فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۲٬۰۷۱ مورد.
حزب الله از آزادسازی تا بازدارندگی (2006-1982)
حوزههای تخصصی:
در میان گروههای اسلامی، حزب الله لبنان به عنوان یک جریان سیاسی – مذهبی متاثر از انقلاب اسلامی در ایران و با دو جهت گیری داخلی (تلاش برای دفاع از شیعیان و بهبود موقعیت سیاسی - اجتماعی آنها در داخل ) و خارجی (آزادسازی سرزمینهای اشغالی از سلطه رژیم صهیونیستی)، نفوذ معنوی و سیاسی گسترده ای در لبنان و در سطح منطقه
انتخابات در عراق از شورش به سیاست ورزی و از سیاست ورزی به حکومت کردن
حوزههای تخصصی:
عملکرد غیر ایدئولوژیک اسلامگراهای ترکیه (1)
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی نظام سیاسی عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و خاورمیانه: نگاهی به فرایند جهانی شدن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن عبارت است از فشرده شدن جهان و افزایش این آگاهی که دنیا یک کل است. این فرآیند دولت ها را به شیوه های متفاوت و نوینی به چالش می طلبد به ویژه دولت هایی که از پیش نیز دچار مشکلات فراوانی با مردمان سرزمین خویش هستند.جهانی شدن آگاهی های ملی، قومی و شهروندی را بالا می برد و بدین سان مردم برای رسیدن به حقوق خود وارد جدال با دولت می شوند. این امر به ویژه در منطقه خاورمیانه که در آن بسیاری از دولت ها هنوز تلاش می کنند مدل وستفالیایی دولت-کشور را حفظ کنند، به چشم می خورد. این مقاله با نگاهی به فرایند جهانی شدن، جهانی شدن و مسایل خاورمیانه را مورد بررسی قرار می دهد.
باز تولید بحران در ساختار امنیتی خاورمیانه به سوی شناسایی یک اَبَر بحران
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به الگویی اشاره دارد که مطابق آن، همیشگی بودن دغدغه امنیت در خاورمیانه براساس یک چرخه علی از باز تولید بحران در این منطقه قابل توضیح است. الگوی به کار رفته در این پژوهش بر وجود یک هسته مرکزی تاکید دارد که از آن به «اَبر بحران» تعبیر شده است. درک ماهیت این ابر بحران و شیوه بازتولید آن در صُور بحرانی دیگر در خاورمیانه منوط به تاکید بر رهیافت نظری نوشتار پیش رو است. این مقاله باور دارد برخلاف رویکرد موسوم به جا معه بین المللی یا مکتب انگلیسی روابط بین الملل که پیدایش همگرایی و نظم دسته جمعی را به رغم موانع ساختاری، قابل دسترسی می داند، با اتخاذ رویکردی نو واقع گرایانه (کنت والتز) در چارچوب مفهومی ساختار آنارشی در نظام بین الملل، نمی توان چنین پنداری را واقع بینانه دانست. از این رو به رغم دیدگاههایی که وجود یک سلسله از ارزشهای مشترک تاریخی ـ فرهنگی و منافع مشترک اقتصادی ـ ژئوپلتیکی در میان دولتهای خاورمیانه را برای تحقق همگرایی و نظم دسته جمعی خود به فال نیک گرفته اند، ساختار خاورمیانه به شکلی درون زا متعارض و آنارشیک است. رویکرد نظری این نوشتار نقطه عزیمت این ساختار آنارشیک را فرایند رژیم سازی ناقص رژیم صهیونیستی دانسته و منشاء اساسی تعارضات در این منطقه را پیرامون این واقعیت سیاسی صورت بندی می نماید. فرض ما بر آن است که ساختار بی نظمی ناشی از فرایند رژیم سازی ناقص، در سطوح دیگر بازیگران دولتی و غیردولتی در خاورمیانه باز تولید گردیده و موجب پیدایش ساختارهای متکثر بی نظمی شده است.
جایگاه رسانه در جهان عرب با تاکید بر اینترنت
حوزههای تخصصی:
در عصر جهانی شدن، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی به طور گسترده رشد و توسعه یافته و جهان را با حجم وسیعی از اطلاعات و داده های گوناگون و متنوع روبه رو ساخته است که در میان رسانه های گروهی، اینترنت و شبکه های ماهواره ای و تلویزیونی در این ارتباط بسیار پرظهور و تاثیرگذار بوده اند. جهان عرب نیز علی رغم پیشرفت های اینترنتی و تلویزیونی از جمله احداث و تاسیس شهرک های رسانه ای در کشورهای امارات متحده عربی و بحرین و... و رفع برخی موانع عینی و ذهنی که تا به حال داشته است، هنوز هم لازم است ضمن اصلاح زیرساخت های متناسب با تحولات جدید، گام های بلندتری را برای رسیدن به نقطه مطلوب بردارد. در این مقاله سعی می شود ضمن تبیین جایگاه رسانه و اینترنت در کشورهای عربی، مهمترین موانع و مشکلات فراروی جهان عرب بررسی شود. بی شک امواج وسیع اطلاعات و تبلیغات از طریق شاهراههای ارتباطی و شبکه های متعدد فضایی غربی ضمن آنکه حامل و حاوی مطالب مفید و اطلاعات ارزشمند علمی است به طور قطع، تبلیغاتی منفی و مخرب، آموزش های غیردینی (سکولاریستی) و غیراخلاقی و اندیشه های مخدر اسلام ستیزی و استعماری را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین جهان در حال توسعه و از جمله دنیای عرب باید با احتیاط و آمادگی کامل ضمن اخذ جوانب مثبت و مفید وجوه فرهنگی و اطلاعات و دانش تخصصی غرب به دفع جوانب منفی، غیراخلاقی و مفاهیم بیگانه که امروزه به «تهاجم فرهنگی غرب» تعبیر می شود، بپردازد. بی شک به علت نیاز روزافزون بشر به همکاری و تعاون و مبادلات علمی و فرهنگی، باید با دنیا و از جمله جهان غرب ارتباط داشت و تعاملات دوسویه و البته متوازن و متعادل برقرار کرد. به علاوه اینکه امروزه به علت پدیده جهانی شدن و ماهیت ارتباطات نوین تقریباً مرزهای بین المللی برداشته شده و افکار و اندیشه های بیگانگان از طریق شبکه های مجازی و رسانه ای نه تنها قلمرو کشورها را در نوردیده، بلکه به حریم خانه ها نیز راه یافته است. در عین حال این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که فناوری اطلاعات راه را برای ارائه اندیشه ها و طرح نظرات و آرای نخبگان فراهم کرده است. بنابراین اکنون فرصت مناسبی برای انطباق پذیری فرهنگی پدید آمده که دولتها می توانند با اغتنام از فرصت، ضمن برنامه ریزی مناسب و آموزش های لازم و نیز بهره گیری از نظرات نخبگان بومی با تهاجم فرهنگی مقابله کنند.
مرجعیت و سیاست در عراق پس از اشغال؛ با تاکید بر اندیشه آیت الله سیستانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، تلاشی در جهت بررسی نقش مرجعیت در تحولات سیاسی عراق امروز و چگونگی تعامل مرجعیت با ساختار سیاسی ـ اجتماعی آن کشور است. نویسنده مرجعیت را به عنوان عاملی تاثیرگذار و کنشگری فعال در تاریخ حیات سیاسی عراق با چارچوب تحلیلی ساختار کارگزار بررسی می کند. همچنین با استفاده از رهیافت واقع گرایی انتقادی، در تحلیل تحولات سیاسی عراق از رابطه میان کارگزار ـ مراجع ـ و ساختار داخلی و خارجی عراق، نوعی درک پویا به ما می دهد و ما را از اولویت دادن به یکی از دو عنصر ساختار و کارگزار در این کنش دیالکتیکی منع می نماید، و در نتیجه، بینشی مورد قبول به ما عرضه می کند. سقوط رژیم بعث در سال 2003 فرصتی را در اختیار شیعیان قرار داد تا با توجه به اکثریت جمعیتی و محرومیت آنها از مشارکت در حکومت در زمان رژیم بعث، زمام امور را به دست گیرند که در نتیجه این کسب قدرت سیاسی شیعیان، قدرت مراجع دینی چون آیت الله سیستانی نیز افزایش یافت.
نقش رژیم صهیونیستی در بحران های داخلی سودان
حوزههای تخصصی:
سودان با داشتن جایگاهی مهم و استراتژیک در قاره آفریقا و جهان اسلام، به عنوان نهمین کشور از نظر مساحت در جهان، به اندازه یک چهارم قاره اروپا وسعت دارد. همچنین از لحاظ منابع غنی زیرزمینی و نفت از جایگاه مهمی در جهان برخوردار است؛ بنابراین، همواره استعمارگران و دولت های خارجی چشم طمع به آن داشته اند. رژیم صهیونیستی از بازیگرانی است که دخالت در سودان را ضروری و حیاتی می داند تا سودان نتواند برای تمرکز بر ثبات داخلی فرصت بیابد و به قدرتی بزرگ تبدیل شود. سودان از حامیان جنبش های آزادی بخش، مخالفان سیاست های امپریالیستی و نیز روند (به اصطلاح) صلح خاورمیانه است و این مسئله خود در تلاش های رژیم صهیونیستی و متحدان غربی اش برای بحرانی کردن این کشور مؤثر است. این کشور سال هاست که به علل مختلف دچار بحران های داخلی از جمله بحران جنوب سودان و دارفور است. رژیم صهیونیستی با حضور فعال در منطقه با عرضه کمک های مالی و تسلیحاتی و آموزش گروه های شورشی، به بحران های داخلی سودان دامن می زند و از تمام توان خود برای حمایت از گروه های شورشی استفاده می کند. با نگاهی به درگیری ها و بحران جنوب سودان با حکومت مرکزی در سال های گذشته و بحران داخلی غرب سودان در دارفور، نقش این رژیم در حمایت از این شورش ها آشکار می شود.
ترکیه؛ پل اسلام و غرب؟
حوزههای تخصصی:
عزه؛ اوباما؛ ترکیه صلح همین نزدیکی ها در آن دورها
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه و تسلیحات
حوزههای تخصصی:
موافقت نامه امنیتی بغداد - واشنگتن رفتارشناسی آمریکا در عراق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتحادیه عرب: واکاوی یک ناکام: بررسی موانع درونی و ساختاری همگرایی عربی
حوزههای تخصصی:
این مقاله از منظری ساختاری و نظری، به بررسی و شناسایی عوامل ناکارآمدی اتحادیه عرب در نیل به همگرایی می پردازد. بدین منظور، قبل از پرداختن به علل واگرایی و ناکارآمدی اتحادیه عرب، نیاز به درک و شناخت نظریه های همگرایی در نظام بین الملل ضروری است.این نوشتار، در پاسخ به این پرسش اصلی که مهمترین عوامل واگرایی اتحادیه عرب کدام است، عوامل درونی (ساختاری) را به عنوان عوامل تاثیرگذار بر روند واگرایی در اتحادیه عرب مؤثرتر می داند. بر مبنای چنین فرضی، متغیرهای گوناگونی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر نبود همگرایی در اتحادیه عرب مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در این میان مهمترین عوامل عبارت اند از: نداشتن تجربه دموکراتیک، وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، نداشتن برداشتی یکدست و همگن و توافق پذیر از مفهوم ملی گرایی (ناسیونالیسم)، دست نشانده بودن رژیم های سیاسی عربی، بهره مند نبودن از خاستگاه و جایگاه مردمی اکثر حاکمان این کشورها و اتکای آنها به حمایت قدرت های استعماری، دوری از ارزش های واقعی دینی و... . با این حال در تاکیدی بیشتر می توان گفت دو عامل نداشتن تجربه دموکراتیک و وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، در ناکامی اکثر کشورهای عربی در رسیدن به وحدت و همگرایی مؤثرتر بوده اند.مجموعه این ویژگیها را می توان به منزله چالش های درونی کشورهای عربی عضو اتحادیه دانست. از این رو بهبود روند همگرایی عربی و توجه به الگوهای مشترک همگرایی می تواند زمینه های تنش و اختلاف و موانع وحدت در اتحادیه عرب را کمرنگ سازد. هدف از نگارش این مقاله زمینه یابی موانع همگرایی و ارائه راهکارهای مناسب به منظور ایجاد هم پیوندی های مؤثرتر است.
افغانستان انتخابات و مشق دموکراسی
حوزههای تخصصی: