فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
نقد «نوشته های پراکنده» صادق هدایت (بخش ترجمه ها)
حوزههای تخصصی:
در پرسه ی واژه ها و آینه!
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب: تاریخ تکوین علوم بلاغی
منبع:
پاییز ۱۳۸۴ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
نگاهی به رمان همنام
حلاج یا خوارزمی؟
نقد: «نوشته های پراکنده» صادق هدایت (گروه ادبیات اندیشه «پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) (بخش اول)
حرف اول شعری که آرام گرفت
حوزههای تخصصی:
از درخت گفتن
حوزههای تخصصی:
تجلی از نظر علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
اگرچه واژة «تجلی» به معنی «آشکارشدن» و «آشکارکردن» آمده است، این واژه که در قرآن نیز در داستان حضرت موسی(ع) در طور بهکار رفته، درواقع غلبة نور حق برحضرت موسی(ع) بوده و در عرفان با مفاهیم وسیع بهکار گرفته شده است. هجویری تأثیر انوار حق به حکم اقبال بر دل مقبلان را تجلی، و کاشانی آن را دو نوع میداند: تجلی اوّل یعنی تجلی ذات حق به ذات خود و تجلی دوّم یعنی تجلی ذات حق به اعیان ممکنات که مرتبة تعین اوّل به صفت عالمیت و قابلیت اشیا را درنظر میآورد، که مَظْهَرْ و مُظْهِرْ ذات حق اند. شیخ علاءالدوله سمنانی تجلی را در چهار اسم که مظهر حق هستند، بیان میکند: تجلی آثاری حق را «رب»، تجلی افعالی حق را «رحیم»، تجلی صفاتی حق را «رحمان» و تجلی ذاتی حق را «الله» میداند و برای هریک از این اسما مراتب ویژه قائل و آنچه بیشتر مورد توجه او است، تجلی «رحمانی» است که در عالم کون مظهریت آن بیش از دیگر تجلیها است. چون تجلی بدون آینه مفهومی ندارد، عارفان دل انسان کامل را آینه درنظر آورده اند؛ زیرا انسان کامل، مظهر جامع ذات و صفات و اسمای حق است. دربارة تجلّی اگرچه بسیاری از شاعران عارف سخن گفته اند، توان گفت که زیباترین و دل انگیزترین آنها را در غزلی از حافظ میتوان دید: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدبررسی تجلی از دیدگاه حافظ، مقاله ای دیگر میخواهد و تنها در این مورد به یک غزل از حافظ اشاره رفته است
«سکته ملیح» در «یامبیک»
حوزههای تخصصی:
باورهای مردمی و خرافاتی و مرزبان نامه وراوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عامّه، از رایج ترین اموری است که در ذهن و جان جامعه ریشه گسترانده است.اعتقاد به برخی از باورها، از گذشته های دور، با زندگی مردم آمیخته است؛ که با واکاوی آنها، بسیاری از ناگفته ها بازگو میشود و تفسیر و تحلیل جنبه های اجتماعی و روان شناختی آنها نیز بایسته مینماید در این مقاله، فرهنگ مردم، پیشینة نگاه علمی به آن و به خرافه، به عنوان یکی از جنبه های فرهنگ مردم به اجمال بررسی میشود. بعد از آن، بازتاب باورهای خرافی در یکی از آثار برجستة نثر فنّی ـ مرزبان نامه ـ با هدف آگاهی از نوع باورهای خرافی مردم همروزگار مؤلف، از سویی و فهم بهتر و درست تر متن، تبیین آنها و کوشش درجهت یافتن پیشینة آنها، از سوی دیگر مدّ نظر قرار میگیرد. هرچند تنگی مجال باعث شد تجزیه و تحلیل های مربوط به پیشینة باورهای خرافی موجود در کتاب، کم رنگ شود و تقسیم بندی آنها که در ابتدا قرار بود براساس جدولی مبتنی بر پیشینه های قطعی و احتمالی آنها صورت بگیرد، به همان سبک و سیاقی درآمد که نخستین بار صادق هدایت بر آن آگاهیمان داده بود.