فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
برون رفت از بحران های معیشتی طبق نظریه معیشت پایدار از راه هایی همچون توسعه گردشگری در نواحی روستایی میسر می شود. در عصر کنونی به کارگیری گردشگری الکترونیک روستایی، دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و محیطی توسعه پایدار روستایی را تسریع و تقویت می بخشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل وضعیت بنیان های معیشتی روستاهای مورد مطالعه و طرح گردشگری الکترونیک در بین روستاییان و درک بینش آنان انجام شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی باشد. از نظر روش انجام، ترکیبی(کمی-کیفی) است. داده ها از طریق مطالعات اسنادی(کتب، مقالات، آمارنامه ها) و پژوهش میدانی(پرسشنامه، مصاحبه) گردآوری شده است. بدین منظور 16 شاخص و 78 متغیر که در شکل گیری سرمایه های معیشتی دخیل بوده، شناسایی و براساس آن پرسشنامه ای به صورت طیف لیکرت در اختیار جامعه نمونه پژوهش (311 خانوار) قرار گرفت. در بخش کیفی فرآیند نمونه گیری با رویکرد پدیدار شناختی صورت گرفت، سپس مصاحبه عمیق با ساکنان نواحی روستایی انجام شد که تا 36 نفر اشباع نظری حاصل شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهایSPSS ،Excel، MAXQDAو Arc GIS بهره گرفته شد. طبق نتایج، در بخش کمی با استفاده از مدل تاپسیس، در مرحله اول مشخص شد که سرمایه های طبیعی و اجتماعی وضعیت مطلوبی را نسبت به سایر دارایی ها داشته اند. در مرحله دوم وضعیت بنیان های معیشتی در روستاهای مورد مطالعه به تفکیک مورد بررسی قرار گرفت که در این میان روستاهای شهربیجار، شیرکوه و حلیمه جان به ترتیب با ضرایب 654/0، 546/0و 526/0 در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. در گام بعدی و در بخش کیفی روستاییان بینش خود از گردشگری الکترونیک را به مثابه بازدید، تبلیغ و بازاریابی، خریدآنلاین، حذف واسطه ها و کسب و کارهای نوین تعبیر می کنند. همچنین در بررسی ها مشخص شد روستاییان کمتر برخوردار از سرمایه های معیشتی بینش متنفاوتی نسبت به روستاییان برخوردار از سرمایه های معیشتی دارند.
تدوین سناریوهای توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
177 - 199
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه گردشگری به منزله یکی از راهکارهای مهم برای دستیابی به توسعه پایدار شناخته می شود و در برنامه های توسعه کشورهای گوناگون جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. هدف این پژوهش تعیین سناریوهای توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی در شهرستان خرم آباد است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و، از نظر ماهیت، تحلیلی - اکتشافی و مبتنی بر روش های آینده پژوهی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی و جامعه آماری این پژوهش 14 نفر کارشناس در زمینه گردشگری و برنامه ریزی فضایی بوده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل اثر متقابل و نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که 12 عامل کلیدی در توسعه گردشگری در ناحیه موردمطالعه تأثیرگذار هستند که این عوامل براساس تحلیل های سناریونویسی 36 وضعیت احتمالی را شکل دادند. بعد از تحلیل وضعیت های احتمالی، 3 سناریو با امتیاز بسیار بالا و احتمال وقوع قوی، 11 سناریوی باورکردنی و 3471 سناریو با احتمال ضعیف در توسعه گردشگری نشان داده شده است. همچنین، سناریوی ایستا با روندی مطلوب به منزله محتمل ترین سناریو شناخته شده است. درنهایت، برای سناریوی منتخب راهبردهایی در زمینه توسعه گردشگری شهرستان خرم آباد پیشنهاد شده است.
تحلیل تنوع زمینی (ژئودایورسیتی) در محدوده کوه های بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی، تفسیر و ارزیابی عناصر تنوع زمینی به منظور سازمان دهی مناطق خاص و کل زمین و هماهنگی حفاظت یا مدیریت کارآمد است.روش و داده: روش این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده است و با استفاده از روش های کمی و آماری و سنجش از دور نقش عوامل مورفومتریک و زمین شناختی و اقلیم به عنوان پارامترهای اصلی در شکل گیری و گسترش تنوع زمین شناسی مورد مطالعه قرار گرفته است. با تقسیم بندی کوه های بینالود به دامنه شمالی و دامنه جنوبی این دو منطقه به صورت جداگانه با روش ارزیابی کمی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. این فرایند با محاسبه شاخص های تراکم ناهمواری ((PRD، ضریب ناهمواری سیمپسون (SIEI) و شانون (SHEI)، ضریب دایورسیتی شانون (SHDI) و سیمپسون (SIDI) دامنه شمالی و دامنه جنوبی کوه های بینالود و مقایسه نتایج در دو دامنه شمالی و جنوبی صورت گرفته است.یافته ها: میزان شاخص های محاسبه شده در دامنه جنوبی، شاخص تراکم ناهمواری (PRD) ۰/۰۰۲۵، ضریب دایورسیتی سیمپسون (SIDI): ۰/۶، ضریب ناهمواری سیمپسون (SIEI): ۰/۸۱، ضریب دایورسیتی شانون (SHDI): ۱/۵، ضریب ناهمواری شانون (SHEI): ۰/۷۶ است.نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق می توان عنوان کرد که اختلاف شاخص ها در دو دامنه بسیار ناچیز است، اما به دلیل وضعیت ساختمانی و چینه شناسی و تأثیر عوامل ثانویه دامنه های جنوبی کوه های بینالود دارای ژئودایورسیتی بالاتری نسبت به دامنه های شمالی آن است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بر اساس مقایسه دامنه شمالی و دامنه جنوبی کوه های بینالود با شاخص های پنج گانه ژئودایورسیتی سهم عوامل زمین شناسی بیشتر از عوامل مورفومتری و اقلیمی بوده است.نوآوری، کاربرد نتایج: در این پژوهش برای اولین بار در کشور ژئودایورسیتی کوهستانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل می تواند اهمیت تنوع زمینی را در منطقه نمایش داده و در زمینه مدیریت میراث ژئومورفولوژیک و چگونگی حفاظت بهتر از این منابع مورد استفاده مدیران و تصمیم گیرندگان قرار گیرد.
آمایش استقرارگاه های نظامی در کلان شهر تهران با رویکرد امنیتی-دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
149 - 162
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی تنوع، تعداد و نوع بحران ها درحال افزایش است. پدافند غیرعامل می تواند هزینه های مادی و غیرمادی این تهدیدات را کاهش دهد. به همین خاطر در استراتژی های نظامی کشورها بخشی برای پدافند غیرعامل درنظر گرفته شده است. مکان و موقعیت قرارگیری استقرارگاه های نظامی یکی از موارد برجسته پدافند غیرعامل است. با توجه به اینکه در شهر تهران 83 پادگان نظامی قرار دارد و از این تعداد بیش از نیمی از آن یعنی 49 پادگان در محدوده شهر تهران واقع شده است؛ این سوال مطرح است که به چه میزان این استقرارگاه های نظامی به لحاظ آمایش سرزمینی منطبق با معیارها و اصول پدافند غیرعامل است؟ کدام منطقه تهران بهترین موقعیت برای استقرارگاه های نظامی در آینده را دارد؟ برای این منظور از روش منطق فازی و نرم افزار GIS برای تحلیل داده ها استفاده گردید. معیارها و شاخص های مکان یابی شامل پنج گروه فضایی- کالبدی، جمعیتی، جغرافیایی(اقلیمی، ژئومورفولوژی، هیدورولوژیکی، دسترسی به مکان های انسان ساخت و زیرساختی)، اقتصادی و امنیتی بود. یافته های پژوهش نشان داد در آمایش استقرارگاه های نظامی تهران به بحث پدافندغیرعامل توجه لازم نشده است. به لحاظ جنس خاک، شیب زمین، فاصله از رودخانه، گسل، خطوط انتقال برق و نزدیکی به مراکز حساس این مناطق دارای آسیب پذیری هستند. با توجه به نتایج بدست آمده از مدل منطق فازی بر اساس گامای 9% شهرستان های رباط کریم(34/25%)، ورامین(64/13%) و شهریار(24/8%) به ترتیب بهترین و شهرستان شمیرانات(73%) کمترین شرایط مناسب را برای ایجاد مراکز نظامی با رویکرد امنیتی و دفاعی دارند.
کاربرد فناوری های زیست محیطی در ایجاد روسازی بوم شهر اسفنجی (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
97 - 114
حوزههای تخصصی:
بهره گیری فراتر از ظرفیت قابل تحمل منابع طبیعی و محیط زیست در فرآیند توسعه شهرها زمینه ساز چالش های متعدّد در محیط شهرهاست. در این زمینه، بوم شهر اسفنجی به عنوان رویکردی نوظهور در برنامه ریزی شهری می تواند به کاهش تخریب های اکولوژیکی انسان در محیط های شهری و تحقق توسعه پایدار منجر شود؛ از این رو محققان در پژوهش حاضر درصدد شناسایی معیارهای مؤثر در ایجاد روسازی های بوم شهر اسفنجی با رویکرد فناوری های زیست محیطی، تعیین میزان اهمیت و عملکرد هر یک از این معیارها در شهر شیراز و ترسیم ماتریس اهمیت عملکرد آنها هستند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. در این مطالعه ابتدا اعضای پنل خبرگان مطالعه دلفی به تعداد 30 نفر به روش گلوله برفی انتخاب شدند و پس از چندین جلسه، معیارهای با بیشترین امتیاز به عنوان معیار نهایی با روش تحلیل اهمیت-عملکرد تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که از نظر اهمیت، نفوذپذیری و مقرون به صرفه بودن با مقدار 78/3 و 30/3 به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت و از بُعد عملکرد نیز ظرفیت تحمل بار و ظرفیت ذخیره آب با مقدار 16/3 و 04/3 بیشترین و کمترین عملکرد را دارند. همچنین، از نظر موقعیت قرارگیری هر یک از مؤلفه ها در ماتریس IP نفوذپذیری و ظرفیت ذخیره آب در ربع اول، پایداری و ظرفیت تحمل بار در ربع دوم، تقویت اکوسیستم زیرزمینی در ربع سوم و مقرون به صرفه بودن در ربع چهارم واقع شده است. در نهایت، دو مؤلفه نفوذپذیری و ظرفیت ذخیره آب از لحاظ وزن دهی بیشترین وزن (646/2، 442/2) را دارند و از نظر اولویت بندی جزء اولویت های اصلی هستند که باید در زمینه ایجاد روسازی های شهر شیراز به آنها توجه شود.
تحلیلی بر شبکه تهدید و حلقه مخاطره سیل در آسیب پذیری کاربری اراضی با رویکردی بر پدافند غیر عامل و تاب آوری شهری (مطالعه موردی: شهر روانسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
52 - 67
حوزههای تخصصی:
در هر بحرانی مجموعه ای از عوامل در افزایش آثار بحرانی مخاطره عمل می نمایند و مهار بحران را با مشکل مواجه می سازند، به حقیقت پدافند غیر عامل به عنوان یک بینش منطقی و ابزاری مهم درجهت پیشگیری از تهدیدات احتمالی و فراهم کردن امنیت فردی وگروهی، امنیت مراکز جمعیتی و تجهیزات-تاسیسات حساس و کاهش آسیب پذیری بحران بکار می رود. پژوهش حاضرکه تحلیلی بر شبکه تهدید و حلقه مخاطره سیل در آسیب پذیری کاربری اراضی با رویکردی بر پدافند غیر عامل و تاب آوری شهری در شهر روانسر است به تاثیر استقرار و بهینه سازی کاربری ها و نقش راهبردی پدافند غیر عامل در تاب آوری شهری می پردازد. نوع تحقیق در این مفاله با توجه به ماهیت موضوع توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصل نشان در صورت وقوع سیل در شهر روانسر بیشترین آسیب پذیری در محله گل سفید خواهد بود. شکل گیری بخشی از محله در بستر طغیانی رودخانه و خصوصیاتی نظیر بافت روستایی با تراکم بالای جمعیت، نفوذناپذیر، ریزدانه و عدم پیروی از هرگونه اصول ساخت وساز شهری بر دامنه آسیب پذیری این محل افزوده است. همچنین محله های بهار، بهداری و بلوار به دلیل شیب پایین و بالا بودن سطح ایستابی آب و قرارگیری در مسیر سرچشمه سراب روانسر و محل اتصال رودخانه های عاصم آباد از ضلع غربی وخشکه رود از ضلع شمال شرقی قابلیت بالای سیل خیزی برخوردارند و تاب آوری کمتری دارند.
تغییرپذیری و روند تغییرات شدت- گستره ی ترسالی و خشکسالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
129 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تغییرپذیری و روند تغییرات گستره ی شدت های ترسالی- خشکسالی در مقیاس های سالانه، فصلی و ماهانه در ایران است. برای این منظور، از شاخص ZSI ، آزمون روند من-کندال و داده های بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA5) مرکز پیش بینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی 2021-1979 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در گستره شدت های ترسالی – خشکسالی سالانه کشور، سه دوره مشخص: دهه 80 با گستره های تقریباً برابر ترسالی- خشکسالی، دهه 90 گستره های ترسالی و دو دهه اول قرن 21 میلادی که در شروع آن در سال آبی 2000-1999 بیش از 97 درصد کشور (70 درصد مساحت خشکسالی بسیارشدید) تحت شرایط خشکسالی بوده، بیشتر گستره های خشکسالی مشاهده می گردد. الگوی تغییرپذیری گستره های شدت ترسالی- خشکسالی در فصل زمستان و بهار تقریباً مشابه سالانه بوده، اما در فصل پاییز متفاوت از الگوی سالانه، در اواخر دوره، افزایش گستره های ترسالی بیشتر مشاهده می گردد. در این فصل در ماه نوامبر مساحت شدت های مختلف خشکسالی به ویژه (متوسط و شدید) کاهشی و در مقابل مساحت شدت های ترسالی افزایشی بوده است. اما در زمستان و بهار به خصوص ماه های ژانویه و تا حدودی مارس روند گستره های شدت ترسالی-خشکسالی برعکس بوده است. شدت شاخص نیز در برخی دوره های زمانی دارای روند بوده که افزایش شدت طبقات خشکسالی (افزایش شدت منفی شاخص) بارزتر است. در کل در هر سه مقیاس ماهانه، فصلی و سالانه، رخداد خشکسالی های ضعیف و متوسط اما متوالی زیاد، درحالی که ترسالی های بسیارشدید و شدید با توالی کم، بیشتر بوده است. افزایش گستره های خشکسالی شدید مشهودتر و شدت طبقات خشکسالی نیز کمی افزایش یافته است. افزایش شدت شاخص و گستره های ترسالی در فصل پاییز شاید گویای تغییر رژیم بارشی و در مقابل افزایش گستره های خشکسالی به خصوص خشکسالی های شدید در دو فصل اصلی بارشی ایران (زمستان و بهار) هشداری برای مدیریت منابع آب در دوره گرم سال باشد.
تحلیل ساختاری عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در اراضی قهوه ای مبتنی بر رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: پادگان برونسی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
143 - 177
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین دغدغه ای مهم در توسعه شهری برای پاسخگویی به نیازها، رفع چالش کمبود زمین و تعیین نحوه گسترش فیزیکی شهر است. بازتوسعه شهری با احیاء اراضی قهوه ای که به سبب عملکردی، امروزه متروکه و بلااستفاده مانده اند، به بهره برداری بهینه از اراضی درون شهری، کاهش آلودگی ها و بهبود فضای اجتماعی- اقتصادی شهر می انجامد؛ لذا این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد آینده نگاری به تحلیل ساختاری عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در اراضی قهوه ای پادگان برونسی مشهد و شناسایی اولویت های مداخله پرداخته و توسط مطالعات اسنادی و پیمایشی، اطلاعات را گردآوری نموده است. نمونه آماری پژوهش 8 نفر خبره شهری است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. تعداد 15 متغیر مؤثر بر برنامه ریزی پایدار اراضی قهوه ای در حوزه های کالبدی- فضایی، اجتماعی- اقتصادی، مدیریتی- نهادی و زیست محیطی شناسایی و در پنج دسته تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنظیمی طبقه بندی و با نرم افزار میک مک ارزیابی شدند و سناریوهای محتمل و مطلوب تبیین گردید. نتایج بیانگر ترتیب درجه تأثیرگذاری عوامل قیمت زمین، دسترسی به امکانات و خدمات و نیز تعداد کاربری در اراضی بلااستفاده، بر پایداری برنامه ریزی است؛ لذا توجه به آن ها در مداخلات توسعه ای محدوده مطالعاتی و محدوده های مشابه می بایست در اولویت های تصمیم سازی و تصمیم گیری مدیران شهری قرار گیرد.
بررسی تأثیر قدرت بر مؤلفه های تفکر راهبردی در مدیریت شهری (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط شهری ائتلافی از سازمان هاست که از طریق فرایند غیرمطمئنی از چانه زنی ها و تعدیل متقابل خواسته ها، به سمت تحقق اهداف متکثر حرکت می کنند. چون یکی از مسایل راهبردی سازمان های شهری، قدرت گروه هایی است که توان تحمیل محدودیت هایی بر سازمان دارند، تفکر راهبردی نه تنها باید سیستمی از راهبرد برای دستیابی به مزیت رقابتی و ایجاد ارزش خلق کند که باید راهبرد مشروعیت را برای توجیه حقانیت راهبرد سازمان از طریق یک فرایند چانه زنی سیاسی با سایر نهادها در شهر ارایه کند. پژوهش حاضر درپی آن است که به بررسی و اولویت بندی مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در عرصه مدیریت شهری در شهر خرم آباد بپردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. متغیرهای پژوهش مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی هستند که از طریق روش دلفی و مدل تاپسیس شناسایی و رتبه آن ها مشخص شدند. جامعه آماری متشکل از متخصصان و خبرگان مدیریت شهری خرم آباد شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران اجرایی، مشاوران درحوزه طراحی و اجرای راهبرد و تعداد 14 نفر است. در گام اول با مطالعه مدل ها و رویکردهای تفکر راهبردی و نظریه های قدرت در شهر، ده مؤلفه شناسایی و سپس با روش دلفی و با نظر خبرگان و در سه مرحله نهایی و در گام سوم از روش تاپسیس به منظور رتبه بندی مولفه ها استفاده شد. در نهایت و با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل تاپسیس، مؤلفه های منابع قدرت سازمان های شهری، ساختار انگیزشی ذینفعان و نحوه تعامل بین ذینفعان کلیدی و میدان قدرت در شهر، مؤلفه های مهم قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در مدیریت شهری هستند.
ساماندهی فضای- مکانی حاشیه رودخانه های شهری بارویکرد توسعه گردشگری (نمونه موردی شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساماندهی رودخانه ی کشکان شهرستان پلدختر سعی دارد با استفاده از این عنصر با ارزش طبیعی، شهر را احیا و ساماندهی نموده و از پتانسیل های آن در جهت سرزندگی و توسعه گردشگری و رونق اقتصادی استفاده نماید. مسیر رودخانه های درون شهر به دلیل خطی بودد می توانند به عنواد یک محور پایدار گردشگری شهری مورد استفاده قرار گیرند. در صورت ساماندهی فضایی و مکانی رودخانه ها برای چنین مقصودی، می توان از الگوهای متنوع و در عین حال استاندارد برای شکل دهی و مدیریت طول رودخانه ها بهره گرفت. در نهایت یافته های مطالعات کتابخانه ای و نتایج یک بررسی میدانی از طریق توزیع پرسشنامه و با استفاده از نرم افزار SPSS از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، که ضریب به دست آمده در این پژوهش معادل837/0 محاسبه شده است که مبین اعتبار مناسب برای گردآوری داده ها می باشد. در مرحله آخر با استفاده از نرم افزار AMOS و روش معادلای ساختاری رابطه بین مولفه های اصلی پژوهش و متغیر های تشکیل دهنده هر کدام مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده اند. محدوده نتایج نشان داد مهم ترین راهبرد برای ایجاد گردشگری رودخانه شهری در پلدختر عبارت است از: تلاش برای ایجاد محیطی اجتماعی و امن با امکانات و سهولت دسترسی و تاکید خاص نسبت به مسائل زیست محیطی و بوم شناختی. به همین منظور معیارهای اصلی طراحی مبتنی بر قابلیت های محلی تعریف می گردد. لازم به ذکر است در زمینه های اجتماعی، تفریحی، تاریخی و زیست محیطی نیز روال بر همین منوال است و این بدان معناست که کلیه راهبردها و معیارهای ساماندهی فضایی و مکانی رودخانه در راستای بومی گرایی و توجه به خواسته های مردم ساکن در محدوده و در یک کلام استفاده کنندگان از طرح به کار گرفته شده است.
اثرات کرونایی محدودیت فضای شهری، تغییر کاربری و رشد قیمت اراضی باغی پیرامون شهر (مطالعه موردی: مجموعه های باغی حومه غربی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
167 - 189
حوزههای تخصصی:
مقایسه الگوی باغشهر ابنزر هوارد با باغشهرهای کشورهای درحال توسعه مانند ایران بیشتر مغالطه ای است که بازخورد آن تغییر کاربری اراضی زراعی و سپس رشد قیمت آن به ویژه در دوران ویژه تقاضا است. دوران ویژه تقاضا دورانی است که در آن براثر یک عامل داخلی یا خارجی احساس نیاز به تهیه فضای فراغت خصوصی- خانوادگی بیشتر احساس می شود. یکی از این دوره ها، دوره اوج دو ساله ویروس کرونا بود که باتوجه به محدودیت بسیاری از فضاهای شهری و ضرورت رعایت فاصله های اجتماعی، نیاز و تقاضا به فضای خصوصی در مجاورت شهرها افزایش یافت. یکی از این منابع تأمین فضای خصوصی اراضی زراعی، باغی حومه شهری بود که گرایش به خرید آن در دوران کرونا بیشتر شد. این پژوهش به شیوه توصیفی - تبیینی با ماهیت علی پس رویدادی به بررسی محدودیت فضاهای عمومی شهر در ایام کرونا وگرایش به خرید اراضی باغی پیرامون شهر زنجان پرداخته و روند قیمت و تغییرات کاربری اراضی باغی حومه غربی شهر زنجان در ایام کرونا را بررسی نموده است. روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای- اسنادی و میدانی و روش تجزیه تحلیل با استفاده از عکس های هوایی و نرم افزار Spss در غالب مدل های آماری رگرسیون چند متغیره گام به گام و پیرسون بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد محدودیت فضاهای عمومی ناشی از کرونا در شهر زنجان منجر به گرایش به خرید باغ در پیرامون شهر زنجان و رشد قیمت زمین شده است. نیاز به اسکان طولانی مدت در فضای باغی منجر به تغییر کاربری در اراضی باغی و احداث ابنیه های غیرمجاز گردیده است. نتایج مدل آماری رگرسیون با ضریب رگرسیونی 69 درصد واریانس متغیرهای مرتبط را تبیین نموده و با سطح معناداری مناسب، همبستگی مثبت را نشان می دهد. بین متغیرهای قیمت زمین و فاصله جغرافیایی، خدمات و امکانات باغ در سطح اطمینان 95 درصد با ضریب پیرسون بالاتر از 70/ و معناداری 0000/0 Sig= در آماره پیرسون ارتباط معنادار دوسویه قوی وجود دارد.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی بندرعباس با رویکرد نوزایی شهری (نمونه موردی: محله پشت شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال دهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
رویکرد نوزایی شهری به عنوان رهیافتی متأخر در مرمت شهری، بر مجموعه ای از فرایندهای تغییر و انطباق دلالت دارد، از همین رو می تواند به عنوان رویکردی مناسب به منظور احیاء بافت های فرسوده شهرهای ایران تلقی شود. در این رهیافت بیش از سایر رویکردهای مداخله بر مشارکت بین ساکنین و مراجع محلی در چارچوب مدیریت یکپارچه تأکید می شود. هدف پژوهش حاضر ارائه راهبردهایی جهت توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد نوزایی شهری است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با ماهیت کاربردی بوده که برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل استراتژیک SOAR و QSPM استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنین محله پشت شهر و مسئولان مرتبط با امور بافت فرسوده و حاشیه ای می باشند. بر اساس نتایج بدست آمده، محله پشت شهر علیرغم مشکلات و تنگناهای موجود، از نقاط قوت و فرصت زیادی برخوردار است که با اقدامات مناسب و بهره گیری از رویکرد نوزایی شهری، این محله می تواند به یک محله سرزنده و فعال و مناسب برای گردشگری تبدیل گردد. برآورد نظرسنجی ضرایب جذابیت از کارشناسان و استفاده از مدل QSPM در جهت اولویت بندی راهبردها نشان از آن دارد که راهبرد توسعه عرصه های همگانی با ایجاد کاربری های مناسب و سازگار در محله به منظور دستیابی به مکانی سرزنده، پویا، پرتحرک و فعال با نمره جذابیت 613/2 به عنوان تأثیرگذارترین راهبرد مطرح می باشد. استراتژی ارتقاء مشوق ها، رفع موانع قانونی و تسهیلات به مالکین و ساکنین در جهت بهسازی و نوسازی کالبدی کاربری ها خصوصاً کاربری های مسکونی و خدماتی با نمره جذابیت 708/1 و ارتقاء کیفیت زندگی در محله از طریق تزریق امکانات زیستی و خدمات موردنیاز زندگی ساکنان و توسعه فضاهای سبز و پارک ها با نمره جذابیت 643/1 در اولویت های بعدی قرار گرفته اند.
تحلیل فضایی جدایی گزینی اجتماعی- فضایی در بافت های ناکارآمد شهری موردکاوی: محله قیطریه کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه تصمیم های عجولانه مدیریتی، مدیریت شهری غیرمتخصص و نبود مطالعات دقیق در طرح های توسعه، در شهرها و به خصوص کلان شهرها، منجر به به وجود آمدن محله هایی با بافت ناکارآمد شده است. یکی از عواقب این تصمیم ها، ایجاد مسئله ای به نام جدایی گزینی در محله های شهری است که به جدایی گروه های مختلف جمعیتی منتج شده است که این مسئله می تواند باعث کاهش تعاملات اجتماعی - اقتصادی ساکنان محله های اطراف آن، کاهش ورود بخش سرمایه گذاری برای توسعه این بافت ها، تغییر نگرش در بیشتر شهروندان نسبت به انتخاب فضای سکونتی خود، مهاجرت ساکنان اصلی و ورود جمعیت غیربومی به بافت و ایجاد مشکلات فراوان برای ساکنان بافت یادشده می شود. در نتیجه این جدایی گزینی، تماس های میان اعضای این طبقه فقیر، زیاد و ارتباط بین طبقه ای، کاهش می یابد و با کاهش طبقه متوسطِ ساکن در بافت ناکارآمد، نابهنجاری های اجتماعی در محله ها شدید می شود. بافت فرسوده واقع در محله قیطریه با جمعیتی حدود 3 هزار نفری، واقع در بافت قدیمی این محله است. دلیل انتخاب محله قیطریه، وجود فرسودگی بافت در بخشی از محله و هسته مرکزی آن و وجود ویژگی های اقتصادی – اجتماعی یکسان در دو قسمت محله (محدوده بافت ناکارآمد و بقیه محله) است. البته، توجه به اهمیت محله به عنوان عنصر پایه نظام شهرسازی در مبانی و مباحث برنامه ریزی شهری و میزان رضایت شهروندان از محل سکونت و مشارکت آن ها در روند بهبود محله ها و نبود توجه کافی در این زمینه، اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را چندین برابر می کند. در این راستا، با وجود مسائل متعدد در این بافت ها، بررسی مسئله ارتباط این نوع بافت ها با مسئله جدایی گزینی فضایی – اجتماعی، می تواند از مهم ترین مسائل محله های شهری تلقی شود. بنابراین، در این پژوهش، به بررسی جدایی گزینی کالبدی و اجتماعی در بافت فرسوده و ناکارآمد محله قیطریه تهران پرداخته می شود.
مواد و روش روش تحقیق در مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های تحقیق از اطلاعات موجود در بلوک های آماری سال 1395 شهر تهران، داده های طرح تفصیلی و پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی نحوه توزیع و پراکنش پدیده های اجتماعی و فضایی کالبدی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل های مختلفی تعریف شده اند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی، مدل خودهمبستگی فضایی محلی موران و مدل تحلیل لکه های داغ و سرد از جمله این مدل ها هستند که در این پژوهش به کار گرفته شده اند. ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی آماره موران نیز الگوی توزیع فضایی عوارض و پدیده ها را با در نظر گرفتن هم زمان موقعیت مکانی و خصیصه های درونی این عوارض ارزیابی می کند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی هم از جمله آزمون های خوشه بندی است که برای تعیین الگوی پراکندگی پدیده ها از آن استفاده می شود. براساس این روش، شاخصی به نام Rn (میزان مجاورت) به دست می آید که دامنه آن بین عدد صفر تا 2/15 متغیر است. این شاخصِ پراکندگی، نحوه و چگونگی الگوی توزیع فضایی پدیده ها و عناصر را در محدوده مطالعاتی بیان می کند.
یافته ها در این قسمت از پژوهش برای سنجش جدایی گزینی، از 30 شاخص در سه بُعد اقتصادی با شش شاخص، بعد اجتماعی- جمعیتی با 15 شاخص و بعد کالبدی- فیزیکی با نه شاخص استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش جدایی گزینی بعد اقتصادی از بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن 1395 استفاده شده، عبارت اند از: نرخ اشتغال، بار تکفل، نرخ فعالیت، نرخ اجاره نشینی، نرخ مالکیت و نسبت جنسی اشتغال. برای سنجش طبقات بعد اقتصادی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 پیوست شد و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی طبقه بندی گروه های جمعیتی انجام شد که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. طبق مدل موران، به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. برای جداشدگی بُعد اجتماعی 15 شاخص استفاده شده است، که چهار شاخص حس تعلق، آرامش و سکون، روابط اجتماعی و اعتماد، از طریق پرسشنامه محاسبه شده و 11 شاخص دیگر (نرخ سواد، بعد خانوار، نسبت جنسی، تراکم جمعیت، نسبت مهاجرنشینی، نسبت طلاق، نسبت جنسی سواد، نسبت جنسی جمعیت محصل، درصد سالمندان، نسبت جنسی سالمندان، نسبت زنان سرپرست خانوار) از طریق محاسبه شاخص ها روی بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن محاسبه شده اند. برای سنجش طبقات بُعد اجتماعی- جمعیتی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 متصل و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. میزان شاخص موران جهانی برابر 0/007 و الگوی توزیع نیز تصادفی است. برای سنجش طبقات بُعد کالبدی فضایی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 مرتبط و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی، اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است؛ که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است.
نتیجه گیری در بُعد اقتصادی، بین شش شاخص مورد مطالعه وزن نرخ اجاره نشینی برابر 0/354 دارای بیشترین وزن و نرخ فعالیت با وزن 0/052 دارای کمترین وزن است. بر اساس شاخص های اقتصادی 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و طبق مدل موران به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. بر اساس خروجی وزن دهی مدل AHP از شاخص های مورد بررسی در بُعد اجتماعی- جمعیتی، نسبت مهاجرنشینی با وزن 0/171 دارای بیشترین وزن و شاخص بُعد خانوار با وزن 0/019 دارای کمترین امتیاز است. در بُعد کالبدی- فیزیکی 11 شاخص بررسی شد، که شاخص فرسودگی قطعات دارای بیشترین امتیاز و اثر آن برابر 0/224 است و خانوار در واحد مسکونی با ارزش 0/028 دارای کمترین ارزش در جدایی گزینی شده است. از مجموع بلوک های محله که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بُعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است. جدایی گزینی بعد اجتماعی- جمعیتی شاخص های تک گروهی در بُعد یکنواختی برابر میانگین آن در سطح محله برابر 0/6 است، در واقع در مرز ورود به جداشدگی بالا واقع شده است. از نظر سطح جداشدگی طبقه متوسط با امتیاز 0/6964 در رتبه اول و طبقه بالا با امتیاز 0/6776 در رتبه دوم و طبقه پایین با امتیاز 0/658 در رتبه سوم جداشدگی قرار دارند. به طور کلی، میانگین این شاخص برای هر سه طبقه برابر 0/67 است. از نظر دسته بندی ایسلند و همکاران در طبقه بالا واقع شده است؛ اما چون فاصله کمی با 0/6 دارد، کمی فراتر از حد آستانه قرار دارد. اما بر اساس شاخص آنتروپی که میانگین آن برابر 0/18 است و چون کمتر از 0/3 است، جدایی شدگی در سطح پایینی اتفاق افتاده است. شاخص جینی نیز برابر 0/683 است و چون بالاتر از 0/6 است، جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده است. بیشترین جداشدگی در طبقه متوسط با امتیاز 0/697 و در رتبه دوم طبقه بالا با امتیاز 0/68 و طبقه پایین به نسبت با میزان کمتر جداشدگی مقدار آن برابر 0/66 است و در تمامی سطوح شاخص آتکینسون نیز جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده و میانگین شاخص نیز برابر 0/678 است.
ارزیابی مؤلفه های طراحی فضای زیست فراغتی کودکان (نمونه موردی: بوستان های ناحیه ای منطقه چهار زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان یکی از فضاهای تنفس، استراحت خانواده ها و تفریح کودکان و همچنین محلی برای آموزش مهارت های اجتماعی است. فضای بازی کودکان به عنوان فضای پرتحرک، فعال و محل حضور و تمرکز کودکان شناخته می شود تا هیجانات و انرژی خود را در این فضاها تخلیه و بخشی از مهارت های زندگی را یاد بگیرند. مطابق بودن فضای بازی کودکان با مؤلفه ها طراحی آن همچون مکان یابی، جانمایی، مطلوبیت، ایمنی و امنیت، مبلمان زمین بازی کودکان موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده و ضرورت توجه بیشتر در حوزه مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری را می طلبد. این مقاله باهدف تبیین مولفه های اثرگذار طراحی در فضای بازی کودکان پارک های عمومی پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در غالب آمار توصیفی و استنباطی (واریانس و پیرسون) بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی زمین بازی کودکان در پارک های عمومی منطقه چهار شهر زنجان به طور نسبی از میانگین تراز شده پایین تر و به سمت نامطلوب گرایش دارد. همچنین فاصله جغرافیایی، اقتصادی و بافت اجتماعی موقعیت پارک ها در میزان رعایت اصول طراحی زمین بازی چندان اثرگذار نبوده و پارک ها از نظر وضعیت طراحی شرایط یکسانی را دارا است. از بین مولفه های طراحی زمین بازی کودکان مؤلفه ایمنی و امنیت زمین مهم ترین مولفه های طراحی به دست آمد. بین میزان سطح مولفه های ایمنی و امنیت و میزان حضور کودکان در زمین بازی، با ضریب اطمینان 95 درصد و سطح معناداری Sig:0/000 ، با مقدار ارتباط 640/0 برای ایمنی و 720/0 برای مؤلفه امنیت بدست آمد که نشان از ارتباط معنادار با جهت قوی و مثبت می باشد.
تبیین عوامل مؤثر بر دگرگونی های فرهنگی روستای گچگران در شهرستان ممسنی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
370 - 405
حوزههای تخصصی:
شالوده ها و کارویژه های فرهنگی جوامع بشری طی زمان و مکان، متحول و مختص به خود می شوند، به نحوی که این مجموعه باورها و ارزش ها بر شیوه زیست باشندگان آنها تأثیر می گذارند. گچگران، جغرافیای زیستی است که در بخش مرکزی شهرستان ممسنی واقع شده و در گذرگاه تاریخ متأثر از عوامل گوناگون، از ابعاد و سویه های فرهنگی متکثری برخوردار شده است. خلقِ فرهنگِ و خُرده فرهنگِ دیرینه در زیستگاه گچگران و دگردیسی در این ارزش ها و ایستارها برآمده از عوامل و سازمایه های گوناگون و متنوعی است که موجب پرسش در این پژوهش شده است؟ ماهیت پژوهش ایجاب کرد تا محققین روش تحقیقِ توصیفی/تحلیلی را برای چگونگی انجام کار برگزینند.درنهایت فرجام بررسی و مطالعه به سبکِ کتابخانه ای/اسنادی (آمار و ارقام) و میدانی (مصاحبه و مشاهده) نشان داد؛ تغییر نگرش نسل جدید، افزایش سطح دانش/آگاهی ساکنان، نوسازی عمرانی/کالبدی، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، از جمله عملگرهایی هستند که دگرگونی فرهنگی در آداب و رسوم، سوگواری ماه محرم، اعتقادات مذهبی، ازدواج و طلاق، پوشش، غذا، بازی های محلی، طبیعت دوستی، گردشگری، مراکز آموزشی/بهداشتی/ورزشی سکونتگاه روستایی گچگران را سبب شده تا جایی که تغییر فُرم این روستا به سوی نوسازی فرهنگی را در پی داشته است.
تحلیلی بر نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی با تأکید بر جایگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر عواملی همچون تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آبی، افزایش جمعیت جهان، افزایش جمعیت شهرنشین و مصرف کننده، استفاده از مواد غذایی برای تولید سوختهای زیستی، استفاده از غذا به عنوان یک اهرم فشار در رقابت های ژئوپلیتیکی و تضعیف کشور رقیب و سایر عوامل امروزه غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساختهاند. این پژوهش به منظور تحلیل نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی در قالب روش تحقیق آمیخته اکتشافی و مبتنی بر داده های فائو و با استفاده از مدلهای دلفی، PROMETHEE ،AHP Fuzzy و نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. نتایج نشان می دهد قدرت های برتر در عرصه ژئوپلیتیک غذا به ترتیب ۱۰ کشور آمریکا، فرانسه، آرژانتین، آلمان، استرالیا، برزیل، هند، هلند، اسپانیا، و بلژیک هستند. ایران با رتبههای ۱۶، ۵، ۷۴ و ۱۳ در تولید، واردات، صادرات و مصرف محصولات استراتژیک غذایی، کشوری آسیب پذیر در عرصه ژئوپلیتیک غذای جهانی به شمار میرود. در دهههای اخیر عواملی همچون تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آبی، افزایش جمعیت جهان، افزایش جمعیت شهرنشین و مصرف کننده، استفاده از مواد غذایی برای تولید سوختهای زیستی، استفاده از غذا به عنوان یک اهرم فشار در رقابت های ژئوپلیتیکی و تضعیف کشور رقیب و سایر عوامل امروزه غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساختهاند. این پژوهش به منظور تحلیل نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی در قالب روش تحقیق آمیخته اکتشافی و مبتنی بر داده های فائو و با استفاده از مدلهای دلفی، PROMETHEE ،AHP Fuzzy و نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. نتایج نشان می دهد قدرت های برتر در عرصه ژئوپلیتیک غذا به ترتیب ۱۰ کشور آمریکا، فرانسه، آرژانتین، آلمان، استرالیا، برزیل، هند، هلند، اسپانیا، و بلژیک هستند. ایران با رتبههای ۱۶، ۵، ۷۴ و ۱۳ در تولید، واردات، صادرات و مصرف محصولات استراتژیک غذایی، کشوری آسیب پذیر در عرصه ژئوپلیتیک غذای جهانی به شمار میرود.
بازشناسی جایگاه کیفیت زندگی در فرایند تصویب طرح توسعه و عمران شهر (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت و تعداد شهرها در قرن حاضر خصوصاً در کشورهای در حال توسعه، کیفیت زندگی در شهرها به موضوع مهمی در برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. طرح جامع (توسعه و عمران) شهر یکی از مهم ترین اسناد توسعه شهری است که در فرایندی هزینه بر در مراجع محلی و ملی به تصویب می رسد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی جایگاه مولفه های کیفیت زندگی در فرایند تصویب طرح جامع سوم شهر مشهد مشهد است. فرایند تصویب این طرح در سال 1389 آغاز شده و در نهایت طرح در سال 1396 ابلاغ شده است. به منظور مطالعه اسناد تصویب طرح از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها اسنادی و ابزار تحلیل داده به صورت تحلیل محتوای قیاسی در نرم افزار مکس کیودا بوده است. بر اساس مطالعات مبانی نظری مولفه های کیفیت زندگی در فرایند برنامه ریزی در دو بعد ماهوی و رویه ای شناسایی شده است. در بعد ماهوی زیرساخت های بهداشتی، درمانی، تفریحی، آموزشی، تکنولوژیکی، محیط طبیعی، اجتماعی و اقتصادی مد نظر بوده و در بعد رویه ای ملاحظات کیفی در رویکرد برنامه ریزی، ملاحظات کیفی در اسناد برنامه ریزی، ملاحظات کیفی در اجرای برنامه، سازمان برنامه ریزی و سلسله مراتب برنامه ریزی مورد توجه بوده است. در نتیجه تحلیل صورتجلسات طرح، 1034 کد شناسایی شده و با توجه به مدل مفهومی شناسایی شده در ادبیات نظری طبقه بندی شده اند. بر اساس یافته های پژوهش، 81.23% کدهای شناسایی شده رویه ای و 18.76% ماهوی بوده اند. در صورتجلسات تصویب طرح، به سازمان برنامه ریزی بیشترین میزان توجه صورت گرفته اما به زیرساخت تکنولوژیکی و ملاحظات کیفی در اجرای برنامه پرداخته نشده است. در مقیاس محلی (شامل صورتجلسات کمیسیون تخصصی کارگروه، کارگروه امور زیربنایی و شهرسازی و شورای برنامه ریزی استان) نسبت توجه به ایعاد ماهوی کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری تقریباً دو برابر مقیاس ملی (کمیته فنی شورای عالی شهرسازی و معماری و شورای عالی شهرسازی و معماری) بوده است. براساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود ابعاد ماهوی کیفیت زندگی در فرایند تصویب طرح های توسعه شهری، خصوصاً در مقیاس ملی مورد توجه ویژه مسئولان امر قرار گیرد.
تحلیل اثرات سیاست های گردشگری در توسعه کارآفرینی نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
251 - 270
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی و سیاست گذاری، جهت توسعه گردشگری روستایی از آن دست اقداماتی است که در مناطق روستایی می تواند منجر به توسعه آن مکان شود. سیاست گذاران حوزه روستایی بایستی با در نظر گرفتن منابع محلی و ظرفیت های موجود این مناطق سیاست هایی را مورد توجه قرار دهند که فرایند کارآفرینی روستایی را به عنوان مداخله ای راهبردی برای ارتقای توسعه روستایی تسریع بخشد.هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل اثرات سیاست های گردشگری در توسعه کارآفرینی نواحی روستایی شهرستان رامسر بود.روش شناسی: روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از روش پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، روستاهای هدف گردشگری در شهرستان رامسر بود. برای نمونه گیری نیز از روش تمام شماری استفاده شد و 25 روستای هدف گردشگری، مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع تعداد 150 پرسشنامه توسط کارآفرینان، سرمایه گذاران بخش گردشگری، دهیاران و اعضای شورا روستاهای نمونه تکمیل شد. در این پژوهش 28 نوع سیاست گردشگری در سه بعد زیرساخت های گردشگری، آموزش و توسعه منابع انسانی و بازاریابی و تبلیغات گردشگری انتخاب شدند. همچنین تعداد 10 شاخص در زمینه کارآفرینی انتخاب شد. با استفاده از تکنیک پرسشنامه میزان تأثیرگذاری هر سیاست بر روی هر یک از شاخص ها در قالب طیف لیکرت ارزیابی شد. برای رتبه بندی سیاست ها و تعیین سیاست هایی که بیشترین تأثیرگذاری را داشتند، از مدل آنتروپی شانون و مدل تاپسیس استفاده شدقلمرو جغرافیایی پژوهش: این مطالعه در نواحی روستایی شهرستان رامسر به انجام رسید.یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که سیاست های توسعه گردشگری روستایی در حوزه های متنوع همچون سلامت، ورزش، غذا و ...با نمره 845/0 بیشترین اثرات را بر کارآفرینی نواحی روستایی شهرستان رامسر داشت. سیاست های ارتقاء امنیت در شبکه های ارتباطی روستایی و همچنین سیاست های ارتقا زیرساخت های اقامتی در روستاها به ترتیب با نمرات 8/0 و 796/0 در رتبه های دوم سوم قرار داشتند. نمرات نهایی بدست آمده از مدل تاپسیس نشان داد که سیاست گذاری در حوزه زیرساخت های گردشگری با نمره 706/0 بیشترین و در زمینه بازاریابی و تبلیغات گردشگری نیز با نمره 649/0 در رتبه دوم و نهایتا در آموزش و توسعه منابع انسانی با نمره 619/0 در رتبه سوم تاثییرات سیاست های گردشگری در توسعه کارآفرینی نواحی روستایی قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج به طور کلی نشان از تأثیرات بالای سیاست های گردشگری بر روی کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه داشت. در این زمینه می توان سیاست گذاری در زمینه زیرساخت های گردشگری نسبت به دو بعد دیگر تأثیرگذاری بیشتری داشت. بازاریابی و تبلیغات گردشگری و آموزش و توسعه منابع انسانی نیز از تأثیر قابل توجهی برخوردار بودند.
تحلیل فضایی حساسیت وقوع زمین لغزش در محدوده های روستایی و شهری (مطالعه موردی: حریم مناطق تابع شهرستان گرگان در حوضه آبخیز زرین گل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
333 - 350
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زمین لغزش ها فرایندهای طبیعی زمین شناسی هستند که ناهمواری های سطح زمین را متحول کرده، دوباره شکل می دهند. زمین لغزش یکی از پدیده های مهم و قابل توجه در مسائل زیست محیطی، آبخیزداری و منابع طبیعی می باشد. مهم ترین دلیل با اهمیت بودن این پدیده، تلفات جانی و مالی ناشی از به وقوع پیوستن آن ها می باشد حوضه آبخیز زرین گل به دلیل توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت زمین ساختی و لرزه خیزی زیاد، پتانسیل طبیعی برای زمین لغزش های گسترده را دارد.هدف: در این راستا با توجه به موضوع، هدف پژوهش فوق پهنه بندی و ارزیابی حساسیت وقوع زمین لغزش در محدوده شهرگرگان در حوضه آبخیز زرین گل با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی است.روش شناسی: تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع تحقیقی و از حیث مطالعات کاربردی است. جهت تحلیل فضایی حساسیت وقوع زمین لغزش معیارهایی از قبیل: (شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، فاصله از مراکز سکونتی، انحنای زمین، بارش، ارتفاع، تراکم پوشش گیاهی، زمین شناسی، خاک، تراکم آبراهه، فاصله از جاده مورد ملاحظه قرار گرفته اند. به منظور محاسبه تراکم و میزان سبزی پوشش گیاهی از پروداکت (Mod13Q1) سنجنده مودیس ماهواره Terra استفاده گردید و خروجی نهایی با روش هم پوشانی، هم پیوند در محیط GISمحاسبه شد. تمامی فرایندها و تجزیه تحلیل داده ها در محیط (Spss,Excell) و نرم افزار (GIS) انجام گردید. همچنین جهت ارزیابی و اعتبار سنجی مدل ها از منحنی (ROC) استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: این پژوهش نیز بر روی حریم مناطق تابع شهرستان گرگان در حوضه آبخیز زرین گل انجام شده است.یافته ها و بحث: نتایج بدست آمده نقشه نهایی حساسیت وقوع زمین لغزش نشان دهنده آن است که طبقه 5 با ضریب لغزش بالا 90/13 درصد از کل مساحت منطقه، طبقه4 با ضریب لغزش زیاد 89/17 درصد، طبقه3 با ضریب متوسط90/33 درصد، طبقه 2 با ضریب کم91/22 درصد، طبقه1 با ضریب خیلی کم40/11 درصد را به خود اختصاص داده اند در نتیجه 79/31 درصد از کل منطقه در معرض لغزش شدید قرار دارد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که روستاهای در محدوده خطر زیاد شامل روستاهای ( مرتع قزلق، مرتع شکر علی، خیرات، نومل، توسکستان، فیض آباد، مریم آباد ) می باشد.
مطلوبیت سنجی سیما و منظر شهری با رویکرد توسعه ی گردشگری (مورد پژوهی: ورودی های شهر اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
115 - 135
حوزههای تخصصی:
سیما و منظر شهری به عنوان یکی از عوامل مهم در جذب گردشگر به شمار می رود. در این خصوص ورودی های شهر از جمله عناصر مهم مناظر شهر می باشند و در واقع معرف و بازتابنده هویت شهر بوده و معمولاً یکی از معیارهای مؤثر در قضاوت تازه واردین در مورد کلیت شهر محسوب می شود. اما هم اکنون شاهد شهرهایی هستیم که اثری از یک فضای ورودی، با خصوصیات مطلوبی که بای د داش ته باشد، دیده نمی شود. شهر اردبیل از جمله شهرهای تاریخی دارای هویت و سابقه شهری برجسته به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری می باشد. اما علیرغم ویژگی های ممتاز به لحاظ بار فرهنگی و تاریخی و موقعیت برجسته آن، ورودی های این شهر از مسئله دارترین فضاهای شهری می باشند که با نابه سامانی های متعدد و متنوعی دست به گریبان هستند. بنابراین ﻫﺪف این پژوهش مطلوبیت سنجی سیما و منظر ورودی های شهر اردبیل و اولویت بندی آن ها جهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر کارشناسان و متخصصان حرفه برنامه ریزی شهری در شهر اردبیل بوده است. به منظور اولویت بندی و مطلوبیت سنجی ورودی های مورد مطالعه از 4 شاخص (کالبدی، عملکردی، زیبایی شناختی و بازنمایی هویت شهر) بهره برده شد. در این راستا ابتدا از مدل آنتروپی شانون جهت وزن دهی به شاخص ها استفاده شده و سپس در ادامه فرآیند کار ورودی های شهر اردبیل به لحاظ شاخص های مورد نظر با استفاده مدل PROMETHEE اولویت بندی گردیدند با کسب رتبه های ( 226/0، 011/0، 104/0-، 074/ 0-) رتبه های اول تا چهارم و ورودی تهران- اردبیل هم با کسب 059/0- در رتبه پنجم قرار دارند. لذا برنامه ریزی های ساماندهی محور متناسب با نقاط ضعف و قوت هر ورودی با رعایت اولویت مداخله ضروری می نماید.