالی وقوع ریزش های مورد نظر در ماههای آغازین فصل پائیز و ماههای آخرین فصل بهار محاسبه شد. برای سنجی 5 درصد از روزهای برآوردی بصورت تصادفی انتخاب گردید. میزان بارش این روزها از ایستگاههای مستقر در منطقه استخراج شد. همچنین اطلاعات سینوپتیکی 6 ساعت به 6 ساعته این روزها نیز از سه روز قبل از سایت c.d.cاخذ و نقشه های صحت ترازهای مختلف آن به کمک نرم افزار گرادس ترسیم شد منشاء سامانه ها، موجد بارش، مسیر و منابع رطوبتی آنها و همچنین چگونگی فرایندهای عامل ریزش باران در منطقه تحلیل گردید. نتایج نشان داد با استفاده از تاریخ و مقدار بارش های فرو ریخته شده در طی دوره های گذشته و به کمک قانون احتمالات با دقت بالایی می توان زمان وقوع، مقدار بارش ها و منشاء و مسیر سامانه های بارش زا را در ابتدا و انتهای فصل کشت محصول (گندم) برآورد نمود و براساس آن تقویم زراعی را تنظیم کرد.
شناسایی عوامل موثر بر رعایت الگوی مصرف بهینه آب در ایران(نمونه موردی شهر فنوج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
دسترسی به آب سالم و کافی، یکی از بزرگترین چالش های ایران و بسیاری از کشورهای جهان به خصوص خاورمیانه است. در میان راهکارهای متعدد، مدیریت الگوی مصرف یکی از پرطرفدارترین موارد تلقی می شود. به همین منظور، این بررسی در شهر فنوج استان سیستان و بلوچستان به عنوانی یکی از بحرانی ترین شهرهای ایران به انجام رسید. مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی بود که به شیوه پیمایشی و از نوع همبستگی انجام گردید. نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران 300 مورد انتخاب شد. با توجه به این حجم نمونه، سطح اطمینان 95 درصد و میزان خطای معیار 5 درصد تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های t، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در بین روش های کنترل مصرف آب، بالاترین اثر مربوط به تغییر نگرش مردم، به خصوص نگرش جوانان است. به طوری که جوانان با جریان سازی در شبکه های اجتماعی، نه تنها بزرگترین تغییرات را رقم می زنند، بلکه بالاترین اثر را بر تغییر نگرش خانواده ها دارند. مطابق نتایج این بررسی، فعالیت دانش آموزان در طی یک دوره شش ماهه میزان مصرف سرانه را از 151 لیتر در شبانه روز به حدود 140 لیتر تقلیل داد. بنابراین، توصیه می شود در سیاستگذاری های آتی به این گروه توجه بیشتری گردد.
تحلیل روند تغییر خدمت تنظیمی ترسیب کربن شهر تهران، متأثر از فرایندهای فضایی موزاییک سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
253 - 283
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف تبیین راهبرد بوم شناختی جامعه شناختی شبکه کاربری/ پوشش اراضی شهر تهران، سعی در شناخت فرایندهای فضایی تغییر الگوی موزاییک سیمای سرزمین و چگونگی تأثیر آن بر عملکرد ترسیب کربن طی سه دهه بین 1990 2020 دارد. در این مطالعه، نقش سنجه های سیمای سرزمین در شناسایی تغییرات الگوی فضایی موزاییک سیمای سرزمین و تلفیق آن با داده های حاصل از مدل سازی خدمات اکوسیستمی اهمیت می یابد. در این زمینه، پس از بررسی روند تغییرات ساختاری عملکردی موزاییک سیمای سرزمین با استفاده از مدل الگوریتم درخت تصمیم گیری و مدل InVEST به تحلیل پیچیدگی ارتباط بین الگوی فضایی سیمای سرزمین و کمیت خدمت تنظیمی ترسیب کربن در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین با استفاده از سنجه ها و داده های حاصل از مدل InVEST پرداخته شد. یافته ها نشان می دهند میزان خدمت تنظیمی ترسیب کربن در همه دوره ها متأثر از فرایند فضایی «تجمع» در لکه های ساخت وساز روند کاهشی داشته است. همچنین در بازه زمانی 1990 2000 بیشترین میزان از دست رفتن ذخیره کربن، به مقدار 291656 تن (58/9%)، به واسطه تأثیر فرایندهای فضایی «حذف» در اراضی سبز و «قطعه قطعه شدگی» در اراضی بایر رخ داده است. در فاصله 2000 2010 و 2010 2020 نیز کاهش مقدار ذخیره کربن برابر با میزان 182209 (62/6%) و 159688 (22/6%) تن بوده است. در این زمینه، تأثیر تغییر شاخص تعداد لکه در اراضی سبز و بایر برای همه دوره ها با افزایش ریزدانگی همراه بوده است که بیانگر وجود رابطه ای معکوس با میزان ترسیب کربن است. از سوی دیگر، کاهش سایر سنجه ها در خصوص اراضی سبز و بایر از وجود رابطه ای مستقیم با از دست رفتن میزان ترسیب کربن در بازه زمانی یادشده نشان دارد. در سطح سیمای سرزمین نیز کاهش ناهمگنی و ساده سازی الگوی فضایی موزاییک سیمای سرزمین منجر به کاهش میزان ترسیب کربن شده است. از این منظر، لازم است شناخت فرایندهای فضایی مؤثر بر الگوی ساخت سیمای سرزمین در اولویت تکمیل فرایند ارزیابی تأثیرات توسعه شهری بر جریان خدمات تنظیمی ترسیب کربن قرار گیرد.
مطالعه دمای سطح زمین شهر تبریز دررابطه با کاربری اراضی با استفاده از تصویر لندست 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند شهری شدن، برنامه ریزیِ مطلوبِ استفاده از اراضی بسیار مهم است. چرا که نحوه ی استفاده از اراضی تأثیرات قابل توجّهی را در رژیم دمایی شهر دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر مطالعه ی دمای سطح زمین دررابطه با کاربری اراضی بود. داده های پژوهش شامل شیپ فایل کاربری اراضی و تصویر روز ماهواره لندست 8 در مسیر 168 و ردیف 32 به تاریخ 07/04/1399 می باشد. جهت استخراج دمای سطح زمین از نرم افزار ArcMap استفاده شد. همچنین، برای بررسی تفاوت در میانگین دما بین کاربری های مختلف از آزمون کروسکال - والیس در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که میانگین دمای شهر تبریز برابر با 41/28 درجه سانتی گراد و انحراف معیار 62/4 می باشد. همچنین، حداقل دمای آن برابر با 55/13 درجه سانتی گراد و بیش ترین دمای نیز آن برابر با 29/39 درجه سانتی گراد است. نتایج پژوهش به تفکیک کاربری های مختلف نشان داد که فرودگاه شهر تبریز با میانگین دمای 81/33 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 81/1) دارای بیش ترین میانگین دمایی نسبت به سایر کاربری ها می باشد. در ادامه، به ترتیب کاربری های نظامی با میانگین دمای 22/32 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 52/2)، اراضی بایر با میانگین دمای 57/30 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 15/3)، کاربری صنعتی با میانگین دمای 51/30 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 71/2)، رودخانه با میانگین دمای 07/30 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 53/2)، فضای سبز با میانگین دمای 88/29 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 94/2)، اراضی در حال ساخت با میانگین دمای 62/25 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 22/3) و اراضی ساخته شده با میانگین دمای 61/23 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 91/3) قرار دارند. همچنین، تفاوت دمای سطح زمین بین کاربری های مختلف در سطح 000/0 معنی دار گردید که نشان از وجود تفاوت بین دمای کلاسه های مختلف کاربری دارد. بر اساس مقایسه ها مشخص گردید که به جز میانگین دمای فضای سبز و رودخانه، بین میانگین دمای تمام کاربری ها به لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود دارد.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر امنیت نواحی مرزی رود ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
92 - 118
حوزههای تخصصی:
رود ارس در طول تاریخ زمینه ساز تنش و نیز همکاری میان چندین کشور بوده است. این ناحیه با بیش از چهار صد کیلومتر مرز بین المللی مشترک با کشورهای آذربایجان، ارمنستان، جمهوری خودمختار نخجوان و ترکیه، داشتن چهار شهرستان و هفت شهر مرزی با ظرفیت های بالای طبیعی، ژئوکالچری، ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر امنیت ناحیه مرزی ارس است. روش پژوهش، تحلیلی توصیفی و نوع تحقیق بنیادی کاربردی است. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های اصلی در شش دسته عمده تقسیم شدند که به طور کلی 60 درصد مؤلفه های مؤثر بر امنیت ناحیه مرزی رود ارس را شناسایی و تبیین می کنند: مؤلفه نظامی انتظامی(600/12)؛ مؤلفه جغرافیایی(068/24)؛ مؤلفه نهادی مدیریتی و زیست محیطی(059/35)؛ مؤلفه ژئوکالچری(085/44)؛ مؤلفه ژئواکونومیکی(522/52)؛ و مؤلفه ژئوپلیتیکی(338/60). بنابراین، مؤلفه های ژئوکالچری، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی تأثیرگذارترین مؤلفه ها بر امنیت ناحیه مرزی ارس محسوب می شوند
گسترش قلمرو ناتو در مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
343 - 364
حوزههای تخصصی:
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اکنون شانزدهمین همسایه مرزهای آبی و خاکی جمهوری اسلامی ایران است. این سازمان با تأکید بر راهبرد تأمین امنیت منطقه جغرافیایی یوروآتلانتیک با حضور پویا در خارج از منطقه به قلمروسازی در مناطق مختلف جهان از جمله در مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. حضور فراجغرافیایی ناتو در مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی موضوع اصلی پژوهش حاضر است. نویسندگان تلاش دارند به این پرسش اصلی پاسخ دهند که ناتو چگونه در حال قلمروسازی در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران است؟ با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اینترنتی، و رسانه ای، فرضیه اصلی مقاله عبارت است از اینکه «ناتو تلاش دارد برای حفظ و گسترش حاکمیت ارزش های لیبرال - دموکراسی و بازار آزاد به عنوان موتور محرک نظام جهانی معاصر با بهره بردن از راهبردهای گسترش مرزهای سیاسی رسمی، گسترش مرزهای سیاسی غیررسمی، مأموریت های بشردوستانه، همکاری های دفاعی و امنیتی و گسترش دفاتر سازمانی و اداری، قلمرو خود را با حضور در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد». یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد افزایش همکاری های ناتو با همسایگان جمهوری اسلامی ایران در منطقه های ژئوپلیتیکی شمالِ دور امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را با پیامدهای مختلف یک، نظامی و امنیتی، دو، سیاسی، سه، اقتصادی و تجاری، و چهار، فرهنگی و اجتماعی مواجه می کند. بنابراین، ضروری است مسئولان ذی ربط در جمهوری اسلامی ایران توجه به فعالیت های این سازمان در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور کشور را مورد توجه جدی قرار دهند.
گونه شناسی فضاهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
103 - 117
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به ضرورت استفاده از راه حل های نوآورانه مؤثر، باز و مشارکتی و بهره برداری از قابلیت های ICT برای ایجاد زندگی پایدار در شهرها، به تدریج انواع مختلفی از مفاهیم با عنوان فضاهای دانش بنیان با اهداف و کارکردهای گوناگون شکل گرفته است. درک ابعاد، ویژگی ها و تمایز این مفاهیم، موجب کمک به سیاست گذاران شهری در انتخاب راهبردها و سیاست ها و سرمایه گذاری در این حوزه ها از طریق جلوگیری از اغتشاش ذهنی و بروز تناقض های درونی و التقاط های نامنسجم این مفاهیم می شود. تاکنون گونه بندی های مختلفی از فضاهای دانش بنیان ارائه شده ولی بررسی تطبیقی یکپارچه ای برای تمامی مفاهیم فضاهای دانش بنیان که تصویری روشن و جامع و درکی عمیق و منسجم از این فضاها را ارائه نماید، انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر با رویکرد فراترکیب و در چارچوب مرور نظام مند کیفی و با هدفی توصیفی_اکتشافی، به بررسی تطبیقی مفاهیم فضاهای دانش بنیان بر اساس شش مؤلفه گفتمان توسعه، نوع دانش مورد نیاز برای توسعه، مکان مندی، کنشگران اصلی، الگوی مدیریت و دوره تاریخی پرداخته است. همچنین گونه شناسی فضاهای دانش بنیان، برای به دست دادن درکی بهتر، بر اساس دو مؤلفه مکان مندی و نوع دانش مورد نیاز برای توسعه صورت گرفته است که چهار گونه فضای دانش 1- مبتنی بر فناوری_غیرمکان مند، 2- مبتنی بر فناوری_مکان مند، 3- مبتنی بر دانش_غیرمکان مند و 4- مبتنی بر دانش_مکان مند قابل شناسایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اکنون مفاهیمی چون شهر هوشمند و شهر دانش (به دلیل شمول معنایی) تا حدود زیادی جایگزین مفاهیمی مانند شهر دیجیتال و شهر مجازی شده اند. مفهوم شهر دانش نیز به عنوان چتری برای سایر مفاهیم همچون مکان دانش، شهر یادگیری و شهر هوشمند تلقی شده است. فضاهای دانش بنیان با گذشت زمان با تغییرات پارادایمی مواجه بوده است. گذار از مفهوم فناورانه دانش به مفهوم وسیع تر دانش، مشارکت فعالانه شهروندان در ایجاد، توسعه و مدیریت فضاهای دانش بنیان، حکمروایی شبکه ای مبتنی بر تعامل طیف وسیعی از کنشگران، تأکید بر سرمایه های فکری غیرملموس و ظرفیت سازی تعامل شهروندان برای یادگیری بلندمدت است.
تحلیل بحران سوریه با تأکید بر بازیگران و تأثیر آن بر امنیت سازی درخلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هندسه جهانی قدرت به حوزه های ژئوپولیتیک متعدد تقسیم می گردد که همواره وضعیت سیاسی آنها در حال تغییر است. سابقه نشان داده است، تغییرات در هر حوزه جهانی روی حوزه های دیگر جهان به ویژه نقاط هم جوار اثر گذار می باشد. به دنبال بیداری اسلامی در غرب آسیا و شمال آفریقا، کشور سوریه نیز دستخوش حوادث متأثر از تحولات منطقه گردیده است. کشور سوریه که قبل از انقلاب های منطقه، جایگاه مهمی به عنوان جبهه مقاومت در غرب آسیا داشته است، با ظهور این بیداری، جایگاه این کشور و کشورهای همراه سوریه از جمله ایران که در محیط جغرافیایی خلیج فارس قرار گرفته است، تقویت گردید. در این پژوهش سعی شده است باروش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و اسناد و متون مرتبط، تأثیر بحران سوریه را با تأکید بر بازیگران و با توجه به پیوستگی جغرافیایی و مشترک بودن بازیگران دو منطقه شامات و خلیج فارس، بررسی و تبیین گردد که نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد، تغییر ساختارها در غرب آسیا و همچنین تحولات سوریه که کانون بحران های منطقه ای به شمار می رود، بر حوزه های ژئوپولیتیک خلیج فارس اثر گذاشته است به ویژه نقش بازیگران مخالف و موافق دولت سوریه که بازیگران تأثیر گذار در امنیت خلیج فارس نیز محسوب می گردند.
اقلیم و انرژی در محیط های شهری در جهت کاهش مصرف انرژی، نمونه موردی ساختمان سعادت آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احداث شهرها تا قبل از دوران مدرن در مقیاسی تشکیل می شد که تعادل محیطی را دستخوش تغییرات مهمی نمی کرد. با توسعه جمعیت و بزرگ شدن شهرها و تبدیل سکونتگاه ها به شهرهای بزرگ و کلان شهرها، شرایط جدیدی به وجود آمد که بررسی آنها نشان داد امروزه شهرها اقلیم های خاص خود را می سازند. اقلیم های جدید به وجود آمده در این مناطق به کلی با وضعیت طبیعی پیش از آنها متفاوت است.در این پژوهش تلاش می گردد با ارائه راهکارهایی در زمینه شهرسازی و معماری در منطقه سعادت آباد شهر تهران در راستای کاهش مصرف انرژی استفاده کنیم. متغیرهای شهرسازی و معماری از جمله عرض خیابان و پیاده رو، فضای سبز و درختکاری، جنس مصالح، ابعاد و جهت بازشوها و راه های ورودی انرژی، بام، عرض دیوار، ایوان، کنترل سیستم گرمایشی منفعل (سایه بان ها، پرده ها و سیستم های کنترل منافذ). لذا ابتدا، وضعیت اقلیم و آب و هوای شهر تهران و منطقه سعادت آباد را مورد بررسی قرار دادیم. سپس، وضع موجود منطقه سعادت آباد را با استفاده از نرم افزار شبیه ساز دیزاین بیلدر مدل سازی کرده تا میزان دمای محیط و ساختمان ارزیابی گردد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که ارتقای شرایط آسایش حرارتی در فضای باز و بسته ی زیستی ساختمان های مسکونی.کاهش میزان اتلاف انرژی حرارتی مستقیم و غیرمستقیم بواسطه پوسته ی خارجی ساختمان. به هنگام سازی دانش طراحی اقلیمی پوسته ی خارجی ساختمان در بدنه ی جنوبی رشته کوه البرز مرکزی تهران.
بازتعریف محتوایی س یستم ب رنامه ریزی ش هری بر پایه تحلیل انتقادی فضای ش هری اصفهان از دید معلولین
حوزههای تخصصی:
معلولیت، به مثابه پدیدهای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمامی کشورها با آن مواجه اند. تأمین نیازهای دسترسی معلولان مستلزم به کارگیری تمهیدات ویژه ای است، چرا که تأمین دسترسی و فرصت های برابر برای آحاد جامعه یکی از ارکان حقوق شهروندی است. هدف از این مقاله بازتعریف محتوایی سیستم برنامه ریزی شهری بر پایه تحلیل انتقادی فضای شهری اصفهان از دید معلولین و ارائه توصیه های عملی برای بهبود شرایط اجتماعی، فضایی و فیزیکی شهرها به نفع افراد معلول جسمی می باشد. به این ترتیب محقق در پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که مدل تشکیل یافته از مؤلفه های مورد انتقاد فضای شهری اصفهان از دید معلولین به چه صورت می باشد و این مدل چه میزان اعتبار دارد؟ نوع تحقیق در این پژوهش نوع توصیفی- تحلیلی است. در جمع آوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. سپس عوامل داخلی و خارجی حاکم بر فضای شهری محدوده مزبور با استفاده از طیف لیکرت امتیازدهی و ارزیابی گردید. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش آمار استنباطی تحلیل مسیر و مدل سوات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که با در نظر گرفتن ماتریس داخلی و خارجی جایگاه وضعیت برنامه ریزی در محدوده شماره IV قرار می گیرد؛ بنابراین راهبرد برنامه ریزی راهبرد تدافعی است و ضرورت دارد اقدام مؤثری در مناسب سازی فضاهای شهری برای جانبازان و معلولین صورت گیرد.
تحلیل مقایسه ای مهاجرت معکوس (شهری- روستایی) ایران در مقیاس استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس بیانگر مهاجرت از نقاط شهری به مناطق روستایی است که در سرشماری های عمومی ایران با عنوان مهاجرت شهر به روستا داده هایی را ارائه می دهد که در واقع، مجموع مهاجران بازگشتی از شهر به محل تولد خود یعنی روستا،با مهاجرانی است که در شهر متولد ولی به روستا مهاجرت دائم کرده اند.هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل تطبیقی مهاجرت معکوس- شهر به روستا، در مقیاس استانی بر پایه روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز از سرشماری های سالهای 1385 و1395 از سایت مرکز آمار ایران برداشت شده است. طبق یافته های تحقیق، در مقطع 95-1385 در کل کشور، موازنه مهاجرت بین روستا و شهر برخلاف دهه های قبل از آن، متعادل شده است. از نظر حجمی، استانهای تهران، خراسان رضوی، مازندران و گیلان به تنهایی 33 درصد از کل مهاجران معکوس را جذب کرده در کل استانهای کشور، ضریب همبستگی منفی 477/0 بین شاخص محرومیت و نسبت مهاجران معکوس به جمعیت روستایی، نشان داده است که استانهای دارای مناطق روستایی محروم تر از نظر شاخص های محیطی، اجتماعی، اقتصادی، مهاجر معکوس کمتری داشته اند. در نهایت شکل های حاصل از نرم افزار ARC GIS نشان می دهد تباینات فضایی در سطح کشور از نظر مهاجرت معکوس، بسیار شدید و به نفع نواحی پرتراکم شمالی گیلان، مازندران و بوشهر و پیرامون کلان شهرهای تهران، مشهد، قم و یزد می باشد. بنابراین در یرنامه ریزی فضایی سرزمین ایران، کاهش سطح محرومیت مناطق روستایی استانهای چهارمحال و بختیاری، زنجان، کردستان، خراسان شمالی و هرمزگان از اولویت بالایی برخوردار است.