فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
امامت در آثار سنایی
دلباخته ایران و کیش زرتشت
حوزههای تخصصی:
نقد و نظر: سرزمین ویران
جامعه آرمانی در نگاه فارابی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" فارابی از پیشاهنگان فلسفه مدنی و طراحی نظریه جامعه آرمانی در عالم اسلامی است. نگارنده بر آن است که دیدگاه های اجتماعی سعدی را با مبانی جامعه آرمانی وی بسنجد. فارابی مدینه فاضله را در چارچوب نظم کلی حاکم بر جهان ارزیابی می کند و هدف جامعه آرمانی را رسیدن به کمال انسانی و دستیابی به سعادت می داند. در این مدینه، پیامبر شایسته ترین فرد برای ریاست جامعه آرمانی است و در غیبت او نوبت به شخص دوم (امام) می رسد و چنانچه امام در جامعه نباشد. شورایی از فرزانگان که دست کم یکی از آنها فیلسوف است جامعه را اداره می کند.
اما سعدی به دنبال برقراری عدالت و رفع ستم است و هر کس به شرط دین ورزی و دادگری می تواند رییس جامعه مطلوب وی شود. در این جامعه، وظیفه سلطان برقراری امنیت و آرامش و داد و دهش است."
ادبیات برای التیام بخشیدن زخم ها یا خوشبخت کردن انسانها پدید نیامده است
حوزههای تخصصی:
افلاطون و انقطاع اولیه
سلسله مراتب وجود در برخی از آثار ادب عرفانی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار عرفانی فارسی ، قوس نزولی وجود از ذات واجب الوجود آغاز می شود و به انسان ، که آخرین موجود عالم مادی است ، پایان می پذیرد . در این مسیر ، مراحلی طی می شود که جستار حاضر درصدد است این مراحل یا مراتب را براساس ترتیب تاریخی - البته با کمی تسامح - در آثار ادب عرفانی فارسی تا سده نهم قمری بررسی کند . در یک تقسیم بندی کلی می توان در این زمینه دو دیدگاه را تشخیص داد : 1. دیدگاه فلسفه گرا در آثار کسانی همچون سهروردی ، سنایی و جامی ....
هومر و افلاطون دو روی یک سکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چشمه های مشترکی که هومر و افلاطون هر دو از آن سیراب شده اند، می پردازد، بررسی این سرچشمه ها، از بررسی تاثیر عظیم هومر بر افلاطون مهمتر است، زیرا نشان می دهد که چطور این دو، دو روی یک سکه و دو جلوه از یک حقیقتند. برای درک اهمیت این رابطه، باید توجه داشت که هومر نماد سطوره الهام، شعر، حماست و داستان سرایی است که افلاطون نماد لوگوس...
نگاهی به فلسفه ستیزی در فرهنگ و تمدن اسلامی و انعکاس آن در شعر خاقانی
حوزههای تخصصی:
فسلفه، چه در خاستگاه خود – یونان – و چه در تمدن اسلامی با معاندانی روبه رو بوده است. در یونان، سوفیستها به مخالفت با فسلفه برخاستند و در تمدن اسلامی، فلسفه با عنادورزی پیروان دین اسلام و عرفا و اهل سلوک مواجه بوده است. بر این اصناف معاند طبقه شاعران را نیز باید افزود، شاعرانی چون سنایی و خاقانی که با تمام نیروی بیان خویش بر فلسفه تاخته اند. از سوی دیگر نظام های سیاسی نیز برخی اوقات روی خوش به فلسفه نشان نداده اند. در این پژوهش با اشاره ای مختصر به عوامل این عناد و ستیزه گری با فلسفه که تا حدی به منش و رفتار خود فلاسفه، آموزه های نظامیه ها، راحت طلبی فکری مخاطبان فلاسفه، کج فهمی مسایل فلسفی و نگرش حداکثری نسبت به دین وابسته بود، با مصادیقی از دیوان خاقانی، دیدگاه او درباره این مقوله تحلیل و بررسی شده است.
جادو و خرافات در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
خرافات درواقع نتیجة عکس العمل نفس بشری دربرابر رموز ناشناختة طبیعت است. حوادث مرگبار طبیعی و هزاران واقعة وحشت انگیز دیگر بشر را در طول تاریخ به حیرت واداشته و اینجا است که انسان برای علتیابی وقایع به اوهام و خیالات روی آورده است، از این رو نادانی و جهل بشر را میتوان بزرگ ترین دلیل وجود و شیوع خرافات دانست.اینک اگر خرافات را به حال خود واگذاریم به تدریج در نزد مردم قداست میگیرند، پس باید دربارة آنها تحقیق کنیم و آنها را بشناسیم و بشناسانیم تا پرده از روی آنها برداشته و به تدریج نابود شوند.بر این اساس، نگارنده در مقالة حاضر، عقاید خرافی و مسائل مربوط به سحر و جادو در قصاید خاقانی را بررسی کرده است. به امید اینکه طرح این مسائل ما را در شناخت بهتر فرهنگ عامه یاری کند و قدمی باشد در جهت نابودی افکار خرافی.شایان ذکر است که خاقانی از این گونه عقاید و اصطلاحات مربوط به آنها جهت مضمون آفرینی و آفرینش هنری در شعر استفاده کرده است، وگرنه ـ آن گونه که از اشعارش برمیآید ـ خود هیچ گونه اعتقادی به آنها نداشته است.
جشن مهرگان
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۵ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
عنصر «زبان» در داستان های کهن و داستان های امروزی (رمان) از دید تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
«زبان» یکی از مهم ترین عناصر داستان است. هر شخصی یا شخصیتی به دلیل تجربیات گوناگون، حوادث شخصی و خانوادگی و اجتماعی و زمینه های فردی و اجتماعی، خصایص کلامی خاص خود را دارد. برای مثال یک فیلسوف یا یک عالم، زبان ویژة خود را دارد؛ درحالیکه زبان یک فرد عامی، پیچیدگیهای زبان آنها را ندارد. از طریق زبان میتوان فهمید که با چه شخصیتی روبه رو هستیم؛ شخصیتی شرور یا شخصیتی نجیب.البته باید توجه داشت که بین زبان ادبی و زبان معیار تفاوت بارزی وجود دارد. نویسندگان در ادبیات به دنبال «نوآوری» هستند و از به کارگیری کلمات کلیشه ای و مبتذل دوری میکننددر این مقاله کوشش شده است تحول زبان در داستان های کهن و داستان های امروزی (رمان) بررسی و وجوه تشابه و افتراق آنها مشخص شود.