فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی عناصر نقاشی در شعر سهراب سپهری و سوزان علیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری در شعر معاصر فارسی و سوزان علیوان در شعر معاصر عربی، از جمله شاخص ترین چهره هایی هستند که عناصر نقاشی به طور بارز، در اندیشه ها و سبک شعری دو شاعر رخنه کرده است؛ مهمترین دلیل این موضوع، به فعالیت دو شاعر در زمینه نقاشی برمی گردد. پژوهش حاضر، این نقطه مشترک میان دو شاعر را زمینه ای برای واکاوی تطبیقی عناصر نقاشی و میزان حضور و بسامد آن ها در شعر دو شاعر مورد بحث قرار داده و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به بررسی مؤلّفه های نقاشی دو دفتر شعری شاعر می پردازد. نتیجه نشان می دهد که عوامل و عناصر نقاشی چون، قلم گیری، قاب بندی، ترکیب بندی، رنگ آمیزی در سروده های شعری هر دو شاعر به کار رفته است.
پیمان (فصل نامه فرهنگی)، شماره 1- بهار 1375
حوزههای تخصصی:
بوف کورصادق هدایت و خیزاب های ویرجینیا وولف: روایت روایت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادق هدایت، متفکر و هنرمندی بر آشوبنده، نا بهنگام، پی افکن و نویسنده ای صاحب سبک بود. به جریت می توان گفت که بوف کوراو درنیم قرن اخیر بیش ازهراثرادبی ایرانی دیگری مورد نقد و بررسی جدی قرار گرفته و هر روز منتقدان ابعاد تازه ای از این اثر را هویدا می کنند. آنها ابعاد سورریالیستی، سمبولیستی، اگزیستانسیالیستی، ناسیونالیستی، اکسپرسیونیستی و متافیزیکی این اثر را تجزیه تحلیل کرده اند. از دیدگاه ادبیات تطبیقی، از تاثیر پذیری هدایت از شوپنهاور، ژان پل سارتر، گی دو موپاسان، ژرار دونروال، فرانتس کافکا و دیگر ادیبان هم از بعد محتوایی و هم از بعد ساختاری قلم فرسایی ها شده است. پژوهش حاضر تاثیر پذیری و اشتراکات انکار ناپذیر و درعین حال کشف نشده ی بوف کور از رمان خیزابها ی ویرجینیا وولف را مورد نقد و موشکافی قرار می دهد. در این پژوهش، ارتباطات بینا متنی بوف کور با خیزابها از بعد مضمونی واکاوی شده و در این راستا پژواک یکی از مهمترین مضامین رمان خیزابها یعنی روایت زدگی در بوف کور رد یابی می شود. بر اساس تطبیق متنی نشان داده می شود که چطور برخی از جملات بوف کورشباهت خیره کننده ای به جملات کلیدی رمان خیزابها دارند.
بررسی تطبیقی مفاهیم و موضوعات حکمی و اخلاقی در شاهنامه فردوسی و دیوان متنبّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
267-289
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات محوری که بیشتر شعرای برجسته ی ایرانی و عرب بدان پرداخته و آن را از ضروریات زندگی دانسته اند، مفاهیم حکمی و اخلاقی است؛ زیرا موضوع آن، انسان و سازندگی روحی و معنوی اوست. فردوسی و متنبّی دو چهره شاخص در شعر فارسی و عربی به شمارمی آیند که سروده های حکمی و اخلاقی شان در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. این پژوهش نشان می دهدکه علاوه بر توارد خاطرِ برآمده از ذوق هنری و فطری، همزمانی تاریخی، شیعی بودن دو شاعر، بهره گیری از منابع غنی فرهنگ اسلامی - ایرانی، از منابع حکمت و اخلاق در شعر این دو شاعرِحکیم بوده است و امکان تأثیرپذیری مستقیم فردوسی و تأثیرپذیری غیرمستقیم متنبّی از آیین و اندیشه های حکمی و اخلاقی ایران باستان محتمل و در برخی موارد قطعی است. این پژوهش براساس چارچوب ادبیات تطبیقی (مکتب فرانسه) به تحلیل جنبه های مشترک و متفاوت موضوعات حکمی و اخلاقی دو شاعر پرداخته است. محور اساسی پژوهش عبارت از: تحلیل تطبیقی حکمت و اخلاق دو شاعر با ذکر تفاوت ها براساس جدول فراوانی. مهم ترین یافته ی این تحلیل تطبیقی این است که متنبّی از حکمت و اندیشه ی ایرانی تأثیر پذیرفته است و شاهنامه بازتاب اصیل این حکمت و اخلاق ایرانی است.
زیبایی شناسی جلوه های مقاومت در شعر محمّد القیسی و سیّد حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
95-110
حوزههای تخصصی:
ادبیّات مقاومت تصویرگر دردها و رنج های یک ملّت در برهه ای از تاریخ است که به دلیل عواملی همچون استعمار و تجاوز به حریم و ارزش های ملّی و فرهنگی، ایجاد می شود. ادیبان این حوزه، با سلاح زبان به دفاع از دین، فرهنگ، هویت، سرزمین و نیز دفاع از ارزش ها و میراث ها می پردازند. در دوره معاصر به دلیل تجاوز صهیونیست ها و دولت های استعمارگر به جامعه مسلمانان، ادیبان بسیاری به خلق آثار ادبی در این زمینه پرداخته اند. در فلسطین، محمّد القیسی از شاعران برجسته حوزه ادبیّات مقاومت فلسطین است که با روشی هنرمندانه در اشعار خود به انعکاس بنیان های پایداری انقلاب فلسطین و انتفاضه پرداخته است. در ایران نیز سیّد حسن حسینی از شاعران نام دار حوزه جنگ و دفاع مقدّس است که به حفظ ارزش های ملّی و میهنی می پردازد. پژوهش حاضر بر آن است تا براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با روش توصیفی - تحلیلی، جلوه های مقاومت در شعر محمّد القیسی و سیّد حسن حسینی را براساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی بررسی کند. یافته ها نشان از آن دارد که درون مایه شعری دو شاعر درزمینه ادبیّات مقاومت باهم اشتراک داشته و هردو در این حوزه به انعکاس مؤلّفه هایی همچون دفاع از سرزمین، ظلم ستیزی، شجاعت، بیان درد و رنج های ملّت، توصیف جایگاه شهید و امید به پیروزی و شکست دشمنان پرداخته اند و از این راه، آنان را به دفاع از وطن و ارزش های ملّی و فرهنگی خود سوق می دهند.
ترکیه و ترکها در ادبیات جدید ایران
حوزههای تخصصی:
اللغه والجنس فی القصص القصیره لفضیله الفاروق و زویا بیرزاد علی ضوء آراء روبن لاکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقع البحث عن جوانب التقاء اللغه النسویه على اللغه المنطوقه والمکتوبه فی مجال اللسانیات الاجتماعیه من جانب ومن جانب آخر فی مجال النقد النسوی، بحیث یعبر البعض من النقاد النسویه أسلوباً خاصا للکاتبات. ولهذا الأسلوب میزاته الخاصه برزت فی ثنایا مجموعه «لحظه لاختلاس الحب» القصصیه لفضیله الفاروق (1967) القاصه الجزایریه ومجموعه «ثلاثه کتب» القصصیه لزویا بیرزاد (1952) القاصه الإیرانیه. تسعى هذه الدراسه البحث عن میزات الکتابه النسویه لبنیه القصص القصیره للفاروق وبیرزاد وذلک وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی. تعتمد الدراسه علی نظریه روبن لاکوف الألسنه الاجتماعیه بوصفها نظریه أکادیمیه تدرس عن أثر الجنس على العلاقات الاجتماعیه. تدل النتایج علی أن القاصتین قد وظفتا خطابهما السردی توظیفا یناسب سمات الجنسیه النسویه. أما المستوى اللغوی، فتشمل غالبیه کلمات القاصتین علی کلمات متلطفه مزیجه بعالم المرأه العاطفی مع خلیط من اللغات الداله علی الألوان النسویه. وفی المستوى النحوی، فتنتمی القاصتان إلی توصیفات جزییه تختص والأسلوب النسوی، وذلک عبر استخدام جمل وصفیه، والمؤکدات، وعبارات تدل علی التشکیک، والاستفهام.
خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست) بررسی جلوه های معشوق در اشعار سعدی و پترارک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
13 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، آشنایی با پترارک1 و شناخت سبک و سیاق و نگاه این شخصیت به معشوق و جلوه های آن در شاخه ی ادبیات غنایی و پیدا کردن وجوه مشترک و افتراق آن با سعدی که از بزرگان ادبیات زبان پارسی است، می باشد. در این مقاله با استفاده از منابع موجود، نظیر غزلیات سعدی و ترجمه ی بخشی از سروده ها ی فرانچسکو پترارک و دیگر منابع قابل دسترسی و با استفاده از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل، بررسی تطبیقی صورت گرفته است. آشنایی با سبکی از ادبیات غربی و با هدف ارتقاء فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی و شناخت بیشتر سنت ها ی ادبی از اهداف دیگر این پژوهش می باشد. در نتیجه این تحقیقات و پژوهش، مشترکات و تفاوت دیدگاه های این دو شاعر نسبت به معشوق و جلوه های آن شناخته خواهد شد. صعب الوصول بودن معشوق، شایستگی مقام معشوق و نگاه یکسان و مشترک آنان به معشوق در بعضی جهات از بارزترین شباهت ها و کلیت داشتن و جفاکار بودنِ معشوقِ سعدی و فردیت داشتن و مهربان بودنِ معشوقِ پترارک از تفاوت های اشعار این دو شاعر بزرگ می باشد.
سایه پتوفی بر سایه (نگاهی به تأثیرپذیری امیر هوشنگ ابتهاج از شاندور پتوفی، در اشعار انقلابی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
می توان گفت تمام انقلاب های سیاسی دنیا متشکل از امواج گوناگونی ازجمله موج اقتصادی، موج فرهنگی، موج اجتماعی (باهدف عدالت اجتماعی) و دیگر امواج و جریان ها می باشد. در این میان ادبیات موج عظیم و قدرتمندی است که علاوه بر تأثیرپذیری، توانایی تأثیرگذاری بر جریانات انقلابی و تهییج آن را نیز دارد؛ اما همیشه تکثر امواج موجب دخالت توده های مردمی شده و آثار ادبی و هنریِ شعله های هراس انگیز این انقلاب ها می تواند نماینده این توده ها باشد. در این مقاله سعی شده ت ا ت أثیرگذاری شاندور پتوفی، شاعر انقلابی مجارست ان بر اشع ار انقلابی- اجتماعی امیر هوشنگ ابتهاج «سایه» را نشان دهیم و علاوه بر این، به تشابهات زندگی و وضعیت جامعه این دو شاعر اشاره کنیم. جوامعی که سنگینی ناعدالتی و فقر را متحمل می شوند و درنهایت صدای امواج دریای خشم توده های خود را با دهان هنرمندان و مخصوصاً شاعرانشان به گوش آنان که در ساحل شاد و خندان نشسته اند، می رسانند.
توظیف لغه الجسد وغایتها فی أشعار الحب عند بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 39
حوزههای تخصصی:
العلاقات الإنسانیه لاتتوقف عند حدود الکلمات المنطوقه، بل تتعداها باستخدام الحرکات الجسدیه. وهناک تتفق لغهُ الجسد مع اللغه المنطوقه لنقل المعنی التعبیری فتفردت هذه اللغه بهذا المهام حیث أخذت الدراسه هذه تغور بلغه الجسد فی الأبیات التی ترکها بدر شاکر السیاب، وحاولت الکشف عن مدی غایه هذه اللغه فی أشعار الحب عنده معتمده علی المنهج التوصیفی التحلیلی. اختیرت الأمثله الشعریه من دیوانه "أزهار وأساطیر" الذی احتوی علی نسبه کبیره من تغنیات الحب لهذا الشاعر العراقی. بما أنَّ لغه الجسد بحد ذاتها متشعبه الفروع، فأخذ الباحثون منها سته تقسیمات: لغه العیون، ولغه الیدین، ولغه الوجه، ولغه الشفاه، ولغتا العِطر والشَعر کترکیز یلائم أشعار الحب عند السیاب. استنتج البحث أنَّ لغه الشاعر فی هذا المجال، کانت غالباً ما تترجم ملکات الجسد، وکأنها إلهام لقصائده؛ کانت لغه العیون عنده بمثابه السحر والجمال، ولغه الیدین التی لها أکثر استخداماً فی دیوانه،کأنَّما کان الشاعر یستکمل عباراته بحرکه الید حتی یعبر عن شعوره، ولغه الشفاه فکانت هذه اللغه المستخدمه فی أبیاته مکبوته بتعابیر عتابیه، ولغه الوجه عند الشاعر فاضحه فشت له أسرار الوجوه التی ازدحمت فی عالم خیاله. وإنّ هناک تناسقاً وترابطاً وثیقاً بین لغه العِطر ولغه الشَّعر وتضافر إحداهما مع الأخری حیث ینقص المعنی فی کلتا اللغتین إذا اعتُبرتا کلغتین منفصلتین: لغه العطر تفشی سر الجنون المخبوء فی خصلات لغه الشعر، کضفائر معطره مسترسله من أعلی قصائد الشاعر.
ادبیات تطبیقی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی کارکرد حروف در تولید گونه های شعری جدید در ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
155-178
حوزههای تخصصی:
برجستگی نقش حروف در بازی های شعری، فنون ادبی و صنایع بدیعی به گونه چشمگیری در ادبیات عربی به چشم می خورد. کاربرد حروف با آرایش خاص، منجر به تولید گونه های شعری جدید گشته است؛ از طرف دیگر، ارتباط میان ادب فارسی و عربی و تأثیر پذیری شاعران فارسی زبان از فنون و صناعات شعر عربی، پدیده ای انکارناپذیر است. در پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی/ تطبیقی، پنج گونه شعری مهم ماده تاریخ سرایی، محبوک الطرفین، قصیده مُعجمه و مُهمله، شعر هندسی و تطریز که با بهره گیری از ترفندهای خاص به کا رگیری حروف، در عهد مملوکی و عثمانی ادبیات عرب، تولید یا رونق یافته اند و نیز گستره و کیفیت وام ستانی ادیبان فارسی زبان در این زمینه، مورد واکاوی قرار گرفت. برآیند حاصل از این جستار، حاکی از آن است که بعضی از گونه های مورد بررسی با تأثیر از زبان عربی در زبان فارسی هم رواج یافته ولی برخی دیگر با تکیه بر پتانسیل های زبان عربی، به ادبیات این زبان اختصاص دارد و به ادب فارسی راه نیافته یا حروف در تولید آنها کارکرد خود را از دست داده اند.
بررسی تطبیقی مؤلّفه های معنایی «سرزمین مادری» در شعر صلاح عبدالصّبور، عبدالوهّاب البیاتی و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
93 - 106
حوزههای تخصصی:
عشق به وطن، از مهم ترین مؤلّفه شعری صلاح عبدالصبور و عبدالوهاب البیاتی است، آن ها به خوبی شور و اشتیاق خود را نسبت به وطن بیان کرده اند. از شاعران وطن گرای ادب فارسی می توان به نیما یوشیج اشاره کرد که با تمام عشق و علاقه، وطن خود را به تصویر می کشد. پژوهش حاضر، مبتنی بر روش تحلیلی - تطبیقی است. نتیجه پژوهش این است که وطن، موضوع اصلی شعر صلاح عبدالصّبور، البیاتی و نیما یوشیج است. زادگاه برای آنان که چندین سال به اجبار شرایط سیاسی از آن دور مانده اند، به سان مدینه فاضله است. آن ها همگان را به وطن دوستی و دفاع از وطن فرامی خوانند؛ لذا این پژوهش می کوشد تا نحوه بازیابی و به کارگیری مؤلّفه وطن را به روش تطبیقی در آثار و اندیشه های صلاح عبدالصّبور، عبدالوهّاب البیاتی و نیما مورد بررسی قرار دهد.
L’espace dans le roman paysan Les cas de Jean Giono et de Mahmoud Dowlatabadi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le village est avant tout le lieu de la proximité de l’homme et de la nature, de la terre qui nourrit l’homme et des animaux desquels sa vie dépend. Il est caractérisé par plusieurs éléments tels que sa petitesse, son isolement et l’analphabétisme de ses membres. Cet article entend faire un tour d’horizon des ressources dans lesquelles puise la littérature rustique, afin de présenter l’esthétique de la littérature rustique où l’état d’esprit du personnage rend compte d’une simplicité qui va à l’opposé de la complexité de la vie urbaine. Les questions principales tirées de notre corpus créent un terrain d’application pour le concept d’espace littéraire. Avec les outils d’analyse que ce concept implique mais aussi avec ceux empruntés au sociologue américain Robert Redfield, nous proposerons d’abord d’exposer l’espace rustique à travers ses caractéristiques intrinsèques. En second lieu, on l’opposera à son antithèse naturelle, c’est-à-dire à la ville et aux urbains, pour illustrer la démarche anti-conventionnelle des auteurs et leur volonté de définir à nouveaux frais les contours d’une esthétique rustique renouvelée.
نقد ترجمه محمد الفراتی از استعاره ها و کنایات «نی نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مترجم و شاعر سوری، محمد الفراتی(1880-1978م) «نی نامه» مولوی را به زبان شعر ترجمه نموده است. وی با وجود آشنایی با زبان فارسی گاه در فهم، دریافت و انتقال استعاره و کنایه موجود در زبان مولوی موفق نبوده است. لذا این جستار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، سعی دارد به بررسی و ارزیابی دریافت معنایی استعارات و کنایات موجود در نی نامه، توسط محمد الفراتی بپردازد که در پی آن برای مخاطب روشن می گردد با وجود تلاش های مترجم، شکاف معنایی و نارسایی در معادل گزینی در ترجمه وی به چشم می خورد. همچنین روشن می گردد که فهم مقصود اصلی بسته به درک معانی پوشیده واژگان و تعابیر دارد و به دنبال آن برای خواننده روشن می شود که مترجم با مبنا قرار دادن متن مبدأ تلاش نموده در نقل معانی امین باشد، اما گاه، وجود مفاهیم کنایی و استعاری وی را از رسیدن به پیام مولوی بازداشته و نتوانسته پی به مقصود شاعر ببرد، در نتیجه ترجمه لفظی را اختیار نموده که معنا و عناصر فرهنگی زبان مبدأ در آن نادیده گرفته شده است.
بررسی تطبیقی شگردهای طنزآفرینی در مثنوی های عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هرچند در عصر عطار، شعر و نثر فارسی به اوج شکوفایی و باروری خود رسیده بود، اما از لحاظ تاریخی، این دوران به سبب کثرت حوادث و وقایع ناگوار، یکی از حسّاس ترین برهه های زمانی است. در این عصر، همه چیز از آشفتگی اوضاع و فقر و نابسامانی حکایت دارد. کمتر کسی است که در حوادث این ایّام غور و بررسی کند، ولی دچار حسرت و تحسّر نشود . در این میان با این که به نظر می رسد عطار در عوالم معنوی و عرفانی سیر می کرد و توجّهی به اوضاع زمان خود نداشت، با این همه، شکوائیه های فراوانی در ابراز ناخرسندی از زمانه اش دارد. اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی در قرن ششم، موجی از اعتراض در اندیشه عطار پدید آورده؛ لیکن از آنجا که نتوانسته این اعتراض ها را به صورت مستقیم بیان کند، به ناچار به شیوه غیرمستقیم، پاره ای از مصیبت های مردم ستمدیده را در قالب طنزهایی بیان کرده است؛ از این رو، در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به یاری شواهدی از متن و با تأکید بر شگردهای بیانی مختلف طنز از جمله تناقض، غافلگیری، واژگونی موقعیت، تمثیل، پارادوکس، سمبل، کنایه و ... ، به بررسی این نوع ادبی در مثنوی های عطار می پردازیم. یافته ها نشان می دهد که تکنیک های محتوایی از نظر کاربرد، سهم بسیار مهمی در خلق آثار این حکایات داشته است.
دقوقی در مثنوی و بلیک در ازدواج بهشت و جهنم (دو مکاشفه با توجه به محتوای حکیمانه و نظریه گادامر و الیوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان دقوقی در مثنوی معنوی اثر عرفانی جلال الدین محم د م ولوی شاعر و عارف متفکر قرن هفتم هجری (13 میلادی) و پن داره م انا ) (Memorable Fancy در کت اب ه م چراغی بهشت و جهنم (The marriage of Heaven and Hell). اثر عرفانی ویلیام بلیک شاعر و عارف متفکر قرن 18 و 19 میلادی است. در این مقاله، این دو مکاشفه در حوزه ادبیات مقایسه ای (Contrastive literature) با محتوای حکیمانه ای که دارند با توجه به نظر هانس گیورک گادامر (Hans.G.Gadamer ) و تی اس الیوت (T.S.Eliot )بررسی شده است. بعضی از آثار ادبی با ویژگی-های خاصی که دارند می توانند سرآمد متون ادبی و به عبارتی کلاسیک شدن آنها شود. محتوای حکیمانه می تواند آنها را به آثاری فرا زمانی تبدیل کند. روش کار، کتابخانه ای و بررسی محتوایی این دو اثر از طریق مقایسه با توجه به مسایل عرفانی و حکمی است. هدف، آشنا شدن با دیدگاه های حکیمانه و عارفانه دو متفکر ایرانی و انگلیسی است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در مکاشفه دقوقی و بلیک ،حکمت همچون خون در پیکر متن جاری است اگر چه تخیلی و فرا مادی است اما با توجه به شگردهای بلاغی، یاریگر انسان برای درک زندگی نیکوتر است. نقل حکایت، تمثیل، شگردهای خطابی، جملات قصار، تأثیر شگرفی بر آدمی می گذارد ،آگاهی بخش و دارای آموزه های کاربردی و عملی است.
نگرشی بر چهره کولی در ادبیات ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کولی ها اقوام بیابانگرد و آواره ای هستند که در سراسر جهان به عنوان مظهری از رقص، آواز، آوارگی و خوش باشی مشهورند. آن طور که از منابع تاریخی و ادبی برمی آید کولی ها، نخستین بار در روزگار ساسانیان وارد ایران شدند و ورود آنان به فرانسه در سده ی چهارده میلادی بوده است. میانه ی سده ی هجدهم و نخستین دهه های سده ی نوزدهم، کولی ها جزء شخصیتهای اثر گذار ادبیات فرانسه به شمار می رفتند. نخست سرایندگان و نویسندگان فارسی و فرانسه تنها به یادکرد داستان هایی درباره گذشته، خواستگاه و چگونگی ورود به این دو سرزمین می پرداختند، ولی رفته رفته، سویه های دیگر زندگی آنان مورد توجه سرایندگان و نویسندگان قرار گرفت. این مقاله بر آن است تا با مطالعه ای گذرا بر شیوه ی پیدایش و شکل گیری کولی ها در ایران و فرانسه، بتواند بررسی دقیق تری بر چهره ی کولی در ادبیات این دو کشور بیاندازد. از میان ویژگی های گونه گون آنها، نمونه هایی همچون خنیاگری، نوازندگی، ترانه سرایی و آوارگی توجه نویسندگان این مقاله را به خود جلب کرده است. در پایان، به این پرسش پاسخ خواهیم داد که پس از شناخت کولی ها از چشم انداز فرهنگی- زیستی، هر کدام از این دو فرهنگ و ادبیات چگونه چهره ی کولی را نمایش داده و پرورانده اند.
بررسی آراء جامی در باره «نبوت خاصه» در دیوان اشعار با رویکرد به مبانی علم کلام اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمن جامی یکی از شخصیت های برجسته حوزه علوم اسلامی در خراسان بزرگ است. از او آثار متنوعی در زمینه های گوناگون ادبی، عرفانی، دینی و ... برجای مانده است که این امر، نشان از گستره آگاهی او دارد. از جمله این آثار، دیوان اشعار است که از ابعاد گوناگون به ویژه بازتاب مسائل کلامی قابل بازخوانی و تحلیل است. در این مقاله، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای، آراء کلامی جامی درباره مقوله «نبوت خاصه» در اثر مذکور بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که جامی پایبندی خاصی به هیچ مکتب کلامی نداشته و غالباً از مبانی نظری کلام شیعی (بیشتر) و اشعری و معتزلی (کمتر) در تشریح آراء خود استفاده کرده است. نزدیکی آراء جامی به موازین کلام شیعی، با توجه به گرایش های او به فقه شافعی -که نزدیک ترین گروه اهل سنت به تشیع هستند- قابل توجیه می باشد. مهم ترین دیدگاه های او درباره مقوله «نبوت خاصه» عبارتند از: ارتباط بعثت پیامبر با هدایت و سعادت انسان ها؛ برتری محمد(ص) بر همه آفریده ها؛ محمد(ص)، غرض اصلی آفرینش؛ معراج؛ صفات پیامبر (شفاعت کردن، واسطه فیض الهی بودن، امی بودن)؛ معجزات (قرآن و معجزات دیگر)؛ خاتم الانبیا بودن و مقدم بودن در آفرینش.