درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۲٬۲۱۴ مورد.
۶۲۱.

زنجیره های استعاری «محبت» در تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محبت استعارة مفهومی استعارة هستی شناختی تصوف ایرنی قرن 2- 6 هـ. ق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۷
از قرن دوم هجری صوفیه با وارد کردن مفهوم «محبت» در سخنان خود، نسبت جدیدی میان خود و خداوند تعریف کردند، این تعریف اگرچه در ابتدا با مخالفت های از جانب فقها و متکلمین روبرو شد اما به تدریج جای خود را در گفتمان صوفیه پیدا کرد، تا این که در نهایت در آغاز قرن ششم مفهوم «عشق» نیز به طور رسمی وارد اقوال و آثار ایشان شد. تلاش صوفیه در این چهارقرن برای تعریف و توضیح این مفهوم، تصوف را وارد مرحلة جدیدی ساخت که شاهد شکوفایی آن در قرن های ششم تا هشتم هجری می باشیم. نگارنده در این جستار به دنبال بررسی دیدگاه های هستی شناسانة صوفیه دربارة این مفهوم بوده است از این رو از طریق تحلیل و بررسی استعاره های مفهومیِ هستی شناختی در «نظریة استعارة مفهومی» به جستجوی دیدگاه های صوفیه در این باره پرداخته و در نهایت ثابت کرده که استعاره پردازی های صوفیان از همان ابتدا بیانگر دو دیدگاه که در واقع برخاسته از دو استعارة اصلیِ خداوند سلطان است و خداوند محبوب است می باشد
۶۲۲.

تاملی در کاربرد اصطلاح «تشبیه و تنزیه» در متون ادبی ـ عرفانی فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
«تشبیه و تنزیه» از جمله اصطلاحات عرفانی است که در حوزه هایی مانند ادبیات، تفسیر، کلام و ملل و نحل نیز مورد توجه است. این دو اصطلاح در نشانه شناسی زبان عرفانی از حیث ساختار در ردیف «اصطلاحات زوجی» قرار می گیرد. کاربرد این دو ترکیب در کنار هم بعد از ابن عربی رواج بیشتری داشت. وی با بیان نظریه خویش، اعتقاد به تشبیه و تنزیه را در مسیری تازه افکند که بعدها بسیاری از عرفا و ادبای اندیشمند تحت تاثیر نظریه و تفکر او قرار گرفتند. در این مقاله سابقه کاربرد این دو اصطلاح در شعر و ادب فارسی و متون مختلف بررسی می شود. بیان ارزش و اهمیّت این دو اصطلاح به عنوان یکی از موضوعات بحث انگیز در دوره های مختلف، بررسی سیر تحولات معنایی و گستردگی قلمرو کاربرد این دو واژه در متون گوناگون از اهداف دیگر این مقاله است.
۶۲۷.

نقد رویکرد هجویری به حلاج با تأملی در کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملامتیه کشف المحجوب حلاج مشایخ صوفیه رویکرد هجویری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها عرفا و متصوفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۱۷۳۴ تعداد دانلود : ۸۷۵
هجویری در کشف المحجوب بزرگ زاده ای دین ورز، پشمینه پوشی بی خرقه و صوفی آزاد از رسوم است. داوری های او دربارة مشایخ گذشته و هم روزگارش با تأمل و شناخت همراه است. یکی از این مشایخ، حسین بن منصور حلاج است که به گواهی تاریخ، وابستگان دستگاه خلافت عباسی مخالف او بوده اند. پیروان حلاج در طول تاریخ از مجازات ایمن نبود ه اند. بزرگان تصوف نیز به مقتضای زمان، پوشیده و به اشاره در باب او سخن گفته اند. برخی متصوفه مثل سراج طوسی و قشیری با ذکر سخنان حلاج به دنبال راهی برای جلوگیری از حذف کامل او از فهرست مشایخ اهل تصوف بوده اند. عملکرد هجویری تا اندازه ای ظریف تر و رندانه تر است؛ زیرا با ذکر احوال او در باب «فی ذکر ائمتهم من اتباع التابعین»، به مناسبت و احتیاط، دین و اعتقاد او را تأیید می کند؛ هجویری حتی ذکر نکردن نام حلاج را در کتاب خلاف رسم امانتداری می داند. این پژوهش تأملی در تحلیل نگاه هجویری به حسین بن منصور حلاج بر پایة اشارات او در کشف المحجوب است. با بررسی و تحلیل شواهد، ساختار پژوهش در نه بخش تنظیم شد: سابقة آشنایی هجویری با حلاج، رویکرد هجویری به آرای موافقان و مخالفان حلاج، ارتباط حلاج با مشایخ عصر خود و دلیل رانده شدن حلاج، انگیزة طرح حلاجی دیگر، حلاج و ملامتیه، رد احتمال اعتقاد حلاج به حلول، رد اتهام ساحری و اثبات کرامت حلاج و ناپذیرفتنی های حلاج.
۶۲۸.

گَرود (گرودا) (نماد انتقال و تبدیل اساطیر هند در سام نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اساطیر هند سام نامه گرود تمثال های خدایان هند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۴ تعداد دانلود : ۹۶۲
تأمّل در متن سام نامه و نشانه هایی که در دو داستان فرعی آن دیده می شود، انتقال و تبدیل بخشی از اساطیر هند را به این متن حماسی آشکار می کند. اساطیر هندی موجود در سام نامه، در متونی از متون هندی دیده می شوند که اولین ترجمه های در دسترس آن ها به عربی و فارسی، کتاب ماللهند ابوریحان بیرونی است و سپس در سطح وسیع تر آثاری که از طریق نهضت ترجمه در دوره حکومت تیموریان هند و اوائل دوره صفویه به فارسی برگردانده شده اند؛ لذا احتمال قریب به یقین آن است که از طریق این ترجمه ها وارد متون حماسی فارسی شده باشند. این تحقیق نشان می دهد: اولا، نحوه یاد کرد و نظم این اسطوره ها در سام نامه، با نوشته ابوریحان متفاوت است. ثانیاً، سراینده از متن آنها کم اطّلاع بوده است و از این ، بر می آید که جامعه مخاطب نیز از این اسطوره ها اطّلاعی نداشته و خالی الذهن بوده است. هم چنین با توجه به زمان انتقال این مضامین از هند به ایران می توان گفت که تاریخ سرایش این منظومه، اگر سروده یک نفر باشد، زودتر از زمان حکومت جلال الدین اکبر در هند نمی تواند باشد و اگر سروده چند نفر باشد، حداقل آن بخشهایی که نام و اَشکال این اسطوره ها در آن ها حضور دارد، مربوط به دوره یاد شده است.
۶۲۹.

زبان حال ابلیس در بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابلیس فرشته زبان حال ابلیس ستایی شرح غزل حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۹۵۴
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود   آدم آورد در این دیر خراب آبادم با خواندن دقیقِ این بیتِ مشهور حافظ، این پرسش برای بیشتر خوانندگان یا شنوندگان پیش می آید که «منِ» گوینده بیت کیست که خود را فرشته ای فردوس نشین نامیده و آدم (ع) را مسبب هبوط خود در این دنیا دانسته است؟ شارحان و محققان هفت نظر مختلف در این باره مطرح کرده اند که از آن میان تفسیرِ بیت به زبان حال فرزندان آدم (نوعِ بشر) یا روح انسان معروف تر و پذیرفته تر است؛ اما با دقت در ساختارِ معناییِ مصراعِ اول که گوینده خود را «مَلَک» خوانده و منطقِ نحویِ بیت که گوینده مصراع نخست، اول شخصِ مفرد و فاعلِ مصراع دوم، سوم شخص مفرد است که باعثِ تنزّلِ «من/ گوینده» بیت شده است گمان دیگری به نظر می رسد و آن اینکه احتمالاً بیت از زبان ابلیس است و به ماجرای سجده نکردن او بر حضرت آدم  (ع) و اخراج از بهشت و افتادنش در جهانِ فرودین اشاره دارد. با این تفسیرِ پیشنهادی، بیت حافظ نیز از شواهد ابلیس ستایی در ادب فارسی و از نمونه هایی است که به زبان حالِ شِکوه آلود این فرشته درباره قُرب و مقامِ نخستین و طرد و فراقِ او اشاره دارد.
۶۳۳.

سخن و سخنوریِ مولانا

کلیدواژه‌ها: مولانا عرفان و تصوف ظرفیت قابلیت مخاطب نوگرائی حکایت و داستان حسام الدین چلبی نی سخن و سخنوری مثال و تمثیل خموش گوش هوش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۹۱۰
آن چه در این مقاله بیان شده در خصوص سخن وسخنوریِ مولاناست. و غرض آن است که گستره و عمق سخنان مولانا را ذکر کرده و قدرت سخنوریِ مولانا را که در شعر و نثر در اوج توانائی قرار گرفته نمایش دهد. و نیز بنا دارد به برخی عوامل و موانع سخن گوئی او هم اشاراتی داشته باشد. لذا بیشترینه مآخذ آن آثار خود مولانا و به ویژه کتاب شریف مثنوی معنوی است که جامع باورهای شریعت و طریقت، و حاوی اسرار درونی و حقایق باطنی مولاناست. ابیاتی را که در آن خصوص نقل کرده ایم فقط نمونه هائی اندک و مختصر برای اثبات موضوع است.
۶۳۵.

بار دیگر ما غلط کردیم راه (تبیین و تایید نظر استاد زرین کوب درباره داستان شاه و کنیزک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی رمزنگاری داستان کنیزک و پادشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۰ تعداد دانلود : ۷۵۸
مثنوی پژوهان، نخستین داستان مثنوی، موسوم به «کنیزک و پادشاه» را اثری نمادین دانسته و هر یک با توجه به دیدگاه خاص خود آن را رمزگشایی کرده اند. آنان در رمزگشایی از سه شخصیت داستان اتفاق نظر دارند و اختلاف نظر اصلی مربوط به رمزگشایی از شخصیت «شاه» و «کنیز» است. اغلب شارحان ظاهراً به پیروی از شرح خوارزمی، شاه را رمز «روح» و کنیز را رمز «نفس» فرض کرده اند. در آثار استاد عبدالحسین زرین کوب، کنیز رمز «انسان» و شاه رمز «خداوند» است اما از نظر برخی پناه بردن شاه به مسجد و اعترافش به اشتباه، با این که او را رمز خداوند فرض کنیم، ناسازگار است از این رو همچنان گرایش به نظریه خوارزمی بیشتر دیده می شود. در این پژوهش، پس از نقد دیگر دیدگاه ها، با تکیه بر درون مایه اصلی داستان و شیوه داستان پردازی مولوی برای تبیین نظر استاد زرین کوب، تلاش شده است. فرض آن است که درون مایه اصلی داستان، شرح خطای انسان (کنیزک) در شناخت معشوق حقیقی (شاه) و گزینش معشوقی ناپایدار به نام دنیا (زرگر) است. عواملی که این فرضیه را تأیید می کند دو دسته است: دلایل خارج از داستان عبارت است از: درون مایه مأخذ اصلی قصه، سابقه مضمون در متون گنوسی، پیشینه مضمون در آثار عارفان متقدم به ویژه عطار و تکرار مضمون در دیگر حکایت های مثنوی. دلایل داخل داستان نیز عبارت است از: درآمد داستان و بیتِ خروج، گره داستان و شخصیت محوری آن و گره گشایی و نتیجه گیری مولوی در پایان داستان.
۶۳۶.

شعر حافظ، واحه آزادی و آفرینش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پساساختارگرایی نویسنده گرا افق انتظار مرگ مؤلف تمایز differance

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
هدف مقاله حاضر آن است که نشان دهد، چگونه مکتب پساساختارگرایی، از تعیین معنای نهایی برای متن امتناع می ورزد. در این راستا، نخست با اشاره، به بخشی از ویژگی های متنی چون غزلیات حافظ به تبیین این مطلب پرداخته می شود که از منظر نقد پساساختار گرایی، نمی توان معنای غزل حافظ را تنها در انحصار تحلیل عرفانی نگاه داشت از این رو برای رسیدن به فهم متن، نخست باید خود را از بند قصد مؤلف رهانید و با تکیه بر متن و افق انتظار خواننده، معنی را آفرید. نقد پساساختارگرایی با تکیه بر عدم قطعیت رابطه بین دال و مدلول و بازی بی پایان دلالت ها در زبان و نیز به واسطه ویژگی های خاص زبان ادبی از جمله ابهام و معما و ماهیت استعاری و مجازی آن و استفاده از قواعد ساختار شکنی نشان می دهد که چگونه دال ها می توانند در یک روند دلالتی بی انتها ادامه داشته باشد. در پایان پیشنهاد می کند که برای تفسیر و تاویل متنی گشوده چون حافظ نیاز به خواننده ای است که واقف بر نظام و مناسبات نشانگان متن باشد، از پروسه ساختار شکنی آگاه باشد و نیز بداند که چگونه می توان معنا را افزایش داد و از حصار یک معنا قطعی و نهایی گریخت.
۶۳۷.

نگرش آیرونیک شمس تبریزی به گفتمان ها و نهادهای جامعه عصر خود(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره تمثیل مقالات شمس تبریزی رمز آیرونی متناقض گویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۳۸
این مقاله درپی نمایاندن تصویری از جهان ذهن و اندیشه شمس تبریزی است. نویسنده درصدد است تا نخست با تکیه بر تصاویر بلاغی و رتوریک متن مقالات، انسجام فکری موجود در ورای ظاهر آشفته و درهم ریخته مقالات و راز تاثیرکلام شمس را نشان دهد؛ دیگر اینکه عامل فردیت شمس و مقالات را در تاریخ تصوف و به ویژه نثر عرفانی فارسی به تصویر بکشد. ازاین رو، ابتدا صورت های بلاغی پربسامدی چون تمثیل، استعاره، رمز و پارادوکس را به عنوان نقطه اشتراک مقالات با سنت عرفانی پیش از خود مطرح کرده و سرانجام فردیت متن را در زبان و نگرش آیرونیک شمس نشان داده است. به همین سبب، پس از بیان مفهوم آیرونی، انواع و ویژگی های آن و نگاه آیرونیک شمس به گفتمان ها و نهادهای عصر خود را به تفصیل بحث کرده و در پایان به کارکرد آیرونی در مقالات پرداخته است.
۶۳۹.

بررسی اوصاف و شخصیت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۲۳ تعداد دانلود : ۷۷۰
یکی از مضامین اصلی در آثار ادبی جهان، به­ویژه متون عرفانی و اخلاقی، تقریر احوال پیامبران الهی است که غالباً حاصل تجربیات ناب و شهود عرفانی است. عرفان نیز که از یک منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، این زمینه را فراهم کرده تا گزاره­ها و مؤلفه های دینی، از جمله: بحث نبوّت، با رویکرد زیباشناختی و هنری بازپرورده شود. در این میان متون عرفانی منثور فارسی به دلایل فرهنگی و زبانی این امکان را داشته و یافته است که به بحث نبوت بویژه نبوّت پیامبر خاتم از زوایا و ابعاد مختلف بنگرد؛ متون منثوری که به نسبت قالب دیگر یعنی شعر، عمیق­تر و بیشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در این دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی کرده­اند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه کنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خویش اعتبار بیشتری ببخشند. نویسنده در این مقاله سعی می­کند با توجه به فقدان اثر پژوهشی جامع به صورت مقایسه­ای و تاریخی در حوزه جایگاه، وضع و حال پیامبر خاتم در مجموعه متون عرفانی منثور، پانزده متن از امّهات متون عرفانی را از سده آغازین تألیف متون عرفانی فارسی تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوک پیامبر اعظم را به صورت مقایسه­ای مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبیین کند.
۶۴۰.

تحلیل سوانح­العشاق از دیدگاه «من استعلایی» پدیدارشناختی (رویکردی پدیدارشناختی به قلمرو عرفان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی پدیدارشناسی غزالی عشق من استعلایی سوانح

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پدیدارشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۲
متون ادب فارسی به سبب برخورداری از تنوع وگستردگی فراوان از دیرباز توجه منتقدان را به خود معطوف داشته است. در این میان، سوانح احمد غزّالی از دو جهت، یکی به دلیل نظریه­پردازی های معرفت­شناسانه و دیگر نوع نگاه مؤلف به توصیف پدیدارهایی چون عشق، عاشق و معشوق، از وجهه معرفتی بالایی برخوردار است؛ پژوهش حاضر روش نقد پدیدارشناختی رابا توجه به یکی از دغدغه های اصلی خود که رسیدن به «التفات» و «طلبگاهی» منحصراً عرفانی و نیز ارائه پاسخی برای چگونگی ارتباط میان آگاهی با مسأله فناست، در تحلیل رخدادهای معرفتی سوانح به کار گرفته است. روش انتقادی این مقاله، پدیدارشناسی استعلایی است تا با اتکا به تحلیل آن، از کیفیّت ظهور رخداد آگاهی و «من استعلایی»، موضوع را به تعبیر سوانح از «طلبگاه» عرفان قرن ششم ارزیابی، و اهمیت انتخاب عشق را در ایجاد و تکوین فرایند آگاهی بیان کند. دستاورد عملی این مقاله، معرفی عینی یک الگوی کاربردی به منظور بررسی فرایند معرفت شناسی در حوزه ادبیات عرفانی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان