فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
رخسار زبان سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
۸۲ – ۶۵
حوزههای تخصصی:
زبان در طول سالیان متمادی دستخوش تغییرات می شود. تغییرات معنایی در واژه ها از رایج ترینِ این تغییرات است. در مطالعات انجام شده درباره تغییرات معنایی به سه دسته مختلف از مفاهیم اشاره شده است: انواع تغییرات معنایی، دلایل تغییرات معنایی و مکانیزم یا ساز و کارهای تغییرات معنایی. وقتی از انواع تغییرات معنایی حرف می زنیم مقصودمان نتایجی است که این تغییرات به همراه دارند؛ برای مثال تغییر مدلول واژه یا حذف آن از زبان. زبان شناسان مکانیزم هایی را برای انجام تغییرات معنایی پیش بینی کرده اند؛ مجاز و استعاره دو مکانیزم اصلی هستند. به طور مشخص، ما در این نوشته تغییرات معنایی چند واژه از کتاب تاریخ بیهقی را که از متون نثر باقیمانده از قرن پنجم هجری قمری است، بررسی می کنیم. پرسش پیش رو این است که آیا با مکانیزم های معرفی شده می توان تغییرات معنایی این کلمات را توضیح داد و آیا شواهدی تاریخی برای تأیید این مدعا وجود دارد یا خیر. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که تغییرات معنایی غالب واژه های بررسی شده با فرایند مجاز تبیین می شوند و می توان از شواهد تاریخی نیز برای تبیین این ادعا سود برد.
مقایسه و بررسی ریشه شناختی واژه های زبان هورامی با ریشه اوستایی، فارسی باستان و میانه از منظر واج شناسی تاریخی- تطبیقی (مطالعه موردی: گویش عبدالملکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان های هورامی و فارسی که هر دو از خانواده زبان های ایرانی غربی اند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دوره میانه در بسیاری از شکل های تلفظ، همسان بوده اند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشه های کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورت های مهجور در این زبان است. از آن جاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید تا حد زیادی محتاط بوده است؛ شماری از گویش های آن، از جمله گویش عبدالملکی، برخی از ویژگی های آوایی زبان های قدیمی تر ایرانی را در خود حفظ کرده اند. با توجه به این موضوع، جستار حاضر با بررسی 76 واژه در گویش عبدالملکی، به کشف ریشه های اوستایی، فارسی باستان و میانه در آنها پرداخته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. داده ها در بخش هورامی، از طریق مصاحبه با گویشورانِ عبدالملکی و با ضبط گفتار آنها، و در بخش فارسی باستان و میانه، با مراجعه به کتاب های «تاریخ زبان فارسی» و «فرهنگ کوچک زبان پهلوی»، به ترتیب از خانلری و مکنزی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد واج های /v/، /č/، /h/، /ž/، /k/، و /n/ در گویش عبدالملکی، همچنان شکل کهن خود را حفظ کرده و از نظر تحول، به دوره های باستان و میانه نزدیک ترند. خوشه همخوانی /sp/ در این گویش، بازمانده از زبان مادی می باشد. همخوان /y/ آغازی فارسی باستان که در فارسی میانه و جدید، بدل به /j/ شده؛ در گویش عبدالملکی همچنان باقی مانده است. واکه /i/ باستانی که در تحول تا فارسی جدید، به /a/ تبدیل شده اند؛ در این گویش به همان شکل اوستایی و فارسی میانه حفظ شده است. واژه هایی که در گویش عبدالملکی مختوم به /a/ هستند از صورت /-ag/ فارسی میانه مشتق شده اند. به طورکلی گویش مطالعه شده در این جستار، از لحاظ تحولات تاریخی واج ها نسبت به زبان فارسی جدید محافظه کارتر است و ساختار واجیِ آن شباهت زیادی به فارسی باستان و پهلوی دارد.
ساختارهای آینده نما در زبان های انگلیسی و فارسی: یک تحلیل غیر صورت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی زمان آینده در زبان به طور عام و در زبان های فارسی و انگلیسی به طور خاص نگارش شده ، لذا موضوع اساسی آن این است که مفهوم آیندگی در زبان تا چه حد با واقعیت کاربردی آن مطابق است . مقاله در چهار بخش طراحی شده است . بخش اول ملاحظات نظری مرتبط با موضوع مقاله را مطرح می کند. این بخش خود چهارچوب بخش های دوم و سوم می شود که در آنها به ترتیب پیوستار مفهوم آیندگی در زبانهای انگلیسی و فارسی ارائه شده است . بخش آخر نیز نتیجه گیری را در بر دارد که البته با پیشنهادی برای مطالعات بیشتر پایان می یابد .
مطابقه در گویش بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Impact of Direct Corrective Feedback (DCF) Through Electronic Portfolio (EP) Platform on the components of Iranian EFL Learners’ Writing across Levels of Language Proficiency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
While some researchers have questioned the efficacy of corrective feedback (CF), other researchers believe that CF can be effective if implemented through new technology types, including e-portfolio (EP). However, whether EP can be used as a medium of providing CF for language learners at different levels of language proficiency is still unknown. The purpose of the present study, therefore, was twofold: (a) to examine the writing performance of EFL learners across three levels of language proficiency receiving direct corrective feedback (DCF) via EP, and (b) to investigate which language proficiency group benefits more from DCF provided via EP. For the purposes of the present study, sixty (60) Iranian EFL learners who were divided into three levels of language proficiency at Sharif language center in Tehran, Iran participated in this study. The results of data analysis showed statistically significant differences for two components of writing—content, and mechanics—between beginning and intermediate, and beginning and advanced language learners. The results also showed that the higher the language proficiency level of language learners, the more they benefit from the provision of DCF through EP. These findings suggest that EP may be a viable option to supply Iranian EFL learners across levels of language proficiency with DCF. The article concludes with a call for testing the threshold-level hypothesis that may exist for language learners to use EP.
L2 Motivation within the Ecology of Language Learning in Rural Settings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explores the experiences of two high school students learning English in rural Vietnam through the lens of ecological systems theory. It also aims to gain in-depth insights into learners’ constructions of motivation within the nexus of personal and ecological elements. Data gathering spanned approximately ۱۸ months and was based primarily on interviews, observations, and written and visual reflections. The analytical procedures drew on deductive category application in which pre-formulated theoretical constructs were used for content analysis. Findings show that given the constraints of rural context, the learning experiences of the two participants were vividly unfolded through their dynamic role in perceiving and evaluating language resources, support and learning opportunities, and their ongoing interaction with elements within and across ecosystems. Such processes contributed to shaping the ways in which these learners constructed their L۲ motivation against the challenges in their lifeworld. The study reiterates the importance of examining motivation in context, incorporating both personal and ecological aspects underpinning language learning at both micro and macro levels. It calls for dialogues, discussions and negotiation among various educational stakeholders in creating language environments and opportunities for learners in rural settings . متن کامل [PDF 811 kb] (107 دریافت) نوع مقاله: مقاله تحقیق | موضوع مقاله: روان شناسی زبان انتشار: 1400/11/1 ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما: ارسال پیام به نویسنده مسئول بازنشر اطلاعات این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
تحلیل پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز بر اساس رویکرد چندوجهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته به واکاوی ماهیت و کارکردهای ایدئولوژیک سینمای هالیوود در پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز ، محصول سال 2009 برای رده سنی کودک و نوجوان، با بهره گیری از رویکرد نوینِ چندوجهیت می پردازد. هدف اصلی پژوهش تبیین راهبردهای گفتمان مداری است که به مدد آن ها سواد بصری و به تبع آن نظام اندیشگانی بینندگان فیلم هم سو با گفتمان جهانی سازی و بایسته های آن، مثل مصرف گرایی و نفی ارزش های بومی و ملی، سامان می یابد. چندی است گفتمان جهانی سازی در صدد ایجاد پیوند میان کودکان، فرهنگ مصرف گرایی و سینمای هالیوود است. به همین خاطر با تمرکز بر مسائلی چون جهانی سازی و مصرف گرایی، و بازیگران این عرصه، در صدد پاسخ گویی به این سؤالات هستیم: بازنمود هویت فرهنگی از طریق سازوکارهای چندوجهیت چگونه است؟ رابطه بین چندوجهیت و تجربه زیست جهان چگونه است؟ بازنمودهای چندوجهی چگونه شخصیت های ارائه شده و مجازی را به قهرمانان زنده و واقعی تبدیل می کند؟ کارآمدترین وجه های ایدئولوژی ساز در تجاری سازی سینمای هالیوود چیست؟ یافته های این پژوهش با بهره گیری از جوهره انتقادی چندوجهیت، نشان دهنده کارکردهای ایدئولوژیک مستتر در پویانمایی هاست. با رمزگشایی از دوگانه ما (انسان ها، غربی ها) و آن ها (حیوانات) نشان می دهیم که مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جوامع غیرغربی که حیوانات نمایندگان آن هستند چگونه بازنمایی می شود. برای رسیدن به آرمان شهر موعود غرب، حیوانات چگونه با اقرار به ضعف ها و نداشته های خود پذیرای فرهنگ غربی می شوند؛ و مهم تر اینکه، چگونه بینندگان با هم ذات پنداری با حیوانات، با آن ها ابراز هم بستگی و همدلی می کنند. همه این فرایندها مستلزم مشروعیت بخشی به گفتمان سینمای هالیوود هستند که با دست کاری سواد بصری بینندگان فیلم محقق می شود.
دور تراسل الحواس فی بناء الصورة الفنیة لدى سعاد الصباح
حوزههای تخصصی:
تراسل الحواس من المقولات السیمیائیة التی قامت علیها الصورة الشعریة الحداثیة فی بناء الاستعارات والتی من خلالها استطاعت الشاعرة سعاد الصباح أن تکسب شعرها إیحاءات ودلالات شعریة خصبة وفاعلة، کما أن تراسل الحواس یفتح الطریق للتعبیر عن أشیاء فی نفس الشاعر لا یمکنه التعبیر عنها إلا بها. وتبین الشاعرة من خلاله قدرتها على تصویر تلک اللوحات البدیعیة التی تدعو إلى التفکیر والتأمل إلى ما وراء البنیة السطحیة وکشف البؤرة العمیقة التی تصورها اللوحات الفنیة من خلال تراسل الحواس. تعتمد هذه الدراسة على المنهج الوصفی – التحلیلی، الذی یغوص فی البحث بالتحلیل الدقیق لاستنباط تراسل الحواس فی الصورة الشعریة من خلال حضورها السیمیائی. وتوصلت الدراسة إلى أن الشاعرة فی دیوان "أمنیة" قد استعملت تراسل الحواس التجریدی الحسی أکثر من الحسی والحسی والدال البصری کان له التأثیر الأکبر بین الحواس فی تکوین الصورة الشعریة لدى الشاعرة.
بعد تعاملی کلام در روایت«جوان مشت زن» سعدی: تحلیل نشانه – معنایی یک گفتمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جُستار حاضر تحقیقی ست مبتنی بر روش کیفی - توصیفی که به تحلیل گفتمان روایی، پویایی و بعد تعاملی کلام در روایت «جوان مشت زن» از باب سوم گلستان سعدی می پردازد. مقاله در چارچوبی نشانه - معنایی و با بهره جستن از الگوی شعیری (1381) و تلفیق آن با طرح واره ی روایت شناسی لباو (1967) تحلیل موضوع را فراروی خود می نهد و ضمن تشریح برش ها و زنجیره های پیکره ی روایی انتخابی، به تبیین ابعاد کلامی شکل دهنده ی این روایت در چارچوب مورد نظر می پردازد. مقاله چنین نتیجه می گیرد که گفتمان روایی جاری در متن انتخابی از گلستان سعدی، گفته ای ست مشابه سازی شده با واقعیت که در آن فرآیند پویای تولید معنا از یک سو، نتیجه ی تعامل کنش گزاران و کنش پذیران درون روایت در توالی رخدادهاست و از دیگرسو نیز حاصل تعامل سعدی و خواننده یا شنونده ی روایتیعنی همان گفته پرداز و گفته خوان (راوی و مروی) می باشد که در تناوبی از اتصال و انفصال گفتمانی به وقوع می پیوندد و به این قرار است که سعدی با به کاربست قالب های تعاملی ویژه ا ی، توانسته دست به تولید و آفرینشی پویا، جهت مند و هدف دار در حوزه ی زبان بزند که با گذر از کارکردهای تعاملی در ایجاد معنای نخستین و دست یابی به کارکردهای معنایی برون زبانی، به شاکله بندی نظام های ویژه ای از گفتمان روایی منتج می گردد.
Critical Thinking in Personal Narrative and Reflective Journal Writings by In-service EFL Teachers in Iran: Assessment of Reflective Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recently, there is a need for fostering the critical reflective side of L2 teacher education. This study investigated the implications of personal narrative (PN) and reflective journal (RJ) writing for Iranian EFL teachers’ reflective writing. Sixty (36 women and 24 men) in-service secondary school EFL teachers were selected based on the convenience sampling from Iran. L2 teachers equally divided into PN and RJ writing groups were provided with particular short stories. L2 teachers in the PN writing group engendered PN writings in response to themes of stories; however, L2 teachers in the RJ writing group had to write their reflections on stories in RJ writings. Hatton and Smith’s (1995) framework was used for the content analysis of data. The quantitative analysis indicated that PN writings were lengthier than RJ writings. Also, there was a statistically significant difference between mean ranks of descriptive and critical reflection writing types signified in PN and RJ writings. However, no statistically significant difference was observed between mean ranks of descriptive reflection and dialogic reflection writing types. Moreover, PN and RJ writings were more descriptive, less descriptive reflective, less and less dialogic reflective, and still less critical reflective. The qualitative analysis revealed that EFL teachers’ PN and RJ writings enjoyed dialogicity. Despite their unwillingness to express voice, findings indicated that Iranian English teachers adopted a more critical perspective through generating PN writings than via engendering RJ writings. In general, the English language teacher education domain in Iran needs a thinking renewal to foster critical L2 teaching.
The Effect of Blank Length Manipulation on the Reliability and Validity of Close Tests(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات کــهن: چشم روشنی داغ های کهنه! (آداب و رسوم در دیوان کلیم کاشانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماذج من المعرَّب والمولَّد من الفارسیة بین البهلویة والمعاصرة
حوزههای تخصصی:
لاشک أن الوظیفة الأساسیة للغة هی الاتصال، ولعل اتصال الفرس بالعرب کان على عهد الذی کانت قبیلة طیء صاحبة الشهرة فی الجزیرة، وما زال الفرس حتى الآن یطلقون على کل عربی کلمة (تازی) أی طائی، وتُعنى هذه الدراسة بالمعرّب والدخیل من الألفاظ الفارسیة وتقوم بتحلیل نماذج منها على ضوء ما ذکره علماءُ اللغة وأصحابُ المعاجم الذین ردُّوا کثیراً من هذه الألفاظ إلى أصولِها الفارسیة فی اللغة البهلویة التی کانت سائدةً فی عصر ما قبل الإسلام وصدر الإسلام، وتقوم بتحلیلها ومقارنتها بالرجوع إلى القاموس الحدیث فی الفارسیة ""لغت نامِه دهخدا"". وکانت الفارسیة أکثر تأثیراً فی العربیة، وأکثر اللفظ المعرَّب من الفارسیة إنَّما کان ینحصر فی مجالات شرب الخمر والأطعمة والثیاب والنبات والموسیقى والعطور وغیر ذلک، فقد کان الفرس أصحاب حضارة کبرى، ولهم عنایة بالمأکل والمشرب والملبس، وقصد هذا البحث هو تفسیر هذه الألفاظ على ضوء اللغة الفارسیة الفهلویة والفارسیة المعاصرة لیُدرکَ ما لحقها من التغییر.
نقد و معرفی کتاب: مبانی زبان شناسی ایرانی: زبان های دوره میانه و نو
حوزههای تخصصی:
مبانی زبان شناسی ایرانی: زبان های دوره میانه و نو. شورای ویراستاران: م. ن. باگالوبف، و. ن. افیموف، د.ای. ادلمان، سرویراستار: و. ن. افیموف، مؤسسة زبان شناسی فرهنگستان علوم روسیه، مسکو، مؤسسة ادبیات شرقی، 2008، 446 صفحه
حرکتِ پنداری در زبان فارسی: رویکردِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت یکی از بنیادی ترین تجربه های بشر است و انسان با شبیه سازیِ حرکت در ذهن، آن را به حوزه های دیگری، که به واقع هیچ گونه حرکتی در آنها وجود ندارد، تسری می دهد. این شبیه سازی و تعمیم در زبان نیز منعکس می شود و کاربرانِ زبان، عناصر و اجزای حرکتِ حقیقی را برای توصیف حرکتِ مجازی نیز به کار می برند. این مقاله بر نوع خاصی از حرکتِ مجازی، با عنوانِ حرکتِ پنداری، متمرکز است. حرکتِ پنداری به موقعیت هایی اطلاق می شود که در آنها وضعیت یک موجودیتِ ایستا، و به لحاظ مکانی ثابت، با فعل حرکتی توصیف می شود. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل حرکت ِ پنداری بر پایة دادههای زبان فارسی است. برای این منظور پیکره ای متشکل از 1750 جمله را بر اساس معیارهایی که برای اجزای حرکتِ پنداری، از سوی پژوهشگرانِ شناختی، تعریف شده است، گردآوری و از بین آنها 42 جمله را، که ساختِ حرکت ِ پنداری دارند، بررسی و تحلیل کردیم. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی رخدادِ اجزای مختلفِ ساختِ حرکتِ پنداری، مانند پیکرنما و فعل حرکتی، تابع محدودیت های معنایی و سبکی است. به این ترتیب که در فارسی اغلب از پیکرنماهایی که طول افقی دارند استفاده می شود. فعل های حرکتیِ به کاررفته در این ساخت ها نیز از نوع فعل هایی هستند که مسیر حرکت را واژگانی می کنند.
تبدیل در زبان انگلیسی: رویکردی شناختی معنی شناختی. سندور مارتسا، نیوکسل، انتشارات کمبریج اسکالرز،2013، 320 صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختواژه یکی از حوزه های اصلی زبان شناسی است که بررسی آن، به ویژه در تعامل با نحو، از دیرباز مورد توجه متخصصان علم زبان بوده است و این اقبال تا زمان ساخت گراییِ امریکایی و تا قبل از ظهور نسخه های اولیة دستور زایشی که ساختواژه را زیرمجموعة حوزه نحو می دانست، کمابیش پابرجا بود. حوزة ساختواژه از چنان اهمیتی در مطالعات زبانی برخوردار است که نگرش حاشیه ای به آن نتوانست بیش از یک دهه دوام بیاورد و حتی در دستور زایشی جایگاه خود را بازیافت. از دهة ۷۰ که مطالعاتِ ساختواژه قوتِ دوباره یافتند، همواره تعامل میان دو حوزة ساختواژه و نحو مورد توجه بوده است، اما با ظهور نگرش شناختی، برهم کنشِ ساختواژه و معنی شناسی نیز در کانون توجه واقع شد و به این ترتیب، بیش از پیش تعامل میان سه حوزة ساختواژه، نحو و معنی شناسی مطرح شد.
بررسی مقابله ای طرح واره های تصوری در اشعار حافظ و اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش قصد داریم با استفاده از نظریۀ طرح واره های تصوری جانسون ( 1987 ) به این موضوع بپردازیم که آیا شعر کلاسیک و شعر نو فارسی تنها در قالب تفاوت دارند و یا اینکه به لحاظ مشخصه های زبانی نیز میان آن ها تفاوت وجود دارد. در این مقاله به بررسی طرح واره های تصوری در شعر حافظ به عنوان نمونه ای از شعر کلاسیک فارسی و شعر سهراب سپهری به عنوان نمونه ای از شعر نو فارسی می پردازیم و این موضوع را بررسی می کنیم که علاوه بر قالب شعری، چه تفاوت یا شباهتی در نوع مفهوم سازی از نظر طرح واره های تصوری در شعر کلاسیک و نو فارسی وجود دارد. برای این کار 13 مورد از اشعار حافظ و 8 مورد از اشعار سهراب سپهری به ترتیب از دیوان حافظ و هشت کتاب سهراب سپهری را در چارچوب نظری طرح واره های تصوری بررسی کرده ایم. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای پژوهشی است. نتیجۀ مقاله این بوده است که هر دو شاعر بیشتر از طرح واره های حجمی و حرکتی استفاده کرده اند، با این تفاوت که در نمونۀ کلاسیک حافظ تعداد طرح واره های حرکتی و حجمی با اختلاف اندکی نزدیک بوده است؛ اما در نمونۀ شعر نو سهراب سپهری، طرح واره های حجمی با اختلاف زیادی بیشتر از طرح واره های دیگر ازجمله طرح واره حرکتی به کار رفته است. این موضوع بیانگر آن است که شعر این دو علاوه بر قالب، در استفاده از طرح واره های تصوری تفاوت دارند.
تحلیل مدیر مدرسه آل احمد بر مبنای سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
991 - 1030
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رمان مدیر مدرسه با روش سبک شناسی انتقادی لسلی جفریز تحلیل شده است. مؤلفه های مورد نظر جفریزعبارتنداز: نامیدن و توصیف (در این رمان، صرفاً شاهد توصیف بودیم)، بازنمایی کنش ها، رخدادها و وضعیت ها (بازنمایی وضعیت ها بسامد بیشتری داشت)، ترادف و تقابل (ترادف صرفاً در حوزه ی واژگان اما تقابل در حوزه ی واژگان، افعال و شخصیت ها دیده می-شود)،مثال آوردن و برشمردن (که جهت تبیین بهتر مطالب استفاده شده است)، اطلاعات و نظرات مهم (که در هر صف حه مطرح می شود)، معانی ضمنی و حقایق مسلم (که حقایق تلخی را بازگو می کند)، منفی سازی (غالباً اعجاب و تأس ف مخاطب را برمی-انگیزد)، فرضیه سازی (که اکثراً با قطعیت همراه است)، ارائه ی سخنان و افکار دیگران (که در این رمان از سه روش بیان مستقیم گفته، بیان مستقیم اندیشه و گزارش راوی استفاده شده) و بازنمایی زمان، مکان و جامعه (که بسیار دقیق نمایانده شده است). هدف از این مطالعه ، یافتن ایدئولوژیهای پنهان متن است.
تحلیل صرفی و معنایی رنگ واژه ها در زبان گرجی فریدون شهر: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساکنان فریدون شهر اصفهان به زبان گرجی تکلم می کنند که از زبان های قفقازی جنوبی است. این زبان در همزیستی با زبان فارسی به لحاظ واژگانی از آن تأثیر پذیرفته است. هدف از مقاله حاضر بررسی ساخت واژی و تحلیل استعاری-شناختی رنگ واژه های زبان گرجی فریدون شهر در چارچوب معناشناسی شناختی و با تکیه بر آراء برلین و کی (1969) است. جامعه آماری این پژوهش میدانی همه گرجی زبانان ساکن فریدون شهر، و حجم نمونه شامل 10 گویشور است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که تعداد اندکی از رنگ واژه ها به لحاظ ساخت واژی بسیط اند و از این میان تنها شش رنگ واژه، شامل thԑthri سفید، avi∫ (سیاه)، tsˡithԑli (قرمز)، tsˡɔnԑ (سبز)، qˡithԑli (زرد) و lurǰi(آبی) رنگ واژه های اصلی این زبان را تشکیل می دهند، در حالی که تعداد بیشتری از آنها، یعنی رنگ واژه های غیراصلی، مشتق، مرکب و یا مشتق-مرکب هستند و اغلب از زبان فارسی قرض گرفته شده اند. علاوه بر این، برخی رنگ واژه های گرجی کاربرد استعاری دارند و یا در عبارات زبانی استعاری وارد می شوند و این عبارات غالباً دارای بار معنایی و عاطفی منفی هستند. گستردگی رنگ واژه ها در این زبان به واسطه اقلیم جغرافیایی، سبک زندگی اجتماعی و ساده زیستی گویشوران، نسبت به زبان فارسی اندک است.