مطالب مرتبط با کلیدواژه

سرخ


۱.

نظرى به مفاهیم کنائى کبریت احمر(= گوگر د سرخ) وخاک سیاه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چیزهاى کمیاب خاک سیاه سرخ گوگرد کبریت احمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۷۹
گرگرد جوهرى است که آن راکبریت هم مى گویند و آن چهار نوع مى باشد: سفید و زرد و سرخ و سیاه. گوگرد سرخ (= کبریت احمر) بسیارکمیاب است. از این رو در شعر و ادب فارسى، گذشته از معنى اصلى آن، در مفهوم کنایى هر چیز نادر وکمیاب و با ارزش به کار مى رود: گر کیمیاى دولت جاویدت آرزوست بشناس قدر خویش که گوگرد احمرى (سعدى) خاک یکى از عناصر اربعه است و خاک سیاه داراى مفهوم کنایى: هر چیزى بى ارزش و به کارنیامدنى مى باشد: "اگر به نادرى آن کبریت احمر یافته شود در آن موضع از خاک تیره ناملتفت تر است " (مرصاد العباد)
۲.

تحلیل روان شناختی رنگ سرخ و سیاه در اشعار صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی زمان مکان صائب رنگ سیاه سرخ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای روانشناسی نقد روان شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۲۹۷۵
تحلیل روانی افراد برمبنای روان شناسی رنگ، یکی از شیوه های رایج در روان شناسی محسوب می شود. کسانی که به اختیار و آگاهانه و بر پایه علاقه و سلیقه به انتخاب رنگ ها دست می زنند، زمینه را برای تحلیل روانی خود به دست می دهند. صائب شاخص ترین چهره ادبی قرن یازدهم هجری و یکی از پرکارترین شاعران این مرز وبوم گزینه مناسبی برای تحلیل روان شناختی برمبنای روان شناسی رنگ ها است؛ زیرا از طرفی مجموعه اشعار او هم از نظر حجم و هم از نظر مضمون از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و از طرفی خود صائب به عنوان نمونه ای از افراد جامعه و تحت تأثیر عوامل بیرونی ودرونی و از طریق استفاده از رنگ ها به نمایاندن مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی خود پرداخته است. در اشعار صائب بین کاربرد رنگها دو رنگ سرخ و سیاه کاربرد برجسته تری دارند. رنگ سرخ نمایان گر شور و شوق و انگیزه های بی پایان او برای دست یافتن به تمام آرزوهایی است که به گونه های مختلف از او سلب شده است. رنگ سیاه نماد تیرگی ونفی همه چیز است. در ورای آن چیزی متصوّر نیست. از همین رو پایان راه، ناامیدی وانصراف و تسلیم تلقی می گردد. اما همراهی این دو رنگ، نشان از تلاش شاعر برای رهایی از وضعیت به وجود آمده دارد وگویی هنوز امید به بهبود روزگار دارد. رنگ سرخ و واژگانی که نماد رنگ سرخ هستند، یاد آور وطن به صورت عام و ایران و اصفهان به طورخاص است و رنگ سیاه و واژگان یادآور سیاهی، نماد هند و سرزمین های تابع آن است تا جایی که اصفهان و هند در ذهن ( و روان ) شاعر، مترادف و جایگزین دو رنگ سرخ و سیاه شده است.
۳.

بررسی تطبیقی رنگ های سرخ و سبز در تصویرپردازی اشعار گرمارودی و محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی رنگ سرخ تصویرپردازی سبز محمود درویش سید علی موسوی گرمارودی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۱۱۶۷ تعداد دانلود : ۵۰۴
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر حوزة محسوسات از دیرباز تا کنون مورد توجّه انسان بوده و همواره روح و روان او را مسحور قدرت نافذ خویش نموده است. از آنجا که شاعران از ژرف بین ترین اقشار جامعه هستند و نوع نگاه آنان به رنگ، اصیل تر و معنادارتر از دیگر افراد است، لذا این پژوهش، تلاش نموده براساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی، از میان رنگ های گوناگونی که دو شاعر برجستة ادبیّات پایداری معاصر؛ یعنی گرمارودی و درویش، به کار برده اند، دو رنگ سرخ و سبز را از لحاظ تعامل و تقابلی که با هم در تصویرپردازی آنان از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... داشته اند، مورد بررسی قرار دهد. نتیجه حکایت از آن دارد که رنگ قرمز در شعر گرمارودی نشانة تمایل انسان به داشتن زندگی پر جنب و جوش است و زندگانی سرشار از مبارزة گرمارودی خود مبیّن همین نکته است. رنگ سبز نیز نمادی از آرامش، حیات و جاودانگی و گاه نماد تقدّس و پاکی است. در شعر درویش، رنگ سرخ، عشق به فلسطین و ملّتش را تجلّی داده، رمز شهادت، فداکاری و ایثار در راه آزادی است و رنگ سبز، نماد امید، آزادی طلبی، حیات و حرکت بوده و عشق به فلسطین و ملّت مبارزش را به تصویر می کشد. افزون بر این، گرایش این دو شاعر به ادبیات پایداری، باعث ایجاد شباهت های زیادی در آن دو از لحاظ کاربرد نمادین رنگ شده است.
۴.

در دخمه را کرد سرخ و کبود (پژوهشی در یک بیت از داستان فرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه دخمه زر لاجورد سرخ کبود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۶۲۸
این مقاله حاصل تأمل در یکی از بیت های داستان فرود در شاهنامه است که در آن به ضبط، معنا و تحلیل این بیت پرداخته شده است. با استفاده از روش استقراء و با یافتن شواهدی از شاهنامه نشان داده شده است که مقصود از واژه سرخ در این بیت، زر سرخ و مقصود از واژه کبود همان لاجورد کبود است. سپس دلایل و شواهدی در جهت توأم بودن آن ها در طبیعت و حین کاربرد به عنوان اشیای زینتی و قیمتی در ساخت دخمه و تابوت و سایر ادوات آیین مربوط به دفن ارائه شده است. همچنین به نقش آیینی آن ها نیز توجه شده است. سپردن پیکر مردگان در دخمه بخشی از مراسم آیینی آماده کردن پیکر برای نهادن در دخمه و یا خاک سپاری در شاهنامه است که قدمت آن را نشان می دهد. در اجرای این آیین استفاده از فلز زر و سنگ لاجورد هم کاربرد زینتی و هم کاربرد نمادین داشته است.