فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
257 - 278
حوزههای تخصصی:
نخستین کسی که در مثنوی سرایی از مولوی تقلید کرد، فرزند و مریدش سلطان ولد بود که به تشریح و تبیین عقاید پدر خود پرداخت. غور و تأمل در آثار سلطان ولد خصوصاً مثنویهای سه گانه نشان می دهد که خداوندگار در تشکیل منظومه فکری فرزندش سلطان ولد نقش فراوانی داشته است. سلطان ولد به دلیل عظمت شخصیت پدرش مولانا و آثار سترگ او، چندان مورد توجه اهل ادب و عرفان قرار نگرفته است، این در حالی است که وی با تمسّک به شیوه پدر و سلوک عملی در سایه بزرگان طریقه مولویه به تجربیات جدیدی در عالم عرفان رسیده است. این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و با شیوه توصیفی- تحلیلی انجام می شود، سلوک عرفانی را در مثنوی معنوی و مثنویهای سلطان ولد بررسی می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که سلطان ولد با استعانت از کشفیات عرفانی خود تا چه حد توانسته گفتمان مولانا را در خصوص مبحث سلوک تشریح کند و در این زمینه چه استنباطهای بدیعی ارائه می دهد؟ نتیجه این پژوهش آشکار می کند که سلطان ولد با تکیه بر قدرت علمی و تجربیات شهودی خود توانسته برداشتهای نابی از کلام پدر ارائه دهد. وی در مبحث سلوک عرفانی نوآوریهایی نیز دارد.
تحلیل بازتاب «فولکلور» در ادبیات غنایی با تکیه و تأکید بر غزل های شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامیانه هر قوم و ملّتی بخش عظیمی از فرهنگ معنوی آن ملت است که سینه به سینه از نسل های قدیم تا به امروز نقل شده و در گذر زمان حافظ هویت فرهنگی ملّت ها بوده است؛ این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، قصه ها، باورها، آیین ها، ترانه ها، آداب و رسوم و ... می شود. بخش قابل توجهی از اصطلاحات عامیانه ایران، ضرب المثل هایی است که بر زبان عوام جاری است؛ این کاربردها در نثر فارسی و به خصوص در نوع ادبی داستان و رمان بیشتر از شعر بود؛ با این حال در شعر فارسی و به ویژه در شعر شاعرانی که هم برخاسته از متن جامعه و هم با فرهنگ عامه آشنا بودند یا گرایش به زبان کودکانه داشتند، گستره وسیع تری یافت. شهریار از این نوع شاعران است؛ او هم از متن جامعه بود و هم با فرهنگ هزار ساله ایران و آداب و رسوم جامعه آشنا بود؛ نگاه او در ادبیات عامه به مراتب از بسیاری دیگر از شاعران فراگیرتر و جامع تر است. به کارگیری مثل ها، ضرب المثل ها، باورها و عقاید خرافی، واژگان و زبان برخاسته از توده عامه مردم موضوع اصلی این مقاله است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی غزلیات شهریار و یافتن مواردی از امثال و حکم و آداب و رسوم و باورهای موجود در اشعار او و توضیح و تبیین آن ها چهره ادبیات عامه یا بخش هایی از آن در شعر نو و به ویژه زبان شهریار روشن شود.
نگاهی زیبایی شناسانه به شعر سیدیعقوب ماهیدشتی کرمانشاهی از منظر بازتاب عشق به محبوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
غزل از شورانگیزترین قالب های شعری است و عشق، لطیفه ای است که از عهد الست و بدو آفرینش در وجود انسان نهاده شده است. مفهوم عشق و تکرار آن در کلام و آثار شاعران و نویسندگان از آغاز حیات بشری، جاذبه ای وصف ناپذیر ایجاد کرده که جلوه های آن، تحت تأثیر رخدادهای فرهنگی و اجتماعی و شرایط روانی، فکری و اجتماعی فرد در زمان ها و مکان های مختلف متفاوت بوده است. سیدیعقوب ماهیدشتی، یکی از شاعران توانمند کردی سراست که به لهجه های مختلف کردی، شعر سروده است. عشق، درون مایه اصلی سروده های اوست؛ عشق وی، عشقی زمینی است که به زنان ابراز می کند. توصیفات خاص او، متوجهِ زیبایی های ظاهری و مادی معشوق؛ مانند: چشم، ابرو، زلف، رخ و ... بوده و کمتر به صفات معنوی او توجه داشته است. شاعر، گاهی از سختی عشق، ناله سر می دهد و گاهی زبان به شکایت از محبوب می گشاید. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیمای معشوق در دیوان کم حجم سیدیعقوب پرداخته است.
حشرات الارض
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی لایه ای داستان «پرسه در خاک غریبه» احمد دهقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی سبک شناسانه داستان «پرسه در خاک غریبه» از احمد دهقان پرداخته ایم. دهقان یکی از نویسندگان پیشگام و مطرح ادبیات دفاع مقدّساست؛ هرچند برخی او را به دلیل تصاویر تند و بعضاً به دور از انصافش در این حوزه نمی گنجانند. بررسی ساختاری و محتوایی داستان های این نویسنده به ما کمک می کند تا به درک بهتری از آثار او برسیم. ما به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، لایه های مختلف این اثر را کاویده ایم. در سطح زبانی به بررسی لایه های آوایی، واژگانی و نحوی داستان «پرسه در خاک غریبه» پرداخته ایم. ما معتقدیم احمد دهقان از زبانی فرم گرایانه استفاده کرده است. استفاده گسترده از اصطلاحات نظامی، کلمات و عبارات عامیانه، حذف و جابه جایی ارکان جمله و از همه مهم تر استفاده از واژه های نشان دار منفی نگر از ویژگی های سبکی او در سطح زبانی است. از آنجایی که دهقان، روایتی منتقدانه و تاحدودی پلشت انگار از دفاع مقدّس ارائه کرده است، بسیاری از واژه ها در داستان او بار منفی پیداکرده اند. او در سطح ادبی از تشبهات نو و دیر فهم استفاده می کند. از دیگر ویژگی های سبکی دهقان می توان به توصیفات شاعرانه که همراه با جان بخشی به اشیا است، اشاره کرد. نویسنده با این کار مخاطب را درگیر فضای داستان می کند. در سطح فکری، فضای داستان های احمد دهقان به شدت مردسالارانه است. این فضا، اقتضای شرایط جنگی است. دهقان با بیانی جزئی نگرانه به دنبال بیان کردن حقایق و تلخی های جنگ است. همچنین، رگه هایی از طنز تلخ و نیش دار را با توجه به حوادث ناخوشایند در رمان می توان دید. او دوست دارد حقایق و تلخی های جنگ را با چاشنی طنز و طعنه به مخاطب نشان دهد.
طنزی کاتور
حوزههای تخصصی:
تحلیل مجموعه داستان «لبخند انار» هوشنگ مرادی کرمانی از منظر غنای روانشناختی برنامه فبک
حوزههای تخصصی:
برنامه فلسفه برای کودکان (فبک)، مهارت های ارزشمندی مانند تفکر پیرامون مفاهیم و موقعیت های گوناگون زندگی و قدرت استدلا ل ، تمییز و داوری است. رویکردی نوین در تعلیم و تربیت که متیو لیپمن آمریکایی در آغاز دهه 1970 میلادی بنیاد نهاد و آموزش کودکان و نوجوانان دانش آموز، فراتر از شیوه های کهنه در نظام های سنتی آموزش و پرورش، هدف آن و داستان ابزار اساسی این برنامه است؛ زیرا داستان موقعیت های مختلف زندگی را با قابلیتی بالا ترسیم و کودک و نوجوان را برای مواجهه منطقی با مسائل زندگی آماده می کند. بنابراین، داستان های فبک سه غنای ادبی، فلسفی و روانشناختی دارند که این پژوهش غنای روانشناختی مجموعه داستان «لبخند انار» هوشنگ مرادی کرمانی را با رویکرد توصیفی- تحلیلی بررسی کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که اغلب داستان ها ، قابلیت بالایی از نظر غنای روانشناختی دارند؛ ولی برای استفاده در برنامه فلسفه برای کودکان، باید ضعف های آن ها را اصلاح کرد. 12 داستان مجموعه «لبخند انار» از نظر زبان و استفاده از واژگانِ مناسب، مطلوب و 3 داستان تا حدی مطلوب است. از نظر تناسب مفاهیم داستان با درک کودکان نیز، 8 داستان مطلوب، 6 داستان تا حدی مطلوب و 1 داستان نامطلوب است.
تحلیل روایت شناسانه داستان حضرت یوسف (ع) با تکیه بر روایت شناسی ساختارگرا
حوزههای تخصصی:
داستان یکی از موضوعات اساسی و مهم قرآن است و بخش عظیمی از مطالب قرآن کریم به صورت داستان است و به نوعی مانند یک داستان بیان شده، تا اثربخشی آن بر مخاطب بیشتر باشد. داستان در قرآن، کار هنری مستقل و جدای از سایر موضوعات اصلی آن نیست، بلکه ابزاری برای به تحقق رساندن هدف هدایتی و تربیتی است. داستان حضرت یوسف(ع) از جمله داستان های بلند قرآن است که به نوعی یک رمان قرآنی به حساب می آید و دربردارنده همه عناصر یک رمان است که با بیانی هنری به یک امر معنوی مهم پرداخته است. در این داستان حوادث به گونه ای طراحی شده است که می توان یک تحلیل ساختاری جامع و یک ریخت شناسی همه جانبه از عناصر داستان ارائه داد. پژوهش حاضر می کوشد با بررسی عناصر رمان و تحلیل ساختاری آن در داستان حضرت یوسف، جلوه زیبایی شناسانه و اعجاز قرآن کریم را در بیان مطالب قرآنی بررسی کند و از این طریق شاخصه های مهم داستان پردازی را در قرآن کریم با تکیه بر این سوره تبیین کند. اجمالاً یافته های پژوهش نشان می دهد همه شیوه های داستان پردازی در این سوره(داستان) رعایت شده است؛ شخصیت پردازی آن در طرحی دقیق و منظم دارد، حوادث داستان دارای توالی منظمی هستند، بازگشت زمانی و پیشواز زمانی بدر بخش خواب و رؤیا به طور کامل در این داستان مشاهده می شود و بین جنبه دینی داستان و بعد هنری آن تلفیق منطقی صورت گرفته است
در جست و جوی جاذبه ها!؛ شناسایی و اولویت بندی معیارهای جذابیت در یک برنامه طنز رادیویی
حوزههای تخصصی:
بررسی کارکرد نمادین اعداد و اشکال در ساختار خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف ساختار یک اثر، نقشی برجسته در دستیابی به مضمون و محتوا و لایه های پنهان معنایی آن دارد. بسیاری از اساطیر، افسانه ها، قصه های پریان و روایاتی با درونمایه نمادین، دارای ساختارهایی نظام مند و نمادین هستند که اعدد و اشکال و نگاره ها در آنها کاربردی برجسته دارند. از جمله این متون، منظومه خسرو و شیرین نظامی است که روایتگر داستانی تاریخی است که به افسانه ها پیوسته و از این روی دارای مضامین و مفاهیم نمادین و کهن الگویی است و باید به دنبال ساختاری نمادین در آن بود؛ ساختاری که اشکالی چون: ماندالا، مربع و مثلث که ارتباطی برجسته با اعداد دو و سه و چهار دارد، زیربنای اصلی حرکت و چینش و گزینش اشخاص و عناصر داستانی را معین می کند. در این مقاله به چگونگی ارتباط و نقش اعداد و معانی نمادین منظومه، به روش تحلیل و توصیف متن پاسخ داده می شود. نتیجه بررسی نشان می دهد که در این اثر، حرکت قهرمان روایت، حرکتی ماندالایی است که آغاز و پایان آن در جغرافیای داستان یکی است و در پایان این ماندالای چهارتو، چهارگوشه ای وعده داده شده، جایگزین مربع آشفته آغاز داستان می شود و به تعبیری روانشناختی، خسروپرویز به فرایند فردیت روانی دست می یابد
تحلیل نشانه های بلاغی در عاشقانه های شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
171 - 194
حوزههای تخصصی:
نشانه های بلاغی، نقشی برجسته در فرآیند شکل گیری محتوا دارند و متناسب با محدوده رمزگانی بافت متنی از آن ها استفاده می شود. شمس لنگرودی از شاعران معاصر ایران است که در شعرش متناسب با محتوا و هدف، استفاده ای قابل بررسی از نشانه های بلاغی دارد. با توجّه به ارتباط بارز عاشقانه های شمس با این نشانه ها، مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، نشانه های بلاغی پرکاربرد و نقش و کارکرد تعیین کننده آن ها را در شعر شمس بررسی می کند. تحلیل اشعار عاشقانه شمس، نشان می دهد محتوای عاشقانه ها دارای سه ضلع برجسته معشوق، عشق و شعر در یک مثلث عاشقانه است که شاعر از انواع نشانه های بلاغی برای تشریح آن استفاده نموده است. پربسامدترین نشانه ها در این اشعار در دو بخش نشانه های شمایلی و نمایه ای قرار می گیرد که به ترتیب، شاملِ تناسب، هم حروفی، تشبیه، استعاره مکنیه و مصرّحه ، تکرار در سطح جمله و نشانه های بلاغی سبک ساز در این سروده ها به ترتیب: تناسب، هم حروفی و تشبیه است که در گسترش و تقویّت نظام عاطفی مسلّط بر عاشقانه ها نقش دارند. همچنین تراکم و ترکیب نشانه ها، خوشه های نشانه ای را پدید آورده است که تأییدی بر وجود رمزگان بلاغی در این سروده ها است. کارکرد نشانه ها و خوشه ها مخاطب را با شعر شمس، دنیای ذهنی و تجربه های زیستمانی او آشنا می کند.
دکتر محمدرضا ترکی:؛ مردم را با طنز «ناب» آشنا کنیم
حوزههای تخصصی:
آموزه های اخلاقی گنج شایگان اثری تقلیدی از گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از آفرینش انسان، رسیدن به کمال مطلوب است و لازمه تحقق این هدف، کسب فضایل اخلاقی در سایه تربیت است. پیامبران نیز هدفی جز تعلیم مکارم اخلاقی نداشته اند. آیات قرآن مجید از پیام های اخلاقی و تربیتی سرشار است. شاعران و نویسندگان هم با الهام از آیات روح افزای قرآن از دیدگاه های خاص به این موضوع پرداخته اند. یکی از این شاعران و نویسندگان که در واقع متنفذترین معلم اخلاق نیز هست، شیخ اجل سعدی است که الگویی برای تقلید افراد بسیاری پس از خود شده است. از زمره شاگردان مکتبش که شش سده پس از او می زیسته، میرزا ریاض همدانی، صاحب کتاب «گنج شایگان» است. میرزا ریاض در این کتاب، تقلیدی آشکار از گلستان کرده است. وی نه تنها در زمینه قالب و شکل بیان مطالب از استاد خود، سعدی، پیروی کرده بلکه در بیان سخنان پر مغز، در مواردی حتی عبارات و جملات مشابه گلستان آورده است و به طورکلی در استفاده از محسنات لفظی و معنوی، آن کتاب بی بدیل را مورد نظر داشته است. میرزا ریاض با گوشزد کردن پاره ای از خصایل نیک و برحذر داشتن از اخلاق مذموم نیز پا جای پای معلم خود نهاده، از عهده این اقتدا به خوبی برآمده است. در این مقاله از ارزش های اخلاقی مطرح شده در «گنج شایگان» با تکیه بر آموزه های دینی سخن به میان می آید.
نقد شخصیت کیخسرو بر اساس نظریه آبراهام مزلو
حوزههای تخصصی:
روان شناسان انسانگرا، در نظریه های خود، برخلاف رفتارگرایان و روان کاوان، نگرشی مثبت و غایی نسبت به انسان دارند. در این پژوهش با توجه به تجربه های عرفانی و کمال طلبانه کیخسرو در نظر داریم نگاهی روان شناختی به زندگی و رفتار او داشته باشیم و ویژگی های رفتاری او را با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام هارولد مزلو انطباق دهیم و او را به عنوان فردی که به مرحله خودشکوفایی رسیده، معرفی کنیم. در این بررسی او با شش ویژگی افراد خودشکوفا از جمله؛ مسأله مداری، علاقه اجتماعی، تجربیات والا و عرفانی، روابط بین فردی عمیق و صمیمانه، ساختار منشی دمکراتیک و کناره گیری و خلوت گزینی هماهنگی دارد.
عوامل خلق شعردر نظریه ادبی نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جنبه هایی که در تبیین نظریه شعری حکیم نظامی گنجوی، بسیار جالب و بدیع به نظر می رسد، اشارات شاعر به عوامل خلق شعر و ایجاد فضای شاعرانه است و طرح این پرسش که آیا اودر این موضوع راهبرد قابل طرحی دارد؟ نکته ای که در دیدگاه نظریه پردازان وادبای متقدم و متاخر، کمتر به صراحت مورد بحث قرار گرفته است واز این حیث که نظریه پردازی ادبی در گذشته فرهنگی ما امر نادری بوده؛ بسیار ضروری به نظر می رسد. استخراج اشارات نظامی گنجوی به روش تحلیل محتوا، نشان داد که او نظیر سایر جنبه های فکری و اندیشه ای اش، در این زمینه چارچوبی کاملا مدون و نظریاتی دقیق و منطقی دارد. او سعی می کند علاوه بر به کارگیری این آراء و یافته ها، در حوزه ی عمل، مبانی نظری آنها را هم به عنوان دستورالعمل کار شاعران، برای استفاده دیگر سخنوران، بررسی و مطرح کند. نکته بسیارجالب توجه این است که بسیاری از عواملی که از گذشته های دور گرفته تا آراء نظریه پردازان مدرن امروز، به عنوان عوامل و ساحت های عرضه شعر مطرح شده است، به صورت پراکنده در شعر نظامی گنجوی یافت می شود که با استخراج و تدوین، بخشی از نظریه شعری شاعر را نشان می دهد.
ابلیس و شیطان در اندیشه و آثار سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
19 - 30
حوزههای تخصصی:
ابلیس در اندیشه و آثار سعدی پرداختن به عرفان و تصوف به طور خاص و توجه به دانش های قرآنی به طور عام از رویکردهای مهم و رایج شاعران در روزگار سعدی است. این رویکرد به گستردگی و البته با نگرش خاص سعدی، در کلیات او نمودی آشکار دارد. در کنار موضوعات گوناگون حوزه ی دین و عرفان، پرداختن به ابلیس و مضامین داستانی مربوط به آن یکی از موارد پربسامد در نزد شاعران عارف یا عرفان گرای سبک عراقی است که در کلیات سعدی نیز به فراوانی کاربرد یافته است. با توجه به ویژگی های خاص عرفان در شعر و اندیشه ی سعدی که تا حدودی شخصی است در این مقاله نشان داده ایم که سعدی از سه منظر ایرانی، عرفانی و دینی به موضوع ابلیس نگریسته اما در این حوزه، نگاه او بیشتر متأثر از دیدگاه ایرانی است.
بررسی و تحلیل ارتباط های چهارگانه بشری در ترجمه رساله قشیریه (ارتباط انسان با خدا، خود، دیگران و طبیعت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوع ارتباط انسان با خدا بر کیفیت رابطه با خود، دیگران و طبیعت تأثیر مستقیم دارد. انسان در رابطه با خدا، تصورات متعددی دارد که دو تصور خدای متشخص و غیر متشخص از همه مهم تر است. قشیری از بزرگان مشایخ صوفیه است که با تأکید بر مقیّد بودن انسان به کسب معرفت خداوند و پیروی از شریعت پیامبر از سویی و شناخت جایگاه انسان در هستی از سوی دیگر بر روابط چهارگانه ارتباط انسان با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت تأکید فراوان دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با واکاوی ترجمه رساله قشیریه، به بررسی ارتباط انسان با خدا، خود، دیگران و طبیعت از منظر قشیری می پردازد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که وی با درک خاصی از تصور خدای متشخص(انسان وار)در نحوه ارتباط انسان با خود، دیگران و طبیعت، آموزه ها و اندیشه های والایی دارد که این مقاله به تحلیل و نقد هر کدام از این ارتباطات پرداخته است.
بررسی کهن الگوی منجی در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها، مفاهیم مشترکی هستند که ریشه در ناخودآگاه جمعی انسان ها دارند. این اصطلاح را نخستین بار یونگ در بحث ناخودآگاه جمعی اش مطرح کرد و آن را آرکی تایپ – الگوی نخستین، صورت مثالی، صورت ازلی- نامید. کهن الگوها را می توان شامل تصاویر، مایه ها و انگاره ها و نوع دانست. کهن الگوی منجی از انواع مایه ها و انگاره ها و مفاهیم مشترکی است که میان جوامع و فرهنگ ها و ادیان مختلف وجود دارد. منجی، فردی است که در زمانی خاص که اصولاً زمان پایان دنیا و دوره اوج سختی ها و بدبختی های انسان و سلطه تاریکی و پلشتی ها در این دنیاست، ظهور می کند. این اندیشه، علاوه بر این که دغدغه ذهنی انسان های گذشته و ادیان مختلف بوده است، اندیشه و تفکری است پویا و زنده که امروزه و تا زمانی که انسانی روی زمین نفس می کشد، در جریان خواهد بود. فروغ فرخزاد نیز، در جایگاه شاعری برجسته و متفکر، به این مسأله نظر داشت، بدان می اندیشید و این امر یکی از دغدغه های ذهنی او بود. مقاله حاضر، به بررسی «کهن الگوی منجی» در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فروغ می پردازد. این شعر پنجمین شعر در دفتر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» است. این مقاله با توجه به عناصر و اجزای خود شعر نشان می دهد که این فردی که فروغ از آن سخن می گوید، کسی نیست جز منجی.
واکاوی جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
155-186
حوزههای تخصصی:
جغرافیای پایداری به گستره و حوزه جغرافیایی ای اطلاق می شود که شاعران یا نویسندگان متعهد در آثار خود به دفاع از مردم تحت ظلم آن خطّه در برابر سلطه جویان خارجی یا داخلی برمی آیند. علی محمّد مؤدّب، یکی از شاعرانی است که در اشعار خود، نگاهی فراملّی داشته و اندیشه های شعری اش متأثّر از رویدادهای جهان پیرامون وی است. در این جستار، جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب با شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و سندکاوی مورد واکاوی قرار گرفته است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که چگونه مؤلّفه های پایداری ملّی و فراملّی در شعر مؤدّب بازتاب داده شده و به غیر از ایران، به موضوعات پایداری کدام کشورها پرداخته شده است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که پایداری در شعر مؤدّب به ایران منحصر نمی شود. وی در طرح موضوعات پایداری در شعرش، نگاهی عام و فراگیر داشته؛ اما به طور خاص بر موضوعات پایداری مرتبط با کشورهای خاورمیانه متمرکز شده است؛ از این رو، مؤدّب در شعرش به فلسطین، غزّه، لبنان، عراق، یمن، بحرین، سوریه، افغانستان، هائیتی و هیروشیما با رویکردی حمایتی پرداخته و در مقابل، نگاه انتقادی و اعتراضی خود را متوجه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، روسیه، عربستان، مصر و ترکیه ساخته است.
نگاهی به تغنیّات مهدی اخوان ثالث (م. امید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهدی اخوان ثالث شاعر بزرگ معاصر، یکی از ستون های شعر نوین فارسی است. بخشی مهم از میراث شعری اخوان ثالث را تغنیات، غزل ها و غزل واره های او بر می سازد. دغدغه های نظری م. امید درباره شعر و شاعری نیز پیوندی استوار با تلقی او از تغنّی و غزل و جوهر غزل و غنا دارد. آنچه در این گفتار صورت گرفته، نگاهی اجمالی به محتوا و صورت تغنیّات اوست. عشق در شعر و اندیشه مهدی اخوان ثالث، برخلاف بسیاری از معاصران، واجد همان صفاتی است که از روح یک انسان عارف مآب سنتی سراغ داریم. زبان اخوان ثالث در غزل واره ها به مانند سایر اشعار موفق او از ترکیب دو وجه "آرکائیسم" و "زبان امروز" و پیوند این دو در بستر "گرایش به منطق نثر" سامان یافته است. تفاوت اصلی زبان شعر اخوان در این آثار با سایر اشعار او در این است که در اینجا آرکائیسم رنگ کمتری دارد و گرایش به منطق نثر، خاصه در افتتاحیه اشعار نمود کمابیش بیشتری دارد. زبان اخوان ثالث در غزل واره ها، در لحظه های اوج، به سوی آرکائیسم حرکت می کند. تصویر نیز در شعر مهدی اخوان ثالث و خاصه در غزل واره های وی نقشی بسیار مهم دارد؛ اما موفقیتِ او تقریباً آنگاه به دست می آید که شعر وی به "شعر نحو" نزدیک می شود. نگاهی به برخی صنایع و شگردهای پر کاربرد در تغنیات م. امید، بخش دیگر این گفتار است.