فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف و ریشه شناسی یکی از کهن ترین ایزدان ایران باستان و دوران هند و ایرانی به نام «وای» (وایو) می پردازد و ضمن بدست دادن شواهدی از تصویر این ایزد در متون مختلف هندی و ایرانی چون وداها و گاثاها، پیوند او را با برخی از ایزدان مورد کاوش قرار می دهد. بزرگداشت ایزد وای در اساطیر اقوام سومری، اکدی، کلدانی و آرامی موضوع بخشی دیگر از این مقاله است. در پایان نیز نویسنده نقش ایزد باد را در متون و تفاسیر دورة اسلامی پی می گیرد و به سیر تطور این ایزد کهن در دوران پس از اسلام می پردازد.
جایگاه لوح و قلم در جهان شناسی عرفانی ابن عربی و عطار نیشابوری
حوزههای تخصصی:
در جهان شناسی عرفانی ابن عربی «قلم اعلی» همان «عقل اول»، «روح کلی» و «حقیقت محمدیه» است که در تدوین و نگارش سطور کتاب آفرینش نقشی اصلی دارد،
اما ایجاد قلم مستلزم وجود قابلیت است که به صورت «لوح محفوظ» یا «نفس کلی» آشکار می گردد. ابن عربی کوشیده
تا از طریق تمثیل، نقش لوح و قلم را در تجلی صفات علم و اراده الهی روشن سازد. او
در این راه، آیات قرآن را بر اساس شهود و مبانی عرفانی تفسیر می کند، اما افزون بر
این، آنها را با اصول و قواعد حکمی و نیز طبیعیات قدیم تطبیق می نماید؛ کوششی که
برخی از حکیمان مسلمان در تبیین نظریه فیض انجام داده اند. عطار نیشابوری در نقطه
اوج تبیین جهان شناسی خود در «مصیبت نامه» لوح و قلم را به ترتیب مظهر صفات علم و قدرتِ «جان» معرفی می کند و اصل «جان» را نور مصطفی یا حقیقت
انسان کامل می بیند. او نیز در توصیف ها و تمثیل های خود درباره لوح و قلم هم به
اصول عقلی حکمت و هم به مبانی هیئت قدیم یا نظریة افلاک نه گانه نظر دارد. توضیح
مبانی و بیان نقاط اشتراک و تفاوت این دو عارف برجستة مسلمان از جمله نتایج این
مقاله است.
بررسی تطبیقی سیمای زن در عرفان مولانا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تطبیق پیر مغان دیوان حافظ با کهن الگوی پیر خردمند یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
شعر حافظ که آینه دنیای خیال انگیز و رازآلود وی است، به دلیل پیچیدگی های معنایی و هنرورزی های زبانی، همواره از متون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشته ای دیگر رونق و روایی یافته است. این نقد که به بررسی مضامین و تصاویر کهن الگویی در نهاد انسان ها می پردازد، راه را برای ژرف کاوی های بعدی آثار ادبی می گشاید و نشان دهندة جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون حافظ است. در این پژوهش با دید مکتب روان کاوی یونگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری حافظ نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده است؛ بررسی مقایسه ای چهره پیرمغان با کهن الگوی پیر خردمند یونگ، نشان دهندة شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است.
پیدایش و رشد ادبیات تطبیقی در چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در این مقاله، سعی کرده ایم تا با نگرشی تاریخی و روش توصیفی ـ تحلیلی نشان دهیم که ادبیات تطبیقی در چین کی و چگونه شروع شده و تا زمان حاضر چه روندی را طی کرده است. این سیر تاریخی به چهار دوره زمانی متمایز تقسیم شده است. پیش از قرن بیستم، از زمان سلسله هان شرقی، چین بیشترین تأثیر را از هند و از طریق ترجمه متون مذهبی و ادبی آن کشور می پذیرد. از اوایل قرن بیستم تا دهه 1930، ادبیات روسیه جایگاه مهمی در ادبیات چین پیدا می کند. در این دوران، رمان نویس های چینی تحت تأثیر نویسندگان کلاسیک و معاصر روس و سنّت های ادبی آنها سبب رونق و شکوفایی ادبیات چین می شوند. از 1930 تا 1950، با ترجمه آثار نویسندگان اروپایی مکتب فرانسه، ادبیات تطبیقی در آثار نویسندگان چینی جایگاه خاصی پیدا می کند. از 1950 تا 1980، پژوهش های مهمی در این حوزه در چین حاصل نمی شود. پس از دهه 1990، با کارهای پژوهشگران ادبیات تطبیقی مانند لانگشی، جوهان یانگ، هونگ یو، و ونگ نینگ و آگاهی از نظریات غربی، ادبیات تطبیقی در چین ماهیت چندبعدی پیدا می کند و توانمندی های ادبیات خود را بیشتر می شناسد و، در عین حفظ اصول فرهنگی و ادبی چین، به گفت وگو و تعامل ادبی با غرب می پردازد. با آنکه ادبیات تطبیقی در چین هنوز با چالش هایی روبه روست، اما بسیاری از تطبیقگران چینی از این دشواری ها آگاه اند و می کوشند با نگرشی علمی به پژوهش در حوزه های جدید ادبیات تطبیقی، مانند ادبیات تطبیقی و ترجمه پژوهی یا ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، راه جدیدی برای گسترش هر چه بیشتر این رشته در چین بگشایند. همچنین افزایش تأسیس این رشته در دانشگاه ها و چاپ مجلات و آثار تخصصی و برگزاری همایش های ملی و بین المللی در این زمینه حاکی از رشد ادبیات تطبیقی در چین است.
ساختار داستان (درخت آسوریک) بر مبنای دیدگاه لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۲
147 - 160
حوزههای تخصصی:
با ظهور مکتب نوین اسطوره شناسی و تحقیق و تفحص علمی در منابع موجود اساطیری نگرشی جدیئ نسبت به اساطیر در علوم به وجود امده است و بی شک اسطوره روشنگر معنای زندگی است و به همین حهت داستانی راست در مقابل قصه و حکایت که داستان های دروغین هستند و از آنجا که عرصه اسطوره به میدان تکاپوی انسان های بودی و اولیه برای تحلیلی از خود و جهان پیرامون است لذا در جهان بینی اسطوره نیز آدمی مانند هر جهان بینی دیگر کوشیده است تا به پرسش های بنیادین خویش درباره ی جهان و انسان پاسخی شایسته بدهد . در این راستا با نظریات معاصر بسیاری روبروییم که فراگیرترین این روش را لوی استروس ارائه داده است.
در این جستار تحلیلی -پژوهشی نگاهرنده کوشیده است داستان درخت آسوریک را بر مبنای دیدگاه لوی استروس و اشارات وی بر اساس تقابل نظام دو تایی مورد بررسی ساختارگرایانه قرار دهد و عناصر آن را بر طبق این دیگاه واکاوی نماید
کتاب شناسی کتاب های ادبیات تطبیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این کتاب شناسی گردآوری فهرستی از تمامی کتاب های مستقلی است که به صورت تألیف یا ترجمه به زبان فارسی درباره ادبیات تطبیقی منتشر شده است، و نیز کتاب هایی که بخش یا فصلی از آنها، چه در حوزه نظریه یا به لحاظ عملی، به ادبیات تطبیقی اختصاص دارد. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، هنوز کتاب شناسی کاملی از ادبیات تطبیقی در ایران تهیه و تدوین نشده است. کتاب شناسی حاضر کمک بزرگی به پژوهشگران و دانشجویان ادبیات تطبیقی محسوب می شود و، از زاویه ای دیگر، اطلاعات مقدماتی لازم برای دنبال کردن سیر تحول نظری و عملی ادبیات تطبیقی در کشور ما را در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. در این کتاب شناسی، کتاب ها بر اساس الفبای نام نویسنده مرتب شده اند و پس از آن عنوان، محل نشر، ناشر و تاریخ انتشار کتاب به ترتیب ذکر شده است.
مقابسه جایگاه زن در ایلیاد و سام نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۲
125 - 146
حوزههای تخصصی:
زن و شخصیت او از جمله موضوعاتی است که از دیرباز نظر نویسندگان و شاعران را به خود جلب کرده است. به نحوی که گاه با ابیاتی دلنشین زیبایی اش را وصف کرده و گاه در عباراتی نه چندان دلچسب به مذمتش پرداخته اند. متاسفانه ادبیات نظم و نثر گذشته ما بیشتر متاثر از جو حاکم با عینک بدبینی به زن نگریسته است.خواجوی کرمانی شاعر مطرح قرن هشتم و هومر آغاز گر حماسه غرب نیز در اشعار خود از زن غفلت ننموده و هر گاه با تندی بر او تاخته و زمانی به ستایشش پرداخته اند . هر چند مقایسه شخصیت زن در ایلیاد و سام نامه به دلیل تفاوت های فرهنگب با دشواری هایی روبروست.اما در این دو اثر ارزشمند زن بیشتر به عنوان موجودی فروتر از مرد انگاشته شده و صرف نظر از هلن زنان دیگر از این دو شاعر بیشتر بی مهری نصیبشان شده است . مقاله حاضر جایگاه زن درا در این دو اثر بررسی کرده با بیان شواهدی به نقاط اختلاف و اشتراک دو شاعر می پردازند.
بررسی تأثیر هزارویک شب بر پیشگامان هنر نمایش نوین عربی
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیرگذاری شگرف هزارویک شب بر عرصه های مختلف ادبی و فرهنگی ملل جهان، این پژوهش با هدف بررسی نقش هزارویک شب در شکوفایی نمایش نوین عربی، نزد پیشگامان این هنر صورت گرفت. بدین منظور پس از بررسی ریشه ها و خاستگاه های نمایش و شکل های مختلف هنرهای دراماتیک در کشورهای عربی، به معرفی هزارویک شب و قابلیت های نمایشی آن پرداخته شد. همزمان با شکل گیری تئاتر نوین عربی و پایه ریزی آن توسط نمایشنامه نویسان بزرگ عرب، موج تازه ای از تأثیرگذاری هزارویک شب بر ادبیات عربی و این بار در عرصه ی هنر نمایش به وجود آمد که بررسی و معرفی مهم ترین نمایشنامه هایی که براساس این کتاب نوشته شده اند، بخش بعدی این پژوهش را تشکیل می دهد. دستاورد این تحقیق اثبات قابلیت های نمایشی هزارویک شب از طریق بررسی نمونه ها و همچنین معرفی موج تأثیرپذیری نویسندگان عرب در دوره ی شکوفایی نمایش از نیمه ی قرن نوزدهم به بعد، نزد آنان است و بدین صورت ثابت می کند که توجه پیشتازان عرصه ی نمایش عربی و پایه گذاران آن، بیش از ادبیات اروپا به میراث تاریخی ادبیات عربی به طور عام و هزارویک شب به طور خاص بوده است.
سنّت قصه پردازی و موقعیّت گوسانها در نقل روایات پهلوانی
حوزههای تخصصی:
وجود نام های مشترک و روایت های همانند در اوستا و حماسه های هند نشان از قدمت داستان های اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانه ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق العاده و روایتهای مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین النهرین است. اشاره های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه های شاهان ایرانی نگهداری شده است.
روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصه پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز می خوانده اند. این روایتها که بیشتر تمثیل های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه هایی دارد.
گوسانها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت پردازی می کرده اند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیهه سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.
مقایسه تطبیقی اندیشه های "فریدون مشیری" با "آلبر کامو"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
7 - 24
حوزههای تخصصی:
اندیشه های انسان و نحوه نگرش او به خود، خدا و ط بیعت، مکتب ها ی ادبی را ساخته است. با عنایت به این تأثیر عظیم، بر آن شدیم تا دو عبارت را که می تواند چکیده دو نظریه غربی و شرقی باشد، از منظر مقایسه بنگر یم. در ،» عصیان می کنم؛ پس هستیم « این قیاس، دریافتیم که آلبر کامو با عبارت تنها به یکی از ارکان آزادی انسان، یعنی عصیانگری توجّه نشان داده و احولانه به انسان نگریسته؛ بنابراین، به شناختی ناقص، نادرست و تک بعد ی از انسان دست یافته که باعث تبعید او از طبیعت خویش می شود . حال آن که ، اندیشمندانی چون فریدون مشیری، با پیش زمینه مذهبی و شناخت بهتر از انسان، او را با رشته "مهر و دوستی" به سایر موجودات پیوند زده و به نظر یه "وحدت در عین کثرت"، نظر دارد.
مقایسه تطبیقی قصاید سنایی و سعدی
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی میان آثار شاعران بزرگ با توجه به دوران زندگی آنان، مقایسه روان شناسی شخصیت آنان و نیز مضامین گوناگونی که بدان پرداخته اند، می تواند منجر به شناخت بهتر آنان و نیز تبیین میزان تأثیرپذیری آنان از یکدیگر شود. در این مقاله کوشیده شده تا با توجه به نکات ذکر شده به مقایسة تطبیقی قصاید سنایی و سعدی پرداخته شود. با توجه به تفاوت های آشکار در دوران زندگی آنها، درون گرا بودن سنایی و برون گر بودن سعدی و فضل تقدم سنایی در قصیده و غزلسرایی بر سعدی، سعدی در بسیاری از غزل ها به آثار سنایی توجه داشته، اما در شیوة قصیده سرایی مشابهتی در آثار آن دو دیده نمی شود.
رویکردی روان شناسانه به سفر سه قهرمان اساطیری (هرکول، رستم، اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرکول، رستم و اسفندیار سه قهرمان اساطیر یونان و ایران اند. وجه مشترک هر سه انجام مأموریت های دشوار است. هرکول برای رسیدن به جاودانگی مأمور انجام دادن کار طاقت فرسا می شود. رستم برای نجات شاه کهنسال و اسفندیار نیز برای رهاییِ خواهرانش، باید از هفت خوان عبور کنند. در این مقاله، سه عزیمت مذکور را با الگویِ فرایند فردیت تطبیق داده ایم. مطابق با نظر یونگ، کهن الگوها محتویات ناخودآگاه جمعی بشرند و در مراحلِ گوناگونِ فرایند فردیت حضور دارند. اساطیر و قصه ها نیز تجلیِ لایه های زیرین و جمعی ذهن بشرند؛ بنابراین فرافکنی بسیاری از عناصر فردیت را در قصه ها و اساطیر به صورت غول، اژدها، غار و... می توان جست وجو کرد. تفاوت ها و اشتراکات هر سه مأموریت افزون بر اینکه حاکی از تنوع فرهنگیِ بستر اساطیر و قصه هاست، انعکاس نبرد درونی و دل مشغولیِ واحدی است که از تقاضای کمال و رسیدن به یکپارچگی شکل می گیرد. در مقالة پیشِ رو، ضمن تطبیق نظر یونگ با سازه های اساطیری هر سه مأموریت، با بررسیِ کهنگیِ رمزها و مطلوب ها در هر سه داستان، گذر اسطوره به قصه نیز بررسی شده است.