فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
درباره ی تصحیح و توضیح بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف نسخه های خطیِ آثار نظم و نثر گذشته ما در ضبط کلمات، بیشتر به دست ناسخان و خواسته یا ناخواسته است. این اختلاف در دیوان حافظ، برعکس، بیشتر توسط شاعر برای رسیدن به بالاترین حد هنری بیت و کمتر به دست نساخ می باشد . در تصحیح دیوان این شاعر بی نظیر باید سه اصل مد نظر باشد: اول، توجه به ضبط نسخه های قدیمی و معتبر؛ دوم، اصل اصالت موسیقی که بسیار مهم است؛ سوم، ارتباط عناصر معنا و خیال در محور افقی بیت. در این مقاله سعی شده به ضبط و معنای صحیح بیتی از حافظ، با عنایت به اصل اول و سوم، اشاره شود . لازم به توضیح است که اصل دوم (اصالت موسیقی) در بیت مذکور مؤثر نمی باشد.
جلوه ها و کارکردهای نمود فعل در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
"نمود از ویژگی های ساختاری و معناشناختی فعل است که در بین دستور زبان دانان ایرانی، نخستین بار در بحث ویژگی های فعل در زبان فارسی باستان، مورد توجه پرویز ناتل خانلری قرار گرفته است. پس از آن این مبحث به دستور زبان فارسی معیار نیز راه یافت و در سال های اخیر در مقاله ها و نیز کتاب های درسی دستور زبان فارسی جنبه هایی از آن مطرح شد. با این همه در منابع یاد شده تمامی جلوه ها و کارکردهای این مقوله چنان که باید تبیین نشده و در مواردی نیز با عناوین دیگری مورد بحث قرار گرفته است. تجربه نویسنده در تدریس دستور زبان نشان می دهد دانشجویان زبان و ادبیات فارسی یا تمایزی بین نمود و مقوله های زمان و وجه فعل قایل نیستند و یا به درستی جنبه ها و کار کرد های نمود فعل را در نمی یابند.
این نوشته کوششی در تبیین جنبه ها و مرزهای مقوله دستوری نمود و انواع گوناگون آن در زبان فارسی معیار است.
"
زبان و ادبیات فارسی: کهن ترین نمونه ی شعر فارسی یکی از خسروانی های باربد
حوزههای تخصصی:
متن: نقطه تلاقی هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی (هرمنوتیک پدیدارشناسانه هانس – گئورک گادامر، پل ریکور و نظریه ادبی جدید)
حوزههای تخصصی:
میان هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، به ویژه نظریه های معطوف به خواننده پیوندی ضروری وجود دارد. این پیوند در رویکرد پدیدارشناسانه هرمنوتیک فلسفی و تبار پدیدارشناسانه این نظریه ها ریشه دارد. از این منظر، هرمنوتیک فلسفی، درواقع فلسفه ای هستی شناسانه در باب تفسیر متن است. وجه فلسفی هرمنوتیک فلسفی در «وجودی بودن» آن است و وجودی که گادامر و ریکور از آن می گویند، وجودی تفسیرشده است؛ به این اعتبار، تفسیر متن (حلقه رابط میان هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی) در محور اندیشه هرمنوتیکی گادامر و ریکور قرار دارد.
تفاوت در رویکردهای دو نمایند ه هرمنوتیک فلسفی به متن و تفسیر، تابعی است از تفاوت در دو راهی که هر یک از آن ها برای رسیدن به وجود در پیش گرفته اند. مهم ترین وجه تمایز، توجه ریکور به جنبه معرفت شناسانه و تأکید گادامر بر هستی شناسی ای مستقیم در روند تفسیر است. این تفاوت اصلی منشأ چهار تفاوت جزئی تر است: «زمانمندی»، «زبانمندی»، «ویژگی دیالکتیکی» و «عینیت گرایی».
در این مقاله، پس از بحث در نحوه رابطه هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، آرای گادامر و ریکور در باب متن بررسی می شود. ابتدا مفهوم متن در نظر هر یک جست وجو می شود، سپس با تمرکز بر چهار محور تفاوت ذکرشده، رویکرد تفسیری آن ها به متن با یکدیگر مقایسه، و در پایان، مباحث جمع بندی می شود.
جلوه های نقد ادبی در آثار سراج الدین علی خان آرزو
حوزههای تخصصی:
تحلیل عناصر داستانی الفرج بعد الشده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عناصر داستانی در کتاب فرج بعد از شدت، ترجمه حسین بن اسعد دهستانی است. این داستانها بر اساس عناصری چون موضوع، حادثه خارق العاده، شخصیت، زاویه دید، راوی، زمان و مکان، زبان و نتایج اخلاقی و درونمایه ها مورد تحلیل واقع شده اند. تعداد داستانها دویست و سی و یک مورد است که حاوی موضوعات اخلاقی و مذهبی هستند. هشتاد و شش حکایت دارای حادثه خارق العاده است که (36.44 درصد) ازداستان ها را شامل می شوند. شخصیت ها به ترتیب از میان افراد تاریخی با بسامد (86.27 درصد) انتخاب شده اند که شامل مردان و پسران (47.03 درصد)، صاحبان مشاغل با (32.62 درصد)، شاهان و وزرا با (20.33 درصد)، زنان و دختران با (4.66 درصد)، انبیا و علما با (4.23 درصد)، غلامان و درویشان با (2.54 درصد) و اشخاص نامعلوم با (1.7 درصد) می شوند، پس از افراد تاریخی، غیر انسان با (2.11 درصد) و حیوانات با (1.2 درصد) بیشترین بسامد را در میان شخصیت ها دارا هستند. راویان در این کتاب از میان شخصیت های داستانی انتخاب شده اند و غیر انسانها تنها با (0.86 درصد ) از آنها را تشکیل داده اند. غلبه زاویه دید با اول شخص درون داستانی است که صد و بیست و پنج مورد (52.52 درصد) را شامل می شود. از میان حکایات هفتاد و چهار مورد (31.32 درصد) دارای زمانی کلی هستند و هفده حکایت (7.20 درصد) دارای مکانند. زبان حکایات روان و ساده است. در بررسی درونمایه ها با غلبه مفاهیم اخلاقی و مذهبی روبه رو می شویم که پربسامدترین آنها عبارتند از: عدالت، ایثار، فداکاری و ... تقریبا تمام خصوصیات داستان های سنتی و قصه، در این کتاب قابل رویت و بررسی است.
کنون زین سپس هفتخان آورم (رویکردی روان شناختی به هفتخان رستم و اسفندیار )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خوانش نخست از هفتخان رستم و هفتخان اسفندیار که دو تجلی از کهن الگوی آیینی باززایی (تولد مجدد) به شمار می روند، چنین به نظر می رسد که این دو بخش از شاهنامه، جز در خان سوم (مبارزه با اژدها) و خان چهارم (مبارزه با جادوگر)، کاملا با یکدیگر متفاوتند؛ اما واکاوی مفاهیم نمادین مربوط به خانهای دو قهرمان اساطیری شاهنامه، گویای مطالب دیگری است. این دو سفر با هفت مرحله نمادین، اگرچه به لحاظ روساختی با یکدیگر متفاوتند؛ اما به لحاظ ژرف ساخت کاملا شبیه یکدیگرند. آنچه نمادشناسی خانهای دو قهرمان به دست می دهد، حضوری رازآلود و سمبلیک از نیروهای اهریمنی خفته در پس لایه های ناخودآگاهی است که در هیات شیر، گرگ، اژدها، جادوگر، دیو و ... رستم و اسفندیار را به نبردهای دشوار و جانکاه، اما ناگزیر می کشاند؛ چراکه تنها در صورت رویارویی با این اهریمنان دیوسیرت و نابودی آنهاست که دستیابی به درونی ترین لایه ناخودآگاهی؛ یعنی «خود» برای دو قهرمان ممکن می گردد تا بدین ترتیب در پایان موفقیت آمیز این سفر نمادین، گوشه چهارم روان ناخودآگاه به دستیاری آنیما، به سه گوشه اضافه شده و تمامیت و کمال مورد نظر برای رستم و اسفندیار حاصل شود.
فراهنجاری دستوری در شعر معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فراهنجاری دستوری، هنجارگریزی، نحوستیزی، کژتابی، عدول از هنجار، برجسته سازی و ... اصطلاحاتی است که طی چند دهه اخیر به محافل ادبی و متون نقد ادبی، راه یافته است. این پژوهش بر آن است که با تعریف این اصطلاحات و ارایه نمونه ها و مصداق های عینی از دو شاعر صاحب سبک ایران، کارکردهای این پدیده را به شیوه ای توصیفی-تحلیلی به نمایش گذارد. احمد شاملو به عنوان شاعری فرانیمایی (جزو شاعران مدرنیست متعارف) و رضا براهنی به عنوان نظریه پرداز و شاعری پست مدرن جهت انجام این تحقیق درنظر گرفته شده اند.از مقایسه ونقد ونظر دیگران نیز به فراخور موضوع استفاده گردیده و سرانجام تئوری این نظریه پرداز (براهنی) باشعر وی انطباق داده شده است.
تکرار بلاغی، اهمیت و لزوم بازنگری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعارتازه یافته ظهیرالدین فاریابی
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختار و سبک مکاتب سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سنایی شاعر دوران ساز و پرآوازه قرن ششم علاوه بر اشعار او آثاری به نثر باقی مانده که محدود به چند نامه است و استاد نذیر احمد آنها را جمع آوری کرده و نام مکاتیب سنایی را بر آنها گذاشته است. نگارنده در این مقاله به تحلیل ساختار و سبک این مکاتیب پرداخته و اهمیت آن را در سیر تکاملی نثر فارسی نشان داده است.نتیجه تحقیق نشان می دهد که نثر این کتاب بینابین و درواقع نمونه ای است از نثر منشآت و ترسلات در این دوره که از نثر مرسل فنی تر است. هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کم و بیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره در می یابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن ـ مانند چهار مقاله نظامی عروضی ـ کم رنگ تر و در آثار بعد از آن ـ مانند منشآت خاقانی ـ پررنگ تر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را از ساده به مصنوع نشان می دهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است.ضمناً از آنجا که ساختار برخی از نامه ها با دیگر مکاتیب متفاوت است و مجموعه این مکاتیب به صورت یک اثر ادبی کامل به دست خود سنایی تدوین نشده و اخیراً جمع آوری و چاپ گردیده است در صحت انتساب برخی از این نامه ها به سنایی جای تردید است. البته در غالب این مکاتیب ارکان اصلی منشآت اخوانی با تفاوت هایی در سبک بیان و جزئیات دیده می شود
بررسی صوری و معنایی قید در زبان فارسی: با تأکید بر ویژگی های صوری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی افزوده ها در زبان فارسی: براساس رویکردهای نقشی و صوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتیف های مشترک راست نمایی در اشعار سعدی و والت ویتمن (عنوان عربی: الموتیفات المشترکة لمحاکاة الواقع فی أشعار سعدی ووالت ویتمان)
حوزههای تخصصی:
راست نمایی نوعی نظریه ادبی است، که در آن، به اشعاری که شاعران آنها واقعیت های اجتماعی را عنوان می کنند، اطلاق می شود. سعدی و والت ویتمن ازنظر هدف شاعری باتوجه به فاصله زمانی ازنظر قدمت کاملا متفاوت اند، اما هر دو شاعر، در پرداخت مضامین مشترک اجتماعی و بازگو کردن این مسایل بسیار موفق بوده اند؛ مسایلی مانند همدلی، ترویج عدالت، ترسیم کردن سعادت، گذر عمر و غنیمت شمردن آن، توجیه زندگی و مسایل آن که کاملا شبیه هم اند و در این پژوهش به آنها اشاره می شود.چکیده عربی:تعتبر محاکاة الواقع (الإیهام بالحقیقة) مذهبا أدبیا تهتم نصوصه بالوصف الحقیقی للمجتمع. یختلف سعدی الشیرازی عن نظیره والت ویتمان فی الأغراض الشعریة وذلک للفاصل الزمنی الطویل بینهما إلا أنهما کانا ناجحین إلی أبعد الحدود فی تطرقهما إلی المضامین الاجتماعیة المشترکة والإشارة إلی أمور کالإخلاص، وبسط العدالة، ورسم السعادة، ومرّ العمر، واغتنام الأیام الباقیة، وتفسیر الحیاة، وماشابهها؛ ویلقی هذا المقال الضوء علی کلّ ما سبق ذکره.
خوانشی پست مدرن از مفهوم تاریخ در دو نمایشنامه آرکادیا اثر تام استاپارد و مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی (عنوان عربی: قراءة ما بعد حداثیة لمفهوم التاریخ فی مسرحیتی آکاردیا لتوم استوبارد وموت یزدجرد لبهرام بیضایی)
حوزههای تخصصی:
در دهه های، اخیر نقدهای بسیاری پیرامون مفهوم تاریخ و اموری که تاریخ نگاران همواره به آنها توجه کرده اند، در محافل علمی و فلسفی پسامدرن مطرح شده است.مهمترین پیامد این نقدها، به چالش کشیده شدن رسالت تاریخ در ارایه تصویری دانشورانه و عینی از رویدادهای گذشته است. این دیدگاه نسبی در پیوند با درستی تاریخ، با زیر سوال بردن سرشت و طبیعت آن، امکان دستیابی به حقیقت تاریخی را مورد تردید قرار می دهد و بیان می دارد که تاریخ نگاران، همواره با تکیه بر قدرت تخیل و وابستگی های باور شناختی خویش، رویدادهای گذشته را بازسازی کرده اند. در راستای سست شدن مفهموم تاریخ در قلمرو فلسفه، در حوزه ادبیات نیز نویسندگان برآن شدند تا در آثار خود تاریخ را بدان شیوه ای که خود می خواهند، روایت کنند. دستاورد این نگرش، پیدایش گونه ای ادبی است که می توان در فارسی آن را جایگزین تاریخ نامید. در این جستار، تلاش شده است ابتدا تصویری فراگیر از رویکرد پسامدرنیسم به تاریخ ارایه شود و پس از آن، دو جایگزین تاریخ آرکادیا و مرگ یزدگرد، از دو نویسنده انگلیسی و ایرانی، تام استاپارد و بهرام بیضایی، از این دیدگاه واکاوی شود. در این جستار، پژوهشگران، شگردها و فنون مشترکی را بررسی می کنند که این دو نویسنده به شیوه هایی متفاوت در این دو اثر به کار بسته اند تا بدین گونه ارزش و اعتبار تاریخ را به چالش بکشند و زمینه را برای سر برآوردن خرد روایت های تاریخی خود فراهم کنند.چکیده عربی:عرضت المجالس العلمیة والفلسفیة لما بعد الحداثیین فی العقود الأخیرة، انتقادات وفیرة علی هامش التاریخ، والأمور التی اعتنی بها المؤرخون، ما أدی إلی تحدی غایات التاریخ لتقدیم صورة علمیة وواقعیة عن أحداث الماضی. هذه الرؤیة النسبیة فی علاقتها مع صحة التاریخ تشک فی الوصول إلی الحقائق التاریخیة بعد الشک فی طبیعة التاریخ وجوهره وتؤکد علی أن المؤرخین دوما حاولوا تصویر أحداث الماضی باعتمادهم علی الخیال وانتماءاتهم الفکریة. وهذا الأمر تسرب إلی دائرة الأدب أیضا، إذ حاول الأدباء ذکر الأحداث التاریخیة وفقا لأهواءهم. وهذا أدی إلی ظهور نوع أدبی یمکن اعتباره فی الفارسیة، بدیلا للتاریخ. حاول المقال تقدیم رؤیة شاملة عن نظرة ما بعد الحداثیین للتاریخ، ثم یدرس بدیلی التاریخ: آرکادیا وموت یزدجرد، للکاتبین الإنجلیزی والإیرانی توم استوبارد وبهرام بیضائی، وفقا للرؤیة المذکورة، کما یلقی المقال الضوء علی أسالیب الکاتبین، وفنونهما المشترکة التی تم استخدامها فی هذین الأثرین بطرق مختلفة، لتحدی مکانة التاریخ، تمهیدا لظهور روایتیهما التاریخییتین.