فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۰۶۶ مورد.
نقد رویکرد پدیدارشناسی هوسرلی در قصه های مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد پدیدارشناسی کیفیت خاصی از ظهور معنا و آگاهی است که ادموند هوسرل (1859- 1938) مبانی نظری آن را در نگرة فلسفی نوینی به نام فنومنولوژی سامان بخشید. بر اساس نظریات وی هیچ شناخت هنجارگونه معتبر شمرده نمی شود مگر آنکه با کنش «من» استعلایی پدیدارشناختی کسب شود. بنابراین فرد ابتدا باید با اعمال شک فلسفی تعریفات و پیش فرضها را به تعلیق درآورد تا زمینة درک و شناخت اصیل برای «من» ایجاد شود. تأکید بر ادراکات، تجربیات و احساسات شخصی و پایبندی به تفکر انتقادی از نشانه های پدیدارشناسی هوسرلی است و در آفرینش، نقد و بررسی ادبیات کودک و نوجوان اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر که مبتنی بر تحلیل عناصر متن، رفتار شخصیتها بویژه رفتار و سازمان ذهنی «مجید» و تطبیق آن با آراء پدیدارشناسی است نشان می دهد که مؤلفه های نگرش پدیدارشناختی در «قصه های مجید» اثر هوشنگ مرادی کرمانی موجود ا
تحلیل روابط معنایی واژگان به کاررفته در ادبیات داستانی کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن، حاصل هم نشینی نظام مند و بافت مدار سازه های زبانی در کنار یکدیگر است. بین واژگانی که یک متن را به وجود می آورند، روابط مختلفی برقرار است. از آنجا که بافت زبانی تأثیر زیادی بر درک مخاطبان از متن دارد، گزینش روابط مناسب بین واژه ها که بر معنای یکدیگر تأثیر می گذارند، می تواند از دشواری متن کاسته و به درک مطلب کمک کند. گزینش مناسب واژه و روابط واژگانی از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر رعایت نشود، نه تنها از جذابیت متن می کاهد، بلکه مخاطب را در درک آن نیز دچار مشکل می کند. این تحقیق بر اساس مبانی نظری متکی بر روابط واژگانی، به بررسی میزان کاربرد هر یک از روابط معنایی در ده داستان کودکان متعلق به دو گروه ”الف“ و ”ب“ پرداخته است. در این تحقیق که داده های آن به روش توصیفی جمع آوری گردیده، پنج کتاب گروه سنی ”الف“ و پنج کتاب گروه سنی ”ب“ به لحاظ بسامد رخداد هر یک از انواع روابط واژگانی بررسی و با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان انواع روابط واژگانی، نویسندگان کودک در هر دو گروه سنی تمایل دارند از دو رابطه تکرار و با هم آیی بیش از روابط دیگر استفاده کنند. همچنین بر خلاف تصور، رابطه هم معنایی در هر دو گروه کمترین بسامد را داشته است. نتایج این تحقیق برای نویسندگان و ویراستاران کتاب ها و مجلات کودکان قابل استفاده بوده و به شناخت بیشتر نسبت به آثار کودکان می انجامد.
فانتزی در ادبیات کودکان
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش های جنسیتی در خاله سوسکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش های جنسیتی و چگونگی القای آن ها به مخاطب، جایگاه اختصاص یافته به زنان از سوی نظام مردسالار، نقش های همسر و دختر، نگاه مرد و رابطه ی زن و طبیعت در داستان خاله سوسکه از قصّه های صبحی است. شیوه ی پژوهش بر اساس تمایز جنس و جنسیت و در چارچوب نظریه ی فمنیسم (زن گرا) است. به غیر از اشاره های بسیار مختصر در سه کتاب، تاکنون درباره ی این داستان نوشتاری پژوهشی انجام نگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، گفتمان مردسالار در ساختن عناصر زیر نقش مهمی دارد: ساختن نقش های جنسیتی و ارزش ها و ملاک های مرتبط با آن ها؛ ارائه و القای آن ها به مخاطب از راه های گوناگون از جمله ادبیات کودک. گفتنی است موارد پیش گفته، نظام مردسالاری را در نظام اجتماعی فرهنگی تقویت می کند
تاثیر ذهنیت کودکی در هنر بزرگسالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور درک و آشنایی با نقاشی کودکان و اهمیت شیوه بیانی آن در هنر بزرگسالی نگارش شده است. کودکاناز بدو تولد به شناخت محیط و پدیده های مادی جهان می پردازند. و طی این فرایند، تحت شرایط محیطی دوران رشد و همراه با یادگیری زبان، دنیای مادی و رویدادها محیط خود را به صورت تصاویری نمادین که در بر گیرنده مفهوم کلی، ذات و ماهیت اشیا می باشد را در ذهن ثبت می کنند. تصاویری ذهنی که ما به ازای خود در کودک کنشی عاطفی و هیجانی را نیز بر می انگیزد. نقاشی کودکان تصاویری است، به دور از بازنمایی ناظرمدارانه، تقلیدی است از واقعیت، که با تصویر ذهنی او مشترک است. میان تصویر ترسیمی و تصویر درونی تعاملی بی شمار برقرار است و بیانی است، برگرفته از ادراک فردی او. حفظ این احساس کودکانه و به کارگیری آگاهانه این شیوه بیانی، در بزرگسالی، می تواند رهنمون خلق آثاری بدیع و فردی باشد.
بررسی مفهوم مرگ در ادبیات کودک ایران تحلیل محتوای 9 کتاب داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی مفهوم مرگ در سه جنبه ی زیست شناختی (بازگشت ناپذیری، اجتناب ناپذیری، غیرعملکردی و علیت)، فرهنگی و عاطفی(ترس، ناراحتی، عصبانیت، اشتیاق، گناه، تکذیب، شک و سردرگمی) در ادبیات کودک بود. بدین منظور با جست وجو در کتاب خانه های در دسترس پژوهشگر، نه (9) کتاب داستان که درون مایه آن ها به نوعی در پیوند با مرگ بود، انتخاب شد. سپس داستان ها تحلیل محتوای کمی شدند و از ضریب همبستگی بین دو کدگزار برای محاسبه ی ضریب پایایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین حضور ابعاد زیست شناختی، فرهنگی و عاطفی در کتاب ها تفاوت معنادار دیده می شود. بدین صورت که تفاوت معنادار میان عامل زیست شناختی و عاطفی به نفع عامل زیست شناختی و نیز میان عامل فرهنگی و عاطفی به نفع عامل فرهنگی دیده می شود. بین عامل فرهنگی و زیست شناختی تفاوت معنادار دیده نشد. نتایج توصیفی پژوهش نیز در پایان مرور و بررسی شده است
اقتباس مفهومی و نگارشی از شاهنامه در ادبیّات کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه عملکردهای فرهنگی سبب شده است که قلمرو ادبیّات کودک و نوجوان به سوی متون کهن ادبی کشیده شود. در این میان شاهنامه ی فردوسی، شاهکار کلاسیک زبان فارسی به عنوان پرکاربردترین متن ادبی کهن، وارد محدوده ی ادبیّات رسمی کودکان و نوجوانان ایران شده است. در این مقاله ضمن معرّفی انواع اقتباس مفهومی و نگارشی از شاهنامه در ادبیّات کودک و نوجوان، چگونگی کاربردهای آن نیز بررسی شده است. این تحقیق نشان می دهد که بخش قابل ملاحظه ای از اقتباس های محتوایی در ادبیّات کودک و نوجوان، از نوع اقتباس بسته است و بازآفرینی، تلخیص، بازنگری و گزیده نویسی در انواع اقتباس محتوایی از شاهنامه، کاربرد کم تری دارد. در انواع اقتباس نگارشی از شاهنامه نیز پنج نوع، اقتباس معرّفی شده است که در این شیوه، بهترین و ساده ترین کاربرد، اقتباس از نظم به نثر است.
مکانیسم بازنمایی تصویر کودک در ساختار روایتی وتصویر سازی کتاب «دیگر درخانه پسرک هفت صندلی بود»
حوزه های تخصصی:
نگاه به جنبه های متفاوت زندگی کودکان، به ویژه تأثیر تصویرسازیهای ادبیات داستانی بر آنان همواره مورد توجه منتقدین بوده است.لذا پژوهش حاضر به مطالعه یکی از این موارد اختصاص دارد. از آنجا که تاکنون با رویکرد تصویرسازی و عدم تطابق آن با متون روایی به مطالعه کتاب های کودکان پرداخته نشده است، در این نوشتار با استفاده از نظریه «رولان بارت» درباره ساختار روایت ها و نظریه«استوارت هال» نسبت به بازنمایی، داستان «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود» انتخاب شد. از آنجاکه در ادبیات روایی کودکان، همواره ترکیب ساختار و مضامین تصاویر با داستان در ارتباط با یکدیگرند و تصویر سازی بر اساس زمینه اجتماعی مؤلف و تصویرساز و همچنین برداشت آنها از کودک و دوران کودکی انجام می پذیرد، همواره چنین قرائتی را از کودک و دوران کودکی در ذهن داشته و آن را باز تولید می کنند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی داستان مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحلیل های تصاویر و شیوه بازنمایی کودک در آنها، نشان دادند کودک بازنمایی شده در تصاویر، به طور معمول نمی تواند به شکلی خلاقانه و مستقل در فرآیند ساخت معنا شرکت جوید و تصویرساز و مؤلف به شکل ناخودآگاه، به طور معمول قرائت مسلطی را که در بستر فرهنگ جامعه از «کودک» و«دوران کودکی» وجود دارد، در قالب کلیشه ها و رمزگان فرهنگی و ایدئولوژی مسلط،به متن یا تصویر تحمیل می کنند.
خوبی نامه، اندرز نامه ای قدیمی و ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر تاریخی ادبیات کودک در زبان فارسی نشان می دهد که از دیرباز و حتی پیش از اسلام آثاری با محوریت کودکان به رشته ی تح ریر در آمده است که البته بیش از همه جنبه ی پند و اندرز در آن ها دیده می شود؛ از آن جمله می توان به اندرز آذرباد مَهرَسپندان (تفضلی، 1377: 182) و یا پُس دانشن کامگ (همان، 164) اشاره کرد. توجه به کودکان در آثار پس از اسلام نیز چه به صورت کتاب مستقل و چه به طور اشاره وار و گذرا ادامه داشت که برای نمونه به قابوس نامه ی عنصرالمعالی، نصاب الصبیانِ ابونصر فراهی، بهارستانِ جامی، گلستان سعدی و بسیاری دیگر از این دست آثار می توان اشاره کرد. اما گرایش بیش از پیش به ادبیات کودک در عصر قاجار به چشم می خورد. در این هنگام اندک اندک به گونه های مختلف ادبیات کودک رایج توجه شد و از این میان می توان به ترجمه ی آثار غربی، ساده نویسی داستان های کهن مانند کلیله و دمنه و مرزبان نامه، کتاب های درسی و اندرزنامه ها برای کودکان اشاره کرد.در مقاله ی حاضر اندرزنامه ای کهن و گمنام با نام خوبی نامه برای نخستین بار معرفی می شود. این اثر را از چند جهت می توان دارای اهمیت دانست، یکی آن که از نمونه های قدیمی اندرزنامه برای کودکان در دوران متأخر است. دوم آن که به قلم یکی از بزرگان متصوفه و اقطاب عرفانی قرن گذشته نگاشته شده است و با وجود روانی و شیوایی متن، عمق و سنگینی آن از نظر دور نمانده است. سوم این که در یکی از دهات گمنام آن روزگار یعنی گناباد به رشته ی تحریر در آمده که از پایتخت و مراکز مهم شهری به دور بوده است.