فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۴۰۱ تا ۱۳٬۴۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
51 - 68
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل عمومی نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و گازهای گلخانه ای دارد و با کاهش ازدحام اتومبیل و کاهش فواصل مسافرتی ناشی از استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی می توان میلیون ها لیتر از بنزین را ذخیره کرد و از افزایش گازهای دی اکسید کربن جلوگیری کرد؛ اما در راستای دستیابی به این اهداف، حمل ونقل عمومی با موانع متعدد اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، زیرساختی و ... روبه رو است؛ که موانع کالبدی از دیگر موانع قابل روئیت تر است و از میان مشکلات کالبدی موانع ناوگان حمل ونقل عمومی به خصوص فیزیک خودروها بیشتر به چشم می آید. ازاین رو هدف این مقاله بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق روش اسنادی، کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. جهت رتبه بندی موانع از روش تصمیم گیری ARAS و جهت پهنه بندی این موانع در سطح شهر از مدل کریجینگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که موانع در هر یک از ناوگان های اتوبوس و تاکسی دارای ضریب تأثیر متفاوتی هستند؛ به گونه ای که برای تاکسی رانی؛ کمبود ناوگان (وزن 0.0161)، کیفیت پایین بهداشت داخل (0.074) و ضعف تنوع (0.066) دارای بیشترین تأثیر اما برای اتوبوس رانی؛ فرسودگی ناوگان، ضعف سیستم گرمایشی- سرمایشی و ایمنی پایین (با وزن مشترک 0.0116) دارای بیشترین تأثیر هستند. پهنه بندی این موانع در سطح شهر نشان می دهد که بیشترین پهنه های شهر در طیف خیلی نامناسب است و مناطق 2 و 5 به ترتیب مناسب ترین و نامناسب ترین مناطق هستند.
جهانی شدن و تاثیر آن بر هویت ملی در جمهوری اسلامی ایران بررسی پیمایشی از منظردانشجویان گروه علوم انسانی و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن بعنوان پدیده ای برآمده از جهانگیر شدن مدرنیته، بر ابعاد مختلف هویتی جمهوری اسلامی ایران از جمله هویت ملی تأثیرگذار بوده است.آگاهی از روند جهانی شدن و رویارویی منطقی و اقتباس مشروط از آن، رویکرد ایرانیان در مواجهه با جهانی شده بوده است. سوال اساسی پژوهش که این پژوهش در پی آن است این است که جهانی شدن چه تاثیری بر هویت ملی ایرانیان داشته است. فرضیه پژوهش عبارت است از این که جامعه ایرانی به دلائل متعدد از جمله استفاده از رسانه های جمعی و اینترنت و تعاملات فرهنگی با کشورهای دیگر از روند جهانی شدن تأثیر پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به دو روش اسنادی و پیمایشی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی است، دانشجویان در عین همبستگی و علاقه مندی به عناصر هویت ملی خود، همچون تاریخ، فرهنگ، زبان فارسی و آداب و سنن ایرانی تعامل با جهانی شدن و بهره گیری از عناصر مطلوب و ارزشمند آن را موجب تقویت هویت ملی می دانند. نتیجه کلی پژوهش نشان می دهد که با آزمون دو جمله ای گروه علوم انسانی با 86% نمره بالای 48 و گروه و فنی و مهندسی با 88% نمره بالای 48 دانشجویان در عصر جهانی شدن هویت ملی را بخشی ازهویت سیاسی خود می دانند.
بررسی عوامل مؤثر بر مخاطره زمین لغزش های بالادست سد لتیان با استفاده از روش های ارزیابی آنتروپی و فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات کاتاستروفیک هستند که شناسایی و بخش بندی نواحی مستعد آن، نقشی مهم در ارزیابی خطرات محیطی و مدیریت حوضه آبخیز ایفا می کند. حوضه لتیان در بالادست سد لتیان قرار دارد و بیش از ده لغزش با مجموع مساحت 53/2 کیلومترمربع در آن شناسایی شده که علاوه بر تهدید مناطق مسکونی، زراعی و باغات منطقه، در محدوده فرسایش بالا قرار دارند که تهدیدی برای افزایش حجم رسوبات ورودی به سد لتیان به شمار می روند. در این تحقیق، ده فاکتور مؤثر بر لغزش های منطقه شناسایی و پس از تهیه ماتریس مربوطه با مدل آنتروپی اولویت بندی شدند، سپس با استفاده از این مدل و روش فازی، پهنه های پرخطر شناسایی شدند، نقشه پراکندگی لغزش ها با نقشه خطر به دست آمده همپوشانی شد و سهم هر یک از مناطق خطر از نظر وقوع لغزش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که بافت خاک 65/17 درصد، فاصله از گسل 42/14 درصد، پوشش گیاهی 05/13 درصد، فاصله از رودخانه 7314/11 درصد و کاربری اراضی 57/11 درصد و شیب و سنگ شناسی 73/9 درصد در وقوع زمین لغزش های منطقه تأثیرگذار بوده اند. همچنین در مدل آنتروپی تعداد لغزش های رخ داده نسبت به پهنه های خطر توزیع منطقی تری داراست؛ درصورتی که در مدل فازی این رابطه برقرار نیست.
ارزیابی آسیب پذیری بافت های فرسوده شهر کاشان ناشی از خطرات زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری دارای مشکلات متعددی در زمینه های کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند که زندگی ساکنان در این گونه بافت ها را با مشکلات روبه رو ساخته است. در موجودیت بافت های فرسوده و با توجه به رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله می تواند خسارات و تلفات سنگینی را در چنین مکان های برجای گذارند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها و بخصوص بافت های فرسوده در برابر این پدیده به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و سایر رشته های مرتبط شهری محسوب می گردد. با توجه به اینکه آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای ایران بوده و موضوع پهنه بندی خطر لرزه خیزی و ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مرتبط به جغرافیا و برنامه ریزی شهری است، در این تحقیق سعی گردیده که میزان آسیب پذیری بافت های فرسوده شهر کاشان مورد ارزیابی قرارگرفته و راهکارهای بیرون رفت از این معضل پیشنهاد گردیده اند. در این تحقیق از داده های موجود سازمان های مختلف، با استفاده از مدل فازی [1] و فازی میمبرشیب [2] در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد شهر کاشان با داشتن 754.3 هکتار بافت فرسوده که در مکان های مختلفی از شهر قرار دارند، بیشترین کاربری مسکونی باکیفیت پایین ابنیه، بافت های تاریخی، اراضی مخروبه، عمر زیاد ساختمان ها و معابر تنگ و باریک در معرض آسیب پذیری بیشتری ناشی از زلزله نسبت به سایر مناطق شهری قرار دارند که در میان بافت های فرسوده، مرکز شهر با بیشترین و لتحر در پایین ترین درجه از آسیب پذیری قرار می گیرند. [1] Fuzzy [2] Fuzzy Membership
مقایسه اثربخشی ایجاد فضاهای شهری مخصوص بانوان در شهر تهران از دید زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختصاص فضاهایی ویژه بانوان به عنوان یکی از راهکارهای تسهیل حضور و امنیت زنان در فضای عمومی توسط شهرداری تهران پیگیری می شود و موافقین آن را مصداق عدالت جنستی و مخالفین آن را به عنوان تبعیض جنسیتی در نظر می گیرند. در این تحقیق اثربخشی آنها از دید زنان و مردان تهرانی به عنوان ذینفعان اصلی سنجیده و مقایسه شده است. در این مطالعه از تحقیق ارزشیابی بهره گرفته شده و برای جمع آوری داده ها در تحقیق میدانی از مصاحبه فردی و در پیمایش از ابزار پرسشنامه استفاده شد. متغیرهای اصلی این تحقیق شامل: میزان آشنایی، میزان ضرورت برنامه ها، میزان رضایت و میزان اعتماد به انجام درست برنامه است. در پیمایش، 400 زن و 100 مرد با تلفیق دو روش خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. شهروندان تهرانی اعم از زن و مرد از سه برنامه مورد بررسی رضایت نسبی خوبی دارند و تفاوت زیادی بین نظرات آنها بجز در موارد محدود وجود ندارد؛ هرچند کیفیت پایین برخی خدمات و مشارکت ضعیف گروه های مختلف شهروندان در برنامه ها همچنان جای نقد دارد. بسط فضاهای زنانه با توجه به محدویت های زنان در حضور و احساس امنیت در فضاهای عمومی موافقین زیادی هم در زنان و هم در مردان دارد؛ هر چند باید توجه داشت ادامه و بسط این روند در جداسازی و تفکیک جنسیتی می تواند نتایج منفی و معکوسی در در دراز مدت در جامعه داشته باشد و به تعاملات سالم و پویای آن صدمه بزند.
تحلیل همبستگی مکانی و زمانی بین بخار آب قابل بارش سنجنده AIRS و داده های 29 ایستگاه سینوپتیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخار آب قابل بارش (PWV) یکی از کمیت های مهم در هواشناسی و تغییرات اقلیم است. شیدسنج خورشیدی، سنجنده AIRS و رادیوسوندها ابزارهایی هستند که PWV را از سطح، فضا و داخل جو زمین اندازه گیری می کنند. در این مقاله از داده های PWV اندازه گیری شده با شیدسنج خورشیدی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان، سنجنده AIRS و داده های ایستگاه های سینوپتیک شامل دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی 29 ایستگاه سینوپتیک ایران استفاده شده است. داده های شیدسنج خورشیدی دربازه اندازه گیری دسامبر 2009 تا دسامبر 2013 و داده های سنجنده AIRS و 29 ایستگاه سینوپتیک از سپتامبر 2002 تا دسامبر 2015 می باشد. برای اعتبارسنجی داده های سنجنده AIRS از اندازه گیری های شیدسنج خورشیدی استفاده شد که همبستگی 90 بین آنها بدست آمد. میانگین PWV اندازه گیری شده با شیدسنج خورشیدی و سنجنده AIRS به ترتیب برابر 9/8 و 10/8 میلی متر است. مقدار PWV بیشترین مقدار را در سواحل دریای عمان، خلیج فارس و دریای خزر دارد و کمترین مقدار آن در داخل ایران و در بالای رشته کوهای زاگرس می باشد. میانگین همبستگی PWV و دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی به ترتیب 73، 74، 40 - و 30 – درصد بدست آمد. نقشه همبستگی دما و PWV یک روند افزایشی با عرض جغرافیایی را نشان می دهند که به ازای افزایش هر درجه در عرض جغرافیایی 2/8 درصد همبستگی افزایش می یابد.
اهمیت نقش عشایر مرزنشین در مناطق استراتژیک (مطالعه موردی: عشایر ایل شاهسون استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده کوشش کرده است که حتی المقدور، خالی از هرگونه ذهنیات و پیشداوری ها، دشواری های اجتماعی - اقتصادی ایل مذکور را بررسی نماید. با توجه به اهمیت استراتژیک منطقه، این بررسی ها، نه بر سبیل درمان قطعی دردهای این ایل، بلکه به صورت پیشنهاداتی عرضه شده است. مقاله مورد بحث، ضمن بیان خلاصه ای در بررسی های مربوط به تاریخچه ایل شاهسون، گسترشگاه ایل و ویژگی های اکولوژی آن، اشاره ای به مختصات جمعیت شناسی، تکیه اصلی بر تأثیر سیاست اجرایی دولت قبل و بعد از انقلاب در چگونگی ساختار ایل، اثر شرکت کشت و صنعت مغان پارس آباد در شکنندگی ساختار ایلی، تأثیر و تأثر از کشور همسایه جمهوری آذربایجان در مسایل مختلف ایل شاهسون، تأسیس پایگاه نظامی آمریکا در جمهوری آذربایجان و اثر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و بالتبع اهمیت مرزشان که هم مرز با جمهوری آذربایجان مورد بحث قرار گرفته و در پایان پیشنهادات مربوط به حل معضلات فعلی عرضه شده است. روش تحقیق در این پژوهشمیدانی و اسنادی می باشد و سعی شده با توجه به اهمیت استراتژیک منطقه مسئله بررسی گردد.
بررسی و ارزیابی مولفه های تاب آوری شهری (منطقه مورد مطالعه: شهرماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
93 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها در کنار پیچیدگی ها و چالش های مرتبط با افزایش روزافزون جمعیت و توسعه خود به لحاظ امکانات و منابع توسعه با چالش های فراوان امنیتی و ایمنی در حوزه های مختلف خود جهت مواجه با آسیب ها، خطرات و بحران های انسانی و طبیعی نیز دست به گریبان هستند. در این راستا تاب آوری رویکرد جدیدی است که در راستای پایداری و حفظ مانایی و ارتقای ظرفیت تحمل منابع و شاخصه های توسعه در شهرها در برابر خطرات و آسیب ها و مخاطرات مطرح شده است. در مطالعه حاضر با هدف کاربردی- توسعه و با روش شناسی توصیفی- تحلیل سعی شده است به تحلیل مؤلفه های تاب آوری شهری در شهر ماهشهر پرداخته شود. برای گرداوری داده های توصیفی از روش اسنادی- کتابخانه ای و برای گرداوری داده های تحلیل به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بهره برده شد. جامعه نمونه پژوهش 50 نفر از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش بود که به شیوه دلفی هدفمند مورد پرسش و پاسخ قرار گرفتند. برای تحلیل داده های پژوهش از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و مدل رگرسیونی خطی استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که در بین مؤلفه های تاب آوری شهر ماهشهر ، تاب آوری زیرساختی دارای اولویت بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها می باشد و اینکه تمامی مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی، کالبدی و مدیریتی در تحقق تاب آوری شهری در شهر ماهشهر دارای تأثیر مثبت و معناداری می باشند.
ارزیابی قابلیت دسترسی و کاربرد بهینه ی فضاهای عمومی در شهر ساحلی عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه ی اخیر با تغییر بنیادهای شهرنشینی و دگرگونی در مفاهیم کار، سکونت و فراغت، فضاهای عمومی به یکی از نیازها و ضرورت های اساسی جوامع بشری و یکی از دغدغه های برنامه ریزان و مدیران بدل شده است. هدف از این نوشتار، بررسی و تحلیل وضعیّت دسترسی و کاربرد بهینه ی فضاهای عمومی همچون پارک، خیابان و بازار در شهر عسلویه با توجّه به رشد شتابان فیزیکی کالبدی آن از سال 1377 (همزمان با آغاز فعّالیّت های منطقه ی ویژه ی اقتصادی انرژی پارس جنوبی)، افزایش جمعیّت شهر و منطقه ی عسلویه و نقش پذیری آینده ی شهر در سطح ملّی و جهانی است. روش پژوهش این مطالعه توصیفی تحلیلی و برپایه ی مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی و پرسش نامه است. در تحلیل نتایج نهایی، شاخص های قابلیت دسترسی از روابط معیار نسبی دسترسی، فرصت تجمّع و رتبه ی دسترسی به فضاهای عمومی و در ارزیابی کاربرد بهینه ی آن نیز، شاخص های سازگاری، مطلوبیت و آسایش مورد استفاده قرار گرفته شده است. یافته ها نشان می دهند که پارک ساحلی نگین با معیار نسبی دسترسی 428/6 بهترین رتبه ی دسترسی (5/9) و وضعیّت را از لحاظ کاربرد بهینه ی فضاهای عمومی دارد و در مقابل آن، خیابان دولت با 98 درصد و بازار شهر با رتبه ی دسترسی (7/4) و 5/97 درصد از دیدگاه شهروندان پایین ترین کیفیت و مطلوبیت در ارزیابی کاربرد بهینه ی فضاهای عمومی داشته است. همچنین پایین ترین معیار نسبی دسترسی75/18، فرصت تجمّع 228 و رتبه ی دسترسی 99/3 مربوط به خیابان جمهوری اسلامی است. در پایان نیز پیشنهادها و راهکارهایی برای استفاده و دسترسی آسان افراد و گروه های اجتماعی ارائه شده است.
بررسی روند تغییرات سرعت باد در ایران مرکزی با استفاده از داده های بازتحلیل شده ECMWF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
481 - 498
حوزههای تخصصی:
باد یکی از پارامترهای مهم اقلیم است و به عنوان یک شاخص مناسب می تواند برای تغییرات اقلیمی و الگوهای مرتبط با جریان هوا به کار برده شود. هدف از این تحقیق بررسی روند تغییرات بلندمدت سرعت باد در ایران مرکزی است. به این منظور، از داده های سرعت باد پایگاه بازتحلیل شده ECMWF نسخه ERA-Interim با تفکیک مکانی 75/0×75/0 درجه قوسی و داده های هفت ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری ۱۹۸۰-2017 استفاده شد. برای درستی سنجی داده های پایگاه ECMWF از روش های R 2 ، MBE، و RMSE و برای محاسبه روند از آزمون ناپارامتریک من- کندال (M-K) استفاده شد. نتایج نشان داد پایگاه ECMWF از دقت مناسبی برای برآورد سرعت باد برخوردار است؛ به طوری که مقدار R 2 در ایستگاه های مورد مطالعه بین 72/0 تا 95/0 متغیر است. متوسط سرعت باد در ایران مرکزی m/s19/3 محاسبه شد. کمینه سرعت باد در ماه ژانویه با 01/2 و بیشینه سرعت باد با m/s 95/3 در ماه ژلای محاسبه شد. به ترتیب بیشترین شدت روند افزایشی و کاهشی سرعت روند سرعت باد در ماه های مارس (نمره Z، 91/4) و دسامبر (نمره Z، 73/2-) محاسبه شد که در سطح آماری 01/0 معنی دار است. همچنین، بیشینه پهنه های روند افزایشی و کاهشی سرعت باد به ترتیب در ماه های فوریه و ژانویه به دست آمده است.
آنالیز شکلی قطعات تفکیکی مسکونی منطقه یک تبریز
حوزههای تخصصی:
زمین دارای اهمیت قابل توجه در حیات بشری می باشد که محدود بودن آن و شرایط زندگی شهری امروزی بر اهمیت آن افزوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر آنالیز شکلی قطعات تفکیکی مسکونی در بافت برنامه ریزی شده، بافت فرسوده و محدوده اسکان غیررسمی به لحاظ نسبت طول به عرض با استفاده از دو شاخص فشردگی شکلی، به نام های فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار است. چرا که مطلوبیت تفکیک زمین به معنای استفاده درست و بهینه از آن در وهله اول می باشد. پژوهش از نوع کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری رتبه بندی تک متغیره ویلکاکسون، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون برای هر دو شاخص، نشان داد که هر سه بافت مورد پژوهش در وضعیت مطلوب قرار دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش براساس فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار نشان داد که بافت برنامه ریزی شده با محدوده اسکان غیررسمی و محدوده اسکان غیررسمی با بافت فرسوده به جهت مطلوبیت نسبت طول به عرض قطعات به لحاظ آماری دارای تفاوت می باشد و بین بافت فرسوده و بافت برنامه ریزی شده تفاوتی به لحاظ آماری در مطلوب بودن قطعات تفکیکی مسکونی از جهت نسبت طول به عرض وجود ندارد. در ادامه مشخص شد که بافت فرسوده با میانگین رتبه ای 79/17458 براساس فاکتور فرم فضایی و 15/17329 براساس شاخص هوسار در بهترین وضعیت نسبت به دو بافت دیگر به لحاظ مطلوب بودن نسبت طول به عرض قطعات تفکیکی مسکونی می باشد. همچنین نتایج حاصل از هر دو شاخص دارای هم راستایی و همبستگی کامل می باشد. بنابراین، نتیجه چنین است که فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار در منطقه یک تبریز دارای عملکرد یکسانی می باشد.
بررسی و تحلیل چرخه ها و الگوی خودهمبستگی فضایی بارش های ماهانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل تغییرات بارش ایران طی نیم قرن اخیر (1346 تا 1396) می باشد. برای این منظور میانگین بارش ماهانه ایران طی دوره آماری 50 ساله از پایگاه داده های اسفزاری که با استفاده از داده های 283 ایستگاه همدیدی و کلیماتولوژی تهیه شده است استخراج گردید. از رگرسیون جهت بررسی و تحلیل روند و برای تحلیل چرخه های بارش سالانه و ماهانه ایران از تحلیل طیفی استفاده شد. بررسی و تحلیل روند ماهانه بارش بیانگر این است که به جز بخش های زاگرس مرکزی (نواحی لرستان و چهارمحال و بختیاری و منطقه گرگان که بارش فصل زمستان، از روند افزایشی برخوردار بوده است. در سایر نواحی کشور و در سایر فصول سال روند کاهش بارش حاکم است. بررسی چرخه های بارش ایران نشان داد که بیشتر چرخه های بارشی ایران 2 تا 4 ساله و دارای دوره کوتاه مدت بوده است. این در حالی است که دو چرخه میان مدت 25 ساله در ماه های ژانویه و جولای و دو چرخه بلند مدت 50 ساله در ماه های مارس و دسامبر که نشان دهنده وجود روند در بارش های ماه مارس و دسامبر است برقرار بوده است. دو ماه فوریه و اکتبر فاقد چرخه مشخص بوده اند. تجزیه و تحلیل الگوی خودهمبستگی بارش ها نشان داد که الگوی خودهمبستگی فضایی بالا در فصل زمستان منطبق بر نواحی غربی، جنوب غرب و نوار ساحلی دریای خزر بوده اند و حدود 14 درصد مساحت کشور را دربر گرفته اند. الگوی خودهمبستگی فضایی پایین به صورت لکه های پراکنده ای در نواحی جنوبی، مرکزی و جنوب شرقی کشور در ماه های زمستان و بهار برقرار است و حدود 7.5 درصد مساحت کشور را اشغال کرده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روند کلی حاکم بر بارش ایران کاهشی می باشد و فقط در فصل زمستان در مناطق کوچکی از کشور روند افزایش مشاهده می شود.
شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق و تأثیر آن بر پایداری رفتار از دیدگاه گردشگران در مناطق روستایی شهرستان بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
696 - 711
حوزههای تخصصی:
مقصدهای گردشگری روستایی به علت بهره مندی از قابلیت های متنوع طبیعی و انسانی می تواند به عنوان مقصدی خلاق محصولات و خدمات خلاق به گردشگران ارائه نماید. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی های میدانی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 102 سؤال و جامعه آماری پژوهش گردشگران روستایی به تعداد 159000 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر برآورد و به روش تصادفی توزیع گردید. تحلیل های توصیفی و استنباطی با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی صورت گرفته است. همچنین مدل سازی معادلات ساختاری برای شناسایی رفتارهای پایدار و بررسی اثر گردشگری خلاق بر آن در نرم افزار AMOS مورداستفاده قرار گرفته است. نتایج رتبه بندی عوامل اثرگذار بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن بیشترین پتانسیل را با بار عاملی 90/0 به شاخص اطلاع رسانی و تبلیغات اختصاص داده است. رفتارهای پایدار گردشگران با استفاده از آزمون تحلیل عاملی در سه بعد عوامل فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مشخص شده است که به ترتیب پایداری فرهنگی 9/33 درصد، پایداری اقتصادی 8/14 درصد و پایداری زیست محیطی 75/11 درصد رفتارهای پایدار گردشگران را تبیین نموده است. البته باید متذکر شد وجود زمینه های گردشگری خلاق در منطقه اثری بر بروز رفتارهای پایدار گردشگران روستایی نداشته است.
مقایسه مدل های نسبت فراوانی و عامل اطمینان در پهنه بندی فرسایش بدلند(مطالعه موردی: بخشی از حوضه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدلند شکل نهایی فرسایش آبی است که آثار تخریبی زیادی در محیط طبیعی دارد. دامنه های جنوبی البرز مرکزی در منطقه ی موردمطالعه به خاطر شرایط خاص ژئومورفولوژیکی در معرض اشکال مختلف فرسایش، به ویژه فرسایش بدلند قرار دارد. بااین وجود، تاکنون مطالعات کمی در این زمینه انجام شده است. هدف از این تحقیق مقایسه کارایی مدل های نسبت فراوانی و عامل اطمینان در پهنه بندی بخشی از حوضه جاجرود است. برای این منظور نقشه های عوامل مؤثر شامل جنس زمین، ارتفاع، شیب، جهت دامنه و پوشش گیاهی و کاربری اراضی منطقه تهیه و مورداستفاده قرار گرفتند. در مرحله بعد، سطح فرسایش بدلند موجود در هر طبقه از عوامل باهمپوشانی نقشه پراکنش بدلند در محیط ArcGISمحاسبه شد و ضریب نسبت فراوانی به دست آمد. با اعمال این ضرایب در لایه های اطلاعاتی و تلفیق آن ها، نقشه پهنه بندی منطقه با استفاده از مدل های نسبت فراوانی و عامل اطمینان تهیه گردید. ارزیابی مدل ها با استفاده از رابطه ی احتمال تجربی نشان داد که مدل های نسبت فراوانی و عامل اطمینان به ترتیب با احتمال تجربی 93/0 و 99/0 برای پهنه بندی فرسایش بدلند در منطقه مناسب هستند. اما در مقایسه، مدل عامل اطمینان کارایی بالاتری در جداسازی و شناسایی مناطق حساس به فرسایش بدلند دارد.
شناسایی عوامل تأثیر گذارِ شبکه های اجتماعی بر برندینگ گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
337 - 362
حوزههای تخصصی:
گسترش شبکه های اجتماعی و جذب تعداد انبوهی از کاربران در نقاط مختلف دنیا سبب شده است تا این ابزار کارکردهای خاص خود را در عرصه گردشگری بیابد. هدف این نوشتار شناسایی عوامل تأثیرگذارِ شبکه های اجتماعی بر برندینگ گردشگری در ایران است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل تم، از نوع تحقیقات مقطعی است که در آن داده ها در خلال چند هفته جمع آوری شده است. در این تحقیق از دیدگاه 10 نفر از خبرگان موضوع بهره گرفته شده است. با استفاده از نرم افزار Maxqda به بررسی مصاحبه ها و کدگذاری پرداخته شده است. نتایح تحلیل تعداد 63 کد باز میان 330 مفهوم را نشان می دهد .63 کد باز که در قالب 18 تم دسته بندی شده اند. مقوله های شناسایی شده شامل ارزش گردشگر، اشتراک گذاری محتوا، اعتبارسنجی و نقد گردشگر، اعتماد گردشگر، آگاهی برند، برندسازی، تبلیغات و بازاریابی، تمایل گردشگر، خدمات الکترونیک، رسانه اجتماعی، عملکرد شرکت، عوامل سازمانی، مزیت رقابتی، مسئولیت اجتماعی، مشارکت گردشگر، نگرش گردشگر، نوآوری خدمات و وفاداری گردشگر بوده است.
نقش مناطق حفاظت شده در توسعه اکوتوریسم (مطالعه موردی پناهگاه حیات وحش میانکاله با استفاده از مدل SWOT)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
369 - 387
حوزههای تخصصی:
چشم اندازهای طبیعی از کانون ها و جاذبه های توریست پذیر است، اهمیت دادن به آنها در حفاظت از محیط زیست به منظور دستیابی به توسعه پایدار امری ضروری است. در این تحقیق به بررسی و طبقه بندی دو موضوع صنعت اکوتوریسم و حفاظت از محیط زیست که دارای دو رویکرد متفاوت ولی وابسته به هم هستند، پرداخته شده است. این که با چه نگاه و رویکردی به موضوع فوق پرداخته شود از اهمیت فراوانی دارد. اگر دید اقتصادگرایی و جنبه سودآوری، از منابع طبیعی برای برنامه ریزان مئرد اهمیت باشد، صنعت گردشگری عاملی خواهد شد برای تخریب و بهانه ای برای سودجویی از طبیعت.اما با نگاهی دوراندیشانه و آینده نگر، می توان نسبت به توسعه صنعت اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده و مناطق طبیعی به حفظ این منابع با ارزش تلاش کرد و عامل حفاظت از محیط زیست را بر عامل صنعت گردشگری مقدم شمرد. برنامه ریزی برای اکوتوریسم بایستی به گونه ای باشد که در برنامه ریزی و مدیریت کم ترین آسیب برای تنوع زیستی را داشته باشد. سودهای حاصل از گردشگری ناپایدار و آسیب رسان به محیط های طبیعی و حتی فرهنگی، کوتاه مدت خواهد بود و صدمات جبران ناپذیری نیز به پیکره طبیعت وارد خواهد آورد. این در حالی است که می توان با بهره گیری از اکوتوریسم پایدار و مبتنی بر اصول زیست محیطی، تاثیر اقتصادی بلند مدت در سطوح ملی و محلی را لمس کرد. پناهگاه حیات وحش میانکاله با دارا بودن موقعیت مناسب و اکوسیستم خاص، توان بالایی در جذب گردشگران را داراست. در این پژوهش که با توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از اسناد کتابخانه ای و هم چنین مشاهدات میدانی و تجزیه و تحلیل به روشSWOT صورت گرفته به بررسی ویژگی ها و پتانسیل های گردشگری پناهگاه حیات وحش میانکاله پرداخته شده است تا علاوه بر شناسایی این داشته ها در زمینه حفظ و پایداری اکوسیستم آن نیز تلاش شود و با توجه به نقش و اهمیت توسعه پایدار راه کار های حفاظت مطلوب آن نیز ارائه شود.
بررسی و تحلیل روند تحولات نظام شهری مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران بعد از اصلاحات اراضی و طرح های توسعه ای و سیاست های اتخاذ شده تحولات چشمگیری در نظام های شهری به وجود آمد که منجر به شکاف و فاصله فزاینده بین شهرهای بزرگ و مراکز استان ها شده است. وجود چنین شکافی موجب مسائل و مشکلات در سطح مناطق و شهرها شده است. این پژوهش با هدف بررسی تحولات نظام شهری مناطق جنگ زده غرب کشور به بررسی تحولات نظام شهری استان کرمانشاه پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از داده های سرشماری سال های 55 تا 95 از مرکز آمار برای داده های کمی و بهره گیری از نظرات خبرگان برای داده های کیفی پژوهش بوده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی شهری و روش سوارا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر کرمانشاه و اسلام آباد غرب به عنوان شهر اول و دوم در سلسله مراتب شهرهای استان در طی این سال های مورد بررسی بوده است. شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب در سال های جنگ تحمیلی در رده های آخر قرار می گیرند. اما بعد از جنگ دوباره تقریبا به حال اولیه خود بر می گیرند. به طور کلی ساختار و و نظام شهری استان کرمانشاه همانند سایر استان های کشور و کشورهای در حال توسعه کاملا نامتعادل می باشد و با شرایط نخست شهری مواجه است. نتایج حاصل از روش سوارا نیز نشان داد که عامل اداری – سیاسی و جنگ تحمیلی از مهمترین عوامل موثر بر تحولات نظام شهری استان کرمانشاه در چند دهه اخیر بوده اند.
مقایسه سطح تقاضای درآمدی گردشگری شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
95 - 107
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یک فعالیت سالم و درآمدزا، تأثیر غیرقابل انکاری بر رفاه اجتماعی و اقتصادی هر منطقه بر جای می گذارد. این شرایط در مناطقی که قابلیت مناسبی در ارتباط با گردشگری دارند، بسیار چشم گیر و مورد توجه است. استان همدان که در بین ایرانیان به پایتخت تاریخی ایران معروف است، یکی از این مناطق است که به دلیل اشتغال قریب به 22 هزار نفر در بخش گردشگری، جایگاه ویژه ای را در سطح کشور به خود اختصاص داده است. به همین دلیل، مسئولان استانی و کشوری سعی دارند تا این موقعیت را هرچه بیشتر وسعت بخشیده و قابلیت های بالقوه موجود را به عمل درآورند. یکی از بخش های مورد تأکید در همین راستا، توجه به مدیریت تقاضا در صنعت گردشگری است که به دلیل ساختارفوق العاده پیچیده، محققان کمتری به آن ورود پیدا کرده اند. به همین منظور، پژوهشحاضر سعی داشته است تا تقاضای گردشگری شهر همدان را برآورد کرده وکشش هایدرآمدیتقاضای گردشگریرا محاسبه کند. این بررسی به شیوه توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده و داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 100 نفر از گردشگران به دست آمده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و رگرسیون های برآورد تقاضابامدنظرقراردادن محل اسکان، جرائم راهنمایی و رانندگی، عوارض، هزینه سوخت و اماکن دیدنی و نیز کشش های درآمدی تقاضا، تعیین شده اند. نتایج نشان داد که کشش درآمدی برای شهر همدان برای محل اسکان، جرائم راهنمایی ورانندگی، عوارض، هزینه سوخت و اماکن دیدنی به ترتیب 39/1، 13/1، 11/1، 61/0 و 26/0 بوده و متوسط این میزان برای این مقصد گردشگری 69/0 است. علاوه بر آن، کشش قیمتی برای شهر همدان نیز 19/0- است.
تدوین اصول طراحی محله ی دوستدار کودک با رویکرد تقویت حس اجتماعی کودکان (نمونه ی موردی: محله ی رشدیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۵
77 - 89
حوزههای تخصصی:
رشد اجتماعی و شکل گیری حس اجتماعی در کنار سایر ابعاد رشد اجتماعی کودکان از اهمیت به سزایی برخوردار است. فرآیند اجتماعی شدن در کودکان به صورت واضح از هم بازی شدن با هم سالان خود در عرصه های عمومی محیط های مسکونی شروع به شکل گیری می کند. هدف این پژوهش تدوین اصول طراحی محله ی دوستدار کودک براساس تقویت حس اجتماعی در آنها است. جهت تدوین اصول مورد نظر این پژوهش با روش کیفی و اتخاذ پارادیم واقعیت گرایی و تاکید بر ابعاد عینی محیط ابتدا به ارزیابی محله بر اساس دیدگاه کودکان و والدین پرداخت. سپس بر اساس نظرات آنها و چارچوب نظری تدوین شده به ارائه ی اصول طراحی محله ی دوستدار کودک بر اساس حس اجتماعی اقدام کرد. نمونه ی آماری شامل 60 کودک و 25 والدین شد. روش گردآوری اطلاعات به روش میدانی و با تکنیک های مصاحبه، پرسشنامه و مشاهده ی مستقیم صورت گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد جهت ایجاد یک محله ی دوستدار کودک جهت افزایش حس اجتماعی بایستی تمام ابعاد طراحی شهری به نوعی در فرآیند طراحی مورد توجه قرار گیرد.
سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی کاربری های آموزشی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان فیزیکی و جمعیتی شهر اردبیل در چند دهه اخیر موجب افزایش نیاز به امکانات و تسهیلات عمومی ازجمله تسهیلات آموزشی شده است. ناتوانی سیستم مدیریت شهری در برآوردن این نیازها، برهم خوردن نظام توزیع خدمات و توزیع نامتوازن مراکز آموزشی در سطح نواحی شهر اردبیل را در پی داشته که به شکل گیری محله هایی با دسترسی محدود به خدمات آموزشی و در نتیجه بی عدالتی فضایی منجر شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پراکنش مکانی مراکز آموزشی شهر اردبیل، بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی آن و سنجش ارتباط توزیع فضایی مراکز آموزشی با میزان جمعیت نواحی و فاصله از هسته مرکزی شهر است. هدف پژوهش، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم بهره گرفته شده است. توابع میانگین نزدیک ترین همسایگی برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات و الگوی توزیع فضایی مراکز آموزشی و پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این تسهیلات استفاده شدند و با شاخص موران دومتغیره موجود در محیط نرم افزار GeoDa، خودهمبستگی فضایی متغیرهای جمعیت و فاصله از مراکز شهر در ارتباط با میزان پراکنش و تراکم مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعه شده مشخص شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که الگوی پراکنش مراکز آموزشی ابتدایی، دبیرستان، هنرستان و سایر مراکز به شکل خوشه ای و الگوی پراکنش مدارس راهنمایی از نوع تصادفی است. این وضعیت به تمرکز خوشه ای خدمات آموزشی در مرکز شهر و کمبود این خدمات در پیرامون منجر شده است، همچنین تمرکز خدمات آموزشی موجب مطلوبیت شعاع عملکردی مدارس در مرکز و نامطلوبی آن در نواحی پیرامونی شهر شده است. سنجش ارتباط بین توزیع مراکز آموزشی و میزان جمعیت نواحی نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و توجه نشدن به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع تسهیلات آموزشی را نشان می دهد. تحلیل ارتباط بین فاصله از هسته مرکزی شهر اردبیل و توزیع و تراکم مدارس خودهمبستگی فضایی منفی بین این دو متغیر را نشان می دهد یعنی با فاصله از هسته مرکزی شهر از تعداد مدارس کاسته می شود و در نواحی پیرامونی به صفر می رسد. در نتیجه، نابرابری فضایی در توزیع کاربری ها و مراکز آموزشی در سطح شهر اردبیل ملموس است و ناعدالتی فضایی حاکم بر نواحی مسکونی شهر اردبیل را نشان می دهد.