فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۵٬۲۵۵ مورد.
صف بندی نیروهای اپوزیسیون در خاورمیانه عربی؛ اسلام گرا یا لیبرال-دموکرات؟،
حوزههای تخصصی:
بحران هویت روشنفکری در روسیه و جریان اسلاوگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلاوگرایی تجلی خودآگاهی ملی در سطح جامع? روشنفکری روسیه در نیم? نخست سد? نوزدهم بوده است. فرضی? مقاله این است که شکل گیری اسلاوگرایی به عنوان برآیندی از تلاش گروهی از دانش آموختگان برای غلبه بر بحران هویت جامع? روشنفکری روسیه بوده است. برای تبیین این موضوع، ابتدا زمینههای سیاسی، اجتماعی و فکری این بحران و پیدایش اسلاوگرایی در چارچوب نظریههای نوسازی مورد تبیین قرار گرفته است. سپس استدلال می شود که مسأل? هویت ملی صرفاً گفتمانی در پیوند با آینده روسیه در میان نخبگان دانش آموخته بوده است. در پایان استدلال شده است که مفاهیم و اندیشه های رمانتیک هم در ایجاد بحران هویت و هم در تدارک –دستور کار جدید روشنفکری برای خروج از این بحران نقشی تعیین کننده داشته است.
بررسی مقایسه ای شاخصهای توسعة انسانی در آفریقا
حوزههای تخصصی:
توسعة انسانی فرایندی پویا، درازمدت، همهجانبه و چندبعدی است که هدف آن، بهبود کیفیت زندگی است. در گزارش توسعة انسانی سازمان ملل، سه مؤلفة تشکیل دهندة شاخص توسعة انسانی عبارت است از: زندگی سالم و طولانی، دانش و زندگی مناسب و آبرومندانه. این ابعاد با شاخصهای امید به زندگی در هنگام تولد، وضعیت آموزشی و سطح رفاه اقتصادی مبتنی بر توانایی قدرت خرید مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش که از سال 1990م از سوی سازمان ملل انتشار یافته است، می تواند ابزار مناسبی برای سنجش سطح توسعة انسانی کشورها به شمار آید. در این مقاله، شاخص توسعة انسانی در قارة آفریقا به صورت مقایسه ای بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد با وجود پیشرفت هایی که کشورهای آفریقایی در زمینههای مختلف داشتهاند، بر اساس گزارش توسعة انسانی سازمان ملل در سال 2008، از مجموع 53 کشور آفریقایی 25 کشور دارای شاخص توسعة انسانی پایین و 23 کشور دارای سطح توسعة متوسط هستند؛ به گونه ای که از یازده کشور در شرق آفریقا، حدود دو سوم آن ها در سطح پایینی از توسعة انسانی قرار دارند. تمام کشورهای منطقة غرب آفریقا به جز دماغة سبز و غنا دارای توسعة انسانی پایین هستند. تمام کشورهای شمال آفریقا و بیشتر کشورهای جنوب این قاره در سطح توسعة انسانی متوسط قرار دارند.
جهانی شدن و ریشه های رنسانس آفریقایی
حوزههای تخصصی:
روابط بین الملل از دهة شصت میلادی دستخوش تحولاتی عمیق شد. در تمام آفریقا مبارزة استقلال خواهی وجه برجستة مردم این قاره در این عصر قلمداد می شود و اندیشمندان آفریقایی از آن به «رنسانس آفریقایی» تعبیر می کنند. همچنین پس از سپری شدن یک دهه، تحولی شگرف در کل نظام بین المللی رخ داد و مکانیسم های نظامی رفته رفته به عنوان ابزاری کارا نقش خود را به کارکردهای اقتصادی و رهیافتی مرکانتالیستی تغییر دادند؛ بنابراین، بلوک بندی «شرق و غرب» در نظام بین المللی جای خود را به قطب بندی «شمال ـ جنوب» داد. در نتیجة کارکردهای اقتصادی نوین، که توسط نهادها و مؤسسات مالی بین المللی به جای ابزارهای نظامی و میلیتاریستی در عرصه بین المللی نقش آفرینی می کردند، پدیدة جهانی شدن از دل نظام سرمایه داری مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی ظهور کرد. بروز این پدیده در عصر حاضر، سبب واکنش های متفاوت دولت های مختلف در سطح بین الملل شد؛ ازجمله ملل آفریقا که در سالیان طولانی طعم تلخ استعمار و استثمار را چشیده بودند، در بارة پدیدة جهانی شدن واکنش فوری نشان دادند که می توان تشکیل اتحادیه های مختلف را ازجملة این واکنش ها شمرد. نگارنده در این مقالة تحقیقی، برای حفظ هویت کشورهای آفریقایی در مقابل پدیدة جهانی شدن، رویکرد پراتیک منطقه گرایی را پیشنهاد می کند که از راه های مناسب کشورهای جنوب و جهان سوم جهت توسعة مناسبات سیاسی و اقتصادی، تجاری و فرهنگی است. این رویکرد ضمن تدوین و توسعة فرصت های مناسب و برابر برای دو طرف، زمینة ظهور همگرایی منطقه ای و حتی فرامنطقه ای را فراهم خواهد ساخت. در سایة این همگرایی، کشورهای جنوب می توانند از حالت «وابستگی مطلق» نسبت به کشورهای شمال به «وابستگی متقابل» تغییر جهت دهند.
انقلاب ظهور
باج اعراب برای گفت و گوهای صلح
منبع:
گزارش مهر ۱۳۸۸ شماره ۲۱۲
حوزههای تخصصی: