آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

رویکرد پدیدارشناسی کیفیت خاصی از ظهور معنا و آگاهی است که ادموند هوسرل (1859- 1938) مبانی نظری آن را در نگرة فلسفی نوینی به نام فنومنولوژی سامان بخشید. بر اساس نظریات وی هیچ شناخت هنجارگونه معتبر شمرده نمی شود مگر آنکه با کنش «من» استعلایی پدیدارشناختی کسب شود. بنابراین فرد ابتدا باید با اعمال شک فلسفی تعریفات و پیش فرضها را به تعلیق درآورد تا زمینة درک و شناخت اصیل برای «من» ایجاد شود. تأکید بر ادراکات، تجربیات و احساسات شخصی و پایبندی به تفکر انتقادی از نشانه های پدیدارشناسی هوسرلی است و در آفرینش، نقد و بررسی ادبیات کودک و نوجوان اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر که مبتنی بر تحلیل عناصر متن، رفتار شخصیتها بویژه رفتار و سازمان ذهنی «مجید» و تطبیق آن با آراء پدیدارشناسی است نشان می دهد که مؤلفه های نگرش پدیدارشناختی در «قصه های مجید» اثر هوشنگ مرادی کرمانی موجود ا

تبلیغات