فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از گرایش های زبانی نقد متون ادبی، از لایه های مختلفی برای تحلیل متن سود می جوید که سطح آوایی یکی از آن ها به شمار می آید. در این لایه، برجسته ترین ویژگی های خلق موسیقی که به دلیل ""نشان دار"" بودن به یک مشخصه ی سبکی بدل می گردد، بررسی می شود و جنبه های زیبایی شناسی آن بازگو می گردد. اوج زیبایی موسیقی در متون ادبی را در آیات قرآن می توان یافت، که با آرایش کلمه ها و چینش دقیق آن ها در کنار هم، باعث تناسب و انسجام شده و توجه خواننده را به متن جلب می کند. از آنجا که موسیقی نقش بی بدیلی در قرآن کریم ایفا می کند، لذا در این پژوهش مهمترین جنبه های خلق موسیقی را در سوره ی مبارکه ی(أنبیاء) مورد واکاوی قرار داده ایم. در این سوره ی مبارکه، شواهد مخلتفی سبب خلق موسیقی و آهنگ گشته است، اما برخی به دلیل بسامد بالا، به یک مشخصه ی سبکی بدل گشته است، که در زیر مجموعه ی موسیقی درونی، موسیقی معنوی و موسیقی فکری به آن ها پرداخته شده است. ایجاد تناسب، انسجام و هماهنگی لفظ با معنی به منظور جلب خواننده، تصویر سازی صحنه های فرح بخش بهشتیان و عذاب آور دوزخیان از طریق صفات و حروف، تثبیت معانی در ذهن از طریق کاربرد مفاهیم متضاد، از کارکرد های موسیقی در این سوره ی مبارکه است. این پژوهش، با روشی تحلیلی- توصیفی به بررسی لایه ی آوایی سوره ی مبارکه انبیاء پرداخته است.
بررسی داستان کیومرث در شاهنامه و تواریخ عربی متأثر از سیرالملوک ها بر اساس فزون متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیومرث در تمامی متون پهلوی و روایت های بازمانده از سیرالملوک ها، نخستین انسان معرفی شده است. بر اساس این متون، نسل بشر پس از کشته شدن کیومرث در مواجهه با اهریمن و با همخوابگی مشی و مشیانه ادامه می یابد اما شاهنامه فردوسی تنها متنی است که بر اساس آن، کیومرث نخستین پادشاه است. در شاهنامه فردوسی نبرد کیومرث با اهریمن نیز به گونه ای دیگر روایت شده است. مقایسه داستان کیومرث در شاهنامه و متون متأثر از سیرالملوک ها می تواند نتایج تازه ای را درباره دگرگونی و انتقال کیومرث از اسطوره به متن ادبی مانند شاهنامه روشن سازد. فزون متنیت ژرار ژنت رویکردی است که به ارتباط پیش متن و بیش متن می پردازد. در انتقال یک متن به متن دیگر تغییراتی روی می دهد که گشتار نامیده می شوند. بر مبنای مقایسه داستان کیومرث در شاهنامه و متون متأثر از سیرالملوک ها بر اساس فزون متنیت ژنت، گشتارهای انبساط، برش و ارزش گذاری مهم ترین عوامل دگرگونی داستان کیومرث در روایت فردوسی است که در جهت نمایشی کردن داستان، اسطوره زدایی و قابل باور کردن داستان و استحکام روابط طولی داستان با داستان های بعدی و هماهنگی رویدادها با نظام اعتقادی مخاطب شاهنامه صورت گرفته است.
بررسی شگردهای ایجاد انسجام در اشعار قیصر امین پور با تکیه بر نظریه زبان شناسی هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های زبان شناسی که در عصر حاضر در تحلیل متون ادبی به کار گرفته می شود، نظریه زبان شناسی هالیدی است. هالیدی، ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و منطقی یک متن را انسجام می نامد و عوامل ایجادکننده آن را به دو بخش دستوری و واژگانی تقسیم می کند. انسجام دستوری عواملی چون ارجاع، جانشینی، حذف و ربط را دربرمی گیرد و انسجام واژگانی شامل تکرار و باهم آیی در زبان ادبی می شود. قیصر امین پور، از شاعران نام آور معاصر، اشعار بسیاری را در قالب های مختلف شعری سروده است. اشعار امین پور به واسطه تسلّط شاعر بر زبان فارسی و آشنایی او با واژگان و ظرفیت های دستوری و واژگانی ادبیات فارسی، از شگردهای انسجامی به نحو مطلوبی بهره مند است. در این پژوهش، سعی شده است تا با استفاده از نظریه انسجامی هالیدی، به بررسی انسجام در دو محور دستوری و واژگانی در شعر قیصرامین پور پرداخته و مهم ترین تمهیدات مورداستفاده شاعر برای انسجام بخشی به اشعارش تحلیل شود.
بررسی چندصدایی و چندزبان گونگی جهد و توکل ( مطالعه موردی دو داستان از مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفت وگوهای متعدد میان جهد و توکل در مثنوی معنوی اهمیت این مفاهیم را در نزد مولانا
نشان می دهد. نظریة چندصدایی باختین نیز بر پایة گفت گو استوار است. وی طرح اندیشه های
موافق و مخالف را در گونه های زبانی مناسب در صورت غالب نبودن یک صدا یا صدای
راوی چندصدایی می نامد. این نظریه می تواند معیاری مناسب برای رسیدن به رویکرد مولانا
به جهد و توکل باشد. در پژوهش حاضر، ایدئولوژی، جهان بینی و گونة زبانی شخصیت های
دو داستان از دفتر نخست و پنجم مثنوی معنوی بر پایة نظریة چندصدایی باختین بررسی شده
است. نتایج نشان می دهد در گفت وگوهای حاوی جهان بینی و ایدئولوژی، چندزبان گونگی
بی فروغ است، ولی در گفت وگوهایی که جهان بینی حضور و نقش ندارد، چندزبان گونگی
پررنگ است. راوی در گفت وگوها دخالت آشکار دارد و از دو داستان نتیجة یکسان می گیرد.
در پی فاصله گرفتن داستان از چندصدایی، صدای راوی غلبه می یابد: وی معتقد است، در
صورت نداشتن ثبات قدم و تقلیدی بودن توکل، بازگشت کننده به مقام فرودین (جهد) درخور
نابودی است
بررسی نمود اسطورة قهرمان هزارچهره در حماسة برزونامه بر اساس نظریّة جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوزف کمپبل (Joseph Campbell ) اسطوره شناس آمریکایی، الگو و ساختاری یگانه را برای تمام اساطیر جهان ارائه می دهد؛ الگویی که بر اساس آن، برای همة اسطوره های قهرمانی، هسته ای را که در بردارندة سه بخش جدایی _ تشرّف و بازگشت است، در نظر می گیرد. در سیر تکامل اندیشه و تمدّن انسانی، اسطوره و مؤلّفه های اسطوره ای بویژه اسطورة قهرمان، در حماسه ها (به عنوان یکی از تجلّی گاه های اسطوره) جلوه پیدا می کنند. حماسة ملّی برزونامه، یکی از این آثار حماسی است که به نظر می رسد دارای ساختاری مشابه با ساختار و الگوی اسطوره ایی کمپبل است؛ الگویی که بنا به بافت و فضای داستان این حماسه، در روساخت، جهت رشد و استقلال فردی برزو و ورود او به طبقة جنگاور و درژرف ساخت، جهت الگودهی و تشویق جوانان کشاور بومی جهت پیوستن به سپاهیان شکل گرفته است. روش انجام پژوهش در این مقاله اسنادی-کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل یافته هاست .
بررسی و تفسیر رمزگان های متنی در داستان طوطی و بازرگان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی شاخه ای از نشانه شناسی است که با هر نوع روایت، اعم از ادبی یا غیرادبی، کلامی یا دیداری داستانی یا غیرداستانی، سروکار دارد و به دنبال آن است که واحدهای کمینه روایت و بهاصطلاح «دستور پیرنگ» را مشخص کند. یکی از نکات مهم در بررسی روایت تفسیر رمزگان متنی است که بر اساس آن می توان به بسیاری از معانی پوشیده پی برد. مولوی در مثنوی نکات عرفانی را در قالب روایت هایی بیان می کند. اگرچه در اولین بررسی، هدف نویسنده و تفسیر داستان مشخص می شود، تمام هدف گوینده همان معنای ساده نیست، بلکه مفاهیم متعدد و گوناگون در هر حکایت نهفته است. با بررسی رمزگان روایت می توان به بسیاری از معانی پنهان دست یافت. در این پژوهش، کوشش می شود داستان طوطی و بازرگان مثنوی، که از معروف ترین داستان های مثنوی است، بر اساس رمزگان روایی تحلیل شود.
«خیال» و «ترک ادب شرعی» (تبیین رابطه مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی در متون تغزّلی، با مقوله خیال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اساسی مقاله حاضر آن است که چرا در متون تغزّلی و یا در متون عارفانه بهره مند از نمادپردازیهای ادبِ عاشقانه، گاهی با مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی روبروییم؟ منشاء پیدایش اینگونه مضامین چیست؟ و آیا می توان چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند را توضیح داد؟ خاصه در سروده هایی تغزلی که توانش تفسیر و تأویل به مضامین عارفانه را نیز دارند گاهی با مضامینی روبروییم که در آن ها دلدار جایگاهی فرا انسانی و خداگونه یافته است و در بدو امر می توانند خارج از دایره ادب شرعی ادراک و دریافت شوند. در این مقاله، نخست به مفهوم «ترک ادب شرعی» پرداخته و پس از تعریف آن، با ذکر نمونه هایی از متون منظوم پارسی، از متون آغازین شعر کهن گرفته تا متون معاصر، تقسیم بندی ای دهگانه از زمینه های شکل گیری آن ارائه خواهد شد. چنانکه به تفصیل گفته خواهد شد، در سبک عراقی، که توأمان از درونمایه های عاشقانه و عارفانه بهره می برد، یکی از پرجلوه ترین فضاهای بروز ترک ادب شرعی ظاهری، «مضامین تغزّلی» است. و اما در بخش اصلی این نگاشته، با نگاهی به سروده-هایی از سعدی، و نیز ابیاتی منسوب به قیس بن مُلَوَّح (مجنون عامری)-که به عقیده نگارندگان، سعدی در برخی مضامین از وی متأثر بوده است- این مسأله واکاویده و رابطه مضامینی که بنا به ظاهر ممکن است برخی حکم به خروج آنها از دایره ادب شرعی کنند با مقوله «خیال» تبیین شده و منشاء پیدایش و چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند، با یاری گرفتن از توصیف خاص ابن عربی از «خیال» و عشق عارفانه توضیح داده خواهد شد.
تحلیل و بررسی رمان«از به» رضا امیرخانی بر اساس الگوی کنشگرای گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
بررسی فرایند حسی ادراکی شطحیات عرفانی بر اساس نظریه نشانه معناشناسی احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تطبیقی کهن الگویی آنیما در شعر عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر ماهیت جهانی و سرشت بینارشته ای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با کاربست نقد کهن الگویی به بررسی خاستگاه کهن الگویی مشترک در اشعار دو شاعر معاصر ایران و عرب؛ اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی پرداخته و نشان می دهد که چگونه ادبیات ملل مختلفی چون ایران و عراق در عین تفاوت های زبانی، جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی به جهت برخورداری از شالوده های مشترک کهن الگویی «از وحدتی اندام وار و انسجامی یگانه» برخوردارند و چگونه اندیشه های آدمیان در بنیاد به یک سرچشمه می رسد. به منظور ارائه نمونه عملی؛ مقاله با تمرکز بر کهن الگویی آنیما با رویکردی تحلیلی تطبیقی و روشی استقرایی، جلوه ها و نمودهای مشترک آنیما که به صورت ناخودآگاه در آفرینش این دو اثر ادبی مؤثر بوده اند را مورد واکاوی قرار داده و برخی بن مایه های موجود دو متن را به پیش نمونه یا همان ژرف ساخت کهن الگویی آن تأویل می کند. هدف این پژوهش نه تنها ارائه تحلیلی روانکاوانه که ساخت شکنی دو شاهکار ادبی معاصر ایران و عرب با دیدی تحلیلی تطبیقی و نیز نشان دادن ظرفیت های نقد کهن الگویی در مطالعات سنجشی و تطبیقی و همگرایی نقد ادبی و ادبیات تطبیقی می باشد. برآیندی که از این بررسی به عمل آمده، نشان می دهد با وجود برخورداری هر دو متن از شالوده های کهن الگویی مشترک، شعر البیاتی از بن مایه های کهن الگویی عمیق تری بهره مند است.
پیوند بینامتنیت و هستی شناسی پسامدرنیستی در داستان کوتاه «میرزا یونس» از سیروس شمیسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت نظریه تطوریافته چندآوایی میخائیل باختین است که براساس آن، متون ادبی گذشته و حال، با همدیگر در گفت وگو هستند و هیچ متنی خودبسنده و تهی از متنهای پیش از خود نیست. ویژگی میان متنی در آثار هنری و متون ادبی باعث می شود تا استقلال این آثار به چالش گرفته شود و در مراتب بعد، مرزهای استقلال یافتگی شان از میان برداشته شود. پژوهش حاضر با تکیه بر این اندیشه، داستان کوتاه «میرزا یونس» از مجموعه داستان «آینه و سه داستان دیگر» سیروس شمیسا را کاویده است. نگارنده بر آن است که تزلزل و تعلیق مرزها میان متون ادبی، افزون بر آنکه نمودی از ویژگی دوران پسامدرنیستی است، هدفمند هم هست و در ساحت داستانی، می تواند عنصری تحکیم بخش برای سویه هستی شناسانه فضای تخیلی باشد و از رهگذر آن، متن وارگی تاریخ / واقعیت تحقق می پذیرد. براین اساس، بینامتن های متعدد در یک متن می توانند بستری فراهم آورند که تجربه های زیسته و نازیسته به گونه ای درهم تنیده شوند که اساسا تشخیص حدود و ثغور آنها امری دشوار گردد. نگارنده پژوهش همچنین بر آن است که متون ادبی صرفا با متونی مکتوب در گفت وگو نیستند بلکه قلمرو معنایی واژه «متن» گستردگی بیشتری می یابد و سویه های جدیدی را دربرمی گیرد. کمااینکه در سایه ورود دانش های گوناگون و ژانرهای مختلف به ساحت داستانی، اکنون باید از مفهوم «میانْ ژانر» سخن به میان آورد و داستان را زیرشاخه این مفهوم قرار داد.
گریماس، یک روش مرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده که طی مطالعات خود، اپیدمی دلبستگی و تعلق خاطر برخی اساتید و دانشجویان ادبیات را به گریماس و نظریه وی در باب الگوی کنش گر مشاهده کرده است، به نکاتی دست یافته که در این مجال عرض می کند. مهم ترین معیارهای تشخیص یک مقاله علمی و پژوهشی در وادی ادبیات، وجود نوآروی در موضوع، سخن جدید و ابداع روشی نوین در ارزیابی مسائل ادبی است. لیکن برای کسانی که دغدغه آفرینش اثری درخور و شایسته ندارند تا هم محققان را به کار آید و هم آبرویی به نویسنده افزاید، مقاله سازی بهترین راه کار است. مقالاتی که صرفاً با معرفی یک نظریه و اجرای عملیات چسباندن متون شعر و نثر کلاسیک فارسی به نظریات مذکور ساخته می شوند، به وفور در نشریات علمی-پژوهشی چاپ می شوند و برخی داوران و ارباب نشر مقالات نیز که از کاروان غافلانند، به این امور عنایتی ندارند. نتیجه ارزیابی بیش از 20 مقاله که طی سال های 87 تا 92 با بهره گیری از نظریه گریماس قلمی شده اند و نویسندگان آن، متون شعر و نثرِ ادبیات فارسی را به بدترین وجهی در مسلخ این نظریه قربانی کرده اند، کج روی و رونویسی نویسندگانی است که به هر شیوه ای متوسل شده اند تا مقاله ای به چاپ برسانند.
بررسی و تحلیل داستان دژ هوش ربا براساس نظریات یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان دژ هوش ربا یا قلعه ذات الصور آخرین حکایت بلند و ناتمام مثنوی معنوی است. موضوع این داستان تلاش سه شاهزاده جوان برای وصال با شاهزاده خانم چینی است. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای، برخی نمادهای کهن الگویی در این داستان را براساس اندیشه های کارل گوستاو یونگ درباره کهن الگو تفسیر کنیم. این پژوهش نشان می دهد که امر مقدس وصال در این داستان تعبیری عرفانی از خویشتن یابی برای نائل آمدن به جایگاه رفیع انسان کامل است. ﻣﻌﺸﻮق ﯾﺎ زن در این داستان ﺗﺼﻮﯾﺮی از آنیما یا ﮐﻬﻦالگوی ﻣﺎدﯾﻨﻪ روان اﺳ ﺖ ﮐ ﻪ ﺑ ﻪ ﮔﻮﻧ ﻪای رؤﯾﺎﯾﯽ ظاهر می شود تا در مراحل دشوار سفر، قهرمان وجوه تاریک خویشتن را بشناسد و جسم و جان را از هرگونه تعلقات مادی و خودخواهی تطهیر نماید؛ به عبارت دیگر، شاهزاده خانم چینی جنبه ناهشیار شخصیت شاعر و سه شاهزاده جوان است که در قالب زنی باوقار و نجیب ظاهر می شود تا آنها را برای یکی شدن با حقیقت ازلی و ابدی راهبری کند.
تحلیل اسطوره کیومرث براساس نظریه روان شناسی شخصیت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص داده اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت های تعیین کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر تحلیل روان شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره گیری از نظریه روان شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده ای است که با ازهم گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می شود. همچنین، تحول انسان غول آسای نخستین به شاه موبد، تورم یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می توان پی گیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ نامه های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.
بررسی سبک نثر «قوانین دستگیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«قوانین دستگیری» اثری گرانبها در زمینه دستور زبان فارسی و معانی بیان است که به صورت نسخه خطی باقی مانده و در صورت تصحیح به شیوة علمی و دقیق، منبعی بسیار ارزشمند به میراث زبان و ادبیات فارسی خواهد افزود. این نسخه خطی متعلق به قرن سیزدهم و اوایل دوره قاجاریه است و به دست مولانا غلام دستگیر به منظور آموزش دستور زبان فارسی به غیرفارسی زبانان شبه قاره هند، نگاشته شده است. سبک نثر آن ویژگی های خاصی دارد که در این مقاله به بررسی و تحلیل آن در دو بخش «صوری» و «محتوایی» پرداخته ایم. در بخش صوری، ویژگی های زبانی از قبیل کاربرد افعال و ترکیبات و واژگان و مختصات ادبی چون آرایه های بدیعی و بیانی بررسی شده و در بخش محتوایی به خصوصیاتی چون استناد علمی و امانت داری، دقت در بیان مباحث و نگاه تحلیلی و انتقادی نویسنده اشاره شده است. ذوق سلیم و طبع ادیبانه نویسنده، از متن اثر به خوبی پیداست. از آنجا که این اثر در خارج از مرزهای ایران نگاشته شده است، سبک شناسی آن، موقعیت نثر فارسی دوره قاجار را در شبه قاره هند نشان می دهد.
بررسی و تحلیل داستان شیر، روباه و الاغ کلیله و دمنه از دیدگاه روایت شناسی لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیله و دمنه مشتمل بر مجموعه روایت هایی است که قهرمانان اصلی آن یعنی حیوانات دارای نقش و صفات انسانی هستند. همین ویژگی کلیله و دمنه بستر مناسبی جهت بررسی و تحلیل ظرایف و دقایق داستان های آن از منظر روایت شناسی ایجاد می کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روایت شناسی لینت ولت به بررسی روایت «شیر، روباه و الاغ» کلیله و دمنه برگردان آگیتا محمدزاده پرداخته، نشان می دهد قصه های کلیله و دمنه که یک راوی انتزاعی برای باوراندن و القای پیامی خاص به مخاطبان کودک و نوجوان، آنها را تولید می کند، به مثابه یک گفتمان معنادار است که در آن یک برنامه روایی مشخص شکل می گیرد و به طورکلی بر آن است تا تبیین کند؛ «نقش راوی انتزاعی در بازگویی این داستان ها به چه شکل بوده است و معنا در این گفتمان ها چگونه تولید می شود؟». نتایج حاصل بیانگر آنست که؛ راوی انتزاعی با لایه لایه کردن متن نوعی سیالیت و پویایی در متن پدید آورده که موجب القای ایدئولوژی و نزدیک یا دور کردن مخاطب انتزاعی به باوری اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی می شود.
خوانشی روانکاوانه از داستان کوتاه «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه امروز به مثابه مکتب نقد روانکاوی در حوزه ادبیات مطرح است ریشه در تحقیقات و کاوش های فروید در زمینه ناخودآگاه انسان دارد. دستاورد او در زمینه شناخت و نحوه کارکرد ذهن، الگوهای جدیدی در زمینه تجزیه و تحلیل آثار ادبی معرفی کرد. الگوی ساختاری از برجسته ترین نظریات او در تبیین ماهیت ذهن و نحوه کارکرد آن است. بر اساس این الگو، ذهن به سه بخش «نهاد»، «من» و «فرامن» تقسیم بندی شده است که هر بخش کارکرد به خصوصی دارد. تحقیق حاضر، که جزو پژوهش های کتابخانه ای و کیفی به شمار می آید، خوانشی روان کاوانه از داستان «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری است که به صورت مشخص با استفاده از الگوی ساختاری فروید و انطباق آن با سه شخصیت محوری داستان یعنی گرگ، اختر و دکتر، کنش های این شخصیت ها را تحلیل کرده و جنبه های جدیدی از این داستان را نمایان سازد. تحلیل این داستان با رویکرد روان کاوانه فروید، سفری به جهان ذهن گلشیری در مقام مؤلف اثر است. رخدادهای عجیب و بی پاسخی که در پیرنگ داستان از رهگذر تقابل و تعامل اختر با گرگ و دکتر پدید می آید، جان مایه اثر گلشیری است که پرسش هایی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند و در این پژوهش رمزگشایی می شود.
تحلیل و رمز گشایی ارتباطات غیر کلامی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوستان یا سعدی نامه که جهان آرمانی سعدی را به تصویر می کشد، برای مطالعات میان رشته ای قابلیت بسیار بالایی دارد. ارتباطات غیر کلامی در جریان ارتباط می توانند نقش های تکمیل کردن، تکذیب کردن، تکرار کردن، کنترل کردن، جانشینی و تأکیدی داشته باشند که گاهی چند نقش را با هم ایفا می کنند. برخی پژوهشگران، ارتباطات غیر کلامی را در بعضی موقعیت ها از ارتباطات کلامی هم مهم تر می دانند. بیرد ویسل و آلبرت مهرابیان عقیده دارند که 65 تا 93درصد انتقال معانی و منظورها در جریان ارتباط از طریق رفتارهای غیر کلامی صورت می گیرد. این مقاله ارتباطات غیر کلامی را در بوستان سعدی مورد تحلیل قرار داده و دریافته است که سعدی در کاربرد ارتباطات غیرکلامی به انواع زبان های بدن و کارکردهای زبان اشیاء چون هدیه و دارایی ها ، لباس و جواهرات و عناصر پیرازبان چون لحن و ضریب سخنگویی و ... به خوبی توجه داشته و با آگاهی از تاثیر آنها و پیوند دادن آنها با کلام، رسایی بیشتر معنا را در فضای نمایشی شعر خود رقم زده است.
نقش موسیقی در گزینش واژگان ِ نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور زیدری نسوی از معدود آثار نثر فنی است که هدف از نوشتن آن، به جای ارسال معنا، انتقال عاطفه است. زیدری با توجه به سویه عاطفی ادبی متن خود، موسیقی را عاملی مناسب در انتقال احساس دانسته و به شیوه های گوناگون، ازجمله کاربرد ارکان عروضی، صناعات موسیقی ساز، و گزینش و چینش واژگان در محور جانشینی و هم نشینی، به ایجاد فضایی موسیقایی دست یافته است. بدین ترتیب، او با دیدگاهی فرمالیستی و با کاربرد متفاوت واژگان و استفاده از وجه جمال شناسیک متن، نه تنها متنی موزون پدید آورده، بلکه به دلیل غلبه وزن، به شکل گردانی معنی از این طریق نیز پرداخته است. این شیوه باعث دقت بیشتر او در انتخاب واژه ها شده است؛ زیرا تغییر زبان معیار در کتاب او زیر فشار تمهیدات آوایی باعث آشنایی زدایی شده است و مشخص می کند که کدام واژه از میان مترادفات خود می تواند در بافت جمله قرار گیرد تا با ایجاد موسیقی به انتقال تجارب او کمک کند. همین امر کار او را به تخیل هم کشانده و اثرش را از گزارش تاریخ به ادب غنایی و شعر نزدیک کرده است.