فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
103 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف: در مورد چگونگی صورت بندی دولت استبدادی در ایران پیش از پهلوی اول نظریات مختلفی ارائه گردیده که یکی از مهم ترین آن ها نظریه پاتریمونیالیسم ماکس وبر است. از منظر "ماکس وبر" در پاتریمونیالیسم؛ اراده شخصی پادشاه اعمال گردیده و به مثابه تنها ابزار ساماندهی و هدایت جامعه قلمداد می گردد. تطبیق پذیری این نظریه با سیر تحول دولت در ایران پیش از پهلوی اول و تا پیش از تشکیل دولت مدرن مورد استقبال تعداد زیادی از اندیشمندان واقع شده است. لیکن در صورت بندی این تطبیق؛ صرفاً مؤلفه های اقتصادی- فرهنگی این نظریه مورد استناد قرار گرفته و کمتر به مقتضیات سیاسی- فضایی فلات ایران پرداخته شده است.روش و داده ها: در این پژوهش کوشش گردیده با روش توصیفی- تحلیلی و از منظر جغرافیای سیاسی علل ظهور تداوم و تثبیت دولت پاتریمونیال پیش از پهلوی اول و تا پیش از شکل گیری دولت مدرن در ایران تحلیل گردد.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد مجموعه ای از عوامل از جمله بنیادهای محیطی سرزمین ایران از جمله کمبود آب و عدم دسترسی مداوم به آن در تمامی فصول؛ زمینه شکل گیری معیشت کوچ نشینی را در ایران فراهم می نموده است و ظهور انسجام میان قبایل و طوایف مختلف جزء با کارکرد سیاسی سلطان پاتریمونیال امکان پذیر نبود. به دنبال آن مازاد تولید زمین داران محلی و طبقه سرمایه دار شهری توسط دولت پاتریمونیال در قالب خراج تصاحب می گردید. از سوی دیگر موقعیت ژئوپلیتیک مخاطره خیز ایران موجب می گردید که تنها رهبرانی توتالیتر توان ایجاد اتحاد میان طوایف نامتجانس در فلات ایران را در مقابل نیروهای خارجی متخاصم داشته باشند.نتیجه گیری: به طور کلی کارکرد پادشاه پاتریمونیال در نتیجه مقتضیات طبیعی و انسانی در ایران؛ منطقی تمامیت خواه و «فوق جامعه» را سامان داده بود که قابل تقلیل به نهادی در کنار سایر نهادهای اجتماعی نبود. مجموعه این عوامل جغرافیایی تطبیق پذیری فزاینده ای را میان نظریه پاتریمونیالیسم ماکس وبر و الگوی ساخت دولت در ایران پیش از پهلوی اول ایجاد نموده است.نوآوری،کابرد نتایج: در نظریه پاتریمونیالیسم؛ علل تداوم ساخت پادشاهی استبدادی فارغ از لحاظ نمودن ابعاد محیطی تبیین گردیده است. لیکن مطالعه عناصر جغرافیایی تکوین دولت در ایران؛ توان توجیه علل انباشت قدرت در نزد پادشاه را مطابق نظریه پاتریمونیالیسم دارا است.
تبیین نسبت رابطه انسان و مکان در فرآیند طراحی معماری با رویکرد پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه رویکرد پدیدارشناسی اساسا بحثی فلسفی است که از سوی فیلسوفان بزرگی چون هوسرل، هایدگر، مرلوپونتی و باشلار شرح و بسط یافته است، اما دامنه نفوذ و تاثیر آن هرگز بر فلسفه محدود نگردیده است، بلکه عرصه های مختلف دانش و هنر از دین و جامعه شناسی گرفته تا نقد هنری را در بر گرفته است. در این میان معماری و شهرسازی جایگاه ویژه ای دارد. زیرا پدیدارشناسی فلسفی توانست نقطه عزیمت مطمئنی را برای آنها فراهم آورد و افقی نو به روی درک و دریافت معماری و محیط بگشاید. در این پژوهش از روش نظریه زمینه ای برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی استفاده شده است. در این راستا، با انجام مصاحبه های باز و عمیق نسبت به گردآوری اطلاعات اقدام شده و عناصر و اجزای بازنمونی مؤلفه ها، تحت 16 مفهوم اولیه شناسایی و کدگذاری باز گردیده و در نهایت 4 مولفه اصلی شناسایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، حس مکان موجب رابطه احساسات، افکار، تجارب و خاطرات عموما مثبت درباره یک مکان خواهد شد و خط سیر رابطه انسان و مکان اغلب منجر به دلبستگی به مکان می شود. علت ایجاد این دلبستگی این است که مکان ترکیبی حداکثری از ویژگی های مطلوب را برای انسان در پی دارد. الگوی پارادایمی پژوهش نشان می دهد که عوامل موثر در رابطه انسان و محیط در رویکرد پدیدار شناسانه شامل عوامل فیزیکی، فرهنگی، اجتماعی و زمان، مهم ترین عوامل در رابطه انسان و مکان با رویکرد پدیدار شناسانه هستند.
ارائه الگوی روزآمد توسعه فضایی در جهت احیا و بهره وری موثر از میراث بومی منطقه (مطالعه موردی: خانه های منطقه اورامانات کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۲
361 - 394
حوزههای تخصصی:
بافت های شهری با تکنولوژی های پیشرفته ساخت محدودیت های ساخت را کاهش دادند و به سرعت یکسان سازی و انبوه سازی ساختمانهای مختلف در شهرها شروع شد. این انبوه سازی و یکسان سازی با مواد و مصالح خاص به تمامی شهرها و فرهنگ های مختلف نیز به کار گرفته شد که باعث از بین رفتن روح و کارایی ساختمانها شد. با توجه به دگرگونی ها و تحولات ساختار ساختمان های مسکونی شهر با تأثیرپذیری از فرهنگ و اقلیم بومی باید گفت که طراحی خانه های مسکونی از عوامل مختلفی چون فرهنگی و اقلیم منطقه تأثیر می پذیرد؛ تشریح طراحی ساختمان های مسکونی جدید متناسب با فرهنگ و اقلیم در یک نگاه گذرا و در حد یک در آمد کوتاه امکان پذیر نیست، لذا در فرایند گذار از خانه های بومی به خانه های معاصر، باید دید که این خانه ها چه ارزش هایی را از دست داده و چه نیروهای دیگری به غیر از دانش بومی، طبیعت گرایی و صرفه جویی در انرژی، بر شکل گیری خانه های معاصر تأثیر گذاشته است. پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی روزآمد توسعه فضایی در جهت احیا و بهره وری موثر از میراث بومی منطقه می باشد. در این راستا، منطقه ی اورامانات کردستان به عنوان یکی از مناطق بومی با ویژگی های فرهنگی، تاریخی، و معماری منحصر به فرد، به عنوان محل اجرای این مدل انتخاب شد. خانه های پلکانی منطقه اورامانات کردستان، که در غرب ایران واقع شده اند، نشان دهنده یک فرهنگ ساخت و ساز منحصر به فرد هستند. با توجه به اینکه توسعه فضایی خانه های سنتی به منظور حفظ هویت فرهنگی و توسعه پایدار مناطق بومی، یک مسئله ی بحث برانگیز در حوزه ی معماری و شهرسازی است، این الگو می تواند به عنوان یک مطالعه ی کاربردی برای علاقمندان به این حوزه مفید باشد. در این پژوهش با روش کیفی و مصاحبه با خبرگان، مولفه های مدل شناسایی شده و الگوی روزآمد توسعه فضایی در جهت احیا و بهره وری موثر از میراث بومی منطقه اورامانات ارائه شد.
ارزیابی تأثیر عوامل خودکارآمدی بر فرصت کارآفرینانه گردشگری؛ نقش واسطه ای شبکه های خدماتی و کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت کارآفرینی در ارائه فرصت های شغلی جدید و کمک به ایجاد شغل های پایدار از یک سوی و در نظر گرفتن اهمیت قصد کارآفرینانه دانشجویان گردشگری به عنوان مهم ترین عامل پیش بینی کننده رفتارهای کارآفرینانه آنان از سوی دیگر، بررسی عوامل تأثیرگذار در فرصت های کارآفرینانه دانشگاهی در حوزه گردشگری امری ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر خودکارآمدی و شبکه ها در فرصت های کارآفرینانه گردشگری در دانشگاه آزاد اسلامی یزد می باشد. جامعه آماری این تحقیق، کلیه شامل دانشجویان رشته های گردشگری، مدیریت بازرگانی، مدیریت کسب و کار و کارآفرینی و برنامه ریزی شهری در دانشگاه آزاد اسلامی یزد و نمونه آماری به حجم 140 نفر برای تحقیق در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و شیوه گردآوری به صورت میدانی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از رویکرد تحلیل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که نوآوری، بازاریابی، ریسک پذیری و کنترل مالی خودکارآمدی کارآفرینانه بر فرصت های کارآفرینانه در دانشگاه آزاد اسلامی یزد تأثیر معنی داری دارد؛ اما بعد مدیریت نمی تواند تأثیر قابل قبولی داشته باشد. همچنین شبکه های صنعتی برای نوآوری و ریسک پذیری و کنترل مالی، و شبکه های کارآفرینانه برای نوآوری و مدیریت اثر میانجی گری معنی دار دارد.
ارزیابی روش های مناسب تصمیم گیری برای انتخاب بهترین روش مدیریت احیای تالاب پریشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی غیراصولی و خشکسالی های پی درپی از مهم ترین عوامل خشک شدن تالاب بین المللی پریشان است. جهت احیای این تالاب، استفاده از اقدامات مدیریتی اجتناب ناپذیر است و در عین حال، نقش جوامع محلی و مشارکت آنها در این امر خطیر، بسیار تأثیرگذار خواهد بود. هدف از این تحقیق، شناسایی گزینه مدیریتی مناسب برای احیای تالاب پریشان و سنجش میزان مشارکت و آگاهی جوامع محلی این منطقه برای اجرای مدیریت اکوسیستمی این تالاب مهم است. جامعه هدف، جوامع محلی ساکن روستاهای حاشیه تالاب پریشان هستند. برای شناخت وضعیت مشارکت مردمی در احیای تالاب، از پرسشنامه استفاده شد و جهت انتخاب گزینه صحیح تصمیم گیری، از ابزارهای SWOT و AHP بهره گرفته شد. در تحلیل سلسله مراتبی، سه معیار ویژگی های محیط زیستی، پایداری اکوسیستمی، پذیرش اجتماعی و هزینه اقتصادی و سه گزینه مدیریت کشاورزی، انتقال آب از سد نرگسی و مدیریت حوضه های بالادست مد نظر قرار گرفتند. نظرسنجی جوامع محلی نشان داد که دیدگاه مردم منطقه نسبت به احیاء تالاب و انتقال آب مثبت است و 70 درصد مردم محلی، در صورت تغییر الگوی کشت و اعمال محدودیت در کشاورزی، حاضر به همکاری هستند. هرچند مایل به پلمپ کردن چاه های خود نیستند. اما هنوز ارزش های اکولوژیک تالاب برای آنها ناشناخته بوده و نیاز به آموزش های ترویجی دارد. طبق ابزار سوآت، استراتژی پژوهش، استراتژی تنوع (ST) خواهد بود. مطابق روش تحلیل سلسله مراتبی، مهم ترین معیار، ویژگی های محیط زیستی و مهم ترین گزینه، مدیریت کشاورزی و پس از آن انتقال آب از سد نرگسی است.
ارزیابی کیفیت آب متاثر از کاربرد شیوه فیزیکی کاهش تبخیر در سطح تشتک کلاس A (مطالعه موردی حومه شهر خرم آباد لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
227 - 238
حوزههای تخصصی:
در مناطق نیمه خشک و کوهستانی از جمله لرستان عواملی چون سرعت زیاد باد و دما در فصول گرم سال منجر به تبخیر سطحی زیاد که عامل عمده تلفات آب می باشد اتفاق می افتدکه این تبخیر حتی در دمای پایین تر از نقطه جوش آب اتفاق می افتد. تاکنون راهکارهای مختلفی برای کاهش میزان تبخیر ارائه شده است. در پژوهش حاضر که با هدف عملکرد توپ های پلی اتیلنی بدون روزنه بر کیفیت شیمیایی آب با آنالیز آماری انحراف واریانس یک سویه و آزمون میانگین گیری توکی و دانکن در 18 سری داده برداری انجام شد. پارامترهای منتخب کیفی شیمیایی شامل سولفات، کل جامدات محلول و کدورت مورد بررسی قرار گرفت. بررسی تغییرات سولفات 9/38 ppm))، و همچنین مقادیر پارمتر فوق الذکر در تشتک دارای توپ بدون روزنه سولفات 42/40 ppm)) بوده است. در طول دوره ی آماری تغییرات کدورت و کل جامدات محلول مورد بررسی قرار گرفت که کاهش7 درصدی کدورت در تشتک دارای توپ بدون روزنه، کاهش 5 درصدی کل جامدات محلول در تشتک دارای توپ بدون روزنه نسبت به تشتک شاهد گردیده است. استفاده از پوشش های شناور کنترل تبخیر می تواند روشی مؤثر برای کاهش کدورت آب باشد. این پوشش ها علاوه بر کاهش کدورت آب، می توانند از تبخیر آب نیز جلوگیری کنند که این امر می تواند به حفظ منابع آب کمک کند. در روند تغییرات درصد اکسیژن محلول تشتک توپ بدون روزنه نسبت به تشتک شاهد تغییر کاهشی در تبادلاکسیژن داراست که این تغییر قابل توجه و معنادار نیست.
تأثیر رویکردهای تأمین مالی شهرداری بر درآمد شهرداری ها (مطالعۀ موردی: شهرداری های تهران، بریتیش کلمبیا و کانادا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
114 - 133
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرداری ها به عنوان نهاد های مسئول در ارائه خدمات عمومی و توسعه شهرها، برای تأمین مالی و عملکرد خود به منابع مالی قوی و پایدار نیاز دارند. رویکردهای تأمین مالی شهرداری ها به عنوان یکی از عوامل اساسی در تأمین درآمد شهرداری ها و تأثیرگذار بر عملکرد آن ها مطرح است. تأمین مالی شهرداری ها به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام می شود. رویکردهای مستقیم تأمین مالی شهرداری شامل درآمدهای عمومی مانند مالیات ها، عوارض، هزینه های خدمات شهری و دیگر منابع درآمدی است که به طور مستقیم از مشارکت و مالیات شهروندان تأمین می شود. این رویکرد به عنوان یکی از روش های اصلی تأمین مالی شهرداری ها استفاده می شود و میزان درآمد شهرداری ها بستگی به نیازها و قدرت خرد جمعیت و توان مالی شهروندان دارد. رویکردهای غیرمستقیم تأمین مالی شهرداری ها نیز شامل منابع مالی غیرعمومی و غیردولتی مانند همکاری با بخش خصوصی، سرمایه گذاری های شهری، سرمایه گذاری در پروژه های توسعه و سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است. این رویکرد به عنوان یک منبع تکمیلی برای تأمین مالی شهرداری ها مورد استفاده قرار می گیرد و می تواند به افزایش درآمد شهرداری و متناسب با نیازها و ظرفیت های شهری منطقه مورد توسعه قرار گیرد. تأثیر رویکردهای تأمین مالی شهرداری بر درآمد شهرداری ها بسیار حائز اهمیت است. استفاده از رویکردهای متناسب و مناسب برای تأمین مالی شهرداری ها می تواند منجر به افزایش درآمد شهرداری ها شده و امکان ارائه خدمات بهتر و بهبود شرایط زندگی شهروندان را فراهم کند. همچنین، انتخاب رویکردهای مالی مناسب و اجرای بهینه آن ها می تواند به افزایش سرمایه گذاری، توسعه شهری و ایجاد رشد اقتصادی در شهرها کمک کند. بر این اساس، بنا به اهمیت موضوع، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی روش های تأمین مالی در شهرداری ها است. با بررسی این موضوع، می توان به تصمیم گیری بهتر در مورد انتخاب رویکردهای مالی مناسب برای شهرداری ها کمک کرد و بهبود عملکرد و درآمد آن ها را تسهیل کرد، چرا که منابع مالی شهرداری، موتور محرکه ارائه خدمات شهری است و فقدان منابع کافی و یا عدم پیش بینی و برنامه ریزی صحیح برای تأمین آن، فعالیت های شهرداری را با مشکل مواجه می کند.مواد و روش هادر راستای هدف این مقاله، با استفاده از اطلاعات در دسترس برای سه نمونه مختلف شامل نمونه سری زمانی مبتنی بر صورت های مالی شهرداری تهران در دوره زمانی 1387-1400 (به عنوان نمونه داخلی) و نمونه های پانل مبتنی بر داده های ایالت بریتیش کلمبیا با 15 شهرداری و نیز کانادا با 12 شهرداری برای دوره زمانی 2010-2020 (نمونه های خارجی)، به بررسی تأثیر رویکردهای تأمین مالی بر درآمد شهرداری ها پرداخته شد. با توجه به نوع اطلاعات سری زمانی و پانل دیتای مورد استفاده برای نمونه های یادشده، از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) به عنوان روش های برآورد مدل تحقیق استفاده شده است. درخور یادآوری است برای رویکردهای آماری یادشده، پیش آزمون های پایایی، هم انباشتگی و سارگان انجام شده است. یافته هابر اساس یافته های تحقیق، 10 نوع روش تأمین مالی شامل تأمین مالی مشارکت، سرمایه گذاری، اوراق، قراردادها، درآمدهای ناشی از عوارض، درآمد ناشی از بهای خدمات شهری، درآمدهای به دست آمده از وجوه و اموال شهرداری، کمک های اعطایی دولت و سازمان های دولتی و سایر منابع تأمین اعتبار تعیین شد. به منظور ایجاد مدل آماری تحقیق برای سه نمونه مورد بررسی، این روش ها در قالب پنج متغیر تعریف و تأثیر آن بر درآمدهای شهرداری ارزیابی شد، به طوری که در مدل تحقیق تأثیر درآمدهای ناشی از عوارض، بهای خدمات و درآمدهای مؤسسه های انتفاعی شهرداری، درآمدهای به دست آمده از وجوه و اموال شهرداری، کمک های اعطایی، اعانات و هدایا و دارایی ها و نیز درآمدهای وصولی در حوزه استحفاظی شهرها بر درآمد شهرداری مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق تمامی روش های تأمین درآمد به جز درآمدهای وصولی در حریم استحفاظی شهرها تأثیر مثبت و معنا داری بر درآمد شهرداری تهران دارند. در میان عوامل مؤثر، درآمد ناشی از عوارض اثر بزرگ تری دارد و در هر سه مرحله تحقیق به عنوان منبع درآمدی پایدار شهرداری ها معرفی شد.با توجه به ضریب اهمیت روش تأمین مالی مبتنی بر سرمایه گذاری جمعی با تأثیر مثبت بر درآمد شهرداری ایالت بریتیش کلمبیا (1/468)، این روش نیز به عنوان روشی نوین و پایدار برای شهرداری ها شناسایی شد؛ ولی در رویکردهای تأمین مالی شهرداری ها در ایران مورد توجه قرار نگرفته است، چرا که اساساً در صورت های مالی شهرداری رقمی برای آن درج نشده است.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان می دهد عوارض به عنوان یکی از منابع تأمین مالی شهرداری ها، نقش بسیار مهمی در تأمین درآمد و عملکرد شهرداری ها ایفا می کند. عوارض در اصل به مبالغ مالی اشاره دارند که از افراد و سازمان ها بابت استفاده از خدمات و منافع عمومی دریافت می شود. این عوارض می توانند به صورت مالیات ها، عوارض شهرسازی، عوارض انتقال و مالیات های محلی متنوعی در نظر گرفته شوند. تأثیر عوارض بر درآمد شهرداری بسیار حائز اهمیت است. دریافت عوارض به عنوان یک منبع تأمین مالی، می تواند به شهرداری ها امکان فراهم کند تا به خدمات عمومی بهتری برای شهروندان خود بپردازند و از توسعه و بهبود زیرساخت ها و خدمات شهری استفاده کنند. همچنین، درآمد حاصل از عوارض می تواند در تأمین هزینه های شهرداری ها برای اجرای طرح ها و پروژه های عمرانی و توسعه شهری مورد استفاده قرار گیرد. با افزایش جمعیت و نیازهای شهری، تأمین مالی شهرداری ها تبدیل به یک چالش مهم شده است. در این زمینه، عوارض به عنوان یکی از ابزارهای اصلی تأمین مالی شهرداری ها مطرح می شوند، اما تأثیر مستقیم عوارض بر درآمد شهرداری ها وابسته به میزان و نوع عوارض، نیازها و قدرت خرد جمعیت و توان مالی شهروندان است. از سوی دیگر، روش های مبتنی بر مشارکت جمعی به عنوان یکی از روش های نوین و مؤثر در تأمین مالی شهرداری ها، در سال های اخیر به طور گسترده مورد توجه و استفاده قرار گرفته اند. این روش ها با هدف جمع آوری منابع مالی از طریق مشارکت و همکاری شهروندان و سازمان ها در فعالیت های شهری، به شهرداری ها امکان می دهند تا بهترین خدمات را به شهروندان خود ارائه کنند و پروژه های توسعه را پیش ببرند. روش های مبتنی بر مشارکت جمعی شامل انواع مختلفی از فعالیت ها و مکانیسم ها هستند. این روش ها می توانند شامل حمایت مالی مستقیم از سوی شهروندان و سازمان ها، ایجاد شراکت های عمومی خصوصی، تشکیل صندوق های مشارکتی، ایجاد پلتفرم های آنلاین برای جمع آوری و انتقال وجوه مالی، ایجاد سیستم های مالی مبتنی بر واحدهای مصرف انرژی و غیره باشند. تأثیر روش های مبتنی بر مشارکت جمعی در تأمین مالی شهرداری ها بسیار حائز اهمیت است. استفاده از این روش ها می تواند منجر به افزایش درآمد شهرداری ها شده و امکان ارائه خدمات بهتر و بهبود شرایط زندگی شهروندان را فراهم کند. همچنین، انتخاب روش های مبتنی بر مشارکت جمعی مناسب و اجرای بهینه آن ها می تواند به افزایش سرمایه گذاری، توسعه شهری و ایجاد رشد اقتصادی در شهرها کمک کند. این در حالی است که در ایران به این رویکرد و تشویق آن و تلاش برای تقویت و توسعه آن توجه کافی نشده است. اگرچه مشارکت می تواند در دیگر روش ها همچون اخذ عوارض و ارائه خدمات مستتر باشد، ولی دارای پتانسیل بالایی برای بهره مندی مؤثر و قابل توجه است.
تحلیل و ارزیابی کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت (نمونۀ موردی: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز شهری پتانسیل زیادی برای انواع فعالیت های شهری دارند و ازجمله عملکردهای مهم این فضاها موضوع گذران اوقات فراغت است که در دهه های اخیر با توجه به سرعت رشد شهرنشینی و انقلابی که در سبک زندگی شهروندان رخ داده، اهمیت بیشتری نیز یافته است. پرداختن به موضوع کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت و تحلیل و شناسایی مهم ترین نماگرهای مؤثر بر کیفیت این فضاها می تواند برای مدیران و برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای داشته باشد؛ بنابراین معرفی فرایندی که بتواند تحلیل و ارزیابی مناسبی از فضاهای باز شهری و عوامل مؤثر بر کیفیت آن ها ارائه کند، اهمیت داشته و از اهداف این تحقیق است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمّی-کیفی و به صورت مطالعه موردی انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از مبانی نظری، اقدام به معرفی 45 نماگر کیفیت در فضاهای باز شهری (به عنوان چک لیست ارزیابی) شده و سپس با استفاده از تکنیک پیاده روی اکتشافی، نماگرهای مذکور در فضاهای باز منتخب شهر اراک مورد ارزیابی قرار گرفته و داده های لازم جمع آوری شده است. سپس با بهره گیری از مدل ساختاری اندازه گیری تحلیل عاملی، ضریب تأثیر هر نماگر به عنوان وزن معیارها احصا شده است و درادامه با استفاده از وزن هر نماگر و تکنیک TOPSIS، فضاهای باز مورد مطالعه، مقایسه و رتبه بندی شده اند. بدین ترتیب فرایندی کاربردی برای تحلیل و ارزیابی کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت معرفی شده است. براساس نتایج حاصل، مشخص شد نماگر های «وجود محوطه ها و امکانات بازی و هیجانات برای همه سنین» و «وجود و شرایط فضاهای دنج و خلوت و امکانات ایجاد آسایش اقلیمی» در ارتقای کیفیت فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت، از مؤثرترین نماگرها هستند. همچنین در فضاهای باز مورد مطالعه در شهر اراک، فضای «شهربازی لاله» و «پارک شهدای گمنام» به ترتیب رتبه های اول و دوم را برای گذران اوقات فراغت کسب کرده اند.
ارزیابی میزان پایداری شهر اردبیل در دوران پاندمی کووید 19 با رویکرد تحقق شهر سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
شهر سبز از رویکرد های نوین برانگیخته از مفاهیم توسعه پایدار شهری می باشد که از آن می توان در راستای بهبود کیفیت محیط زیست و توسعه پایدار شهری بهره نمود. در این میان به دنبال شیوع ویروس کووید 19 کاهش و یا توقف برخی فعالیت ها، تاثیرات مثبتی بر محیط زیست داشته است و مدیریت صحیح و حفظ وضعیت مساعد زیست محیطی حاصله از این پاندمی می تواند مسیر نیل به توسعه پایدار را هموار نماید. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان پایداری شهر اردبیل در دوران پاندمی کووید19 با رویکرد تحقق شهر سبز می باشد. پژوهش پیش رو از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد و جامعه آماری آن، شهروندان منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران بوده که 382 نمونه تعین گردیده است. لازم به ذکر است که روش نمونه گیری این پژوهش تصادفی طبقه بندی شده می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از از نرم افزار های Excle و SPSS استفاده گردید. سپس با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری محلات هدف سطح بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد امتیاز پایداری بعد اجتماعی (522/0) اقتصادی (489/0) ، زیست محیطی (434/0) و پایداری کل نیز (476/0) بوده و نشان دهنده سطح متوسط پایداری می باشد، امتیاز رفاه اکوسیستم برابر با (434/0) و رفاه انسانی نیز برابر با (495/0) می باشد. در این میان شهرک های آزادی، رضوان، آزادگان و حافظ به دلیل برخورداری از شرایط مطلوب در هر سه بعد پایداری مورد مطالعه بیشترین تاثیر مثبت و در مقابل محلات ملاباشی و ملایوسف به دلیل اینکه جزء سکونتگاه های غیررسمی می باشند در هر سه بعد پایداری علی الخصوص در بعد زیست محیطی، بیشترین تاثیر منفی را بر معیار های مورد مطالعه داشته اند. لذا برنامه ریزی های لازم متناسب با نقاط ضعف و قوت و اولویت هر محله ضروری می نماید.
ارزیابی اثرات اقتصادی- اجتماعی اجرای طرح های اسکان بر کیفیت زندگی عشایر (مطالعه موردی: عشایر شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله راهبردهای توسعه جامعه عشایری، اسکان عشایر است که آثار و پیامدهای مختلفی بر جای می گذارد. پیامدهای اجرای طرح اسکان به طورکلی می تواند بر کیفیت زندگی عشایر در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی اثرگذار باشد. هدف این تحقیق، ارزیابی اثرات اقتصادی و اجتماعی اجرای طرح اسکان در کیفیت زندگی عشایر شهرستان خواف در چهار کانون چاه زول، بنیاباد، نهور و ده خطیب بود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی بود. در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی خانوارهای عشایر چهار کانون بود. براساس آمار سال 1397، این چهار کانون 779 خانوار جمعیت داشت که برای تعیین حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 258 خانوار محاسبه شد و به انتخاب خانوارها از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و مدل تصمیم گیری چند معیاره Vikor استفاده شد. یافته های بررسی میانگین اثرات اقتصادی-اجتماعی اجرای طرح های اسکان نشان داد که میزان عوامل اصلی تأثیرگذار بر کیفیت زندگی عشایر در کانون های توسعه در حد بالاست. بیشترین میانگین در بعد اقتصادی به کانون ده خطیب با میانگین 3.96 و کمترین میانگین متعلق به کانون بنیاباد با میانگین 3.59 و در بعد اجتماعی بیشترین میانگین مربوط به کانون ده خطیب با میانگین 4.29 و کمترین میانگین متعلق به کانون بنیاباد با میانگین 3.98 است. همچنین نتایج اولویت بندی با مدل ویکور نشان داد که کانون های نهور و ده خطیب با توجه به شاخص های آثار اقتصادی و اجتماعی اجرای طرح اسکان بر بهبود کیفیت زندگی در منطقه مطالعه شده در بهترین رتبه قرار دارند و کانون های چاه زول و بنیاباد در پایین ترین رتبه قرار می گیرند.
تحلیل فضایی نابرابری های منطقه ای در ایران بر مبنای نماگرهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل توزیع ناعادلانه امکانات و خدمات موضوع نابرابری ها در حوزه های مختلف به ویژه در بخش آموزش یکی از موضوعاتی هست که نیازمند مطالعات کارشناسی است. در پژوهش حاضر به تحلیل نماگرهای آموزشی در ایران اقدام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش از نوع کمی است و بررسی نهایی 18 متغیر پژوهش با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه مانند تکنیک ویکور و شاخص انتخاب ارجحیت انجام شده است. نتایج تکنیک ویکور نشان می دهد که تهران با کسب امتیاز (0/000) بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. خراسان رضوی با کسب امتیاز (0/1830) پس از تهران در وضعیت مناسبی قرار دارد. در تکنیک ویکور استان ایلام با کسب امتیاز (0/9759) و استان خراسان جنوبی با کسب امتیاز (0/9763) کمترین امتیازات را به خود اختصاص داده اند و وضعیت نماگرهای آموزشی در آن ها ضعیف ارزیابی می شود و نیازمند توجه جدی هستند. نتایج شاخص انتخاب ارجحیت نشان می دهد که تهران با مجموع امتیاز (0/9509) و خراسان رضوی با مجموع امتیاز (0/8605) بیشترین امتیازات را در شاخص انتخاب ارجحیت به دست آورده اند. امتیازات به دست آمده از شاخص انتخاب ارجحیت نشان می دهد که استان سمنان با مجموع امتیاز (0/2493)، استان قم با مجموع امتیاز (0/2693)، استان ایلام با مجموع امتیاز (0/2730) و استان خراسان جنوبی با مجموع امتیاز (0/2842) دارای کمترین امتیازات بوده اند. با استفاده از میانگین نزدیک ترین همسایگی الگوی پراکنش خدمات آموزشی در ایران 1/530966 و میزان Z Score عدد 5/655593 و میزان P Value مقدار 0/000 به دست آمده است. بر اساس میانگین نزدیک ترین همسایگی الگوی پراکنش خدمات آموزشی در ایران به صورت پراکنده بوده است. بر اساس ضریب موران الگوی پراکنش متغییرهای آموزشی در ایران به صورت پیش بینی نشده و تصادفی بوده است.
ارزیابی اثرات گردشگری پایدار بر کاهش فقر روستایی (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 97
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری از بخش های مهم در فعالیت های اقتصادی به شمار می رود و همواره از دیدگاه های گوناگون مورد توجه قرار می گیرد. اهمیت رو به رشد صنعت گردشگری در کشورهای در حال توسعه بیشتر مرتبط با نقشی است که این صنعت می تواند در دستیابی به اهداف توسعه هزاره سوم به خصوص در ایجاد فرصت های شغلی، کاهش فقر و توجه به پایداری محیط زیست ایجاد کند. همچنین گردشگری با ایجاد درآمد و رشد اقتصادی می تواند منجر به بهبود سطح زندگی و کاهش فقر در ابعاد مختلف شود. در تحقیق حاضر به الگو سازی اثرات گردشگری پایدار در کاهش فقر خانوارهای روستایی پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی است که در سال 1398 انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و روش تجزیه و تحلیل به صورت کمی، آمار توصیفی (میانگین، توزیع فراوانی و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون tدوگروهی، تحلیل تشخیصی و رگرسیون لجستیک) است. برای محاسبه میزان فقر از روش استاندارد کالری استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای ده روستای هدف گردشگری شهرستان اردل است. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که تعداد 310 خانوار به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد، 7/31 درصد خانوارها دچار فقر و 3/68 درصد نیز در فقر نبوده اند. ضرایب استاندارد شده تابع تشخیصی کانونی و ضرایب ماتریس ساختار نشان دادند به ترتیب ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بیشترین نقش را در تمییز خانوارهای فقیر و غیر فقیر ایفا می کنند.
تحلیل عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین، مورد مطالعه: دهستان دنا، شهرستان دنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
243 - 262
حوزههای تخصصی:
استان کهگیلویه و بویراحمد (پایتخت طبیعت ایران) و شهرستان دنا دارای توان های طبیعی زیادی می باشد که از دو جنبه قابل بررسی است: بهره برداری از منابع و مشکلات محیط زیستی مربوط و حفاظت از آن ها. روستای سبز کارآفرین راه حلی برای برون رفت از وضعیت بهره برداری بی رویه کنونی و جایگاه نامناسب منابع طبیعی در فرایند توسعه، شناخته شده. سؤال های پژوهش عبارت اند از: وضعیت عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین از نظر اهمیت و وضع موجود چگونه است؟ مهم ترین عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین کدام اند؟ این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است. شناسایی روستای سبز به منظور بهره برداری از منابع و مشارکت دادن موثر آن ها در روند توسعه روستایی و تحقق کارآفرینی سبز روستایی انجام می گردد. به لحاظ زمانی تک مقطعی بوده، گردآوری داده ها پیمایشی و وسیله مشاهده و پرسشنامه است. 5 سکونتگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند و به روش طبقه ای، تصادفی با انتساب متناسب نمونه گیری انجام شد. نمونه گیری در سطح روستاها مبتنی بر طبقات جمعیتی و در سطح خانوار انجام و درمجموع تعداد 332 پرسشنامه تکمیل شده به دست آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضع موجود عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین در منطقه موردمطالعه در سطح پایینی قرار دارد. به طورکلی اهمیت تمامی عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین در سطح مهمی ارزیابی گردیده است درحالی که وضع موجود این عوامل در سطحی به مراتب پایین تر از اهمیت آن ها قرار دارد. بنابراین لازم است سازمان های متولی توسعه روستایی در جهت ارتقاء وضع موجود این عوامل همت گمارند.
تحلیل توزیع روند زمانی-مکانی دید افقی و ارتباط آن با پارامترهای اقلیمی در سواحل جنوبی دریای خزر با استفاده از آنالیز Ridit(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی روند زمانی- مکانی دید افقی در سواحل جنوبی دریای خزر، داده های ساعتی دید افقی و پارامترهای اقلیمی (رطوبت نسبی، بارش، دما و سرعت باد) در ۱۳ ایستگاه هواشناسی در دوره ۱۹۵۱-۲۰۲۰ اخذ گردید. بعد از غربالگری داده ها، تغییرات زمانی دید افقی بررسی شد و آماره Ridit روی داده های ساعتی و ضریب همبستگی روی پارامترهای اقلیمی اجرا شد. نتایج حاکی است که تغییرات میانگین سالانه دید افقی در ایستگاه های موردمطالعه ۴ دوره (دوره اول سال های 1951 تا 1976 دوره افزایش؛ دوره دوم سال های 1977 تا 1985 دوره کاهش محسوس؛ دوره سوم سال های 1986 تا 2002 دوره ثبات (بدون تغییر اساسی) و دوره چهارم سال های 2003 تا 2020 دوره افزایش نسبی بوده اند. بیشترین اختلاف مقادیر Ridit در بابلسر (8/0 تا 2/0) و کمترین اختلاف آن در مراوه تپه (5/0) مشاهده شد. بررسی ضریب همبستگی دید افقی و رطوبت نسبی نشان داد که در هر دو مقیاس سالانه و ماهانه منفی و معکوس بوده است و بیش ترین ضریب همبستگی منفی را آستارا (47/0-) و کمترین مقدار آن را ساری (07/0-)، ضریب همبستگی دید افقی با بارش که بیشینه همبستگی منفی معنی دار در منجیل (15/0-) و کم ترین آن در مراوه تپه (012/0-)، همبستگی دید افقی با دما در بیشتر ایستگاه ها مستقیم و مثبت بوده و بیشینه همبستگی مثبت را آستارا با مقدار 38/0 به خود اختصاص داده است. همچنین همبستگی سرعت باد بادید افقی منفی نشان داد دامنه بیشینه و کمینه همبستگی معکوس بین 28/0- در ساری و 08/0- در بابلسر در نوسان است
تحلیل نابرابری فضایی شاخص های مسکن در مناطق شهر مشهد با کاربرد تکنیک ARAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن نه تنها به عنوان ابزاری توصیفی به بیان وضع موجود مسکن در ابعاد مختلف می پردازند، بلکه به سیاستگذاران کلان بخش مسکن کمک می کند تا تصویر روشن تری از شرایط مسکن در گذشته، حال و آینده داشته باشند و سیاست ها و راهبردهای متناسبی در آینده اتخاذ کنند. هدف تحقیق حاضر آن است تا با بررسی وضعیت شاخص مسکن در مناطق 17گانه شهر مشهد و اولویت بندی آن ها بر اساس این شاخص ها و ارائه راهکارها بستر مناسبی را جهت برابری و عدالت بین مناطق مختلف شهر مشهد فراهم آورد. جامعه آماری تحقیق را تعداد کل خانوار شهر مشهد در سال 1399 به تعداد 930785 خانوار تشکیل می دهد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 مورد است. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آنتروپی شانون و ARAS استفاده شده است. نتایج تحقیق بر اساس تکنیک آنتروپی شانون نشان داد که در شاخص های کمی معیار بعد خانوار، در شاخص های کیفی معیار دسترسی واحدهای مسکونی به مراکز خرید و در شاخص های اقتصادی معیار درصد اجاره بها به کل هزینه خانوار با اهمیت ترین معیارها بوده اند، از سوی دیگر نتایج تحقیق با کاربرد تکنیک ARAS بیانگر آن است که مناطق 17گانه شهر مشهد به لحاظ شاخص های کمی، کیفی و اقتصادی مسکن در شرایط برابر قرار ندارند و در سه سطح مطلوب، نیمه مطلوب و نامطلوب دسته بندی شده اند. نتایج حاصل از این دسته بندی به مدیران مسکن شهری کمک می کند که جهت رسیدن به برابری در مسکن پایدار در شاخص های مورد مطالعه، از کدام منطقه در کلان شهر مشهد اقدام به برنامه ریزی کنند.
شناسایی آینده های محتمل توسعه فرم شهری با رویکرد سناریونویسی (نمونه موردی: حوزه شمال غرب شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
تلاطم و وقوع رخدادهای شگفتی ساز موجب وارد شدن تکانه های عظیم به شهرها شده است؛ به گونه ای که رشد و توسعه فرم شهری روندی شتابان گرفته است. در چنین فضایی که شهرها همواره در معرض تغییر است، بهره گیری از ابزارهای سناریونویسی برای برنامه ریزان شهری امری ضروری است. حوزه شمال غرب مشهد یکی از حوزه های هفت گانه طرح جامع این شهر است. از ویژگی های این حوزه می توان به میزان زیاد و شتابان ساخت و ساز اشاره کرد. بررسی اجمالی سیمای کلی هر یک از منطقه های حوزه نشان می دهد که شرایط به نسبت متفاوتی در منطقه ها جاری است. به طور مشخص، سؤال پژوهش پاسخ به پرسش «سناریوهای آتی توسعه فرم شهری در حوزه شمال غرب مشهد چیست؟» است. روش پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی-تحلیلی است. همچنین، در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای تحلیل اطلاعات از روش دلفی و سناریونویسی اسمیک پراب اکسپرت استفاده شده است. بر مبنای نتایج به دست آمده از سناریونویسی، سناریوی سوم با بیش از 17 درصد، بیشترین احتمال وقوع را دارد. بر اساس سناریو سوم، چهارگمانه به وقوع پیوسته و تنها یک گمانه رخ نداده است.
ارزیابی پتانسیل خطر آتش سوزی با استفاده از رویکردهای تحلیل سلسله مراتبی فازی و رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
171 - 191
حوزههای تخصصی:
امروزه تهیه نقشه توزیع مکانی خطر آتش سوزی یکی از ابزارهای ضروری مدیریت در سطوح مختلف جهت پایش پایداری منابع طبیعی و کنترل این مخاطره محیط زیستی است. تلفیق عملیات میدانی، داده های دورسنجی، تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی و آماری مختلف می تواند پیش بینی فضایی قابل اعتمادی از پتانسیل خطر آتش سوزی برای مناطق مختلف ایجاد کند. در این تحقیق از 9 عامل مؤثر در مدل سازی خطر آتش سوزی شامل عوامل ارتفاع، شیب، جهت، انحنای دامنه، فاصله از جاده و شاخص های NDVI، LST، TWI و TPI با دو روش تحلیل فازی سلسله مراتبی و رگرسیون لجستیک برای شناسایی مناطق خطر و تعیین مهم ترین عوامل مؤثر در بروز و گسترش آتش استفاده شد. برای شناسایی مناطق حریق تاریخی نیز از سامانه ابری گوگل ارث انجین و تصاویر مادیس استفاده شد. نتایج اولیه نشان داد در هر دو مدل، عوامل NDVI، LST و فاصله از جاده بیشترین ضرایب را به خود اختصاص داده اند. در مرحله صحت سنجی نیز اگرچه منحنی مشخصه عملکرد هر دو مدل، نسبتاً یکسان (مقدار 847/0 در روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و مقدار 837/0 در روش رگرسیون لجستیک) بود، با بررسی پیکسل های حریق تاریخی مشخص شد در روش تحلیل سلسله مراتبی فازی حدود 87 درصد پیکسل های طبقات با خطر زیاد و خیلی زیاد و در روش رگرسیون لجستیک فقط 22 درصد پیکسل های طبقات مزبور با مناطق دارای سابقه حریق همپوشانی داشته اند. لذا به نظر می رسد روش تحلیل سلسله مراتبی فازی بهتر از روش رگرسیون لجستیک توانسته مناطق با پتانسیل خطر بالا را شناسایی کند. اگرچه تهیه نقشه های پیش بینی خطر توسط مدل های مختلف از وقوع کلیه حریق ها جلوگیری نخواهد کرد ولی می توان با ارائه راهکارهای مدیریتی، وقوع آن را کاهش داده و کنترل آن را تسهیل نمود.
پیش بینی سرمازدگی تشعشعی بهاره با استفاده از مدل تجربی (مطالعه موردی دشت قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
185 - 197
حوزههای تخصصی:
هر ساله سرمازدگی دیررس بهاره خسارت های زیادی را به بخش کشاورزی وارد می نماید. پیش بینی سرمازدگی تشعشعی برای مبارزه فعال با این پدیده مورد نیاز است. در این پژوهش با استفاده از مدل تجربی پیشنهاد شده به وسیله فائو و داده های ساعتی دو ایستگاه هواشناسی ضرایب مدل تجربی پیش بینی سرمازدگی تشعشعی در دشت قزوین محاسبه گردید. همچنین به منظور بررسی وضعیت اقلیمی سرمازدگی بهاره از داده های دمای حداقل روزانه ایستگاه های قزوین و بوئین زهرا استفاده شد. تحلیل داده های 60 ساله ایستگاه قزوین نشان داد که شدت سرمازدگی کاهش یافته اما فراوانی زمان وقوع سرمازدگی در اردیبهشت ماه بیشتر شده است. با استفاده از داده های مشاهداتی 25 رخداد سرمازدگی تشعشعی شامل دمای هوا و دمای نقطه شبنم 2 ساعت بعد از غروب آفتاب و دمای مینیمم روز بعد ضرایب منطقه ای دو مدل در ایستگاه سیمرغ محاسبه گردید. سپس این دو مدل با استفاده از 14 رخداد سرمازدگی تشعشعی در ایستگاه مزرعه ارزیابی گردید. نتایج نشان داد مقدار متوسط خطای مطلق (MAE) برای تست و ارزیابی مدل1، 71/0 و 21/1 و برای مدل 2، 67/0 و 09/1 درجه سانتی گراد بود. همچنین نتایج مشخص نمود هر دو مدل دقت قابل قبولی در تخمین دمای حداقل روز بعد را دارد. پیشنهاد می گردد این مدل برای دشت های دیگر کشور نیز در پیش بینی سرمازدگی تشعشعی کالیبره شده و برای هر منطقه مدل مناسب ارائه گردد.
اولویت بندی عوامل موثر بر بکارگیری کشاورزی دقیق از دیدگاه کارشناسان کشاورزی استان اردبیل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
707 - 720
حوزههای تخصصی:
بکارگیری و توسعه کشاورزی دقیق یکی از ضروریات بخش کشاورزی هر کشوری محسوب میشود که باید مورد توجه کلیه مسئولان و دست اندرکاران ذیربط قرار گیرد. لذا هدف این تحقیق، شناسایی و بررسی عوامل موثر بر کاربرد کشاورزی دقیق از دیدگاه کارشناسان کشاورزی استان اردبیل بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان کشاورزی سازمانهای جهاد کشاورزی، مرکز تحقیقات و مرکز آموزش کشاورزی استان اردبیل ) N=365 ( که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ) n=169 ( محاسبه گردید که به صورت تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی و ظاهری این تحقیق با استفاده از نقطه نظرات استادان گروه ماشین آلات کشاورزی و گروه ترویج دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل و ابهرو اعمال اصلاحات لازم به دست آمد. برای بدست آوردن پایایی از آزمون پیشاهنگ استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ 70 / 0 به دست آمد. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق مشخص شد که در کل میزان تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر بکارگیری کشاورزی دقیق در استان اردبیل در بین پنج عامل ( زیر ساختی، اقتصادی، دولتی و سیاستگذاری، پژوهش، آموزشی ترویجی) بیشترین تأثیرگذاری را عوامل زیرساختی با میانگین 4/29 و انحراف معیار 0/86 و کمترین تأثیر را عوامل آموزشی و ترویجی با میانگین 3/88 و انحراف معیار 0/94 دارا بودند.همچنین برگزاری دوره های آموزشی برای کارشناسان در زمینه کشاورزی دقیق، برقراری ارتباط مستمر بین بخش تحقیقات فناوری های نوین و بخش اجرایی کشاورزی، ارائه مشوق های مالی مناسب به کشاورزان برای اجرای کشاورزی دقیق، ایجاد مراکز اطلاع رسانی و بازاریابی و میزان حمایت دولت از کشاورزان دقیق، شناخت نقاط ضعف کشاورزی دقیق در کشور و تحلیل آنها جهت رفع به ترتیب بالاترین اولویت را در بین عوامل ( آموزشی ترویجی، پژوهش ، اقتصادی زیر ساختی، دولتی و سیاستگذاری، ، دارا بودند.
پیش نمایی بارش های تابستانه مونسونی جنوب شرق ایران مبتنی بر مدل همادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر بارش ماهیت متغیر و تصادفی دارد و به لحاظ مکانی و زمانی دارای رفتاری متفاوت است. لذا پیش نمایی بارش در مقایسه با دیگر متغیرهای هواشناسی دارای عدم قطعیت بیشتر است. در پژوهش حاضر برای کاهش عدم قطعیت و تخمین مناسب بارش، از برونداد داده های پایگاه کوردکس و مدل های CMIP5 از روش شبکه عصبی استفاده شد. نتایج نشان داد با توجه به همبستگی بالای دما، رطوبت و فشار هوا با بارش، کاربست این متغیرها در کاهش عدم قطعیت پیش نمای بارش سودمند است. ضمن اینکه می توان از روش غیرخطی شبکه های عصبی مصنوعی جهت اریب سازی داده های بارش پایگاه کوردکس و CMIP5 جهت آینده نگری بارش در جنوب شرق کشور استفاده کرد. از دیگر نتایج این پژوهش روند افزایشی بارش های جنوب شرق ایران به ویژه نواحی ساحلی می باشد. این امر را می توان ناشی از افزایش سطح تحت تأثیر بارش های متأثر یا هم زمان با مونسون جنوب غرب هند دانست. روند افزایشی بارش در سواحل جنوبی بی ارتباط با افزایش ظرفیت نگهداشت محتوای رطوبتی نیز نمی باشد. تغییرپذیری بین بارش سالانه باران های موسمی هند نیز نشان دهنده یک روند مثبت ثابت تحت گرمایش جهانی بی وقفه است. ازآنجاکه هم افزایش مدت بارندگی های موسمی و هم افزایش تنوع بین سالی در آینده در بیشتر مدل ها دیده می شود، می توان به این روندهای پیش بینی شده اطمینان خاطر داد. همچنین پیش بینی می شود که بارش باران های مونسون تابستان هند در شرایط گرم شدن کره زمین در دهه 2050 در مقایسه بازمان پایه بیشتر باشد.