فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
منبع:
آزما آبان ۱۳۸۶ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
نگاهی به عوامل موسیقی ساز در تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت های بدیعی افزون بر کارکردهای زیباشناسانه ی خود تأثیرات گوناگونی بر کلام می گذارند. موسیقی درونی یکی از اثرات صنایع بدیعی است که می تواند نقش مهمی در زیباسازی کلام و تأثیر آن بر مخاطب داشته باشد. منظور از موسیقی درونی، موسیقی ای است که با استفاده از صنایع بدیع لفظی به وجود می آید. صنایعی که باعث می شوند کلمات به وسیله ی تشابه و تجانس هر چه بیشتر مصوتها و صامتها به یکدیگر وابسته شوند و بین آنها رابطه ی آوایی محسوسی ایجاد شود. باید توجه داشت که تکرار رکن اصلی موسیقی درونی است و اساسی ترین خصوصیت موسیقی به شمار می رود؛ زیرا اگر تکراری نباشد نه تنها وزن بلکه آهنگ هم به وجود نمی آید. در واقع هم در نت های موسیقی و هم در هجاهای کلمات و جملات شعر، تکرار اهمیّت دارد. مقوله های تکرار، واج آرایی، جناس و سجع از جمله صنایع بدیعی هستند که در ایجاد موسیقی درونی شعر نقش عمده ای ایفا می کنند. در این پژوهش برآنیم با رویکردی توصیفی-تحلیلی به عوامل موسیقی ساز تمهیدات به عنوان نمونه ای از شعر منثور بپردازیم. برآیند تحقیق نشان از آن دارد تکرار از جمله صنایع بدیعی است که ضمن ایجاد موسیقی در این اثر منثور، کمک شایانی به القای مفاهیم و معانی مورد نظر عین القضات می کند.
بیهقی و روایتگری «علی قاعدة التاریخ»
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار رواییشان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشتهاند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخبنیاناند، گاه از ظرفیتهای شعری و هنری زبان و نیز آرایههای ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریهپردازان پستمدرن- مانند هایدن وایت و پل ریکور- نیز آنگاه که بر روایی بودن متون تاریخی تأکید میکنند، یکی دیگر از پیوندهای بنیادی متون تاریخی و ادبی را برجسته میسازند.
نکته مهمی که بسیار شایسته درنگ و پژوهش مینماید، کیفیت روایت در متون تاریخ نگارانه و آثار ادبی است. اگر روایت را توالی از پیش انگاشته شده رخدادها بدانیم، هم متون ادبی و هم متون تاریخی که خود شامل «زنجیره ای از رخدادهای سازماندهی شده اند»، روایت مبنا هستند؛ اما قواعد روایتگری در هر کدام متفاوت است و میان شیوه روایتگری این دو، با وجود برخی همانندیها، تفاوتهای بنیادینی دیده میشود.
در این پژوهش با بهرهگیری از نظریه «تاریخ روایی» و بر اساس مبانی علم روایتشناسی، به مطالعه تاریخ بیهقی پرداخته شده است. در متن مقاله با تحلیل روایتگری بیهقی، بر این نکته تأکید شده که اثر بیهقی همان طور که از نامش پیداست، نوشتهای در حوزة تاریخنگاری است که در آن، گاه از جنبههای ادبی زبان (ظرافت های شعری) و شگردهای روایی متون ادبی به خوبی استفاده شده است. بنابراین زیباییهای ادبی تاریخ بیهقی نباید مخاطب را از بنیان تاریخنگارانهاش دور کند.
پندنامه انوشیروان در دیوان ابن یمین فریومدی و مقایسه با چند اثر ادبی دیگر
حوزههای تخصصی:
یکی از روشهای معمول و متداول پیشینیان، پندنامه و عهدنامه (اندرزنامه) نویسی بوده است. با نگاهی به پندنامه های کهن در می یابیم که شخصیتهای اجتماعی و سیاسی و حتی مصلحان دینی در پیرانه سری حاصل تجربیات و اندوخته های فکری خود را در زمینه های گونه گون زندگی از قبیل شیوه های عملی مردم داری و انتخاب دوست، پرهیز از نیرنگ و دورویی و جانبداری از راستی و راستکاری و ارزیابی درست دوست و دشمن، و دهها نکته، نغز اخلاقی و اجتماعی و سیاسی دیگر را در قالب عهدنامه خطاب به فرزند و جانشین خود و یا خطاب به مردم و به ویژه فرزانگان جامعه به یادگار گذاشته اند. در واقع در روزگاری که سخن از قانون و قانونمندی اجتماعی نبوده، مجموعه این سخنان، نخستین گامهای بشری در زمینه قانونمند کردن زندگی اجتماعی بوده است. به همین دلیل، متون تاریخی و اسطوره ای پیشینه این گونه اقدامات را به روزگار پیشدادیان و اساطیر باز برده اند. مثلا ابوعلی مسکویه رازی در مقدمه، تجارب الامم گوید: «من چون سرگذشت مردمان و کارنامه شاهان را ورق زدم و سرگذشت کشورها و نامه های تاریخ را ورق زدم و سرگذشت کشورها و نامه های تاریخ را خواندم در آن چیزها یافتم که می توان از آنها در آن چه مانندش همیشه پیش می آید و همتایش پیوسته روی می دهد پند گرفت همچون گزارش آغاز دولتها، و پیدایی پادشاهیها و رخنه هایی که سپس در آنها راه یافته و کارسازی کسانی که آن رخنه ها را چاره کردند تا به بهترین روز بازگشت. و سستی کسانی که از آن بی هش ماندند و رهایش کردند تا کارشان به آشفتگی و نیستی کشید و گزارش شیوه هایی ازین دست همچون تلاش در آباد کردن کشور و یک سخن کردن مردم و راست آوردن پندار سپاهیان و فریبهای جنگی و نیرنگهای مردان که گاه به زیان دشمن انجامید و گاه به زننده نیرنگها بازگشت و... نیز دیدم اگر از این گونه رویدادها در گذشته نمونه ای بیابم که گذشتگان آن را آزموده باشند و آزمونشان راهنمای آیندگان باشد...از این روی این کتاب را گرد آوردم و آن را تجارب الامم [آزمونهای مردمان] نامیده ام»
رمزگشایی شطحیات بر پایه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شطحیّات به دلیل پیوند گسترده ای که با تجارب روحی و ضمیر ناخودآگاه، زبان و ادبیّات، دین و تجارب مذهبی، اجتماع و شرایط فرهنگی دارند، در مواجهه با تفسیر، اغلب پیچیده و گاه بی معنا قلمداد می شوند. حال آنکه جستجوی معنا از جملات شطحی به طور طبیعی نیازمند علم معانی و کشف معنای ثانوی جملات است. اینکه دقیقاً بتوان به معنای اصلی و نیّت حقیقی یک شطّاح دست یافت، انتظار غیرممکنی به نظر می رسد(که البته در ادبیّات معنای قطعی وجود ندارد، بلکه هاله ای از معناهاست که متن ادبی را هنرمندانه می کند). همچنان که هرمونتیک نیز قایل به معنایی واحد و لایتغیّر نیست. امّا علم معانی با شیوه ای ادبی و نظام مند، ابهام ها و پیچیدگی های یک شطح را می گشاید و معنای درونی و نزدیک به حقیقت را کشف می کند. مسلّماً معانی ثانوی جملات، بر اساس شرایط و حالات و مقتضیات است که به وجود می آید و علم معانی نیز جملات را بر همین اساس تفسیر می کند(بر اساس مطابقت کلام با مقتضای حال). این نوشته، نظریّهْ حاضر را بسط خواهد داد
حس آمیزی در مثنوی
حوزههای تخصصی:
حس آمیزی به عنوان یکی از اسالیب هنری در ادبیّات فارسی سابقه کاربرد طولانی دارد. در این پژوهش به بررسی حس آمیزی در مثنوی مولانا پرداخته می شود. ابتدا گونه های حس آمیزی از نظر ساختار دستوری و نحوه ترکیب حواس مشخص و سپس انواع حس آمیزی در مثنوی بر اساس ترکیب حواس (که به صورت جایگزینی دو حس از حواس پنج گانه ظاهری یا ترکیب یک امر انتزاعی با ویژگی یکی از حواس ظاهری است) بررسی می شود. مولانا از حس آمیزی برای تصویرآفرینی، انتقال معنی و تأثیر بر مخاطب، بهره جسته و این شگرد هنری، زیبایی کلامش را دوچندان نموده است.
بررسی انتقادی واژه «خضرا» در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی یکی از شاهکارهای نثر فارسی است که ابوالفضل بیهقی توانسته است در آن، ضمن پردازش بی پیرایه بخش مهمی از تاریخ این مرز و بوم، نثری سخته و استوار را به نمایش گذارد. بررسی تاریخ بیهقی گویای آن است که این اثر ارزشمند با وجود اهمیت وافر ادبی – تاریخی، مورد بی مهری های فراوانی، چه از جانب نسخه نویسان و چه از جانب مصححان قرار گرفته است؛ به طوری که تا کنون نه نسخه معتبری برای استناد به آن در دست است و نه چاپ های منقح آن خالی از اشکال؛ اگرچه تصحیح حاذقانه استاد علی اکبر فیاض، اندکی از این بی مهری ها را کاسته است و تا حد زیادی خلاء موجود را پر کرده است اما هنوز تا رسیدن به نسخه ای درخور و قابل اعتماد، راه درازی در پیش است؛ به گونه ای که هنوز بسیاری از اماکن جغرافیایی و حتی نام برخی از شخصیت های این کتاب بر ما پوشیده است. در این جستار نگارندگان با توجه به قرائن موجود درون متنی و برون متنی و بررسی آثاری چون تاریخ طبری، تاریخ الفی، تاریخ سیستان، تجارب الامم، دفتر تاریخ مجموعه اسناد و منابع تاریخی، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران و اخبار سلاجقه روم و... و نیز آثار بسیاری از شاعران- از جمله عنصری که شاعر دربار غزنوی بوده است- به این دریافت رسیده اند که بر خلاف دیدگاه شارحان و مصححان تاریخ بیهقی، واژه « خضرا» در معنای چمن و سبزه زار نیست بلکه نوعی سکو، صفه، پیشخوان، مکانی خاص یا ایوانی بلند بوده است که پادشاه بر فراز آن به شادخواری و تماشا و نظاره یا انجام مراسمی ویژه می پرداخته است.
بررسی تطبیقی موسیقی شعر معروف الرصافی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تطبیقی موسیقی شعر فرّخی یزدی و معروف الرّصافی است. برای رسیدن به این مقصود، موسیقی اشعار این دو شاعر به دو قسم موسیقی بیرونی و درونی تقسیم بندی شده است. در قسمت موسیقی بیرونی به بررسی وزن، قافیه و ردیف و در قسمت موسیقی درونی، تکرار با دو زیر شاخة واج آرایی و تکرار لفظ و همچنین جناس و سجع بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که تنوّع بحور در شعر رصافی بسیار بیشتر از شعر فرّخی است. در مقابل، قافیه های فرّخی نسبت به قافیه های رصافی، نرم تر و طولانی ترند و برعکس، رصافی به انتخاب قافیه های خشن تر و کوتاه تر تمایل بیشتری نشان داده است. استفاده از ردیف نیز که از ویژگی های شعر فارسی است، از عوامل دیگری است که سطح موسیقایی اشعار فرّخی را بالا برده است. در صنعت تکرار نیز ائتلاف میان لفظ و معنی عبارات در شعر دو شاعر به چشم می خورد. در شعر فرّخی، مصوّت «آ» و صامت های «ش» و «م» و در شعر رصافی مصوّت «ی» و صامت های «ش» و «س» بیشترین بسامد را دارند که با توجّه به دیدگاه های ناقدان عرب خاصیّت موسیقایی و معنایی آن ها تبیین شده است. در بهره گیری از جناس و سجع نیز شباهت زیادی میان این دو مشهود است. جناس زائد، اشتقاق، شبه اشتقاق و تام به ترتیب بیشترین بسامد را در دیوان دو شاعر به خود اختصاص داده اند.
خاندانهای قدیمی گیلان و مازندران
حوزههای تخصصی:
دایرة المعارف تشیع
حوزههای تخصصی:
کشف معمای یک نکته دستوری که بیش از یک قرن، علمای دستور را به خود مشغول داشته است(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این معمایی که بیش از یک قرن ذهن دستوریان را به خود مشغول داشته ناشی از آگاه نبودن از مساله حاکمیت زبان است. منظور از حاکمیت این است که اگر یک گروه اسمی در جمله ای مرکب، هم در جمله هسته نقشی داشته باشد و هم در وابسته. و نقشها نیز متفاوت باشد، در این صورت گروهی که نقش نما دارد حاکم است. در این حل این معما به این صورت است که «ی» در جمله ای مانند:همان مردی که روزنامه می خواند، دوست من است. واژه «مردی» برای جمله روزنامه می خواند، نکره است اما برای جمله اصلی، معرفه و چون معرفه در فارسی نشانه ندارد و نکره نشانه دارد (ی)، حاکمیت با نکره است.
بیدل و سبک هندی
مقاله به زبان انگلیسی: ارتباط خرد و کلان در نگارش علمی: بررسی چکیده های مقالات علمی (Interfaces of Macro and Microstructure in Academic Writing: The Case of Research Article Abstracts)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه مطالعات زیادی به تحقیق درباره چکیده مقالات تحقیقی اختصاص یافته است اما هنوز پژوهش های زیادی لازم است تا رابطه میان نقشهای بلاغی و عناصر زبانشناختی آنها را آشکار کند (مثلا فراگفتمان). برای بررسی این رابطه‚ مطالعه کنونی 60 چکیده انگلیسی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده است که توسط دو گروه فرهنگی انگلیسی زبان و فارسی زبان نگاشته شده است. در مرحله اول‚ ساختار بلاغی چکیده ها بر اساس مدل هایلند (2000) بررسی می شود. سپس عناصر فراگفتمان با کمک مدل حرکت هایلند a)2005 ) تعیین می گردد. ما الگوهای متفاوتی را در هر دو گروه فرهنگی مشاهده کردیم. در گروه انگلیسی زبانان چکیده ها بیشتر با مدل هایلند (2000) سازگار بودند. در حالیکه فارسی زبانان ترجیح می دهند بعضی از این حرکتها ها را حذف کنند همچنین نتایج نشان دادند که یک رابطه نزدیک میان نقش ارتباطی حرکتها ها و انتخاب فراگفتمان در هرحرکت وجود دارد. بر اساس یافته های این مطالعه می توان گفت که عناصر فراگفتمان برای ایجاد ارتباط موثر با خواننده تغییر می یابند. این مطالعه می تواند کاربردهای آموزشی ارزنده ای برای حوزه های EAP/ESP مخصوصا دوره های نگارش در بر داشته باشد.
نشانه شناسی تعلیم و تربیت در داستان زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت انسان ها در شاهنامة فردوسی که سند معتبر و دیرپای فرهنگ اصیل ایران زمین است، مقام ارزشمندی را در سایة تاریخ داستانی این قوم علم دوست به خود اختصاص داده است. موضوع تعلیم در شاهنامه همواره به شیوة مستقیم و غیر مستقیم در بخش های مختلف به خصوص در داستان زال و رودابه برجسته شده است. در این جستار، نویسندگان برآنند تا با ذکر نمونه هایی، نشانه هایی از انواع تعلیم و تربیت عاطفی، عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و دینی را بر اساس زبان نشانه بر پایة نظریات «بارت»، «لوی استروس»، «کالر»، «دوسوسور» و «اکو» تحلیل کنند و تعالیم انسانی و جهانی را از این داستان استخراج و تبیین نمایند. نتایج این مطالعه نشان می دهد داستان در تربیت عاطفی و اجتماعی به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داراست و انواع دیگر آن در حد تعادل است و با علم نشانه شناسی نیز از نظر ابیاتِ نشانه دار و بی نشانه سازگار است.