فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه عشایری ایران که در زمان نه چندان دور بیش از 50 درصد جامعه ایران را به خود اختصاص می داده است امروز بر اثر عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی کمتر از 5 درصد جمعیت کل کشور را به خود اختصاص داده است که به دلیل اسکان عشایر بوده است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اسکان بر معیشت پایدار عشایر در بخش مرکزی شهرستان داراب انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف جز پژوهش های کاربردی محسوب می شود که بنا به ماهیت آن شیوه اجرای به صورت توصیفی- تحلیلی است.روش شناسی تحقیق: جامعه آماری تحقیق را عشایر اسکان یافته و عشایر کوچ رو در در بخش مرکزی شهرستان داراب تشکیل داده است که براساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال 1395 جمعیت آن برابر با 1131 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 287 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.قلمروجغرافیایی پژوهش: این پژوهش درعرصه شهرستان داراب از شهرستان های استان فارس انجام پذیرفته است.یافته ها و بحث: اطلاعات به دست آمده در بین عشایر اسکان یافته و عشایر کوچ رو نشان داد که وضعیت سرمایه انسانی در بین عشایر اسکان یافته با میانگین 317/3 نسبت به عشایر کوچ رو با میانگین 843/2 مناسب تر است. از نظر سرمایه اجتماعی در هر دو گروه عشایر اسکان یافته با میانگین 113/3 و عشایر کوچرو با میانگین 104/3 مطلوب و مناسب است و تفاوت چندانی ندارند. از نظر سرمایه فیزیکی عشایر اسکان یافته با میانگین 227/3 نسبت به عشایر کوچ رو با میانگین 877/2 در وضعیت مناسب تری قرار دارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که اسکان بیش ترین تاثیر را با مقدار ضریب بتای 318/0 بر سرمایه فیزیکی داشته است. همچنین بر سرمایه انسانی با مقدار ضریب بتای 254/0، سرمایه اجتماعی با مقدار ضریب بتای 221/0، سرمایه طبیعی با مقدار ضریب بتای 154/0 و سرمایه اقتصادی با مقدار ضریب بتای 277/0 تاثیرگذار بوده است.نتایج: اگرچه اسکان عشایر موجب شده تا دسترسی جوامع عشایری به خدمات زیرساختی و دسترسی های آموزشی و همچنین مسکن و عوامل دیگر آسانتر شود و سطح رفاه نسبی آن ها با توجه به خدمات رسانی بیشتر به آن ها بهتر شود اما جامعه عشایری ماهیت اصلی خود را با توجه به دام و مرتع که دو رکن اصلی زندگی در میان جامعه عشایر کوچ رو بوده است از دست داده است.
ارزیابی عوامل کالبدی مؤثر بر رضایتمندی جانبازان جسمی - حرکتی از معماری مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن پاسخگو به نیازهای ساکنین همواره مورد مطالبه انسان ها بوده است. اگر ساکنین، افرادی با ویژگی ها و محدودیت های خاص باشند، نقش طراح مسکن در پاسخ گویی به این نیازهای ویژه، مهم است. در حال حاضر با توجه به تعداد قابل توجه افراد معلول و ناتوان جسمی و حرکتی در جامعه و به خصوص شهر اردبیل، نیازهای فیزیکی، فضایی و حرکتی این قشر اجتماع به نحو مطلوب مدنظر قرار نمی گیرد؛ بنابراین آنچه مسکن اجتماعی به این گونه افراد عرضه می دارد، گزینه های محدودی برای انتخاب محل سکونت و مکان های ارتباطات اجتماعی شان است که باعث هرچه بیشتر منزوی شدن آن ها می گردد. هدف از پژوهش حاضر، ذهن کاوی جانبازان در مورد عوامل کالبدی مؤثر بر رضایتمندی از معماری مجتمع های مسکونی است. برای این منظور از روش تحقیق کیو برای شناخت مؤلفه های کالبدی مؤثر بر رضایتمندی ذهنی جانبازان استفاده شد. جامعه آماری کیو، جانبازان جسمی- حرکتی ساکن مجتمع های مسکونی در شهر اردبیل بودند. میزان همبستگی دیدگاه های مخاطبین در مورد گزاره های کیو، با استفاده از داده های جدول حاصل از مرتب سازی و به روش تحلیل عاملی در نرم افزار 16 SPSS بررسی شد. نتایج به دست آمده مبین وجود دو ذهنیت بین مخاطبین بود. ذهنیت اول اغلب به مسائل مرتبط با نوع و سطح دسترسی به خدمات و امکانات و ذهنیت دوم بیشتر تأکید بر ابعاد و نسبت فضاهای مورد طراحی اشاره داشت. تأثیر توجه طراح به موارد به ظاهر کم اهمیت اعم از دسترسی ها، ارتباط فضاها و ابعاد و اندازه ها و موارد مشابه، بخش عمده ای از دغدغه های ذهنی جانبازان می باشد می تواند گامی مثبت در جهت مقابله بهتر با تنش های ناشی محدودیت های جسمی جانبازان نمود.
بازآفرینی بافت تاریخی- فرهنگی شهر ارومیه جهت تحقق بخشی توسعۀ پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
96 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهر ارومیه از شهرهای تاریخی فرهنگی ایران است. در این شهر نیز مانند بسیاری از شهرهای دیگر، بافت های تاریخی فرهنگی دچار فرسودگی شده و با مشکلات عدیده ای روبه رو است. در بافت تاریخی فرهنگی شهر ارومیه درآمد سرانه ساکنان کمتر از میانگین شهری بوده و نرخ بیکاری بالاتر از سایر نقاط شهری است. واحدهای مسکونی کم دوام و تراکم نفر در واحد مسکونی بالاتر از میانگین شهر است. این قسمت از بافت شهر ارومیه دچار مشکلات زیست محیطی متعددی بوده و میزان برخورداری و دسترسی ساکنان به خدمات شهری و وضعیت زیرساخت های شهری نامناسب است. بالا بودن سطح ناهنجاری های اجتماعی و زمینه بروز آن نسبت به میانگین شهری مشهود است. در نهایت هویت تاریخی و فرهنگی در این بخش از شهر مورد بی توجهی قرار گرفته و شأن و منزلت اجتماعی در این نواحی به شدت کاهش یافته که این مسئله منجر به جایگزینی اقشار اجتماعی شده است. این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که بازآفرینی بافت تاریخی فرهنگی شهر ارومیه تا چه اندازه به تحقق پایداری در بافت مورد مطالعه کمک می کند؟ از این رو، در تحقیق حاضر مهم ترین دغدغه و مسئله محقق، پرداختن به بازآفرینی بافت فرسوده تاریخی فرهنگی شهر ارومیه است تا با تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری موجب شناسایی نقاط محروم و ناکارآمد این قسمت شهر شده و تحقق پذیری اصول توسعه پایدار شهری در این نقاط بررسی شود.مواد و روش هاتحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و محتوای کاری، توصیفی و از نوع پیمایشی است. از طرفی این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است، زیرا اصول و فنون تدوین شده در تحقیق می تواند برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار گرفته شود و کاربرد عملی دارد. از نظر زمان نیز از نوع مقطعی است. برای جمع آوری داده ها از دو روش مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت ساکن محدوده بافت تاریخی فرهنگی شهر ارومیه که ۳۱۸۱۱ نفر است و حجم نمونه براساس فرمول کوکران برابر 380 نفر به دست آمد. برای اندازه گیری بازآفرینی بافت تاریخی فرهنگی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه در مقیاس لیکرت 5 گزینه ای تنظیم شده است. اعتبار محتوای پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید این حوزه بررسی شد. علاوه بر آن، از روایی سازه ای استفاده شد. برای بررسی پایایی سؤال ها، از پایایی ترکیبی استفاده شد. ابتدا نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. آزمون سؤال های پژوهش، مورد بررسی قرار گرفت و پس از تأیید نرمال بودن داده ها، از همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. محاسبات در محیط نرم افزار SPSS و Amos و Smart Pls انجام گرفت.یافته هاتحلیل عاملی مرتبه دوم نشان می دهد بارهای عاملی تمام شاخص های بازآفرینی شهری پایدار بزرگ تر از 0/4 بوده و در سطح احتمال 95 درصد معنا دار هستند. ابعاد اجتماعی با بار عاملی 0/91 بیشترین تأثیر را در بازآفرینی شهری پایدار در بافت مرکزی شهر ارومیه دارد. پس از آن به ترتیب ابعاد فرهنگی با بار عاملی 0/88، ابعاد اقتصادی با بار عاملی 0/83 و ابعاد کالبدی با بار عاملی 0/79، ابعاد مدیریتی با بارعاملی 75 و زیست محیطی با بار عاملی 0/68 در ردیف بعدی قرار دارند. براساس یافته های حاصل از تحقیق حاضر همه شاخص هاى کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و مدیرتی داراى رابطه معنادارى با متغیر وابسته بازآفرینی بافت تاریخی فرهنگی شهر ارومیه هستند و به ترتیب شاخص های اجتماعی (0/609)، فرهنگی (0/553) اقتصادی با (0/525)، کالبدی با (0/411) مدیریتی با (0/382)، زیست محیطی با (0/335)، بیشترین تا کمترین تأثیر را بر متغیر وابسته دار ند. بنابراین، همه شاخص هاى پایداری با توجه به ضریب تعیین (۲R) بر متغیر وابسته تأثیر دارند. می توان نتیجه گرفت که بیشترین اثرگذاری به صورت مستقیم و غیرمستقیم مربوط به شاخص اجتماعی با اثر مستقیم 0/609 و غیرمستقیم 0/402 و بعد آن مربوط به شاخص فرهنگی با ثر مستقیم 0/553 و غیرمستقیم 0/375 است.نتیجه گیریدلیل اصلی انجام حجم قابل توجهی از مطالعات در زمینه بازآفرینی شهری توسط محققان و برنامه ریزان شهری در جهان، این است که این پدیده قادر خواهد بود تمامی جنبه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی را در یکپارچه سازی ساختار شهر در نظر گرفته و یکپارچه کند. تنوع فرهنگی در شهرهای ایران بسیار است و این امر باعث راه اندازی یک روند جدید بازآفرینی شهری شده و آن ایجاد انگیزه و بهبود پایداری شهری است. شاخص هایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. باید به طور قابل توجهی در پروژه های بازسازی شهری آینده در شهر ارومیه به خصوص در بخش تاریخی فرهنگی در اولویت قرار گیرند. شهر ارومیه در حوزه بازآفرینی پایدار شهری از طریق گروه های فرهنگی حرکت یا گرایش فرهنگی مشخص خود را دارد، اما شهرهای ایران به طور عام و ارومیه ضمن بهره مندی از اقوام مختلف، همچنان فاصله بسیار زیادی تا بازآفرینی پایدار دارند، زیرا زیرساخت های لازم برای آن فرایند از جمله کارکردهای فرهنگی اجتماعی را ندارند. این نقش ها از تنوع مردمی با ایده ها، خواسته ها، مشاغل و تأثیرات نوآورانه گوناگون ناشی می شوند. در شهر ارومیه، ساکنان، عوامل جدی یا نیروی انسانی در برنامه ریزی، اجرا و تغییرات نیستند. از این رو سرمایه های فرهنگی که پیامد فرایند بازآفرینی شهری پایدار است در این شهر (بافت تاریخی فرهنگی) شکل نگرفته است. همچنین، اقوام مختلف در محله های همگن فرهنگی شهر ارومیه هنوز تأثیرات مرتبطی در تغییرات فضایی در آن ها ندارند. بنابراین، فرهنگ های عمومی کثرت گرا، مانند فرهنگ های ایجاد شده در سایر کشورها شکل نگرفته و فضاهای عمومی پایدار در شهرها و به خصوص شهر ارومیه ایجاد نشده است. یافته های این پژوهش می تواند واقعیت های مهم اجتماعی را برای توسعه برنامه ریزی بازآفرینی در اختیار سیاست گذاران شهری ایران و شهر ارومیه قرار دهد، که به بهبود سرمایه های اجتماعی گروه های فرهنگی قومی کمک می کند.
تغییرپذیری مکانی - زمانی شاخص اقلیم گردشگری سواحل جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴
185 - 215
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری به عنوان یکی از بخش های اصلی اقتصاد جهانی، صنعتی بسیار حساس به اقلیم و تغییرات وابسته به آن است. هدف پژوهش حاضر واکاوی تغییرات مکانی و زمانی شاخص اقلیم گردشگری TCI در کرانه های جنوبی ایران می باشد.روش شناسی: برای رسیدن به هدف مطالعه پارامترهای اقلیمی مورد نیاز شاخص TCI برای 14 ایستگاه سینوپتیک واقع در نوار ساحلی جنوب ایران طی دوره زمانی 25 ساله (2019-1995) از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید؛ سپس مقادیر شاخص در یک مقیاس ماهانه به تفکیک ایستگاه ها محاسبه شد تا از این طریق مناطق مطلوب گردشگری در ماه های مختلف سال مشخص شود. در ادامه جهت بررسی رفتار زمانی شاخص، روند متغیرهای اقلیمی دما و بارش و همچنین شاخص TCI در سه مقصد مهم گردشگری با استفاده از آزمون های ناپارمتریک من-کندال و روش نوین ITA ارزیابی شد.یافته ها: نتایج نشان داد مناسب ترین زمان های گردشگری در سواحل دریای عمان ماه های نوامبر، دسامبر و مارس و در سواحل خلیج فارس دسامبر و ژانویه است، در این بین دسامبر از مطلوب ترین شرایط اقلیم گردشگری برخوردار بوده و همه ایستگاه های واقع در سواحل جنوب ایران در این زمان در طبقه عالی شاخص TCI قرار می گیرند. نتایج آزمون تحلیل روند نیز حاکی از این است که رفتار شاخص TCI متأثر از تغییرات افزایشی دما و کاهشی بارش در محدوده مورد مطالعه می باشد؛ به طوری که برمبنای روش نوین Sen، شاخص TCI در بوشهر طی 4 ماه ژانویه، فوریه، مارس و دسامبر در طبقات خوب، خیلی خوب، عالی و ایده آل دارای روند افزایشی است. این شرایط در کیش تنها در ژانویه مشاهده می شود اما در چابهار شیب روند در ماه دسامبر و محدوده خوب، خیلی خوب و عالی مثبت بوده و طبقه ایده آل شاخص روند کاهشی دارد.نتیجه گیری و پیشنهادات: در مجموع می توان گفت: براساس میانگین دوره آماری 2019-1995، مطابق الگوی فضایی شاخص TCI از اواخر پاییز تا اواسط زمستان در نوار ساحلی جنوب ایران شرایط گردشگری بسیار مطلوب بوده و شاخص در وضعیت های عالی تا بسیار خوب قرار دارد.نوآوری و اصالت: واکاوی تغییرات روند پارامترهای دما و بارش به عنوان تأثیرگذارترین مؤلفه هابی اقلیمی بر گردشگری، در منطقه ساحلی جنوب ایران، محور اصلی بحث پژوهش حاضر می باشد که این روند در شرایط گرمایش جهانی و اقلیم در حال گذار اهمیت بیشتری پیدا می کند. همچنین روند شاخص TCI در مقاصد مهم گردشگری ساحلی جنوب با استفاده از روش گرافیکی شیب سن (ITA) ارزیابی گردید که بر اساس این روش تغییرات رخ داده در وضعیت اقلیم گردشگری ایستگاه های مورد نظر طی یک بازه زمانی طولانی مدت و به تفکیک طبقات شاخص مورد سنجش قرار می گیرد.
تحلیل میزان آسیب پذیری روستاهای شهرستان اشتهارد در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
181 - 206
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و زمین شناختی آن در زمره ده کشور زلزله خیز جهان جای دارد. این در حالی است که هم اکنون حدود یک چهارم جمعیت ایران در سکونتگاه های روستایی سکونت دارند و از طرفی، استقرار روستاها در نزدیکی یا روی خطوط گسل فعال، ضرورت دارد تا به لحاظ میزان آسیب پذیری کالبدی مورد بررسی علمی قرار گیرند؛ ازاین رو هدف این پژوهش تحلیل میزان آسیب پذیری روستاهای شهرستان اشتهارد در برابر زلزله است. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات و داده ها نیز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تحلیل داده ها و اطلاعات تحقیق از طریق تحلیل فضایی (Arc Map) و تحلیل آماری (SPSS) صورت گرفته و جامعه آماری شامل 1326 خانوار روستایی از 4 دهستان اشتهارد است که براساس نمونه گیری غیراحتمالی و با روشی هدفمند (قضاوتی)، تعداد 208 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نخست، اکثر نقاط روستایی در پهنه های امن و کم خطر منطقه قرار گرفته اند که درحال حاضر نیمی از آن ها خالی از سکنه و مابقی نیز از تراکم جمعیتیِ بسیار کمی برخوردار هستند، در مقابل تعداد کمی از نقاط روستایی با تراکم بالای جمعیتی در پهنه های پرخطر قرار گرفته اند. دوم، از میان 8 معیار انتخاب شده برای برآورد میزان آسیب پذیری مسکن در برابر زلزله، می توان گفت در محدوده مورد مطالعه، شاخص های عرض معابر، کیفیت مصالح به کار رفته و تراکم واحد های مسکونی وضعیت مناسبی ندارند و در آسیب پذیرکردن خانه های روستایی در برابر زلزله نقش مهمی دارند و در مقابل شاخص های قدمت بنا و تعداد طبقات واحدهای مسکونی شرایط مطلوبی دارند و تا حدودی آسیب پذیری مسکن در چهار روستا را تعدیل کرده اند.
سنجش تحقق کاربری اراضی طرح های توسعه و عمران (جامع) شهر مشهد با استفاده از روش ارزیابی انطباق محور مبتنی بر مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
239 - 271
حوزههای تخصصی:
کارآمدی طرح های شهری به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی در نظام شهرسازی ایران، در پژوهش های متعددی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در میان انواع روش های ارزیابی، اگرچه میزان تحقق سرانه کاربری اراضی در شهرهای مختلف بارها مورد مطالعه قرار گرفته، با این حال کمتر پژوهشی به بررسی نحوه تحقق کاربری اراضی پیشنهادی طرح جامع، فارغ از نوع کاربری و براساس موقعیت مکانی و به صورت مقایسه ای بین دو طرح متوالی پرداخته است؛ بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که نحوه تحقق نقشه کاربری اراضی پیشنهادی طرح جامع اول و دوم شهر مشهد به لحاظ مکانی چگونه است؟ در راستای پاسخگویی به این سؤال با توجه به ویژگی های زمینه ای از شیوه ارزیابی انطباق محور مکانی معرفی شده توسط تلن استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده، داده های اسنادی طرح های جامع اول، دوم و سوم شهر مشهد و ابزار تحلیل داده مبتنی بر روش های کمّی و کیفی تحلیل فضایی در نرم افزار ArcGIS بوده است. یافته های پ ژوهش نشان می دهد که درمجموع از نظر موقعیت میزان تحقق کاربری اراضی پیشنهادی طرح های جامع در محدوده های پیرامونی و توسعه های جدید به نحو چشم گیری کمتر از محدوده های مرکزی شهر است. همچنین به لحاظ وسعت، در حدود نیمی از محدوده شهر کاربری زمین پیشنهادی در هر دو طرح جامع (طرح جامع اول 47 درصد و در طرح جامع دوم 48 درصد)، محقق شده است. کمترین میزان تحقق کاربری در طرح جامع اول کاربری تفریحی و فضای سبز با 7.7 درصد بوده که در طرح جامع دوم میزان تحقق آن به 56.7 درصد افزایش می یابد و درمقابل تحقق کاربری فرهنگی با 8.2 درصد در طرح جامع دوم در پایین ترین مقدار قرار می گیرد. براین اساس پیشنهاد می شود هر نوع بازنگری طرح های توسعه شهری نه به صورت یکپارچه، بلکه با توجه به علل عدم تحقق در بافت ها و کاربری های مختلف صورت پذیرد.
بررسی تغییرات کاربری اراضی بر الگوهای زمانی- مکانی دمای سطح زمین در اراضی شهری با استفاده از داده های سنجش ازدور و GIS (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
165 - 186
حوزههای تخصصی:
گسترش سریع شهرها به دلیل تغییرات گسترده در کاربری و پوشش سطح زمین اثرات منفی زیادی بر کیفیت زیست محیطی در سطح جهان داشته است؛ ازجمله: کیفیت هوا، افزایش دما، تغییرات چشم انداز و همچنین تبدیل زمین های کشاورزی به اراضی بایر که منجر به از بین رفتن تنوع زیستی می شود. ازآنجاکه تغییرات کاربری اراضی در سطوح وسیع و گسترده صورت می گیرد. تکنولوژی سنجش از راه دور ابزاری ضروری، کارآمد و با ارزش، جهت پایش تغییرات می باشد. در این مطالعه با توجه به اهمیت موضوع، بررسی تغییرات کاربری اراضی بر الگوهای زمانی مکانی دمای سطح زمین در اراضی شهری در یک دوره زمانی 30 ساله (2020 - 1990) با استفاده از تصاویر ماهواره لندسَت و شبیه سازی تغییرات با استفاده از مدل شبکه عصبی آرتمپ فازی در شهر ایلام انجام شد. نیز، از سنجنده های( TM, OLI, ETM) ماهواره لندسَت، برای بررسی تغییرات طولی و فضایی (LST) در شهر ایلام استفاده شد. برای تهیه نقشه کاربری اراضی از روش طبقه بندی پیکسل پایه برای تمامی دوره ها (1990 1995 2000 2005 2010 2015 و 2020) و از نرم افزار های( ENVI) و (Ecognitio ) استفاده شد و سپس با الگوی(NDVI) و (LST) تخمین زده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در اکوسیستم شهر ایلام مقادیر(NDVI) نسبتاً متوسطی وجود دارد، میانگین دمای سطح کاربری مسکونی در ماه خرداد نیز برابر با 80/35 درجه سانتی گراد می باشد و میزان دمای سه کاربری باغ، و کشاورزی و سایر کاربری ها (اراضی بدون پوشش) به ترتیب برابر با 33/32 و 25/37 و 46/38 است که مهم ترین کانون کمینه آن مناطق با پوشش سبز و مرتفع هستند و در سطح شهر نیز بلندمرتبه سازی و سایه اندازی ساختمان ها در سطح شهر، استفاده از مصالح با جذب حرارتی کمتر، همچون ایزوگام، و مبلمان و فضای سبز شهری، و همچنین آلودگی هوا سبب جذب کمتر انرژی می شوند. از طرف دیگر، توزیع فضایی(NDVI) هم سو با مقادیر (LST) بوده است. با توجه به این پژوهش، مساحت کاربری ها نشان می دهد که کاربری اراضی مسکونی، در روش شبکه عصبی فازی از 18/19 درصد در سال 1990 به 35/39 درصد در سال 2020 رسیده است که نشان دهنده رشد و توسعه شهر می باشد. از سوی دیگر، کاربری باغ از 64/8 درصد در سال 1990 به 49/3 درصد در سال 2020 رسیده که می توان علت این کاهش را توسعه فضای شهری دانست.
تبیین کیفی اثرات، پیامدها و الگوهای رفتاری خانوارهای دامدار روستایی با مخاطره کووید 19 (مورد: شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
173 - 190
حوزههای تخصصی:
شوک ناشی از بیماری کووید 2019 موجب اختلال در بخش های متعدد تولیدی و از جمله در سیستم های کشاورزی خرده مالک و بخش دامداری و خانوارهای وابسته به آن گردیده است. تجارب زیسته دامداران در مواجهه با مخاطره کووید 19 با هدف شناسایی استراتژی های مداخله در سیستم های حال و آینده به پیش رفته است. لذا این مطالعه، به درک تجارب زیسته و الگوهای رفتاری تاب آور خانوارهای دامدار روستایی در مواجهه با پدیده کووید 19 در شهرستان ایذه (استان خوزستان) پرداخته است. این شهرستان یکی از مناطق با پتانسیل بالا برای فعالیت های دامداری و کشاورزی است و بخش عمده ای از فعالیت های ساکنین روستایی را در برگرفته است. روش پژوهش اکتشافی و از نظریه داده مبنا استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی، شهرستان ایذه را به عنوان مطالعه موردی با استفاده از داده های 17 خانوار دامدار فعال با بیش از 50 راس دام و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و منطق اشباع تئوریک به پیش رفته است. بر مبنای فرآیند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و کدگذاری های علمی، 6 مقوله هسته ای شامل "اختلال در چرخه تولید و درآمد خانوار"؛ "تشدید فقر اقتصادی خانوارهای دامدار" ؛ "خشکسالی و بیماری های فصلی دام زمینه های مقاوم در تشدید شرایط بحران خانوارهای دامدار" ؛ "تقاضا و بهره گیری از منابع مالی خرد فرصتی برای خروج از بحران"؛ "ضعف عملکردی ساختارهای حمایتی و بیمه ای" ؛ و "پیامدهای اجتماعی-اقتصادی دوران شدت مخاطره کووید" استخراج گردید. پدیده کانونی پژوهش " کووید 19و ناکارآمدی فضایی (ضعف ساختاری –عملکردی) " است. این پدیده شرح می دهد که وجود مخاطره کووید 19 بسیاری از ناکارآمدی های نهادی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی در سیستم های تولید دام خرد و فشارهای مضاعف بر خانوارهای دامدار را عیان می سازد. این تحقیق مسیرهای مفهومی و تجربی را برای حمایت از سیستم های کشاورزی خرده مالک بویژه دامداران خرد ارایه نموده است.
شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند شهری، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
17 - 35
حوزههای تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت شهری در سال های اخیر موجب افزایش بیش ازپیش مصرف و درنتیجه تولید انواع پسماند در مناطق شهری گردیده است. در حال حاضر یکی از مهم ترین مسائل زیست محیطی در شهر تبریز مدیریت پسماند شهری است. آگاهی از نظرات و مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند ضروری است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند شهری می باشد. روش تحقیق حاضر، توصیفی تبیینی با اهداف کاربردی- توسعه ای است. داده های موردنیاز به دو شیوه اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. جامع ه آماری، کلیه شهروندان کلان شهر تبریز می باشد. نتایج نشان داد که امتیاز حاصله در طیف لیکرت برابر با 3.08 می باشد. بالاترین میانگین ها مربوط به مناطق 1 و 2 و 9 و 5 به ترتیب برابر با 3.15، 3.13، 3.12 و 3.11 و کمترین مربوط به منطقه 4 برابر با 3.03 می باشد. علی الرغم نتایج حاصله به دلیل پایین بودن میانگین های مکتسبه احتمال به وجود آمدن ناپایداری وجود دارد. با استخراج 44 عامل، با اعمال نظر 50 خبره نسبت به تعیین میزان اهمیت عوامل و با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری در نرم افزار میک مک فازی به تبیین روابط بین آن ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که تأثیرگذارترین عوامل مستقیم شامل، ظرفیت سازی اجتماعی، مشارکت فعال افراد ذی نفع، اعتماد اجتماعی، سرمایه اجتماعی، نهادها و سازمان های جامعه مدنی (CSO)، برقراری تعامل بین مشارکت کننده و مشارکت شونده، آموزش حقوق و تکالیف شهروندی و NGO و نقش آن می باشد. عوامل به دست آمده مبین نقش عوامل اجتماعی، زیرساخت های فرهنگی و در حالت کلی برنامه ریزی پایین به بالاست که در سال های اخیر با بازخوردهای مثبت و تجارب موفق در سراسر جهان همراه بوده اند.
سنجش شاخص های اجتماعی کیفیت زندگی شهری با مقیاس خرد در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
34 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه هدف این مقاله، ایجاد پیشنهادی برای معیارهای اجتماعی شهری به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهری، بر اساس بررسی شاخص های مختلف شناخته شده مورد استفاده در سطح بین المللی، با تمرکز ویژه بر چگونگی افزایش کیفیت زندگی از طریق کار روی عوامل و شاخص های شهری و اجتماعی است. فرض بر این است که کار روی این عوامل و شاخص ها در سطح خرد شهری ممکن است رضایت مردم را نسبت به شهرشان تداعی کند. علاوه بر این، رتبه شهرهای ایران را در شاخص های بین المللی افزایش دهد.از نظر شاخص های اجتماعی کیفیت زندگی، از بین 163 کشور ایران در رتبه 93 بعد از ترکیه قرار دارد، اما متأسفانه رتبه پایینی دارد که نشان دهنده کیفیت زندگی متوسط ساکنان آن است. یکی از مشکلات اساسی در رابطه با مسئله اندازه گیری کیفیت زندگی در ارزیابی های فعلی کیفیت زندگی این است که هیچ مطالعه ای برای شناسایی اینکه آیا تبریز در همه عوامل تعیین کننده یادشده ضعیف عمل می کند یا فقط در تعداد کمی از آن ها، با مشکل روبه رو است. مشکل دیگر در رابطه با شاخص های فعلی کیفیت زندگی این است که آن ها را در سطح کلان کار می کنند که در آن کیفیت زندگی در یک منطقه را با مقیاس بزرگ تر در نظر می گیرند. اگر ابزارهای ارزیابی به جای شاخص های کلان، روی توسعه شاخص های خرد مقیاس شهری بیشتر کار کنند، ممکن است کیفیت زندگی افراد در شهر افزایش یابد. مواد و روشاین پژوهش دارای رویکرد توصیفی تحلیلی است که از یک رویکرد کیفی توصیفی برای شناسایی عوامل و شاخص های اولیه ارائه دهنده کیفیت زندگی شهری استفاده می کند. علاوه بر رویکرد تحلیلی که در آن به تحلیل شاخص های شهری و اجتماعی در رابطه با شاخص های معاصر می پردازد که پیش تر در بسیاری از مطالعات موردی بین المللی لحاظ شده اند. با بررسی ادبیات برای تجزیه و تحلیل مختصر محتوا هشت شاخص ارزیابی بین المللی در نظر گرفته شد. این بررسی بر ادبیات آکادمیک موجود و شیوه های مناسب ارزیابی کیفیت زندگی در سراسر جهان متمرکز است. چارچوب ها و شاخص های انتخاب شده به این دلیل انتخاب شدند که می توانند برای اجرا در سطوح مختلف شهر مورد استفاده قرار گیرند. در حالی که ممکن است این فهرست جامع نباشد، اما سعی می کند به طور سیستماتیک جدیدترین تحقیقات و عملکردهای بین المللی در مورد این موضوع را ثبت و بررسی کند.سپس عوامل هر یک از آن ها بررسی شده و به دنبال آن تحلیل کیفی تفصیلی برای شهر آن ها ارائه شده و شاخص های اجتماعی نشان داده شده است. سپس تحلیل مقایسه ای در رابطه با عوامل اصلی این شاخص ها انجام شده است. این تحلیل با هدف شناسایی اهمیت عوامل اجتماعی - شهری و همچنین، مجموعه ای از معیارهای ارزیابی اجتماعی - شهری است که می تواند به شهرنشینان در رابطه با کشف حوزه های اساسی احتمالی مداخله را که ممکن است کیفیت زندگی شهری مردم را افزایش دهد کمک کنند؛ که از طریق معیارها استنباط شده است.علاوه بر این، نظرسنجی کارشناسان با استفاده از یک پرسشنامه برای تأیید معیارهای پیشنهادی و رتبه بندی اهمیت آن با استفاده از وزن های نسبی با توجه به شهر تبریز استفاده شد. از کارشناسان خواسته شد تا اهمیت و ارتباط شاخص هایی را که هر یک از معیارهای اولیه هشت عامل اجتماعی شهری را ارائه می کنند، رتبه بندی کنند. نتایج پرسشنامه نیز ارائه شده است.یافته هابر اساس نظرسنجی متخصصان در مورد شهر تبریز؛ ایمنی، تحرک و امکانات تفریحی در رتبه اول مداخلات مورد نیاز قرار دارند. علاوه بر این، تمرکز روی معیارهای اساسی مانند تفریح به فضاهای سبز و عمومی بیشتری نیاز است. با این حال، اگر روی جامعه خاصی اعمال شود، نتایج ممکن است تغییر کرده و با توجه به نیازهای خاص و دقیق تر جامعه باشد.یکی از موانع اصلی شاخص های بین المللی کیفیت زندگی این است که با وجود اینکه آن ها به عنوان شاخص بین المللی تبلیغ می شوند، تعریف مشترکی از اینکه چه چیزی باید به عنوان عامل شهری تعریف شود و چه چیزی باید به عنوان شاخص عینی یا ذهنی در نظر گرفته شود، وجود ندارد. گاهی اوقات می توان دریافت که تفریح به عنوان یک عامل با مجموعه ای از شاخص ها در نظر گرفته می شود. در حالی که در سایر موارد به عنوان شاخصی برای سنجش سایر عوامل در نظر گرفته می شود. مسکن به عنوان یک حوزه نیز همین مشکل را دارد. هنگامی که تحت امنیت جانی و فیزیکی مطرح می شود، در شاخص دیگری به عنوان یکی از عوامل اصلی در نظر گرفته می شود که با شاخص عینی مانند تعداد واحدهای مسکونی نوساز خصوصی و میانگین قیمت فروش یا با شاخص های ذهنی منعکس کننده کیفیت و تنوع اندازه گیری می شود.علاوه بر این، همان طور که زیرشاخص ها از شاخص های بین المللی استخراج می شوند، آن ها تأثیر مستقیمی بر امتیاز شهر خواهند داشت. ابعاد و اصول پیشنهادی کیفیت زندگی شهری با هدف راهنمایی و کمک به سیاست گذاران عمومی، برنامه ریزان شهری و طراحان در جهت ارتقای کیفیت زندگی شهری یک منطقه با توجه به لزوم ایجاد لایه ای از زمینه سازی بر اساس اهداف و رویکردهای تعیین شده برای رسیدن به آن ها مورد نیاز است.نتیجه گیریکیفیت زندگی یک مفهوم جامع است که نمی توان آن را از محیط کالبدی جدا کرد و ذکر آن تحت عنوان کیفیت زندگی شهری دقیق تر است. باید داری مفهوم انعطاف پذیری باشد که شامل اهداف و روش های مختلف شود. کیفیت زندگی شهری شامل دو بعد قابل درک است که شامل بعد ذهنی و عینی هستند، هر بعد با تعداد متفاوتی از عوامل سروکار دارد که از شاخصی به شاخص دیگر متفاوت است، با این حال آن ها تقریباً با موضوعات مشابه سروکار دارند.بعد عینی کیفیت زندگی مربوط به اقتصاد، سلامت، سیاست و مؤلفه های کالبدی شهرنشینی است. در حالی که بعد ذهنی بیشتر بر ادراک افراد و پذیرش آن ها نسبت به شرایط فعلی و تمایل آن ها به ایجاد آن شرایط تمرکز می کند.اگر هدف بهبود کیفیت زندگی شهری است، مهم است که با چالش های شهری که جوامع با آن مواجه هستند مقابله کنیم تا رویکردی کاربردی برای دستیابی به آن پیدا کنیم. این امر مهم ممکن است از طریق دیدگاه های خلاقانه متفاوتی که با عوامل بین المللی تأیید شده سروکار دارند و توسط شاخص های توسعه یافته محلی که بر نیازهای اساسی تأثیر می گذارند، ارائه شود. مانند شهر تبریز، که در آن کارشناسان اولویت ها را بر اساس نیازهای شهر ارزیابی می کنند، اما اگر در جامعه خاصی اعمال شود، ممکن است مداخلات اساسی خاص تری ظاهر شود.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی که با شرایط کیفی شهری سروکار دارد، شاخص های اجتماعی شهری کیفیت زندگی شهری را شناسایی کرد. رویکردی است که شاخص های مختلف اجتماعی شهری برگرفته از مشکلات شهر تبریز را با تأمل در دیدگاه کارشناسان برای مقابله با مشکلات اساسی مورد هدف قرار می دهد.
تبیین نقش اقوام در گسترش کالبدی- فضایی شهرهای چند قومیتی (نمونه موردی: شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به دلایلی چون رشد سریع جمعیت، مهاجرت اقوام با فرهنگ های متفاوت، عدم وجود برنامه و مدیریت کارآمد با مشکلاتی مانند ساختار کالبدی-فضایی ناهماهنگ و عدم وجود هویت شهری روبه رو شده اند. شهر دوگنبدان با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی که دارا می باشد به عنوان یکی از شهرهای مهم نفتی و مهاجرپذیر است که وجود اقوام مختلف از جمله ترک، لر، کرد و غیره در ساختار شهر از لحاظ ابعاد کالبدی-فضایی ، اقتصادی و اجتماعی چندگانگی به وجود آورده است. در همین راستا، در این پژوهش، هدف اصلی تبیین نقش اقوام در گسترش کالبدی-فضایی شهرها چند قومیتی(شهر دوگنبدان) است. این مقاله به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف و ماهیت توسعه ای-کاربردی می باشد. برای شناسایی میزان تأثیرگذاری مؤلفه های تأثیرگذار بر ساختار کالبدی-فضایی یکپارچه شهر دوگنبدان از نرم افزار Spss و روش تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری الگوی کنونی توسعه شهر دوگنبدان داشته اند. بررسی علل این توسعه ناموزون شهر و تأثیر پذیرفته از مهاجرت اقوام نشان دهنده آن است که شهر دوگنبدان در ۱۵ سال اخیر شاهد ناپایداری الگوی توسعه شهر بوده است و هم چنین، عوامل استخراج شده به ترتیب عامل شهر پاک و قابل زیست، شهری قوم محور، شهری اجتماع محور، شهری کالبد محور و در نهایت شهری اقتصاد محور از لحاظ محتوایی و طبق مرور متون نظری ارتباط نزدیکی با محدوده مطالعاتی دارند، نام گذاری شده است و در پیدایش و تکوین محلات شهر دوگنبدان اثرگذاری بیشتری داشته است.
تحلیلی بر تاثیرات آینده جغرافیای رفتاری بر بیماری های واگیردار و کووید 19 با رویکرد ساختاری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش موفقیت آمیز یک بیماری عفونی که از فردی به فرد دیگر منتقل می شود به عوامل زیادی وابسته است. درک رفتار بشر از دیرباز به عنوان یکی از کلیدهای درک شیوع بیماری های واگیردار شناخته شده است. جغرافیای رفتاری یک رویکرد در جغرافیای انسانی است که از روش ها و مفروضات رفتارگرایی برای تعیین فرایندهای شناختی درگیر در درک فرد یا واکنش به محیط خود استفاده می کند. این علم به مطالعه فرایندهای شناختی با واکنش به محیط، از طریق رفتارگرایی می پردازد.روش بررسی: در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری در وضعیت آینده ی بیماری های واگیردار در شهرهای ایران با مطالعه موردی شهر نورآباد بپردازیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. نیروهای پیشران با روش دلفی مشخص، و سپس این عوامل با ستفاده از نرم افزار (Mic Mac) براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است از بین این متغیرها، رفتار کنشی، تورم و فرهنگ معاشرت تاثیرگذارترین عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری شهر نورآباد در مواجهه با بیماری های واگیردار می باشد همچنین فرصت های محدود اشتغال، عدم رعایت اصول بهداشتی توسط رانندگان وسایل نقلیه عمومی، ضعف سرمایه اجتماعی، عادی انگاری وضعیت موجود، در رتبه های بعدی و دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم بوده اند.بنابراین با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت؛ حساسیت جمعیت و رفتار و ارتباطاتی که در فضای جغرافیایی توسط شهروندان صورت می پذیرد به طور مؤثری باعث انتقال عفونت و بیماری واگیردار می شود.
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مجازی با رویکرد آمیخته (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری مجازی نشان دهنده دیجیتالی شدن تمام فرایندها و زنجیره های ارزش در صنعت گردشگری است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مجازی با رویکرد آمیخته بوده است. روش تحقیق حاضر استراتژی کیفی مبتنی بر بهره گیری از استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد و الگوی سیستمیک یا پارادایمی می باشد. در مرحله آزمون نیز توصیفی-پیمایشی بوده که مدل کیفی به دست آمده با روش های کمی آزمون شده است.ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه و پرسشنامه می باشد که روایی آن به تأیید خبرگان دانشگاهی و غیردانشگاهی که سابقه مشاوره به سازمان های حوزه گردشگری استان گیلان را داشته اند، رسیده است و پایایی آن نیز برای هر متغیر بیشتر از 0/7 بوده است. جامعه آماری (خبرگی) این تحقیق درمرحله کیفی شامل تعدادی از خبرگان صنعت گردشگری گیلان می باشد. تعداد نمونه ها در این تحقیق 12 نفر بوده است که با استفاده از 2 روش غیر احتمالی هدفمند (قضاوتی) و روش گلوله برفی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر در مرحله کمی، خبرگان صنعت گردشگری استان گیلان هستند که سابقه فعالیت در زمینه گردشگری و مباحث تکنولوژی و... را داشته اند که جزء جوامع نامحدود به شمار می آیند. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه برابر با 384 می باشد. در مرحله کیفی، شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مجازی انجام شده است. در این راستا با بهره گیری از نظریه پردازی داده بنیاد، 13 مقوله و 36 مفهوم بدست آمده است. تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق در مرحله کمی با توجه به تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری و بهره گیری از نرم افزار Lisrel نسخه 8/80 انجام شده است و نتایج مرحله کمی داده ها موید آن بوده است که ارزیابی متوازن گردشگری مجازی بر ارزش آفرینی و توسعه متوازن در استان گیلان تأثیر داشته است. مدیریت ساختار گردشگری مجازی بر توسعه عملکرد گردشگری مجازی، طراحی استراتژی مشتری مدارانه گردشگری مجازی بر ارزش آفرینی، طراحی استراتژی مشتری مدارانه گردشگری مجازی بر توسعه عملکرد گردشگری مجازی و طراحی استراتژی مشتری مدارانه گردشگری مجازی بر توسعه متوازن گردشگری مجازی در استان گیلان تأثیرگذار بوده است.
محاسبه میزان اهمیت شاخص های مؤثر در مکان یابی استقرارگاه های نظامی با تأکید بر دوره دفاع مقدس، مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
131 - 152
حوزههای تخصصی:
انتخاب بهترین مکان و مکان یابی دفاعی-امنیتی استقرارگاه های نظامی نقش مهمی را در فرایند تأمین امنیت و مبارزه با تهدیدهای کشور دارد. شناسایی عوامل و معیارهای طبیعی و انسانی مناسب در مکان یابی دفاعی-امنیتی از موضوعات مهم در این خصوص محسوب می شود. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف مطالعه حاضر تحلیل مکان یابی دفاعی-امنیتی استقرارگاه های نظامی با تأکید بر دوره دفاع مقدس (1367-1359) در استان کرمانشاه است.تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه بوده و جامعه آماری کارشناسان مختلف نظامی، امنیتی و کارشناسان در زمینه های تخصصی مرتبط با امنیت و مباحث سیاسی- نظامی هستند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 50 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات و پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی و روش مدل سازی سری زمانی استفاده شد.نتایج پژوهش گویای آن است که از بین معیارهای طبیعی شش معیار گسل و زلزله خیزی منطقه، شرایط جغرافیایی منطقه، توپوگرافی منطقه، اراضی ناپایدار و بروز مشکلات خزش و ریزش، شیب زمین و جنس زمین نقش مهمی در مکان یابی استقرارگاه های نظامی داشته اند. نتایج تحقیق در زمینه معیارهای انسانی نشان داد که شش معیار ملاحظات سیاسی- امنیتی، وجود امنیت حمل و نقل منطقه، فاصله از مراکز شهری و روستایی، فاصله از مرزهای بین المللی، عدم استقرار در مجاورت زیرساخت ها و فاصله از شبکه ارتباطی و راه های اصلی نقش مهمی در مکان یابی استقرارگاه های نظامی داشته اند. نهایتاً نتایج بررسی عوامل کلی طبیعی و انسانی مؤثر بر مکان یابی استقرارگاه های نظامی در استان کرمانشاه نشان داد که از بین دو گروه، نقش عامل انسانی نسبت به عامل طبیعی بیشتر بوده و عوامل انسانی و شاخص های آن اهمیت بیشتری در مکان یابی استقرارگاه های نظامی در استان کرمانشاه داشته اند.
ارزیابی عملکرد بارش سنگین در فعال شدن مجدد پالئولنداسلاید روستای حسین آباد کالپوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر لغزشها در بستر لغزشهای قدیمی به وقوع میپیوندند و براین اساس برای پیش بینی خطرات احتمالی لغزش در آینده، شناسایی لغزش های قدیمی یا همان پالئولنداسلایدها بسیار مهم است. فعالیت مجدد پالئولنداسلایدها در سال های پربارش اخیر، خسارات فراوانی را به روستاهای حوضه کالپوش استان سمنان وارد نموده است. لذا هدف از این پژوهش شناسایی پالئولنداسلاید روستای حسین آباد کالپوش و پایش فعالیت مجدد آنها در برابر بارش سنگین اواخر سال 1397، با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری مبتنی بر پراکنش کنندههای دائمیPS است. دادههای تحقیق شامل داده های تاریخی، بازدیدهای میدانی، آمار بارندگی روزانه و 68 تصویر راداری سنتینل1A/B می باشد. به این منظور ابتدا نقشه پراکندگی پالئولنداسلایدها و لغزشهای جدید براساس سال وقوع از روی عکسهای هوایی، تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی تهیه و نقشه ژئومورفولوژی لغزش حسین آباد ترسیم گردید و آمار بارندگی روزانه و تجمعی بارش مورد تحلیل قرار گرفت، سپس با استفاده از روش سری زمانی PS ، نقشه نرخ جابه جایی پالئولنداسلاید حسین آباد بین سال های 1397-1398تولید شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که، عامل محرک بارش سنگین سبب ایجاد تنش و شکست در سطح لغزشی گردیده است. همچنین، تغییرات نرخ جابه جایی در مدار بالاگذر از 12- میلیمتر تا 19 میلیمتر در یکسال برای لغزش حسین آباد ثبت گردیده است. موقعیت مکانی این جابه جایی ها با ویژگیهای فضایی- مکانی لغزش های جدید در طبیعت مطابقت دارد و باتوجه به اهمیت موضوع و مخاطرات آن برای ساکنین منطقه، مطالعات بیشتری در این زمینه لازم میباشد.
ارزیابی مناسب سازی معابر شهر گرگان مبتنی بر نیاز معلولین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
74 - 90
حوزههای تخصصی:
سر زندگی، شادابی و پویائی شهرها در فضاهای شهری بخوبی محسوس است و این فضاها نقش بسیار مهمی در نگهداری این سر زندگی دارند. شهر مطلوب به شهری گفته می شود که پاسخ گوی نیاز های افراد جامعه از هر طیف و قشری از جمله کودکان، سالمندان، معلولین و افراد سالم باشد. افراد معلول به دلایل فیزیکی در مقایسه با افراد عادی توانایی کمتری برای استفاده از فضاهای عمومی دارند. ارائه راهکارهای ویژه برای برآورده کردن نیازهای معلولان و ساده کردن زندگی آنها، نیازمند توجه ویژه مدیران-شهری است. در این راستا، مجموعه از قوانین و دستورالعمل ها تدوین شده است. وظیفه طراحان شهری تفسیر این دستور العمل ها به شیوه ای است که شهری زیبا و قابل دسترس برای همگان و به خصوص معلولین به وجود آورند. بدون شک تعداد زیادی از افراد معلول و ناتوان به نسبت دیگر افراد غیر معلول بیشتر وقت خود را در منزل سپری می کنند و مهم ترین عاملی که سبب این امر شده، فراهم نبودن تسهیلات و امکانات رفاهی اولیه جهت حضور آن ها می باشد. به طوری که در این مقاله سعی شده که با در نظر گرفتن برخی اقدامات قبل از اجرا، علاوه بر صرفه جویی در هزینه های آتی، فرهنگ اهمیت به قشر کم توان در جامعه را عمومیت بخشیم. روش پژوهش در این مقاله روش تحلیلی- توصیفی است در این مقاله به بررسی چالش ها و ارائه راهکارها پرداخته ایم.
ارزیابی شاخص های راهبرد توسعه شهری در چابهار
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
91 - 115
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین در طرح های توسعه شهری، رویکرد راهبرد توسعه شهری (CDS) می باشد که در سال 1999 با هدف کاهش فقر، توسعه پایدار، ارتقای مشارکت و ایجاد حکمرانی خوب شهری ایجاد گردید. گذار از برنامه ریزی اقتدارمحور به برنامه ریزی مشارکت محور با هدف تعریف روشنی از آینده شهر برای ساکنان شهری عملا پویایی محیط شهری را سبب می شود. از سوی دیگر طرح های توسعه شهری فعلی با خصوصیات خشک بودن، آمرانه بودن، از بالا به پایین بودن، عدم مشارکت اکثریت شهروندان را به وجود آورده است. طرح استراتژی توسعه شهری،رویکردی راهبردی است که هم اکنون در بسیاری از کشور های جهان و به خصوص کشور های در حال توسعه با استقبال مواجه شده است. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص های راهبرد توسعه شهری در چابهار است. با توجه به اینکه شهر چابهار هم در ایران از موقعیت استراتژیک ویژه ای برخوردار است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، اسنادی، روش مشاهده مستقیم و پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ بین حد مبنا(3)و مقدار محاسبه شده(2.63)اختلاف معناداری وجود دارد. از آنجایی که مقدار محاسبه شده کمتر از حد استاندارد می باشد نتیجه می گیریم وضعیت توسعه شهر چابهار در شاخص راهبردی در حد نامطلوب و غیر قابل قبول می باشد. به طوری که مؤلفه حکمروایی خوب شهری با میانگین 34/2 کمترین و مؤلفه بانک پذیری با میانگین 5/3 بیشترین مقدار را دارند. نتایج مدل سوات هم نشاندهنده این است که بهترین استراتژی برای چابهار استراتژی تهاجمی است.
امکان سنجی استفاده از الگوی انتقال حق توسعه (TDR ) در جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
500 - 524
حوزههای تخصصی:
شهرسازی امروزی با پیروی کورکورانه از الگوی کلیشه ای توسعه شهری و بی اعتنا به خصوصیات بومی موجبات ناپایداری شهرها و مناطق اطراف آنها شده و همچنین رشد روزافزون و فزاینده جمعیت شهری در سال های اخیر سبب تحمیل و توسعه غیر برنامه ریزانه به شهرها شده است. در این میان بیشترین فشار به اراضی کشاورزی و باغات وارد شده، و به علت ناتوانی طرح های شهری، ضعف مدیریت شهری در کنترل بازار زمین، شهر بصورت پراکنده گسترش یافته و با چنگ اندازی به اراضی کشاورزی و محیط زیست حومه شهر بتدریج آنها را زیر ساخت و ساز درآورده و سبب تخریب اراضی کشاورزی شده است. شهر کلوانق واقع در شهرستان هریس نیز مثل تمامی شهرهای ایران از این قاعده مستثنی نبوده است. لذا این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد که با نگرشی انتقادی سعی دارد درکنار صورت بندی و پردازش ابهامات موجود در قوانین صیانت از اراضی کشاورزی و محیط زیست، با شناسایی پهنه های مستعد توسعه درداخل محدوده شهر کلوانق، قابلیبت اجرایی روش TDR را جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی خارج از محدوده شهر و حفاظت از آن دربوته آزمون قرار دهد. نتایج حاصله نقشه طبقه بندی شده از مناطق دریافت و انتقال حق توسعه طبق معیارهای کشوری می باشد.
تحلیل معیارهای تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهرها (مورد مطالعه: روستاهای حاشیه شهر خاش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته در حوزه روستاهای حومه شهرها مشکلاتی مانند توسعه بی برنامه مناطق شهری و تغییرات کاربری اراضی به وضوح دیده می شود که این تغییرات به نوبه خود عواقبی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به مناطق روستایی وارد خواهد کرد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل معیارهای تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی-کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش های دلفی و تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزارMICMAC استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید، مدیران و کارشناسان شهر خاش بوده است. حجم نمونه آماری با استفاده روش دلفی 20 نفر تعیین شد. ابتدا با استفاده از روش دلفی مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش، شامل 5 معیار (اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی، سیاسی - مدیریتی و اجتماعی) و 49 شاخص شناسایی شد. از میان معیار های مورد بررسی، معیار اقتصادی عنوان اولین و مهمترین عامل تاثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش انتخاب شد. در نهایت 10 شاخص سیاست های اقتصادی و بازساخت اقتصادی شهری، توسعه زیرساخت های بازارچه مرزی، توسعه بازارهای محلی، جذب سرمایه گذاری، توسعه صنعت گردشگری، حفظ فعالیت های صنایع کوچک و بهبود آن ها، تغییر عملکرد، گسترش بخش های تولیدی و صنعتی، اشتغال زایی و کارآفرینی و در پی آن کاهش بیکاری و گسترش صنایع تبدیلی و خدماتی به عنوان شاخص های تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش شناخته شد.
امکان سنجی تحقق پیاده مداری با تأکید بر رویکرد TND(نمونه مطالعاتی: خیابان مدرس شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
17 - 36
حوزههای تخصصی:
شهرها درگذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بودند به گونه ای که پیاده روی به علت دسترسی آسان و هزینه کم اصلی ترین روش جابجایی مردم در فضاها برای کلیه افراد جامعه به شمارمی رفت. این امر با ورود اتومبیل و انقلاب صنعتی دست خوش تغییر شد؛ بدین معنا که موضوع عابر پیاده به دست فراموشی سپرده شد. توجه به حمل و نقل موتوری شهرها را با مسائل جدیدی همچون معضلات زیست محیطی، افزایش چاقی مفرط افراد، بی هویتی و فقدان معنا روبه رو ساخت. رهیافت های بسیاری جهت پاسخ به این معضلات در جهان رقم خورده است. یکی از رهیافت های جدید برنامه ریزی و طراحی شهری که تأکید ویژه بر پیاده مداری و محور پیاده دارد رویکرد توسعه محلات سنتی (TND) است که بسیاری از ابعاد و شاخص های آن ارتباط وثیقی با دیدگاه و رویکرد پیاده مداری دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن است تا قابلیت پیاده مداری در خیابان مدرس واقع در منطقه سه شهرداری کرمانشاه را با رویکرد TND مورد ارزیابی قرار دهد. این خیابان به طول ۱۸۴۰ متر و عرض تقریبی ۱۷ متر - در بخش میانی این مقدار افزایش می یابد - نقشی تجاری و خدماتی دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعه کتب و اسناد کتابخانه ای، مشاهده میدانی و ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش تمام شهروندان کرمانشاه است که جمعیت تقریبی یک میلیون نفری را شامل می شود. همچنین، با قرار دادن این مقدار در فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد شده و نمونه گیری به طور تصادفی ساده صورت پذیرفته است. علاوه بر آن، جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار تحلیلی SPSS در قالب آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و تی تک متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تمامی مؤلفه های رویکرد TND بر پیاده مداری مؤثرند. البته میزان همبستگی هر شاخصِ رویکرد TND با پیاده مداری متفاوت است. به طوری که هشت عامل «وجود کاربری های جذاب»، «اختلاط کاربری»، «خوانایی مسیر»، «تنوع در ساختمان ها»، «امنیت از جرائم»، «کیفیت زندگی اجتماعی»، «جذابیت و سرزندگی» و درنهایت «غنای حسی» نسبت به شاخص های دیگر همبستگی بیشتری با پیاده مداری در خیابان مدرس دارند؛ بدین ترتیب، در ارتقا و پیاده مدارسازی آن تأثیرگذارترند. نتایج دیگر بیانگر آن است که تمام شاخص های مؤلفه معناشناختی بر سرزندگی و هویت مندی خیابان مدرس مؤثرند. چراکه علاوه بر مؤلفه های عینی مؤلفه های ذهنی عابران را نیز پوشش می دهند.