فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، جستاری با رویکردی گفتمان شناسانه در زمینه زبان شناسی ادبیات است که به بررسی چگونگی توزیع ساخت های گفتمان مدار در سطح عبارات، جملات و متن گلستان سعدی می پردازد؛ تا میزان صراحت و پوشیدگی مؤلفه های زبانی به کار رفته در بیان مفاهیم گلستان را مورد مطالعه قراردهد. این نوشتار می کوشد تا از این گذار، جنبه ای از راز ماندگاری سخن سعدی در گذر زمان را تحلیل کند.
مقاله حاضر، بر مبنای این باور که توجه به ساخت گفتمانی در بررسی انواع متون می تواند در شناخت، درک و تفسیر هرچه بهتر آن مؤثر افتد و با اتکا به این امر که گفتمان قطعه ای زبانی و بامعناست که از چهار ویژگی نظام مندی، جهت مداری، هدف مندی و کلان زبانی برخوردار است؛ دست به بهره گیری از جنبه زبان شناختی الگوی ون لیوون (1996)، که الگویی مطرح در زمینه تحلیل گفتمان انتقادی است، زده است و در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه یک اثر با بهره گیری از مؤلفه های زبانی، محتوا و درونه خود را در ساخت فرهنگی نسل های مختلف جاودان می سازد؟
ازاین رو، مقاله پس از مروری مختصر بر ارتباط زبان شناسی و ادبیات، به بیان مسئله و شیوه به کار رفته در انجام تحقیق می پردازد. سپس گفتمان، تحلیل گفتمان، گفتمان شناسی انتقادی و الگوی ون لیوون، به عنوان مفاهیم پایه معرفی و تشریح می گردند و به دنباله، مؤلفه های مطرح در الگوی ون لیوون، تحت دو دسته مؤلفه های پوشیده و صریح، ارائه و با آوردن مثال های متعدد تبیین می شوند.
در ادامه، ضمن تقسیم ساخت های متنی گلستان به دو دسته ساخت های گفتمان مدار روایی و پیام گزار، متنی از باب نخست مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و نشان داده می شود که مؤلفه های گفتمان مدار مبتنی بر پوشیدگی از قبیل حذف، منفعل سازی، تشخص زدایی، نوع ارجاعی و طبقه بندی، در مقایسه با مؤلفه های مبتنی بر صراحت، از بسامد بالایی در گلستان برخوردارند.
در آخر، پس از محاسبه میزان رازآلودگی و تبیین آن، چنین استنباط می شود که یکی از ابعاد راز ماندگاری سخن سعدی بهره گیری وی از مؤلفه های گفتمان مدار مبتنی بر پوشیدگی (از دیدگاه گفتمان شناسی نه عرفان و ادبیات) است که برای وی این امکان را فراهم آورده است تا به خلاف بسیاری از متون، با بافت زدایی زمانی، مکانی، تاریخی، سیاسی و پوشیده کردن کارگزاران، کنش گران و کنش پذیران حکایات، پیام خود را از زبان اینان برجسته کرده و اثر خود را در ورای زمان، برای تمامی عصرها و نسل ها جاودان سازد.
تحلیل سندبادنامه از دیدگاه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر دیدگاه کلاسیک آن می پردازد. برخلاف نظریه کلاسیکِ استعاره که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی می¬داند، نظریه معاصر ادعا می کند نظام ادراکی انسان اساساً سرشتی استعاری دارد و استعاره به شکل ناخودآگاه و غیراختیاری، در زندگی روزمره انسان فراوان به کار می رود. این دیدگاه نخستین بار در سال 1980 توسط جورج لیکاف و مارک جانسون با انتشار کتاب استعاره هایی که با آنها زندگی می کنیم مطرح شد. این تحقیق با ارائه گزارشی از «نظریه استعاره مفهومی»، به معرفی و نقدِ انواع، ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون می پردازد.
هم پیوندی درخت و اشراق و بازتاب آن در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، موضوع «خانواده در قابوس نامه» مورد بررسی قرار گرفته است. نخست تعریفی از خانواده بیان شده، سپس انواع آن ذکر گردیده است. برای ورود به بحث درباره ی موضوع مورد پژوهش، در ابتدا مطرح کردن پدیده ی «ازدواج» - که نخستین گام در تشکیل خانواده است - و صحبت درباره ی مسایل مربوط به آن چون سن ازدواج، گزینش همسر، ویژگی های همسر ایده آل و ... ضروری بوده است.
در بخشی دیگر، درباره ی اعضای خانواده (پدر و مادر و فرزندان) و جایگاه و حقوق هر یک، به تفصیل سخن رفته است. بحث درباره ی زنان و سه رده ی سنی کودک، جوان و پیر، قسمت هایی دیگر از این نوشتار را تشکیل می دهد. در پایان، پس از اشاره به اقتصاد خانواده در قابوس نامه، ساختار خانواده در این کتاب معرفی شده که عبارت است از خانواده ی هسته ای، تک همسر، پدرتبار، پدرسالار، برون همسر و نومکان.
دایرة المعارف سبزوار
فاعلیه التحلیل البلاغی فی النقد الفنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن التباعد بین النقد والبلاغه کان السبب الرئیس فیما نراه من فقر منهجی، وفوضى نقدیه، فصار لزاما ًالسعی إلى تأسیس حرکه نقدیه مثمره، تقوم على رؤیه منهجیه واضحه، لا تکتفی بنتائج التلاقح بین النقد والبلاغه، وإنما تستفید أیضا ً من کل ما قدمته العلوم الإنسانیه فی مجالاتها المختلفه.
وفی هذا البحث، نحاول إلقاء الضوء على أهمیه التحلیل اللغوی البلاغی فی إغناء العملیه النقدیه، لتکون أداه أساسیه فی الکشف عن محاور الجمال الفنی فی النص الأدبی، مما یؤدی إلى دفع عجله تطور الأدب، انطلاقا ً من معالجه مادته الخام، کأساس لمنهج نقدی سلیم.
نقش های روایت شنو در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شنو یکی از چهار نقش اصلی در روایت (نویسندة واقعی، خوانندة واقعی، راوی و روایت شنو) است؛ از این رو آگاهی از آن به شناخت ویژگی های متن روایی منجر می شود. پرسش مقالة حاضر این است که تأثیر علایق و واکنش های مخاطب در بسط داستان و نحوة گسترش پیرنگ چگونه است؟ و روایت شنو چه نقش های دیگری در روایت دارد؟ روایت شنو در مثنوی بسیار آشکار است؛ راوی مستقیم او را مورد خطاب قرار می دهد و مخاطبی است که اقتدار دارد و از راه نظرها و پاسخ های واقعی ادراک می شود. بنابراین، نقشی تعیین کننده در روایت دارد تا جایی که سؤال ها، پاسخ ها و کنش هایش حتی می تواند مسیر پیرنگ را تغییر دهد. به طور کلی، چهار نقش منحصربه فرد و مهم را می توان برای روایت شنوی مثنوی برشمرد که در این مقاله به بررسی این نقش ها می پردازیم.
بحثی در باب سبک شناسی سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کهن الگوها در شعر اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها انگاره هایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشر هستند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحولات و دگرگونی های آنها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهن الگوهای متعددی نام می برد و هر یک از آنها را به تنهایی و در پیوند کلی با هم در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار می آورد. در این مقاله کهن الگوهایی که یونگ توجه خاصی به آنها داشته است، مانند آنیما، مادر مثالی، سایه، خود و نقاب در شعر اخوان ثالث بررسی و تحلیل گردیده و مشخص شد که این دسته از کهن الگوها تأثیر بسزایی بر ذهن و زبان این شاعر داشته اند. همچنین تأثیر کهن الگوهایی نظیر عشق، مرگ، تولد دوباره، قهرمان، اعداد، کیمیا، آرمانشهر، غول و ... که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده اند، در شعر اخوان بررسی شده است.
کاهی بر تارهای «مویی به ریسمان تصحیح چند بیت از شاهنامه»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گفتاری که در پیش روست نقد و بررسی مقاله ای است تحت عنوان:«مویی به ریسمان تصحیح چند بیت از شاهنامه»این نقد و بررسی دور دو محور می چرخد: یکی، زدودن غبار ره از تارهای موی سخن که «قلم» آن را در پیچ و خمهای سفر کوتاهش به بار آورده است، و تبیین و توضیح ابهاماتی در این زمینه.دیگری، به نقد کشیدن معیارهای تصحیح متون کهن و ارایه پیشنهادهایی در این راستا.
تحلیل متون داستانی کودک با رویکردِ شعرشناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
یکی از میان رشته هایی که امروزه دستاوردهای زبان شناسیِ شناختی را به کار می گیرد مطالعات ادبی با رویکردِ شناختی است که اصطلاحاً به آن شعرشناسیِ شناختی گفته می شود. شعرشناسیِ شناختی به رابطهٔ ذهن انسان با متون ادبی می پردازد. در این رویکرد، نظام ادبیات جدا از نظام زبان نیست و درک زبانِ ادبیات بر پایهٔ دانش ما از دنیای اطراف صورت می گیرد. رویکرد شناختی به ادبیات چگونگی درک رویدادها را به وسیلة آنچه در این رویکرد اصطلاحاً ذهنِ ادبی نامیده می شود بررسی می کند. در میان رویکردهای موجود نسبت به تحلیل آثار ادبی، جدیدترین دیدگاه برای تحلیل ادبیات از منظر زبان شناسی، همین رویکرد شعرشناسی شناختی است. در تحقیق حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از نظریهٔ ذهن ادبی و قصه مدارِ ترنر (M.Turner 1996) مفهوم فرافکنی قصه مدار توضیح و به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه ذهن انسان با متون ادبی رابطه برقرار می کند. تأکید بر پیوند ذهن و زبان در نگرش زبان شناسی شناختی مؤید این نکته است که بهترین نمونه ها برای تحلیل های شناختی از مراحل اولیهٔ رشد زبانی به دست می آید. تحلیل متون ادبیات کودک می تواند شواهد با ارزشی برای شعرشناسی شناختی به دست دهد. بر این اساس، در پژوهش حاضر، دو داستان کودک از کتاب های برگزیده انتخاب و بررسی شد. تحلیل داده ها در مورد فرافکنی دانش طرحواره ای حاکی از این امر است که بازنمود این سازه ها در متون داستانی کودک در ایران موفق نبوده است اما، در مورد واحدهای هم حوزه، نتایج تحلیل با فرضیهٔ تحقیق هم سویی نشان می دهد.
فراز و فرودهای شعر یمینی شریف
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
مبانی سبک شناسی
حوزههای تخصصی: