فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۰۹۱ مورد.
جنبه های نمایشی مناظره فطرت بخارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فطرت بخارایی از سران جنبش بیداری در آسیای مرکزی است که در بنیادگذاری نثر نوآیینِ فارسیِ تاجیکی نقش مهمی ایفا کرده است. وی اثری به نام مناظره تألیف کرده است که به لحاظ ساختار گفتگومحور، نخستین گام در نمایشنامه نویسی فارسیِ این منطقه به شمار می رود. نگارندگان، این اثر را با استفاده از الگوی «قابلیت های نمایشی گونه ادبی مناظره منثور با رویکرد گفتگومحور» تحلیل کرده اند. گفتگو به عنوان وجه مشترک این دو گونه ادبی، پایه و اساس مقایسه قرار گرفته و در پنج ساحتِ «لحن و زبان نمایشی، شخصیت پردازی در گفتگو، کنش نمایشی گفتگومحور، کشمکش، زمان و مکان» تحلیل شدهاست. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار نگارش گفتگوییِ مناظره به ساختار نمایشنامه بسیار نزدیک است و تمام مناظره های منثور فارسی با این الگو قابلیت تحلیل دارند.
مقاله انگلیسی: مثنوی «چراغ دیر» غالب و اسطوره شناسی هندی گنگا و بنارس و عدد مقدّس 108 (Ghalib’s Masnavi Chiragh-i-Dair and the Indian Myth, Ganga and Banaras and the Holy Number of One Hundred and Eight)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا اسدالله خان غالب، یکی از برجسته ترین چهره های ادبیات اردو، فروزان ترین ستاره ی سپهر شعر اردو، و متفکّر و نویسنده ای شهیر است. وی در سرودن غزل و بعضأ قصیده استاد می باشد. غالب را امروزه با اشعار اردویش می شناسند، و این در حالی است که دوست نمی داشت او را با دیوان اردویش مورد قضاوت قرار دهند (وی این اشعار را بی رنگ می خواند). وی به اشعار پارسی اش علاقه ی خاصی داشت و معتقد بود که این اشعار به تنهایی، قادر به مشهور ساختن اوست. وی حدود یازده مثنوی به پارسی سرود. در این مقاله، به بحث درباره ی اسطوره شناسی هندی گنگا و بنارس، و عدد مقدّس 108 و دیدگاه غالب و تحلیل آن در مثنوی «چراغ دیر» می پردازیم.
تحلیل ساختار داستان سیاوش و دو داستان رام چندر و سدنوا در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرینتسر یکی از نظریه پردازانی است که طرح کلّی قصه های حماسی هند وتمدن های آسیایی را مورد تحلیل قرار داده است.در پژوهش حاضر سعی شده تا با تحلیل سه داستان سیاوش در ایران و رامایانا و سدنوا در هند، ساختار کلی آنها را برپایه ی نظریه ی گرینتسر مورد بررسی قرارداده و ارتباط آنها را با اسطوره ی مرگ و رستاخیز تحلیل کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا این گونه قصه ها دارای ساختار اسطوره های تقویمی هستند و آیا قهرمان این حماسه ها هم مانند ایزد باروری اسطوره های نباتی به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود؟پس از انجام تحقیق این نتیجه حاصل شده است که هر سه داستان طبق الگوی گرینتسر قابل تحلیل می باشند و طرح تقریباً یکسانی دارند اگر چه در قصه های هندی با تفاوت هایی نیز مواجه هستیم. روش کار، تحلیل کتابخانه ای طرح قصه های حماسی ایران و هند با تطبیق آن بر ساختار اسطوره های تقویمی است.
تأثیر شعر معاصر ایران بر شعر تاجیکستان (شعر دارا نجات به عنوان نماینده گروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ما در این مقاله برآنیم تا به شعر امروز تاجیک نظری بیفکنیم وشاعرانی را که از شعر معاصر ایران تأثیر پذیرفته اند برشماریم و در نهایت به شعر دارا نجات بپردازیم .
ضرورت واهمیت این تحقیق در آن است که محققانی را که مایلند در مورد شعر امروز تاجیک و ایران بررسی هایی به صورت تطبیقی انجام دهند ، یاری می رساند و برای متخصصان سایر زمینه های ادبیات نیز سودمند است .
اساس متدولوژی یا روش تحقیق را دستاوردهای ادبا و منتقدان مختلف تشکیل می دهد که ما در تدوین مقاله به دیدگاه های آن ها نظر داشته ایم و سپس به تحلیل آثار برخی شاعران تاجیک و ایرانی خصوصاً اشعار احمد شاملو و دارا نجات پرداخته ایم .
و آنچه یافته ایم بدین صورت بوده که دارا نجات به عنوان نمایندة بارز نسل سوم شاعران تاجیک ، از شعر معاصر ایران بیش از همه متأثر بوده است . او در به کارگیری اصطلاحات محلی و بومی از نیما یوشیج ، در استفاده از فضای سورئالیستی طبیعت از سهراب سپهری و در سپید سرایی از احمد شاملو پیروی کرده است ؛ هر چند خود دارای سبکی خاص و ویژه است که حاصل دید وحدت وجودی و عرفانی او ، کاربرد کلمات صرفاً تاجیکی ، محاکات های نو و ،دیدی خوش بینانه تر به جهان نسبت به شاملو ، هنجارگریزی های فراوان و واژه سازی های عجیب و کم نظیر است .
اما باید گفت دارا با همه تأثیراتی که از شاملو گرفته است شعر سپید تاجیکی سروده است .
از شعرای معروف هرات
کره جنوبی و زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
تحلیل جایگاه زبان فارسی در زبان و ادبیات سواحیلی
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی طی هزارة گذشته بر مناطق مختلفی
از جهان تأثیر نهاده است. اکثر محققان گسترة نفوذ زبان فارسی را، آسیای میانه و
شبه قارة هند می دانند. در این خصوص پژوهش های زیادی نیز صورت گرفته است با این
حال کمتر اطلاعاتی دربارة جایگاه زبان و ادب فارسی در منطقة شرق آفریقا وجود دارد.
در واقع آفریقای شرقی (به ویژه کشور تانزانیا، جمهوری خودمختار زنگبار و بخش های
جنوبی کنیا) از جمله مناطقی است که با وجود فاصلة بسیار با کشور ایران، طی چند قرن
گذشته تأثیری در خور توجه از زبان و ادبیات فارسی پذیرفته و تعداد نسبتاً زیادی از
واژه های اصیل فارسی را در خود جای داده است.
ادبیات فارسی در چین
منبع:
کلک خرداد ۱۳۷۱ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی: