فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی تحلیلی شخصیتهای اصلی داستان « دو زاهد » با نگاهی بر آنچه لکان از ساختمان نفسانی آدمی ارائه می دهد ، خواهیم پرداخت . ژک لکان وجود آدمی را به سه ساحت تقسیم می کند : « حیث خیالی » که همان دنیای جذابیتهای ظاهری و فریبندگی و فسون با عملکرد پرده پوشی نسبت به ضمیر ناآگاه ، است ؛ « ساحت رمز و اشارت » ساحت آرزومندی آدمی است که انقسام وجودی آدمی در آن مطرح می شود و « حیث واقع » که گویای آن است که ذات آدمی در ضمیر ناآگاه و در ماورای وجود اوست که لکان به این ماوراء، عنوان « غیر» می دهد . برای تحلیل روانی شخصیتها تکنیکهای زبانی موجود در نثر و نحو جملات ، مفید خواهد بود . زمینه اصلی داستان را سه شخصیت اصلی شکل می دهد که هر یک بر اساس ساحتی از نظریه لکان مورد بررسی قرار می گیرند. هارون الرشید نماینده حضور آدمی در ساحت رمز و اشارت است ؛ یکی از دو زاهد ( ابن عمری ) در حیث خیالی و دیگری ( ابن سماک ) با توجه به نشانه های موجود در متن احتمالاً فردی است که حیث واقع را تجربه کرده است .
جستاری در منظومه ظهر روز دهم
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۱ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
کسی که مثل هیچ کس نیست / نقدی بر شعر فروغ فرخ زاد
حوزههای تخصصی:
نمودهای تفکر زنانه در شعر فروغ فرخزاد
حوزههای تخصصی:
این تحقیق کوشیده است اشعار فروغ فرخزاد را به لحاظ نمود تفکر زنانه بررسی کند. به این منظور نخست تأثیر وضعیت زندگی شخصی و تاریخی عصر فروغ بر او مطالعه شده است. آثار شعری فروغ دربردارنده مسائل مربوط به زنان عصر اوست. از آن گذشته احساسات زنانه که ناشی از روح ظریف زن است در شعر او نمودی آشکار دارد. انواع «عشق» مانند عشق به جنس دیگر (بیشتر با دیدی تمسخرآمیز و انتقادی)، عشق مادرانه، عشق به جامعه انسانی و موضوعاتی از قبیل اعتراض به فرهنگ مردسالاری، اسارت و حقارت زنان در دوران گذشته و عصر شاعر، از برجسته ترین درون مایه ها و موضوعات شعر فروغ به شمار می آید. برای تحلیل و توجیه ویژگی ها و موضوعات معمول در شعر فروغ از پاره ای نظریه های روان شناسی مانند نظریات فروید و یونگ نیز استفاده کرده ایم، و نیز به دیدگاه های برخی ناقدان فمینیست چون رزمری تانگ و ژاک لکان استناد کرده ایم.
بررسی دیدگاه های زبانی و ادبی سنایی (در چهارچوب نظریه یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنایی شاعری است که درباره چگونگی و ماهیت ادبیات و زبان، دیدگاه و نظر قابل توجهی دارد. تبیین این دیدگاه به شناخت بهتر فضای شعر در قرن پنجم و ششم کمک خواهد کرد. این پژوهش به بررسی دیدگاه های زبانی و ادبی او می پردازد. به همین منظور تحلیل عناصر اصلی ارتباط یعنی زبان، پیام (شعر)، فرستنده (شاعر) و گیرنده (مخاطب و خواننده) بر اساس نظریه فرایند ارتباطی یاکوبسن محور اصلی پژوهش قرار گرفت. سنایی به نقش معنا و الفاظ در زبان، ارتباط زبان با عقل و اندیشه و تاثیر زبان اشاره کرده است و در باب شعر به نو و دیرپسند بودن، تاثیر و جذابیت و انتساب آن به مبدا غیبی اعتقاد دارد. او هم چنین به رابطه شعر و سحر و برخاستن شعر از طبع و جان توجه دارد. از نظر او شعر باید با شریعت و حکمت همراه باشد. شاعر نیز باید دارای سبکی غریب و شگفت باشد و از کمال گرایی در شعر، تفکر و اندیشه، سحر و جادوی کلام، سخن متعهدانه، روانی طبع و تاثیر پیامبر گونه برخوردار باشد. از نگاه سنایی نظر و پسند خواننده و مخاطب، محترم است و تشویق او بر چگونگی سخن شاعر تاثیر می گذارد.
با آهوی کوهی در هزاره روم (معرفی و نقد مجموعه اشعار شفیعی کدکنی «هزار دوم آهوی کوهی»)
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۸ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی در آثار غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی از آثار ساعدی اعم از نمایشنامه و داستان، بیش از همه ویژگی های رئالیسم جادویی، آفرینش موجودات وهمی و استحاله شخصیّت ها مدّنظر قرار گرفته است. برخی از وجوه این سبک، در آثار برجسته او مانند عزاداران بَیل، مولوس کورپوس، آشفته حالان بیدار بخت و ترس و لرز منعکس است. از جمله این وجوه، عناصر نامتجانس؛ بویژه موجودات عجیب و ترکیبی میان انسان و حیوان در آثار اوست. در این مقاله، برای نخستین بار در نقد ادبی، انواع گوناگون این موجودات و دگردیسی های انسانی، در قالب این سبک بررسی می شود. به نظر می رسد که دلیل گرایش نویسنده، به این شیوه، شرایط دشوار سیاسی و اجتماعی روشنفکری در دهه های سی، چهل و پنجاه باشد.
تجربیات شاعرانه ی سید علی صالحی در سه دفترِ شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب غنایی با احساسات شاعر سر و کار دارد و عبارت است از انعکاس تجربیات عاطفی و درونی او در کلام هنری که باعث انگیزش و تاثّر خواننده می گردد. در ادب غنایی شاعر یا نویسنده خویشتنِ خویش را بیان می کند و ضمن آن به بیان عواطف و احساسات خود نسبت به زندگی و طبیعت می پردازد. بنابراین هر سخنی را که ریشه در ژرفای احساس هنرمند داشته باشد و بتواند تاثیری عمیق بر عواطف مخاطب بگذارد، می توان در زمره ی ادب غنایی جای داد. در این نوشتار احساسات فردی و شاعرانه ی سید علی صالحی، یکی از شاعران معاصر ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است تا از این طریق با افق معرفتی و دلالتی او بیشتر و بهتر آشنا شویم. روش کار ما در این نوشتار شیوه ی تحلیل محتوایی اشعار وی بوده است وعاطفهی شاعر در ارتباط با انسان، عشق، زن، امید، ناامیدی، اندوه، شادی، پیری، وارستگی، شعر و شاعری، سوگند و مرگ مورد تامل قرار گرفته است. در اغلب موارد حالت، نگاه و احساس صالحی به این مقوله ها، از نوع خاصی است که با نگاه و برخورد عاطفی دیگر شاعران فرق دارد.
کاربست نظریة آلوده انگاری کریستوا بر شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژولیا کریستوا با تکیه بر همگرایی ها و همپیوندی های دو حوزة زبانشناسی و روانکاوی، نظریات نوینی در باب تحلیل متون ادبی ارائه کرده است. او در نظریة «آلودهانگاری» که برآمده از کنکاشهای پساساختارگرایانة اوست، بر این عقیده است که آفرینشگر ادبی به مثابه فاعل سخنگو از خلال زبانی شاعرانه و نشانهای از نابسامانیهای جهان پیرامون خود اعلام برائت میکند و سپس برای تطهیر خویش و جامعة پیرامون از آلودگیها، به جست وجوی راه حل روی می آورد.
کریستوا امکان کاربست این نظریه را به ادبیات اروپایی با مثالهای فراوانی مورد بررسی قرار داده است. ما در این مقاله برای مطالعة موردی کاربست ابزارهای تحلیلی نظریة آلوده انگاری بر ادبیات فارسی، شعر «دلم برای باغچه میسوزد» فروغ فرخزاد را انتخاب کرده ایم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار داده ایم؛ نخست چشم اندازی جامع از آنچه امروز تحت عنوان «نظریة آلوده انگاری» کریستوا مطرح می شود را ارائه می کنیم و سپس با تکیه بر مبانی و ابزارهای واکاوانه نظریة آلوده انگاری، امکان تأویل پذیری و خوانش های بدیع از این شعر فرخزاد را به بوته آزمون می آوریم و درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا امکان کاربست چنین رویکردی در خوانش اشعار فروغ فرخزاد و دیگر شاعران معاصر فارسی وجود دارد یا نه؟
مفهوم «درد و رنج» در نگاه شاعران زن معاصر (با تاکید بر اشعار فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«درد و رنج» به عنوان یکی از وجوه برجسته تراژیک زندگی، از جمله مسائلی است که هر انسانی در طول حیات خود با آن مواجه بوده و یا خواهد شد. این مسئله در هنر و ادبیات به طور عام و ادبیات معاصر و به ویژه شعر زنان به گونه ای منعکس شده است که بررسی و تحلیل آن؛ نیازمند تحقیقی وسیع و جامع است. آنچه در این مقاله آمده، بررسی شعر دو شاعر برجسته زن معاصر یعنی فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی با توجه به مسئله درد و رنج و در چهار محور ماهیت شناسی، وجود شناسی، غایت شناسی و وظیفه شناسی درد و رنج است. روش پژوهش؛ با توجه به این چهار اصل، بدین گونه است که ابتدا با توجه به مجموعه جامع آماری، میزان معرفت و تحدید درد و رنج در بحث ماهیت شناسی تبیین شد و در ادامه در بخش وجود شناسی؛ فلسفه وجودی درد و رنج، انواع آن با توجه دو مؤلفه رنج های گریز پذیر و گریز ناپذیر و علل و راههای رهایی از آنها بررسی و تحلیل شد. در بحث غایت شناسی و وظیفه شناسی درد و رنج نیز سعی شد تا افق اندیشه دو شاعر یه صورت مقایسه ای، بررسی و نوع رویکرد آن دو در برابر درد و رنج های خود و دیگران تبیین شود.
ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
« شرح کلیله و دمنه » دکتر خیرالله محمودی
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ناصرخسرو
نقد کتاب: دست تاریک، دست روشن - مجموعه داستان (1374) هوشنگ گلشیری
منبع:
چیستا تیر ۱۳۷۵ شماره ۱۳۰
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در شخصیت های داستان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین محور این پژوهش، بررسی شخصیت قهرمان اوّل و قهرمانان اصلی داستان «مدیر مدرسه» از منظر اخلاقی، رفتاری و اعتقادی است که برای هر یک از این سه شاخص، نمونههایی از متن کتاب به عنوان شاهد بیان شده است؛ امّا این که چرا از بین شخصیتهای پرشماری که در داستان حضور دارند، تنها به بررسی همین دو گروه بسنده شده، مهم ترین دلیل، به رنگ نقش پررنگ و عمیق قهرمان اول و نیز قهرمانان اصلی بازمیگردد که در سازوکار طولی و حاشیهای داستان، حضوری فعّال و مؤثّر داشتهاند، بهگونهای که میتوان بدون گزاف ادعا کرد، استخوانبندی داستان را شکل میدهند؛ ولی سایر قهرمانان در حکم سایه این دو گروه میباشند. موضوع مهم دیگر، این است که در تحلیل قهرمانان داستان، از روش تفسیر متن به متن بهره گرفته شده؛ یعنی به آراء و نظریه های منتقدان ادبی و مفسران دیگر استناد نشده و این مقاله، فقط بازتابدهنده تحلیلهای خود نویسنده در خصوص قهرمانانش است. این شیوه، به خواننده اطمینان میدهد، پژوهشی را میخواند که از شائبه حب و بغض منتقدان ادبی خالی است و تحلیل هر قهرمان از نویسندهای است که خود خالق آنها بوده است
مثنوی طریق التحقیق از کیست ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم ابوالمجد مجدود (حسن) بن آدم سنایی غزنوی، شاعر دوران ساز دوره دوم غزنوی، در ادب فارسی مقامی والا دارد؛ با این وصف، هنوز برخی از زوایای زندگی او در تاریکی مانده و درباره آثاری از او آگاهی کافی در دست نیست. یکی از دلایل این فقر چند اثر هست که عده ای از دانشمندان آنها را از خامه حکیم می دانند و عده ای دیگر در انتساب آنها به او تردید نشان می دهند و حتی گاهی آنها را به ضرس قاطع به دیگرانی نسبت می دهند که در وجود خارجیشان یقین کامل نداریم. از جمله این آثار است منظومه طریق التحقیق.
در این گفتار، نویسنده کوشیده است روشن کند که منظومه طریق التحقیق از حکیم سنایی است و کسانی که آن را به شاعری صوفی مشرب به شهرت احمد بن حسن بن محمد نخجوانی نسبت داده اند به خطا رفته اند. این انتساب را با اول مرحوم احمد آتش، دانشمند مشهور ترک، مطرح ساخته سپس محقق محترم دکتر بواوتاس سوئدی در رساله دکتری خود پرورانیده و ضمیمه طریق التحقیق در سال 1937 به نشر سپرده است. اشکالاتی که ایشان برای انتساب این منظومه به حکیم غرنه بر شمرده اند به شرح زیر است:
1. در تذکره لباب الالباب، این اثر از حکیم غزنوی خوانده نشده است.
این ایراد موجه به نظر نمی رسد؛ زیرا که عوفی، در تذکره خود، نه فقط از طریق التحقیق به نام حکیم غزنوی یاد نکرده بلکه ذکر آثار او را کلا از قلم انداخته و این رساله را به نام شاعر دیگری هم ننوشته و به نقل صرف یک قصیده از سنایی بسنده کرده است. بنابراین، نام نبردن از طریق التحقیق این گمان و شک را پدید نمی آورد که این منظومه را از قلم حکیم نمی دانسته است ...