فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۳٬۳۰۲ مورد.
چپ در سیمای امروز
حوزههای تخصصی:
هنر امروز با بحران معنویت روبه روست
حوزههای تخصصی:
ده ملاحظه روش شناختی پیرامون فلسفه اسلامی
حوزههای تخصصی:
فلسفه: آرتور کوستلر
ترویج عقلانیت و فرهنگ شیعی
حوزههای تخصصی:
مبانی و سیر تحول حق آزادی و امنیت شخصی
حوزههای تخصصی:
مبانی رفتار سیاسی عالمان شیعی امامی در سده چهارم تا هفتم هجری
حوزههای تخصصی:
نویسنده سعى مىکند تفاوت رفتار سیاسى عالمان شیعه امامى را نسبت به زیدى و اسماعیلى ریشهیابى کند. وى بر خلاف کسانى که ریشه این تفاوت را به عوامل خارجى و بیرونى نسبت مىدهند و نیز آنان که این رفتار را نقشهاى حسابشده از ناحیه عالمان امامى مىدانند، سرّ اصلى این تفاوت را در نوع برداشت از نظریه امامت مىداند.
سیاست متعالیه و دولت هادی در اندیشه صدرالمتالهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حکمت سیاسی متعالیه، مکتبی خدامحور است. در این مکتب، خداوند متعال، حضور جدی و اصلی در متن زندگی فردی و اجتماعی دارد. عناصر جدی هستی در این تفکر عبارتنداز: خدا، انسان و طبیعت.
نظریه دولت هادی، برآمده از مکتبی غایت دار و هدف محور است. در این تفکر، همه عناصر
سیری کوتاه بر تفکرات سیاسی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سیری کوتاه بر تفکرات سیاسی ایران به ما این طور نشان می دهد که ساختار قدرت در ایران بر اساس یک نوع سلطنت مطلقه که بر تئوری «فره ایزدی» یا عطیه الهی به شخص خاص بوده شکل گرفته و این روند از دوران ایلامی تا ورود آریاییها و تشکیل سلسله های ماد و آنگاه هخامنشی ادامه داشت و فقط می توان گفت بر اثر تماس امپراطوری هخامنشی با یونانیان شیوه های غیر از حکومت سلطنتی را ایرانیان شناختنه اند. اما فقط در تاریخ، در یک منبع که تاریخ هرودوت باشد ذکر از راه آینده دربار شیوه حکومت بعد از گئومات مغ به میان می آید که با سلطنت داریوش این مبحث نیز خاموش می شود. بعد از دو هزار و سیصد سال برخورد ایرانیان با مظاهر فرهنگ جدید به خصوص شکست بسیار سخت ایرانیان در جنگهای میان ایران و روس، به آنان خاطر نشان می کند که از جرگه تمدن دور افتاده اند. لذا با ورود اندیشه های جدید تحولات عظیمی در جامعه ایران اتفاق می افتد و دوره قاجاریه دوره آغازین گذر از حالت سنتی به مدرنیت است
پیوند ادب و سیاست ؛ آخرین باب کلیله و دمنه
حوزههای تخصصی:
انسان گرگ است یا گوسفند؟
ابعاد اجتماعی و حکومت دینی
حوزههای تخصصی:
اخلاقیات در دوران مدرن
حوزههای تخصصی:
جامعه ی مدنی جهانی به مثابه ی قرارداد
حوزههای تخصصی:
قبلاً یک ایده مشخص و واقعی در جهت عملی کردن جامعه مدنی موجود نبود، بلکه بیشتر تلاش جهت تبیین خود ایده انجام می گرفت. کلیشه های معمول 1960 همچون «دهکده جهانی» و غیره، شروع به تسخیر حالت جدید درون ارتباطی جهانی کردند که امروزه بوسیله ی زیر بناهای محکم پی ریزی شده است و با سازمانهای خودجوش نظام های اعتقادی و مسائل سیاسی در مقیاس جهانی در ارتباط است. این زیربناها برای تعمیم ایده ها و ایجاد مسئولیت پذیری سیاسی جهانی در سطح معیارهای حقوق بشر و قواعد حمایتی دیگر نقش منتقد را بازی می کنند. در طی دهه گذشته جامعه مدنی همچون یک ایده بسیار جدید تئوریزه شده است اما بعلت تکثر معانی، تئوری های سیاسی مدرن قادر به تبیین آن در قالب یک معنی واحد نیستند. پیشروان برجسته و شاخص جامعه مدنی (GCS) شامل ریمون آرون از جامعه فراملی و دانشمندان سیاسی مکتب تفکر انگلیسی که مفهوم جامعه مدنی را مطرح کرده اند، می باشند. (Buzan 2001). نظریه پردازان GCS این مفهوم را با ارزش های تجویزی تفکر سنتی از لیبرالیسم در خصوص جامعه مدنی به عنوان برابری با دولت آمیخته اند. همه این نگرش های فراملی به نوعی شامل انتقاد از تعریف سنتی از مفهوم «سیاست» که بوسیله ماکس وبر عنوان شده است می باشد: «برا ی ما سیاست به معنی تلاش برای سهیم شدن در قدرت و یا برای تاثیر بر توزیع قدرت، چه مابین دولت ها و یا در داخل دولت، مابین گروهها و افرادی که در آن قرار دارند، می باشد.» (وبر، 882:1976). قسمت دوم تعریف وبر بر ارتباط نیروهای خارج از حاکمیت در سیاست تاکید دارد، به هر حال این نیروها در فضای فرضی یک «دولت بسته» محصور شده اند.
اجتماعیون عامیون
کالبدشناسی فوکویی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت فوکویی با خارج شدن از مسئله دولت و کاوش در آن بر پایه ی حکومت مندی، مسیر جدیدی از تحقیق درباره ی ماهیت دولت و اجزای تحلیلی آن را مطرح کرده است. فوکو با ابداع مفهوم «حکومت مندی» علاوه بر ترجیح تمرکز بر کردارهای حکومتی به جای نهادها در نظریه ی سیاسی، روند دخالت ذهنیت ها در کردارهای حکومت را به نمایش می گذارد و با این کار پرده از تحولی در ذهنیتِ حکومت در عصر جدید بر می دارد که امروزه ابعاد ویژه ای یافته است. به طور کلی از نگاه فوکو، دولت یک پدیده ی اختراعی است که از سویی به «عقلانیت های حکومتی» به عنوان بُعد فکری و از سویی دیگر به «فنون حکمرانی» به عنوان بُعد کرداری مرتبط می شود. علاوه بر این «سامانه های حکومتی» را نیز به عنوان بُعد نهادی دولت می توان به این دستگاه تحلیلی افزود تا ارائه ی تحلیل سه بُعدی «دولت» (عقلانیت، کردار، نهاد) از دیدگاهی انتقادی به نحوی تکمیل شود که کاربست آن، دامنه وسیعی از حکمرانی های لیبرال و غیرلیبرال را شامل شود.