این مقاله به بررسی ابعادی چند از دکترین حقوقی اسلام در زمینه حقوق بینالملل کیفری میپردازد. در همین زمینه، مطالعه جایگاه و نقش حقوق اسلامی در حقوق بینالملل کیفری معاصر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شده است جنبههای سنتی و جدید حقوق بینالمللی اسلام و چالشهایی که در عصر حاضر با آن روبهرو است، مورد بررسی قرار گیرد. پرسشهایی که مورد توجه بودهاند، عبارتند از: آیا از حیث تاریخی میتوان قایل به حقوق بینالملل اسلامی بود؟ ماهیت حقوق بینالملل اسلامی چیست؟ حقوق اسلامی قایل به چه حمایتهایی برای غیر نظامیان، اسرای جنگی و... در زمان جنگ است. آیا حقوق اسلامی قایل به محدودیتهایی در هدایت مخاصمات است یا خیر؟ آیا حقوق اسلامی با حقوق کیفری معاصر مطابقت دارد یا خیر؟ و بالاخره اینکه موضع مقررات کیفری اسلام در ارتباط با برخی از مفاد اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری از جمله در زمینه «مجازاتها» چیست؟
به منظور پاسخگویی به این پرسشها، نوشتار پیش روی به سه بخش تقسیم شده است: نخست، سهم و نقش اسلام در شکلگیری حقوق بینالملل را مورد بررسی قرار میدهد؛ در بخش دوم، دیدگاه اسلام درباره برخی از جنایات بینالمللی از جمله جنایات جنگی و جنایت نسلکشی مورد مطالعه قرار میگیرد و بالاخره در بخش پایانی چالشهای جدیدی که حقوق اسلامی با آن روبهروست، به بحث گذاشته میشود.
در این میز گرد ابتدا آقای ملکیان مشکلات و موانع نظری سنجههای دینداری را در چهار دسته برمیشمرند. به نظر ایشان در چهار مبحث تعریف دین، انواع و اقسام دین، انواع و اقسام دینداری و نیز ملاک دینداری و معیار تشخیص آن مشکل وجود دارد و به همین دلیل باید تعریف خود را از دین و دینداری ارائه کرد. اما آقای شجاعی زند معتقد است که میتوان از مشکلات دسته اول و دوم صرفنظر کرد و به مسئله سوم و چهارم پرداخت، به نظر ایشان میتوان از طریق هستیشناسی و انسانشناسی ادیان به مؤلفههای دینداری دست یافت، هرچند دریافت برخی مؤلفهها به دلیل درونی بودن بسیار دشوار است.
«جان رالز» از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است. دو کتاب مشهور وی: «عدالت به مثابه انصاف» و «نظریه عدالت» نام دارد. رالز در تز اصلی خود قرائتی از لیبرالیسم ارائه میدهد که به گمان او، عدالت اجتماعی را به همراه دارد. دکتر احمد واعظی، استاد دانشگاه کمبریج، کتابی با عنوان «جان رالز: از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی» نوشته است.