فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده آیه نور، از جمله آیاتی است که تمثیلی اعجاب انگیز درباره حقیقتی متعالی و ماورایی دارد. در این تمثیل زیبا، رموز و نهفتگی هایی موجود است که گاه لازم می آید با زبانی نمادپردازانه به بیان آن پرداخته شود. عرفان اسلامی در پرتو کتاب آسمانی قرآن، روایات و احادیث معصومان(علیهم السلام)، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقت و تأمل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. برخی از این مفاهیم، در نتیجه جذبه و الهام است و برخی جنبه استدلالی و توصیفی دارد که در ساحت آموزه های قرآنی و دینی حاصل می شود. چند واژه که در این آیه شریفه، محور اصلی موضوع است: نور، مشکات، مصباح، زجاجه، شجره، زیتونه، لاشرقیه و لاغربیه می باشد. دلالت های لفظی، استعاری و تمثیلی متعددی در واژگان مذکور، موجود است. این مقاله به منظور بحث و تحلیل تعابیر مطرح شده مربوط به آیه نور با تکیه بر آثار ابن عربی و مولانا، هم چنین تحلیل های صاحب نظران، نوشته شده است و سپس به توصیف و تحلیل پرداخته ایم.
دراسة مقارنة بین شعر ""قاصدک"" لمهدی أخوان ثالث و""ساعى البرید"" لبلند الحیدرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشترک الشعر الفارسی والعربی فی العدید من المجالات کما یشترک الشعراء الإیرانیون والعرب فی أسلوب الشعر وموضوعه، وتراکیبه وموسیقاه. ویعتبر الشاعر الإیرانی الشهیر، مهدی أخوان ثالث، والشاعر العراقی البارز، بلند الحیدرى من بین الشعراء الذین نری الکثیر من أوجه التشابه فی أشعارهم، وهی قواسم مشترکة تُبحث فی دراسات الأدب المقارن. فقصیدة قاصدک لأخوان ثالث تشترک مع قصیدة ساعى البرید لبلند الحیدری فی الکثیر من الموضوعات والمفاهیم المختلفة. من هنا فإن هذه الدراسة ومن خلال تبنیها منهجاً وصفیاً تحلیلیاً تحاول دراسة هاتین القصیدتین من حیث المضامین المشترکة، والمحسنات اللفظیة والمعنویة، وظاهرة التکرار وأغراضه، ومن ثم الموسیقی والجرس الشعری. ولاشک أنّ تحدید مصدر إلهام هاتین القصیدتین یساعد کثیراً فی فهم العلاقة الشعریة العمیقة بین الإیرانیین والعرب. وقد توصل البحث الی نتائج عدة أهمها أن القصیدتین اشترکتا فی التعبیر عن هموم الناس وآلامهم من خلال استخدام التعابیر البسیطة المعبرة عن الحالة الاجتماعیة التی عاشها کل من الشاعرین، وهی ظروف کادت تکون فی الغالب متشابهة ومماثلة.
بررسی تطبیقی برخی مؤلفه های پست مدرن در آثار بورخس و گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
67 - 96
حوزههای تخصصی:
با ورود ایران به قرن بیستم و گسترش ترجمه آثارادبی از دیگرکشورها، نویسندگان ایرانی هرچه بیشتر با نویسندگان و فنون نویسندگی معاصرجهان آشناگشتند، از آنان تأثیرپذیرفتند و برخی از شیوه های آنان را در آثارخویش به کارگرفتند و بعضاً بومی ساختند. ازاین رو ضرورت مطالعهتطبیقی ادبیات درایران نیز، پدیدآمد. همچنین از دیگرمظاهرعصرجدیدگذر از گفتمان مدرنیسم به پست مدرنیسم بوده است. نویسنده آرژانتینی بورخس ازپیشگامان این دورهگذار است که برنسلی از نویسندگان درسراسرجهان تأثیرگذاشته است. در ایران نیز بورخس ازطریق اعضای انجمن ادبی جنگ اصفهان معرفی شد. یکی ازاعضای آن نویسنده معاصرایرانی هوشنگ گلشیری بود که مقاله ای هم درباره بورخس منتشرکرد.یکی از زمینه های پژوهش در ادبیات تطبیقی تاثیر ادبیات ملت ها بریکدیگر است مقاله حاضر درچارچوب بایسته های ادبیات تطبیقی، با بررسی برخی مؤلفه های پست مدرن، درصددپاسخ به این پرسش است که گلشیری تا چه میزان متأثر از بورخس بوده است و این تأثیرپذیری درچه مواردی مشهوداست؟ در این راستا داستان های «شب شک» و «شازده احتجاب» از گلشیری و «مضمون خائن و قهرمان» و «کتابخانه بابِل» از بورخس مورد بررسی قرار گرفت و مؤلفه های پست مدرنِ «عدم-قطعیت»،«اقتباس» و «وجودشناسی» در داستان های هر دو نویسنده یافت شد.آنچه می توان گفت این است که گلشیری در اوان فعالیت حرفه ای خویش با بورخس آشناگشته، از آن تأثیر پذیرفته و بحث درباره آثار بورخس در حلقه ادبی پیرامونش به طورجدی مطرح بوده است.
جامعه شناختی ادبی دو داستان کوتاه «چتر» غلامحسین ساعدی و «النّوم» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مسائل اجتماعی، سیاست و حکومت از گذشته دور تاکنون در بین ادیبان و نویسندگان متداول بوده است؛ امّا در قرن بیستم، اهتمام و توجّه به این پدیده ها منسجم و جدّی تر شد. غلامحسین ساعدی و نجیب محفوظ از نویسندگان معاصر هستند که تحت تأثیر اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی، نگرش کمابیش یکسانی در داستان بازتاب می دهند. داستان «چتر» و «النّوم» که از نمونه های موفّق این دو نویسنده هستند، به شکلی رمزی و نمادین به بحران جوامع خویش می پردازند. عنوان، شخصیّت و فضای داستان، در خدمت پیش برد و فکر اصلی داستان است. خفقان و سرخوردگی در دوجامعه به شکل چشمگیری قابل ملاحظه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی و رویکرد نظری مطالعات میان رشته ای برآن است که به چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در داستان «چتر» ساعدی و «النّوم» از نجیب محفوظ بپردازد تاخواننده ضمن آشنایی با فضا و بافت کلّی جامعه، دیدگاه کلّی این دو نویسنده را نسبت به جامعه بازشناسد.
شباهت مضمون در داستانی از بودا و حکایتی از سعدی
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۴ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
مقایسه مکتب ها و جریان های ادبیات داستانی معاصر در ایران و کشورهای عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن هجدهم میلادی شاهد آگاهی توده های مردم در جوامع گوناگون و اوجگیری فریادهای اعتراض نسبت به رژیم های حاکم بود. در بررسی سیر تحول جریان ها و مکتب های داستانی در ادبیات معاصر فارسی و عربی پژوهش هایی مختلف صورت گرفته اما دراین عرصه جای پژوهش های مقایسه ای خالی است. در این مقاله به بررسی این سیر در ادبیات داستانی معاصر فارسی و عربی پرداخته می شود؛ پس از تعریف مکتب، جریان و سبک در فارسی وعربی به تاثیرگذارترین جریان ها و مکتب های ادبی و نویسندگان مشهور آن در کشورهای عربی و ایران اشاره شده است. بررسی ها نشان می دهد که در ادبیات داستانی معاصر فارسی و عربی همسانی ها بیشتر از تفاوت ها بوده است و از نظر ادبی در مجموع چیرگی مکتب رئالیسم بیش از مکتب های دیگر در داستان نویسی این دو اجتماع بوده است. جریان های سیاسی، اقلیمی نویسی، زنانه نویسی و دو گرایش عمده رمان های تاریخی و اجتماعی از جریان ها و گرایش های نو ظهور در این دوره بوده است. همچنین باید گفت از جریان ادبیات مهاجرت که در داستان نویسی عربی رشدی چشمگیر دارد در ادبیات داستانی فارسی خبری نیست و ادبیات ملتزم یا متعهد در فارسی بسیار محدودتر از عربی است.
مقایسه ی خسرووشیرین نظامی باوامق وعذرای میرزامحمدصادق نامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه وامق وعذرا یکی ازپنج مثنوی میرزامحمدصادق نامی است که آن را به تقلیدازخمسه نظامی سروده است.دراین مقاله وجوه تشابه دواثرغنایی منظومه خسرووشیرین نظامی ووامق وعذرای میرزامحمدصادق نامی با روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیل و توصیف موردبررسی قرارگرفت.نظر به اهمیت تبیین ظرایف عواطف انسانی درمنظومه های غنایی بویژه دو منظومه خسرووشیرین و وامق وعذرا وضرورت شناخت عمیق تر متون ادبی و غنایی کلاسیک فارسی؛این دو اثر به شیوه مقایسه ای مورد مطالعه قرار گرفتند که در هر دو اثرشاهزاده ای کامران، عاشق دختری زیبا وپاکدامن شده ولی چون هردودختردر مثنوی های مذکور، پاکدامن وعفیف بودندخواسته عاشقان خود رابرآورده نساخته اند،درنتیجه عاشقان ازآنان رویگردان شدندوهرکدام ازآن شاهزادگان بااینکه با زنان دیگری چه ازروی اختیاروچه ازروی اجبارازدواج کردند ولی درنهایت سرنوشت آنان رابه معشوق اصلی داستان رسانداگرچه درهردوداستان عاشق ومعشوق بعداز وصال فناشدندوازبین رفتند.با وجودشباهت های موجود،تفا وت هایی نیزدراین دومنظومه وجود دارد مانند شیوه عاشق شدن شخصیت ها، شاهزاده بودن شیرین و بدوی بودن عذرا،شجاعت خسرونسبت به وامق،حضورفرهاد به عنوان رقیب درخسرو وشیرین ونبودن رقیب در وامق وعذرا. در مجموع زاویه دیددرهردوداستان بیرونی است وصحنه پردازی تا حدودی یکسان اما اثرنامی اصفهانی نسبت به نظامی ساده تروازانسجام وپختگی کمتری برخورداراست که این مساله اثررا از شکل حجمی به خطی بدل ساخته است.
مقایسه ی شعرای پارسی و تازی - مقاله ششم
منبع:
ارمغان ۱۳۰۳ شماره ۷ و ۸
حوزههای تخصصی:
قصّه «بشر و هند» و بازتاب آن در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
203 - 217
حوزههای تخصصی:
بشر و هند، نام قصّه قدیمی از عشّاق عرب است که در مدینه و در عهد پیامبر (ص) اتّفاق افتاده و ابن النّدیم، نام آن دو را در کنار نام دیگر عشّاق معروف عرب آورده است. موضوع آن، عاشق شدن زنی شوهردار به نام هند است بر بشر، عابد یا شاعری که همیشه به مسجد النّبی تردّد می کرد . در نهایت، وصال این دو عاشق دست نداد و هردو جان باختند و در کنار یکدیگر به خاک سپرده شدند . <br /> این داستان روایت های نزدیک به هم در ادبیّات عرب دارد و نخستین بار ، ابن سَرّاج قاری ، از ادبا و محدّثان مشهور قرن پنجم هجری، آن را در کتاب مصارع العشّاق، به نظم و نثر نقل کرده است. در ادبیّات فارسی با توجّه به اشارات کوتاه شاعرانی چون فخرالدّین عراقی، اوحدی مراغه ای و خواجوی کرمانی ، معلوم می شود که این داستان، دست کم تا عصر ایلخانی شهرت داشته است. حمدالّله مستوفی، مثنوی بشر و هند را به نجیب الدّین جُرباذقانی نسبت داده و امین احمد رازی در تذکره خود، یازده بیت از آن را به نام این شاعر قرن هفتم نقل کرده است. در حال حاضر، هیچ نسخه ای از این کتاب در دست نیست .
بررسی نقش مضامین در ادبیات و کاربرد های آن در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره پژوهش حاضر، بررسی و تشریح اهمیت به کارگیری بن مایه یا مضمون، به عنوان روش تحقیق در مطالعات تطبیقی است. هرچند به ظاهر این موضوع شاکله از پیش تعریف شده ای دارد و در نگاه اول سبک و سیاق جدیدی را در مطالعات ادبی تطبیقی فراهم نمی آورد، پژوهش حاضر، به اثبات این موضوع می پردازد که با بررسی مضامین در آثار ادبی (به عنوان یکی از عناصر مهم در مطالعه ادبیات) می توان به نظامی پیچیده و غنی از ارجاعات و مفاهیم دست یافت که در نتیجه سازمان بندی آن ها شرایط مطالعه تطبیقی فراهم می شود. بخش مهمی از این نظام، به بافت فرهنگی و اجتماعی در پس آثار ادبی باز می گردد که منبعی قابل ارجاع و نامحدود از معانی را برای خواننده نکته بین فراهم می سازد. این نکته، فرصت را برای بحث و گفتگو در زمینه چند نکته اساسی در حوزه ادبیات تطبیقی فراهم می آورد و به پرسش هایی از این دست پاسخ می دهد که هدف از انجام یک مطالعه تطبیقی چیست؟ در انجام آن باید چه موضوعات و عناصری را مورد بررسی قرار داد و چه روشی را در پیش گرفت؟ و اینکه نتایج این پژوهش چه کمکی به مطالعات آینده در زمینه های مربوطه می کنند؟ پاسخ به این دسته از پرسش های کلیدی، زمینه یکپارچگی در روش و چارچوب مطالعات ادبی تطبیقی، به ویژه جنبه های فرهنگی آن را، به وجود می آورد؛ همچنین، این مطالعه در پی آن است تا چگونگی استفاده از مضامین به عنوان راهکاری خلاقانه و بنیادی در بحث کاربرد و روش در ادبیات تطبیقی را به بحث و گفت وگو گذارد.
مقایسه شعرای فارسی وتازی - مقاله دوم
حوزههای تخصصی:
اقبال و مولانا
بررسی تطبیقی سه اثر تائیس، درد دل ملاقربان علی و پیوند مقدس با رویکرد جامعه شناختی لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بهترین شیوه های شناخت انعکاس جامعه در ادبیات، مقایسه یک موضوع اجتماعی در آثار جوامع مختلف است. مقاله حاضر با همین رویکرد به بررسی بازتاب واقعیت های جامعه در سه داستان « تائیس»، «درد دل ملا قربا ن علی» و «پیوند مقدس» می پردازد. تائیس، اثر آناتول فرانس، رمانی با مضمون عشق یک راهب به زنی زیباروی، توجه بسیاری از ادیبان و منتقدان را به خود جلب نموده است. محمد علی جمال زاده تحت تاثیر این رمان، داستان کوتاه درد دل ملا قربان علی را با همین مضمون نوشته است. توفیق الحکیم، نمایش نامه نویس و داستان نویس معاصر مصری نیز رمان پیوند مقدس را با اثرپذیری از رمان تائیس خلق نموده است. پژوهش پیش-رو ابتدا اثرپذیری دو اثر فارسی و عربی یاد شده از رمان فرانسوی تائیس را از نظر می گذراند و سپس با تکیه بر نظریه لوکاچ به بررسی مانندگی های این سه داستان از منظر جامعه شناختی ادبیات می پردازد که از مهم ترین آن ها می توان"دینمرد" و "زن" را نام برد. در پایان، به چگونگی روند اجتماعی شدن ادبیات در این سه داستان پرداخته می شود و نقش پر رنگ جامعه نویسندگان در بروز تفاوت های موجود در این داستان ها نشان داده می شود.
بررسی تطبیقی الگوی کانونی سازی نمایشنامه های لیلی و مجنون و مجنون لیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راوی مفهومی بنیادی در تحلیل متون روایی است و کانونی سازی به عنوان عنصری بینابینی، از یک سو به داستان و شخصیّت های داستانی مربوط می شود و از سوی دیگر به کلام راوی. لیلی و مجنون پری صابری در ادبیّات نمایشی فارسی و مجنون لیلی احمد شوقی در ادبیّات نمایشی عرب، همچون سایر متون نمایشی شامل دو جزءِ گفت وشنود و توضیحات صحنه ای هستند. صابری و شوقی در گفت وشنود، خود را پشت گفتار شخصیّت-هایی که می آفرینند، مخفی می کنند و برخلاف آن در توضیحات صحنه ای مستقیماً با خوانندگان خود صحبت کرده و اطّلاعات مختلفی به ایشان می دهند تا کنش را بهتر بفهمند و بهتر مجسّم کنند. به این ترتیب می توان گفت هر دو نوع کانونی سازی بیرونی و درونی در لیلی و مجنون و مجنون لیلی یافت می شود: در توضیحات صحنه ای، خود نویسنده، کانونی سازی بیرونی را انجام می دهد و در گفت وشنودها به وسیله ی شخصیّت های نمایشنامه کانونی سازی درونی صورت می پذیرد. با وجود این، تفاوت هایی در نحوه ی کانونی سازی بیرونی و اختلاف های قابل ملاحظه ای در الگوی کانونی سازی درونی و گزاره های کانونی شده ی این دو اثر وجود دارد که به مدرن و کلاسیک بودن نمایشنامه ها و ایدئولوژی و جنسیّت نمایشنامه نویسان باز می گردد.