فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
173 - 190
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی به عنوان یکی از روش های کارآمد برای ارزیابی موفقیت برنامه ها و طرح های توسعه شهری مطرح است و ابزاری برای سنجش اینکه در حال حاضر کدام نوع مسکن و محیط سکونت نیازها، انتظارات و آرزوهای ساکنان خود را برطرف می کنند، به شمار می آید. هدف این مقاله، مقایسه محلات امیریه و پای توپ شهر بجنورد به لحاظ میزان رضایت ساکنان از سکونت و زندگی در این محلات است. داده های مورد تحلیل، پیمایشی هستند و با ابزار پرسشنامه از 229 سرپرست خانوار نمونه ساکن در شهر بجنورد کسب شده اند. 26 متغیر شامل شاخص های مربوط به خانه و محله با توجه به ادبیات تحقیق انتخاب شده و اطلاعات پیمایشی مربوط به آن ها به نرم افزار SPSS واردشده اند تا آزمون تی تک نمونه ای اجراشده و پارامترهای آماری دیگر محاسبه گردند. تهیه نقشه های پهنه بندی با تعیین و ورود مختصات نقاط موقعیت پاسخگویان به سیستم اطلاعات جغرافیایی و تهیه یک لایه نقطه ای واجد اطلاعات ارزیابی پاسخگویان از گویه ها، صورت گرفته است. رضایت از سکونت در مجموع در محلات موردمطالعه در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته و در محله پای توب اندکی بالاتر از محله امیریه است. رضایت پاسخگویان در مورد شاخص های مربوط به خانه، پایین تر از شاخص های مربوط به محله است. در نقشه پهنه بندی، بیش از 90 درصد از سطح پهنه مطالعاتی به لحاظ کلی سطح رضایت متوسط از سکونت را نمایان ساخته و اندک قسمت هایی نیز سطح رضایت کم را نشان می دهند که بیشتر منطبق بر شمال شرق محله امیریه و جنوب غرب محله پای توپ هستند. آنچه بیشتر سبب تنزل رضایت گردیده، شاخص های با ماهیت کالبدی هستند تا شاخص های اجتماعی. در خصوص امکانات و خدمات زندگی، بیش از آنکه کمیت و صرف وجود خدمات در جلب رضایت تأثیرگذار باشد، کیفیت خدمات مؤثر هستند. برای ارتقاء رضایت سکونتگاهی توجه به بازآفرینی محلات و بهبود کیفیت مسکن ضروری هستند.
تمرکز بر شرایط لرزه خیزی دشت ها جهت مکان یابی احداث شهرک های صنعتی (مورد مطالعه: دشت های استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
133 - 148
حوزههای تخصصی:
احداث یک یا چند واحد صنعتی در مکان های بهینه و در بهترین وضعیت ممکن، نه تنها گردش مواد و خدمات به مشتریان را بهبود می بخشد، بلکه کارخانه را در وضعیت مطلوب قرار می دهد و تصمیم های مرتبط با انتخاب و فراگیری ویژگی های مکان یابی یک مرکز می تواند اثر بزرگی بر توانایی کسب و حفظ مزیت رقابتی باشد. هدف این پژوهش تمرکز بر شرایط لرزه خیزی دشت ها جهت مکان یابی احداث شهرک های صنعتی در پهنه استان فارس می باشد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و توصیفی-پیمایشی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی با روش چانگ استفاده شده است. این تحقیق در پی آن است که دشت های مستعد جهت احداث شهرک های صنعتی را در فارس انتخاب نموده و با استفاده از روش فازی اقدام به انتخاب بهترین مکان(دشت) با توجه به معیارهای تعیین شده جهت احداث یک شهرک صنعتی نماید. در ابتدا با مطالعه پیشینه موضوع پژوهش،مصاحبه با خبرگان واستفاده از ادبیات نظری، 42 شاخص انتخاب شده و از طریق توزیع پرسشنامه اقدام به استخراج پنج معیار پر اهمیت به همراه درجه اهمیت آن ها نسبت به هدف پژوهش گردید. مجددا از طریق ابزار پرسشنامه اقدام به تعیین اوزان نسبی معیار ها نسبت به هر کدام از گزینه ها گردید. شاخص های انتخاب شده شامل، فاصله با گسل های عظیم، سابقه بزرگی رخداد زلزله ها، سابقه عمق کانونی رخداد زلزله ها، فاصله دسترسی به شبکه حمل ونقل عمومی ومیزان فاصله با ذخایرمعدنی موجود در همسایگی می باشند. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به معیارهای انتخابی به ترتیب دشت سپیدان، دشت شیراز، دشت کازرون، دشت لارستان و نهایتا دشت آباده بهترین مکان ها می باشد.
شناسایی پیامدهای درک شده گردشگری توسط جامعه میزبان (مورد مطالعه: گردشگری شهری در اصفهان دهه 90)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری موضوعی است که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است. جامعه میزبان را مجموعه ای از عاملان رسمی به عنوان مسئولان و کارگزاران حوزه گردشگری و عاملان غیررسمی، مانند ساکنان منطقه گردشگری تشکیل می دهند. ساکنان منطقه گردشگری در شهرها، شهروندانی اند که از رویدادها و اتفاقات شهری تأثیر می پذیرند. براین اساس، خواه ناخواه با گردشگران شهرشان وارد تعامل می شوند و از فرآیند گردشگری رایج در شهر ارزیابی خواهند داشت. در پژوهش حاضر سعی شده است با شناسایی فهم شهروندان از پیامدهای حضور گردشگران برای فضای شهری اصفهان، این فهم، توصیف و تحلیل شود. داده های این مطالعه ترکیبی مستخرج از دو طرح پژوهشی است که در سال های 1394 و 1396 انجام شده است. شهروندان 15 تا 65ساله در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان، جامعه مورد مطالعه در این دو پژوهش بوده اند. و شیوه گردآوری داده ها در هر دو پژوهش پیمایش است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهروندان اصفهانی پیامدهای گردشگری را برای فضای شهری اصفهان شامل ده مضمون اصلی در دو بعد پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی می دانند. این مضامین شامل «اشتغال زایی، بهبود کیفیت زندگی شهروندان، افزایش تعاملات فرهنگی، افزایش خدمات و امکانات در شهر و افزایش امنیت و کاهش جرم و جنایت» در بعد پیامدهای مثبت و «افزایش ترافیک در سطح شهر، افزایش قیمت ها و هزینه های زندگی، محدودیت بازدید از جاذبه های گردشگری برای شهروندان، محدودیت در استفاده از امکانات و خدمات شهری و افزایش آلودگی های زیست محیطی در مکان های توریستی» در بعد پیامدهای منفی است. ارزیابی شهروندان از این پیامدها نشان دهنده غلبه پیامدهای مثبت بر پیامدهای منفی است.
فراتحلیلی بر پژوهش های حوزه ی اسکان غیررسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود امکانات و زیرساخت های مختلف در شهرها موجب شده است تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازه وارد را مجبور می کند تا به دور از چشم مسؤولان و بدون اخذ مجوز از دستگاه های متولی، به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسؤولان درزمینه خدمات رسانی و همچنین برای حاشیه نشینان به وجود می آورد. این پژوهش با روش فراتحلیل )روشی سیستماتیک برای نیل به این اهداف با تحلیل آماری یافته های کمی حاصل از مطالعات مربوط به یک مسأله پژوهشی است (و با هدف شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه حاشیه نشینی در مجلات علمی- پژوهشی در داخل ایران نگارش شده است؛ به طوری که پس از جست وجو و شناسایی مقالاتی که طی سال های اخیر مستقیماً به موضوع یادشده پرداخته اند، بافهم رویکردها و ماهیت آن ها، به بررسی ساختار مقالات شامل روش شناسی، شاخص ها، نمونه گیری، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداختیم تا جنبه های مثبت و منفی را واکاوی کنیم. در چهارچوب این روش، در ابتدا واژه اسکان غیررسمی و سایر واژگان نزدیک به آن از نظر معنایی مانند آلونک نشینی، حاشیه نشنی و سکونتگاه های غیرقانونی در کتابخانه ها، مراکز و بانک های علمی فارسی مورد جست وجو قرار گرفتند و مرتبط ترین مطالعات با اهداف تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود مطالعات شامل انجام پژوهش در کشور ایران، انتشار مطالعه به زبان فارسی و تمام متن بودن آن ها بود. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات نوعی نظریه آزمایی بوده و منجر به نظریه سازی نشده است. هرچند که برخی از پژوهش ها، الگوها و پیشنهادهای بسیار خوب و تازه ای را ارائه داده اند، باتوجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آنها را در رده پژوهش های بنیادی و نظریه ساز قرار داد.
شناسایی محرک های اقتصادی در بافت های ناکارآمد بخش مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۲۶-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر توجه به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری اهمیت زیادی پیدا کرده است. چراکه پدیده فرسودگی بافت های شهری تأثیر مستقیمی بر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهرها دارد. در همین راستا، تحقیق حاضر در پی شناسایی عوامل اقتصادی مؤثر در امر بازآفرینی است که به عنوان محرک های اقتصادی بتوانند فرایند بازآفرینی بافت های فرسوده را تسهیل بخشند. این تحقیق، یک تحقیق کاربردی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و برداشت میدانی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده است. محدوده مطالعاتی بافت فرسوده و ناکارآمد بخش مرکزی شهر زنجان است که با مساحت 492 هکتار موردتوجه مدیران و مسئولین امر مرمت و بازآفرینی شهری قرارگرفته است. در فرایند تحقیق، 5 معیار «ارزش اقتصادی»، «سرمایه گذاری»، «فعالیت های اقتصادی درون بافت»، «برند سازی» و «تأمین منابع مالی لازم» با 12 مؤلفه به عنوان معیارهای اقتصادی مؤثر در تسهیل بازآفرینی بافت فرسوده و ناکارآمد شناسایی شدند. این معیارها ضمن تطبیق با شرایط محدوده موردمطالعه تحقیق، با استفاده از تکنیک دلفی فازی در دو مرحله موردبررسی قرار گرفتند که درنهایت، 5 معیار و 10 مؤلفه از میان 12 مؤلفه مذکور به عنوان معیارهای اقتصادی مؤثر در تسهیل بازآفرینی بافت فرسوده و ناکارآمد بخش مرکزی شهر زنجان تعیین و تأیید گردیدند. نتایج رتبه بندی معیارها به روش تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد رتبه نخست مربوط به معیار تأمین منابع مالی، رتبه دوم: فعالیت های اقتصادی درون بافت، رتبه سوم: سرمایه گذاری در منطقه، رتبه چهارم: برند سازی در منطقه و رتبه پنجم: ارزش اقتصادی منطقه می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش که قابل تعمیم به بافت های ناکارآمد حاشیه ای شهر زنجان و بافت های مشابه در شهرهای اطراف نیز می باشد، می تواند گامی مهم در اجرای سیاست های بازآفرینی شهری و برنامه های تجدید حیات شهری باشد. اگرچه همه این امور مستلزم برنامه ریزی دقیق، جامع و واقع گرایانه است.
دستیابی به شهر دانش با رویکرد توسعه شهری دانش بنیان (مورد پژوهی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
93 - 108
حوزههای تخصصی:
همزمان با محبوب شدن توسعه شهری دانش بنیان به عنوان محصول اجتماعی پست مدرن در میان محققین حوزه شهری، این مفهوم به نقطه اتصال برنامه ریزان، اقتصاددانان، جغرافیدانان، و دیگر محققین حوزه اجتماعی مبدل شد. شهر قزوین یکی از شهرهایی است که در چشم انداز توسعه ای خود، دستیابی به شهردانش بنیان را هدف خود قرار داده است. با این وجود تاکنون راهبردهای شهر دانش بنیان در این شهر احصا نشده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای برنامه ریزی توسعه شهری دانش بنیان با تکیه بر منابع و قابلیت های دانش بنیان قزوین است، تا با کمک آن بتواند در تبدیل به یک شهر دانش بنیان موفق عمل کند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و رویکرد آن ترکیبی می باشد و در دو مرحله اصلی خلاصه می شود. در مرحله نخست پایه های نظری توسعه شهری دانش بنیان مبتنی بر تعاریف و ابعاد آن پیشنهاد شده است و در مرحله دوم بر پایه روش متاسوات، منابع و قابلیت های شهر قزوین و جایگاه رقابتی این شهر در میان رقبا برای ارائه راهبردهای دستیابی به شهر دانش-بنیان شناسایی شده است. بدین ترتیب با تعیین اهداف شهر قزوین، در چهار بعد نهادی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و محیطی به عنوان ابعاد اصلی پژوهش، نقشه جایگاه رقابتی و راهبردی شهر قزوین در میان رقبا در دو بعد محیطی-نهادی و اجتماعی-اقتصادی نشان داده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخورداری از پژوهشگران و حضور دانشگاه های مطرح در سطح کشور بیشترین میزان تناسب راهبردی و درجه اضطرار را داشتند، و تحریم و رکوداقتصادی و ضعف در سازوکار حمایت از جریان های علمی در کشور موانع اصلی و کلان تحقق اهداف بوده اند. از این رو توجه به راهبردهای دستیابی به توسعه شهری دانش بنیان در ابعاد نهادی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و محیطی در شهر قزوین برای تقویت قوت ها و برطرف کردن تهدیدها به عنوان پیش نیاز لازم توسعه شهری دانش بنیان، در شهر قزوین می باشد.
تعیین پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق مبتنی با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگری خلاق از جمله موضوعاتی است که مسئولان و برنامه ریزان شهری همواره آن را مورد توجه قرار می دهند؛ چرا که در صورت رشد و توسعه گردشگری در یک شهر، اقتصاد آن شهر رونق یافته و سبب بهبود کیفیت زندگی ساکنان می گردد.هدف: در این پژوهش هدف تعیین پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق شهر ایذه با رویکرد آینده پژوهی است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی از نظر ماهیت براساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کار گیری ترکیبی از مدل های کمّی و کیفی انجام گرفته است. شیوه جمع آوری در این تحقیق اسنادی و کتابخانه ای بوده است. داده های کیفی پرسشنامه باز و از طریق مصاحبه و بررسی اسناد و داده های کمّی مورد استفاده به صورت عددی و از طریق وزن دهی پرسشنامه ها به صورت دلفی تهیه شده است. جامعه آماری تحقیق را 60 نفر از کارشناسان تشکیل داده اند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل متغیرها از نرم افزار Mic Mac بهره گرفته شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ایذه می باشد.یافته ها: براساس یافته ها، در بین 45 متغیر مورد بررسی، برنامه های آموزشی گردشگری، فضاهای جذاب شهری، کیفیت زندگی و بانک اطلاعات گردشگری، درحیطه عوامل تأثیرگذار قرار گرفته اند و متغیرهایی که در طیف دو وجهی شناسایی شدند نیز قابلیت تبدیل شدن به متغیرهای اثرگذار را نیز دارند. در نهایت براساس تأثیرات متغیرها، روابط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها در 5 طیف بسیار ضعیف، ضعیف، متوسط، نسبتاً قوی و تأثیرات بسیار قوی دسته بندی شده اند.نتایج: نتایج عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر نشان دهنده آن است عوامل کالبدی - محیطی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و نهادی - سازمانی، بیشترین تأثیرگذاری را بر گردشگری خلاق شهر ایذه دارند.
اقلیم و انرژی در محیط های شهری در جهت کاهش مصرف انرژی، نمونه موردی ساختمان سعادت آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احداث شهرها تا قبل از دوران مدرن در مقیاسی تشکیل می شد که تعادل محیطی را دستخوش تغییرات مهمی نمی کرد. با توسعه جمعیت و بزرگ شدن شهرها و تبدیل سکونتگاه ها به شهرهای بزرگ و کلان شهرها، شرایط جدیدی به وجود آمد که بررسی آنها نشان داد امروزه شهرها اقلیم های خاص خود را می سازند. اقلیم های جدید به وجود آمده در این مناطق به کلی با وضعیت طبیعی پیش از آنها متفاوت است.در این پژوهش تلاش می گردد با ارائه راهکارهایی در زمینه شهرسازی و معماری در منطقه سعادت آباد شهر تهران در راستای کاهش مصرف انرژی استفاده کنیم. متغیرهای شهرسازی و معماری از جمله عرض خیابان و پیاده رو، فضای سبز و درختکاری، جنس مصالح، ابعاد و جهت بازشوها و راه های ورودی انرژی، بام، عرض دیوار، ایوان، کنترل سیستم گرمایشی منفعل (سایه بان ها، پرده ها و سیستم های کنترل منافذ). لذا ابتدا، وضعیت اقلیم و آب و هوای شهر تهران و منطقه سعادت آباد را مورد بررسی قرار دادیم. سپس، وضع موجود منطقه سعادت آباد را با استفاده از نرم افزار شبیه ساز دیزاین بیلدر مدل سازی کرده تا میزان دمای محیط و ساختمان ارزیابی گردد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که ارتقای شرایط آسایش حرارتی در فضای باز و بسته ی زیستی ساختمان های مسکونی.کاهش میزان اتلاف انرژی حرارتی مستقیم و غیرمستقیم بواسطه پوسته ی خارجی ساختمان. به هنگام سازی دانش طراحی اقلیمی پوسته ی خارجی ساختمان در بدنه ی جنوبی رشته کوه البرز مرکزی تهران.
بررسی قطعیت داده های سنجش ازدور در مدل های برآورد منابع آب ناشی از ذوب برف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سد شهرچای یکی از منابع اصلی تأمین آب شرب و کشاورزی شهر ارومیه می باشد. ذخایر برفی این حوضه منبع تامین آب راهبردی برای کشاورزی حوضه می باشد که با افزایش دما به صورت رواناب در پایین دست حوضه مورد بهره برداری قرا می گیرد. لذا اطلاع از ذخایر برفی و رواناب ناشی از آن در طول سال در مدیریت منابع آب حوضه اهمیت ویژه ای را دارا می باشد. روش های مختلفی برای برآورد رواناب ناشی از ذوب برف وجود دارد که معمولا به صورت ترکیبی از داده های هواشناسی و سنجش از دور استفاده می کنند که در این پژوهش از داده های پوشش برف سنجنده(MODIS)، مجموعه داده های تحلیل مجدد ERA-LAND و پایگاه داده بارش GPM که تماماً محصولات سنجش از دوری می باشد به عنوان ورودی مدل رواناب ذوب برف (SRM) استفاده گردید. و رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه آبریز سد شهر چای با استفاده از تصاویر و محصولات ماهواره ای در سال آبی 1398 به صورت روزانه برآورد شد و خروجی های مدل بر اساس داده های روزانه دبی رودخانه اندازه گیری شده توسط ایستگاه برده سور اعتبارسنجی شد. نتایج نشان می دهد که SRM در حوضه مورد مطالعه با ضریب تعیین (R2) بالای 8/0 و درصد خطای حجمی2.21- از عملکرد خوبی برخودار بوده است.
ارائه الگوی خط مشی های مبتنی بر شواهد در جهت جذب و نگهداشت کارکنان دانشی در صنعت هوانوردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند جهانی، نگرانی مدیران ارشد اجرایی در مورد جذب و نگهداشت استعدادها و نیروی انسانی حرفه ای به منظور رسیدن به رشد مورد نظرشان در حال افزایش است. پژوهش حاضر هدف ارائه الگوی خط مشی های مبتنی بر شواهد در جهت جذب و نگهداشت کارکنان دانشی در صنعت هوانوردی ایران صورت گرفته. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) است و ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه28 سوالی می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل 11 نفر از اساتید دانشگاه و کارکنان دانشی صنعت هوانوردی کشور می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدندو با استفاده از روش تحلیل تم، به بررسی و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شد.نتایج تحقیق منجر به طراحی الگوی شکل گیری خط مشی های مبتنی بر شواهد در حوزه جذب و نگهداشت کارکنان حرفه ای در چهار سطح شد. سطح اول را قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق، قانون استخدام کشوری، و قانون خدمات کشوری شکل دادند. سطح دوم الگو از شواهد برگرفته از بررسی فرایندهای جذب و نگهداشت صنعت هوانوردی کشور، شواهد برگرفته از کارکنان متخصص صنعت هوانوردی ایران، و آفت سازمانی مهاجرت همیشگی متخصصین صنعت هوانوردی از ایران تشکیل گردید. سطح سوم الگو را اقدامات اصلاحی در خط مشی گذاری های جذب و نگهداشت کارکنان صنعت هوانوردی شکل دادند. و نهایتاً سطح چهارم الگو نیز شامل پیامدهای مالی و پیامدهای غیر مالی شد.
سنجش و ارزیابی نقش پارکلت ها در جهت افزایش سرزندگی بلوارهای شهری (نمونه موردی: بلوار ارم همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
85 - 101
حوزههای تخصصی:
سرزندگی یکی از نیازهای اساسی شهرهاست که با توسعه روند شهرنشینی و آسیب های اجتماعی، اهمیت آن روزبه روز بیشتر می شود. تمرکز بر کیفیت های محیطی کارآیی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت ویژگی های سلامتی جسمی- روحی و تعلق به مکان را به دنبال دارد. امروزه شاهد تنزل کیفیت های محیطی، فعالیت های سرزنده، کمبود فضاهای طبیعی و سبز شهری و در نتیجه کم رنگ شدن حضور فعال و سرزنده افراد در فضاهای شهری هستیم. پارکلت از جمله عواملی است که در ترغیب حضور شهروندان به پیاده روی و افزایش سرزندگی در فضاهای شهری می تواند تأثیر گذار باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی نقش پارکلت ها در جهت افزایش سرزندگی در یکی از مهم ترین بلوارهای تفرجگاهی و پیاده مدار شهر همدان به نام بلوار ارم می باشد. روش تحقیق کاربردی و پیمایشی است و داده های مورد نظر با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به منظور کسب نظر شهروندان جمع آوری و پایایی داده ها به وسیله آلفای کرونباخ 845/0 محاسبه شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی افرادی است که در بلوار ارم همدان تردد می کنند که آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. بنابرابن حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در چارچوب طیف لیکرت توسط 360 نفر از استفاده کنندگان این فضا ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون T تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره در قالب نرم افزار آماری SPSS، استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان متغیرهای گسترش فضای عمومی، بهبود چشم انداز خیابان، مکانی در جهت تعاملات اجتماعی، افزایش سطح درآمد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی با سرزندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین شاخص تعاملات اجتماعی و بهبود چشم انداز خیابان بیش ترین تأثیر را در افزایش سرزندگی بلوار ارم همدان می گذارند.
پیدایش و ویژگی های ژئومورفولوژیکی چشم انداز بدلند شبه کارستی جنوب گلباف، استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
166 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نحوه پیدایش چشم انداز بدلند شبه کارستی جنوب گلباف کرمان و شناسائی عوارض و فرایندهای تشکیل دهنده آن است. وجود چنین چشم اندازکمیاب و جالبی در ایران برای اولین بار گزارش می شود. لذا معرفی مشخصات و نحوه پیدایش آن اهمیت زیادی دارد. بدین منظور، این چشم انداز مورد مطالعه میدانی قرار گرفت، عوارض تشکیل دهنده آن شناسایی شدند، فرایندهای تشکیل دهنده آن مشخص شدند،سنجش های مورفومتریکی روی عوارض آن صورت گرفت و نحوه عملکرد سیستم هیدرولوژیکی آن تعیین گردید. همچنین، نحوه تشکیل این چشم انداز ژئومورفولوژیکی شناسایی و با کارست واقعی مقایسه شد. براساس این مطالعه، ماده ای که بدلندها در آن تشکیل شده اند یک لوم (گل سنگ) با مشخصات مناسب برای تشکیل رگاب است. لذا، در اثر خشک شدن آن و پیدایش شکاف های انقباضی، جریان های سطحی وارد رسوب گردیده و با حرکت در شبکه شکاف ها و فرسایش، موجب ایجاد شبکه رگاب و توسعه این نوع بدلند شده اند. عوارض سطح این بدلند عبارتند از آبکندهای فرسایشی و ریزشی، چاله های قیفی فراوان و چاله های ریزشی. برای تشکیل این عوارض در سطح کفه رسی جنوب گلباف باید رژیم محیط از رسوبگذاری به فرسایشی تغییر می کرد که این اتفاق در اثر ایجاد یک نیک پوینت در محلی که سیلاب ها از این محیط سرریز کرده اند صورت گرفته است. عقب نشینی نیک پوینت ایجاد شده در نقطه سرریز باعث حفر سطح کفه رسی توسط جریان های عبوری و تغییر رژیم محیط از رسوبگذاری به فرسایشی، و شکل گیری آبکندهای فرسایشی شد.
Veto Power: A Legal Debate in the United Nations Security Council(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
37 - 58
حوزههای تخصصی:
Historically, the United Nations Security Council has been the dominant international venue for discussing on matters relevant to the maintaining of global security and peace. The term “rule of law” refers to a political and social structure in which everyone is held to the same legal standards. On the other hand, the concept that everyone is equal before the law is undermined when the veto power gives the Permanent Members the opportunity to disregard its accountability. This article aims to overview the use of veto powers in the United Nations Security Council that reflects the Rule of Law. Due to the fact that this method of research is qualitative, the data that was gathered and analysed came from non-numerical sources such as journals, articles, and news reports. The goal is to gain a deeper understanding of the conventional notions of Rule of Law as well as the ways in which the veto system is in opposition to Rule of Law. According to the findings of the research, there is a contradiction between the veto system and the Rule of Law, notably the notion that all individuals ought to be treated with equal regard to the law.
بررسی توزیع زمانی- مکانی و امکان پیش بینی جست باد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
209 - 228
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد انبوهی از پدیده های مخرب طبیعی هواشناسی و هیدرولوژیکی هستیم که هرساله تلفات و خسارات مالی و زیست محیطی بیشتری به زندگی بشر وارد می کنند. یکی از پدیده های جوی که می تواند بر ایمنی پرواز، حمل و نقل، سازه ها، انرژی و بسیاری دیگر از جنبه های زندگی بشری اثر مستقیم داشته باشد، جست باد است. هدف از این مطالعه، بررسی توزیع زمانی-مکانی جست باد در کشور ایران در یک بازه زمانی 15 ساله و ارزیابی یک روش تجربی تحت عنوان WPD جهت پیش بینی این پدیده با استفاده از برونداد مدل WRF است. بدین منظور داده های ثبت شده در 32 ایستگاه همدیدی بین سال های 2004 تا 2018 میلادی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد تعداد دفعات وقوع جست باد در مناطق جنوب شرق و شمال غرب کشور به مراتب بیشتر از سایر مناطق بوده است؛ درحالی که فراوانی وقوع جست بادهای همرفتی در نیمه غربی کشور بیشتر بود. به طور کلی، فراوانی وقوع جست باد در بازه موردمطالعه روندی صعودی داشته و اغلب گزارش های جست باد همرفتی مربوط به فصل بهار بوده است. در مجموع، 67 درصد جست بادها در نیمه اول سال گزارش گردیده اند و تنها 13 درصد از آن ها در فصل پاییز اتفاق افتاده اند. همچنین محتمل ترین زمان وقوع جست باد بین ساعت های 18-12 محلی بوده است. در ادامه و از میان روش های پیش بینی جست باد، رابطه مورداستفاده در سامانه پس پردازش یکپارچه مدل WRF (WPD) انتخاب و عملکرد آن در کشور ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از روش پیش گفته بر روی 885 مورد جست باد غیرهمرفتی، حاکی از عملکرد مطلوب این روش جهت پیش بینی جست باد در ایران بود.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعۀ منطقه ای با رویکرد آینده نگاری؛ مطالعۀ موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
142 - 165
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای کوششی مشارکتی برای سیاست گذاری، سازماندهی، بهره برداری و استفاده بهینه از منابع و پتانسیل های منطقه ای متناسب با نیازها و اولویت ها، درجهت بالابردن سطح زندگی مردم منطقه به کمک نهادها و ساختارهای منطقه ای است. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل پیشران در توسعه منطقه ای استان اردبیل بوده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در سه مرحله بوده است؛ مرحله اول اخذ اطلاعات از اسناد بالادستی و گرفتن نظرات 30 کارشناس خبره با به کارگیری پرسشنامه به روش تکنیک دلفی بوده که عوامل اصلی پیشران های توسعه در 9 حوزه بررسی شد و 50 عامل شناسایی شد. در مرحله دوم با استفاده از جدول ماتریس تأثیرات متقاطع، عوامل شناسایی شده توسط 30 خبره و کارشناس ارشد و متخصص آگاه به مسائل توسعه استان امتیازدهی و تکمیل شد.در مرحله سوم با بهره گیری از نرم افزار MICMAC کلیدی ترین عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای استان اردبیل شناسایی شد، نتیجه به دست آمده نشان داد که از میان 50 متغیر اصلی 14 متغیر به عنوان کلیدی ترین پیشران های توسعه منطقه ای استان اردبیل هستند که دارای بالاترین امتیاز در میان متغیر ها هستند، ازجمله راه های اصلی، تغییر شیوه مدیریت استان، شبکه راه های ترانزیت و اصلاح برنامه ریزی استان که توجه بیشتر برنامه ریزان و عوامل اجرایی استان در برنامه ریزی به این عوامل می تواند باعث شکوفایی بیشتر استان اردبیل شود.
بررسی تأثیر تهویه طبیعی بر اقلیم داخلی ساختمان در شرایط حاد حرارتی نواحی کوهستانی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۸۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر تهویه طبیعی بر اقلیم داخلی با توجه به عملکرد حرارتی-رطوبتی جداره ساختمان هنگام رخ دادن شرایط حرارتی بحرانی در نواحی کوهستانی استان گلستان بررسی شده است. چنین پژوهشی در مناطق کوهستانی استان گلستان به ویژه در ساختمان های نوساز انجام نگرفته و این پژوهش، نشان دهنده ناکارآمدی ساختمان های جدید در ایجاد شرایط حرارتی مناسب برای ساکنین است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای، شبیه سازی و مطالعات تجربی است. این تحقیق با ارزیابی شرایط آسایش حرارتی ساکنان با استفاده از یک پرسش نامه برای تعیین منطقه آسایش و منابع عدم آسایش آن ها در ماه های گرم سال آغاز گردید. ساکنین هنگام پاسخ به پرسش نامه از رطوبت بالای فضا که بین 8/58 درصد تا 65 درصد متغیر بود، گلایه داشتند که یکی از دلایل نگرانی و عدم آسایش آن ها است. سپس با ثبت داده های محیطی در محل پژوهش و جمع آوری داده های مختلف، اقدام به شبیه سازی عملکرد حرارتی- رطوبتی جداره های ساختمان از طریق نرم افزار WUFI PLUS به منظور ارزیابی تأثیر آن ها بر شرایط آب وهوای داخلی در هنگام استفاده از تهویه طبیعی، شد. فرضیه این پژوهش، عدم توانایی تهویه طبیعی بر بهبود اقلیم داخل ساختمان در طول شرایط بحرانی است. بر اساس یافته ها، جداره های ساختمان موجود، تأثیر چندانی در کاهش رطوبت نسبی فضا نداشته و حتی در صورت استفاده از تهویه طبیعی، رطوبت نسبی متناسب با شرایط موجود در فضای خارجی نوسان می یابد و شرایط آسایش همچنان مهیا نمی شود. لازم به ذکر است که نتایج حاصل از شبیه سازی ها نشان می دهد که استفاده از تهویه طبیعی در شرایط حرارتی بحرانی، موجب افزایش دمای هوای داخلی می شود. درنهایت، یافته های این مطالعه نشان می دهد که روش های ساخت وساز موجود و عدم بهره گیری از ویژگی های معماری بومی، موجب عدم دستیابی به آسایش حرارتی در فضای داخلی ساختمان حین رخ دادن شرایط حاد حرارتی حتی در هنگام استفاده از تهویه طبیعی شده است.
طراحی و تبیین مدل چابک سازی منابع انسانی در سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
349 - 358
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل چابک سازی منابع انسانی در سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران در راستای برنامه ریزی منطقه ای انجام شده است. نوع پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ نتیجه، کاربردی است و از لحاظ نوع داده ها کیفی و کمی است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان علمی و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی و مدیران سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران بود که با روش نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی ایران با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری به تعداد 1404 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران، حجم نمونه302 نفر تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون تایید شد و روایی محتوایی پرسشنامه بخش کمی نیز توسط خبرگان تایید شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی شامل تحلیل مضمون(تم) و در بخش کمی نیز مدل سازی معادلات ساختاری، جهت اعتبارسنجی مدل بود. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی مدل چابک سازی منابع انسانی در قالب محرک های چابک سازی منابع انسانی، اجزای عملیاتی چابک سازی منابع انسانی، استراتژی های چابک سازی منابع انسانی و پیامدهای آن است. نتایج تحلیل های کمی نیز موید معنی-داری ارتباط بین شاخص ها و مولفه های مدل می باشد که این روابط در سطح آلفای 0.05 معنی دار است.
واکنش طبقات اجتماعی خوزستان به ورود عرب مسلمان در قرن اول هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۲
231 - 242
حوزههای تخصصی:
مهاجرت قبایل عرب به طرف خوزستان که همزمان با فتوحات اسلامی آغاز شد، سبب گردید تا فصل جدیدی در اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این سرزمین پدید آید. اعراب با انگیزه های مختلف به خوزستان وارد شدند و در مناطق روستایی و شهری آن سکونت یافتند و سرانجام توانستند جریان امور را در دست گرفته و حاکمیت خود را در منطقه تثبیت نمایند. سپاهیان، دهقانان و کشاورزان از جمله طبقات اجتماعی مؤثر در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خوزستان در عصر ساسانیان و آغاز دوره اسلامی بودند. سپاه ساسانی از طبقات فرادست جامعه و از ارکان مهم حکومت به شمار می رفت که پس از شکست های پی در پی و کشته شدن سرداران آن، ناگزیر سپر مقاومت را بر زمین گذاشت و تسلیم سپاه اسلام شد. دهقانان از مهم ترین خاندان های اشرافی اواخر عصر ساسانی بودند که هنگام تهاجم اعراب مسلمان واکنش های متفاوتی در مقابل مهاجمان عرب از خود نشان دادند. برخی از آنان اسیر و یا به قتل رسیدند اما بسیاری جهت حفظ موقعیت خود با مسلمانان همکاری کردند. برخی با پرداخت جزیه و برخی با گرویدن به اسلام در موقعیت گذشته خود ابقا شدند. کشاورزان نیز که از رعایای زیر مجموعه دهقانان بودند و زندگی آنان همواره از طریق دهقانان که ارباب زمین بودند،
ارزیابی شدت بیابان زایی در دشت مرادآباد - سراوان با استفاده از مدل Albedo-NDVI(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
209 - 224
حوزههای تخصصی:
بررسی و پایش پدیده بیابان زایی در منطقه های خشک و نیمه خشک باتوجه به افزایش روزافزون این پدیده، یکی از نگرانی های اساسی جوامع و دولت های درگیر مسئله بیابان زایی است. ازطرفی شناخت مناطق در معرض خطر پدیده بیابان زایی جهت مدیریت و کنترل این پدیده در کمترین زمان ممکن و حداقل هزینه از ضروریات است. هدف از این مطالعه، تهیه نقشه شدت بیابان زایی در دشت مراد آباد سراوان با استفاده از مدل Albedo-NDVI است. این روش بر مبنای سنجش از دور استوار است. برای تهیه دو شاخص مورد اشاره پس از تصحیحات لازم بر روی تصاویر ماهواره ای لندست 8 دو شاخص Albedo و NDVI در نرم افزار Erdas Imaging استخراج گردید. برای بررسی رابطه بین دو شاخص مورد بررسی تعداد 200 پیکسل متناظر از هر شاخص انتخاب و رگرسیون خطی بین آنها تشکیل گردید. بر اساس ضریب شیب خط حاصل از رگرسیون خطی، معادله تعیین شدت بیابان زایی بدست آمد و بر اساس ضریب شکست طبیعی جنکس نقشه شدت بیابان زایی تهیه شد. همچنین برای ارزیابی دقت مدل با مطالعات قبلی بر اساس مدل میدانی IMDPA یک ماتریس بهم ریختگی بین 100 نقطه متناظر تشکیل گردید. نتایج حاصل از رگرسیون خطی بین دو شاخص NDVI و Albedo نشان داد که این دو شاخص با یکدیگر همبستگی منفی بالایی دارند (85/0- =R ). نتایج حاصل از طبقه بندی شدت بیابان زایی بر اساس این مدل نشان داد که 35درصد منطقه در کلاس خیلی شدید و تنها 5 درصد منطقه بدون تخریب قرار دارد. همچنین مقدار مقدار دقت مدل با ضریب کاپای معادل 58/0 بدست آمد، که بیانگر دقت خوب مدل می باشد.
بررسی و تحلیل الگوی گسترش کالبدی شهر قائم شهر با رویکرد رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری، به طور کلی نوعی شهرنشینی با رشد افقی و نامناسب را نشان می دهد. این امر به گسترش کنترل نشده ی مناطق شهری، مناطق سکونتگاهی پراکنده و توسعه ی کم تراکم مربوط می شود. هدف رشد هوشمندانه شهری، حل مشکلات در روند توسعه ی شهری به منظور ارتقاء توسعه شهر و تبدیل زمین های شهری به کاربری های منطقی تر و کارآمدتر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل الگوی گسترش کالبدی شهر قائم شهر با رویکرد رشد هوشمند شهری است. برای دستیابی به این هدف در محلات ۲۰ گانه شهر، از 8 شاخص کاربری مختلط، توسعه فشرده، وضعیت شبکه معابر و دسترسی، ریخت و کالبد و مورفولوژی شهر، کیفیت حمل ونقل شهری، کیفیت و تنوع مسکن، تمرکز فعالیت ها در محلات، ایجاد نواحی جذاب استفاده شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل هلدرن، داده های GIS و داده های مرکز آمار ایران استفاده شده است. همچنین برای تعیین وزن معیارها از پرسش نامه و برای رتبه بندی محلات بیست گانه بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری از تکنیک MOORA استفاده شده است. نتیجه ی مطالعات نشان داد که بر اساس مدل هلدرن، طی دوره 1380 تا 1395 حدود 56 درصد از رشد مساحت شهر با رشد جمعیت هماهنگ بوده و 44 درصد باقی مانده دارای رشدی ناموزون، افقی و اسپرال شهری بوده است. همچنین محاسبات انجام گرفته در تکنیک MOORA بیانگر آن است محله های 6، 12، 14 و 2 محله های توسعه یافته محسوب می شوند و محله های 1، 13، 11، 10، 9، 7 محله های محروم محسوب می شوند. همچنین محله های 4، 5، 20، 3، 18، 19، 8، 15، 16، 17 رتبه های پنجم تا چهاردهم را به دست آوردند و در حد متوسط توسعه قرار دارند.