فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۶۱ تا ۸٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
327 - 349
حوزههای تخصصی:
سوسور واضع زبان شناسی جدید، باب تازه ای را در تاملات مربوط به زبان گشود و جریان های مختلف فکری و زبان شناختی قرن بیستم را تحت تاثیر خود قرار داد. از طرف دیگر، گادامر، مهمترین چهره هرمنوتیک فلسفی است که با کانون قرار دادن زبان ، طرح تازه ای در باب واقعه فهم پی افکند . از آن جا که این دو متفکر، حول محوری مقوله زبان موضوعات مشترکی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند ما در این پژوهش برآن هستیم تا با طرح و مقایسه آرای زبانی سوسورو گادامر درباره موضوعاتی چون : ماهیت زبان، نشانه زبانی، ابزاری بودن یا نبودن زبان ، اجتماع انسانی( سنت)و زبان ، لانگ و پارول ، تعریف و جایگاه نماد، گفتار و نوشتار ، مطالعات همزمانی یا درزمانی زبان ، و .... قرابت ها و تفاوت های دیدگاه هایشان را نشان دهیم و افق های جدیدی در تاملات زبانی با چشم اندازهای زبان شناختی و فلسفی بگشاییم.
Tag Questions in Persian: Investigating the Conversational Functions(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۸, Issue ۲۹, Spring ۲۰۲۰
25-43
حوزههای تخصصی:
This article intends to identify the use and typify the functions of tag questions (TQs) in Persian everyday conversations and dialogic interaction. The analyses were made based on two data sources: A documentary film titled Commander in which the participants are engaged in free interactions, and an audio-recorded instrument named CALLFRIEND which consists of Iranian native speakers' communication on the phone. The datasets were transcribed using CHAT conventions by the researcher. Also, two raters were involved in the coding process and several rounds of coding and discussions were carried out in an effort to fine-tune the functional classification. This study found some overlap between Persian TQs and the ones from other languages, which confirms speakers' presupposition accounting for the largest portion of the corpora. However, there have been found some functions, namely holding the floor, scorning hearer, and ordering or encouraging, which do not conform to any existing classifications of tag questions. The study was implemented within the principles of Conversational Analysis, and the researcher has explored the relationship between the functions and their settings in which conversations were uttered, the expected response, and any other influential sociolinguistic factors.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان عربی برپایه مولفه های درایر (1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 89
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی، زبان ها بر اساس مولفه های صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص رده بندی و طبقه بندی می شوند. مجموع این رده بندی و طبقه بندی ها به زبان شناسان کمک می کند تا جهانی های زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت رده شناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شده ای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عرب زبانان، استفاده می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه رده شناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبان های آفریقا، زبان های آروپا-آسیا و زبان های جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفه های زبان های فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبان های فعل میانی (قوی) دارد.
زیبایی شناسی سوره «حمد» بر پایه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم جرجانی بر مبنای وجود اعجاز در مهندسی زبان و چیدمان ویژه کلمات، در پی اثبات اعجاز زبانی قرآن کریم است و در برابر دیدگاه برخی از معتزلی ها مطرح است که اعجاز قرآن را در زبان آن نمی دانند، بلکه اعجاز را در این می دانند که خداوند مانع از آوردن مانند قرآن است(نظریه صرفه). جرجانی در نظریه نظم، اعجاز را در به کارگیری معانی نحو و ظرافت های بلاغی قرآن از بین وجوه مختلف جوازی می داند، و فصاحت و بلاغت را به معنا ربط می دهد و لفظ را تابع و خادم معنا می خواند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نظم جرجانی در پی تحلیل سوره حمد و نمایاندن زیبایی های آن است. چیدمان واژگان این سوره به اقتضای مقام به گونه ای است که جابجایی یا حذف آنها ، نظم موجود و تناسب آن رابهم می ریزد. در تایید نظم و زیبایی این سوره جهت رسیدن به هدف مطلوب می توان به معرفه بودن «الله» درتناسب با «نعبد» و «المغضوب» و متناسب بودن واژه های «رب» «ومالک» با «نستعین» و «الضّالّین»؛ وهمچنین فصل در آیات آغازین برای اثبات یگانگی او وتناسب آن با مفرد آوردن «ربّ و الرحمن و الرحیم و مالک»؛ و وصل در آیه «إیّاک نعبد و إیّاک نستعین» وجمع بودن افعال به نشانه مشارکت انسانهاو به ویژه مؤمنان در عبادت و استعانت و تناسب جمع بودن دو فعل با این وصل بلاغی در کناراطناب دال بر مدح با آمدن بدل وصفت «رب» و «مالک»،و تقدیم لفظ «إیّاک» در مقام اختصاص عبادت به خداوند و استعانت از او وتناسب آن با غرض بیان اخلاص و تواضع، اشاره نمود.
Examining the Interrater Reliability Between Self- and Teacher Assessment of Students’ Oral Performances
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۲
128 - 144
حوزههای تخصصی:
The increasing popularity of self-assessment prompted several scholars to investigate its effectiveness and accuracy in relation to teacher assessment. However, most of these studies focused only on the consistency estimate perspective. Thus, the current study investigated the interrater reliability between self- and teacher assessment of students’ oral performance in Filipino. Specifically, this study used two perspectives (i.e., consistency estimate and consensus estimate perspectives) to see the full picture of interrater reliability between self- and teacher assessment. Fifty (50) college students from various specializations participated in this study. They assessed their respective oral performances using an in-class observation self-assessment with self-viewing. Findings reveal that teacher and students’ SA results posted a very strong positive relationship and that their ratings agree with each other. High positive correlations suggest that both the students and the teacher consistently apply the rating scale. These results were attributed to the use of a micro-analytic rating scale, assessment training, and rating procedure used during SA. Implications for classroom assessment and future studies were discussed.
Using Indigenous Folktales as EFL Materials to Increase the Foreign Language Enjoyment and Learning Motivation of Indigenous Taiwanese Students
حوزههای تخصصی:
This study seeks to determine whether or not using indigenous Taiwanese folktales as materials in EFL classes could help to improve the learning outcomes of indigenous Taiwanese high school students by increasing their foreign language enjoyment and motivation. Indigenous high school students in this study used two types of classroom materials: A graded reader set in a generic western milieu and then a series of indigenous folktales that had been translated into English. After each intervention, the students were asked to fill out a questionnaire that evaluated their enjoyment, interest, motivation, and self-perceived efficacy. Interviews and focus groups followed. The study found that students enjoyed the indigenous stories more by a statistically significant margin. The indigenous stories were also more effective in motivating students, while students perceived both types of material to be equally effective in terms of helping them learn new words and improve their proficiency. Implications for practitioners and policy makers are discussed.
بررسی عاملیت دوره های انبوه برخط زبان آموزی مبتنی بر ربات های اجتماعی برای آموزش مهارت های درک و تولید فارسی با اهداف پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
39 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عاملیت دوره های آزاد انبوه برخط مبتنی بر ربات های اجتماعی در زبان آموزی با اهداف پرستاری است. در سال تحصیلی 1400، این پژوهش مداخله ای با طرح موازی در فاز کمّی به تلفیق دوره های آزاد انبوه برخط با ربات های اجتماعی پرداخت تا عاملیت انواع این دوره ها را در آموزش فارسی با اهداف پرستاری بررسی کند. شرکت کنندگان در سه گروه مورد در تعامل با ربات اجتماعی به تمرین مهارت های خوانداری و نوشتاری پرداختند. بعد از هر جلسه تمرین، پیشرفت خوانداری و نوشتاری شرکت کنندگان ارزشیابی شد. فاز کیفی پژوهش با انجام مصاحبه متمرکز شکل گرفت. داده های کمّی از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرّر و داده های کیفی به شیوه مضمون محور تحلیل شد. یافته های پژوهش از عاملیت دوره های آزاد انبوه برخط مبتنی بر ربات های اجتماعی در آموزش فارسی با اهداف پرستاری حکایت داشت. از نگاه شرکت کنندگان، راهبری یاددهنده هم نیاز نقش آفرینی فعّال فراگیران در تمرین زبان با اهداف پرستاری به کمک دوره های آزاد انبوه مبتنی بر ربات اجتماعی بود. نتایج این پژوهش می تواند برای دست اندرکاران زبان آموزی دانشگاهی مفید باشد.
واژه بست در گویش طالقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین و توصیف واژه بست های گویش طالقانی بر اساس الگوی زوئیکی و پولوم (1983) است. زوئیکی و پولوم ملاک های متعددی را برای متمایزکردن کلمه از واژه بست ارائه می دهند. این ملاک ها مبین آن هستند که واژه بست ها در مقایسه با کلمات، خصوصیاتی را شبیه به وندها (بیش تر وندهای تصریفی) از خود به نمایش می گذارند. این تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی است و 20 نفر از گویشوران طالقانی روستای «کیاده» در آن مشارکت داشته اند. سن شرکت کنندگان بین 30 تا 80 سال می باشد و تمایز جنسی نیز لحاظ نشده است. گویشوران از سنین مختلف و شامل افراد بی سواد و تحصیل کرده می باشند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژه بست های گویش طالقانی به دو دسته ساده و ویژه تقسیم می شوند. واژه بست های ساده شامل 2 واژه بست /-e/ نشانه مفعولی و /-e/ متمم ساز می باشند. واژه بست های ویژه نیز شامل هفت واژه بست می باشند که عبارتند از /-o/ نشانه عطف، /- am / معادل «هم» در زبان فارسی، /-e/ معرفه ساز، /-i/ اضافه، /- â /نشانه تأکید، «فعل های پی بستی» و «ضمایر پیوسته». مقاله حاضر نشان می دهد که می توان از الگوهای زوئیکی و پولوم (1983) به عنوان ابزاری علمی و مناسب جهت تشخیص و مطالعه واژه بست های گویش طالقانی استفاده کرد. به منظور بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در گویش طالقانی، هفت آزمون از آزمون های پیشنهادی زوئیکی و پولوم (1983) انتخاب شدند. آزمون های انتخابی به سه گروه آوایی، صرفی و نحوی تقسیم شدند و برای بررسی و شناسایی واژه بست ها در گویش طالقانی ابتدا همه تکواژهای وابسته این گویش گردآوری و به کمک آزمون های گفته شده، سنجیده شدند.
بررسی اعتبار پیش بینی عملکرد دانشجویان درس ترجمه شفاهی هم زمان در دو تمرین ترجمه شفاهی با توجّه به مهارت درک شنیداری، هوش هیجانی و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
153 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو یک بررسی میان رشته ای است که بین حوزه مطالعات ترجمه شفاهی و روانشناسی انجام شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اعتبار پیش بینی توانایی دانشجویان درس ترجمه شفاهی هم زمان در دو تمرین کلوز شفاهی و گوش دادن و به خاطرآوردن با توجّه به متغیرهای پیش بین مهارت درک شنیداری، خودکارآمدی و هوش هیجانی است. به این منظور، 70 دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی در دو کلاس ترجمه شفاهی هم زمان از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شکل داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها، مقیاس های خودکارآمدی و هوش هیجانی استفاده شد. علاوه بر این، استعداد دانشجویان در دو تمرین کلوز شفاهی و گوش دادن و به خاطرآوردن از طریق دو آزمون در همین زمینه ارزیابی شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هوش هیجانی و خودکارآمدی به عنوان دو مؤلفه تفاوت های فردی و مهارت درک شنیداری به عنوان یک مؤلفه زبانی با عملکرد دانشجویان در دو تمرین لازم جهت آمادگی ترجمه شفاهی هم زمان رابطه معنادار دارند و می توانند میزان موفقیت دانشجو را در این تمارین پیش بینی کنند؛ امّا جایگاه اوّل تأثیرگذاری از آنِ مهارت درک شنیداری است. یافته های حاصل از این مطالعه می تواند برای مدرّسان و پژوهشگران ترجمه شفاهی هم زمان قابل توجّه و مفید باشد
Critical Cultural Awareness in Iranian ELT Coursrbooksd: Coursebook Realizations and Ideals(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۴, Spring ۲۰۲۳
53 - 68
حوزههای تخصصی:
Numerous academics in the domains of language instruction, cultural studies, communication studies, ethnic studies, gender studies, etc. have focused on critical cultural awareness (CCA) as a crucial element of intercultural competency. Therefore, this study aimed to investigate whether the cultural elements in Iranian high school coursebooks (Vision Series) have been (un)touched by the ministry of education. To this end, the conversation contents of the Vision Series (levels 1-3) were examined by the analytic hierarchy process (AHP) to evaluate possible intercultural competence used in Vision Series. It was found that the content was biased toward the source culture in general. Finally, some ideal ways of presenting culture in the coursebooks were put forward in the form of a cultural rubric. The pedagogical implications of this study are discussed.
Presenting a Profile of Flow Barriers in Modalities of Interaction during Covid-19 Pandemic among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Flow, introduced as one of the founding concepts in positive psychology by Csikszentmihalyi (1990), refers to the complete absorption in a challenging mental, emotional, or physical task to the exclusion of attention to any other surrounding thing. Since the Covid-19 pandemic, whole aspects of human life have changed, and language learning is no exception. The present study explored various obstacles in experiencing flow among Iranian EFL learners while completing tasks in three different modalities: face-to-face (F2F), text-based, and audio-based interaction during the Covid-19 pandemic. The data were elicited from 55 upper-intermediate learners divided into three groups completing the tasks in pairs, each through one of the three modalities, as a part of their classroom activity. Immediately following class time, they were interviewed individually or through group chats via WhatsApp. Under the three different modalities, the qualitative content analysis identified obstacles in achieving flow and categorized them into five themes. The results revealed that the main barriers in the face-to-face group were related to contextual or environmental factors as well as to task-induced issues. However, technological, task-based, and teacher-related factors gained higher percentages among text-based and audio-based interaction themes. The findings offer insight into flow perception by second language learners in different task modalities during the Covid-19 pandemic.
Examining the Role of Language, Emotion, and Culture as Three Basic Needs in Intercultural Communication Based on Iranian Language Teachers' Viewpoints(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pinpointing the role of language, emotion, and culture in intercultural interactions as the three basic needs of intercultural interactions is one of the most important problems in the intercultural field. Therefore, this paper probed the role of language, emotion, and culture simultaneously in intercultural communication in Iran. By using convenience sampling, one hundred Iranian language teachers were chosen and their language proficiency and ICC levels were specified by using Oxford Placement Test (OPT) and intercultural communicative competence (ICC) questionnaire. Then, the researchers used exploratory factor analysis (EFA) to classify ICC questions under language, emotion, and culture categories. After classifying the questions, the researchers used confirmatory factor analysis (CFA), standard solution coefficient, standard path coefficient, T value, and Sobel formula to analyze the collected data from the ICC questionnaire based on participants' answers. The results revealed that language, culture, and emotion were the main macro-elements of intercultural communication. Also, it was shown that language was the most important need and macro-element in intercultural communication and then the second and third place went to culture and emotion respectively. It was found that emotion acted as a mediator variable between language and culture and there was a relationship among language, culture, and emotion, too. This study was of high importance for language teachers, curriculum designers, textbook writers, intercultural experts, and cultural psychologists
تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی در غزلیات حافظ مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی زبان در نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و مطابق با الگوی سه لایه ای نورمن فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، بررسی و تحلیل می کند و به این مسئله اصلی پاسخ می دهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانی اش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهم کرده است. بدین منظور پس از توصیف غزل های عرفانی حافظ مطابق با چارچوب نظریه نقش گرای نظام مند مایکل هلیدی و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درون زبانی و برون زبانی غزل ها و با تحلیلی بینامتنی، به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد، ویژگی های عرفانی شاخص در زبان حافظ، ویژگی هایی است که با دیگر متون عرفانی، اشتراکاتی دارد و ضمن ارائه مختصات بینامتنی و قواعد عام گفتمان عرفانی، منعکس کننده دیدگاه های شخصی و ایدئولوژیک حافظ در ارتباط با اوضاع فرهنگی- اجتماعی زمانه اوست. دستاورد پژوهش، توجیه و تبیین علمی، نظام مند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکل گیری، تولید و دریافت گفتمان عرفانی او، با استفاده از ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایه های مستدل و موثق زبان شناسی نوین، استوار و از برچسب کلی گویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّا می سازد.
Considerations and Praxis of Exploratory Factor Analysis: Implications for L2 Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Second language (L2) researchers often rely on quantitative methods and measurement instruments like questionnaires and scales to explore latent constructs. They usually borrow sophisticated statistical techniques from disciplines like psychology and education to conduct quantitative analyses in L2 research. However, there are growing concerns about the inappropriate use and reporting practices of such statistical procedures like exploratory factor analysis (EFA). This study aimed to describe and evaluate the methodological issues in EFA research practices, examine the relationship between study features and outcomes, and improve future L2 research practices. This study presented the results of a methodological synthesis study on exploratory factor analysis use published in five universally reputable psychology-related journals since 2000. Specifically, the researchers identified 93 EFA studies and developed a coding scheme of key EFA considerations to analyze how EFA was used and reported in these articles. The article discussed the several results and provides essential recommendations for L2 researchers intending to employ EFA in their works.
تحلیل گویش سنجیِ اصطلاحات خویشاوندی در برخی استان های فارسی زبان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاحات خویشاوندی از دیرباز برای مردم شناسان از بعد روابط و تعاملات اجتماعی و برای زبان شناسان از بعد ساختاری، رده شناختی و تاریخی اهمیت داشته اند. در این پژوهش با به کارگیری روش های گویش سنجی (سگای، 1973) شامل ماتریس فاصله، نقشه های مقیاس چندوجهی، خوشه ای و دندروگرام، شباهت ها و تفاوت های ۷0۴ نمونه اصطلاح خویشاوندی مربوط به ۳۲ روستای استان های یزد، همدان، شیراز، کرمان و اصفهان تحلیل و گونه های زبانی خوشه بندی می شوند و فاصله شان با یکدیگر و با فارسی معیار اندازه گیری و ناحیه های زبانی شناسایی می گردند. ابزار تحلیل رایانشی نرم افزار گب مپ (نربون و همکاران، 2011) است. برمبنای نتایج، کم ترین تنوع در اصطلاحات وام گرفته شده از زبان عربی شامل عروس، عمو، خاله و عمه دیده می شود. بیشتر تفاوت ها بین گونه های زبانی تلفظی است و نه واژگانی. درخوشه بندی برمبنای ۱۰ گروه، بیشترین تنوع در گونه های استان اصفهان دیده می شود. فاصله گویشی بین گونه های استان کرمان کم است، به غیر از گونه ای در جیرفت که به گونه های استان همدان نزدیک است؛ وجود اقوام لر و لک در هر دو منطقه می تواند از دلایل این شباهت باشد. گونه های استان همدان نیز یک خوشه زبانی تشکیل می دهند؛ به غیر از یک گونه که به فارسی معیار نزدیک تر است. بزرگترین خوشه زبانی گونه هایی در استان های کرمان، فارس، یزد (نزدیک نواحی مرزی) و گونه های غربی و جنوب غربی استان اصفهان در مرز فارس را شامل می شود. به عبارتی، در نواحی مرزی بین این استان ها شاهد پیوستار گویشی هستیم. گونه هایی در اصفهان، همدان و یزد کم ترین فاصله با فارسی معیار را دارند. کشه و تل آباد در استان اصفهان که احتمالاً به گویش راجی و اردستانی از گونه های فلات مرکزی نزدیک اند، با هیچ گونه ای خوشه بندی نشده اند و جزیره گویشی به شمار می آیند.
Impact of Elementary Learners’ L1 in Consciousness-raising Tasks on Their L2 Writing Accuracy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۳, ۲۰۲۲
23 - 31
حوزههای تخصصی:
This study was an attempt to investigate the impact of elementary learners’ L1 in consciousness-raising tasks on their L2 writing accuracy. To achieve this end, 32 male and female elementary EFL learners, aged 17 to 26, participated in this study. They were assigned to two experimental groups (L1 and L2 groups) using the intact group sampling technique. The treatment was 13 two-hour sessions in which the participants of L1 group were exposed to consciousness-raising tasks through their L1, but the L2 group experienced the same tasks in English. At the end, a writing test was administered for both groups and the data collected through the pre-test and post-test were analyzed using paired-samples t test and one-way analysis of covariance. The results of the data analysis showed that L1 group significantly outperformed the L2 group in writing accuracy. This finding verifies the rejection of the ideological dogma of using first language in foreign language classes.
The Relationship between L2 Motivational Self-system and Willingness to Communicate: The Mediating Effect of L2 Anxiety in the Chinese EFL Context
حوزههای تخصصی:
The current study used Structural Equation Modeling (SEM) as a statistical technique to test a hypothesized mediating model to uncover the underlying relationship between the L2 motivational self-system, L2 anxiety, and L2 willingness to communicate (L2 WTC). This study is significant because it considers the unique experiences of English as a foreign language (EFL) learner in the era of globalization by incorporating the L2 motivational self-system. The mediating effect of L2 anxiety was also accounted for, providing a deeper understanding of how emotional factors influence L2 WTC. The data were collected through a questionnaire administered to 260 students at six public universities in China. The results showed that (a) two subcomponents of the L2 motivational self-system (ideal L2 self and L2 learning experience) were positive predictors to L2 WTC; (b) the higher the degree to which learners were motivated by their ought-to L2 self, the higher the anxiety of English learning; and (c) L2 anxiety had a suppressing effect between the L2 motivational self-system and L2 WTC. Specifically, L2 anxiety weakens the direct positive effect of the L2 motivational self-system on L2 WTC, leading to a decrease in L2 WTC. Pedagogical implications and future research directions were also addressed.
معانیِ طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» در توضیح دستوری شدگی ثانویهآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی است معنی شناختی، برای تحلیل معانی طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» با رویکردی درزمانی در دوره ای تقریباً پنجاه ساله از 1345 تا 1396، به منظور توضیح تغییرات مفهوم شناختی و روند دستوری شدگی آن ها. در این مقاله دستوری شدگی ثانویه حروف مذکور با استناد به طرحواره های تصوری که امکان تبیینی شناختی را فراهم کرده اند، توضیح داده شده است. برای دست یافتن به چنین تحلیلی، معانی هریک از حروف اضافه یاد شده به شیوه کتابخانه ای و از فرهنگ های سخن ، دهخدا و کتاب های دستورزبان فارسی استخراج شد و پس از تحلیل آن ها با استفاده از روش تحلیل مؤلفه ای معنی و با ذکر طرح واره های تصوریِ متداعی با معانی این حروف اضافه، دامنه تغییرات مفهوم شناختی آن ها طی دستوری شدگی ثانویه بررسی شده است؛ به این ترتیب که با تعیین مؤلفه معنایی ثابت و تکرارشونده و نیز طرح واره تکرارشونده مرتبط با معانی داده های مورد بررسی درباره چندمعنایی و دستوری شدگی ثانویه آن ها به صورت مستدل توضیح داده شده است. معنای سرنمونی و معانی حاشیه ای هریک از حروف اضافه مدنظر با کمک روش تایلر و ایوانز (2003) تعیین شده است. توصیف و تبیین چندمعنایی حروف اضافه «برای» و «تا» در نتیجه دستوری شدگی ثانویه آن ها بر اساس معانی طرح واره ای این حروف از جنبه های نوآورانه این پژوهش به شمار می رود. بررسی معنی شناختی حروف نشان می دهند مولفه معنایی ثابت و تکرارشونده در دستوری شدگی «برای» هدف است و در دستوری شدگی «تا» مقصد است. طرح واره مرتبط با هر دویِ آن ها نیز مقصد است. همچنین، هر دو حرف اضافه تغییر مقوله گذر داشته اند و معانی آن ها در پی دستوری شدگی ثانویه انتزاعی شدگیِ را نیز پشت سر گذاشته است.
تحلیلی کمینه گرا از نمود واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
303-336
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نمودهای واژگانی ایستا، کنشی، غایتمند و تحققی بر پایه برنامه کمینه گرا و باتوجه به نمونه های زبان فارسی بررسی و ساختار درختی نمودی برای هرکدام از آنها ارائه می شود. تحلیل نمونه ها نشان می دهد که رویدادها خوانش های متغیر ایستا پویا دارند. موضوع درونی نقشی در رویداد های نمودی ایستا ندارد و هم آیی این رویدادها با قیود تداومی بیانگر غیرغایی بودن آنها و نبودِ حوزه خوانش نمودی در آنهاست، حال آنکه موضوع درونی برخلاف موضوع بیرونی، در خوانش نمودی رویدادهای پویای کنشی، غایتمند و تحققی نقش دارد. [± کمی] بودن موضوع درونی برخلاف معرفه یا نکره بودن آن بر خوانش نمودی رویداد تأثیرگذار است. فرافکنی نمودی و [± غایی] رویداد در درون گروه اسناد رقم می خورد و موضوع بیرونی خارج از نمود و حوزه خوانش نمود، واقع است. رویدادهای کنشی تنها مشخصه نمودی <آغاز> دارند؛ حال آنکه رویدادهای تحققی و غایتمند برخلاف رویدادهای ایستا که فاقد مشخصه نمودی اند، هم مشخصه <آغاز> و هم مشخصه <پایان> دارند. مشخصه های <آغاز> و <پایان> رویدادهای غایتمند بر روی دو گره متفاوت که تسلط سازه ای بر یکدیگر دارند، واقع هستند؛ حال آنکه مشخصه های <آغاز> و <پایان> در رویدادهای تحققی بر روی یک گره واقع اند و گره های این دو مشخصه تسلط سازه ای بر یکدیگر ندارند. تغییرپذیری نمود واژگانی میان رویدادهای ایستا و پویا و نیز خوانش نمودی مبهمِ رویدادهای کنشی تحققی و کنشی غایتمند تأییدی است بر اینکه معنای واژگانی افعال، نقشی در تعیین نمود واژگانی ندارد. افزون بر این، وجود دو ساختار رویدادی متفاوت برای یک معنای واژگانی یکسان تأییدی بر نحوی بودن نمود واژگانی است.
سازه های تصریفی فعل واژگانی خودایستا در گویش کُرْتَه (قلعه گنج)
حوزههای تخصصی:
کُرْتَه از جمله گویش هایی است که گونه های آن در شهرستان های رودبار جنوب و قلعه گنج در جنوب استان کرمان رواج دارد و از منظر جغرافیای کاربرد زبان، در مرزگاه برخورد گویش رودباری، وابسته به گروه گویش های بَشکَردی (=بَشاگَردی) و متعلق به خانواده زبان های ایرانی جنوب غربی، با گویش بلوچی مکرانی از اعضای خانواده زبان های ایرانی شمال غربی، واقع گردیده است. لذا به درستی می توان پیش بینی نمود که گویش مزبور از منظر ویژگی های زبان شناختی نقش حلقه اتصال این دو خانواده زبانی را ایفا می کند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی همزمانی، می کوشد سازه های تصریفی موجود در ساختمان فعل واژگانی خودایستا در گونه کُرْتَه رایج در شهرستان قلعه گنج را توصیف زبان شناختی نماید. برای این منظور، یک پیکره زبانی از طریق ضبط گفتار آزاد و گفت وگوهای 7 گویشور زن و مرد میان سال به بالا و بیسواد بومی گردآوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در ساختمان افعال مزبور پانزده سازه تصریفی به کار می رود که زیر سه عنوان کلی جای می گیرند: 1- ستاک (گذشته و حال) فعل؛ 2- سازه های پیش فعلی: شامل پیش بست فعلی (Ɂ)a-، پیشوندهای نفی، نهی، وجه التزامی، وجه امری و واژه بست های فاعلی پیش بستی؛ 3- سازه های پسْ فعلی: شامل پسوندهای گذشته ساز، سببی ساز، استمرارساز، نشانه صفت مفعولی، فعل ربطی اسنادی، شناسه های شخصی فاعلی، واژه بست های عامل فاعلی و مفعولی. به علاوه، گویش کُرْتَه در نظام گذشته فعل از ساخت کُنایی دوگانه نیز بهره می گیرد.