فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأکید در بلاغت به معنای ثابت کردن یک مفهوم در ذهن مخاطب و تقویت و استوارکردن آن برای زدودن هرگونه ابهام نسبت به معنای منظور است. این شگرد ادبی با استفاده از گنجایش های ویژة زبانی صورت می گیرد. باتوجه به رویکرد مذهبی ناصرخسرو در اشعار و هدف ویژة این شاعر از سرودن شعر، شیوه های تأکید بلاغی در اشعار او کاربرد بسیاری دارد. بررسی انواع این شیوه ها بسیاری از جنبه ها و ظرایف شعری این شاعر را می تواند آشکار کند. هدف این پژوهش بررسی انواع شیوه های تأکید بلاغی در اشعار ناصرخسرو است. این جستار به روش کتابخانه ای انجام شد. در این پژوهش شواهد تأکید بلاغی در قصاید ناصرخسرو در دو موضوع شگردهای علم معانی و بدیع بررسی می شود. برپایة نتایج می توان گفت خردگرایی شاعر به توجه بسیار او به آرایه هایی مانند استدلال و اسلوب معادله انجامیده است؛ همچنین اندیشه های اسماعیلی این شاعر در کاربرد پرسش بلاغی و پرهیز از سوگند و بدل و تنسیق الصفات مؤثر بوده است. گفتنی است شیوه هایی مانند مبالغه و شخصیت بخشی که بیشتر با سرشتی خیال پرور سازگار است تا فلسفی، در شعر او جایگاهی ندارد.
بررسی و تحلیل کارکردهای نشانه معناشناختی رجز: پروتزسازی گفتمانی داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که بر اساس نظریه پروتز گفتمانی به بررسی رجز بپردازد و نشان دهد که با توجه به بررسی نشانه شناسانه، این گفتمان کارکردی پروتزی می یابد و به جای ورود به فرآیند کنشی، در فرآیند گفتمانیِ پیشاکنشی با ویژگی پروتزی قرار می گیرد و نظام بیانی، جانشینِ کُنِش می شود. قهرمان می کوشد با رجز پیش از شروع نبرد، یا تا زمان شکل گیری اساسی آن، برحریف پیروز شود. پس رجز با کارکرد پروتزی، جایگزینی برای کنش اصلی است. هدف اصلی مقاله بررسی کارکرد پروتزی رجز به عنوان امری نشانه ای در راستای تحلیل چگونگی بسط نظام گفتمانی پیشاجنگ است. رجز به عنوان پروتز گفتمانی بستری مناسب جهت توسعه فضای صیانت از خود در مقابل دشمن بدون ورود به کنش، از طریق پادکنش می باشد. پادکنش مانند هاله ای دور کنش را می گیرد تا بتواند یا جایگزین آن شود، یا در صورت ورود به فرآیند کنشی آن را تحت تاثیر قرار دهد. کلید
نقد غزلى از مولانا براساس نظریه نقد خیال ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد دنیاى خیال نوعى نقد مضمونى است و در قرننوزدهم میلادى، توسّط گاستون باشلار به صورتمدوّن و قانو نمند به جامعه ادبیّات فرانسه و پس از آن اروپا ارائه شد؛ بعد از باشلار، شاگردان مکتب او، یعنىژا نپیر ریشارد، ژان بورگوس و ژیلبر دوران به تکمیل این نظریه پرداختند. این مقاله با هدف دس تیابى به نگاه مولانا به جهان اطراف خود و با استفاده از روش توصیفى-تحلیلى و ه مچنین، بهر هگیرى از نظریه نقد تخیّلى ژیلبر دوران، به بررسى یک غزل از مولانا بام ىپردازد. نظریه دوران، « اى یوسف خو شنام ما » مطلع نگاهى کاملاً انسا نشناسانه به ادبیّات و تصاویر شعرى دارد. در نظر او، تخیّلات درواقع عک سالعم لهایى هستند که شاعر یا نویسنده در برخورد با زمان از خود بروز م ىدهد و بر همان اساس، تصاویر اثر خود را ایجاد م ىکند. بر این اساس، تصاویر مولانا در غزل مورد بررسى، حاصل عک سالعمل موقعیّتى او در برابر زندگى بوده و نشان از تلاش مولانا براى غلبه بر این عنصر دارد. این غزل کاملاً قهرمانانه و تضادّى است.
التزامی نو در شعر میرزا کاظم طبیب یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا کاظم طبیب یزدی شاعر و طبیب برجسته امّا گمنام عصر قاجار از خاندان حکیمان کرمان و منسوب به شجره ناظم الأطباء کرمانی است. دیوان شعر ایشان در قالب نسخ ه خطّی منحصربه فردی در میان فرزندان و نوادگان وی به یادگار مانده است. در غزلیّات میرزا کاظم التزام ویژه ای به چشم می خورد که به نظر می رسد باید خود او را مبدع این نوع التزام دانست. التزام، اعنات یا لزوم ما لا یلزم صنعتی از صنایع بدیع لفظی است که در کتب بدیعی تنها به مصادیق محدودی از آن اشاره شده است؛ درحالی که این صنعت در شمار تفنّن های شاعرانه و دارای مصادیق متعدّدی است؛ از جمل ه این مصادیق، التزام به کاررفته در غزلیّات میرزا کاظم است که در این نوشتار توصیف خواهد شد.
ضرورت تصحیح دوبارة دیوان غیاث و سبکشناسی شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیاث الدین علی یزدی، متخلص به غیاث، شاعر و نقاش مشهور سده های دهم و یازدهم هجری است که به سبب طراحی بر روی پارچه های زربفت به نقشبند معروف بود. غیاث افزون بر مهارت در هنر نقشبندی، در شاعری نیز توانا بود. دیواناو شامل مثنوی، قصیده، قطعه، رباعی، غزل است که تاکنون فقط یک بار به اهتمام حسین مسرّت در سال 1393 تصحیح و منتشر شده است. این جستار با بررسی این چاپ، ضعف ها و نارسایی های آن را در چند بخش نشان خواهد داد: 1 روش تصحیح، نامشخص و نامستند، به گونه ای قیاسی است؛ 2 بسیاری از ابیات با تحریفات و تصحیفات ضبط شده است؛ به طوری که با تأثیر بر معنای متن اصلی، تاحدّ بسیاری آن را دگرگون کرده است. افزون بر این نکته ها، باید به اشکالات مربوط به تعلیقات، غلط های چاپی، بدخوانی نسخه، ضبط ابیات به صورت نقطه چین نیز اشاره کرد. تصحیح مسرّت از دیوان غیاثاشکالاتی دارد؛ به همین سبب این مقاله می کوشد با اشاره به برخی از آنها، ضرورت تصحیح دوبارة دیوانرا بررسی کند. عناصر سبکی شعر غیاث نیز در این جستار، از منظر آشنایی زدایی و هنجارگریزی تحلیل می شود. مهم ترین جلوه های هنجارگریزی در شعر غیاث در زمینه های نحوی و زمانی، آرکائیسم، مشاهده می شود. در این گفتار سعی شده است تا با یادآوری این بخش از هنجارگریزی، قسمتی از کارکردهای زیبایی آفرینی در شعر غیاث بررسی و تحلیل شود.
استعاره مفهومی: نقطه تلاقی تفکر و بلاغت در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی یا شناختی بر پیوند میان زبان و تفکر تأکید دارد و استعاره را بیش از آنکه مربوط به زبان بداند، به اندیشه مرتبط می داند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکر ذهنی ساخته می شود. این رویکرد جدید توجه منتقدان را به زیرس یی ذهنی جلب می کند که در فرایند ساختن استعاره نقش مهمی دارند. ناصرخسرو، یکی از شاعران اندیشمند و فیلسوف سبک خراسانی، در بسیاری از قصاید خود، از استعاره بهره گرفته است. استعاره هایی که وی به کار می برد همه در قلمرو نظام عقیدتی و دینی او می گنجند و شاعر بسیاری از مفاهیم فکری مورد نظر خود را به صورت استعاره های مفهومی بیان می کند. از آنجایی که قصاید ناصر خسرو بیشتر در حیطه ادبیات تعلیمی جای می گیرند و در نگاه اول، چندان از شگردهای ادبی سود نمی جویند، این پژوهش بر آن است با بررسی پنجاه صفحه از دیوان قصاید ناصرخسرو بر اساس رویکرد استعاره مفهومی نشان دهد که شاعر بسیاری از مفاهیم و عقاید را در قالب استعاره های شناختی بیان کرده و این امر در بالا بردن درجه ادبیت کلام وی مؤثر بوده است.
تضمین و گونه هاى آن در غزلیات فیض کاشانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملامحسن فیض کاشانی، از علما و اکابر بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجری است؛ که علی رغم شهرتش در تألیف کتب علوم مختلف، در شاعری نیز دستی توانا داشت. شعر او مالامال از اندیشه های فکری و اعتقادی اوست که با چاشنی عرفان و معرفت درمی آمیزد. آن چه که بیش از همه در شعر فیض خودنمایی می کند، بهره گیری استادانه او از اشعار و مضامین فکری شاعران بلند آوازه و صاحب سبک پیش از او از جمله مولوی و حافظ است که بر رونق و غنای شعر او افزوده است. از این رو، در این پژوهش که با هدف شناخت هرچه بهتر شعر فیض کاشانی صورت گرفته است، تلاش می گردد تا تضمین و گونه های آن به جهت اهمیت و نقش غیرقابل انکاری که در گیرایی و تأثیرگذاری کلام فیض ایفا می کنند، مورد بررسی قرار گیرد؛ که نتیجه حکایت از آن دارد که اشعار فیض، علاوه بر آنکه دربردارنده اندیشه های حکمی و اعتقادی اوست، عصاره فکری و شعری حافظ و مولانا نیز می باشد؛ که شاعر به صورت مستقیم و غیرمستقیم از آن ها بهره برده است و تضمین مبهم عبارتی یا واژگانی تضمین غالب به کار رفته در غزلیات فیض می باشد که باعث آفرینش غزلیاتی چون غزلیات حافظ و مولانا شده است.
نگرشی به باروی موسیقی کناری در مثنوی معنوی بر مبنای ترکیبات اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه شیوایی و بلاغت زبان مولوی عنصر ترکیب سازی است. پژوهشگران بیشتر به ادراک رموز عرفانی مثنویتوجه کرده و از روساخت و زبان مثنویاشاره وار گذشته اند. یکی از فنون مولوی در انعطاف بخشی به صورت کلام و باروری موسیقی کناری، به کارگیری ترکیب های بکر اشتقاقی در جایگاه قافیه است. بیشتر ترکیب های برساختة او در مکان قافیه به پیروی از اصل برجسته سازی با قاعده افزایی ها و هنجارگریزی های مخصوص است که التذاذ وافر خواننده را از شعرش موجب می شود. بر انگیختن توجه مخاطب به صورت کلام یا نگارگری در عرصة سخن سرایی، افزودن بر بار موسیقیایی کلام و انباشت جای خالی قافیه از مهم ترین انگیزه های مولوی از به کارگیری این فن است. انواع ترکیبات اشتقاقی که مولوی جهت غنای موسیقی کناری و باروری قوافی شعری در مثنوینمایانده است ذیل عناوینی چون ترکیبات ونددار، ترکیبات شبه ونددار، صفات فاعلی مرکب مرخم، ترکیبات وصفی، ترکیبات مصدری و کلمات پیوندی تحلیل و بررسی شده اند.
تحلیل ساختاری ماجرای بر دار کردن حسنک وزیر برپایة الگوی الماسی شکل لباو و والتزکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی گونه ای از ساختارگرایی است که هدف آن، کشف الگویی کلی برای روایت است. ویلیام لباو یکی از نظریه پردازان این حوزه است. او با همکاری جاشوا والتزکی برپایة روایت های شفاهی گویشوران انگلیسی زبان، الگویی برای ساختار روایت پیشنهاد کرد که به الگوی الماسی شکل معروف است. این الگو از شش بخش چکیده، آشناسازی، ارزش گذاری، کنش گره افکن، کنش گره گشا، پایانه تشکیل شده است. تاریخ بیهقیاثری روایی است که روایت شفاهی در بیشتر بخش های آن نمود بسیاری دارد. روایت شفاهی در ماجرای بر دار کردن حسنک وزیر نقش بسیار مهمی دارد؛ این مقاله می کوشد تا برپایة الگوی لباو این روایت را بررسی و تحلیل کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساخت کلان داستان حسنک با این الگو به طورکلی سازگار و منطبق است؛ اما عواملی مانند موضوع اثر، شگردهای بیهقی در روایت و... به بیشتر بخش های الگو شکل ویژه ای بخشیده و باعث بی مانندی چارچوب ماجرا شده است. مهم ترین نمود امتیاز داستان حسنک در بخش ارزش گذاری آشکار می شود که سبک نگارش بیهقی را به سبکی تأکیدی تبدیل و ادعای او را مبنی بر بی طرفی در تاریخ نگاری رد می کند.
ساختارشکنى و تصویرسازى از طریق هنجارگریزى در اشعار نو هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی است که طی آن، برای ایجاد تصاویر خلاقانه شعری از قواعد حاکم بر زبان معیار، نوعی انحراف رخ می دهد و موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. هوشنگ ابتهاج از جمله شاعران معاصر است که در اشعار نیمایی خود از این شگرد بهره فراوان برده است. این پژوهش، با روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایش و در چارچوب مکتب ساخت گرایی، بر آن است که اشعار نو ابتهاج را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ مورد بررسی قرار دهد تا شیوه خلق زیبایی و برجستگی در اشعار وی آشکار گردد. اشعار مورد بررسی در این پژوهش با شیوه تصادفی از دیوان تاسیان ابتهاج گزینش شد. نتایج نشان داد که ابتهاج از انواع هشت گانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده و از این طریق توانسته است زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی معنایی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفته است. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آن ها نیز بررسی شده است. با این هنجارگریزی ها ، ابتهاج منظور خود را به گونه ای نوآورانه و به زیباترین شیوه بیان می کند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین هنجارگریزی های نحوی در شعر ابتهاج است و او نوعی فعل گرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کرده است.
بررسی نشانه- معناشناختی شعر سوره تماشا (سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نشانه معناشناختی گفتمان به ویژه گفتمان ادبی، ادبیات را به سوی پویایی و کاربردی شدن سوق می دهد. این روش فرایندی حسی- ادراکی، سیال، زیبایی شناختی و ناپایدار است که با عبور از روش برنامه مدار و با حضور عاملی انسانی به طور ناگهانی شکل گرفته در مسیر تولید معنا قرار می گیرد و فرایندی هنری، حسی و زیبا می آفریند که هیچ گونه نتیجه ای قطعی و از پیش تعیین شده ندارد. حضور ناگهانی و احساسی شوش گر، درروند آفرینش معنا باعث ایجاد فضای تنشی و زیبا در کلام می گردد. در نشانه- معناشناسی، حس، ادراک، تنش، عاطفه و تعامل به تولید و تحول معنا می-انجامد. این روش برخلاف روش برنامه مدار و روش روایی، مکانیکی عمل نمی کند بلکه حالتی غیرمنتظره و ناگهانی دارد بنابراین به نتیجه ای قطعی و ثابت ختم نمی شود؛ به عبارت دیگر طبق برنامه خاص و مشخصی عمل نمی کند تا نتیجه ای مشخص داشته باشد؛ بلکه فضایی تنشی و متزلزل بر معنا حاکم است. در این مقاله شعر «سوره تماشای» سهراب سپهری از دیدگاه نشانه- معناشناسی بررسی می شود تا پاسخ این سؤال داد ه شود. آیا سپهری با رویکردی احساسی و تنشی، جریان زیبا ساز، سیال و متکثر معنا را در این شعر رقم می زند؟
بازتاب و عملکرد تلمیحات شاهنامه و منابع پیرامون آن در دیوان صحبت لارى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فردوسی، اغلب شاعران، فارغ از محتوای آثارشان، در سطوح گوناگون، از شاهنامه تأثیر پذیرفته اند. محمد باقر صحبت لاری یکی از برجسته ترین شاعران دوره بازگشت ادبی است که در دیوان خویش به میزان چشم گیری از شاهنامه فردوسی تأثیر پذیرفته است. صحبت لاری با شاهنامه فردوسی آشنایی عمیقی داشته و تلمیحات نادر وی به نام ها و داستان های کمتر شناخته شده شاهنامه و دیگر شخصیت های حماسی و منابع غیر از شاهنامه، گواه درک عمیق وی از اثر سترگ فردوسی است. پژوهش حاضر با روش سندکاوی و تحلیل محتوا نشان می دهد که صحبت لاری برای پیشبرد مقاصد شعری خویش از قبیل مدح و بیان برتری ممدوح، تصویرسازی، ترکیب سازی، رعایت جادوی مجاورت و ذکر احوال شخصی (مفاخره)، در زمینه تلمیحات از شاهنامه تأثیر پذیرفته و این صنعت را با صنایع شعری دیگر همراه کرده است. علاوه بر این با اشارات نادری که به شاهنامه ، منابع تاریخی، منظومه های حماسی، طومارهای نقّالی و داستان های شفاهی و عامیانه انجام داده، به حل برخی مشکلات شاهنامه پژوهی از قبیل معمّای ببرِ بیان کمک کرده است