اگرچه ایهام به عنوان ویژگی اصلی شعر حافظ شهرت یافته، امّا در نگاهی شامل تر باید ابهام را ویژگی اصلی شعر حافظ دانست. ایهام در حوزه ی فنون ادبی و بلاغت دارای تعریف مشخص و معلومی است. ایهام در شکل های مختلف خود، از ایهام نما گرفته تا ایهام واژگانی و تعبیری، موجب ظرفیتی دو معنایی و گاه چند معنایی می شود. تأمّل در وجوه ایهام و کشف ظرافت های ایهامی، سبب نوعی کشف و التذاذ هنری می گردد و بار القائی و تاثیری کلام را به نحو شگفت انگیزی تقویت می کند و به همین سبب است که ایهام از دیرباز یکی از جاذبه های هنری در شعر محسوب شده است. آن چه ابهام و ایهام را به هم مرتبط می کند، آن است که در ابهام نیز ساختار کلام و فرایند دریافت و غایت کشف و التذاذ هنری، کارکردی همانند ایهام دارد؛ ولی نکته آن است که ابهام دارای گستره ی وسیع تری است که ایهام را در درون خود جای می دهد.
طبقه بندی سنّتی و گاه غیرعلمی، بر پیکره نظام آموزشی و پژوهشی ادبیات فارسی سایه انداخته و عمدهً حوزه دانش و پژوهش ادبی به رشد و بالندگی چندانی دست نیافته است. شرح و تفسیر متن، با این هدف که پیچیدگی های متن زدوده و خواننده به درکی ژرف و پویا از متن هدایت شود، در این حوزه جای می گیرد. در این میان، نقش شارح و تاویل کننده متن بسیار اهمیّت دارد؛ چرا که او باید بتواند بین جهان متن و جهان خواننده گفتگویی برقرار کند و بین افق معنایی در ذهن آفریننده متن و افق نگاه خواننده پیوندی پدید آورد، در حالی که بسیاری از شارحان بر این باورند که شرح و تفسیر متن؛ یعنی صرفاً پرداختن به حل مشکلات واژگانی متن.
گستردگی مباحث حافظ پژوهی و شمار فراوان شرح های حافظ، موجب می شود، در نقد و تحلیل شرح نویسی در شعر فارسی و آسیب شناسی این حوزه بهتر بتوانیم گام برداریم. اشکالات چهارگانه ساختاری، درون مایه ای، واژگانی و صوری، در این شرح ها به چشم می خورد که در این مقاله تنها به نابسامانی ها و نادرستی های ساختاری پرداخته می شود. در این اشکالات، مواردی مانند نبود نظام تعریف شده و منسجم، عدم جامعیت، غیر تحلیلی بودن شرح ها، بهره گیری از شیوه های نادرست آموزشی و تعلیمی، بی توجّهی به غزل های حافظ به مثابه مجموعه ای منسجم و نادیده گرفتن ارتباط بیت ها در بافت معنایی کلّیت غزل تحلیل و ارزیابی شده است. بی گمان رشد مباحث حافظ پژوهی به بسط و گسترش نقدهای علمی، تحلیلی و فراگیر بر شرح های حافظ به عنوان یکی از عرصه های فهم و دریافت شعر حافظ نیازمند است.
مقاله حاضر به بررسی انعکاس غزل اول دیوان حافظ، در آینه ترجمه سه مترجم زبان ترکی می پردازد و توانایی این سه مترجم را در ارایه تصویری درست تر از غزل مربوطه، به مقایسه می نشیند و از این راه تلاش می کند به نتایج و اصولی در امر ترجمه برسد.